eitaa logo
نشر آثار استاد حسین عشاقی
527 دنبال‌کننده
28 عکس
3 ویدیو
73 فایل
📚 پایگاه اطلاع رسانی آثار استاد حسین عشاقی ✅ ارائه کتاب ها، مقالات، دروس و يادداشت هاي جناب حجت الاسلام والمسلمين استاد حسين عشاقي زيد عزه 🔸 متخصص در فلسفه و عرفان اسلامي 🔸 مدرس اسفار و فصوص الحكم @oshaghierfan
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه از بالا👆🏿 🔵 توضیح محال بودن عبادت غیرخدا 🔸رابطه عبودیت با معبود یک رابطه است که بر اساس یک فعل و انفعال واقعی و تحقق می‌یابد، نه یک رابطه و جعلی که بر اساس یک نحوه قرار داد یا خطا شکل بگیرد؛ یعنی رابطه عبودیت با معبود، مثل رابطه با است که بر اساس یک فعل و انفعال واقعی و تکوینی تحقق می‌یابد؛ و تا این رابطه واقعی و تکوینی حقیقتا بین زید و عمرو مثلا تحقق نداشته باشد نه زید فرزند عمرو است، و نه عمرو پدر زید است؛ و نه اظهار فرزندی زید نسبت به عمرو اظهار صحیح و درستی است. رابطه عبودیت با معبود، نیز همینگونه است. 🔹حقیقت عبودیت، همان عبدِ نیازمند است به یک مستقل؛ نه وابستگی عبدِ نیازمند، به یک حقیقت نامستقل و نیازمند؛ زیرا عبودیت عبدی در قبال عبدی، مثل تکیه کردن سقف است به ستون لرزانی که خود هیچ توانی و تکیه‌گاهی برای برپا بودن ندارد؛ پس عبودیت همان وابستگی عبد نیازمند است، به حقیقت مستقل بی‌نیاز از تکیه‌گاه؛ 🔸بنابراین عبودیت در صورتی عبودیت است که در قبال یک «حقیقت مستقل» تحقق یابد؛ و چون عبادت همان اظهار و اعتراف به عبودیت است پس عبادت، نیز حقیقتا وقتی عبادت است که در قبال حقیقت مستقل بی‌نیاز تحقق یابد نه در قبال حقیقت و ؛ 🔸بنابراین اگر شخصی، بتی را که هیچ نحوه استقلال وجودی ندارد، معبود خود پنداشت و در قبال آن بت، اظهار و اعتراف به عبودیت کرد؛ باید گفت نه آن بت حقیقتا است؛ و نه این عبد نسبت به آن بت، حقیقتا و وابستگی دارد؛ و نه این اظهار و اعتراف به عبودیت او در قبال بت اظهار و اعتراف درستی است؛ همچنانکه زید با اظهار فرزندی نسبت به غیر والد خود، نه حالت فرزندی حقیقتا برای او تحقق می‌یابد و نه آن شخص واقعا پدر زید خواهد شد و نه اظهار فرزندی او اظهار درستی است بلکه این اظهار، یک اظهار دورغین است. ✳️ ظاهرا آیه مورد بحث به همین نکته اشاره می‌کند؛ می‌گوید مشرکان نسبت به بتها اظهار عبودیت می‌کنند و در ظاهر به عبادت بتها می‌پردازند 🌺«يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَمْلِكُ لَهُمْ رِزْقاً...»🌺؛ اما آنان با این اظهار عبودیت در قبال بت، «لا يَسْتَطيعُونَ» نمی‌توانند فعل را محقق سازند؛ چون «عبادت حقیقی»، مبتنی بر یک فعل و انفعال واقعی و است؛ و مشرکان با اظهار عبودیت در قبال بت نمی‌توانند آن رابطه واقعی و تکوینی را محقق سازند؛ لذا می‌گوید آنان استطاعت ندارند که حقیقتا به بت عبادت کنند؛ زیرا عبادت حقیقی فقط در قبال حقیقت مستقل تحقق می‌یابد؛ و تحققش در جای دیگر محال و ناممکن است؛ و این همان «الله» است؛ پس فقط این خدا است که حقیقتا مورد عبادت است؛ 🔸ازین رو است که در ادعیه وارد شده است «یا من لا یُعبد الا هو» (ای کسی که جز او عبادت نمی‌شود)؛ و بنابراین فقط خدا است که حقیقتا اله و معبود است. 🔹نیز با بیان فوق معنی جمله «لا اله الا الله» روشن می‌شود؛ این جمله دلالت می‌کند که مطلقا معبودی جز الله نیست؛ زیرا عبادت حقیقی فقط در قبال الله امکان وقوع دارد؛ و چون عبادت حقیقی در غیر الله منعقد نمی‌گردد پس هیچ معبودی جز الله نیست و باید ملتزم بود که «لا اله الا الله»؛ ولی این نفی، بخاطر ممتنع بودن عبادت غیر خدا و بودن معبودی غیر الله است؛ نه این که عبادت بت‌ها حقیقتا ممکن الوقوع بلکه واقع باشد؛ و در عین حال بت‌ها معبود نباشند؛ این ناشدنی است؛ 🔸این مثل این است که کسی بگوید فرزندی زید نسبت عمرو به صورت حقیقی، محقق است و در عین حال، عمرو حقیقتا پدر زید نیست؛ این ناممکن است؛ چون اگر یک طرف نسبت به صورت حقیقی محقق باشد طرف دیگر هم به صورت حقیقی محقق است؛ و اگر یک طرف حقیقتا موجود نیست طرف دیگر هم حقیقتا موجود نیست؛ پس همانگونه که بت‌ها حقیقتا نیستند عبادت مشرکان هم حقیقتا نیست؛ و کار آنان یک کار عبادی نیست. 🔷 اشکال ممکن است گفته شود که اگر مشرکان نمی‌توانند عبادت بت کنند پس چرا در قبال این عملشان عقاب می‌شوند؟ 🔶پاسخ: جواب آن است که کار آنان مذموم و درخور عقاب است؛ زیرا اولا آنان اعتقاد نادرست به الوهیت بت‌ها دارند و این گناه خود از گناهان کبیره و موجب عقاب است؛ و ثانیا آنها با نیت ناشایستِ عبادت غیر خدا این کار را انجام می‌دهند و نیت ناشایست و به گناه، خود گناهی است که در خور عقاب است؛ چون «انما الأعمال بالنیات»؛ پس گرچه خود آن گناه اعتقادی و آن نیت ناشایست حقیقتا «عبادت» نیست؛ اما این دو کار بخودی خود، گناه و ناشایست، و موجب عقاب‌اند‌. @oshaghierfan &
🔵 يادداشت‌هاي قرآني و روايي 🖌 موضوع: دلالت آیه 148 نساء بر رستگاری همه انسانها 🌸 «وَ لِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيها فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ أَيْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَميعاً إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدير»؛🌸 🔸این آیه به خاطر این که در بین آیات مربوط به تغییر قبله است، عموم مفسران آن را در همین فضای مربوط به قبله تفسیر کرده‌اند؛ و در معنایش چنین گفته‌اند که برای هر امتی قبله‌ای هست كه به آن رو مي‌كنند پس به سوی خوبیها بشتابيد؛ هر كجا باشيد خداوند همه شما را مي‌آورد همانا خدا بر همه چيز تواناست. ✨ اما برخی دیگر از جمله مرحوم علامه این آیه را در فضای هم تفسیر کرده‌اند؛ به نظر می‌رسد به قرینه این که تتمه آیه به امور تکوینی ارتباط دارد باید گفت حد اقل این تفسیر دوم کمتر از تفسیر اول نیست و نیز تفسیر دوم، نافی تفسیر اول نیست؛ زیرا مسئله قبله نیز مصداقی از معنای عام تفسیر دوم است؛ به هر جهت بر مبنای تفسیر دوم نتیجه مهمی که از آیه گرفته می‌شود این است که همه انسانها دیر یا زود خواهند شد. 🔶توضیح این که «وجهه»، همان «ما یتوجه إلیه الشیء» است؛ یعنی چیزی که شیء به سوی آن رو کرده و به عنوان یک هدف به آن توجه می‌کند؛ پس جمله «وَ لِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيها» بدین معنی است که هر کس به‌گونه رو بسوی غایتی دارد که خداوند او را بسوی آن غایت توجه داده و در رسیدن به آن، او را سرپرستی می‌کند. 🔹در ادامه آیه، خداوند با جمله «فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ» فرمان به سبقت به خیرات می‌دهد؛ زیرا وقتی خداوند ما را در راستای غایت مذکور سرپرستی و می‌کند؛ مناسب است که با هم تذکر دهد که شما هم با انتخاب خوبیها همان غایت را تعقیب کنید تا تکوین و تشریع هماهنگ باشند و کار با سهولت بیشتری پیش‌رود. 🔸در دنبال آیه، تذکر داده شده که شما در هر موقعیتی باشید خداوند همگی شما را خواهد آورد «أَيْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَميعاً»؛ اما پرسش این است که او همه ما را به کجا خواهد آورد؟ 🔹پاسخ این است که ابتدای آیه دلالت دارد که آنجا، همانجایی است که ما قرار دارد، یعنی همان غایتی که خدا از ابتدا آفرینش، ما را در راستای رسیدن به آن هدایت کرده و سرپرستی می‌کند که به آنجا برسیم «وَ لِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيها»؛ 🔸از طرفی، در آیه (56 الذاریات) مشخص گردیده است این وجهه و غایتی که خداوند از ابتدای آفرینش، ما را در راستای رسیدن به آن هدایت و سرپرستی می‌کند که به آنجا برسیم، همان مقام و منزل ما نسبت به خداوند است؛ زیرا در این آیه آمده: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ» من جن و انس را جز به غایت عبادت خلق نکردم؛ 🔹پس عبادت خدا همان غایتی است که جن و انس برای رسیدن به آن آفریده شده‌اند؛ و این غایت طبق آنچه در آیه (93 مریم) آمده قطعا تحقق می‌یابد؛ زیرا آنجا می‌گوید «إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ آتِي الرَّحْمنِ عَبْداً»؛ هیچ کس در آسمانها و زمین نیست جز این که به پیشگاه خداوند رحمان خواهد آمد؛ 🔸بنابراین همه انسانها در دنیا یا آخرت، زود یا دیر، به مقام و منزل خداوند نائل خواهند شد؛ و با تحقق این بندگی نهایتا شایستگی ورود به جمع و دخول در راه پیدا می‌کنند 🔹و لذا نهایتا به آنان خطاب می‌شود که: «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ؛ ارْجِعي‏ إِلى‏ رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً؛ فَادْخُلي‏ في‏ عِبادي؛ وَ ادْخُلي‏ جَنَّتي»؛ این غایت سعادت‌آفرین، دیر یا زود، سرنوشت محتوم همه انسانها است؛ لذا است که در آیات زیادی آمده است «إِنَّا إِلى‏ رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ» (50 شعراء) . @oshaghierfan &