🔵 يادداشتها
🖌 موضوع: درستی تقسیم علم به اسلامی و غیر اسلامی، نقدی بر دیدگاه آقای غرویان
🔹اخیرا آقاي #غرویان در مصاحبهای از «تقسیم علم به علم اسلامی و علم غیر اسلامی»، با تفسیرهای نادرستی که از این مدعا ارائه کردهاند انتقاد کرده و شدیدا به این ادعای عقلانی و برهانی حمله نمودهاند؛
🔸از جمله گفتهاند تقسیمبندی #علم_ایمانی و #علم_کفری و ... را به هیچ وجه بنده نمیتوانم بپذیرم، چرا که این تقسیمبندی هیچ استدلال محکمی ندارد. ...
🔹فیزیولوژی بدن انسان که اسلامی و غیر اسلامی ندارد؛... به نظر من دخالت دادن عقیده یک خطای بزرگی است. یعنی بیاییم عقاید انسانها و مباحث جهانبینی را در قوانین طبیعت بیاوریم و بخواهیم بر اساس آنها تقسیمبندی کنیم که طب اسلامی و غیر اسلامی داریم! (خبرگزاری جماران16/6/1403).
🟢 نقد اين ديدگاه
🔸 انصاف در انتقاد این است که ناقد، اول درست مدعای خصم را بیان کند و سپس به نقد آن بپردازد؛ اما این که کسی دیدگاهی را تحریف کرده یا فقط به وجه باطلی، آن را ارائه کرده و بعد با نقد آن وجه باطل، بر سر کلیت آن ادعا بکوبد نه عالمانه است و نه منصفانه؛ انتظار از استاد غرویان، نقد عالمانه و منصفانه بود ولی متأسفانه ایشان در بیان ادعای تقسیم علم، به اسلامی و غیر اسلامی، به وجه درستش، که بر مبنای توحید شکل میگیرد توجهی نکردهاند؛
🔹در ادامه مختصرا با توجه به مبنای #توحید_افعالی روشن میکنیم چنین تقیسمی درست و پذیرفتنی است بلکه یک مؤمن معتقد باید درستی چنین تقسیمی را بپذیرد؛ به هر جهت این تقسیم بر اساس توحید افعالی و نیز توحید وجودی درست است و ضرورتاً باید آن را پذیرفت؛ مگر آن که کسی این دو نحوه توحید را قبول نداشته باشد که در این صورت باید بحث را به اثبات این دو گونه توحید منتقل کرد؛
فعلا فرض را بر این میگذاریم که ایشان توحید افعالی را قبول دارند و بر پایه این فرض، مدعا را اثبات میکنیم.
🔸بر مبنای توحید افعالی، تأثیر و مؤثریت هر موضوع امکانی نهایتا به فاعلیت و مؤثریت خداوند منتهی میشود؛ و این خداوند است که نهایتا در ثبوت خود اشیاء یا در ثبوت خواص أشیاء برای اشیاء تأثیر گذار است؛ به گونهای که هیچ فاعل دیگری مؤثریتش مستقل از مؤثریت حضرت حق نیست؛
🔷 ادله نقلي توحيد افعالي:
این ادعا براهین خاص خود را دارد که در کتب فلسفی به اثبات رسیده ولی ما اینجا فقط به ادله نقلی و قرآنی آن اشارهای میکنیم؛
«اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ وَكيلٌ» (62زمر) خدا آفریننده هر چیزی است و او است که بر هر چیزی، کارسازی دارد؛
«...خَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْديراً» (2فرقن): خداوند هر چیزی را آفرید و مقدراتش را مقرر کرد؛
«هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْء» (164انعام) او است که هر چیزی را ربوبیت و اداره میکند؛
«إِنَّ رَبِّي عَلى كُلِّ شَيْءٍ حَفيظ» (57 هود) و نیز اوست که حافظ هر چیزی است
«رَبُّنَا الَّذي أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى» (50 طه) و هر چیزی را بسوی هدف مقررش، هدایت میکند
«أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَه» (7 سجده)؛ و به زیبا سازی او میپردازد
🔶بنابراین این خداوند است که هم در اصل هستی اشیاء، فاعلیت و مؤثریت دارد و هم در ثبوت خواص آنها دخالت داشته و تأثیرگذار است؛ بر پایه این آیات و با نگاه به حکمت متعالیه صدرائی که حقائق امکانی را عین ربط به علت میداند، باید پذیرفت هر موضوعی که در هر علمی مورد بحث و گفتگو قرار میگیرد
🔸اولا معلول خداوند است
🔸ثانیا هویتی است ربطی و تعلقی، که در ثبوت ذات ربطیاش مرتبط با ذات حق است، و نه ذات و حقیقتی بریده از حضرت حق؛ و نیز هر اثری و خاصیتی از او شکل بگیرد، انعقاد آن اثر و ترتب آن خاصیت، بر پایه مؤثریت و فاعلیت و مدبریت خداوند است نه بی ربط با خداوند و نا مرتبط با حضرت حق؛
🔷روشن است موضوعی که ارتباط با خداوند، عین هویت او و نفس حقیقت آن است، بدون توجه به تکیهگاه هویتش، و تکیهگاه تأثیرش، شناختپذیر نیست، و علم و آگاهی نسبت به آن، تحقق نمییابد؛ زیرا غفلت از چنین ارتباط ذاتی اشیاء با خداوند، عین غفلت و بی توجهی به حقیقت و هویت آنها است؛ و این لازمهاش این است که ادعای آگاهی یافتن به هر موضوعی بدون توجه به خداوند که تکیهگاه هویت آن است، چیزی جز جهل مرکب، و #شبه_علم نباشد؛ چون چنین ارتباطی یک ارتباط ذاتی و غیر قابل انفکاک از هویت آن است نه ارتباط عرضی؛ پس بدون توجه به تکیهگاه هویتش درکی از آن شکل نگرفته است؛
ادامه👇🏿
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram