الوافي 🇵🇸
📍فقه أباضي. اباضیه همان خوارج اند ولو امروزه بر حسبه تقیه خود را از آنان ندانند . آنچه در باب سیاسا
عبدالله بن أباض تمیمي فقیه و راوی حدیث و مفسر قرآن و از تابعین می باشد. او موسس مکتب فقهي أباضي است.
أباض را می توان به فتح ضمه و کسره خواند.
خوارج دارای فرق گوناگونی اند که از آن میان فقط اباضیه تا به امروز مانده اند [البته امکانش هست فرق دیگر خوارج هنوز موجود باشند زیرا در نزد خوارج بالاخص اباضیه تقیه جایز است] .
أباضیه امروزی ابا دارند که آنان را جزو خوارج بنامند البته از برخی مواضع عبدالله بن أباض نیز چنین بعمل می آید که علاقه ای به همراهی خوارج مرسوم نداشته .
بالاخره عبدالله بن أباض تمیمي موسس مکتب فقهی است که در ان اندیشه های خاص، در باب سیاسات بر این نظر است که غیر از قریش نیز می تواند امام جامعه باشد !!!
می دانید که اختلاف اساسی بین مذاهب فقهی برسر جانشینی و امامت بعد از حضرت رسول در باب سیاسات است، که ابوحنیفه نیز امامت قرشی را می پذیرد ولو هاشمی نباشد ! ابوحنیفه حتی زید بن علی را بعنوان امام می پذیرد لذا زیدیه اورا شیعه زیدی میدانند .
اما در مورد اباضی که قائل اند غیر از قریشی نیز می تواند امامت سیاسی جامعه را بعهده گیرد، از آنان باید پرسید آیا این غیر از خروج بر دین است ؟! مگر در احادیث متواتر که در جوامع حدیثی مسلمین هست از حضرت رسول نیامده که نقباء امتي اثناء عشر کلهم من قریش !!!.
حضرات اباضیه چگونه بر این حدیث خروج می کنید ؟!
اما نزد شیعیان جعفری ثابت شده است که امامان و زمام داران حکومت اسلامی دوازده نفر اند و همه ی ایشان از قریش و از نسل هاشم هستند .
آنچه خاطرم هست احناف نیز نقیب دوازدهم را فرزند امام حسین علیه السلام میدانند فقط بر این اعتقاد اند که در آخر الزمان متولد می شود، بهر حال بحث ما در امامت فقهی است و کلامی نیست بحث ما در مورد هادی حکومت اسلام است که حضرت حجة بن الحسن روحی فداه می باشند، و قول اباضیه در عدم لزوم بودن امام جامعه از قریش مخالف صریح احادیث متواتر است و عینا همان خروج از دین.
@osol_fegh
.
📍حدس [آزمایش].
_خبر دائما نقل بمعنی است حتی در روات مشافهین حضرت رسول اکرم.
_نقل بمعنی دائما با حدس است .
_حدس همان اجتهاد است .
_نزد شیعه حدس قطعی حجة است .
🌅 تمثال وحید دوران استاد امام خمینی، آیت الله العظمی بروجردی .
@osol_fegh
.
الوافي 🇵🇸
📍حدس [آزمایش]. _خبر دائما نقل بمعنی است حتی در روات مشافهین حضرت رسول اکرم. _نقل بمعنی دائما با حدس
📍آیت الله بروجردی و نظریه ولایت مطلقه فقیه.
در خلال تقریرات درس صلاة الجمعة آیت الله بروجردی عدم فهم عبارات ایشان بازیچه دسته عده ای شده .
حضرت آیت الله بروجردی در باب ولایت فقیه می فرماید که وظایف امام جامعه دو بخش است :
عده ای از آنها در زمان بسط ید و عده ای در زمان عدم بسط ید .
ایشان می فرماید در زمان غیبت باتوجه به روایت ابي خدیجه و مقبوله عمربن حنظله، ولایت معصومین در محدوده عدم بسط ید است .
آقایان نمی گویند که وقتی آیت الله بروجردی قائل شد به ولایت فقیه در کارهای عدم بسط ید ، آیا این مطلب نافی آنجایی است که فقیه در جایگاه امام بسط ید داشته باشد و لوازم آنجا ثابت نمی شود ؟!
کلا و هرگز! بلکه ایشان باتوجه به قائل بودن به نظریه انفتاح حقیقی باب علم نمی تواند ولایت فقیه را در شرایط بسط ید ، مقید به امور جزئی کند !!! .
عمل ایشان در تخریب قبور برای ساخت مسجد اعظم از مویدات است .
@osol_fegh
.
الوافي 🇵🇸
📍آیت الله بروجردی و نظریه ولایت مطلقه فقیه. در خلال تقریرات درس صلاة الجمعة آیت الله بروجردی عدم فه
قضیه بسط ید و عدم بسط ید همان مجرای مایعم به البلوی و ما لایعم به البلوی است .
انفتاحیان در مایعم به البلوی برائت اصلیه را اجرا می کنند و در ما لا یعم به البلوی برائت مستمره را .
یعنی در صورت مالایعم به البلوی یا همان صورت بسط ید سوال این است که آیا اجازه در مقبوله عمر بن حنظله یا روایت أبی خدیجه مطلق است یا مقید همان موضع، در این صورت می گویند چیزی نیست که اجازه را مقیده کند پس استمرار اطلاق است .
درواقع در اینجا علامات موضوع لایدل بر انحصاره اجازه در صورت مقید یعم به البلوی عدم بسط ید، پس حاکم در اینجا برائت مستمره از قید است.
@osol_fegh
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📍نظام سیاسی ولایت فقیه.
در نظام سیاسی ولایت مطلقه فقیه، متولی قانون (ولی فقیه، مجلس خبرگان رهبری) بتوسط رای مردم انتخاب می شود .
مردم با انتخاب یک فقیه و قانون دان اسلامی سر پرست نظام قانونی خود را انتخاب می کنند .
مردم همچنین ریاست جمهوری خود (وکیل عام رعایا) و اعضای مجلس شورای اسلامی را توسط انتخابات بر می گزینند.
ناگفته نماند هر دو انتخاب دست بردن در حکم الهی نیست بلکه انتخاب در این دو شعبه از باب موضوع حکم شرعی است .
یعنی مردم فقیهی را برای مجلس خبرگان انتخاب می کنند که دانا به موضوع عرف زمان تشریع است تماما و کمالا.
و مردم وکیلی را راهی مجلس شورای می کنند که دانا به موضوعات روز جامعه است تا بتواند بهترین مشورت را به مجلس شورای نگهبان بدهد .
در حکومت ولایت فقیه قانون است که حکم فرما است و با وجود متولی قانون (ولی فقیه) هیچ آسیبی به حرکت کشور نمی خورد .
رهبری نیز اخیری فرمودند دنیا بیاید و نظام حکومت قانون را مشاهده کند .
پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به کشور شما آسیبی نرسد.
@osol_fegh
الوافي 🇵🇸
📍نظام سیاسی ولایت فقیه. در نظام سیاسی ولایت مطلقه فقیه، متولی قانون (ولی فقیه، مجلس خبرگان رهبری) ب
5.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📍شبهه دور در مجلس خبرگان.
📌قدرت خبرگان رهبری بالاترین قدرت حکومت اسلامی.
🎙 دکتر علی بهادری جهرمی.
@osol_fegh
.
بسمه تعالی
انا لله و انا الیه راجعون
بدین وسیله درگذشت والده مکرمه حجة الاسلام والمسلمین سید حسن نصرالله را خدمت ایشان و بقیه خاندان مجاهد ایشان تسلیت عرض می کنم.
محي الدین/ قم المقدسة
@osol_fegh
.
📍انسداد کبیر در مناط ولو باظن خاص (انسدادصغیر) در مدرک.
سید علاءالدین حسین مرعشی در تعلیقه بر معالم الدین می نویسد :
ان اراد انه کان التکلیف بالظن من حیث انه ظن فالملازمة المذکورة ممنوعة، اذ انسداد باب العلم لایستلزم اعتبار ظن من حیث انه ظن لجواز اعتبار الشارع اموراً مخصوصة وان کانت مفیدة للظن لا من حیث افادتها للظن ... .
سلطان در این حاشیه مقدمه چهارم انسداد خاطر نشان میکند که انسداد و یا انفتاح در مدرک موجب انفتاح در مناط نمی شود و انفتاح در مناط ماحصل بحث دیگری است.
او می گوید کسی که قائل به انفتاح در مدرک شد و گفت ظنون خاصی هست که شارع حجة کرده همین شخص می تواند قائل به انسداد در مناط و ملاک هم باشد {لجواز اعتبار الشارع اموراً مخصوصة وان کانت مفیدة للظن} و انفتاح او و قائل شدن او به ظن خاص باعث انفتاح باب علم و مناط نمی شود !!!.
🌅تمثال فقیه عالی مقام سید علاءالدین حسین حسیني مرعشي آملي مشهور به سلطان العلماء.
📚 معالم الدین باحاشیه سلطان العلماء (تصحیح استاد محمدی خراسانی)، ص ۲۶۸.
@osol_fegh
.
الوافي 🇵🇸
📍انسداد کبیر در مناط ولو باظن خاص (انسدادصغیر) در مدرک. سید علاءالدین حسین مرعشی در تعلیقه بر معالم
📍درعلم اصول فقه از انفتاح و انسداد باب علم/مناط، بحث نمی شود بلکه فقط از انسداد و انفتاح در مدرک بحث می شود.
فاضل توني در الوافیة می نویسد:
لا یجوز أن یکون الظن من حیث هو ظن مناطا للأحکام الشرعیة، مالم یکن ناشئاً عمَّا ثبت اعتباره شرعاً، اذ کثیراً مایحصل هذا الظن بأسباب اخر، مثل: هویٰ النفس، أو التعصب، أو الحسد، أو نحو ذلك؛ کما هو محسوس مشاهد، وعلی هذا، فیحصل الهرج و المرج في الدین، لاختلاف الناس في هذه الأسباب، فیجب أن یکون الظن الذي یجوز العمل به مضبوطاً، بأن یکون ناشئاً من الکتاب المجید، أو الحدیث الصحیح، أو مطلقه لو ثبت حجیته مطلقاً .
بل الحق : أن العمل بهذه الأدلة لیس عملاً بالظن، بل عملٌ بکلام من یجب اتباعه ؛ غایة الأمر الاکتفاء بالظن الخاص في نسبة هذا الکلام إلی من یجب اتباعه .
می بینید که بحث در مدرکی است که مناط بوسیله آن حاصل می شود، فاضل می گوید این مدرک لابد باید مضبوط باشد یا به علم که خود او قائل است علمی است یا به ظن خاص.
می بینید که کل بحث در مورد مدرک است و در مورد مناط بحث نمی شود.
بحث در مناط بحث در مورد تنقیح آن است که مدار بحث در فقه است بحث در علم اصول بحث در مورد مدرک است و بحث در علم فقه بحث در مورد مناط است .
منظور از انفتاح و انسداد باب علم یعنی انفتاح و انسداد مناط .
به انفتاح و انسداد در مدرک می گوید انسداد مدرکی [علامه بحرالعلوم] یا انفتاح مدرکی [شیخ انصاری].
انفتاح در مناط به دو شیوه قابل طرح است که در آینده بدان خواهیم پرداخت مجملا شیوه ای همانند شیوه شهید اول و فاضل تونی که قائل به علم در انفتاح باب علم اند و این گروه منصوص العله را حجت نمی دانند! گروهی همانند علامه اعرجی و سید بحرالعلوم و میرزای شیرازی بزرگ که قائل به انفتاح باب علم به تجمیع ظنون که منجر به علم می شود، این گروه منصوص العلة را حجة می دانند .
همچنین می بینید که انسداد در مدرک یا انفتاح در مدرک موجب انفتاح یا انسداد در مناط نمی شود زیرا علامه بحر العلومی که انسداد کبیر در مدرک است قائل به شیوه تجمیع ظنون در مناط است که منجر به انفتاح باب علم می شود.
@osol_fegh
.
الوافي 🇵🇸
📍درعلم اصول فقه از انفتاح و انسداد باب علم/مناط، بحث نمی شود بلکه فقط از انسداد و انفتاح در مدرک بحث
📍انفتاح در مناط یا همان انفتاح باب علم.
این انفتاح مختص فقه است به این صورت که بعد از ثبوت علم به مدرک یا ظن به مدرک چه کبیر چه صغیر، فقیه وارد میدان می شود و مناط در مدارک را که همان اسباب شروط موانعِ صحت و فساد موضوع حکم شرعی هست را تنقیح قطعی می کند، آنچه دخیل در حکم هست را جمع و آنچه دخالتی ندارد را طرد می کند، این کار را او در معظم مدارم مربوط به آن موضوع انجام می دهد نه همانند انسدادی و اخباری با دیدن یک مدرک !!! [صاحب معالم نیز مدرک را تکی می بیند و بین قوی و ضعیف مدارک یکی را انتخاب می کند نه اینکه تجمیع ظنون کند همانند سید بحرالعلوم].
حالا این تجمیع مناطات را گاهی شهید اول و فاضل تونی انجام می دهند که قائل به علم در مناط اند [همانند مدرک] آنان در اینجا منصوص العلة را حجت نمی دانند چون ممکن است تمام المناط در آنجا نباشد، اما آنان که منصوص العلة را حجت می دانند علة در مدرک را جزء المناط می گیرند لذا آن را از باب اماره و ظن در مناط حجت می دانند.
پس فرق فقیه (انفتاحی) با اخباری در تنقیح مناط است و با انسدادی در تجمیع مناط.
اخباری نمی داند مباحث ملازمات عقلیه صغریات تنقیح مناط است و نمی داند احتیاط در فقه با تنقیح جایگاهی ندارد !
انسدادی نمی داند که تمام المناط در یک مدرک نیست بلکه باید جمیع مدارک را ببیند در آن موضوع تا مناط برای او قطعی شود و به این شیوه تجمیع مناطات یا تجمیع ظنون می گویند.
@osol_fegh
.
📍فرق انفتاحی (فقیه)، انسدادی، اخباری .
_اخباری نمی داند تنقیح مناط چیست فضلا از تجمیع مناطات .
_انسدادی تنقیح مناط را بلد است ولی تجمیع مناط نمی تواند بکند .
_انفتاحی (فقیه) تنقیح مناط می کند و بعد از آن تجمیع مناط [تجمیع ظنون/تجمیع جزء المناط] می کند تا تمام المناط را بدست بیاورد .
📌 بارزه فقهاء آن است که در زمان بسط ید قائل به ولایت مطلقه فقیه اند.
🌅 تمثال فقیه عالی مقام محیی معالم فقهاء آیة الله العظمی سید حسین بروجردي طباطبایي.
@osol_fegh
.
📍التعزیر.
در بحث تعزیر قاعده کلی است تحت عنوان «التعزیر بید الحاکم» .
سوال در زمینه این قاعده که به منزله مناط و سبب حکم در مالانص فیه است، دقیقا کدام حاکم است ؟
می دانید که بزرگان طایفه فقهاء (انفتاحیان) قائل اند که ما مالانص فیه نداریم!
پس این حاکم کیست ؟!
از جانب دیگر ما قائل به این هستیم که فقهاء مناط را از روایات میگیرند و با اکثر المناسبة و بصورت قطعی آن مناط در اصل را در فرع جاری می کنند و چون با قطع حکم می کنند می توانند قسم بخورند این فتوای من که از قطع هست با فرض انفتاح باب علم به احکام و مناطات همان کلام رسول الله است !
در واقع تعزیر هم که بید حاکم است از این مطلب مستثنی نیست، و حاکم انفتاحی مراد است که تشخیص او برخواسته قطعی از کلام معصوم است و او می تواند یقینی بگوید آن تعزیری که گفتم اگر پیغمبر اینجا می بود همان را می گفت !! .
حضرت آیت الله صافی گلپایگانی بیشتر در این زمینه در کتاب تعزیرات سخن می گویند.
این یعنی فقاهت.
@osol_fegh
.