الوافي 🇵🇸
📍 دولت شهر قانون. چند سال پیش نظریه ای را تحت عنوان دولت شهر قانون مورد برسی قرار دادم. در آن نظری
📍السنة و الشیعة ضجة مفتعلة و مؤسفة.
تلاشی قابل ستودن از شهید دکتر فتحي الشقاقي دبیر کل جهاد اسلامی فلسطین ، برای حاکمیت قانون و وحدت فقهی جهان اسلام و جلوگیری از فرقه گرایی متکلمین .
@osol_fegh
.
📍گزارشی از حوزه فقاهت در چند دهه اخیر :
در بخش افتاء با روی کار آمدن انفتاحیان ادعائی [مدرسه کمپانی] به سیره عقلا بیشتر توجه شده زیرا نص را کافی ندانستند و در بخش نص انسداد را پذیرفتن اما در باب امارات به سیره عقلا رجوع کردند و آن را بعنوان تنها راه برگزیدند البته ما بارها پرسیدیم منظور ایشان از سیره عقلا چیست ؟! اگر منظور سیره عقلا است که به مراه و مسمع معصوم رسیده است که اصلا اطلاق عنوان سیر بر آن غلط است و آن تقریر است که قسمی از سنت است .
و اگر منظور سیره عقلا امروزی است که اصلا حجت نیست مگر در شناخت موضوعات امروزی .
اینان با نوشتن کتبی چون الفائق و الشخص الاعتباری و در قبل تر با جایگزین کردن اصول فقه مظفر قرار را بر این گذاشته اند که مدرسه کمپانی را بر بخش افتاء سیطره دهند که تا حدودی موفق شده اند .
از این اندیشه فقه های مضاف که همانند مسئله سیره عقلا معلوم نیست شتر است یا مرغ و موجودی شده همانند شترمرغ ، بوجود آمده است .
فقه مضافی که بارها گفته شده که بخش فقه و قضا دو بخش جدا گانه است و تحقیق در موضوعات امروزی مربوط به بخش قضا و شاخه های آن است و فقه هم از آنچکه صاحب جواهر تبویب کردند فراتر نمی رود چون فقه دانشی است که به موضوعات عصر معصوم می پردازد و قابلیت افزود موضوعی که معصوم صددرصد آن را ادراک نکرده و سخنی در مورد آن ندارد را نداریم
بلکه در بخش قضا با تطبیق افتاء ، موضوعات جدید را حل می کنیم . لذا گنده کردن ابواب فقه نشان از بی سوادی انسدادیان دارد طبعا آنان خود اعتراف کردند که با فقه بیگانه اند زیرا تجمیع مناطات را قبول ندارند .
در بخش قضا در گیر بروکراسی اداری هستیم و نظام قاضی مأذون برای ما تصمیم می گیرد ، نظامی که قاضی از بخش افتاء بریده شده و طبعا ضریب خطای او در بخش تطبیق با قانون و فقه در نظامی بروکراسی وار ، گرفته می شود .
بخش موضوعات جدید رشد نکرده و کاری که بعهده این بخش است را انسدادیان با شترمرغی باعنوان فقه مضاف تحویل آنان داده اند که معلوم نیست این فقه مضاف تحقیق موضوع عصر معصوم است یا عصر تطبیق (حاضر) !!! .
در بخش سیاست ، اصلاح طلبان به ورطه نابودی کشیده شده اند و بدون برنامه ای اجرایی [ بخوانید سیاسی چون گفتیم سیاست همان قانون در مقام عمل است ] از گسل ها برای تصاحب قدرت استفاده می کنند گسل قومیتی گسل مذهبی و... .
در مقابل اصول گرایان از اصول انقلاب فقط ظاهر مذهبیشان را حمل می کنند .
در بخش سیاست نیاز داریم به جریانات سیاسی جوان که خوانشی دقیقتر از بخش قانون و فقه داشته باشند ، اینکه اصلاح طلبان و اصولگرایان برخواسته از کدام مکتب اصولی است برایم جای سوال است زیرا گفتیم سیاست همان قانون در مقام اجرا است کدام مکتب قانونی این دو نحله سیاسی را پدید آورد ؟! من رد پایی از فقه جواهر نمی بینم !
گروه های سیاسی آینده باید در فقه جواهر ریشه داشته باشند .
در بخش قضا معتقدم تا بخش افتاء حل نشود و طلاب از مباحث بی فایده انسدادیان جدا نشوند امکان حل مسئله قاضی مأذون و تبدیل آن با راه حل قاضی مجتهد ، وجود ندارد .
در بخش افتاء دانسته شد که ما دوگانه ای باعنوان اصولی اخباری نداریم ، و این دوگانه کاملا غلط است
بلکه ما سه گانه اخباری انسدادی و فقیه را داریم که می بینیم با کمال ناباوری طبقه سوم اخباریان بهیچ وجه اخباری نیستند بلکه جزو فقهاء بحساب می آیند ، شما رساله نماز جمعه فاضل را ملاحظه کنید از استر آبادی و اتباع او تعبیر به طلاب مبتدی می کند ، اما انسدادیان ایشان را با عنوان اخباری معتدل ! معرفی می کنند .
آری راه طولانی است اما نوید روشنایی ما را مصمم به پیمودن می کند .
محي الدین
قم المقدسة
@osol_fegh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هنیئاً لشیعة الکویت
@osol_fegh
ایجاد سازو کار مالی بین اعضای بریکس بسیار ارزشمند و یک فرصت طلایی است برای گفتگوی تمدن ها .
اما به اعضای بریکس در مورد شرکت های چند ملیتی هشدار میدهم که می توانند حاکمیت آنان را تهدید کنند .
بالاخص به هند که نیروی کار این شرکت ها را تامین می کند .
@osol_fegh
.
📍علامه محمد باقر مجلسی اخباری یا اصولی .
عده ای معتقد اند علامه اخباری است چون استناد به اخبار دارد دائما [ اقول : وقتی نص هست مگر باید آن را نادیده گرفت ! ] .
عده ای همانند آقای میانجی معتقد اند ایشان یک شخصیت اصولی است .
اقول : این دو نظر از آن است که تقسیم اخباری و انسدادی را بدون تحقیق بپذیری و نادیده بگیریم که گروه سومی هم هستند که انفتاحی اند و روش خاص خود را در تنقیح مناط [اصول فقه] دارند و در فقه قائل به تجمیع مناطات اند ، به این گروه انفتاحیان یا فقهاء می گویند .
ایشان جزو فقهاء هستند نه اخباری زیرا دانستیم اخباری عالم به تنقیح مناط [اصول فقه] نبود در صورتی که ایشان قائل به حجیت ظن و برائت در شبهات حکمیه تحریمیه و.... هستند و انسدادی عالم به تجمیع مناطات نبود در صورتی که ایشان مناط حکم را در تمام روایات ملاحظه می کند .
@osol_fegh
.
📍حقیقة شرعیة و شهیدین .
و الحاصل : أنّ البیع الذي یجعلونه من العقود یرادبه النقل بمعنی اسم المصدر مع اعتبار تحققه في نظر الشارع ، المتوقف علی تحقق الایجاب و القبول، فإضافة العقد إلی البیع بهذا المعنی لیست بیانیة ؛ ولذا یقال: «انعقد البیع»، و «لاینعقد البیع» .
🖌 شیخ انصاری .
📚 کتاب المکاسب، جلد ۳، ص ۱۹ .
@osol_fegh
.
مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا﴿۲۳﴾
@osol_fegh
.
منتظریم اساتید اخلاق و عرفان فقهاء دستورات خود را برای حمایت از جبهه مقاومت از اذکار اوراد اعمال عبادی مستحبی اعلام کنند
جنگ سختی است .
📍فرق بین مذهب افتاحیان (فقهاء) با اخباریان .
اعلم ان الفرق بین مذهب السید و الاخباریین _ مع عدم عمل کل منهما باخبار الآحاد _ أن معظم الأخباریین یدعون القطع بصدور جمیع الاخبار المودعة في الکتب المعروفة، و السید یدعي کون أکثر الأحکام معلومة بالضرورة أو الإجماع أو الأخبار المتواترة، کما نقله عنه في المعالم، فلایلزم أن یکون عنده جمیع الکتب الأربعة فضلا عن غیرها قطعیاً .
✍ المیرزا موسی التبریزي .
📚 اوثق الوسائل، ج ۲، ص ۵۸ .
@osol_fegh
.
الوافي 🇵🇸
📍فرق بین مذهب افتاحیان (فقهاء) با اخباریان . اعلم ان الفرق بین مذهب السید و الاخباریین _ مع عدم عمل
📍 توضیح عبارت الوافیة .
در الوافیة آمده که تا قبل از علامه حلی من نیافتم قائلی به حجیت خبر واحد !
منکرین طریق فقهاء با طعنه به ایشان گفتند انچکه فاضل گفته ادعایی بیش نبوده است!
در پست قبلی دیدید که در اوثق مبنای فقهاء با اخباریان و طبعا با انسدادیان متفاوت است .
سید مرتضی بعنوان زبان گویای انفتاحیان می گوید که احکام نزد ما یا بضرورة معلوم است یا به اجماع یا به خبر متواتر .
با تفحص در الوافیة نیز دانستیم خبر متواتر نیست، اجماع هم محقق نمی شود زیرا متقدمین اگر خبری به آنها می رسید سند آن را قطعا نقل می کردند وکسی که با احادیث کار کرده باشد به این مطلب اعتراف می کند پس می ماند ضرورت !
در توضیح ضرورت این مطلب را متذکر می شویم که گروهی از معاصرین همچون علامه سید مصطفی خمینی معتقد به این تقسیمات احادیث نبودند .
و باید ذکر کنم که خبر واحدی که موثق بصدوره باشد اصلا خبر واحد حساب نمی شود بمبناء انسدادیان که خبر واحد را بتوثیق روات می دانند !
پس درواقع انچکه فاضل و انفتاحیان بعنوان خبر واحد می شناسند ماهیتا با خبر واحد متأخرین مکتب حله و علامه حلی متفاوت است و انچکه علامه حلی بعنوان خبر واحد با توثیق راوی میشناسد اولین باری است که در بین امامیه مطرح می شود .
این مطلب را در کنار این مطلب قرار دهید که : اصول فقه در دوران علامه حلی در مذهب شیعه یک علم نو تالیف بوده است و فقهای ما التفاتی به آن نداشته اند طبعا انسدادیان تقریر خود را از این علم با کمک مبانی کلامی مطرح کردند که با انچکه فقها می گفتند همخوانی نداشتند
از جمله این عدم همخوانی می توان به این مطلب اشاره کرده که اصول الفقه همان تنقیح مناط است و کار فقه تجمیع مناطات است یعنی در واقع شاید یکی از مناطاتی که در اصول تنقیح شده باشد از لحاظ تنقیح درست باشد ولی از حیث دلیلیت دلیل نباشد بلکه جزء العلة در فقه باشد مثل خبر واحد .
خبر واحد از لحاظ تنقیح یک مناط منقح شده و قابل قبول است اما جزء العلة برای فتوا است و تمام المناط در فقه نیست!
بزرگترین مشکل از نظر فلاسفه تحلیلی آن است که اندیشمندان الفاظی را استفاده می کنند که معنای آن را نمی دانند لذا فلاسفه تحلیلی فلاسفه قاره ای را همانند پشه های داخل یک شیشه توصیف می کنند که فقط سر و صدا دارند .
واقعا این حجم از مغالطات اشتراک لفظی از سوی انسدادیان غیر قابل توجیه است !
@osol_fegh
.
📍شیخ انصاری انفتاح در باب خبر [سنت] .
و هنا مسلك سادس سلکه المصنف رحمه الله في اثبات اعتبارالخبر الموثوق بالصدور، و سیأتي تحقیق الکلام فیه إن شاء الله تعالی . [ اوثق الوسائل ج۲ ص۷۶ .
در مدرک احکام شیخ انصاری انفتاحی هستند، یعنی باب علم به احکام را از این چهار مدرک قرآن سنت اجماع و عقل باز میدانند لکن در فقه انسداد کبیری اند زیرا نمی توانند تجمیع مناط کنند و احوال تمام حالات مکلفین را با فقه تطبیق کنند .
در زمینه مدرک هم باید گفت که فقط دربعضی مدارک انفتاحی اند و بقولی قائل به انسداد صغیر اند .
از این چهار مدرک ایشان در قرآن قائل به حجیت ظواهر آن است
در حدیث چنانچه می بینید قائل به خبر موثوق بصدوره هستند
ولی در اجماع قائل به اجماع حسی هستند که این یعنی انسداد در این مدرک
و در عقل نیز ایشان قائل به عدم حجیت قول لغوی اند که اینهم یعنی انسداد .
پس ایشان انسداد صغیر [انفتاح حکمی] در مدرک اند و انسداد کبیر در مناط .
@osol_fegh
.