eitaa logo
استاد محمد بیابانی اسکوئی
312 دنبال‌کننده
88 عکس
32 ویدیو
168 فایل
کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی از اساتید مکتب معارفی خراسان و از شارحین آثار مرحوم آیت الله العظمی میرزا مهدی اصفهانی رضوان الله علیه آدرس سایت: https://biabanioskouei.ir/ ارتباط با ما @alhojjat14
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴عدلی الهی و مالکیّت و حکمت خدا خداوند عزّوجلّ صفت مالکیّت خود را در قرآن کریم به تعابیر مختلفی بیان فرموده است. [ برای دریافت آیات ؛ توضیحات و شرح این بخش به کتاب عدل، از خلاصه کتب دروس عقاید، انتشارات ولایت، صص ۵۰-۵۱ مراجعه فرمائید. ] بنابراین، روشن است که خداوند متعال مالک حقیقی همه چیز است و بدین ترتیب، عقاب بندۀ مطیع وحمد و ثنای بندۀ عاصی توسّط خداوند، با توجّه به مالکیّتش اشکالی را متوجّه او نمی‌سازد. امّا باید توجّه داشت که چنین چیزی با عدل و حکمت الهی تعارض دارد و چنین مالکی را نمی‌توان حکیم و عادل دانست؛ چراکه به حکم عقل، بندۀ مطیع و بندۀ نافرمان با یکدیگر یکسان نیستند و حقّ مطیع آن است که با او همچون عاصی برخورد نشود. علاوه بر این، خداوند متعال خود در آیات فراوانی از قرآن کریم، عالم و نادان و مطیع و غیر مطیع را مساوی ندانسته و به بندگان مؤمنش که اعمال صالح به‌جا آورند وعدۀ بهشت داده و فرموده است که هیچ انسانی را بیش‌تر از وسع و طاقت او تکلیف نمی‌کند و هیچ‌کس را بدون بیان و اتمام حجّت عقاب نمی‌نماید. ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه  ۵۰-۵۳] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴عدل الهی و حسن و قبح عقلی ۱. حسن و قبح در نظر اندیشمندان عدلیّه معتقدند که حسن عدل و قبح ظلم، حکم عقل است و در این حکم،‌ بین خدا و خلق فرقی نیست؛ چراکه عقل حجّت خداوند است و خدای متعال به هیچ وجه بر خلاف حکم حجّت خود عمل نمی‌کند. در نتیجه، خدای تعالی به حکم عقل انسانی،‌ عادل است. امّا در مقابل، اشاعره، فلاسفه، منطقیّین و حتّی برخی از اصولیّین، حسن و قبح را اعتباری شمرده‌اند. یعنی افعال ذاتاً دارای حسن و قبح نیستند، بلکه حسن و قبح امری عقلایی و قراردادی است که عقلا به دلایل مختلف، از جمله منافع اجتماعی خویش آن را جعل نموده‌اند. بر این اساس، عقل قادر به درک حسن و قبح نخواهد بود و در شناخت حسن و قبح استقلال نخواهد داشت و در نتیجه،‌ نمی‌توان حسن و قبح را به افعال الهی تعمیم داد، و یا به عبارت دیگر، نمی‌توان حکم اعتباری را به فراتر از مورد اعتبارش سرایت داد. می‌دانیم که اشاعره به سبب اعتقاد به جبر در افعال بندگان و برای اثبات صحّت عذاب و عقاب الهی، منکر حسن و قبح عقلی گشته و قائل به حسن و قبح شرعی گشتند و چنین عنوان نمودند که چون خدای تعالی از بهشت بردن مؤمنان و عقاب کافران خبر داده و راه یافتن کذب به اِخبار الهی ممکن نیست، خداوند هیچ مؤمنی را به آتش نمی‌اندازد و هیچ کافر و مشرکی را به بهشت نمی‌برد. البتّه همین نظریه هم به زیان آنان بوده و نشانۀ بطلان اعتقادشان در انکار حسن و قبح عقلی است؛ چراکه اگر دروغ و خلف وعده از نظر عقل قبیح نباشد، چگونه می‌توان راه یافتن کذب به اِخبار الهی را محال دانست؟! شهید سیّد محمّدباقر صدر قائلان اعتباری بودن حسن و قبح را در انکار حسن و قبح عقلی، با اشاعره مشترک دانسته و متذکّر شده که اشاعره به صراحت منکر حسن و قبح عقلی شدند و فلاسفه به صورت پنهان؛ زیرا حسن و قبح عقلی را به امور عقلایی و قضایای مشهوره برگرداندند.  ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه ۵۳-۵۵] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
صلی الله علیک یا عزيزة الامام الحسين سلام الله علیهما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴عدل الهی و حسن و قبح عقلی ۲. حسن قبح در قرآن و روایات [ برای دریافت آیات و روایات؛ توضیحات و شرح این بخش به کتاب عدل، از خلاصه کتب دروس عقاید، انتشارات ولایت، صص ۵۵-۵۷ مراجعه فرمائید. ] طبق آیات و روایات، خداوند متعال با اعطای نور عقل به انسان، او را از حق و باطل و خوبی و بدی آگاه می‌کند و با وجود نور عقل در انسان و اثارۀ آن توسّط پیامبران، حجّت بر انسان تمام می‌شود و انسان مورد مدح یا سرزنش قرار گرفته و سزاوار پاداش یا کیفر می‌گردد. ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه ۵۵-۵۷] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴عدل الهی و حسن و قبح عقلی ۳. حسن فاعلی و حسن فعلی آخرین نکته‌ای که در این بحث باید به آن توجّه داشت، این است که حسن و قبح ذاتی یک فعل،‌ لزوماً منجر به مدح و یا ذمّ فاعل آن نمی‌شود. به عبارت دیگر، انجام فعلِ حَسَن همیشه موجب مدح فاعل آن نبوده و به همین صورت، ارتکاب فعل قبیح نیز همواره موجب سرزنش فاعل آن نمی‌گردد؛ چراکه هر فعلی را از دو دیدگاه می‌توان بررسی نمود: ۱) اگر به خود فعل فی حدّ نفسه و بدون توجّه به فاعل آن نگاه شود، عقل انسانی خودِ فعل را قبیح یا نیک می‌شمارد. البته این حکم در مورد افعال اختیاری است که فاعل‌های مختار آنها را انجام می‌دهند. ۲) اگر به فعل با توجّه به فاعل آن نگاه شود، اختیار و آگاهی فاعل نسبت به فعلی که از او سر زده و قصد و نیّتش از انجام این کار، در ارزش‌گذاری فعل او مؤثّر بوده و نقش تعیین‌کننده‌ای خواهد داشت. بدین ترتیب، هنگامی انجام دادن فعل نیک، موجب مدح فاعل آن می‌شود که با اختیار و آزادی کامل صورت گرفته باشد و فاعل نیز با آگاهی کامل از کاری که انجام می‌دهد، قصد انجام آن کار نیک را داشته باشد. در مورد افعال قبیح نیز همین جریان حاکم می‌باشد. ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه ۵۷-۶۱] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴عدل الهی و خیر  و شر ۱. توحید و خیر  و شر اگر به علّیّت ذات خداوند متعال برای تمامی موجوداتِ امکانی قائل شویم و از سوی دیگر به وجودی بودن خیر و شر معتقد باشیم، ناچار باید به ثنویّت (=وجود خدای خیر و خدای شر) قائل گردیم؛ چراکه بر اساس علّیّت، خدای خیر نمی‌تواند علّت شر باشد و همین‌طور خدای شر نمی‌تواند علّت خیر گردد؛ چون هرچه درمعلول هست، عیناً و به صورت کامل‌تر، در علّت نیز وجود دارد و از علّت نمی‌تواند چیزی برون آید که در ذات او وجود ندارد. برای رفع این مشکل، یا باید از علّیّت خدای تعالی نسبت به موجوداتِ امکانی صرف نظر کرد و یا باید وجودی بودن شر را منکر شد. فیلسوفانِ موحّد، وجودی بودن شر را منکر گشته و تلاش نموده‌اند تا با اثبات عدمی بودن شرور، جهانِ به ظاهر پر از شرور را جهانی کاملاً خیر و اصلح بشمارند.  لکن با کمی تأمّل، به روشنی درمی‌یابیم که عدمی شمردن شرور پایه و اساس ثابت و استواری ندارد و خلاف فهم روشن و درک صحیح همۀ انسان‌ها می‌باشد. اشکال مهمّی که در این زمینه به نظر می‌رسد، آن است که اگر همۀ افعال ناشایست انسان‌ها اموری عدمی باشند و برای امور عدمی فاعلی در کار نباشد،‌ چرا باید کسانی که مرتکب چنین اموری می‌شوند، مورد سرزنش قرار گرفته و در مقابل اعمال ناکردۀ خویش دچار عذاب دردناک خداوند متعال شوند؟! علاوه بر این، عدمی دانستن شرور، با آنچه در آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام دربارۀ وجود شرور بیان گشته نیز سازگار نمی‌باشد. به عنوان مثال،‌ خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: ﴿فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ * وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ﴾ ؛ پس هر كس به ‏اندازۀ ذرّه‏اى كار خير انجام دهد، آن را مى‏بيند و هر كس به اندازۀ ذرّه‏اى كار بد كند، آن را مى‏بيند. و یا در جای دیگر می‌فرماید: ﴿إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعاً * إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً *وَ إِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً﴾ ؛ به‌‏يقين، انسان حريص آفريده شده است. وقتى شر به او مى‏رسد، بى‏تابى مى‏كند و وقتى خير به او مى‏رسد، بخل مى‏ورزد. امام صادق علیه السلام دربارۀ خیر و شر می‌فرمایند: تو خدايى هستی که جز تو معبودى نيست. خالق خير و شرّى. تو خدايى هستی که جز تو معبودى نيست. خالق بهشت و جهنّمى. امیرالمؤمنین علیه السلام نیز در این باره می‌فرمایند: پس حلال دنيا را به حرامش و خير آن را به شرّش و حياتش را به مرگش و شيرينى آن را به تلخى‏اش آميخت ... خير آن كم و شرّ آن آماده است. ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه ۶۱-۶۳] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴عدل الهی و خیر  و شر ۱. توحید و خیر  و شر به طور کلّی می‌توان موارد شرور را بر حسب آیات و روایات،‌ در چهار امر خلاصه نمود: الف) کارهای زشت و ناشایست بندگان که آنان با اراده و حرّیّت خود، این نوع از شرور را ایجاد می‌کنند و خداوند متعال تنها در تقدیر این شرور دخالت داشته و بندگانش را به صورت جبری از انجام این شرور باز نمی‌دارد. بدین ترتیب، این‌گونه از شرور فعل بندگان بوده و خدای تعالی از آن‌ها منزّه است. ب) بلایا و گرفتاری‌هایی نظیر فقر و بیماری که خداوند عزّ وجلّ برخی از بندگانش را برای امتحان، به آن‌ها مبتلا می‌سازد. ج) نعمت‌هایی که خدای تعالی از باب استدراج به بندگان عاصی خویش عطا می‌نماید. این نعمت‌ها اگرچه در اصل خیر هستند، ولی چون کافران به اختیار خود، آن‌ها را در راه گناهان به کار می‌گیرند، موجب عذاب آنان گشته و برای کافران شر خواهند بود. پس معلوم می‌شود که این دسته از شرور،‌ در اصل شر نبوده‌اند، بلکه به جهت آثار و نتایجشان است که به آن‌ها اطلاق شر می‌شود. به همین صورت، شروری نظیر رنج‌های این دنیا که صبر در برابر آن‌ها آثار خوبی چون ورود به بهشت را در پی دارد نیز جزو امور خیر محسوب می‌گردند. د) عذاب و سختی‌های دنیوی و اخروی که برای گناهکاران قرار داده شده است. شر به این معنا اگرچه مخلوق تکوینی خداوند متعال می‌باشد، ولی خلق ابتدایی او نیست و اگر عصیان و سرکشی از بندگان تحقّق نمی‌یافت، خداوند هم این امور را نمی‌آفرید. با توجّه به مطالبی که بیان شد،‌ درمی‌یابیم که منشأ مشکل ثنویّت،‌ نگرش علّی و معلولی به خالق و مخلوقات است و برای حلّ این مشکل باید این دیدگاه را کنار گذاشت؛ چراکه در متون دینی دربارۀ فاعلیّت خدای تعالی، از علّیّت به معنای فلسفی و اصطلاحی آن خبری نبوده، بلکه سخن از مشیّت و ارادۀ خداوند عزّوجلّ و بینونت تامّ و کامل میان خالق و مخلوق به میان آمده است. بدین ترتیب خلق خیر و شر از سوی خدای واحد، با اشکالی مواجه نمی‌شود و انکار وجودی بودنِ شرور هم لازم نمی‌آید. ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه ۶۱-۶۵] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴عدل الهی و خیر  و شر ۲. عدل الهی و شرور با توجّه به مباحث پیشین، روشن است که وجود شرور و کاستی‌ها در عالم خلقت، با عدل الهی منافاتی ندارد؛ زیرا چنان‌که پیش‌تر گفتیم، وقتی می‌توانیم دربارۀ تحقّق ظلم و ستم سخن بگوییم که جایگاه هر چیزی را به خوبی بشناسیم و از حقیقت همۀ اشیا به طور کامل مطّلع باشیم. در حالی که مشخّص است که انسان از چنین امری عاجز و ناتوان است و تنها از ظاهر حیات دنیا آگاهی دارد. پس نمی‌تواند در مورد جایگاه اشیا و این‌که آیا در موضع خود قرار گرفته‌اند یا نه، نظری بدهد. همچنین در دسته‌بندی شرور، مشخّص شد که همۀ سختی‌ها و بلایا یا به جهت ابتلا و امتحان مؤمنین است و یا به جهت مجازات و کیفر اعمال کافران،‌که در هر دو صورت منافاتی با عدل الهی ندارد. ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه ۶۵-۶۶] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
▪️آجرک الله یا بقیة الله ارواحنا فداه
🔴عدل الهی و خیر  و شر ۳. حکمت الهی و شرور حکمت الهی مقتضی آن است که کارهای خداوند متعال بر اساس هدف و غایتی صورت پذیرد و جای هیچ‌گونه سؤال و اعتراضی را بر جای نگذارد. بدین ترتیب، وجود شرور هیچ‌گونه مشکلی از جهت حکمت الهی نخواهد داشت؛ چراکه در همۀ آن‌ها غایتی حکیمانه وجود دارد. ابتلا و امتحان و اتمام حجّت بر خلق و یا مجازات بندگان عاصی و همچنین توجّه دادن بندگان به خدای تعالی، همه و همه از اهداف خردمندانه و حکیمانۀ وجود شرور می‌باشند. ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه ۶۵-۶۶] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴عدل الهی و خلود بر اساس آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت؟عهم؟، همۀ کسانی که از هدایت خداوند متعال اعراض کرده و از تسلیم در برابر او سرپیچی نمایند و کفر و شرک را پیشۀ خود سازند، مجازاتشان ابدی بوده و در عذاب الهی جاودان خواهند بود. خدای تعالی در این‌باره می‌فرماید: ﴿وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى‏ الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾ ؛ سرپرستان كافران، طاغوت‏هايند كه آنان را از نور هدايت بيرون مى‏آورند و به ظلمت‏هاى جهل و گمراهى داخل مى‏كنند. آنان اهل دوزخ‏اند و تا ابد در آن باقى خواهند بود. سؤالی که در این‌جا مطرح می‌شود، آن است که آیا کیفر دردناک و نامحدود خداوند در برابر گناه اندک و محدود بندگان، با عدل الهی منافات ندارد و ظلم و ستم در حقّ آنان نمی‌باشد؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت: همان‌طور که پیش از این نیز گفتیم، هنگامی می‌توانیم در مورد تحقّق ظلم یا عدل سخن بگوییم که جایگاه هر چیزی را به صورت کامل و به درستی شناخته باشیم. از طرفی درک زشتی و عظمت یک گناه کوچک در مقابل بزرگیِ بی‌پایان خداوند متعال، خارج از درک عقول ماست. پس ما در مورد حدود و کیفیّت کیفر گناهان نمی‌توانیم قضاوت نماییم؛ چراکه عقل ما توانایی درک درجات عصیان را ندارد تا بتواند در مورد میزان زشتی یک معصیت و اندازۀ مجازات مناسب آن قضاوت نماید. [ برای دریافت روایات؛ توضیحات و شرح این بخش به کتاب عدل، از خلاصه کتب دروس عقاید، انتشارات ولایت، صص ۶۵-۷۰ مراجعه فرمائید. ] پس معلوم می‌شود که با توجّه به عظمت بی‌نهایت خداوند متعال، یک نافرمانی کوچک از امر او به حدّی زشت است که بنده را مستحقّ بالاترین درجۀ عذاب می‌کند. بنابراین، خلود در آتش بعد از مرگ، نه تنها ظلم در حقّ کافران و مشرکان نیست،‌ بلکه تأخیر در عذاب آنان و مهلت دادن به ایشان با طول عمرشان در این دنیا،‌ لطفی از سوی خدای تعالی در حقّ آنان می‌باشد. علاوه بر این، حتّی در جهنّم که به هیچ وجه محلّ لذّت و خوش‌گذرانی و شادمانی نیست، باز هم لطف خدا شامل حال برخی از کافران و مشرکان می‌گردد، تا جایی که عدّه‌ای از آنان به سبب کارهای نیکی که در این دنیا انجام داده‌اند،‌ یا عذاب نمی‌شوند و فقط محکوم به بودن در جهنّم می‌باشند و یا آن‌که عذابشان بسیار اندک می باشد. ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه ۶۶-۷۰] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴عدل الهی و شفاعت شفاعت به معنای طلب عفو و بخشش برای فردی دیگر،‌ از اموری است که از سوی خداوند متعال دربارۀ گنهکاران امّت پیامبر خاتم صل الله علیه و آله قرار داده شده است. در فرهنگ تشیّع اعتقاد به اصل ثبوت شفاعت، امری ضروری و بدیهی می‌باشد، به طوری که اگر کسی منکر شفاعت رسول خدا صل الله علیه و آله و اهل بیت آن حضرت گردد، از شیعیان محسوب نمی‌گردد. امام صادق علیه السلام در این باره می‌فرمایند: مَنْ أَنْكَرَ ثَلَاثَةَ أَشْيَاءَ فَلَيْسَ مِنْ شِيعَتِنَا الْمِعْرَاجَ وَ الْمُسَاءَلَةَ فِي الْقَبْرِ وَ الشَّفَاعَةَ. هركه سه چيز را انكار كند، از شيعيان ما محسوب نمى‏شود: معراج و سؤال قبر و شفاعت. البتّه باید دقّت داشت که شفاعت شرایط خاصّی دارد و نباید آن را با سوء استفاده‌ها و واسطه‌تراشی‌هایی که برای پایمان کردن حقوق دیگران از سوی صاحب‌منصبان و متنفّذان در دستگاه‌های بشری صورت می‌گیرد، اشتباه گرفت. بدیهی است که مؤاخذه و عقاب و یا عفو و بخشش بندگان، تنها حقّ مسلّم خداوند متعال است؛ چراکه او مالک و صاحب اختیار آنان می‌باشد. خداوند عزّوجلّ می‌فرماید: ﴿قُلْ لِلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعاً لَهُ مُلْكُ السَّمٰوٰاتِ وَ الْأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ﴾ ؛ بگو شفاعت همه‏اش از آنِ خداست. پادشاهى آسمان‏ها و زمين تنها از آنِ اوست. سپس به سوى او بازخواهيد گشت. بنابراین، شفاعت مختصّ خدای تعالی بوده و هیچ کس جز او از چنین حقّی به صورت مستقل برخوردار نیست. امّا این مسأله منافاتی با آن ندارد که عدّه‌ای به اذن و اجازۀ خداوند، از چنین حقّی برخوردار باشند. خداوند متعال در این رابطه می‌فرماید: ﴿يَوْمَئِذٍ لَا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمٰنُ وَ رَضِيَ لَهُ قَوْلاً﴾ ؛ در آن روز، شفاعت فايده‏اى ندارد؛ جز شفاعت كسى كه خداى رحمان به او اجازه دهد و سخن او را بپسندد. دربارۀ این‌که چه کسانی اجازۀ شفاعت دارند و شفاعت آنان دربارۀ چه افرادی پذیرفته می‌شود و این‌که شفاعت در کجا صورت می‌گیرد،‌ در روایات توضیحاتی داده شده است. [ برای دریافت روایات؛ توضیحات و شرح این بخش به کتاب عدل، از خلاصه کتب دروس عقاید، انتشارات ولایت، صص ۷۰-۷۳ مراجعه فرمائید. ] ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه ۷۰-۷۳] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴عدل الهی و شفاعت بنابراین، اگر کسی با معنای حقیقی شفاعت و شرایط آن، مطابق با آنچه در قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام بیان گردیده آشنا گردد، به روشنی درمی‌یابد که: اوّلاً: شفاعت با آنچه در جوامع بشری غیر عقلایی صورت می‌گیرد و عدّه‌ای سعی می‌کنند تا با سوء استفاده از صاحب‌منصبان، حقوق دیگران را پایمان کرده و به چیزی دست پیدا کنند که شایستگی آن را ندارند، کاملاً متفاوت بوده و هرگز به معنای پایمال شدن حقّ عدّه‌ای از بندگان نمی‌باشد، بلکه این لطف و مرحمت الهی است که خداوند متعال در تمام مراحل زندگی بشر با او همراه نموده و اسباب آمرزش و رهایی از عذاب جهنّم را برایش فراهم نموده است. ثانیاً: مشخّص است که شفاعت هرگز نه راه را برای عصیان بندگان باز می‌کند و نه آنان را در عصیانشان گستاخ می‌نماید، بلکه نتیجۀ شفاعت، ایجاد امید در دل بندگان _ به ویژه برای گناهکاران _ است. همانند توبه که خدای تعالی برای بندگان عاصی خویش قرار داده تا امید بندگی در آن‌ها احیا شود و آنان دوباره خود را در گروه فرمانبران الهی قرار دهند. به همین جهت است که امامان معصوم علیهم السلام تأکید کرده‌اند که مؤمنان باید اهل عمل صالح باشند و از گناه بپرهیزند و عقاب الهی را کوچک نشمارند و به شفاعت متّکی نباشند. [ برای دریافت روایات؛ توضیحات و شرح این بخش به کتاب عدل، از خلاصه کتب دروس عقاید، انتشارات ولایت، صص ۷۳-۷۷ مراجعه فرمائید. ] ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه ۷۳-۷۷] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴بداء معنای لغوی بداء با توجّه به نظر لغویان در کتب لغت،‌ دربارۀ تفاوت دو واژۀ «بدو» و «بدء» می‌توان گفت: «بدء» به اوّلین ظهور و پدید آمدن هر چیزی بدون هیچ‌گونه سابقۀ وجودی اختصاص دارد، امّا «بدو» افزون بر آن‌، دربارۀ آشکار شدن امور پنهانِ موجود نیز به کار می‌رود. بنابراین، بداء از نظر لغوی‌، به معنای مطلقِ ظهور و آشکار شدن است؛ اعمّ از ظهور امور موجودِ پنهان یا پدید آمدن اموری که هیچ‌گونه سابقۀ وجودی ندارند. معنای اصطلاحی بداء بداء یک اصطلاح دینی است که در تمام ادیان الهی وجود داشته است و در اسلام نیز به عنوان امری مسلّم در میان تمام گروه‌های اسلامی مطرح بوده و هست. امّا دربارۀ تبیین حقیقت آن اختلافاتی وجود دارد که در این میان، تبیین صحیح از آنِ امامان اهل بیت علیهم السلام است. ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه ۷۷-۸۰] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a