eitaa logo
استاد محمد بیابانی اسکوئی
313 دنبال‌کننده
88 عکس
32 ویدیو
166 فایل
کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی از اساتید مکتب معارفی خراسان و از شارحین آثار مرحوم آیت الله العظمی میرزا مهدی اصفهانی رضوان الله علیه آدرس سایت: https://biabanioskouei.ir/ ارتباط با ما @alhojjat14
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴عدل الهی و خلود بر اساس آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت؟عهم؟، همۀ کسانی که از هدایت خداوند متعال اعراض کرده و از تسلیم در برابر او سرپیچی نمایند و کفر و شرک را پیشۀ خود سازند، مجازاتشان ابدی بوده و در عذاب الهی جاودان خواهند بود. خدای تعالی در این‌باره می‌فرماید: ﴿وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى‏ الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾ ؛ سرپرستان كافران، طاغوت‏هايند كه آنان را از نور هدايت بيرون مى‏آورند و به ظلمت‏هاى جهل و گمراهى داخل مى‏كنند. آنان اهل دوزخ‏اند و تا ابد در آن باقى خواهند بود. سؤالی که در این‌جا مطرح می‌شود، آن است که آیا کیفر دردناک و نامحدود خداوند در برابر گناه اندک و محدود بندگان، با عدل الهی منافات ندارد و ظلم و ستم در حقّ آنان نمی‌باشد؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت: همان‌طور که پیش از این نیز گفتیم، هنگامی می‌توانیم در مورد تحقّق ظلم یا عدل سخن بگوییم که جایگاه هر چیزی را به صورت کامل و به درستی شناخته باشیم. از طرفی درک زشتی و عظمت یک گناه کوچک در مقابل بزرگیِ بی‌پایان خداوند متعال، خارج از درک عقول ماست. پس ما در مورد حدود و کیفیّت کیفر گناهان نمی‌توانیم قضاوت نماییم؛ چراکه عقل ما توانایی درک درجات عصیان را ندارد تا بتواند در مورد میزان زشتی یک معصیت و اندازۀ مجازات مناسب آن قضاوت نماید. [ برای دریافت روایات؛ توضیحات و شرح این بخش به کتاب عدل، از خلاصه کتب دروس عقاید، انتشارات ولایت، صص ۶۵-۷۰ مراجعه فرمائید. ] پس معلوم می‌شود که با توجّه به عظمت بی‌نهایت خداوند متعال، یک نافرمانی کوچک از امر او به حدّی زشت است که بنده را مستحقّ بالاترین درجۀ عذاب می‌کند. بنابراین، خلود در آتش بعد از مرگ، نه تنها ظلم در حقّ کافران و مشرکان نیست،‌ بلکه تأخیر در عذاب آنان و مهلت دادن به ایشان با طول عمرشان در این دنیا،‌ لطفی از سوی خدای تعالی در حقّ آنان می‌باشد. علاوه بر این، حتّی در جهنّم که به هیچ وجه محلّ لذّت و خوش‌گذرانی و شادمانی نیست، باز هم لطف خدا شامل حال برخی از کافران و مشرکان می‌گردد، تا جایی که عدّه‌ای از آنان به سبب کارهای نیکی که در این دنیا انجام داده‌اند،‌ یا عذاب نمی‌شوند و فقط محکوم به بودن در جهنّم می‌باشند و یا آن‌که عذابشان بسیار اندک می باشد. ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه ۶۶-۷۰] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴عدل الهی و شفاعت شفاعت به معنای طلب عفو و بخشش برای فردی دیگر،‌ از اموری است که از سوی خداوند متعال دربارۀ گنهکاران امّت پیامبر خاتم صل الله علیه و آله قرار داده شده است. در فرهنگ تشیّع اعتقاد به اصل ثبوت شفاعت، امری ضروری و بدیهی می‌باشد، به طوری که اگر کسی منکر شفاعت رسول خدا صل الله علیه و آله و اهل بیت آن حضرت گردد، از شیعیان محسوب نمی‌گردد. امام صادق علیه السلام در این باره می‌فرمایند: مَنْ أَنْكَرَ ثَلَاثَةَ أَشْيَاءَ فَلَيْسَ مِنْ شِيعَتِنَا الْمِعْرَاجَ وَ الْمُسَاءَلَةَ فِي الْقَبْرِ وَ الشَّفَاعَةَ. هركه سه چيز را انكار كند، از شيعيان ما محسوب نمى‏شود: معراج و سؤال قبر و شفاعت. البتّه باید دقّت داشت که شفاعت شرایط خاصّی دارد و نباید آن را با سوء استفاده‌ها و واسطه‌تراشی‌هایی که برای پایمان کردن حقوق دیگران از سوی صاحب‌منصبان و متنفّذان در دستگاه‌های بشری صورت می‌گیرد، اشتباه گرفت. بدیهی است که مؤاخذه و عقاب و یا عفو و بخشش بندگان، تنها حقّ مسلّم خداوند متعال است؛ چراکه او مالک و صاحب اختیار آنان می‌باشد. خداوند عزّوجلّ می‌فرماید: ﴿قُلْ لِلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعاً لَهُ مُلْكُ السَّمٰوٰاتِ وَ الْأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ﴾ ؛ بگو شفاعت همه‏اش از آنِ خداست. پادشاهى آسمان‏ها و زمين تنها از آنِ اوست. سپس به سوى او بازخواهيد گشت. بنابراین، شفاعت مختصّ خدای تعالی بوده و هیچ کس جز او از چنین حقّی به صورت مستقل برخوردار نیست. امّا این مسأله منافاتی با آن ندارد که عدّه‌ای به اذن و اجازۀ خداوند، از چنین حقّی برخوردار باشند. خداوند متعال در این رابطه می‌فرماید: ﴿يَوْمَئِذٍ لَا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمٰنُ وَ رَضِيَ لَهُ قَوْلاً﴾ ؛ در آن روز، شفاعت فايده‏اى ندارد؛ جز شفاعت كسى كه خداى رحمان به او اجازه دهد و سخن او را بپسندد. دربارۀ این‌که چه کسانی اجازۀ شفاعت دارند و شفاعت آنان دربارۀ چه افرادی پذیرفته می‌شود و این‌که شفاعت در کجا صورت می‌گیرد،‌ در روایات توضیحاتی داده شده است. [ برای دریافت روایات؛ توضیحات و شرح این بخش به کتاب عدل، از خلاصه کتب دروس عقاید، انتشارات ولایت، صص ۷۰-۷۳ مراجعه فرمائید. ] ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه ۷۰-۷۳] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴عدل الهی و شفاعت بنابراین، اگر کسی با معنای حقیقی شفاعت و شرایط آن، مطابق با آنچه در قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام بیان گردیده آشنا گردد، به روشنی درمی‌یابد که: اوّلاً: شفاعت با آنچه در جوامع بشری غیر عقلایی صورت می‌گیرد و عدّه‌ای سعی می‌کنند تا با سوء استفاده از صاحب‌منصبان، حقوق دیگران را پایمان کرده و به چیزی دست پیدا کنند که شایستگی آن را ندارند، کاملاً متفاوت بوده و هرگز به معنای پایمال شدن حقّ عدّه‌ای از بندگان نمی‌باشد، بلکه این لطف و مرحمت الهی است که خداوند متعال در تمام مراحل زندگی بشر با او همراه نموده و اسباب آمرزش و رهایی از عذاب جهنّم را برایش فراهم نموده است. ثانیاً: مشخّص است که شفاعت هرگز نه راه را برای عصیان بندگان باز می‌کند و نه آنان را در عصیانشان گستاخ می‌نماید، بلکه نتیجۀ شفاعت، ایجاد امید در دل بندگان _ به ویژه برای گناهکاران _ است. همانند توبه که خدای تعالی برای بندگان عاصی خویش قرار داده تا امید بندگی در آن‌ها احیا شود و آنان دوباره خود را در گروه فرمانبران الهی قرار دهند. به همین جهت است که امامان معصوم علیهم السلام تأکید کرده‌اند که مؤمنان باید اهل عمل صالح باشند و از گناه بپرهیزند و عقاب الهی را کوچک نشمارند و به شفاعت متّکی نباشند. [ برای دریافت روایات؛ توضیحات و شرح این بخش به کتاب عدل، از خلاصه کتب دروس عقاید، انتشارات ولایت، صص ۷۳-۷۷ مراجعه فرمائید. ] ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه ۷۳-۷۷] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴بداء معنای لغوی بداء با توجّه به نظر لغویان در کتب لغت،‌ دربارۀ تفاوت دو واژۀ «بدو» و «بدء» می‌توان گفت: «بدء» به اوّلین ظهور و پدید آمدن هر چیزی بدون هیچ‌گونه سابقۀ وجودی اختصاص دارد، امّا «بدو» افزون بر آن‌، دربارۀ آشکار شدن امور پنهانِ موجود نیز به کار می‌رود. بنابراین، بداء از نظر لغوی‌، به معنای مطلقِ ظهور و آشکار شدن است؛ اعمّ از ظهور امور موجودِ پنهان یا پدید آمدن اموری که هیچ‌گونه سابقۀ وجودی ندارند. معنای اصطلاحی بداء بداء یک اصطلاح دینی است که در تمام ادیان الهی وجود داشته است و در اسلام نیز به عنوان امری مسلّم در میان تمام گروه‌های اسلامی مطرح بوده و هست. امّا دربارۀ تبیین حقیقت آن اختلافاتی وجود دارد که در این میان، تبیین صحیح از آنِ امامان اهل بیت علیهم السلام است. ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه ۷۷-۸۰] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴بداء امام رضا علیه السلام در مناظره با سلیمان مروزی، ضمن تذکّر و اشاره به آیاتی که مُثبِت وجود بداء در رأی و فعل خداوند هستند، سلیمان را به خاطر انکار بداء بازخواست می‌نمایند.  با توجّه به این روایت و توجّه دادن سلیمان توسّط امام رضا علیه السلام به سلطنت مطلق  و آزادی خداوند در کارهای خویش و محدود نبودن او در خلقت موجودات،‌ معنای صحیح بداء روشن می‌گردد. به طور کلّی بداء از نظر قرآن و روایات، به معنای ایجاد غیر موجود  و محو موجود است. به این معنی که خدای متعال در اصل آفرینش موجودات و ابقا و از بین بردن و جایگزینی آن‌ها، حاکمیّت و اقتدار تامّ دارد و هر گاه بخواهد، آفرینش را آغاز  و هر گاه بخواهد، آفریده‌ها را محو می‌کند و از میان برمی‌دارد. ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه ۸۰-۸۲] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
هدایت شده از مدینة العلم
🟠 شرط استجابت دعا ▫️ عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا یَزَالُ الدُّعَاءُ مَحْجُوباً حَتَّى یُصَلَّى عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ. 🔸 امام صادق سلام الله علیه فرمودند: پیوسته دعا محجوب است و میانه آن و استجابش حجاب و پرده‏اى حائل است تا بر محمد و آلش صلوات فرستاده شود. 📚 اصول كافى، ج ۴، باب الصلاة علی النبی محمد و اهل بیته علیهم‌السلام، ص ۲۴۷، ح ۱. 🔻کانال حدیثی " مدینة العلم " ╭────────┈•✾••┈┈ https://eitaa.com/joinchat/3074687166C788b7c795b ╰────┈•✾••┈┈
🔴بداء امّا بداء در اصطلاح برخی از عالمان، با آنچه در روایات اهل بیت علیهم السلام مطرح گشته، تفاوت دارد. برخی از متکلّمان شیعه نظیر سیّد مرتضی، بداء را به معنای امر به فعلی پس از نهی از آن، یا نهی از فعلی بعد از امر به آن می‌دانند، به شرط آن‌که این امر و نهی،‌ در وقت، جهت و آمر و مأمور اتّحاد داشته باشند.  از نظر ایشان، از آن‌جایی که نسبت دادن چنین امری به خداوند متعال مساوی با نسبت جهل به او می‌باشد، بداء با این شرایط به هیچ وجه در مورد خدای تعالی ممکن نیست. بنابراین، بداء با این معنا در احکام جاری نیست و آنچه در احکام نسبت به خداوند متعال وجود دارد، نسخ است و آن هم در صورتی است که حدّاقل یکی از شروط مزبور منتفی شود.  نکتۀ قابل توجّه آن‌که در کلام این بزرگواران، در غیر احکام ــ مثلاً‌ در خبر دادن از حقایق خارجی ــ سخنی از بداء دیده نمی‌شود. از نظر معتزله نیز نسخ در احکام _ به معنایی که توضیح داده شد، _ جایز می‌باشد، امّا دربارۀ اِخبار خداوند متعال معتقدند که بداء و نسخ هیچ‌کدام بر خدای تعالی روا نیست؛ زیرا موجب می‌شود که در اِخبار الهی دروغ راه یابد.  در مقابل این نظر معتزله، شیخ مفید بر این باور است که بداء   در تکوینیّات و امور واقعی و اِخبار از آن‌ها، همانند نسخ وجود دارد. وی افزایش در اجل و روزی و کاستن از آن‌ها را به عنوان مصادیق بداء معرّفی نموده و تغییر در اِخبار الهی را جایز دانسته و معتقد است این تغییر به واسطۀ اعمال بندگان صورت می‌گیرد. [ برای دریافت نظرات علماء و اندیشمندان دینی؛ توضیحات و شرح این بخش به کتاب عدل، از خلاصه کتب دروس عقاید، انتشارات ولایت، صص 83-87 مراجعه فرمائید. ] ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه ۸۲-۸۷] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
992.2K
🔻معرفت بالوجه چیست ؟ 🔻آیا معرفت بالوجه به معرفت ذات می انجامد یا خیر ؟ 🎙 استاد بزرگوار حجت الاسلام محمد کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
202.7K
🔻رویت خداوند متعال از منظر مرحوم آیت الله العظمی میرزا مهدی اصفهانی به چه معناست ؟ 🎙 استاد بزرگوار حجت الاسلام محمد ✅ سوالات خود از استاد را می توانید به این آدرس ارسال بفرمایید @Alfath14 کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴بداء بداء در آیات قرآن کریم اگرچه لفظ بداء در قرآن کریم دربارۀ خدای تعالی به کار نرفته، امّا مضمون آن در آیات فراوانی دیده می‌شود که در این‌جا به برخی از آن‌ها اشاره می‌نماییم: ۱- آیه محو و اثبات (سوره رعد، آیات ۳۹ و ۳۸ ) ۲- آیات مربوط به شب قدر (سوره قدر، آیه ۴ ) ۳- آیه بسته نبودن دست خدا (سوره مائده، آیه ۶۴ ) ۴- آیه " کل یوم هو فی شأن " ( سوره الرحمن، آیه ۲۹) ۵- آیاتی که بر فزونی و کاهش بر خلق دلالت دارند. (سوره فاطر، آیه ۱ - آیه ۱۵ تا ۱۷ ) ۶- آیاتی که بر قبولی توبه و استجابت دعا دلالت دارند. (سوره توبه، آیه ۱۰۶ - سوره غافر، آیه ۶۰ ) ۷- آیاتی که بر تغییر در خلق به سبب کردار بندگان دلالت می کنند. (سوره اعراف، آیه ۹۶ - سوره رعد آیه ۱۱ - سوره روم، آیه ۴۱ ) [ برای دریافت آیات؛ توضیحات و شرح این بخش به کتاب عدل، از خلاصه کتب دروس عقاید، انتشارات ولایت، صفحه ۸۷-۹۴ مراجعه فرمائید. ] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
751.2K
🔻چند نمونه از مستندات روایی دال بر امکان رویت پروردگار را بیان بفرمایید ؟! 🎙 استاد بزرگوار حجت الاسلام محمد ✅ سوالات خود از استاد را می توانید به این آدرس ارسال بفرمایید @Alfath14 کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴بداء بداء در روایات اهل بیت علیهم السلام در باب بداء، روایات بسیار زیادی وجود دارد که بررسی همۀ آن‌ها در این بحث ممکن نمی‌باشد و در این‌جا تنها به چند نمونۀ مختصر اشاره می‌نماییم. با بررسی روایات اهل بیت علیهم السلام به این نتیجه می‌رسیم که بحث بداء، جایگاهی والا و اهمّیّتی بسیار زیاد نزد خداوند متعال دارد،‌ تا آن‌جا که اقرار به بداء را یکی از شرایط اعطای نبوّت به پیامبران قرار داده است. امام رضا علیه السلام در این‌باره می‌فرمایند: مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِيّاً قَطُّ إِلَّا بِتَحْرِيمِ الْخَمْرِ وَ أَنْ يُقِرَّ لِلهِ بِالْبَدَاءِ. خداوند هيچ پيامبرى را به نبوّت مبعوث نكرد، جز به تحريم خمر و اقرار به بداء براى خدا. همچنین در نظر اهل بیت علیهم السلام، خداوند متعال با هیچ چیز دیگری به مانند بداء مورد بندگی و تعظیم و تنزیه قرار نمی‌گیرد؛ چراکه اعتقاد به بداء باعث می‌شود بنده دست خدا را همواره برای هر تغییر و تقدیر جدیدی باز بداند و در نتیجه همواره از مخالفت با خدا بترسد و همچنین به لطف و احسان او در برابر کارهای نیک خویش امیدوار باشد. زراره از امام باقر یا امام صادق علیهما السلام  در این رابطه چنین نقل می‌کند: مَا عُبِدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِشَيْ‏ءٍ مِثْلِ الْبَدَاءِ. خداوند به چيزى مانند بداء پرستش نمى‏شود. هشام‌بن‌سالم نیز نقل می‌کند که امام صادق علیه السلام فرمودند: مَا عُظِّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِمِثْلِ الْبَدَاءِ. خداوند با چيزى به مانند بداء تعظيم نمى‏شود ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه ۹۴-۹۶] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴بداء بداء در روایات اهل بیت علیهم السلام نکتۀ دیگری که در روایات به آن اشاره گردیده، این است که اعتقاد به بداء هرگز موجب نسبت دادن جهل به خداوند نمی‌شود؛ چراکه تمام تقدیرهای بی‌شمارِ ممکن و تقدیم و تأخیر امور، نسبت به علم خدا مساوی‌اند و هیچ‌کدام علم پروردگار را محدود نمی‌کنند. به همین جهت است که در روایات اهل بیت علیهم السلام تأکید فراوان شده که بداء حتماً با علم و آگاهی کامل صورت می‌گیرد. امام صادق علیهم السلام در همین رابطه می‌فرمایند: مَنْ زَعَمَ أنَّ اللَّهَ يَبْدُو لَهُ في شَيْ‏ءٍ الْيَوْمَ لَمْ يَعْلَمْهُ أمْسِ فَابْرَؤُوا مِنْهُ. از كسى كه مى‏پندارد امروز براى خدا چيزى پيدا مى‏شود كه ديروز آن را نمى‏دانست، دورى كنيد. آن حضرت در حدیث دیگری می‌فرمایند: إنَّ لِلهِ عِلْمَيْنِ: عِلْمٌ مَكْنُونٌ مَخْزُونٌ لَا يَعْلَمُهُ إِلَّا هُوَ، مِنْ ذَلِكَ يَكُونُ الْبَدَاءُ، وَ عِلْمٌ عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ فَنَحْنُ نَعْلَمُهُ. همانا خداى را دو علم است: علمى مكنون و مخزون كه جز او كسى از آن آگاهى ندارد كه بداء از آن علم است، و علمى كه به فرشتگان و رسولان و پيامبران تعليم داده شده و ما آن را مى‏دانيم. ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه ۹۶-۹۸] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴بداء بداء در روایات اهل بیت علیهم السلام نبدین ترتیب روشن می‌شود که علمی که در آن بداء می‌شود (= فیه البداء) غیر از علمی است که از آن بداء می‌شود (=منه البداء) . پس خداوند متعال به علمی که بداء از آن است، به همۀ آنچه در نظام خلق تقدیر می‌شود و همۀ آنچه مورد تقدیر قرار نمی‌گیرد، آگاهی کامل دارد و بداء از آن و به واسطۀ آن صورت می‌گیرد. در مورد نحوۀ آگاهی ائمّه علیهم السلام از تغییراتی که در تقدیرات خداوند صورت می‌گیرد و چگونگی اِخبار آن بزرگواران از این تقدیرات، از مجموع روایات چنین برمی‌آید که علم به تقدیرهایی که به طور مستمر و به تدریج از سوی خداوند متعال صورت می‌گیرد، همان زمان به پیامبر صل الله علیه و آله و از طریق ایشان به ائمّه علیهم السلام می‌رسد و این بزرگواران همۀ تقدیرهایی که از سوی خدای تعالی صورت گرفته است را می‌دانند، ولی به طول معمول آن‌ها را به عموم مردم خبر نمی‌دهند مگر به افرادی خاص در حدّی خاصّ. [  بحث مفصّل‌تر دربارۀ علم امام و بداء را در بحث امامت پی خواهیم گرفت. ] ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه ۹۸-۱۰۳] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴جبر و اختیار مسألۀ جبر و اختیار همواره از مسائل اساسی و مهمّ زندگی بشر بوده و همواره فکر اندیشمندان را به خود مشغول نموده است. به یقین می‌توان گفت که یکی از درگیری‌های مهمّ عالمان دینی در تاریخ ادیان الهی به ویژه دین اسلام، حلّ شبهات مربوط به همین بحث بوده است. در میان مسلمانان، اشاعره به جبر اعتقاد دارند، معتزله قائل به تفویض‌اند و شیعیان به «امرٌ بین الأمرین» معتقدند. به همین منظور،‌ ابتدا معنای لغوی و معنای اصطلاحی واژگان کلیدیِ مربوط به این بحث را بررسی می‌نماییم: الف) جبر جبر در لغت به معنای بستن استخوان شکسته، غنی کردن و کسی را به زور بر کاری وادار کردن آمده است. ب) اکراه اکراه در لغت این‌گونه معنا شده است: وادار کردن کسی به کاری که به انجام آن مایل نبوده است.  همچنین کراهت داشتن در مقابل دوست داشتن مطرح شده است. ج) اضطرار در کتب لغت،‌ اضطرار را به معنای احتیاج پیدا کردن به چیزی عنوان نموده‌اند.  در معنای لغوی هیچ‌یک از سه واژه‌ای که ذکر گردید،‌ اثری از مفهوم جبر به معنای اصطلاحی آن وجود ندارد؛ زیرا در هر سه واژه، اختیار به طور کامل و به تمام معنا از فاعل سلب نگشته است،‌ بلکه دایرۀ اختیار فاعل و گسترۀ آن بسیار تنگ شده است. در حالی که معنای اصطلاحی جبر که در این بحث مقصود ما می‌باشد، جبر مطلق است که در مقابل اختیار مطلق قرار می‌گیرد و منظور از جبریّه، کسانی هستند که معتقدند انسان در افعال خود هیچ اراده و اختیاری ندارد و افعال انسان، بدون این‌که هیچ نقشی در ایجاد آن‌ها داشته باشد،‌ ناخواسته از او سر می‌زنند. بنابراین،‌ آنچه مراد ما از جبر می‌باشد،‌ در معنای لغوی الفاظ مذکور لحاظ نگردیده است. د) تفویض تفویض در لغت، به معنای واگذار کردن و سپردن امر به دیگری است.  امّا معنای اصطلاحی آن، که در این بحث مورد نظر می‌باشد،‌ در مقابل جبر به کار می‌رود. پس با توجّه به معنای اصطاحی جبر _ یعنی: ایجاد فعل در غیر، بدون این‌که او قدرت ممانعت از آن را داشته باشد _، تفویض در اصطلاح این‌گونه معنا می‌شود: ایجاد فعل توسّط شخص، بدون اینکه کسی دیگر بتواند مانع از کار او گردد. ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه ۱۰۳-۱۰۷] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a