eitaa logo
استاد محمد بیابانی اسکوئی
339 دنبال‌کننده
105 عکس
45 ویدیو
170 فایل
کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی از اساتید مکتب معارفی خراسان و از شارحین آثار مرحوم آیت الله العظمی میرزا مهدی اصفهانی رضوان الله علیه آدرس سایت: https://biabanioskouei.ir/ ارتباط با ما @alhojjat14
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴بداء بداء در روایات اهل بیت علیهم السلام نکتۀ دیگری که در روایات به آن اشاره گردیده، این است که اعتقاد به بداء هرگز موجب نسبت دادن جهل به خداوند نمی‌شود؛ چراکه تمام تقدیرهای بی‌شمارِ ممکن و تقدیم و تأخیر امور، نسبت به علم خدا مساوی‌اند و هیچ‌کدام علم پروردگار را محدود نمی‌کنند. به همین جهت است که در روایات اهل بیت علیهم السلام تأکید فراوان شده که بداء حتماً با علم و آگاهی کامل صورت می‌گیرد. امام صادق علیهم السلام در همین رابطه می‌فرمایند: مَنْ زَعَمَ أنَّ اللَّهَ يَبْدُو لَهُ في شَيْ‏ءٍ الْيَوْمَ لَمْ يَعْلَمْهُ أمْسِ فَابْرَؤُوا مِنْهُ. از كسى كه مى‏پندارد امروز براى خدا چيزى پيدا مى‏شود كه ديروز آن را نمى‏دانست، دورى كنيد. آن حضرت در حدیث دیگری می‌فرمایند: إنَّ لِلهِ عِلْمَيْنِ: عِلْمٌ مَكْنُونٌ مَخْزُونٌ لَا يَعْلَمُهُ إِلَّا هُوَ، مِنْ ذَلِكَ يَكُونُ الْبَدَاءُ، وَ عِلْمٌ عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ فَنَحْنُ نَعْلَمُهُ. همانا خداى را دو علم است: علمى مكنون و مخزون كه جز او كسى از آن آگاهى ندارد كه بداء از آن علم است، و علمى كه به فرشتگان و رسولان و پيامبران تعليم داده شده و ما آن را مى‏دانيم. ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه ۹۶-۹۸] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴بداء بداء در روایات اهل بیت علیهم السلام نبدین ترتیب روشن می‌شود که علمی که در آن بداء می‌شود (= فیه البداء) غیر از علمی است که از آن بداء می‌شود (=منه البداء) . پس خداوند متعال به علمی که بداء از آن است، به همۀ آنچه در نظام خلق تقدیر می‌شود و همۀ آنچه مورد تقدیر قرار نمی‌گیرد، آگاهی کامل دارد و بداء از آن و به واسطۀ آن صورت می‌گیرد. در مورد نحوۀ آگاهی ائمّه علیهم السلام از تغییراتی که در تقدیرات خداوند صورت می‌گیرد و چگونگی اِخبار آن بزرگواران از این تقدیرات، از مجموع روایات چنین برمی‌آید که علم به تقدیرهایی که به طور مستمر و به تدریج از سوی خداوند متعال صورت می‌گیرد، همان زمان به پیامبر صل الله علیه و آله و از طریق ایشان به ائمّه علیهم السلام می‌رسد و این بزرگواران همۀ تقدیرهایی که از سوی خدای تعالی صورت گرفته است را می‌دانند، ولی به طول معمول آن‌ها را به عموم مردم خبر نمی‌دهند مگر به افرادی خاص در حدّی خاصّ. [  بحث مفصّل‌تر دربارۀ علم امام و بداء را در بحث امامت پی خواهیم گرفت. ] ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه ۹۸-۱۰۳] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴جبر و اختیار مسألۀ جبر و اختیار همواره از مسائل اساسی و مهمّ زندگی بشر بوده و همواره فکر اندیشمندان را به خود مشغول نموده است. به یقین می‌توان گفت که یکی از درگیری‌های مهمّ عالمان دینی در تاریخ ادیان الهی به ویژه دین اسلام، حلّ شبهات مربوط به همین بحث بوده است. در میان مسلمانان، اشاعره به جبر اعتقاد دارند، معتزله قائل به تفویض‌اند و شیعیان به «امرٌ بین الأمرین» معتقدند. به همین منظور،‌ ابتدا معنای لغوی و معنای اصطلاحی واژگان کلیدیِ مربوط به این بحث را بررسی می‌نماییم: الف) جبر جبر در لغت به معنای بستن استخوان شکسته، غنی کردن و کسی را به زور بر کاری وادار کردن آمده است. ب) اکراه اکراه در لغت این‌گونه معنا شده است: وادار کردن کسی به کاری که به انجام آن مایل نبوده است.  همچنین کراهت داشتن در مقابل دوست داشتن مطرح شده است. ج) اضطرار در کتب لغت،‌ اضطرار را به معنای احتیاج پیدا کردن به چیزی عنوان نموده‌اند.  در معنای لغوی هیچ‌یک از سه واژه‌ای که ذکر گردید،‌ اثری از مفهوم جبر به معنای اصطلاحی آن وجود ندارد؛ زیرا در هر سه واژه، اختیار به طور کامل و به تمام معنا از فاعل سلب نگشته است،‌ بلکه دایرۀ اختیار فاعل و گسترۀ آن بسیار تنگ شده است. در حالی که معنای اصطلاحی جبر که در این بحث مقصود ما می‌باشد، جبر مطلق است که در مقابل اختیار مطلق قرار می‌گیرد و منظور از جبریّه، کسانی هستند که معتقدند انسان در افعال خود هیچ اراده و اختیاری ندارد و افعال انسان، بدون این‌که هیچ نقشی در ایجاد آن‌ها داشته باشد،‌ ناخواسته از او سر می‌زنند. بنابراین،‌ آنچه مراد ما از جبر می‌باشد،‌ در معنای لغوی الفاظ مذکور لحاظ نگردیده است. د) تفویض تفویض در لغت، به معنای واگذار کردن و سپردن امر به دیگری است.  امّا معنای اصطلاحی آن، که در این بحث مورد نظر می‌باشد،‌ در مقابل جبر به کار می‌رود. پس با توجّه به معنای اصطاحی جبر _ یعنی: ایجاد فعل در غیر، بدون این‌که او قدرت ممانعت از آن را داشته باشد _، تفویض در اصطلاح این‌گونه معنا می‌شود: ایجاد فعل توسّط شخص، بدون اینکه کسی دیگر بتواند مانع از کار او گردد. ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه ۱۰۳-۱۰۷] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴جبر و اختیار امام رضا علیه السلام در مورد معنای جبر می‌فرمایند: مَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ أَفْعَالَنَا ثُمَّ يُعَذِّبُنَا عَلَيْهَا فَقَدْ قَالَ بِالْجَبْر. هر كه گمان كند خداوند افعال ما را انجام مى‏دهد، سپس ما را به سبب آن‏ها عذاب مى‏كند، به جبر قائل شده است. در حدیثی چنین نقل شده که مردی به امام صادق علیه السلام گفت: جُعِلْتُ فِدَاكَ، أَجْبَرَ اللَّهُ الْعِبَادَ عَلَى الْمَعَاصِي؟ فَقَالَ: اللَّهُ أَعْدَلُ مِنْ أَنْ يُجْبِرَهُمْ عَلَى الْمَعَاصِي ثُمَّ يُعَذِّبَهُمْ عَلَيْهَا. فَقَالَ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، فَفَوَّضَ اللَّهُ إِلَى الْعِبَادِ؟ قَالَ: فَقَالَ: لَوْ فَوَّضَ إِلَيْهِمْ لَمْ يَحْصُرْهُمْ بِالْأَمْرِ وَ النَّهْيِ. فَقَالَ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، فَبَيْنَهُمَا مَنْزِلَةٌ؟ قَالَ: فَقَالَ: نَعَمْ أَوْسَعُ مَا بَيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ. فدايت گردم، آيا خدا بندگان را بر معصيت‏ها مجبور كرده است؟ امام علیه السلام فرمودند: خدا عادل‏تر از آن است كه بندگانش را بر گناه مجبور كند، سپس به سبب آن، آنان را عقاب كند. آن مرد گفت: فدايت شوم، آيا به بندگان تفويض كرده است؟ امام علیه السلام فرمودند: اگر به آن‏ها تفويض كرده بود، در تنگناى امر و نهى قرارشان نمى‏داد. سپس آن مرد گفت: فدایت شوم، آيا بين جبر و تفويض منزلت سومى هم وجود دارد؟ پس امام علیه السلام فرمودند: آرى، گسترده‏تر از آنچه بين آسمان و زمين است. طبق این حدیث شریف، قول به جبر با عدل خداوند متعال سازگار نبوده و تکلیف بندگان از ناحیۀ خدای تعالی نشان‌دهندۀ عدم تفویض در افعال است. امام هاد ی علیه السلام نیز دربارۀ معنای تفویض می‌فرمایند: فَأَمَّا التَّفْوِيضُ الَّذِي أَبْطَلَهُ الصَّادِقُ علیه السلام وَ خَطَّأَ مَنْ دَانَ بِهِ، فَهُوَ قَوْلُ الْقَائِلِ: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى فَوَّضَ إِلَى الْعِبَادِ اخْتِيَارَ أَمْرِهِ وَ نَهْيِهِ وَ أَهْمَلَهُمْ»... . امّا تفويضى كه امام صادق علیه السلام آن را باطل دانسته و معتقد به آن را تخطئه كرده، عبارت است از سخن كسى كه مى‏گويد: «خداى تعالى اختيار امر و نهى خويش را به بندگانش واگذار كرده و آن‌ها را به حال خود رها كرده است»... . ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه ۱۰۳-۱۰۸] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴جبر و اختیار با توجّه به توضیحی که در مورد معانی اصطلاحی جبر و تفویض داده شد، کاملاً روشن است که هیچ انسان عاقلی مجبور بودن انسان در افعالش را نمی‌پذیرد،‌ بلکه همۀ انسان‌ها در زندگی اجتماعی خود، بر اساس حسن و قبح افعال و ثنای نیکوکاران و نکوهش بدکاران رفتار می‌کنند. حتّی کسانی که معتقد به جبر هستند نیز در سیرۀ عملی خود،‌ به اعتقادشان پایبند نبوده و همین‌گونه رفتار می‌کنند؛ چراکه آزادی و اختیار انسان در اعمالش،‌ امری فطری و وجدانی می‌باشد. اعتقاد به تفویض نیز بر خلاف وجدان و فطرت آدمی است؛ چراکه هیچ انسان عاقلی نمی‌تواند ادّعا کند همواره می‌تواند هر کاری که اراده کند را انجام دهد و یا آن‌که هر کاری که مشغول آن است را حتماً می‌تواند به پایان برساند، بلکه برای هر کس در طول حیاتش فراوان اتّفاق می‌افتد که با این‌که خواست و قدرت انجام کاری را دارد،‌ امّا آن کار هیچ‌گاه عملی نمی‌گردد. امیرالمؤمنین علیه السلام این حقیقت را مایۀ تذکّر به خداوند متعال دانسته و فرموده‌اند: عَرَفْتُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ الْعَزَائِـمِ وَ حَلِّ الْعُقُودِ. خدا را با به هم زدن اراده‏ها و گشودن گره‏ها شناختم. پس روشن شد که اعتقاد به جبر و تفویض، بر خلاف فطرت انسان بوده و هر کسی با عقل و وجدان خویش باطل بودن آن را درمی‌یابد. [ برای دریافت روایات؛ توضیحات و شرح این بخش به کتاب عدل، از خلاصه کتب دروس عقاید، انتشارات ولایت، ص ۱۰۵-۱۱۰ مراجعه فرمائید. ] ——————————————- [ عدل، خلاصه اعتقادات؛ بیابانی اسکوئی؛انتشارات ولایت؛ صفحه ۱۰۸-۱۱۰] کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🌸🌸صلی الله علیک یا عبدالعظیم الحسنی🌸🌸