eitaa logo
استاد محمد بیابانی اسکوئی
313 دنبال‌کننده
88 عکس
32 ویدیو
167 فایل
کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی از اساتید مکتب معارفی خراسان و از شارحین آثار مرحوم آیت الله العظمی میرزا مهدی اصفهانی رضوان الله علیه آدرس سایت: https://biabanioskouei.ir/ ارتباط با ما @alhojjat14
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرماید: العَقلُ نورٌ فِی القَلبِ، یُفَرِّقُ بِهِ بَینَ الحَقِّ وَالباطِلِ [۱] ؛ عقل نوریست در قلب که میان حق و باطل با آن تمیز داده می‌شود. از روایاتی که نقل شد استفاده می‌شود که علم و دانش و خرد امری جدا از حقیقت قلب و روح انسان است و خدای تعالی نور علم و عقل را بر قلب آدمی افاضه می‌کند. قلب محل و مسکن علم و عقل است و با رسیدن نور علم و خرد به آن، دل انسان روشنایی و نورانیت پیدا می‌کند و انسان با آن نور، توان تفکر و تدبر ودرک را در خود می‌یابد. روشن است که نور عقل خطاپذیر نیست، لذا خدای تعالی می‌فرماید: «وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ» [۲] ؛ و بدانید که خدا میان انسان و قلب او حایل می‌شود. صریح آیه شریفه آن است که خداوند سبحان میان انسان و قلب او حایل می‌شود. بدیهی است که نسبت حایل شدن خدا بین انسان و قلبش نسبت حقیقی به معنای حایل شدن ذات خداوند نیست، بلکه مراد انداختن حجاب و حایل میان انسان و قلب اوست و حجابی که خدا بین انسان و قلب او می‌اندازد، یا حجاب نوری است یا حجاب ظلمانی. با توجه به روایاتی که در تفسیر آیه شریفه وارد شده است، این حجاب و حایل به حجاب نورانی، تفسیر گردیده است؛ یعنی با افاضه نور عقل به قلب انسانی، قلب منور می‌شود و حق را از باطل تشخیص می‌دهد و هیچگاه به مرتبه ای نمی رسد که حق را باطل بداند. 📚[۱]: ارشاد القلوب، ص۱۹۸. 📚[۲]: انفال (۸)، آیهء ۲۴. اخلاق فطری ، ص ۹۱ کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴امام صادق علیه السلام در تفسیر آیهء مذکور می‌فرماید: يَحُولَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ أَنْ يَعْلَمَ أَنَّ اَلْبَاطِلَ حَقٌّ [۱] ؛ خداوند متعال میان انسان و این که باطل را حق بداند مانع می‌شود. و نیز می‌فرماید: لا يَستَيقِنُ القَلْبِ أنَّ الحقَّ بَاطِلٌ أَبَداً، وَ لاَ يَسْتَيْقِنُ أَنَّ اَلْبَاطِلَ حَقٌّ أَبَداً [۲] قلب هیچگاه حق بودن باطل و باطل بودن حق را یقین نمی کند. البته در مواردی خدای سبحان بر قلب‌های انسان‌هایی که در کفر و عناد از حد بگذرند، مهر می‌زند و آنها با وجود داشتن قلب و قوای ادراکی، ادراک و فهم پیدا نمی کنند. در این صورت روشن است که ادراک و فهم از آنها گرفته می‌شود، نه این که خوب را بد درک کنند و یقین کنند که امری خوب است، در حالی که واقعا خوب نباشد. امام صادق علیه السلام می‌فرماید: أَبَی اَللَّهُ أَنْ یَجْعَلَ اَلْحَقَّ فِی قَلْبِ اَلْمُؤْمِنِ بَاطِلاً لاَ شَکَّ فِیهِ وَ أَبَی اَللَّهُ أَنْ یَجْعَلَ اَلْبَاطِلَ فِی قَلْبِ اَلْکَافِرِ اَلْمُخَالِفِ حَقّاً لاَ شَکَّ فِیهِ وَ لَوْ لَمْ یَجْعَلْ هَذَا هَکَذَا مَا عُرِفَ حَقٌّ مِنْ بَاطِلٍ [۳] خدای تعالی ابا دارد که حق را در قلب مؤمن، باطل قرار دهد، که هیچ شکی در آن نباشد. و خداوند ابا دارد که باطل را در قلب کافر مخالف حق قرار دهد که شکی در آن نباشد، و اگر خداوند این گونه نمی کرد، حق از باطل شناخته نمی شد. 📚[۱]: تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۵۲؛ التوحید، ص ۳۵۸؛ بحارالانوار، ج ۵، ص ۱۵۸. 📚[۲]: تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۵۷. 📚[۳]: بحارالانوار، ج ۵، ص۳۰۳. اخلاق فطری ، ص ۹۱ ، ۹۲ کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴پس هر چند قلب امیر و فرمانده بدن است، ولی این امارت و فرماندهی وقتی در جهت خدا قرار می‌گیرد که بر طبق احکام عقل بوده باشد و عقل هم وقتی کامل ص: ۹۲ می شود که انسان جنود و لشکریان آن را در خود به طور کامل تحقق بخشد. بنابراین با توجه به ارتباطی که میان قلب و علم و عقل برقرار است، معلوم می‌شود که تکامل این دو چنان به هم پیوسته شده که نمی شود میان آنها جدایی انداخت؛ به این معنا که نمی شود عقل انسان، در تکامل و افزایش باشد ولی با وجود آن قلب رو به ضعف و ناتوانی گذارد. بلکه هرگاه عقل در انسان ناتوان گردد، قلب هم ضعیف خواهد شد و هر گاه عقل قوی شود، قلب هم توانمند خواهد شد. عکس این مطلب هم صادق است؛ یعنی قوت و ضعف قلب نیز موجب قوت و ضعف عقل در انسان خواهد شد. از سوی دیگر عقل و قلب هر دو در اخلاق و صفات نیکوی انسانی نقش اساسی دارند، بنابراین تقویت آن دو موجب تقویت اخلاق در انسان خواهد بود. اخلاق فطری ، ص ۹۲ ، ۹۳ کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴قلب و اخلاق گفتیم که میان علم و عقل و اخلاق ارتباط دو طرفه و تعامل وجود دارد و علم و عقل در اخلاق تأثیر گذار است و اخلاق نیز در علم و خرد. و نیز بیان شد که قلب با وجود این که محل و مسکن علم و خرد است، اما قوت و ضعف هر کدام در قوت و ضعف دیگری مؤثر است. پس واضح است که میان قلب و اخلاق نیز همین رابطه وجود دارد. در روایات اهل بیت علیهم السلام نیز به این امر تصریح و اشاره شده است. امير المؤمنین علیه السلام بعد از آن که مراتب جهاد را جهاد با دست، زبان و قلب می‌داند می‌فرماید: فَمَنْ لَمْ يَعْرِفْ بِقَلْبِهِ مَعْرُوفاً وَ لَمْ يُنْكِرْ مُنْكَراً قُلِبَ، فَجُعِلَ أَعْلَاهُ أَسْفَلَهُ [۱] ؛ پس کسی که با قلب خویش معروف را نشناسد و بدیها را منکر نشمارد، قلب او واژگون و زیر و رو می‌شود. اقرار و اعتقاد و تصديق از اعمال قلب است. در روایت جنود عقل نیز همه اینها از لشکریان عقل شمرده شده است. از طرفی امر به معروف و نهی از منکر در هر مرتبه ای که باشد از صفات خوب و پسندیده انسانی و اخلاق خوب به شمار می‌آید، پس تأمل در این حدیث، ارتباط میان عقل و قلب و اخلاق را باروشن می‌کند. 📚[۱]: نهج البلاغه، قصار الكلم ۳۷۵ اخلاق فطری ، ص ۹۳ ، ۹۴ کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴در حدیث فوق، حضرت به صراحت بیان می‌کند که خوب ندانستن معروف و بد نشمردن منکر، قلب را زیر و رو می‌کند. بدیهی است که زیر و روشدن قلب و واژگونی آن موجب از کار افتادن آن می‌شود و یا کار آن را دچار مشکل می‌سازد و ضعف و ناتوانی بار می‌آورد. در حدیثی دیگر از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود: كان أبي علیه السلام يقول: ما شيءٍ أفسَدَ لِلقَلبِ مِن خطيئةٍ، إنّ القَلبَ لَيُواقِعُ الخطيئةَ فَمَا تَزَالُ بهِ حَتّى تَغلِبَ علَيهِ فَيُصَيَّرُ أعلَاهُ أسفَلَهُ [۱] ؛ پدرم علیه السلام می‌فرمود: چیزی تباه کننده تر از خطا و معصیت برای قلب وجود ندارد. همانا قلب با خطا و معصیت در ستیز است و این ستیز تداوم پیدا می‌کند تا این که معصیت بر قلب چیره می‌شود و آن را واژگون می‌سازد. و همین طور می‌فرماید: خَمْسُ خِصالٍ مَنْ فَ-قَ-دَ واحِدَةً مِنْهُنَّ لَمْ يَزَلْ ناقِصَ العَيْشِ زائِلَ الْعَقْلِ مَشْغولَ الْقَلْبِ، فَاَوَّلُّها: صِحَّةُ البَدَنِ وَ الثّانيَةُ: اَلاَْمْنُ وَ الثّالِثَةُ اَلسَّعَةُ فِى الرِّزْقِ، وَ الرّابِعَةُ: اَلاَْنيسُ الْمُوافِقُ و مَا الاَْنيسُ الْمُوافِقُ؟ قال: اَلزَّوجَةُ الصّالِحَةُ، وَ الوَلَدُ الصّالِحُ، وَ الْجَلیسُ الصّالِحُ وَ الخامِسَةُ- وَ هِىَ تَجْمَعُ هذِه الْخِصالَ-الدَّعَةُ [۲] پنج خصلت است که هر کس یکی از آنها را نداشته باشد، زندگیش ناقص و خردش زایل و قلبش گرفتار است. اول آنها صحت بدن است. دوم: امنیت، سوم: توسعه در روزی و چهارم: انیس موافق. پرسیدم: مقصود از انیس موافق کیست؟ فرمود: زن صالح و فرزند صالح و دوست صالح. و پنجم - که همهء آنها را جمع کرده است-فروتنی و افتادگی و ملایمت و نرمی است. در این دو حدیث شریف، تأثير فعل اخلاقی در قلب به روشنی بیان شده است. در مباحث بعدی مطالب و روایات فراوانی درباره تقویت و تضعیف قلب و عقل به واسطه اخلاق خوب و بد و همین طور تحقق اخلاق خوب و بد از اشخاصی که دارای قلبی سالم یا مریض و عقلی روشن و یا گرفتار هستند، بیان خواهیم کرد تا تأثیر هر یک از عقل و قلب در اخلاق و عکس آن معلوم گردد. 📚[۱]: بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۵۴. 📚[۲]: الخصال، ج ۱، ص ۲۸۴؛ وسائل الشيعة، ج ۲۰، ص ۵۱. اخلاق فطری ، ص ۹۴ ، ۹۵ کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴تأثیر سلامت بدن در عقل و روح محل سكنای عقل، قلب است و جایگاه قلب و روح، بدن. روح در این دنیا به طور معمول از طریق بدن تغذیه می‌شود، پس سلامت بدن و تغذیه مناسب، تأثیر فراوانی در عقل و قلب خواهد داشت و چون انسان‌ها از حقیقت بدن، روح، عقل و ارتباط میان آنها اطلاع کافی و دقیق ندارند، به ناچار باید در مورد غذا و لباس مناسب و استفاده بهتر از بدن، روح و عقل به خالق متعال مراجعه کنند و دستورات لازم را از او بگیرند. 🔴ج. نیت اشاره سومین رکن از مبادی و ریشه‌های اخلاق، «نیت» است. در ادامه با تعریف نیت، به چگونگی ارتباط آن با اخلاق اشاره می‌کنیم. 🔴معنای نیت نیت در لغت به معنای قصد و عزم است. جوهری می‌گوید: نَوَیْتُ نِیَّةً.. أي عَزَمتَ. [۱] و در لسان العرب می‌نویسد: نَوَى الشيءَ نِيَّةُ.. قَصَدَهُ وَاعْتَقَدَهُ. [۲] علامه مجلسی قدس سره از مرحوم خواجه نصیر طوسی نقل می‌کند که: نیت عبارت است از قصد فعل و آن واسطه است میان علم و عمل؛ زیرا چیزی که دانسته نشود، قصد آن ممکن نباشد و آنچه قصدش ممکن نباشد صادر نمی شود. [۳] 📚[۱]: صحاح اللغة، ج ۶، ص۲۵۱۶. 📚[۲]: لسان العرب ۱۵ / ۳۴۷. 📚[۳]: بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۱۸۵. اخلاق فطری ، ص ۹۵ ، ۹۶ کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
▪️۱۵ شوال؛ سالروز شهادت حضرت حمزه سیدالشهداء و ارتحال جناب عبدالعظیم الحسنی محدث جلیل القدر صلوات الله علیهم را به محضر آقا امام زمان سلام الله علیه و عجل الله تعالی فرجه الشریف و شیعیان حضرت تعزیت و تسلیت عرض مینمائیم.
🔴مرحوم شیخ بهایی می‌فرماید: نیت در حقیقت همان قصد بسیط [۱] ایجاد فعل معین است به جهت غایت آن و این معنی از افعال هیچ عاقلی قابل تفکیک نیست. به همین جهت است که برخی از علمای ما گفته اند: تکلیف کسی به ایجاد فعل بدون نیت، تکلیفی است خارج از طاقت. [۲] مرحوم نراقی در جامع السعادات می‌فرماید: النِّيَّةَ هِيَ انبعاث النَّفْسِ وَ تَوَجَّهْ إِلَى مَا يَرَاهُ مُوَافِقاً لِغَرَضِهَا [۳] ؛ نیت انگیخته شدن و توجه نفس است به چیزی که آن را با غرض خود موافق می‌بیند. بعث به معنای تحریک کردن است، بر اساس نظر مرحوم نراقی دواعی (انگیزه ها)، موجب بعث می‌شوند و پس از بعث، انبعاث حاصل می‌شود. پس انبعاث غير اختیاری است، لذا نمی توان نیت را «انبعاث نفس» دانست؛ چرا که انسان و جداناً اختیاری بودن نیت را می‌یابد، البته مرحوم نراقی در تعریف خود از نیت، توجه نفس را هم ذکر کرده است و توجه امری اختیاری است. اما اگر مراد از توجه متنبه و متوجه شدن باشد، غیر اختیاری خواهد بود. در هر صورت این بیان مبهم است و حال آن که در مقام تعریف باید از الفاظ و تعابیر روشن استفاده کرد. 📚[۱]: شاید مراد از قصد بسيط، قصد اجمالی یا حالت ضعیف قصد باشد که ناشی از معرفت بسيط است 📚[۲]: حبل المتین، ص ۲۲۰. 📚[۳]: جامع السعادات، ج ۳، ص ۸۶ اخلاق فطری ، ص ۹۶ ، ۹۷ کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴مرحوم خوئی هم می‌فرماید: إِنَّ الْمُرَادَ بِالنِّيَّةِ أَمَرَ ثَالِثُ وَ هُوَ الدَّاعِي وَ الْمُحَرِّكُ نَحْوَ الْعَمَلِ وَأَنْ كُلُّ مَا صَدَرَ عَنِ الْمُكَلَّفِينَ مِنِ الْأَفْعَالِ أَمَرَ مُسْتَحْسَنُ فِيمَا إِذَا كَانَ الدَّاعِي إِلَيْهِ حُسْناً كَمَا انْهَ أُمِرَ مُسْتَقْبَحُ فِيمَا إِذَا كَانَ الدَّاعِي إِلَيْهِ قَبِيحاً [۱] مراد از نیت امر دیگری غیر از او امری است که ذکر شده است و آن عبارت است از امری که انسان را به سوی عمل بعث و تحریک می‌کند. و هر فعلی که از مكلفين صادر می‌شود خوب خواهد بود، در صورتی که داعی و محرک آن خوب باشد و بد خواهد بود، اگر داعی آن بد باشد. به نظر می‌رسد در تعریف نیت به انبعاث و برانگیخته شدن تسامح شده است؛ زیرا بدیهی است که انبعاث و تحرک اثر نیت و قصد است. از سوی دیگر ممکن نیست عاقل مختار با علم و توجه کاری انجام دهد، ولی هیچ قصد و نیتی نداشته باشد. به همین جهت است که برخی تصریح کرده اند که تکلیف به انجام فعلی برای عاقل مختار بدون قصد و نیت تکلیف به ما لا يطاق است. همچنین در مورد بیان مرحوم خویی باید گفت: داعی، یک حالت نفسانی و خارج از اختیار انسان است. البته داعی ممکن است محرک خارجی و یا غایت فعل باشد. در هر صورت انسان در مقابل دواعی مختار است، پس نمی توان نیت را به داعي معنا کرد. قصد فعل با داعی انجام می‌شود، اما صرف داعی در نیت کافی نیست، بلکه توجه و جهتی که به داعی داده می‌شود، نیت را محقق می‌کند. داعی غیر اختیاری است، اما انسان می‌تواند به آن، جهت دهد و این جهت دادن اختیاری است. پس نیت، قصد فعل همراه با جهت خاص است، لذا اگر جهت خاص، همان غایت باشد، نظر مرحوم شیخ بهائی صائب خواهد بود. گاهی مراد از نیت، در روایات جهت الهی دادن به قصد فعل است. 📚[۱]: كتاب الطهارة، ج ۴، ص ۴۷۴ اخلاق فطری ، ص ۹۷ ، ۹۸ کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در وصیت خویش به ابوذر می‌فرماید: یَا أباذرٍّ، لِیَکُن لَکَ فِی کلِّ شَیءٍ نِیةٌ صَالِحَةٌ، حَتّی فِی النَّومِ وَ الأکلِ [۱] ؛ ای ابوذر! در هر چیزی حتی در خوردن و خوابیدن هم نیت داشته باش. روشن است که منظور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آن است که انسان باید به همه افعال خود - حتى امور مباح - جهت الهی بدهد. در نتیجه می‌توان گفت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به موردی خاص از نیت نظر داشته است؛ زیرا معنای «نیت» جهت دادن به فعل است، اعم از جهت الهی و غیر الهی. 📚[۱]: مکارم الاخلاق، ص ۴۶۳؛ وسائل الشيعة، ج ۱، ص ۴۸؛ بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۸۴ اخلاق فطری ، ص ۹۸ کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴نیت، عمل قلب و اختیاری است به طور کلی هر فعلی تا مراحل زیر را طی نکند، اختیاری قلمداد نمی شود: تصور، تصديق به فائده، میل و شوق، اراده و قصد و نیت. در این که همه این مراحل در موطن نفس آدمی تحقق پیدا می‌کنند و از افعال نفس انسان می‌باشند، جای شک و تردیدی نیست، ولی در این که آیا همهء اینها با برخی از آنها به اختیار از انسان صادر می‌شود، میان علما اختلاف وجود دارد. برخی معتقدند که همه این مراحل جبرا در انسان تحقق پیدا می‌کند و اختیاری نیست [۱]، ولی در مقابل عده ای دیگر از دانشمندان این امور را در برخی صور، اختیاری می‌دانند. یعنی ممکن است انسان این افعال قلبی خود را تحت اختیار خود در آورد و در صدور و عدم صدور آنها نقش داشته باشد. [۲] روشن است که هر انسانی با مراجعه به نفس خویش می‌یابد که اراده و امیال و شهواتش را می‌تواند کنترل کند و می‌تواند کاری را اراده نکند یا بکند و یا میل و شهوت به چیزی را در خود از بین ببرد و یا جلوی آن را بگیرد. [۳] در اصل وجدانی بودن این امر، شک و شبهه ای نیست [۴]، به علاوه آیات و روایات فراوانی به صراحت بر اختیاری بودن این امور دلالت دارند. 📚[۱]: ر. ک: جامع السعادات، ج ۳، ص۹۷؛ كفاية الأصول، ج ۱، ص ۹۹ - ۱۰۱. 📚[۲]: ر. ک: محاضرات، ج ۱، ص ۵۴. 📌[۳]: اگر چه در برخی موارد شهوت و میل به حدی می‌رسد که دیگر از اختیار انسان خارج می‌شود، ولی این عمومیت ندارد و در موارد خاصی اتفاق می‌افتد. 📌[۴]: بلکه شبهه از ناحیه دیگری برای عده ای پیش آمده که به واسطه آن وجدان خویش را نادیده گرفته اند. اخلاق فطری ، ص ۹۹ کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
صلی الله علیک یا جعفر بن محمد الصادق ▪️25 شوال، سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق صلوات الله علیه را به محضر حضرت امام زمان سلام الله علیه و عجل الله تعالی فرجه الشریف و شیعیان حضرت، تعزیت و تسلیت عرض می نمائیم.
🔴خدای تعالی می‌فرماید: «تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذينَ لا يُريدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقينَ» [۱] ؛ این سرای آخرت را برای کسانی قرار دادیم که اراده برتری جویی و قصد فساد در زمین ندارند و عاقبت از آن پرهیزکاران است. در این آیهء شریفه ارادهء برتری جویی در زمین و ارادۀ فساد - که از اعمال قلبی است و در حقیقت همان نیت است [۲] . از موجبات محرومیت از بهشت شمرده شده است و این با اختیاری نبودن اراده و نیت منافات دارد. و دلالت می‌کند که انسان می‌تواند اراده و نیت را تغییر دهد. در روایات هم شواهد زیادی بر این مطلب وجود دارد. به عنوان مثال اختیاری بودن نیت در وصیت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به ابوذر بسیار روشن است. در این روایت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به ابوذر می‌فرماید، در همهء اعمال خود نیت داشته باش و به آنها جهت الهی بده. با توجه به دستور رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، اختیاری بودن، نیت واضح است. 📚[۱]: قصص (۲۸)، آیهء ۸۳ 📌[۲]: اراده یکی از مراحلی است که در تحقق فعل نقش دارد. بدین معنا اراده از اعمال قلب و غیر از نیت است. اما با توجه به قید «في الأرض» در آیه می‌توان گفت: مراد از ارادۀ فساد، جهتی است که انسان به عمل خارجی خود می‌دهد و چون ریشه همه کارها در اراده است، می‌توان گفت: مراد از اراده در این آیه همان «نیت» است. اخلاق فطری ، ص ۹۹ ، ۱۰۰ کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴امام صادق علیه السلام می‌فرماید: إِنَّ اَلْمُؤْمِنَ لَيَهُمُّ بِالْحَسَنَةِ وَ لاَ يَعْمَلُ بِهَا فَتُكْتَبُ لَهُ حَسَنَةٌ وَ إِنْ هُوَ عَمِلَهَا كُتِبَتْ لَهُ عَشْرُ حَسَنَاتٍ وَ إِنَّ اَلْمُؤْمِنَ لَيَهُمُّ بِالسَّيِّئَةِ أَنْ يَعْمَلَهَا فَلاَ يَعْمَلُهَا فَلاَ تُكْتَبُ عَلَيْهِ [۲] ؛ همانا مؤمن کار خوبی را قصد می‌کند، ولی آن را انجام نمی دهد، پس برای او یک نیکی نوشته می‌شود و اگر آن را عمل انجام دهد، ده نیکی برای او حساب می‌شود. و همانا مؤمن قصد کار بد را می‌کند ولی آن را انجام نمی دهد، لذا برای او چیزی نوشته نمی شود. در این حدیث برای قصد و نیت فعل خوب اجر و ثوابی قرار داده شده است. از آنجا که ثواب و حسنه به طور معمول در امور اختیاری است، اختیاری بودن نیت روشن می‌شود. پس به طور کلی همه اعمال قلبی و جوانی و در رأس آنها نیت و قصد، افعالی اختیاری اند، بلکه در رتبة مقدم بر اعمال ظاهری وجوارحی قرار دارند؛ چنان که خود قلب نیز نسبت به سایر اعضا و جوارح نقش ریاست و مولویت را داراست. 📚[۱]: الکافی، ج ۲، ص ۴۲۸؛ بحارالانوار، ج ۵، ص ۳۲۵. اخلاق فطری ، ص ۱۰۰ ، ۱۰۱ کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a