eitaa logo
استاد هاشمی طباطبایی
68 دنبال‌کننده
32 عکس
0 ویدیو
0 فایل
🔹لیست دروس استاد سید محمد باقر هاشمی طباطبایی: خارج اصول، خارج فقه(خمس)، نفاق در قرآن و نهج‌البلاغه 🔹مکان: قم_ میدان روح‌الله. دفتر مرحوم آیت‌الله هاشمی شاهرودی. دو ساعت به اذان ظهر مدیر: @MR0696
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹بعد از آن به سوره می‌پردازیم زیرا سوره تحریم به مساله و که مربوط به یکی از همسران حضرت رسول( ص )(حفصه) است می‌شود. اگر جریان اذاعه مربوط به ماریه قبطیه باشد، چون ظاهرا ازدواج حضرت با ماریه در حدود سال ۷ هجری صورت گرفت، لذا بازه زمانی این سوره را در حدود این سال قرار دادیم. 🔹بعد از آن متعرّض سوره می‌شویم که ابتدای آن به مساله اعلام می‌پردازد، جریان اعلام برائت در سال ۹ هجری اتفاق افتاد. این سوره همچنین متعرّض جنگ هم شده که این جنگ بعد از سال ۸ هجری واقع شده است و مابقی سوره متعرّض جنگ تبوک است که در سال ۹ هجری واقع شده است. 🔹در مراجعه‌ای که به مصادر قرآنی داشته‌ایم، نوعا با این سیر زمانی که عرض شد، مطابقت داشته و چون در مباحث نفاق، باید به سوره‌هایی از قبیل محمد(ص)، نور، مجادله، ممتحنه، حدید، و مائده متعرض شویم لذا سیر زمانی سوره‌هایی که به آنها می‌پردازیم به این صورت است: عنکبوت، بقره، انفال، آل‌عمران، محمد(ص)، نساء، حدید، حشر، احزاب، منافقون، نور، مجادله فتح، تحریم، ممتحنه، توبه و مائده. 🆔 @ostad_hashemi
🔺 سوره - 1: ایمان در طول امتحان الهی مشخص می‌شود: 🔹این سوره، مکی است. زمانی که این سوره نازل شد حضرت رسول (ص) با امکانات بسیار اندک و اصحاب کم در مقابل قریش که جبهه بسیار عظیمی از لحاظ عِده و عُده و خیل تشکیل می‌دادند، مواجه بود. 🔹قریش غیر از اینکه کافر و مشرک بودند، خیلی غرور داشتند و همیشه احساس می‌کردند که دنیا و آنچه در آن است، در اختیار آنهاست. 🔹کعبه در نزد قریش بود و آنها متولی آن بودند. این گروه قوی و نیرومند بودند و اهل تجارت و شعر بودند، لذا خیلی به خودشان می‌بالیدند. 🔹در چنین شرایطی حضرت رسول(ص) با یک مجموعه کوچک در مقابل قریش جبهه گرفت و برای آنها تعیین تکلیف کرد و فرمود اصنام و آیین و مسیرتان همه‌اش، هباءا منثورا است. برای خداوند واحد سجده کنید: قولوا لا اِلٰهَ‌ اِلَّا ‌اللهُ تُفلِحوا. 🔹در این شرائط بسیار سخت، این سوره نازل شد: 🔹أحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لَا يُفْتَنُونَ. وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۖ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ. 🔹خداوند متعال در این سوره می‌فرماید (النَّاسُ)، نمی‌گوید (الَّذينَ آمَنوا) چرا؟ چون صِرف بودن در کنار پیامبر اکرم، ایمان نمی‌آورد، بلکه فرد باید داخل یک پروسهٔ واقع شود بعد معلوم می‌شود، چه کسی مومن است و چه کسی مومن نیست. بله، خودتان می‌گویید، ما ایمان آورده‌ایم، ولی از نظر قرآن، فعلا شما (ناس) هستید. 🔹پس معلوم می‌شود ایمان و عدم ایمان در طول و و است، بعد از اختبار و امتحان، مؤمن و غیرمؤمن معلوم می‌شود. 🔹قرآن کریم، با افرادی صحبت می‌کند، که قرار است این‌ها هسته اولیه دین را شروع کنند. خداوند آنها را این‌طوری توصیف می‌کند شوخی هم اصلا ندارد، در کمال شدت و با وضوح تمام، به آن‌ها می‌گوید که برای فتنه‌ها و امتحان‌ها آماده شوید. بعد از این امتحانات معلوم می‌شود که چه کسی از شما مؤمن است و چه کسی غیرمؤمن. 🆔 @ostad_hashemi
🔺سوره ۲: سنت الهی در رابطه با مومنین؛ 🔹رسل الهی باید افرادی انتخاب کنند که واقعا به دنبال باشند و این زمانی مشخص می‌شود که امتحان شوند و نمره قبولی بگیرند، اینجا جای تعارف و وعده‌های دنیوی نیست. امتیاز رسل الهی این ‌است‌ که این موضوع را از اول اعلام و اتمام حجت می‌کنند و به دنبال این نیستند که هر کس با هر غرض و نیتی بیاید. 🔹این روش و برخورد، مخصوص پیامبر خاصی نیست، این سنت خدا در ارتباط با نصرت‌کنندگان دین است و لذا می‌بینیم که آیه بعدی می‌فرماید: وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ. 🔹در همه‌ دوران‌ها که فرستادگان خداوند برای دعوت مردم آمدند، افرادی دور این‌ها جمع شدند و به حسب ظاهر تصدیقشان کردند، ولی خداوند آنها را امتحان کرد تا معلوم شود چه کسی ایمانش و چه کسی است. پس این یک است و مختص به گروه خاصی نیست. 🔹بنابراین گرویدن به ایمان و تسلیم به رسول‌الله و ثبات در خط رهبر الهی، زمانی است که شخص از به سلامت و موفقیت عبور کند. 🆔 @ostad_hashemi
🔺سوره ۳: ایمان به خدا و مجاهدت، کارساز است. 🔹قرآن کریم در ادامه به سردمداران جبهه کفر می‌پردازد و درباره آن‌ها می‌فرماید: «أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ أَنْ يَسْبِقُونَا ۚ سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ»، شما فکر می‌کنید هر کاری که دلتان خواست، می‌توانید انجام دهید و قادر خواهید بود برنامه الهی و این حرکت و خیزش دینی را عقب برانید و از ما سبقت بگیرید؟ قرآن می‌فرماید، اگر شما چنین می‌پندارید، سخت در اشتباه هستید و محاسبات شما کاملا خطاست. 🔹این بیان قرآن غیر از این‌که یک است، یک نحو با کفار هم است. تعبیر (يَسْبِقُونَا) هم یعنی آنها در همین دنیا نتیجه کارشان را خواهند دید و به سزای عملشان خواهند رسید. 🔹پیام این آیه آن است که مومن واقعی از ابتدای حرکت، یک نحو اطمینان داشته‌باشد که دشمن را، با تکیه بر و و همه جانبه، حتما شکست خواهد داد. 🔹این حقیقت را در و در جریانات مربوط به مشاهده کردیم. آن زمانی که این‌ها هیچ چیز نداشتند، به دشمنان می‌گفتند که ما شما را شکست می‌دهیم و شما رو به زوال هستید. البته صرف پنداشتن و یا گفتن نبود، بلکه مجاهدت و تلاش پیگیر و مستمر، تحمل و صبر و عقیده راسخ، کارساز شد. 🆔 @ostad_hashemi
🔺ادامه خطبه دوم: 🔹و لَا يَئِلُ مَنْ عَادَاهُ: اقتضای طبیعی دشمنی آن است که هر یک از طرفین، همه همّت خود را به کار می‌گیرد تا طرف مقابل را مغلوب کند و در این پیکار شکّی نیست که غلبه با طرفی است که است. 🔹جائی که طرف منازعه خدای متعال است که اقدرالقادرین می‌باشد، نتیجه چنین منازعه از ابتدا معلوم است، پس دشمن خدا، احتمال ندارد، چه رسد به . 🔹مبادا خدای متعال با کسی دشمنی کند و یا غضب او متوجّه کسی شود که سرنوشت او جز ، چیز دیگری نخواهدبود. 🔹و لَا يَفْتَقِرُ مَنْ كَفَاهُ: انسان در مسیر زندگی خود، به صورت طبیعی احتیاجاتی دارد و برای رفع هر احتیاجی، به یک جهتی نیازمند می‌شود، و تامین هر یک از احتیاجات اگر توسط آن جهت حاصل شد، ملازم تامین بقیه احتیاجات نیست‌، بلکه برای تامین آنها باید سراغ دیگران برود. 🔹تنها خدای متعال است که هم می‌تواند احتیاج دیگران را رفع کند و هم قدرت رفع همه احتیاج‌ها را دارد، پس اگر خداوند عهده‌دار برطرف‌کردن احتیاج یک نیازمندی شود، او قطعا به دیگران احتیاج ندارد و از آنان بی‌نیاز خواهدشد. 🆔 @ostad_hashemi
🔺ادامه خطبه دوم: 🔹فإِنَّهُ أَرْجَحُ مَا وُزنَ وَ أَفْضَلُ مَا خُزنَ: اگر مرجع ضمیر در (فانّه) حمد و ستایش خدا باشد، آن‌گاه: 🔸اوّلا: سنگینی و ارزش بالای طاعات و اعمال عبادی، با ملاک و تعیین و محاسبه می‌شود که هر اندازه انسان در مقام اطاعت، با نیّت و قصد حمد پروردگار حرکت کند، آن عمل سنگینی پیدا می‌کند. 🔸ثانیا: اعمال و طاعات، با داشتن این ملاک، و پیدا می‌کنند. هر کس که باید مسیری را طی کند، به داشتن توشه لازم، جهت رسیدن به مقصد، اهمیت می‌دهد، یکی از ویژگی‌های مهم توشه، سلامت بقا و ماندگاری آن است که در این جهت از همه ملاک‌های دیگر ارجحیّت دارد. 🔹حال اگر مرجع ضمیر، باشد، آن‌گاه واضح است کسی که خدا را دارد، چه ندارد؟ در ذیل دعای شریف عرفه آمده‌است: ما الّذی فَقَدَ مَن وَجَدَک؟ 🆔 @ostad_hashemi
🔺ادامه خطبه دوم 🔹وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَاشَرِيكَ لَهُ شَهَادَةً مُمْتَحَناً إِخْلَاصُهَا مُعْتَقَداً مُصَاصُهَا نَتَمَسَّكُ بِهَا أَبَداً مَا أَبْقَانَا وَ نَدَّخِرُهَا لِأَهَاوِيلِ مَا يَلْقَانَا، فَإِنَّهَا عَزِيمَةُ الْإِيمَانِ وَ فَاتِحَةُ الْإِحْسَانِ وَ مَرْضَاةُ الرَّحْمَنِ وَ مَدْحَرَةُ الشَّيْطَانِ. 🔹شهادت به خدا، گاهی در حدّ و به زبان آوردن است، که اگر این حدّ توسّط کسی با قصد، اتفاق افتاد او را از دایره خارج می‌کند، ولی این اوّل راه است و تا حدّ شهادتی که حضرت علی (ع) به وحدانیّت دارد، بی‌نهایت فاصله دارد. اندازه این فاصله را پایبندی گوینده به امتحان‌ها و آزمایش‌های الهی، تعیین می‌کند. 🔹شهادت توحیدیِ امثال ما، ممکن است در امتحان‌های ابتدائی، مردود شود و غیر واقعی بودن آن برملا گردد. معلوم می‌شود که معبود ما، تنها خدا نیست، بلکه در کنار او، و گاهاً مقدّم بر او، معبود و یا معبودهای دیگری داریم –از مال و قدرت گرفته تا زن و فرزند- که در امتحان مشخص می‌شوند. 🔹امّا انسان‌های ، هر مقدار امتحان می‌شوند، جوهره اخلاصشان در عبودیتِ حق، بیشتر نمایان می‌شود. مثال کامل آن‌ امیرالمؤمنین (ع) است، شهادت او به وحدانیّت، شهادتی است که خلوصش آزموده شده و منتهای حقیقت او، عملاً تصدیق گردیده‌است. 🔹درجات انسان‌های موحّد به اندازه درجات در توحید است، که تعیین هر یک از این درجه‌ها، به نتیجه امتحانی که شخص موّحد، پس داده، ارتباط دارد. 🔹بعید نیست، در این مسیر علم و معرفت با استقامت و پایبندی در عمل، تبادل تکاملی داشته‌باشند. 🆔 @ostad_hashemi
🔺سوره عنکبوت_ ۴: در نظام الهی، صِرف ادعا، بی‌فایده است. 🔹از منظر الهی عیار ایمان افراد، با امتحان و ابتلاء تعیین می‌شود و صرف ادعا، در نظام الهی چیزی را تعیین نمی‌کند. در روایات آمده بسیاری مدعی  دین و دینداری هستند اما "الدِّينُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ يَحوطونَهُ ما دَرَّتْ مَعائِشُهُمْ فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قلَّ الدَّیّانُون" 🔹امتحان و اختبار، سبب انسان می‌شود و حقیقت و ظرفیت وجودی انسان را در معارف توسعه می‌دهد. معارف و حقایق، شدت وجودی در انسان پدید می‌آورد، ممکن است علوم کسبی‌ فرد زیاد نشود ولی آن مقداری که دارد خوب می‌فهمد و به آن پایبند است. و شاید فرق بین علم و معرفت و بصیرت همین باشد. 🔹چون  و سبب می‌شود که انسان به رشد و تعالی برسد، لذا از روزهای اول ، خدای متعال به همین جماعت اندکی که پیرامون حضرت رسول (ص) بودند، این حقایق را بازگو می‌کند: ۱. کوشیدن در عرصه و راه رسیدن به مقام است که در آیه بعدی بدان اشاره شده: "مَن کان یَرجوا لِقاءَ الله فاِنّ اَجَلَ اللهِ لات". ۲. این تلاش‌ها و مجاهدت‌های شما به سود خودتان هست زیرا خدای متعال از جهانیان بی‌نیاز است. خداوند می‌خواهد منبع و را در نفوس پیروان آن حضرت بخشکاند. اینطور نباشد که این حرکت و خیزش اصلاحی که به سرانجام رسید، خدا و دین خدا را مدیون خود بدانیم و حالت داشته باشیم. ۳. ایمان شما چنانچه همراه با و کار شایسته باشد، از طرف خدا بی‌پاسخ نمی‌ماند؛ نسبت به اعمال گذشته تجدید نظر و پوشیده می‌شود و همچنین پاداشی برتر دریافت می‌کنید: "والذین آمَنوا و عَملوا الصالحات لَنُکَفّرنّ عَنهُم سَیّئاتِهم و لَنَجزیَنَّهُم اَحسَن الّذی کانوا یَعمَلُون" 🆔 @ostad_hashemi
🔺سوره عنکبوت_ ۵: اولین اشاره‌های قرآن به پدیده 🔹آیه: وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حُسْنًا ۖ وَإِنْ جَاهَدَاكَ لِتُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَاتُطِعْهُمَا، به یکی از مشکلات جدّی تازه‌مسلمانها اشاره دارد که در مقابل فشارهای روزمره اطرافیان به‌ویژه و قرار داشتند تا دین اسلام را رها کنند و به حالت شِرک قبلی برگردند و جبهه پیامبر اکرم را رها کنند. 🔹این یکی از مصادیق بارز امتحان در آن دوران بود که مسلمانان آن زمان باید نسبت به والدین خود، نیکی و احسان کنند و درشت‌گوئی با آنها نداشته باشند و هم نسبت به درخواست غیر مُحقانه آنها گوش ندهند و اجابت نکنند. 🔹مسلمانان آن روزها، می‌بایست هم نسبت به فشارهای قُلدرمابانه قریش و کفار و هم فشارهای و مادی والدین خود مقاومت کنند که این یک امتحان بزرگ بود. 🔹قرآن کریم می‌فرماید این شکل از ایمان و عمل صالح موجب ورود انسان در زمره می‌شود که درجه بالایی از درجات قُرب الهی است: وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُدْخِلَنَّهُمْ فِي الصَّالِحِينَ. 🔹آیه بعد در واقع نمایانگر اولین اشاره قرآن کریم به ویژگی در رفتارهای بعضی از اطرافیان پیامبر اکرم است:  وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذَا أُوذِيَ فِي اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ كَعَذَابِ اللَّهِ ... 🔹آیات ۱۰ و ۱۱ سوره عنکبوت به موضوع نفاق اشاره دارد البته لفظ و یا در این آیات ذکر نشده است ولی مفسرین روح این پدیده را در مفاد این دو آیه یافته‌اند. 🔹شکی نیست این پدیده آن زمان به روشنی در بین اصحاب نبوده شبیه آنچه که بعدا در اتفاق افتاد که قرآن کریم درباره آنها می‌فرماید: وَمِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ ۖ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ ۖ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ. 🔹ظاهرا پدیده نفاق در حال شکل دادن به این بود که از همان ابتدا توسط قرآن کریم نسبت به آن هشدار داده شد. 🆔 @ostad_hashemi
🔺سوره عکنبودت _ ۶: 🔹دو چیز در تقویت ریشه نفاق بسیار موثراست: ۱. و از فشار و سختی‌های دشمن که این عامل در صدر اسلام وجود داشت؛ احتمال برخورد تند و بی‌رحمانه با کسانی که به پیامبر(ص) پیوستند، وجود داشت. ۲. زیاد به که افراد را به دسترسی هرچه بیشتر به آنها سوق می‌دهد. بعید نیست این عامل به شکلی در ذهن بعضی از اصحاب حضرت بود. چرا که با خود تحلیل می‌کردند که نهضت پیامبر(ص) منجر به مُلک و سلطنت بر حجاز و حتی فراتر از آن بشود و آنان به نعمت‌های دنیوی برسند. 🔹آیه 10 عنکبوت: وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذَا أُوذِيَ فِي اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ كَعَذَابِ اللَّه. 🔹تعبیر "اُوذی" هم با شکنجه صادق است و هم با از دست دادن منافع دنیوی(مال و منال) 🔹تعبیر "فی الله" اشاره دارد به اینکه این ناملایمات وارده بر پیروان پیامبراکرم(ص) از جانب دشمن، به دلیل قرار گرفتن آنها در و در کنار پیامبر(ص) است. 🔹پس آیه شریفه می‌گوید این افراد علی‌رغم اینکه اعلام می‌کنند به خدا و دین خدا ایمان آوردند اما زمانی که در این مسیر با ناملایمات روبه‌رو می‌شوند، از کوره در رفته و به جای اینکه در مقابل این امتحان صبر و شکیبائی کنند، این اذیت و آزار انسان‌های مثل خود را با عذاب الهی که قابل وصف و تصور نیست، تشبیه می‌کنند. 🔹قرآن کریم تباین بین (آمنّا بالله) و آنان را نشانه خطرناکی می‌داند از بودن ادعای ایمان توسط آنان، چون اگر ایمان واقعی بود باید خود را در امتحانات و سختی‌ها نشان دهد و در عمل ظاهر شود. 🔹پس اولین شاخص از شاخص‌های ضعف ایمان که اگر اصلاح نشود منتهی می‌شود به نفاق، این است که فرد قدرت بر ندارد، این اولین ویژگی از ویژگی‌های منافق است. 🔹نوعا انسان‌های منافق همین که سختی اتفاق بیفتد، شروع به ، ، و به کل جبهه حق می‌کنند. 🔹ریشه کل این موضع‌گیری‌ها که گاهی اوقات همراه با حرص و احتیاط دینی می‌شود، همان تاب و تحمل نداشتن سختی‌های مسیر حق است. 🆔 @ostad_hashemi
🔺ادامه خطبه دوم 🔹نتَمَسَّكُ بِهَا أَبَداً مَا أَبْقَانَا وَ نَدَّخِرُهَا لأَِهَاوِيلِ مَا يَلْقَانَا: انسان موحّد باید تا زنده هست، از نظر علمی و عملی، پایبند این شهادت باشد که اگر با این عقیده، دار فانی را وداع گفت، سپری بزرگ و قوی با خود خواهد داشت برای در امان ماندن از وقائع ترسناکی که در پیش دارد. 🔹فإِنَّهَا عَزِيمَهُ الإِْيمَانِ وَ فَاتِحَهُ الإِْحْسَانِ وَ مَرْضَاهُ الرَّحْمَنِ وَ مَدْحَرَهُ الشَّيْطَانِ: ملاک ثبات در ایمان همین شهادت و درجه خلوص در آن است. این شهادت به اندازه خلوصی که دارد، موجب رضایت پروردگار است و به همان اندازه هم دورکننده و نابودکننده کیدهای شیطانی است. 🔹و أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ أَرْسَلَهُ بِالدِّينِ الْمَشْهُورِ وَ الْعَلَمِ الْمَأْثُورِ وَ الْكِتَابِ الْمَسْطُورِ وَ النُّورِ السَّاطِعِ وَ الضِّيَاءِ اللاَّمِعِ وَ الأَْمْرِ الصَّادِعِ إِزَاحَهً لِلشُّبُهَاتِ وَ احْتِجَاجاً بِالْبَيِّنَاتِ وَ تَحْذِيراً بِاﻵْيَاتِ وَ تَخْوِيفاً بِالْمَثُلاَتِ 🔹رسالت پیامبر اکرم(ص)، تحقق دین اسلام است: «انّ الدین عند الله الاسلام». دین اسلام از ادیان گذشته کاملتر و همه جانبه‌تر است که توسط قرآن بیان شده. 🔹اهداف این رسالت عبارت است از: 1- کنار زدن شبهه‌ها و جدا کردن حقّ از باطل 2- تامین پشتوانه برهانی برای همه معارف، از طریق اقامه حجّت و دلیل 3- دادن هشدارهای لازم جهت رجوع به حقّ و تحکیم آن در مسیر بشر 4- یادآوری عقوبت‌هایی که بر جوامع بشری به خاطر پشت کردن به این حقائق از روی عناد و استکبار نازل شده 🆔 @ostad_hashemi
🔺سوره عنکبوت_ ۷: ، باعث کوتاه آمدن در برابر می‌شود‌. 🔹جلسه گذشته گفته شد اولین شاخص از شاخصه‌های که از سوره عنکبوت استفاده می‌شود، عدم آمادگی برای در راه حق است. 🔹بعید نیست که ادعا شود مبدا تحقّق نفاق در داخل جریانات اصلاحی و انقلابی‌، همین موضوع باشد. افرادی که و هستند و خواسته‌های دنیایی برای‌ آنها اولویت دارد، ناملایمات دنیا را نمی‌توانند تحمل کنند و لذا به راحتی آماده بر سر آرمانهای حق می‌شوند. 🔹لذا بسیار باید مراقبت شود تا در موارد تزاحم بین و باتلاق‌ ، تردید و دو دلی برای انسان حاصل نشود که این تردیدها یکی از علل پیدایش ریشه نفاق است. 🔹عنکبوت آیه ۱۰: جَعَلَ فِتنَه النّاسِ کَعَذابِ الله ... 🔹علت تشبیه بلاء و فتنه ناس به عذاب خدا این است که متظاهرین به ایمان معتقدند همانطور که ما به هیچ‌وجه نمی‌توانیم عذاب خدا را دفع کنیم، قدرت بر دفع عذاب و سختی‌های دشمن را هم نداریم پس راهی جز و نیست. 🔹باور این افراد این است که ما هستیم در مقابل دشمن و دشمنان هر کار که بخواهند بر علیه ما انجام می‌دهند. 🔹یعنی نعوذ بالله همانطور که خداوند فعّال لما یشاء است، جبهه باطل هم فعّال لما یشاء است. این احساس و و در مقابل جبهه کفر، سرآغاز می‌شود‌. 🔹طبیعی است که برای افراد با این طرز تفکر و این بینش که نوعا معلول و است، زمینه یا بستر مناسبی ایجاد می‌شود که آهسته آهسته از فاصله بگیرند. ولی در ظاهر سعی می‌کنند که این دگرگونی را نشان ندهند تا باعث بی‌آبرویی‌شان نشود. 🆔 @ostad_hashemi
🔺 سوره عنکبوت- 8: شاخص‌ دیگر : توجه به و "وَ لَئِنْ جَاءَ نَصْرٌ مِنْ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُمْ" 🔹این بخش از آیه 10 سوره عنکبوت اشاره به یک شاخص دیگر از نفاق دارد و آن اینکه افراد منافق همیشه نظر به دارند پس اگر این موازنه به نفع جبهه حق تمایل کرد و پیروزی برای این جبهه حاصل شد، سریع و بدون درنگ خود را جزو جبهه حق قرار می‌دهند و با این ادعا، به دنبال امتیازطلبی هستند. 🔹مومنین واقعی جهاد کرده‌اند، سختی تحمل کرده‌اند، صبر و شکیبائی در مقابل مشکلات نشان داده‌اند و در نتیجه خدای متعال تفضّل کرد و پیروزی را نصیب آنان کرد، اما افراد منافق بدون اینکه سهمی در این پیروزی داشته باشند، خود را مدعی آن می‌دانند. 🔹سه نکته درباره این فراز از آیه: 1. قرآن کریم نصرت و پیروزی را عطای خداوند می‌داند: "لَئِنْ جَاءَ نَصْرٌ مِنْ رَبِّكَ"، لذا نمی‌گوید: "وَ لَئن انتَصَرتُم". 2. نصرت خدا از آنِ اهل ایمان و انسان‌های پایدار است و نه افراد سودجو و دنیاطلب. 3. لَیَقولُنَّ انّا کنّا مَعَکُم: (لام) برای تاکید است یعنی این افراد منافق با ضرس قاطع خود را شریک در این پیروزی‌ها می‌دانند. 🔹در حالی که اصل ادعای آنها کذب است، چه رسد به اصرار و تاکید بر امری که از اساس واقعیت ندارد. پس این افراد برای رسیدن به ، مُجدّانه به دنبال وارونه جلوه دادن حقائق هستند. 🔹البته خدای متعال در فراز بعدی، ادعای این افراد را نادرست می‌داند و اینگونه پاسخ می‌فرماید: "أَوَ لَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِمَا فِي صُدُورِ الْعَالَمِينَ": خداوند متعال از حقایق و واقعیت‌های قلبی همه انسان‌ها با خبر است. 🆔 @ostad_hashemi
🔺سوره عنکبوت_ ۹: هشدار قرآن به 🔹شاید تعبیر پایانی آیه ۱۰ سوره عنکبوت(أَوَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِمَا فِي صُدُورِ الْعَالَمِينَ)، مقدمه باشد برای آیه ۱۱ سوره عنکبوت که می‌فرماید: "وَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْمُنَافِقِينَ". 🔹به نظر می‌رسد که آیه ۱۱ یک هشدار جدی از طرف خداوند متعال است که این افراد(منافقین) به خود بیایند و باطن خود را اصلاح کنند و الا دچار عاقبت سوء خواهند شد و در مقابل اهل ایمان قرار خواهند گرفت و رسوا خواهند شد. 🔹خدای متعال از ابتدای پیامبر(ص) نسبت به این مرض بسیار خطرناک(نفاق) هشدار می‌دهد و جامعه ایمانی را از خطرات آن بر حذر می‌دارد، چون این مرض هم است و هم . 🔹 مرض خطرناکی است که اگر در در سطح و یا در سطح ، جای پائی پیدا کند، آسیب جدی به جامعه وارد خواهد کرد. افراد راحت‌طلب و کسانی که درد و را ندارند و آماده هر نوع دروغ گفتن برای رسیدن به امتیازات خاص هستند، هر جا باشند، در حکم سلول در آن مجموعه خواهند بود. 🔹قرآن کریم که کتاب هدایت برای کل بشریت است از آغاز نهضت پیامبر اکرم(ص) نسبت به پدیده نفاق، احساس خطر می‌کند و مسوولین و متولیان امر را از آن آگاه می‌کند. 🔹ان شاءالله در مباحث آینده خواهیم دید که قرآن کریم محکم و جدّی، نسبت به ریشه کن کردن این بیماری در جامعه، معالجات اساسی مطرح می‌کند. 🆔 @ostad_hashemi
🔺ادامه خطبه دوم 🔹و النَّاسُ فِي فِتَنٍ انْجَذَمَ فِيهَا حَبْلُ الدِّينِ وَ تَزَعْزَعَتْ سَوَارِي الْيَقِينِ وَ اخْتَلَفَ النَّجْرُ وَ تَشَتَّتَ الْأَمْرُ وَ ضَاقَ الْمَخْرَجُ وَ عَمِيَ الْمَصْدَرُ. فَالْهُدَى خَامِلٌ وَ الْعَمَى شَامِلٌ. 🔹حضرت علی (ع) در این فرازها به بیان حال جامعه و مردم می‌پردازند. 🔹سوال: آیا منظور حضرت، وضعیت جامعه در زمان است و یا در زمان خود ایشان؟ بعضی از محققین احتمال دوّم را اختیار کردند و قرائنی برای آن ذکر کرده‌اند اما بیشتر مفسرین بر این نظر هستند که این سخنان ناظر به دوران بعثت است. 🔹بعید نیست گفته شود حتی اگر این بیان به حسب ظاهر ناظر به دوران بعثت باشد، باز بی‌ارتباط با وضع جامعه دوران حضرت علی(ع) و زمان خطبه نیست. 🔹در خطبه ۱۶ حضرت (ع) با تصریح به این موضوع می‌فرمایند: أَلَا وَ إِنَّ بَلِيَّتَكُمْ قَدْ عَادَتْ كَهَيْئَتِهَا يَوْمَ بَعَثَ اللَّهُ نَبِيَّهُ (ص). 🔹و النَّاسُ فِي فِتَنٍ انْجَذَمَ فِيهَا حَبْلُ الدِّينِ ... : مشکل اساسی جامعه از دیدگاه حضرت(ع)، فتنه‌هایی است که مردم در آن غوطه‌ورند و گریبان جامعه را گرفته است که این حالت سبب پیدایش چند اتفّاق بسیار خطرناک گردیده: ۱. از بین رفتن ریسمان دین. ریسمان دین همان حبل‌الله است که قرآن کریم می‌فرماید: وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جمیعا و لاتفَرّقُوا فیه. پایبندی به باعث و جامعه است. برزگترین عامل تهدیدکننده ، است که معمولا به دلیل و یا بعضی از افراد جامعه شکل می‌گیرد و به تدریج به بقیّه بخش‌های جامعه آسیب می‌رساند. 🆔 @ostad_hashemi
🔺ادامه خطبه دوم 🔹افراد ضربه‌خورده از دین برای گمراهی مردم، از نام دین ماهرانه بهره‌برداری می‌کنند و جماعتی را برای آسیب‌رسانی به دین با ترغیب و ترهیب، بسیج می‌کنند و چون طرف مقابل هم برای دفع فتنه‌گری آنها از عامل دین مدد می‌جوید، در نتیجه دین می‌شود دستاویزی برای منازعات و کشمکش‌ها که اگر توده‌های مردم از بصیرت و همراهی با اولیاء به حقّ دینی پیروی نکنند، حالت سرگردانی آنها پیش می‌آید و نمی‌دانند کدام طرف را باید بگیرند؟ دینی که این طرف ادّعا می‌کند و یا دین آن طرف؟ و یا اساسا هیچکدام دین نیست؟ 🔹این در واقع همان بلای قطع شدن ریسمان دین است که با تکّه تکّه شدن و از هم پاشیدن جامعه همراه است و شکّی نیست که این حالت بهترین بستر برای دشمنان داخلی و خارجی آن جامعه است. 2. و تَزَعْزَعَتْ سَوَارِي الْيَقِينِ: یعنی آسیب دیدن اصول حرکت صحیح جامعه در همه ابعاد اعتقادی و رفتاری و جایگزینی شکّ و تردید به جای علم و یقین، به نحوی که حقایق و معیارهایی که مورد قبول یقینی جامعه بود، دیگر دچار و است و نسبت به صحّت و تمامیّت آنها تشکیک می‌شود. 3. وَ اخْتَلَفَ النَّجْرُ: وقتی استدلال و منطق جایگاه طبیعی خود را در این مسائل از دست داد، و توّهم و شعارهای تو خالی ذهن همه را مشغول نمود، دیگر هر کدام از اطراف، اصولی برای خود تعریف می‌کند و دیگران را تخطئه و انحراف جلوه می‌دهد. 4. و تَشتّت الاُمرُ: نتیجه طبیعی این فرآیند آن است که امورات مردم، دچار پراکندگی و بی‌نظمی می‌شود. اگر عنوان (الامر) را حمل کنیم بر مساله و و پیشوائی، آنگاه باید گفت که منظور حضرت (ع) این خواهد بود: نتیجه طبیعی فتنه‌ها این است که هر جماعتی برای خود و اختیار کرده و هر کدام به سمتی مخالف سمت دیگری می‌رود. 🆔 @ostad_hashemi
🔺سوره بقره_1: ویژگی دیگر منافقین؛ و 🔹آیه 8 بقره: «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِينَ: و گروهی از مردم-که اهل نفاق‌اند-می‌گویند: ما به خدا و روز قیامت ایمان آوردیم در حالی که آنان مومن نیستند.» اغلب مفسرین این آیه را حمل بر کردند. 🔹یکی از اوصاف منافقین است لذا حرفهای آنها قابل اعتماد نیست و نباید به آنها دل خوش کرد و حساب باز کرد. این افراد حقائق را جلوه می‌دهند و در ادّعای مومن بودن خود، کاذب هستند. معمولا ادّعای کذب این افراد یا معلول ضعف و ترسِ از دست دادن مصالح و منافعشان است و یا معلول تصمیم و قصد خرابکارانه‌ای است که در صدد اجرای آن هستند و برای اینکه از گزند جبهه حقّ در امان باشند، خود را مومن معرفّی می‌کنند. 🔹آیه 9 بقره: «يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ: به گمان باطلشان می‌خواهند خدا و اهل ایمان را فریب دهند، در حالی که جز خودشان را فریب نمی‌دهند، ولی این حقیقت را درک نمی‌کنند. 🔹این افراد معمولا انسانهای فریبکار و خدعه‌گر هستند. معمولا اشخاص فریبکار، خود را ، و از دیگران می‌دانند، و به تعبیری احساس کاذب دارند که یک سر و گردن از دیگران بالاترند و می‌توانند دیگران را سرکار گذاشته و سر درگم کنند. در حالی که قرآن کریم می‌فرماید: «و ما یَخدَعُونَ الاّ اَنفُسَهُم: اینها در واقع خود را فریب می‌دهند و خود سر کار هستند. 🔹«وَ ما یَشعُروُن» یعنی منافقین این واقعیت را درک نمی‌کنند چون التفات و شعور کافی برای درک حقیقت ندارند و اگر تحلیل و فهم صحیحی داشتند، اینطور فکر نمی‌کردند. این افراد که زمینه دروغ و غرور و احساس برتری بر دیگران دارند و حس می‌کنند که عقل و شعور بیشتر از دیگران دارند، معمولا دچار انحراف شده و مورد استفاده دشمن قرار می‌گیرند. 🆔 @ostad_hashemi
🔺سوره بقره_2: معنای و نسبت آن با 🔹 و از استتار و مخفی‌شدن، سرچشمه می‌گیرد و لذا در لغت عرب به محلّ خواب حیوانات و حتّی انسان "مخدع" می‌گویند چون نوعا بیشترین حالت غفلت از اطراف، در حال استراحت و خوابیدن است و این بهترین فرصت است برای تعرّض دشمن. از سوی دیگر این محل می‌تواند به عنوان محلّ استتار و مخفی باشد تا فرد از چشم دشمن محفوظ بماند. کانّه با این عمل، دشمن فریب می‌خورد و به او آسیب نمی‌رساند. 🔹با توجه به این ریشه معلوم می‌شود که چرا قرآن کریم به عنوان "خدعه‌گر" اطلاق می‌کند؟ بعید نیست نکته شباهت این است که تحرکّات و برنامه‌های واقعی منافقین، توسّط آنها استتار شده است و نوعا کار آنها زیر زمینی است و مکشوف نیست و برای فریب طرف مقابل یک سری تحرکّات و برنامه‌های به نمایش می‌گذارند که موجب جبهه حقّ و انحراف نظرات دیگران از برنامه‌های واقعی‌شان می‌شود. 🔹همچنین بعید نیست که تعبیر قرآنی (یخادعون الله و رسوله) اشاره به این باشد که برنامه‌ها و تحرکّات منافقین هم در بُعد و هم در بُعد و است. 🔹معلوم می‌شود که جایگاه خیلی پیچیده‌تر از یک صرف است. در خدعه موضوعاتی از قبیل به عنوان افراد متدیّن و مومن در مراکز گوناگون جبهه حقّ مطرح است که به جمع‌آوری اطلّاعات خاص و محرمانه می‌پردازند تا از آنها سوء استفاده کنند، ثبات جامعه را بر هم بزنند و جبهه حق را گرفتار کنند. 🆔 @ostad_hashemi
🔺سوره بقره_۳: مرض قلبیِ 🔹در کتب لغت، لفظ مربوط به هرگونه رفتار فریبنده‌ای است که به دنبال آسیب‌ و ضربه‌ به طرف مقابل است اما قرآن کریم آن را به عنوان وصف بارز معرّفی می‌کند. 🔹مفسّرین در مورد (یُخادِعوُن) گفته‌اند استفاده از صیغه (یفاعل) برای نشان‌دادن  منافقین بر رفتار خدعه‌آمیز است و اینکه این افراد از این رفتار خود دست نمی‌کشند. 🔹آیه بعد می‌فرماید: "فی قُلوبِهم فَزادَهُمُ اللهُ مرضا وَ لهُم عذاب الیم بما کانوا یَکذبون": در دل آنان مرض است پس خدا به دلیل نفاقشان، بر بیماری‌شان می‌افزاید و برای آنان به جهت اینکه همواره دروغ می‌گویند، عذابی دردناک است. 🔹شاید قرآن کریم با این بیان در صدد اشاره به یک در این افراد است که منشا این رفتارها می‌باشد و آن اینکه منافقین گرفتار بیماری روحی و روانی هستند، قلب آنها است، روانشان آرام نیست لذا عقل و ادراک‌شان دچار آسیب شده و نمی‌توانند صحیح فکر کنند و تصمیم بگیرند. 🔹حال ممکن است ریشه این مرض، و یا و یا علاوه بر آنها، باشد که تمام وجودشان اسیر آن شده است. هرچه باشد، یک حالت در شخصیت منافقین ایجاد کرده و آنها را به سمت این رفتارهای منافقانه سوق می‌دهد. 🔹البته خدای متعال در برابر   که این افراد در مقابل دارند می‌فرماید: "فَزادَهُمُ اللهُ مرضا" یعنی نه تنها از آنها برگردانده شده بلکه درد و رنجی که در اثر مرض قلبی دارند، بیشتر هم می‌شود. 🆔 @ostad_hashemi
🔺سوره بقره_۴: شاخص دیگر ؛ ادعای داشتن 🔹در آیه بعد، قرآن کریم یکی از شاخص‌های منافقین را بیان می‌کند:  "و اذا قیل لَهُم لاتُفسِدُوا فِی الاَرض قالُوا انّما نَحنُ ، اَلا اِنّهُم هُمُ المُفسِدون وَ لکن لا یَشعُرون": وقتی به آنان گفته شود در زمین فساد نکنید، می‌گویند فقط ما هستیم. آگاه باشید یقینا آنان فسادگرند ولی خودشان درک نمی‌کنند. 🔹بر اساس این آیه کریمه شاخصه دیگر منافقین این است که آنها همیشه مدّعی هستند، این شعار را همیشه با خود دارند و هر رفتار فسادانگیز خود را با آن توجیه می‌کنند. 🔹 می‌کنند و وقتی مورد اعتراض واقع می‌شوند می‌گویند هدفمان است، با رابطه برقرار می‌کنند و به آن دل می‌سپارند و سپس می‌گویند هدفمان اصلاح است و... 🆔 @ostad_hashemi
🌹الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمومنین و الائمه المعصومین علیهم السلام🌹 🌹عید سعید غدیر، عید ولایت و امامت بر همه شیعیان مبارک🌹
🔺ادامه خطبه دوم ۵ و ۶: «و ضاقَ المخرجُ وَ عمی المصدر»: پنجمین و ششمین اثر در جامعه این است که وقتی اعتقادات جامعه سست شد و امورات آنها دچار مشکل شد و مردم به صورت فرقه فرقه درآمدند، دیگر برای خلاصی از مشکلات و خروج از تنگناهای زندگی، راهی هموار و قابل اختیار در پیش نخواهد بود، بلکه برعکس، پیدا کردن راه خروج به دو جهت بسیار دشوار خواهد بود؛ یکی به جهت هزینه بالایی که باید این جامعه برای طیّ مسیر تحمّل کند و دیگر به جهت تشخیص آن راه و مسیری که باید طیّ کند. برای این امر چشم بینائی لازم است، در حالیکه کوری و تعصّب اجازه تشخیص صحیح را نمی‌دهد. 🔹فرآیند نهائی این اوضاع خطرناک را حضرت علی(ع) این طور تصویر می‌کنند: فَالهدی خاملٌ و العمی شاملٌ. هیچ علامتی از یک حرکت مثبت به سمت اصلاح وجود ندارد بلکه انگیزه اصلاح، ساکن و بی‌جان است کما اینکه افقی از هدایت دیده نمی‌شود. 🔹حضرت در فراز بعدی می‌فرمایند: عُصِيَ الرَّحْمَنُ وَ نُصِرَ الشَّيْطَانُ وَ خُذِلَ الْإِيمَانُ فَانْهَارَتْ دَعَائِمُهُ وَ تَنَکرَتْ مَعَالِمُهُ وَ دَرَسَتْ سُبُلُهُ وَ عَفَتْ شُرُکهُ: آنگاه که مردم نافرمانی خدا می‌کنند و به دنبال وسوسه‌های شیطانی می‌روند و رهبران ایمانی و واقعی را تنها و پشت آن را خالی می‌گذارند، دیگر به صورت طبیعی باید انتظار فروریختن اسطوانه‌های ایمان و عقیده صحیح و راستین داشت و اینکه در چنین جامعه‌ای دیگر نه شاخص‌های ایمان قابل شناسائی است و نه از وسیله‌هایی که مردم را به ایمان هدایت می‌کند خبری هست. 🔹أطَاعُوا الشَّيْطَانَ فَسَلَکوا مَسَالِکهُ وَ وَرَدُوا مَنَاهِلَهُ بِهِمْ سَارَتْ أَعْلَامُهُ وَ قَامَ لِوَاؤُهُ: در زمان فتنه، به جای اطاعت از خدا و اولیاء راستین الهی، از شیطان و اولیاء شیطانی اطاعت شد، و در راه‌هایی که او تلقین می‌کرد گام برداشته شد و بر سفره‌ای که از نیّات پلید او سرچشمه می‌گرفت تغذیه می‌گردید، پس با این پیروان، خواسته‌های شیطان محقّق شد و با پشتیبانی اینها پرچمهای او برپاگردید. 🔹در پایان حضرت سرنوشت چنین جامعه‌ای را به این نحو ترسیم می‌کنند: فِي فِتَنٍ دَاسَتْهُمْ بِأَخْفَافِهَا وَ وَطِئَتْهُمْ بِأَظْلَافِهَا وَ قَامَتْ عَلَى سَنَابِکهَا فَهُمْ فِيهَا تَائِهُونَ حَائِرُونَ جَاهِلُونَ مَفْتُونُونَ فِي خَيْرِ دَارٍ وَ شَرِّ جِيرَانٍ نَوْمُهُمْ سُهُودٌ وَ کحْلُهُمْ دُمُوعٌ بِأَرْضٍ عَالِمُهَا مُلْجَمٌ وَ جَاهِلُهَا مکرم: فتنه وکشمکش‌ها، مردم را خورد خواهد کرد و آنها را همیشه زیر خواهد گذاشت و فتنه‌گران روی آوار آنها به حیات خود ادامه خواهند داد. مردم در زیر این فشارها که راهی برای نجات نمی‌بینند، حیران،بدون هدایت‌کننده و غرق در بلا می‌شوند در حالیکه زمینی که بر روی آن زندگی می‌کنند پر از خیرات است، اما آنها نفعی از آن نمی‌برند، مضافا به اینکه همسایگان آنها هم خیرخواه نیستند. پس نه آرامش دارند و نه احساس خوشی. 🆔 @ostad_hashemi
🔺سوره بقره_۵: شاخص دیگر ؛ و 🔹وَ إِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَكِنْ لَا يَعْلَمُونَ: و چون به منافقین گفته شود: ایمان بیاورید مانند دیگران که ایمان آوردند؛ می‌گویند: چگونه ایمان آوریم؟ مانند بی‌خردان؟! آگاه باشید که آنها خود بی‌خردند اما متوجه نیستند. 🔹هرگاه که به اهل نفاق گوشزد می‌شود که رفتارهای شما و بر خلاف جامعه است و ناشی از شما به حقایق است و خیر و صلاح شما در برگشتن به آغوش ملّت است، پس برگردید و به سیل عظیم مردمی بپیوندید. 🔹آنها در مقابل این درخواست، از روی کِبر و خودبینی و غرور، بازگشت به صفّ ملّت را، بازگشت به صفّ جاهلان و بی‌خردان تلقّی کرده و از آن اِبا و استنکاف می‌کنند. 🔹این افراد، عامّه مردم را دارای درک پائین و یا حتّی فاقد درک و بصیرت می‌دانند و در نتیجه تحلیل صحیحی از مسائل ندارند و در مقابل، خود را در درجات فهم و درک قرار می‌دهند که نباید با دیگران قیاس شوند. 🔹قرآن کریم در برابر این واکنش مستکبرانه منافقین، می‌فرماید: این افراد خود نابخرد و سفیه هستند، اینها به خاطر از ، در فرو رفته و از حقایق دور شده‌اند و خود هم از این واقعیّت بی‌خبرند. 🆔 @ostad_hashemi
🔺سوره بقره_ ۶: شاخص دیگر : و 🔹وَ إِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَ إِذَا خَلَوْا إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ: منافقین چون به اهل ایمان می‌رسند می‌گویند: ما ایمان آوردیم؛ و وقتی با شیاطین خود خلوت می‌کنند می‌گویند: ما با شماییم، ما (مؤمنان را) مسخره می‌کنیم. 🔸درباره مفاد این آیه ممکن است دو برداشت داشته باشیم: 🔹برداشت اوّل: منافقین نوعا جوّگیر هستند و به سرعت تحت تاثیر شرائط رنگ عوض می‌کنند. زمانی که در شرایط سالم و محیط ایمانی قرار می‌گیرند، واکنش به آن نشان می‌دهند و پذیرای حقائق می‌شوند امّا همین که از این محیط خارج شده و در حوزه‌های تاثیرگذار دشمن وارد می‌شوند، به راحتی رنگ و لعاب این محیط، آنها را آلوده کرده طرز فکرشان عوض می‌شود و از سخنان قبلی خود اعلام برائت می‌کنند. 🔹طبق این برداشت، باید طوری عمل کند که نگذارد آنها راحت و بدون قید با تماس و رابطه برقرار کنند، بلکه باید یک نوع مراقبت در مورد آن اعمال کند که این، هم به نفع آنهاست و هم به نفع و است به ویژه اگر افراد از موقعیّت‌های خاص برخوردار باشند این مراقبت، فکر آنها را اصلاح خواهد کرد. 🔹برداشت دوّم: نفاق در ذات انسان‌های و است و کار عادی آنها است و با این روش اهداف خود را دنبال می‌کنند. آنها برای اینکه و خود را در جامعه از دست ندهند، به همراهی با مردم تظاهر می‌کنند ولی همین که از چشم مردم و حاکمیّت دور شوند، برنامه‌های خود را کاملا با هماهنگ نموده و به آنها اعلام می‌کنند. 🔹خدای متعال در آیه بعد می‌فرماید: اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ: خداوند آنها را استهزا می‌کند و در سرکشی، مُهلتشان می‌دهد که در حیرت بمانند. 🔹حقیقت این است که منافقین با این شکل رفتاری که از خود نشان می‌دهند، خودشان مورد استهزاء و مسخره دیگران واقع خواهند شد زمانی که برنامه‌های آنها برملا شود و عموم مردم از مقاصد شوم آنها آگاه شوند. 🔹البته تا آن زمان خدای متعال به آنها اجازه می‌دهد که هر آنچه بدی در وجودشان هست، کند و با دست خود پرونده خود را سنگین و کیفر آنرا دو چندان کنند. 🆔 @ostad_hashemi
🔺ادامه خطبه دوم: بیان مقام بالای اهل‌بیت(ع) 🔹و منها يعني آل النبي عليه الصلاة و السلام هُمْ مَوْضِعُ سِرِّهِ وَ لَجَأُ أَمْرِهِ وَ عَيْبَةُ عِلْمِهِ وَ مَوْئِلُ حُکمِهِ وَ کهُوفُ کتُبِهِ وَ جِبَالُ دِينِهِ بِهِمْ أَقَامَ انْحِنَاءَ ظَهْرِهِ وَ أَذْهَبَ ارْتِعَادَ فَرَائِصِهِ. 🔹از اینکه اهل بیت موضع و جایگاه سرّ الهی هستند، دو مطلب استفاده می‌شود: 1. این خاندان جایگاه بسیار نزدیک و به خداوند دارند و امین و رازدار خدای متعال هستند. 2. سخنان اهل بیت(ع) معیار است در همه ابعاد زندگی دنیوی و اخروی: فَالحقُّ ما رَضیتُمُوهُ و الباطِلُ ما اسخطتُمُوهُ و المَعرُوفُ ما اَمرتُم بِه وَ المُنکر ما نَهیتُم عنه. 🔹و لَجَأُ أَمْرِهِ: اهل بیت(ع) یگانه مصدر و مرجع امر الهی می‌باشند. اطلاق (امر)، اقتضای شمولیت دو عالم تکوین و تشریع است. پس اهل بیت هم واسطه فیض به لحاظ عالم تکوین می‌باشند، و هم منبع و سرچشمه حقائق دینی که شامل عقاید، احکام و مقرّرات الهی می‌باشد، هستند. ادعیه شریفه رجبیّه آمده است: اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَعَانِي جَمِيعِ مَا يَدْعُوكَ بِهِ وُلاةُ أَمْرِكَ الْمَأْمُونُونَ عَلَى سِرِّكَ ... أَسْأَلُكَ بِمَا نَطَقَ فِيهِمْ مِنْ مَشِيَّتِكَ 🔹و عَيْبَةُ عِلْمِهِ: علم الهی مانند ذات او غیر متناهی است که شامل گذشته و حال و آینده می‌شود، سوال این است که چگونه می‌شود که اهل بیت مخزن علم غیر متناهی الهی باشند؟ آیا می‌شود ظرف متناهی، مظروف غیر متناهی را در برگیرد؟ این موضوع محال است مگر اینکه بگوییم سعه وجودی اهل بیت(ع) که ماوراء وجود ظاهری این ذوات مقدّس قرار گرفته، غیر متناهی است و شاید تعبیری که مکرّرا در ادعیه شریفه وارد شده است که «مومنٌ بسرّکم و جهرکم و ظاهرکم و باطنکم» اشاره به این حقیقت دارد. 🔹البته در لغت عرب، «عَیبه» مرادف مخزن نیست، بلکه به معنای مخزن و محلّی است که آنچه در آن قرار می‌گیرد، همیشه و می‌ماند و هیچ آسیبی و یا کم و کاستی به آن وارد نمی‌شود، پس عنوان «عیبه» امتیاز دیگری غیر از نگهداری دارد و آن و در حفظ است که اهل بیت(ع) این ویژگی را دارند. 🆔 @ostad_hashemi