eitaa logo
استاد سید رضا موید
1.3هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
2 فایل
کانال اشعار مرحوم استاد سید رضا موید رضوان الله تعالی علیه ارتباط با ادمین 👈 @seromo
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام الله علیها ای كرامت را تو مَجلای تمام! حضرتت باب الكرم، بنت الكرام با كلام الله ناطق هم كلام ای سكینه! بر كراماتت سلام! مشعل روشن ز مصباح الهدی در عبادت، غرق و مجذوب خدا گوهر دردانه‌ی ناز حسین دختر هم راز و دم ساز حسین جدّه‌ات انسیة الحورا، تو حور چشمه‌ی خورشید را یك لُمعه نور زینت استی گوشوار عرش را سرور استی بانوان فرش را ای سكینه! مسكنت دامان عشق! سوره‌ی والنّجم در قرآن عشق قلب مادر از تو تسكین دیده است ز آن سكینه مادرت نامیده است معرفت بُرده است در كیوان تو را خوانده مولا «خَیرَة النِّسوان» تو را برترین زنهای عصر خویشتن یادگار ماندگار پنج تن در دل كوثر، طهارت كرده‌ای پنج حجّت را زیارت كرده‌ای در زنان هاشمی صاحب وقار خاندان فاطمی را افتخار آفتابی خود كه عمری در حجاب بوده‌ای در سایه‌سار آفتاب ای وقار از دامنت آویخته! هر نگاهت با عفاف آمیخته چشمت از زمزم، دهان از كوثر است نامت از طوبی، نشان از كوثر است مهر و ماه معرفت را كوكبی در جلالت هم قِران زینبی هم نشینی با امامت با امام دیده‌ای ماه ولایت را تمام ای فصاحت بی نوایت، بی‌نوا! صد نوا از نای تو در نینوا ای سكینه! ای هم‌آغوش بلا! وی تو سكّاندار فُلك كربلا! مرد میدانی ولیكن در حجاب با امام عصر خود پا در ركاب حرف حق، نطق تو را شمشیر كرد شیره‌ی جان ربابت شیر كرد در اسارت، نقش ایفا كرده‌ای پا به پای عمّه غوغا كرده‌ای در حرم، در خیمه‌گه، در قتلگاه در مسیر كوفه و شام سیاه، می‌درخشد نام تو، گفتار تو اشك تو، ایمان تو، ایثار تو جامه‌ی خون و شرف پوشیده‌ای تشنگی را با پدر نوشیده‌ای خورده بر جان و دلت مُهر عطش شام غربت دیدی و ظُهر عطش از عطش گر چه ز پا افتاده‌ای سهم آب خود به طفلان داده‌ای در مصائب، پایداری كرده‌ای عمّه را با صبر، یاری كرده‌ای بانوان را دل‌نوازِ پُرتوان كودكان را سرپرست مهربان دختری و صبر و همّت این چنین! مرحبا بر صبرت! ای صبر آفرین! در وداع آخرینت با حسین كز حرم برخاست بانگ «یا حسین» اوّلین كس را كه مولا یاد كرد نام شیرین تو را فریاد كرد كای سكینه! حامی ایتام باش ای دلْ آرام حسین! آرام باش قطره‌های اشك بر سیما مزن شعله‌های درد بر دل‌ها مزن مَنگرم با چشم گریان، دخترم! قلب بابا را مسوزان، دخترم! پیش‌تر آ نزد بابا، پیشتر گریه‌ها در پیش داری بیش‌تر بعد تودیع حرم با التهاب دست بر شمشیر زد، پا در ركاب رفت در میدان و دیگر برنگشت برنگشت و از تن و از سر گذشت رفت و پنهان از نظر شد منظرش تا كه دیدی بر فراز نی، سرش دیدی اندر خون، دو نیم است آفتاب نیمه‌ای بر نیزه، نیمی بر تراب چون رسیدی در حریم قتلگاه معجر دیگر به سر كردی ز آه طاقت از كف داده و دل باختی خویش را بر خاك و خون انداختی یافتی قرآن حق را جزو جزو جسم خونین پدر را عضو عضو یوسفت در بین گرگان مانده بود جسم ثارالله، عریان مانده بود بر زیارت كردن سبط رسول چون نبودت مهلت اذن دخول، ز آن زیارت در فضا هنگامه شد پاره‌های دل، زیارت‌نامه شد پیكری دیدی ولیكن سر جدا جمله اعضایش ز یكدیگر جدا زآن تن پامال، اثر باقی نبود سینه و پشتی دگر باقی نبود چارسویش حجله‌ ی خون بسته بود استخوان در استخوان بشكسته بود در وداع سینه‌ سوز خویشتن دست بردی زیر آن خونین بدن تا گرفتی آن تن صد چاک را سوخت آهت خیمه‌ی افلاک را زخم هایش بوسه باران ساختی مرهمی بر جسم عریان ساختی روح بی‌تابت ز نو در تب نشست خاک و خون ز آن بوسه‌ات بر لب نشست خاک مقتل شد ز اشک تو خجل تا سرودی این سخن از سوز دل: این بیابان گر شود از شب، سیاه بر كه آرد دخترت بابا! پناه؟ «این بیابان، جای خواب ناز نیست ایمن از صیّاد تیرانداز نیست» ماه محمل! باز انجم را بخوان «شیعتی مَهما شَرِبتُم» را بخوان ای تجلّای حرم! نور خیام! چلْ چراغ كوفه و قندیل شام! سوخت این جا از غمت كِلک و كلام عمّه جان! بر روح والایت سلام! مرحوم @ostad_moayed
علیه السلام پدری در دم مرگ است و به بالین پسرش پسری اشک فشان است به حال پدرش پدری جام شهادت به لبش بوسه زده پسری سوخته از داغ مصیبت جگرش پسری را که بُود نبض دو عالم در دست شاهد داغ پدر آه و دل و چشم ترش حسن عسکری از زهر جفا می سوزد حجة بن الحسن از غم شده گریان به برش چار ساله پسری مانده و صد ها دشمن که خداوند نگه دارد، از هر خطرش دشمن افکنده ز پا نخل امامت را باز کند اندیشه به نابودی یکتا ثمرش خانه ای را که عدو دست به غارت زده است آتش ظلم بر افروخته از بام و درش آه از آن روز که شد غیبت مهدی آغاز  غیبتی را که بُود خون شهیدان اثرش آنکه امروز جهان زنده و قائم از اوست بار الها که "مؤید" نفتد از نظرش مرحوم @ostad_moayed
علیه‌السلام الا قرارِ دل و جانِ بی‌قرار ظهورت! کدام جمعه بُوَد روز و روزگار ظهورت؟ کدام روز به شب می‌رسد که آمده باشی؟ کدام جمعه شود شنبه بر مدارِ ظهورت؟ خوش آن سپیده! که نور از خیام سبز تو گیرد خوش آن سحر! که بر آید به افتخار ظهورت دعای عهد بخوانم در آرزوی قیامت سرشکِ شوق فشانم به ره‌‌گذار ظهورت بهار مبعث پیغمبری گرفت جهان را شکوه دیگر بعثت بُوَد بهار ظهورت گره‌گشای دو عالم، دعای من همه این است که دست حق بگشاید گره ز کار ظهورت ز قطره‌قطره ی آن چشمه‌چشمه نور بجوشد ز کوثری که بر آید ز آبشار ظهورت ز بس شکوفه ی رحمت بریزد از همه جانب شکوفه‌ زار شود خاک ره‌گذار ظهورت خوش آن سحر! که نصارا گشوده چشم ببیند بُوَد مسیح مقدّس، طلایه‌دار ظهورت شرایطی‌ست در این انتظار و من که ندارم دلم خوش است که هستم در انتظار ظهورت مرحوم @ostad_moayed
صد شکر که ما اهل تولّا هستیم در زمره‌ی دوستان مولا هستیم بر شانه‌ی ما، ای دو ملک! بنویسید ما دشمنِ دشمنان زهرا هستیم مرحوم @ostad_moayed
علیه السلام در راهِ «علی» اگر هلاکم سازند اهلِ نظر آیینه ز خاکم سازند گویند که ناپاک مَبَر نام «علی» من نام «علی» بَرَم که پاکم سازند مرحوم @ostad_moayed
شب را سحر آمد که محمد آمد صبح ظفر آمد که محمد آمد بت های حرم شکست و زآن بشکستن فریاد بر آمد که محمد آمد مرحوم @ostad_moayed
صلی الله علیه و آله ای مکه خلیل دیگر آوردی! نِیْ نِیْ ز خلیل بهتر آوردی ای مکه ز ریگ زار بُهت آلود سرچشمه‌ی ناب کوثر آوردی رخشنده‌تر از تمام شب‌هایی کآیینه‌ ی حُسنِ داور آوردی مجموعه‌ ی تامِ هر چه خوبی را ای مرکز وحی، در بر آوردی ای مکه بناز چون که در دامان محبوب‌ ترین پیمبر آوردی ای مکه ز خاندان عبدالله عبدی به صفاتِ داور آوردی از کوه ابوقُبِیْس بر کیوان گل بانگ محمدی بر آوردی ای چرخ تو هم به یُمن میلادش گردیدی و تازه اختر آوردی فریادِ «که هان ستاره‌ ی احمد» از سینه‌ ی کاهنان بر آوردی ای آمنه دامنت همه سر سبز کاین دسته گلِ معطّر آوردی ماهی که فروغ بخشِ خورشید است طفلی که بُوَد پیمبر آوردی او چون سر و انبیا همه جسم‌اند بر پیکر انبیا سر آوردی ای ختم رسل به شام میلادت بس معجزه‌ها مکرّر آوردی شامات ز جلوه‌ی تو روشن شد همراه مگر چه گوهر آوردی آذرکده‌ها خموش شد یعنی بر خرمن کفر، آذر آوردی بشکستنِ طاقِ کاخِ کسری را مانند شکستِ قیصر آوردی جوشیدنِ آبِ ساوه را بُرهان بر دولت عدلْ‌محور آوردی تا جامعه‌ی بشر، بَشر گردد فرمان زخدای اکبر آوردی در عالم شکّ و جهل، دل‌ها را در زیر لوای باور آوردی بر لشکرِ شرک و کفر تازیدی فتح از پیِ فتحِ دیگر آوردی در مکتب عشق و حکمت و توحید سلمان پرورده، بوذر آوردی ناخوانده کتاب و خلق را سرمشق از علمِ لدُن به دفتر آوردی بر امّتِ خویش ای همه رحمت رحمت پیِ رحمت از در آوردی دادی به زن ارزش الهی را چون فاطمه‌ تا که دختر آوردی در جای تو تا به عدل برخیزد مانند علی تو، رهبر آوردی ای دُرّ یتیم هستی از دامن دریا دریا تو گوهر آوردی قانون برادری چو فرمودی خود را به علی برادر آوردی گفتی که ملاک برتری تقواست ز آن نامِ بلال برتر آوردی افسوس که امت از نظر افکند عمری که به خونِ دل سرآوردی ای آنکه به یک نگاه و یک ایما بس حاجت دوستان برآوردی بنواز به لطف خود "مؤید" را آن لطف که بر ابوذر آوردی مرحوم @ostad_moayed
مدینه غرق صفا شد ز روی حضرت صادق دمید عطر محمد ز بوی حضرت صادق فروغ روی نبی را که مکه یافت در امشب مدینه دیده دوباره ز روی حضرت صادق شب درخشش خورشید آسمان علوم است که نور می دهد از چار سوی حضرت صادق ششم امام که باشد ضمیر عالم و آدم مثال آینه ها روی به روی حضرت صادق تمام فقه بود وامدار مکتب فضلش کمال عشق بود راز گویِ حضرت صادق روایتی است کرامت از آن وجود مکرّم حکایتی است شفاعت ز خوی حضرت صادق پیمبران نرسیدند بر مقام نبوت که جرعه ای نزدند از سبوی حضرت صادق بسان زمزم و تسنیم و سلسبیل روان است علوم آل محمد ز جوی حضرت صادق ز کهکشان فضیلت طنین فکنده به عالم خروش عدل علی از گلوی حضرت صادق قیام علمی او چون قیام سرخ حسینی فکنده لرزه به کاخ عدوی حضرت صادق کمر به کشتن او بست دشمنش چو نظر کرد که هست غالب دلها به سوی حضرت صادق فرشته جسته تقرب بهشت یافته رونق ز قطره قطره ی آب وضوی حضرت صادق بود تجلی والشمس ز آن جمال مبارک بود مفسّر والّیل موی حضرت صادق چراغ راهنمای بشر به عالم توحید همیشه وقت بود گفتگوی حضرت صادق کتاب جابر حیان حدیث فضل مفضّل یکی است ز آن همه راز مگوی حضرت صادق اگر به علم درخشد ، چو آفتاب، گرفته ذُراره ذرّه ای از مهر روی حضرت صادق حُشام حشمت علمی گرفته از حَشَم او که کرده تر، لب جان از سبوی حضرت صادق بگو فلاسفه را تا برای درک حقایق نهند رو به ره مهر پوی حضرت صادق نماز پایه ی دین است و بود لحظه ی آخر نماز و حرمت آن گفتگوی حضرت صادق بخوان دعای فرج را به آرزوی اجابت که بوده صبح فرج آرزوی حضرت صادق شب دعاست برای فرج بیا که بخوانیم خدای را همه بر آبروی حضرت صادق قلوب شیعه حریمش بود ولی به بقیعش دل شکسته کند جستجوی حضرت صادق نبین به قبر خرابش ببین که چشمۀ خورشید بجوشد از افق خاک کوی حضرت صادق خدا کند که صبا بر مشام ما برساند شمیمی از حرم مُشک بوی حضرت صادق خدا کند من آلوده باز هم چو «مؤید» سر نیاز بسایم به کوی حضرت صادق مرحوم @ostad_moayed
علیه السلام اى نفس صبحدم! دعاى که دارى؟ بوى خدا مى‌‏دهى، صفاى که دارى؟ عطر بهشتى، ز خاک پاى که دارى؟ مژده چه آوردى و براى که دارى؟ تا بفشانیم جان، تو را به خوش آمد ماه ربیع است و نوبهار کرامت ماه شکوفایى کمال و شهامت در تن هستى دمید، روح سلامت از برکات طلوعِ روز امامت‏ باز گشودند باب لطف مجدّد صبح دلان صبح صادق است ببینید باغ بهشت از شقایق است ببینید جلوه ی رب‌المشارق است ببینید روز تجلّاى خالق است ببینید وز رخ زیباى جعفر بن محمد... نور ولایت دمیده از نظر او چشمهٔ کوثر رهین چشم تر او باقر دریاى علم و دین، پدر او هم پدر او امام و هم پسر او نور دل حیدر است و وارث احمد نهضت علمى که آن امام به‌ پا کرد کارى چون خون سیدالشهدا کرد از سر اسلام دستِ فتنه جدا کرد آنچه رسالت به عهده داشت ادا کرد شاهد حُسن ازل نشست به مسند گر همه عالم قلم به دست برآرند تا به قیامت مدیح او، بنگارند یک ز هزاران فضیلتش نشمارند آن که به شاگردی‌اش چهار هزارند جمله به فقه و کلام و فلسفه، ارشد ز آن همه یک چند چهره‌‏هاى درخشان عالم و آگاه در معارف قرآن مؤمن طاق و هشام و جابر حیّان زادهٔ مسلم، دگر مفضّل و صفوان کان همه بودند چون زراره سرآمد... من که به لب، نغمه ی ثناى تو دارم هر چه که دارم من از عطاى تو دارم دست به زنجیره ی ولاى تو دارم پاى به زنجیرم و هواى تو دارم دست برون آور و بگیر مرا یَد... مرحوم @ostad_moayed
جان آمد از فراق تو بر لب، نیامدی! امروز هم سرآمد و شد شب، نیامدی چتر سیاه غم همه جا را فرو گرفت ای در سپهر عاطفه کوکب! نیامدی از آه و اشک و ناله و سوزِ دل و دعا کردم بساط خویش مرتّب، نیامدی گفتند در رواج ستم می کنی ظهور دنیا شد از فساد لبالب، نیامدی خواندیم هر چه ندبه و عهد و کمیل را گفتیم هر چه یا حق و یارب نیامدی گفتم بیا به خاطر زهرا، اثر نداشت گفتم قسم به حرمت زینب، نیامدی مرحوم @ostad_moayed
📝 | هنرمند مؤمن 🔹 شعر روان و دلنشین این هنرمند مؤمن که غالباً در خدمت معارف و ارزش‌های دینی است، یادگار ارزنده‌ی او در اینجا و ذخیره‌ی گران‌بهای او برای نشأه‌ی اخروی است ان‌شاءالله. خداوند او را با شهیدان محشور فرماید که همواره محافل یاد آنان را با سروده‌های خود رونق ‌می‌بخشید. 👤 رهبر معظّم انقلاب ۱۴۰۱/۰۷/۱۶ 🗓 سالروز درگذشت شاعر آئینی با اخلاص آقای سید رضا موید (نیمه مهرماه) @s_r_moayed
خورشید سپهر رهبری پیدا شد احیا گر فقه جعفری پیدا شد تبریک به مهدی که به عالم امشب رخسار امام عسکری پیدا شد مرحوم @ostad_moayed