eitaa logo
دروس استاد احدی حفظه الله تعالی
106 دنبال‌کننده
44 عکس
10 ویدیو
136 فایل
این کانال جهت نشر دروس خارج فقه و اصول استاد می باشد. ارتباط با ادمین sd1251356@
مشاهده در ایتا
دانلود
سعید دینی 📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙 @ostadahadi 🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎 14/9/97 که از به کشورهای اسلامی وارد می شود و از دست مسلمین می خریم چه حکمی دارند؟ دارد: 1.اگرجلدی فعلا دست کافراست ولی قبلا دست مسلمان بود در اینجا حکم به طهارت می کند از باب اینکه حکم ید مسلم را جاری می کند واین استصحاب را مرجح تقدیم ید مسلم بر ید کافر می داند «بل الظاهر ترجیح استصحاب حکم ید المسلم خصوص ید الکافر» : اگر علامت و قرائنی باشد که کافر از مسلمان خریداری کرده حجت است والا نه چون فعلا دست کافراست وید علامت ملکیت است ولو اینکه استصحاب ید مسلم جاری کنید چراکه با وجود بینه نوبت به اصل نمی رسد مگر اینکه قرائن و دلائلی باشد که مسلمان او را ذبح کرده و به کافر فروخته شاهد ما این است که در مساله قربانی آمده است که اگر قربانی را به منا نتوانستید ببرید می توانید در بین راه ذبح کنید و یک کاغذی بنویسید به قربانی بچسبانید مبنی براینکه این مذبوح صدقه است تا سرمایه داران از این استفاده نکنند بلکه فقرا و مساکین از ان استفاده کنند خبرالبختری قال قلت لابی عبدالله (ع) رجل ساق الهدی فعتب فی موضع لا یقدر علی من یتصدق به علیه و لا یبلغ انه هدی قال ینحره و یکتب کتابا انه هدی لیعلم من مر به انه صدقه. وسائل باب 31 از ابواب ذبح ح 1 و6 کتاب حج. 2.اگر جلد را مسلمان و کافر مشترک باشند مثلا فروشگاهی دارند که جلود می فروشند و هردو شریک اند . حکم به حلیت و طهارت کرده بخاطر ترجیح ید مسلم بر ید کافر. «لو فرض کونه فی یدهما معا لشِرکَةِ او غیرها تحقق التعارض بینهما و الترجیح لید المسلم لما عرفت » : قانون شرکت به نحو تساوی حق الشفعه قائل است مال الشرکه مشترک بین دو نفر است چگونه می گوئید که ید مسلم بر کافر ترجیح دارد؟! الا اینکه قرائنی باشد که با وجود این قرائن بتوان ید مسلم را ترجیح داد مثل اینکه مسلمان در جلود همین مغازه نماز می خواند. 3.اگر جلود قبلا دست کافر بود الان دست مسلمان است و غالب بازار هم بازار مسلمین است در این صورت حمل بر طهارت می شود به دلیل روایت اسحاق بن عمار عن العبد الصالح ع که فرمود اذا کان الغالب علیها المسلمین .... که بیان شد. 4.اگر کافر خبرداد که جلود دستش را از مسلمان خریداری کرد مثل کافری که بنک دار است و می دانیم که او راست می گوید و دروغ نمی گوید بلکه موثق است دراینجا کافر از باب اینکه ذوالید است می توان حکم به قبولی قول کافر کرد علاوه براینکه در روایت اسماعیل بن عیسی امام فرمود از فروشنده سوال کن ایا از مسلمان خریداری کردی یا نه؟ وقتی امام امر به سوال می کند لابد جواب اورا هم می پذیرد لازمه سوال، پذیرش جواب هم هست. : شرطش این است که عموم مردم خریداران به ایشان اعتماد دارند یا قرائنی وجود دارد که دروغ نمی گوید . اما (گوشتی که در طریق مسلمین و در بلاد مسلمین افتاده) چه حکمی دارد؟ آیا می توان استفاده کرد یا نه؟ به نظرفقها مطروحه درعرض مسلمین پاک است بشرط اینکه اثر استفاده مسلمان از این مطروحه باشد امام صادق (ع) از امام علی (ع) نقل می کند که در بین راه سفره ای است که نان و گوشت و تخم مرغ و پنیر زیادی هست ودرکنار این سفره هم گدایان هستند ایا اجازه خوردن داریم فرمود بله اگر خوردید و صاحبش امد که چرا خوردید باید غرامت دهید سائل پرسید که نمی دانیم سفره مسلمان است یا مجوسی امام یک قاعده کلی فرمود که هم فی سعة حتی یعلموا مردم نسبت به احکام حلال و حرام و طهارت و نجاست وسعت دارند برخودشان سخت نگیرند مگر اینکه علم به حرمت یا نجاست داشته باشند. سئِل عن سفرة وجدت فی الطریق مطروحة یکثر اللحم و خبزها و جبنها و بیضها و فیها مساکین فقال امیرالمومنین ...لانه یفسد و لیس له بقاء (از این روایت می توان استفاده کرد وسائل نقلیه که چپ می شوند و میوه دارند ودر وسط راه رها می شوند ایا می توان استفاده کرد یا نه؟ چون فاسد می شوند) و در اخر عبارت دارد که احتیاط واجب بر اجتناب است : با وجود این روایت جایی برای احتیاط باقی نمی ماند. 🍃 🌹🍏🍃🌾🌷 🍃🍀🌾🌷➖➖🌷 🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃 🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
سعید دینی 📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙 @ostadahadi 🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎 /10/11 @ostadahadi - : مرکب از دو امر است: 1. عقلا به قول ثقه عمل می کنند و مبنای عقلا بر عمل به قول ثقه است. 2. عقلا در قول ثقه اصل عدم خطا را جاری می کنند با این دو امر عمل عقلا قطعی می شود یعنی از این عمل یقین به حجیت خبر واحد ثقه برای ما حاصل می شود : این اجماع رادع خاص ندارد مثلاعمل اهل سنت به قیاس صریحا از طرف اهل بیت ردع شده است ائمه (علیه السلام) فرمودند «ان الدین اذا قیست مُحِقت» دین اگر قیاس شود از بین می رود یا فرمودند«الدین لا یقاس» صراحتا رد کردند اما دربارۀ خبر ثقه ردعی بصورت خاص نیامده است امامی نفرموده که به خبر ثقه عمل نکنید اما رادع عام داریم موضوع ادلۀ ناهیه دو چیز است یکی غیر علم است ولا تقف ما لیس لک به علم عمل به غیر علم را نهی و حرام کرد دوم موضوع ادلآ ناهیه ظن است مثل«ان یتبعون الا الظن ان الظن لا یغنی من الحق شیئا» خبرواحد هم علم نیست و هم ظن است لذا تحت ادلۀ ناهیه قران و روایات رفت پس سیرۀ عقلا امضا نشده است بلکه رادع دارد رادعش ادلۀ ناهیۀ عمل به غیر علم و ظن است.شیخ و اخوند همین اشکال را فرمودند. جوابهایی داده شده 1) در رسائل: می فرماید اگر پیروی از ظن موجب 4 چیز شود از نظر آیات و روایات نهی شده است 1. اگر پیروی از ظن موجب تشریع در دین شود قطعا حرام است 2. اگر پیروی از ظن عامل سقوط اصل عقلی شود بازهم حرام است 3. اگرپیروی از ظن عامل سقوط استصحاب شود حرام است 4. اگر پیروی ازظن موجب سقوط حصول لفظی شود حرام است هر در سیرۀ عملی عقلا منتفی است وقتی نباشد پس سیرۀ عقلا حجت است و باید توجه کرد. عقلا به خبر ثقه عمل می کنند پس ماهم عمل می کنیم. اما : عقلا هم به خبر ثقه عمل می کنند و هم قائل به قبح تشریع اند پس مسألۀ حجیت خبر ثقه و قبح تشریع ارتکاز عقلائی است مثلا اگر کسی نسبتی به فردی دهد که ان فرد نگفته بود عقلا اورا تقبیح میکنند که چرا به فلانی نسبتی دادی که نگفته بود؟! تشریع یعنی ادخال مالیس من الدین فی الدین از اینکه عقلا تشریع را قبیح می دانند کشف می کنیم که عمل عقلا به خبر ثقه بخاطر ان است که در خبر ثقه تشریع منتفی است اما : اصل عقلی قاعده قبح عقاب بلا بیان است این اصل هم ارتکازی است مثلا اگر عبدی را بخاطر تخلف از دستور مولا مواخذه کنند و عبد اقرار کند به اینکه امری از سوی مولا نشنیده بود عقلا این مواخذه را تقبیح می کنند پس از اینکه عقلا عمل به خبر ثقه می کنند کشف می شود که اصل عقلی در اینجا نبوده و موضوع ندارد لذا عمل به خبر ثقه عامل سقوط اصل عقلی نشد بلکه اصل عقلی با وجود خبر ثقه موضوع ندارد موضوع اصل عقلی لا بیان است در حالی که خبر ثقه بیان است. اما : حجیت استصحاب، بر پایۀ دو چیز است: یک. بنای عقلا چون بنای عقلا این است که به حالت سابقه عمل می کنند در صورتی که خبر ثقه بر خلاف حالت سابقه نیاید وقتی خبر ثقه امده استصحاب، موضوعِ جریان ندارد پس خبر ثقه و عمل به بنای عقلا موجب سقوط استصحاب نشد بلکه استصحاب، موضوعش را از دست داد و سالبۀ به انتفاء موضوع شد . دو: حجیت استصحاب از باب لا تنقض الیقین بالشک است همانطوری که می دانیم روایت لا تنقض ظنی است و اگر خبر ثقه بر خلاف حالت سابقه بیاید عمل به این خبر عمل به ظن است لذا اشکالی ندارد چون با عمل به خبر ثقه رفع ید از یقین سابق نشد بلکه رفع ید از ظن شد به اعتبار اینکه لا تنقض حدیث ظنی است واما : اصول لفظیه عبارتند از اصالة العموم اصالة الاطلاق و اصالة الحقیقه منشا اعتبارش سیرۀ عقلاست از ان طرف منشأ اعتبار خبر ثقه هم سیرۀ عقلاست لذا اصالة العموم با خبر ثقه تعارض کرد مرجح شرعی نداریم چون مرجح شرعی مال تعارض خبرین است در کار عقلا تعبد نیست قهرا تقدیم خبر ثقه بر اصول لفظیه بخاطر ان است که اصل لفظی موضوع ندارد نه اینکه عمل به بنای عقلا عامل سقوط اصول لفظیه شود پس از نظر شیخ اجماع هفتم قبول است. امام و بقیه هم قبول کرند. (کسی به پیامبر گفت تا نزد شماییم خیلی حالمان خوب است ولی تا بیرون رفتیم یادمان می رود و بی حال می شویم حضرت فرمود« استعن بیمینک» از دستت کمک بگیر. یعنی شما نزد ما می ایید ولی از دست خودتان کمک نمی گیرید یعنی نمی نویسید و بعدا یادتان می رود لذا حالتان از بین می رود). 🍃 🌹🍏🍃🌾🌷 🍃🍀🌾🌷➖➖🌷 🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃 🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷