4_5780593421374722036.mp3
33.28M
🔰 سلسله مباحث نقد متن حدیث
جلسه دوم (نسخه کم حجم)
🎙 آیة الله سید احمد مددی الموسوی
📆 سه شنبه 1 شهریور 1401
جلسات آیة الله سید احمد مددی الموسوی
4_5782845221188407371.mp3
38.47M
🔰 سلسله مباحث نقد متن حدیث (نسخه کم حجم)
جلسه سوم
🎙 آیة الله سید احمد مددی الموسوی
📆 پنجشنبه 3 شهریور 1401
جلسات آیة الله سید احمد مددی الموسوی
4_5791931142898716506.mp3
32.57M
🔰 سلسله مباحث نقد متن حدیث (نسخه کم حجم)
جلسه چهارم
🎙 آیة الله سید احمد مددی الموسوی
📆 جمعه 4 شهریور 1401
💠 بررسی روایات عمار ساباطی
جلسات آیة الله سید احمد مددی الموسوی
4_5791931142898716508.mp3
28.51M
🔰 سلسله مباحث نقد متن حدیث (نسخه کم حجم)
جلسه پنجم
🎙 آیة الله سید احمد مددی الموسوی
📆 یکشنبه 6 شهریور 1401
💠 ادامه بررسی روایات عمار ساباطی
🔸 روایات یونس بن عبدالرحمن
🔸روایت قوت غالب
🔸روایت النافله فریضه
🔸مسلک شیخ طوسی و خبر واحد
🔸 روایت الحدید نجس
و...
جلسات آیة الله سید احمد مددی الموسوی
💢 رجال
💠 ابن بطه [1]
عن ابن بطّة : شیخ در فهرست اصلا اسم ابن بطه را نبرده است.
اما نجاشی درباره او گفته است: في فهرست ما رواه غلط كثير.[1]
یکی از نسخه های معروف آن در بغداد نسخه ابوالمفضل است.
در مباحث فهرستی دو امر اهمیت دارد: یک: خود کتاب، دو: نسخه کتاب. عنوان «غلط» که نجاشی گفته است دو معنا دارد: یکی اینکه کتاب غلط معنوی دارد، مطلبی اشتباه دارد، مثلا می گوید فلانی از اصحاب الرضا (ع) است ولی نیست. دو اینکه غلط لفظی دارد؛ مثلا نوشته: احمد بن حسین ولی غلط است باید احمد بن حسن باشد. مشکل دیگری هم تصور دارد که از لحاظ فنی خارج است.
مرحوم شیخ وقتی بغداد آمد ابوالمفضل شیبانی فوت کرده بوده است، او شخصیت معروف و فنی بوده است. رحله در حدیث داشته است به شام و ایران و کوفه و.. محدث بزرگی است و اهل سنت هم تضعیفش کرده اند. نجاشی در زمان او 13 سالش بوده است. مرسوم بوده است که از شیخ اجازه می گرفتند برای پسر کوچکشان، او می گوید از او اجازه دارم ولی نقل نمی کنم چون شنیدم ضعیف است. در قرن 5 در بغداد یکی از نقاط اختلاف شیخ با نجاشی همین است.
نجاشی جایی که توسط ابوالمفضل نقل می کند می گوید: قال ابوالمفضل .. در چند مورد هم می گوید: قال ابن بطه .. لذا مرحوم نجاشی نسبت به فهرست ابن بطه سه حالت دارد: در یک حالت قبول می کند. در یک حالت حسن است و در یک حالت از آنهم پایین تر است. درحالتی که قبول می کند دو واسطه از اجلا را می آورد. در حالت میانه می گوید: قال ابوالمفصل قال ابن بطه. در حالتی که صریح تر است می گوید: قال ابن بطه.
ولی شیخ می گوید: أخبرنا جماعة، عن أبي المفضّل، عن ابن بطّة یعنی همان نسخه که نجاشی قبول نمی کند ایشان اعتماد می کند.
مراد ما «غلط» بودن مصدر شیخ است نه اینکه شیخ اشتباه کرده است.
نسخه شیخ غلط داشته است که همان نسخه ابوالمفضل است. نسخه ابن بطه را داریم که صحیح است این در آن نیست. معروف است که علما تا 200 سال مقلد مرحوم شیخ طوسی بوده اند، ولی صحیح این است که تا کنون مقلد او هستند! مثلا شیخ از کتاب ابن بطه نقل کرده است و آقایان هم نقل کرده اند.
[1] . رجال النجاشي، ص: 373
1019 محمد بن جعفر بن أحمد بن بطة المؤدب، أبو جعفر القمي،
كان كبير المنزلة بقم، كثير الأدب و الفضل و العلم (العلم و الفضل)، يتساهل في الحديث، و يعلق الأسانيد بالإجازات، و في فهرست ما رواه غلط كثير. و قال ابن الوليد كان محمد بن جعفر بن بطة ضعيفا مخلطا فيما يسنده. له كتب، منها: كتاب الواحد، كتاب الإثنين، كتاب الثلاثة، كتاب الأربعة، كتاب الخمسة، كتاب الستة، كتاب السبعة، كتاب الثمانية، كتاب التسعة، كتاب العشرة فصاعدا، كتاب العشرين فصاعدا، كتاب الثلاثين فصاعدا، كتاب الأربعين فصاعدا، كتاب قرب الإسناد، كتاب تفسير أسماء الله [تعالى] و ما يدعى به وصفه أبو العباس بن نوح و قال: هو كتاب حسن كثير الغريب سديد. أخبرنا أبو العباس أحمد بن علي بن نوح قال: حدثنا الحسن بن حمزة العلوي الطبري عنه بكتبه. و قال أبو المفضل محمد بن عبد الله بن المطلب: حدثنا محمد بن جعفر بن بطة، و قرأنا عليه، و أجازنا ببغداد في النوبختية و قد سكنها.
#ابن_بطه
🔸فهرست اسامی
🏠http://www.ostadmadadi.ir/persian/book/11527/8709/
🏠@ostadmadadi
💢نظام قانونی فقه و اصول 3
💠 فضای دوم: فضای عرف عام
فضای دوم فضای عرف عام است. در این فضای گفتمانی، معانی اصطلاحی و لوازم معنایی مد نظر قرار نمیگیرد. لذا عرف عام با عرف خاص قانونی متفاوت است، مثلاً اینکه سید مرتضی; میگوید: صیغة «إفعل» دلالت بر وجوب نمیکند1️⃣، در عرف عام چنین است که صیغه «إفعل» در عرف عام دلالت بر «الزام» میکند اما «وجوب» عرف خاص است. در این بحث وقتی میخواهد تفسیر اصولی بدهد - چون فضای اصولی را باید برای تفسیر فقه مهیا کند- عرف عام را معیار قرار میدهد لذا در عرف عام وقتی میگوید: برو بیرون، از آن وجوب فهمیده نمیشود و ممکن است استحباب باشد.
عدم تفاوت إخبار و إنشاء نزد عرف عام
در عرف عام معانی اصطلاحی و لوازم معنا بررسی نمیشود بلکه میتوان گفت: ادبیات قانونی را تقریباً مثل «ادبیات إخباری» میبیند، یعنی عرف عام فرقی میان إنشاء و إخبار نمیگذارد؛ وقتی گفت: «اکرم العالم» مثل «زارنی العالم» است و اگر دومی مفهوم داشته باشد، اولی هم مفهوم دارد. اگر گفت: «دیشب عالمی در خانة من آمد»، آیا این مفهوم دارد یعنی غیر عالم نیامد؟ عرف بین اخبار و انشاء فرق نمیگذارد و اگر شما در اخبار از عدد، مفهوم فهمیدید در انشاء هم میفهمید؛ مثلاً اگر گفت: «دیشب پنج عالم آمدند» یعنی شش عالم نیامدند، پس اگر گفت: پنج عالم را اکرام کن یعنی چهار تا را نه و شش تا هم نه. همچنین اگر از وصف در اخبار مفهوم نفهمیدیم در انشاء هم نمیفهمیم. طبق این تصور، تصورات عرفی ما فرقی بین جملة خبریه و انشائیه نمیبیند. این فضای دومی است که در اصول فقه میتوان آن را مراعات کرد.
1️⃣«فصل في هل الأمر يقتضی الوجوب أو الإيجاب
اختلف النّاس في ذلک، فذهب جميع الفقهاء و طائفة من المتکلّمين إلی أنّ الأمر يقتضی إيجاب الفعل علی المأمور به، و ربّما قالوا وجوبه. و قال آخرون: مطلق الأمر إذا کان من حکيم، اقتضی کون المأمور به مندوبا إليه، و إنّما يعلم الوجوب بدلالة زائدة، و هذا هو مذهب أبي عليّ و أبي هاشم و من وافقهما. و ذهب آخرون إلی وجوب الوقف في مطلق الأمر بين الإيجاب و النّدب، و الرّجوع في کلّ واحد من الأمرين إلی دلالة غير الظّاهر، و هو الصّحيح.
... و نحن و إن ذهبنا إلی أنّ هذه اللّفظة مشترکة في اللّغة بين النّدب و الإيجاب، فنحن نذهب إلی أنّ العرف الشّرعيّ المتّفق المستمرّ قد أوجب أن يحمل مطلق هذه اللّفظة- إذا وردت عن اللّه «تعالی» أو عن الرّسول صلی الله عليه و آله علی الوجوب، دون النّدب، و علی الفور، دون التّراخي، و علی الإجزاء، و تعلّق الأحکام الشّرعيّة به. و في النّهی أنّه يقتضی فساد المنهي عنه، و فقد إجزائه. و کذلک نقول في اللّفظ الّذي يذهب الفقهاء إلی أنّه موضوع للاستغراق و الاستيعاب في اللّغة، و نذهب نحن إلی اشتراکه، فنذهب إلی أنّ العرف الشّرعي قرّر و مهّد حمل هذه الألفاظ- إذا وردت عن اللّه «تعالی» أو عن رسوله9مع الإطلاق و التّجريد علی الاستغراق، و إنّما يرجع في التّخصيص إلی الدّلالة.» الذريعة إلی أصول الشريعة، ج1، ص: 51
🏠@ostadmadadi
💢 در باب سلسله جلسات حدیث شناسی با محوریت متن
در میان تدریس های حاج آقا در این سالها، جای سلسله دروسی مختص به بحثهای حدیثی، خصوصا مباحث کلی آن، خالی بود. به لطف خدا و بعد از مدتها اصرار و پیگیری، ایشان قبول کردند سلسله مباحثی مختص به کلیات حدیث پژوهشی ارائه کنند.
بنا بر این شد که در بخش نخست مباحث کلی مرتبط با متن حدیث و در بخش دوم مباحث کلی مربوط به اعتبارسنجی احادیث از نگاه رجالی و فهرستی و مبانی ایشان در این زمینه ها گفته شود، و به شرط توفیق، مباحث در ضمن دو کتاب آماده سازی و منتشر شود.
قرار بر این است که جلسات هر شب (جز شبهای پنجشنبه که روضه برقرار است) حدود ساعت 9 در منزل برگزار شود و به همین علت متاسفانه امکان شرکت حضوری در بحث نمیباشد. البته تلاش ما بر این است که هرشب لایو از تلگرام و اینستاگرام برقرار باشد و فایلهای هرجلسه نیز فورا در این کانال (جلسات آیة الله سید احمد مددی) بارگذاری شود.
با توجه به وضعیت کسالت ایشان، قرار نهایی برای برگزاری جلسه با توجه به حال ایشان بصورت روزانه معین میشود و به همین دلیل اطلاع رسانی برگزاری جلسه نیز در همین کانال بصورت روزانه انجام میشود.
شروع جلسات از آخرین روز مرداد 1401 بوده است و از لینک زیر میتوانید فایلهای جلسات (با دو کیفیت و حجم متفاوت) را دریافت بفرمایید:
https://t.me/madadialmousavi/109
4_5796476532557876637.mp3
24.37M
🔰 سلسله مباحث نقد متن حدیث (نسخه کم حجم)
جلسه ششم
🎙 آیة الله سید احمد مددی الموسوی
📆 دوشنبه 7 شهریور 1401
💢 ادامه بررسی روایات عمار ساباطی
🔸کتاب نوادرالحکمه
🔸 حدیث مس میت بعد از غسل
جلسات آیة الله سید احمد مددی الموسوی
4_5798728332371562042.mp3
32.89M
🔰 سلسله مباحث نقد متن حدیث (نسخه کم حجم)
جلسه هفتم
🎙 آیة الله سید احمد مددی الموسوی
📆 سه شنبه 8 شهریور 1401
💢 ادامه بررسی روایات عمار ساباطی
🔸 روایت ترک تسلیم در نماز
🔸 روایت نماز در میان قبور
جلسات آیة الله سید احمد مددی الموسوی
4_5807948141097389594.mp3
25.08M
🔰 سلسله مباحث نقد متن حدیث (نسخه کم حجم)
جلسه هشتم
🎙 آیة الله سید احمد مددی الموسوی
📆 جمعه 11 شهریور 1401
💢 ادامه بررسی روایات عمار ساباطی
🔸 روایت نماز در میان قبور
جلسات آیة الله سید احمد مددی الموسوی
4_5814285781954464949.mp3
25.19M
سلسله مباحث نقد متن حدیث (نسخه کم حجم)
جلسه نهم
🎙 آیة الله سید احمد مددی الموسوی
📆 یکشنبه 13 شهریور 1401
💢 ادامه بررسی روایات عمار ساباطی
🔸 روایت نماز در میان قبور
🔸بررسی مساله در فقه عامه
جلسات آیة الله سید احمد مددی الموسوی
💢 کتاب شناسی
💠کتب آیات الاحکام
دربارۀ آیات الاحکام هم اهل سنّت کتاب دارند و هم شیعیان و این گونه کتابها در هر دو زبان فارسی و عربی به رشتۀ تحریر درآمدهاند و حتّی کتاب «تفسیر شاهی» که قسمتی از آن چاپ شده از بخش آیات الأحکام است. از بین مصادر قدیم میتوان از تفسیر «فقه القرآن» مرحوم قطب راوندی یاد کرد که اصولاً چون قائل به حجّیّت خبر نیست مراجعه به آثارش مفید است؛ یعنی: نکتۀ مثبت کتاب ایشان آن است که راه را برای افرادی كه بر فرض بخواهند تنها به آیات اعتماد کنند باز میکند.
مرحوم مقدّس اردبیلی هم کتابی به نام «زبدة البیان» دارد که بسیار راهگشاست. کتاب «کنز العرفان» مرحوم فاضل مقداد سومین کتابی است که میتوان نام برد. ایشان انصافاً فرد بسیار مطّلعی است وکتابهایش ـ اعمّ از آنچه در کلام یا آیات الاحکام و یا قواعد فقهیّه نگاشته ـ در عین ایجاز، مفاهیم و معانی زیادی در بر دارد. کتابهای دیگری هم هست که چاپ شدهاند؛ مثل کتاب «قلائد الدُّرر» شیخ احمد جزائری و کتاب «مسالك الأفهام» مرحوم کاظمینی. اهل سنّت هم از قدیم کتابهای خوبی در این زمینه دارند. در بین مالکیها کتاب «تفسیر قرطبی» انصافاً خیلی فوق العاده است و در میان حنفیها کتاب «تفسیر جصّاص» کتاب بسیار مفیدی است. تا پیش از شیخ طوسی (ره) معظم اصحاب ما و بعد از شیخ هم متکلّمین و مفسّرینی چون قطب راوندی، ابوالفتوح رازی و صاحب «مجمع البیان» (ره) قائل به حجّیّت خبر نیستند و لذا برداشتهای فقهی آنها متفاوت (و از جهتی) بسیار مفید است؛ چرا که در فهم احکام به روایات رجوع نمیکنند. مهمترین نکتهای که در کتابهای مقدّس اردبیلی وجود دارد حالت نوآوری است. ایشان سعی میکند ادلّه را با یک درک بیطرف و جدید و بدون حالت تعبّد ملاحظه کند، ولی البتّه مشکل کتابهای وی غامض بودن خیلی از عبارات است. عبارات ایشان هم در «زبدة البیان» و هم در «مجمع الفائدة والبرهان» - که شرح «ارشاد» است - معقَّد بوده و برای یادگیری معمّای فقهی خوب است.
📚خارج فقه ، ۱۳۸۴/۸/۲۸
🏠@ostadmadadi
💢 رجال
💠 ابن بطه [2]
🔸طریق نجاشی به فهرست ابن بطه
مرحوم نجاشی به یک طریق صحیح کتاب فهرست ابن بطه را نقل کرده است و عرض کردیم در ترجمه ابن بطه (محمد بن جعفر) اولا می گوید: فی فهرست ما رواه غلط کثیر. بعد عبارتی از سعد بن عبدالله نقل می کند که اجمال دارد. سپس می گوید از ابوالمفضل شیبانی (ازمحدثان معروف که عامه تضعیف کرده اند، نجاشی هم می گوید اصحاب ما هم از او نقل نکرده اند)
پس نجاشی دو طریق دارد به ابن بطه:
1. ابوالمفضل: نجاشی در فوت ابوالمفضل 13 ساله بوده لذا اجازه را به حساب پدرش گرفته است. محدث بزرگی است ابوالمفضل. از عبارت نجاشی معلوم می شود که این طریق ضعیف است. پس هم نسخه ابوالمفضل ضعیف است و هم نسخه ابن بطه.
2. بعد طریق درستی نقل می کند: توسط ابن نوح از حسن بن همزه مرعشی. یعنی با دو واسطه به ابن بطه می رسد. یعنی نجاشی طریقی که با یک واسطه دارد نقل نمی کند و این طریق دو واسطه ای را اعتنا می کند.
شیخ طوسی چون مشایخ بغداد را درک نکرده است، طریق ابوالمفضل را نقل می کند و فقط همین طریق را دارد. شیخ طوسی بین 130 تا 150 مورد از ابن بطه نقل کرده است، نجاشی کمتر از این نقل کرده است. نجاشی از نسخه صحیحی از فهرست ابن بطه نقل می کند هرچند می گوید اغلاط آن کثیر است.
مشکل دیگری که داریم اینکه کتاب ایشان دقیقاً دست ما نیست. نجاشی گاهی می گوید: «فلان بن فلان له کتاب» و گاهی می گوید: «فلان بن فلان» اصلاً نمی گوید که «له کتاب» بلکه آخر سند می گوید: «بکتابه». اما عبارات شیخ یکنواخت است، ولی نجاشی عباراتش مختلف است به گمان ما نکته ای دارد نه اینکه مشوش نقل کرده باشد. در اینجا هم گفته: «له کتاب» و هم در آخر گفته است: « بکتابه » علی ای حال این هم روشن نیست.
بنابراین مرحوم نجاشی از کتاب فهرست ابن بطه یک مورد نقل کرده است و آن هم محمد بن میسر. سندش هم ابن ابی عمیر است. اما شیخ طوسی این سند را نقل کرده لکن:
أخبرنا جماعة عن أبي المفضل عن ابن بطة عن أحمد بن محمد بن عيسى عن ابن أبي عمير و ابن أبي نجران جميعا عن محمد بن حمران عن ابن أبي عمير عن محمد بن ميسر..
محمد بن حسن صفار در طریق او افتاده است.
🔸طریق شیخ طوسی به فهرست ابن بطه
شیخ طوسی در محمد بن میسر گفته کتاب دارد در فهرست ابن بطه. جای دیگر در محمد بن قیس البجلی، بعد از کتاب قضایا گفته: «له اصل»: از ابوالمفضل عن ابن بطه ... سند در هرسه یکی است. نسخه شیخ هم غلط است، محمد بن صفار افتاده است.
اگر می گوییم شیخ اشتباه کرده نظر به مصدر ایشان است نه خود ایشان . جلالت شان شیخ اجل از این حرفهاست.
شیخ طوسی محمد بن قیس هم نقل کرده عین همان سند، همچنین محمد بن قیس بجلی آورده له اصل عین همان سند.
آیا مرحوم نجاشی با اینکه از این طریق نقل نمی کند، می خواسته بگوید کلام شیخ قابل قبول نیست؟ چون مرجع به فهرست ابن بطه است که هم خودش غلط دارد و هم طریق آن؟ یکی از اغلاط طریق را نشان داده که محمد بن حسن صفار را نیاورده،
مشکل اینجا این است که به عدم تعرض نجاشی می خواهیم استناد کنیم اگر تصریح می کرد مشکلی نبود ولی چون متعرض نشده است، استناد به آن سخت است. اشکال متوجه شیخ نیست بلکه به طریق شیخ است و این طریق در اختیار نجاشی بوده ولی نقل نمی کند. نجاشی خیلی کم از ابن بطه نقل می کند می گوید: قال ابوالمفضل با اینکه اجازه داشته است از او.
اشتباهات و اغلاط ابن بطه از طریق شیخ طوسی به کتاب شناسی شیعه رسیده است. مثلا به الذریعه آقابزرگ رسیده است که برای محمد بن قیس، اصل نام می برد. درحالیکه نجاشی به محمد بن قیس بجلی، اصل نسبت نداده است و فقط همان کتاب قضایا را نسبت داده است. برخی می گویند مثبتین با هم تنافی ندارند این هست آن هم هست و هردو صحت دارد.
🏠@ostadmadadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قاعده «الجمع مهما امکن» در جمع بین روایات نزد شیخ طوسی ره 📚خارج اصول،۱۴۰۰/۱۰/۸ 🏠@ostadmadadi
💢نظام قانونی فقه و اصول 4
💠 فضای سوم: فضای عبد و مولا
فضای سوم این است که اصول را بر اساس روابط «عبد و مولا» که در جامعة زمان پیامبر (ص) متعارف بوده است تفسیر کنیم. ارتکازاتی که در اصول داریم - چه اصول شیعه و چه سنی - بیشتر روی این فضای رابطة «عبد و مولا» است. تفسیر رابطة «عبد و مولا» بر این اساس است که ذات عبد و شراشر وجودش ملک مولاست.
بهعنوانمثال روی این مبنا بحث حقوقی «تجری» اینگونه مطرح می شود که عصیان، هتکِ حرمت مولا و ظلم بر مولا است. بنابراین دراین رابطه اگر مولا امری داشت، ترک اوامر مولا یک نوع ایذاء، ظلم، تجری و تعدی و اهانت بر مولا تلقی میشود. در این تصویر آنچه عبد دارد باید در اختیار مولا باشد، لذا اگر شک کردیم که اباحه باشد یا نباشد، «اصالة الحظر» جاری میشود، چون عبد، ملک مولاست و اگر چنین شد همة تصرفاتش هم به طریق اولی باید طبق نظر مولا باشد و هرچه مولا گفت باید انجام بدهد. بحث «ضد» و «مقدمه واجب» هم در حقیقت همین است؛ عبد چون تمام وجودش برای مولاست، اگر مولا دستوری به او داد نمی تواند خود را مصروف کار دیگر کند. در فضای «عبد و مولا» امر «نان بخر» ملازم با «نماز نخوان» است.
این فضای سوم در اصول ما تاکنون بسیار تأثیرگذار بوده است بهگونهای که انسان احساس میکند اصول را بر رابطة «عبد و مولا» بنا نهادهاند و اصول هم، زیربنای فقه است، پس فقه را بر اساس «عبد و مولا» تفسیر میکنند. درحالی که میبایست به عکس باشد؛ رابطۀ «عبد و مولا» یکی از مباحث فقهی است و حدود رابطة «عبد و مولا» را فقه تعیین میکند - مثلاً اگر مولایی عبد خود را کشت دیه دارد یا نه؟- نه اینکه رابطه «عبد و مولا» زیربنای اصول شود و اصول، زیربنای فقه قرار گیرد.
🏠@ostadmadadi
با سلام به استحضار می رساند شروع دروس خارج فقه و اصول فقه فقیه عالیقدر حضرت ایت الله استاد حاج سید احمد مددی الموسوی حفظه الله در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ ان شاالله تعالی به حول و قوه الهی از روز یک شنبه ۱۴۰۱/۷/۱۰ می باشد.
خارج اصول فقه : تعارض
ساعت : ۹-۱۰
خارج فقه : مکاسب بیع
ساعت : ۱۰-۱۱
مکان : صفائیه کوچه ۱۷ پلاک ۳۳ معهد الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
ان شاالله به حول و قوه الهی روزانه صوت و تقریرات و متن کامل مطابق با صوت دروس در سایت منتخب و گروه منتخب در واتساپ و کانالهای منتخب در ایتا و سروش و تلگرام ارائه می گردد.
بحمدلله امکان پخش زنده تصویری دروس بر روی موبایل هم کما فی السابق برای اعزه گرامی و سروران گرانقدر فراهم می باشد.
برای دریافت اپلیکیشن مخصوص پخش زنده تصویری دروس و تنظیمات اپلیکیشن با شماره ۰۹۱۹۱۵۹۲۸۷۵ هماهنگی حاصل بفرمایید.
www.madadialmusavi.com
کانال معهد الامام المهدی عج (انتشار دروس) https://eitaa.com/mahadalemamalmahdi🏠 کانال استاد مددی (انتشار موضوعی مباحث) @ostadmadadi🏠
💢 رجال
💠 ابن فضال
«ابن فضال» به نحو مطلق در کافی، ابن فضال پدر (الحسن بن علی بن فضال) است. در تهذیب، پسر است. ایشان سه پسر دارد (احمد، علی، محمد) که از همه مهم تر «علی» است. کشی از عیاشی نقل می کند که همه کتابهای از ائمه (علیهم السلام) نزد ایشان بوده است و می گوید در هیچ جا مثل ایشان در فقه و فضل ندیدم. ابن فضال پدر (حسن)، أجلّ شأناً است و ابن فضال پسر (علی) اوسع دائرةً است.
بنده بعید می دانم ایشان فطحی باشد. شاید مثلا به عبد الله بن جعفر هنگام ذکر نامش احترام می گذاشته است. علاوه بر اینکه نقل شده که ایشان در مرض موت از فطحی بودن برگشته است. ولی به نظرم ایشان اصلا فطحی نبوده است.
کتب ابن فضال پدر به قم آمده است ولی کتب پسر کمتر به قم آمده است. بله کتاب پسر نزد شیخ بوده است و از آن در تهذیب نقل می کند. بهترین طریقی که برای آمدن کتب از کوفه به قم هست طریق أحمد أشعری است. مسلما احمد اشعری به کوفه آمده و کتب ابن فضال را نقل کرده است. از احمد برقی هم از ابن فضال پدر نقل شده است ولی توضیح دادیم که شاهدی نداریم که ایشان به کوفه رفته باشد کما اینکه شاهدی نداریم که ابن فضال پدر به قم آمده باشد بلکه شواهد بر نیامدن ایشان به قم داریم. ولی با توجه به اینکه «عَنعَنَ» مساوق اتصال است پس ظاهر روایت این است که احمد برقی، ابن فضال پدر را درک کرده است ولی شاهدی بر این مطلب نداریم.
#ابن_فضال
🔸فهرست اسامی
🏠@ostadmadadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢درس خارج اصول؛ 10 مهر1401 💠۴ مبنا در تعارض ادله 🏠@ostadmadadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢درس خارج اصول؛ 10 مهر1401 💠تاریخچه مرجحات 🏠@ostadmadadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢درس خارج اصول؛ 10 مهر1401 💠 ۳ مبنا در حجیت خبر واحد 🏠@ostadmadadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢درس خارج اصول؛ 10 مهر1401 💠 مبنای رجالی علامه حلی در تاریخ حدیث 🏠@ostadmadadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢درس خارج اصول؛ 10 مهر1401 💠 ارزیابی مبنای رجالی علامه/ مبنای اخباریون. 🏠@ostadmadadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢درس خارج اصول؛ 10 مهر1401 💠 مبنای تعبد به خبر ثقه 🏠@ostadmadadi