eitaa logo
اندیشه حکیمانه
314 دنبال‌کننده
993 عکس
420 ویدیو
1 فایل
بیان نظرات و اندیشه‌های علمی حِکمی استاد سید علی طباطبایی دام عزه العالی 🔰فهرست مطالب کانال: https://eitaa.com/ostadtabatabai/315 ✍🏻وبلاگ دروس: 📚 http://ostadtabatabai.blogfa.com 🤝جهت ارتباط: @saeed676
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹مراکز عبادی و علمی مانند مساجد و مشاهد مشرفه که مهد معارف قرآن‌اند و عنصر محوری برنامه‌های آنها تعلیم کتاب و حکمت و تزکیه نفوس است، مصداق بارز «في بُيُوتٍ أَذِنَ اللهُ أَن تُرفَع»هستند، و رفعت خانه گِل در گرو ارتفاع خانه دل است. 🔹کعبه از بارزترین مصادیق «في بُيُوتٍ أَذِنَ اللهُ أَن تُرفَع» است، از اینرو خداوند از آن صیانت کرده و آن را رفیع نگاه خواهد داشت. 🔹براساس این آیه کریمه تابشگاه نور خاص الهی، مراکز عبادت و خانه‌های اهل بیت علیهم السلام است که خدای سبحان اذن تکوینی و تشریعی داده تا آن مراکز و معابد و این خانه‌ها رفیع و بلند پایه گردد «فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ» (نور/۳۶) و هرکس به آن معابد یا این خانه‌ها قدم بگذارد در معرفی تابش این نور خاص تکوینی قرار می‌گیرد.  📚 شرح ، ج۲، معارف اخلاقی، ص۱۲۰ 💠 اندیشه حکیمانه
🔹این‌که در قرآن کریم فرمود: فراوان به یاد خدا باشيد «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللهَ ذِكْراً كَثِيراً» (احزاب/۴۱) این فرمان الهی نه تنها در نماز و دیگر عبادت‌ها جاری است، بلکه در همه زندگی حتی تجارت و بیع نیز جریان دارد و کسانی که این فرمان را در طول و عرض هستی خود شنیدند و اطاعت کردند، با عظمت ستوده شدند و قرآن کریم این‌گونه از آنان یاد می‌کند: خانه‌هایشان به اذن خدا رفعت داشته و درون آن هر صبح و شام یاد و نام خدای سبحان و تسبیح و ستایش او جریان دارد. آن‌گاه صاحبان این خانه‌های رفیع را مردانی می‌خواند که تجارت و دادوستد آنان نیز تحت الشعاع ياد و نام خداست، «في بُيُوتٍ أَذِنَ اللهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ، رِجَالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ» (نور/۳۶و۳۷)، چنین کسانی نه ذکر خدا از کسب و کار حلالشان مانع می‌شود و آنان را به انزوا می‌کشاند و نه تجارت و دادوستد آنان را از یاد خدا غافل می‌سازد. 📚 شرح ، ج۲، معارف اخلاقی، ص۱۲۰ 💠 اندیشه حکیمانه
🔹مردان الهی همواره به ذکر خدا اشتغال دارند و هیچ کاری؛ مانند تجارت و خرید و فروش، آنان را از ذکر خدا غافل نمی‌کند «رِجَالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلاَ بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللهِ» این رادمردان که به قداست میثاق پای‌بند بودند «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللهَ عَلَيْهِ» (احزاب/۲۳) هیچ دام و دانه‌ای آنان را از ذکر و فکر و شکر پروردگارشان باز نداشته است. ✅ این رجال در مقابل نساء نیست؛ زیرا زن و مرد دو صنف از یک حقیقت‌اند؛ یعنی انسان؛ زیرا هویت انسانی نه مرد است و نه زن. هویت انسانی مجرد است و تمام کمالات از آن انسانیت است که در کسب آن نه مرد بودن شرط است و نه زن بودن مانع و به عکس. ✅ براین اساس وقتی آیه‌ای درصدد بیان کمالی از کمالات انسان یا وصفی از اوصاف انسان است، عنوان رجال ناظر به حقیقت انسان است، نه در مقابل نساء. شرح ، ج۲، معارف اخلاقی، ص۱۲۰ 💠 اندیشه حکیمانه
🔹این که فرمود: «رجَالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ» این مردان بزرگ را تجارت و بیع سرگرم نمی‌کند تا از یاد الهی غافل شوند؛ "اللهو" یعنی سرگرمی، «وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ» (انعام/۳۲) حیات دنیا جز بازی و سرگرمی چیز دیگری نیست، از همین باب است «لاهِيَةً قُلُوبُهُمْ» انبیاء/۳) دلهاشان سرگرم است «ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَيَتَمَتَّعُوا وَيُلْهِهِمُ الأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ» (حجر/۳) این کافران را رها کنید تا مشغول حیات حیوانی باشند و سرگرم آرزوهایشان بمانند، «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَنْ ذكر الله» منافقون/۹) خطاب به اهل ایمان می‌فرماید: اموال و فرزندانتان شما را سرگرم نکند تا از یاد الهی غافل شوید. 🔹تفاوت تجارت و بیع در این آیه محل بحث، نشانگر هوشیاری و ذکر دائمی آنان است؛ زیرا تجارت حرفه و پیشه انسان است، خواه شخص تاجر اشتغال فعلی به فروختن کالا داشته باشد یا آنکه در انتظار خریدار بسر برد و یا به کار دیگری بپردازد، اما بیع همان اشتغال فعلی به دادوستد و حضور در متن معامله است و مردان الهی چنان با یاد خدا همراه‌اند که نه در شأنیت معامله و نه در فعلیت آن، غفلتی به خود راه نمی‌دهند و یاد و نام خدای سبحان را هرگز فراموش نمی‌کنند. این نمودی از ذکر کثیر است که قرآن کریم مؤمنان را بدان دعوت کرده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللهَ ذِكْراً كَثِيراً» (احزاب/۴۱). 📚شرح ، ج۲، معارف اخلاقی، ص۱۲۱ 💠 اندیشه حکیمانه
🔹اثر سودمند یاد الهی این است که اولاً انسان سالکِ ذاکر را به تولید، کار، اشتغال و تلاش و فعالیت برای تأمین نیازهای خود و جامعه اسلامی وادار می‌کند تا از هرگونه تنبلی و تن‌پروری به بهانه زهد مذموم رهایی یابد. و ثانیاً، هیچ کار سودآوری او را از یاد خدا غافل نمی‌کند تا از کار حلال دست بکشد یا به حرام دست یازد یا به تباهی دیگر آلوده گردد، «رِجَالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلاَ بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالابْصَارُ» (نور/۳۷). 🔹این مردان الهی در اثر رسوخ یادخدا نه تنها از عبادت‌های بدنی مانند نماز ذهولی ندارند، بلکه از پرستش‌های مالی نیز غافل نیستند و زکات مال را می‌پردازند. پس هیچ دادوستدی آنان را از یاد خدا باز نمی‌دارد و از وظایف خود غافل نمی‌سازد. 📚شرح ، ج۲، معارف اخلاقی، ص۱۲۲ 💠 اندیشه حکیمانه
🟢 فصل اوّل: در بیان فضیلت ذکر الهی ✅ «إِنَّ اللهَ سُبحَانَهُ و تَعَالَى جَعَلَ الذِّكرَ جِلاءً لِلقُلُوبِ تَسْمَعُ بِهِ بَعْدَ الوَقرَةِ وَ تُبْصِرُ بِهِ بَعْدَ العَشْوَةِ وتَنْقَادُ بِهِ بَعدَ المُعَانَدَةِ». 🔹خدای سبحان ذکر و یاد خویش را عامل جلا و صیقل کردن دل‌ها قرار داده است که در اثر آن صفا و نورانیت باطن، گوش پس از سنگینی می‌شنود و چشم پس از کم سویی می‌بیند و بدین وسیله انسان پس از لجاجت و دشمنی منقاد و رام می‌گردد. 🔹این بیان نورانی حضرت وصی امیرالمؤمنین سلام الله علیه در تأثیر ذکر حق تعالی در گردگیری چهره دل و غبارروبی صفحه نفس و زنگار زدایی صحنه صدر است، که با آن گوش دل شنوا می‌شود و چشم جان بینا می‌گردد. 🔹عبادت خداوند که در چهره‌های گوناگون تجلّی می‌کند در صورت «ذکر» نیز به عنوان خاص ظهور دارد، به طوری که ذکر خدای سبحان از بارزترین مصادیق پرستش اوست. 📚شرح ، ج۲، معارف اخلاقی، ص۱۲۳ 💠 اندیشه حکیمانه
🔹مراد از ذکر در این کلام، مطلق ذکر است؛ زیرا ذکر خداوند سبحان و یاد اسمای حُسنی و مظاهر او، هم در عقل نظری به عنوان اندیشه الهی ظهور دارد و هم در عقل عملی به عنوان گرایش دینی تجلی می‌کند؛ چون هم معرفت خدا ذکر اوست و هم محبت او، هم علم الهی یاد اوست و هم تخلّق به اخلاق او و امتثال دستورها و اجتناب از نواهی او ذکر اوست؛ چون هرچه سبب حضور خدا و اسما و صفات اوست، ذکر حق است و در این جهت، هم شعبه‌های علمی سهم بسزایی دارند و هم شعبه‌های عملی. 🔹چه این که منظور از ذکر خدای سبحان عمومیت دارد هر اسمی از اسمای حسنای الهی که باشد خواه به عنوان تسمیه و (بسم الله) و خواه به صورت تهليل (لا اله الا الله)، خواه به صورت تکبیر (الله اکبر) و خواه به صورت تسبیح (سبحان الله)، خواه به صورت تحمید (الحمدلله)، و خواه در قالب دعا و مناجات و یا با تلاوت قرآن کریم. چنان که در خصوص قرآن کریم همین مطلب در کلمات دیگر حضرت وصیّ سلام الله علیه تبیین شده است: «وَ فيه رَبيعُ القَلْب وَ يَنَابِيعُ العِلمِ وَ مَا لِلقَلبِ جِلاَءٌ غَيْرُهُ» (خطبه۱۷۶) قرآن کریم بهار دل‌هاست، خرمی و سرسبزی جان‌ها با نور قرآن حاصل می‌شود و نیز سرچشمه علوم الهی قرآن است و برای قلب جلا و صیقلی جز قرآن کریم نیست. 📚 شرح ، ج۲، معارف اخلاقی، ص۱۲۴ 💠 اندیشه حکیمانه
🔹تداوم ذکر و یاد الهی همراه با حضور قلب و توجّه تام، موجب صفای قلب و نورانیت ضمیر و طهارت جان می‌شود. چه اینکه باعث برطرف شدن تاریکی‌ها و زدودن زنگارهای باطن انسان می‌گردد، به طوری که قلب آدمی مانند آیینه صیقل داده شده و جلا یافته می‌شود و هیچ‌گونه کدورت و غباری در آن نمی‌ماند. 🔹آری، استغراق در ذکر الهی و تداوم آن، قلب را از ما سوای حق تعالی منصرف می‌کند به گونه‌ای که مجالی برای توجه به انگیزه‌های نفسانی باقی نمی‌ماند، چه اینکه دیگر قلب انسانی محل وسوسه‌های شیاطین نخواهد بود، انگیزه‌های نفسانی و وسوسه‌های شیطانی که سرمنشأ همه گناهان و مبدأ پیدایش تمام تاریکی‌ها و ظلمت قلب است. 📚 شرح ، ج۲، معارف اخلاقی، ص۱۲۴ 💠 اندیشه حکیمانه
✳️ ذکر خدای سبحان آثار مثبت فراوانی دارد که در این فصل از کلمات دُرربار حضرت وصی سلام الله علیه به چهار اثر اشاره شده است: 🔹١. «جَعَلَ الَّذِكرَ جلاءً لِلقُلُوب»؛ یکی از فایده‌های ذکر حق تعالی و مداومت بر آن این است که نفوس انسانی را آماده عشق و علاقه به محبوب مورد ذکر و اعراض و انصراف از غیر او می‌گرداند. وجود مبارک حضرت لفظ "جلاء" را استعاره نموده است برای برطرف کردن و زدودن تمام ماسوای حق از لوح دل به وسیله ذکر؛ چنان که لکه‌ها و زنگار‌های روی آیینه را با صیقل می‌زدایند و آن را جلا می‌دهند. 📚 شرح ، ج۲، معارف اخلاقی، ص۱۲۵ 💠 اندیشه حکیمانه
🔹اثر مثبت دوم ذکر خدای سبحان: «تَسْمَعُ بِهِ بَعدَ الوَقْرَةِ»؛ ذکر خدای سبحان سبب شنوا شدن قلب انسان می‌شود بعد از ناشنوایی؛ یعنی ذکر حق تعالی جان انسان را مستعدّ برای شنیدن کلام الله و اوامر و نواهی او می‌گرداند، جانی که تا به حال مستعدّ کمالات و دریافت فیوضات ربانی نبوده است.  🔹به جهت این‌که جان آدمی به برکت تداوم ذکر الهی و تخلق به اخلاق الهی با مفارقات نوری و مرسلات آسمانی و ملائکه مقربین سنخیت پیدا می‌کند و براثر این سنخیت القائات سبوحی و الهامات آن‌سویی را می‌شنود. انسان تا زمانی که یک موجود طبیعی محض است و سنخیتی با موجودات آن سویی پیدا نکرده است، و از سمع ملکوتی و برزخی بهره‌ای نبرده است، یقیناً نسبت به آنها ناشنواست، وقتی راهی کوی ذکر الهی شد و ضمیر باطن او از آلودگی‌ها و پلیدی‌ها جلا یافت، آن‌گاه کم کم نسبت به القائات ملکوتی شنوا می‌شود. 📚شرح ، ج۲، معارف اخلاقی، ص۱۲۵ 💠 اندیشه حکیمانه
🔹٣.«و تُبْصِرُ بِهِ بَعدَ العَشْوَةِ»؛ یاد حق تعالی و ذکر به دوام سبب بینایی قلب می‌شود بعد از نابینایی. دیدن و بینایی قلب ناظر به مقام ادراک انسان است، آدمی تا زمانی که آیینه قلبش زنگار گرفته و تاریک است توان ادراک حقایق را ندارد، وقتی در وادی ذکر و مسیر سیر و سلوک انسانی وارد شد قلب او بینا می‌شود و ادراکات قلبی او آماده ادراک حقایق و معارف الهی می‌گردد. 🔹برای انسان در مقام ادراکات، چهار مرحله ادراک وجود دارد: مرحله اول ادراکات حسی، مرحله دوم ادراکات مثالی، مرحله سوم ادراکات عقلی، و مرحله چهارم ادراکات قلبی، بسیاری از حقایق و معارف عالی را با هیچ یک از ادراکات نمی‌شود درک کرد مگر با ادراک قلبی. 📚 شرح ، ج۲، معارف اخلاقی، ص۱۲۵ 💠 اندیشه حکیمانه
🔹۴. «وَ تَنقَادُ بِهِ بَعدَ المُعَانَدَةِ»؛ جان‌ها به برکت ذکر الهی و جلا یافتن از پلیدی‌ها، منقاد و تسلیم در برابر حق می‌شوند. 🔹بیان مطلب: انسان به راه نیفتاده و اسیر طبیعت که در مقابل حق تعالی و احکام الهی عناد و الحاد داشته است، به سبب تداوم ذکر و فکر و سیر و سلوک و مراقبه و پی بردن به عظمت الهی و اذعان نمودن به جلال و کبریایی خدای سبحان، برای او حالت انکسار قلب و خضوع و خشوع در برابر رب العالمین حاصل می‌شود. که بهترین سرمایه انسان سالک ساعی در مسیر تکاملی همین حالت خوش انقیاد و انکسار قلب است. 📚 شرح ، ج۲، معارف اخلاقی، ص۱۲۶ 💠 اندیشه حکیمانه