شهیدی که مزار خودش را انتخاب کرده بود
همرزمان شهید احمد کریمی در خاطرهای از شهید میگویند: " کنار قبر آمادهای نشسته و عجیب به فکر فرو رفته بود. به او گفتند: حاج احمد این قبر برای تو خیلی کوچک است. تو با این قد بلند توی این قبر جا نمیگیری. به فکر یک قبر دیگر باش. حاج احمد در جواب گفت: "من به شما قول میدهم که این قبر برای من بزرگ هم باشد. همیشه میگفت: شهادت تنها با یک تیر و ترکش که شهادت نیست. آدم باید مثل امام حسین (ع) شهید شود تا شرمنده آقا نشود. من دوست دارم روز قیامت اگر قرار شد مرا به امام حسین(ع) معرفی کنند قطعات بدنم را روی پارچهای قرار دهند و بگویند این احمد کریمی است.
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان عجیب شهیدی که دشمن گــوشت بدن او را خورد!!
#شهید_احمد_وکیلی
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید حسین علم الهدی به روایت. استاد احمدپور
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
راننده کامیون.mp3
11.83M
ماجرای شنیدنی گرفتاری یک راننده کامیون و امام زمان(عج)
راننده کامیون با حال پریشون گفت: شما از کجا میدونی من چه حرفایی به خدا و امام زمانم گفتم؟!
#قصه_های_مهدوی
#قسمت_ششم
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت نحوه شهادت
شهید مدافع حرم ۱۸ ساله
#شهید_رضا_اسماعیلی
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
📖📖📖📖📖📖📖
سلام علیکم.
لطفا بزرگوارانی که تاکنون ثبت نام خودشان را در دوره #ترجمه_لغات_پرکاربرد👆👆 نهایی نکرده اند فرصت را غنیمت شمرده و سریعتر اقدام کنند تا هم با ترجمه کلام الله مجید آشنا شوند و هم از تخفیف ویژه بیش از ۵۰ درصدی استفاده کنند.
نشسته بودم کنار سید مقاومت به خودم اجازه دادم و پرسیدم: سیدنا، آقای ما! بعد از امام زمان (عج) و حضرت آیت الله خامنه ای، چه کسی در دل شماست؟ چه کسی را خیلی دوست دارید؟»
لبخندی زیبا روی لبهای سید نقش بست و گفت:تا حالا کسی چنین سؤالی از من نپرسیده بود، حاج قاسم سلیمانی و بعد ادامه داد:اتفاقا دو سه روز پیش بعد از نماز صبح به فکر فرو رفتم. به ذهنم آمد اگر ملکالموت، حضرت عزرائیل از من سوال کند که باید یا روح تو را بگیرم یا روح حاج قاسم را، کدام را بگیرم؟ بدون درنگ میگویم روح من را بگیرد. چون میدانم حاج قاسم برای حضرت آقا وزنهی سنگینی است.حاج قاسم برای ما و جبهه مقاومت خیلی زحمت کشیده است.
با این که خودش نصرالله بود، اما حاضر بود پیشمرگ حاج قاسم شود.
حجت الاسلام هاشم الحیدری
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
چند روزی بود که آشپزخانه تعطیل و نان و غذای گرم به ما نرسیده و چیزی نداشتیم تا برای بچه های خط ببریم. حاج اسکندر دیگر تاب و توان ایستادن نداشت. دلش تاب نیاورد، گفت: علی پاشو بریم یه کاری کنیم.
با هم به جاده اهواز خرمشهر رفتیم. آنجا یک پادگان ارتش بود. پشت پادگان جایی بود که گونی های نان خشک را می گذاشتند. حاج اسکندر رفت سراغ نان خشک ها.
بیا کمک کن چند تا گونی نان خشک برداریم
چند گونی نان خشک را پشت ماشین گذاشتیم. به بُنه رفتیم. نان ها را از گونی ها وسط خالی کردیم. حاج اسکندر شروع کرد به جمع کردن نان هایی که سالم بود و هنوز کپک نزده بود. با حوصله نصف گونی نان خشک سالم از میان آنها جمع کرد
پاشو بریم آشپزخانه
آنجا که تعطیله
بلاخره یه چیز پیدا می شه
رفتیم. تنها چیزی که پیدا کردیم تعدادی سیب زمینی آپز بود که توی یکی از دیگ ها باقی مانده بود. حاج اسکندر آن ها را جمع کرد. با حوصله سیب زمینی ها را پوست گرفت، خرابی هایشان را هم گرفت
پاشو بریم خط در مسیر دیدیم یک ماشین پر از میوه در حال رد شدن است. حاج اسکندر خواهش کرد و گفت ما یک گروهان در خط داریم، مقداری میوه هم به ما هم بده!
راننده راضی شد و دو صندوق میوه به ما داد. میوه را هم گذاشتیم پشت ماشین، کنار نان خشک و سیب زمینی به جزیره رفتیم. به خط که رسیدیم، خود حاج اسکندر با مهربانی سیب زمینی ها را فلفل و نمک می زد و با نان نم زده و یک میوه می داد به دست رزمنده ها. بچه ها چنان با لذت می خوردند که گویی بر سفره ای درباری نشسته اند.
#شهید_اسکندر_اسکندری
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
با سینهای کاملا پاک و خالص به جبهه نبرد با کفر و باطل و ظلم میروم. و بدانید سرانجام پیروزی از آن اسلام است . اگر کسی فکر میکند که مسلمان باشد و در رفاه و راحتی باشد این فکر اشتباه و غلط است زیرا مسلمانان باید در حیطه آزمایش و سختی قرار گیرند تا رشد کنند و به کمال برسند. ما باید ابتدا بتهای درونی و نفس اماره خود را مهار کنیم و چنانچه این بتها از بین رفت،بتهای بیرونی سهل و آسان خواهد شد. باید حب جاه و مقام و دنیا را از دلمان بیرون ببریم.
#شهید_ابراهیم_نیک_پور
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
خمپارهای در کنارش به فریاد نشست و او را از جا کند و با ورود جراحتی عمیق بر پیکر خستهاش، دست راست او قطع شد. در آن غوغای وانفسا، همهمهای بر پا شد: «خرازی مجروح شده! امیدی به زنده ماندنش نیست.» همه چیز مهیا شد و پیکر زخم خورده او به بیمارستان یزد انتقال یافت. پس از بهبودی، رازی را برای مادرش بازگو کرد که هرگز به کس دیگری نگفت: «حالم هر لحظه وخیمتر میشد تا اینکه یک شب، بین خواب و بیداری، یکی از ملائک مقرب درگاه الهی به سراغم آمد و پرسید: «حسین! آیا آماده رفتن هستی، یا قصد زنده ماندن داری؟» من گفتم: «فعلاً میل ماندن دارم تا با آخرین توان، به مبارزه در راه دین خدا ادامه دهم.» به همین جهت "حسین خرازی" تا لحظه آخر، عنان اختیار بر کف گرفت و هرگز از وظیفهاش غافل نماند؛ آخر او سردار سرلشکر شهید حاج حسین خرازی، فرمانده لشکر 14 امام حسین علیه السلام در جبههها بود.
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
ازدواج سید روح الله.mp3
10.01M
ماجرای جالب و شنیدنی ازدواج سید روح الله با خدیجه خانم
خدیجه خانم بعد از این خوابی که دید، راضی شد تا با سید روح الله ازدواج کنه
#امام_خمینی
#قسمت_ششم
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
حاجی شدن سید روح الله.mp3
10.35M
ماجرای بازگشت و زندگی کردن سید روح الله و همسرش در شهر قم
یک روز آقا سید روح الله به همسرشون گفتن:من دیگه باید برم به سفر حج
#امام_خمینی
#قسمت_هفتم
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
سلام علیکم. طاعات شما عزیزان قبول.
دوره فوق 👆👆راه بسیار خوبی برای یادگیری ترجمه قرآن هست. سعی کنید برای این دوره هم یک جائی در فعالیت هایتان باز کنید.ان شاءالله در پناه قرآن موفق باشید.متشکرم🌺🌹
هدایت شده از باقیات الصالحات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ | #استاد_شجاعی
راز استفادهی حداکثریِ از شبهای قدر و دریافت تقدیرات عالی!
※ لینک دریافت رایگان کارگاه نقش انسان در تقدیرات شب قدر:
https://abblink.com/vTuIeB
※ لینک خرید نسخه دیجیتال کتاب نقش انسان در تقدیرات شب قدر:
https://abblink.com/gtqddD
※ لینک خرید نسخه چاپی کتاب:
https://abblink.com/zzEAEo
@ostad_shojae | montazer.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید_علی_خلیلی
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
پول بیت المال
یه موتور گازی داشت کارهای توی پایگاه مثل خرید و ... را همیشه با آن انجام میداد .
مرتب از طرف بعضی از خلبانها مورد نکوهش قرار میگرفت
میگفتن علی شأن یک خلبان را رعایت نمیکند
ولی او کاری با این کارها نداشت تا کار بود و پرواز و گردان
ماشین وراننده در اختیارش بود
برای کار شخصی حتی اگر در مسیر حرکت ماشین گردان بود هرگز توقف نمیکرد
میگفت بر میگردم با همون موتورم میرم، نمیخوام با پول بیت المال حتی یک ترمز برای من زده بشه.
#شهید_علی_اقبالی_مقدم
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پروفسوری از دانشگاه توکیو
که بخاطر حکمت روزه مسلمان شد
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
نظر اجنه درباره آیت الله بهجت
(خاطره منتشر نشده)
یک بار بچههای کوچک کتابی خوانده بودند و خیلی از جن وحشت کرده بودند . آیت الله بهجت به بچهها فرمودند : بیایید با شما کار دارم . دیدم آقا به آنها فرمودند: جن ترس ندارد ، آنها کاری به مومن ندارند .
ایشان گفتند:"من خودم وارد منزلی شدم(منزل عمویشان در کربلا) خواستم بروم داخل اتاق، صاحبخانه گفت: آنجا نرو جن دارد. گفتم: باشد به من کاری ندارند. رفتم داخل اتاق دراز کشیدم ، عمامهام را پهلوی خودم گذاشتم و عبایم را روی سرم کشیدم.
پاسی از شب که گذشت ، صدای پای آنها را بیرون در اتاق میشنیدم. یک دفعه احساس کردم که یکی از این پاها به در اتاق نزدیک شد. از پنجره خودش را بالا کشید و داخل اتاق را نگاه کرد. دید که من اینجا خوابیدم و عمامهام کنارم است. رفت به آنها گفت: برویم این آدم لشکر خداست.
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
یه بطری پیدا کرد و گذاشت زیر تختش. بچهها تعجب کردند که این دیگه برا چیه؟! نیمه شب بطری رو بر میداشت و با آب داخلش وضو میگرفت.
میگفت: ممکنه نصف شب بیدار بشم، شیطان توی وجودم بره و نذاره برم پایین توی سرما وضو بگیرم. میخوام بهونه نداشته باشم که نماز شبم رو از دست بدم بقیهی بچهها هم یاد گرفته بودن از فردا شب زیر تخت همه یه ظرف آب بود.
#شهید_مسعود_شعر_بافچی
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
📣📣📣📣📣📣
قابل توجه عزیزانی که به دنبال یادگیری ترجمه قرآن هستند.
ثبت نام در این دوره را از دست ندهید.👆👆
فقط چند روزی تا پایان ثبت نام با #تخفیف_بیش_از_۵۰درصد نمانده.
زهرا سید روحانی همسر آیت الله شاه آبادی
اهل معرفت
از ویژگیهـای بسـیار جالـب و نـادر شـخصیتی بانـو روحانـی کـه می تـوان آن را از فضائـل ایشـان ذکـر کـرد ایـن بـود کـه بـدون اسـتثناء و در اکثـر مواقـع در هـر گفتگویـی بـا هـر موضوعی کـه با افراد داشـت، بحث را در نهایت به سـمت مباحـث معرفتـی میکشـاند و گفتگویـی که با موضوعات مثلا اجتماعی آغاز شـده بـود را بـا مباحثـی دربـاره قیامـت و یـا انبیاء الهـی به پایان میرسـاند و این نشـانه خوبـی از روحیـات و ملـکات و دغدغه هـای فکـری او بـود. در پایـان هـر بحثـی هـم ایـن شـاه بیـت کلامش بـود که:
آدم نمیدانـــد واقعـــا روز قیامـــت در چـــه مقامـــی هســـت؟ آیـــا اهـــل بیت علیهم السلام مـــا رو شـــفاعت خواهنـــد کـــرد یـــا نـــه؟
مـــن فکـــر میکنـــم کار و عبـــادت خاصـــی کـــه در آخـــرت قابـــل عرضـــه باشـــد نـــدارم امـــا حقیقتـــا محبـــت اهـــل بیـــت علیهم السلام را دارم، شـــاید همیـــن بـــه فریـــادم برســـد.
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
معلمی که نام خود را با شهیده آغاز میکرد
در یکم شهریورماه سال ۱۳۴۲ در خرمآباد به دنیا آمد تحصیلات ابتدایی و راهنمایی و همچنین دبیرستان را در شهرستان خرمآباد با موفقیت کامل به پایان رسانید و چون آن زمان به علت انقلاب فرهنگی دانشگاهها بسته بود تنها توانست در آزمون ورودی مراکز تربیت معلم شرکت کند و در مقطع کاردانی رشته تربیت بدنی قبول شد
این بانوی شهید همواره میگفت که ای کاش میتوانستم به جبهه بروم و در راه خدا شهید شوم و همیشه در دفاتر خود با خط زیبایی مینوشت شهیده ناهید احمدیمقدم
او دختری خوشقلب، مهربان، از خود گذشته، باایمان و تقوی و فوقالعاده سادهپوش و محجب بود زمانی که خرمآباد به علت مسائلی امامجمعه نداشت ناهید به همراه مادرش برای ادای نماز جمعه به بروجرد میرفت و در زمان دانشجویی چه در درس و در مسائل فرهنگی و تربیتی و کمک به جبهه فوقالعاده کوشا بود
همواره مرتب و منظم بود و طوری رفتار میکرد که گویا هر لحظه ممکن است سفری دائمی و ابدی برایش پیش بیاید و باید کارهایش ردیف و مرتب باشد که این کار او برای سایر دانشجویان الگو شده بود
ناهید در سحرگاه پنجم اسفندماه سال ۶۲ به همراه برادرش مهدی در بمباران هوایی دشمنان به شهر خرمآباد به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش را در گلزار شهدای زادگاهش یعنی شهر خرمآباد به خاک سپردند و طبق خواستهاش دو عدد النگوی وی بهعنوان هدیه به جبهه اهدا شد
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
وقتی نزدیک ماه مبارک رمضان میشدیم، داداشحامد میومد مسجد و در تمیز کردن و نظافتِ مسجد با بچهها سهیم میشد.
پنجرههای مسجد رو با روزنامه پاک میکرد، لوسترها رو تمیز میکرد، کُل مسجد رو با دوستانش جارو میکرد و استکانها رو میشُست. آخرای ماه شعبان همیشه روزه میگرفت.
قبل رسیدن ماه مبارک با حقوق ناچیزی که از سپاه میگرفت، برای خانوادههایی که وضع مالی خوبی نداشتند ولی داداش میشناخت که اهل روزه هستند، وسایل مورد نیاز از قبیل چای، برنج، مرغ، روغن و... تهیّه میکرد و یواشکی در اختیارشون قرار میداد.
اینها رو به ما هم نگفته بود و بعد شهادتش متوجّه اینکارهاش شدیم و یهعدّه از خود این خانوادهها برامون تعریف میکردند که آقا حامد همیشه هوای خانوادهی ما رو داشت.
#شهید_حامد_جوانی
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e