eitaa logo
پرسمان اعتقادی
41.7هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
4.3هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔اگر پیامبر اسلام از گناهان معصوم است چگونه در سوره آیه 73 آمده است که پیامبر می خواست به مشرکین نزدیک شود و آنان را دوست خودش بگیرد و چیزهای دروغی را به خدا نسبت دهد که به ناگاه خدا پیامبر را از این عمل باز داشت ❕❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ «نزدیک بود آنها (با وسوسه های خود) تو را از آنچه وحی کرده ایم بفریبند، تا غیر آنرا به ما نسبت دهی، و در آن صورت تو را خود انتخاب کنند ، و اگر ما تو را ثابت قدم نمی ساختیم (و در پرتو مقام عصمت مصون از انحراف نبودی ) نزدیک بود کمی به آنها تمایل کنی ، و اگر چنین می کردی ما دو برابر مجازات (مشرکان ) در حیات دنیا، و دو برابر (مجازات آنها) را بعد از مرگ، به تو می چشانیدیم، سپس در برابر ما یاوری نمی یافتی» 🔶اسراء 73-75 ❕نقل می کنند قریش به پیامبر گفتند ما به تو اجازه نمی دهیم دست به الاسود بگذاری تا لااقل با دیده احترام به خدایان ما بنگری، پیامبر در دل گفت : خدا که می داند من از این بتها متنفرم اما چه مانعی دارد نگاهی به سوی آنها بیفکنم تا بگذارند استلام حجر الاسود کنم، آیات فوق نازل شد و پیامبر را از این کار نهی کرد. 👌 در شان دیگری آمده است ، قریش پیشنهاد کردند دست از ناسزاگوئی به خدایان ما و سبک شمردن عقلهایمان بردار، و این بردگان و افراد بی سر و پا را که بوی بد از آنها به مشام می رسد از دور خود دور کن، تا در مجلس تو حضور یابیم و به سخنانت گوش فرا دهیم. پیامبر به امید اینکه آنها مسلمان شوند در فکر بود که خواسته آنانرا (هر چند موقت ) بپذیرد که آیات فوق نازل شد و پیامبر را بر حذر داشت . 📚مجمع البیان ذیل آیات مورد بحث 👌از آنجا که این شان نزول ها با آیات مذکور تعارض دارد ، لذا قابل پذیرش نمی باشد ، توضیح اینکه؛ ❕گر چه بهانه جویان خواسته اند آیات فوق را دستاویزی برای نفی بودن پیامبران بگیرند، و بگویند طبق آیات فوق و شان نزولهائی که در رابطه با آن دیده می شود، پیامبر در برابر وسوسه های بت پرستان از خود انعطاف نشان داد، و بلافاصله از سوی خداوند مورد قرار گرفت . 👌ولی خود آیات فوق آنقدر گویا است که ما را از اقامه شواهد دیگر بر این طرز تفکر بی نیاز می سازد، زیرا دومین آیه مورد بحث با صراحت می گوید «اگر ما تو را ثابت قدم نگاه نداشته بودیم، نزدیک بود به آنها تمایل پیدا کنی » که این است تثبیت الهی که ما از آن تعبیر به (مقام عصمت ) می کنیم ، مانع این تمایل شد، نه اینکه پیامبر انعطاف نشان داده بود و خداوند او را نهی و مواخذه کرد. ❕توضیح اینکه آیه اول و دوم در حقیقت اشاره به دو حالت مختلف پیامبر است : 🔶حالت اول که حالت و انسان عادی است و در آیه نخست بیان شده ایجاب می کند که وسوسه های دشمنان در او اثر بگذارد، بخصوص اگر مصالحی ظاهرا در این انعطاف به چشم بخورد، مانند امید به اسلام سران شرک بعد از این انعطاف، و یا پیشگیری از خونریزی و درگیریهای بیشتر، و هر بشر عادی هر قدر قوی باشد احتمال تحت تاثیر واقع شدن در برابر این وسوسه ها را دارد. 👌ولی آیه دوم جنبه و عصمت الهی و لطف خاص پروردگار را بیان می کند که شامل حال پیامبران مخصوصا پیامبر اسلام در بحرانی ترین لحظات زندگی بود. 💠نتیجه اینکه : پیامبر با بشری تا لب پرتگاه قبول وسوسه های مشرکان آمد، اما تایید الهی او را حفظ کرد و نجات داد. 💠این تعبیر درست همان تعبیری است که در سوره می خوانیم که در بحرانی ترین لحظات برهان الهی به سراغ او آمد و اگر مشاهده این برهان نبود تسلیم وسوسه های فوق العاده نیرومند همسر عزیز مصر می شد «و لقد همت به و هم بها لو لا ان رای برهان ربه کذلک لنصرف عنه السوء و الفحشاء انه من عبادنا المخلصین » (سوره یوسف آیه 24). 👌به ما آیات فوق، نه تنها دلیل بر نفی عصمت نیست، بلکه یکی از آیات دال بر عصمت است چرا که مسلما این تثبیت الهی (تثبیت از نظر فکر و عواطف و تثبیت از نظر گام های عملی ) منحصر به این مورد نبوده است زیرا دلیل آن در موارد مشابه نیز وجود دارد، و به این ترتیب گواه زنده ای بر معصوم بودن پیامبران و رهبران الهی محسوب می شود. 👌و اما سومین آیه مورد بحث که می گوید «اگر تو تمایل به آنها پیدا کرده بودی، شدیدا مجازات می شدی »دلیل بر همان چیزی است که در بحثهای مربوط به عصمت پیامبران آمده است که معصوم بودن آنها جنبه ندارد، بلکه توام با یک نوع خود آگاهی است که با اختیار و آزادی اراده انجام می شود، لذا ارتکاب گناه در چنین حالتی عقلا محال نیست، بلکه عملا به خاطر آن آگاهی و ایمان خاص، وجود خارجی هرگز نخواهد یافت و اگر فرضا وجود می یافت مشمول همان کیفرها و مجازاتهای الهی بود. 📚تفسیر نمونه ج12 ص211 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
💠ادامه 👇 3⃣گاهی هم ممکن است که افراد صدقه دهنده را رعایت کرده باشند ، اما تقوای خداوند را رعایت نکرده و در کنار صدقه دادن ، تن به گناه و معصیت هم داده باشند ، اینان در عین صدقه دادن باز هم گرفتار بلا و مصیبت می شوند تا سختی که از این بلا و می کشند ، کفاره گناهانشان باشد چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ «بنده زمانی که گناه کند و کاری نکند که ( تمام ) گناهاش بخشیده شود ، خداوند او را به حزن و بیماری و مبتلا می کند تا کفاره گناهانش باشد » 📚امالی صدوق ص294 4⃣گاهی هم ممکن است افراد صدقه دهنده هم اخلاص را رعایت کرده باشند و هم تقوا را ، اما باز هم گرفتار بلا و مصیبت شوند ، بلا و مصیبت آنان از این جهت است که بلا و مصیبت برایشان بهتر و به آنان است ، خداوندی که صلاح بندگان را بهتر از خودشان می داند و آنان را دوست نیز می دارد ، این بلا و مصیبت را برایشان ایجاد می کند تا از طریق خارج نشوند . در حدیث قدسی آمده است که خداوند می فر ماید ؛ « بعضی از بندگان من افرادی هستند که اصلاح امر آنها جز به غنا و گستردگی زندگی و صحت بدن نمی شود ، از این رو امر دین آنها را به وسیله آن اصلاح می کنم ، و بعضی از بندگانم هستند که امر دین آنها جز با نیاز و و بیماری اصلاح نمی شود ، لذا امر دین آنها را با آن اصلاح می کنم و آنان را به وسیله آن می آزمایم » 📚الکافی ج2 ص 60 5⃣در مواردی هم بلا و مصیبت از باب ؛ « هر که در این بزم مقرب تر است ، جام بلا بیشترش می دهند » می باشد . بندگان صالح خداوند بیش از دیگران در معرض بلا و مصیبت هستند ، اگر چه اهل صدقه و اخلاص و تقوی هم هستند . خداوند آنان را گرفتار می کند ، تا با صبر و بردباری آنان بر ، پاداش های فراوان و بی نهایت به آنان بدهد ، در راس این دسته پیامبران و اولیاء هستند ، چنان که امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « اگر گرفتار مصیبتی در جانت یا مالت یا فرزندت شدی ، مصائب پیامبر خدا را متذکر شو زیرا هیچ یک از خلائق به مانند پیامبر اسلام گرفتار نشدند » 📚وسائل الشیعه ج3 ص267 ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « خداوند برای اولیاء و دوستانش مصائبی قرار می دهد تا به خاطر صبر در برابر آن از او پاداش بگیرند بی آنکه مرتکب شده باشند» 📚الکافی ج2 ص325 _ قرب الاسناد ص79 ❕و فرمود ؛ «شدید ترین بلاها برای انبیا است سپس کسانی که به انبیا نزدیکترند و از پی آنان می آیند سپس سایر مومنان به تناسب » 📚الکافی ج2 ص252 🔶و : «بلاهای بزرگ پاداش های بزرگ را در پی دارد وخداوند هیچ گروهی را دوست نمی‌دارد مگر آنکه آنان را گرفتار میکند» 📚الکافی،ج2 ص 252 ❕بنابراین ، حکم اولیه و آن است که صدقه دادن موجب دفع بلا می شود ، اما این حکم کلی ، همانند بسیاری دیگر از احکام کلی الهی و ، استثناءاتی دارد که ما در بالا ، به برخی از این استثنائات ، اشاره داشتیم ، این استثنائات ، همانند تبصره هایی است که در قوانین کلی بشری و مجالس قانون گذاری ، وجود دارد ، روشن است که وجود تبصره با قانون کلی ، هیچ گونه تضادی ندارد . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔میخواستم بدونم در آخرت و در برزخ و قیامت هم محرمیت و نامحرم وجود دارد به چه است ❕ 💠💠 🗯باید توجه داشت که همه چیز سرای آخرت با دنیا فرق دارد.آن جا جهان دیگری است با خاص خودش چنان که پیامبر گرامی فرمود: « مانند بهشت هیچ چشمی ندیده و به قلب هیچ خطور نکرده است» 📚 ج8 ص86 👌این تفاوت قوانین آن عالم با این جهان از روایاتی که می گوید در آنجا انسان نیاز به قضائ حاجت ندارد بلکه موارد زائد بدن به صورت بوی از انسان خارج می شود بیشتر آشکار می شود 📚 ص102 🗯بنابراین نباید توقع داشت که تمام احکامی که در دنیا بوده است در برزخ و یا در بهشت هم حاکم باشد . 👌البته برخی احکام و قوانین که حسن و قبح عقلی و حکم قطعی عقل را دارد ، در دنیا و آخرت یکسان است و تفاوتی نمی کند . 🗯مثلا دیدن خداوند است زیرا مستلزم جسمانیت و محدود بودن خداوند است چه می خواهد در دنیا باشد و چه در برزخ و چه در سرای آخرت در هر حالتی خداوند نمی شود . 👌و یا در رابطه با حجاب داشتن در برزخ و بهشت می توان بیان داشت که از آنجا که پوشش بدن از نظر عقلی امری ممدوح است و نوعی کمال برای انسان محسوب می شود می توان گفت در بهشت هم وجود دارد ولی نحوه و حدود آن برای ما مشخص نیست .برای نمونه و تایید این که حجاب در بهشت نیز نوعی کمال محسوب می شود می توان به این ایه استناد جست که خداوند در مدح های بهشتی می فرماید: « بهشت دارای زنان بهشتی است که در سراپرده های خود » 📓 72 🔶در رابطه با احکام محرم و نامحرم در برزخ و بهشت هم می توان همین نکته را بیان کرد که این احکام ریشه در حکم عقلی و حسن و قبح دارد و احکام عقلی در هیچ حالتی تغییر نمی کند . 👌بر پایه همین حکم است که خداوند در وصف بهشتیان می فرماید ؛ « آنها را با حور العین می کنیم » 🔷 54 👌در حالی که اگر همه در بهشت محرم بودند ، نیازی به تزویج نبود و همه بر هر کسی که می خواستند وارد می شدند و می بردند. ❕و یا در وصف بهشتی می فرماید ؛ « در باغ های بهشتی زنانی هستند که جز به همسرانشان عشق نمی ورزند » 🗯 56 👌در حالی که اگر در بهشت همه به هم محرم بودند و روابط آزاد بود ، یک همسر بهشتی باید به همه عشق می ورزید و با ارتباط می گرفت . 👌از امام علیه السلام سوال شد که اگر مرد مومنی با همسر دنیوی اش هر دو بهشتی شدند ، آیا در آخرت هم به تزویج یکدیگر هستند ؟ 🔷امام پاسخ داد که هر کدام از آن دو که مقامش بالاتر باشد مخیر میشود که یا با همسر دنیوی اش باشد یا همسر دیگری انتخاب کند . 📚 ج8 ص106 ❕اگر در بهشت همه با هم محرم بودند و محدودیتی نبود ، نیاز به انتخاب همسر و مخیر بودن و ...نبود و همگان کاملا بودند . 🗯در این جا پاسخ دیگری نیز است و آن اینکه ؛ 🔴درجات و مقامات بهشتیان متفاوت است . در آنجا هر کس بر اساس اعمال خودش در بهشتی اختصاص خود قرار دارد و یک بهشت نیست که همگان در آنجا جمع شده باشند و بحث و نامحرم پیش بیاید . 🔷امام علیه السلام فرمود ؛ « نگویید بهشت یکی است ( بلکه برای هر کس بهشتی است ) و نگویید درجه واحدی است چرا که خداوند فرموده است درجاتی است بعضی بالاتر از دیگری و این به خاطر تفاوت اعمال آنهاست ، دو وارد بهشت می شوند اما مقام یکی از دیگری بالاتر است ، و او می خواهد این دیگری را دیدار کند ، آن که بالاتر است می تواند از بهشت خود پایین بیاید ،( و دیگری را ببیند ) اما آنکه پایین تر است نمی تواند بالا برود ( و وارد بهشت دیگری شود ) زیرا به آن مکان نمی رسد البته اگر دوست داشتند و خواستند همدیگر را دیدار کنند روی تخت ها دیدار می کنند » 📚 ج9 ص318 👌پیامبر نیز فرمود ؛ « در بهشت صد درجه است ، که فاصله هر درجه با دیگری به اندازه فاصله آسمان و زمین است و فردوس آنها است » 📚 ج8 ص89 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔اگر پیامبر اسلام از گناهان معصوم است چگونه در سوره آیه 73 آمده است که پیامبر می خواست به مشرکین نزدیک شود و آنان را دوست خودش بگیرد و چیزهای دروغی را به خدا نسبت دهد که به ناگاه خدا پیامبر را از این عمل باز داشت ❕❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ «نزدیک بود آنها (با وسوسه های خود) تو را از آنچه وحی کرده ایم بفریبند، تا غیر آنرا به ما نسبت دهی، و در آن صورت تو را خود انتخاب کنند ، و اگر ما تو را ثابت قدم نمی ساختیم (و در پرتو مقام عصمت مصون از انحراف نبودی ) نزدیک بود کمی به آنها تمایل کنی ، و اگر چنین می کردی ما دو برابر مجازات (مشرکان ) در حیات دنیا، و دو برابر (مجازات آنها) را بعد از مرگ، به تو می چشانیدیم، سپس در برابر ما یاوری نمی یافتی» 🔶اسراء 73-75 ❕نقل می کنند قریش به پیامبر گفتند ما به تو اجازه نمی دهیم دست به الاسود بگذاری تا لااقل با دیده احترام به خدایان ما بنگری، پیامبر در دل گفت : خدا که می داند من از این بتها متنفرم اما چه مانعی دارد نگاهی به سوی آنها بیفکنم تا بگذارند استلام حجر الاسود کنم، آیات فوق نازل شد و پیامبر را از این کار نهی کرد. 👌 در شان دیگری آمده است ، قریش پیشنهاد کردند دست از ناسزاگوئی به خدایان ما و سبک شمردن عقلهایمان بردار، و این بردگان و افراد بی سر و پا را که بوی بد از آنها به مشام می رسد از دور خود دور کن، تا در مجلس تو حضور یابیم و به سخنانت گوش فرا دهیم. پیامبر به امید اینکه آنها مسلمان شوند در فکر بود که خواسته آنانرا (هر چند موقت ) بپذیرد که آیات فوق نازل شد و پیامبر را بر حذر داشت . 📚مجمع البیان ذیل آیات مورد بحث 👌از آنجا که این شان نزول ها با آیات مذکور تعارض دارد ، لذا قابل پذیرش نمی باشد ، توضیح اینکه؛ ❕گر چه بهانه جویان خواسته اند آیات فوق را دستاویزی برای نفی بودن پیامبران بگیرند، و بگویند طبق آیات فوق و شان نزولهائی که در رابطه با آن دیده می شود، پیامبر در برابر وسوسه های بت پرستان از خود انعطاف نشان داد، و بلافاصله از سوی خداوند مورد قرار گرفت . 👌ولی خود آیات فوق آنقدر گویا است که ما را از اقامه شواهد دیگر بر این طرز تفکر بی نیاز می سازد، زیرا دومین آیه مورد بحث با صراحت می گوید «اگر ما تو را ثابت قدم نگاه نداشته بودیم، نزدیک بود به آنها تمایل پیدا کنی » که این است تثبیت الهی که ما از آن تعبیر به (مقام عصمت ) می کنیم ، مانع این تمایل شد، نه اینکه پیامبر انعطاف نشان داده بود و خداوند او را نهی و مواخذه کرد. ❕توضیح اینکه آیه اول و دوم در حقیقت اشاره به دو حالت مختلف پیامبر است : 🔶حالت اول که حالت و انسان عادی است و در آیه نخست بیان شده ایجاب می کند که وسوسه های دشمنان در او اثر بگذارد، بخصوص اگر مصالحی ظاهرا در این انعطاف به چشم بخورد، مانند امید به اسلام سران شرک بعد از این انعطاف، و یا پیشگیری از خونریزی و درگیریهای بیشتر، و هر بشر عادی هر قدر قوی باشد احتمال تحت تاثیر واقع شدن در برابر این وسوسه ها را دارد. 👌ولی آیه دوم جنبه و عصمت الهی و لطف خاص پروردگار را بیان می کند که شامل حال پیامبران مخصوصا پیامبر اسلام در بحرانی ترین لحظات زندگی بود. 💠نتیجه اینکه : پیامبر با بشری تا لب پرتگاه قبول وسوسه های مشرکان آمد، اما تایید الهی او را حفظ کرد و نجات داد. 💠این تعبیر درست همان تعبیری است که در سوره می خوانیم که در بحرانی ترین لحظات برهان الهی به سراغ او آمد و اگر مشاهده این برهان نبود تسلیم وسوسه های فوق العاده نیرومند همسر عزیز مصر می شد «و لقد همت به و هم بها لو لا ان رای برهان ربه کذلک لنصرف عنه السوء و الفحشاء انه من عبادنا المخلصین » (سوره یوسف آیه 24). 👌به ما آیات فوق، نه تنها دلیل بر نفی عصمت نیست، بلکه یکی از آیات دال بر عصمت است چرا که مسلما این تثبیت الهی (تثبیت از نظر فکر و عواطف و تثبیت از نظر گام های عملی ) منحصر به این مورد نبوده است زیرا دلیل آن در موارد مشابه نیز وجود دارد، و به این ترتیب گواه زنده ای بر معصوم بودن پیامبران و رهبران الهی محسوب می شود. 👌و اما سومین آیه مورد بحث که می گوید «اگر تو تمایل به آنها پیدا کرده بودی، شدیدا مجازات می شدی »دلیل بر همان چیزی است که در بحثهای مربوط به عصمت پیامبران آمده است که معصوم بودن آنها جنبه ندارد، بلکه توام با یک نوع خود آگاهی است که با اختیار و آزادی اراده انجام می شود، لذا ارتکاب گناه در چنین حالتی عقلا محال نیست، بلکه عملا به خاطر آن آگاهی و ایمان خاص، وجود خارجی هرگز نخواهد یافت و اگر فرضا وجود می یافت مشمول همان کیفرها و مجازاتهای الهی بود. 📚تفسیر نمونه ج12 ص211 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔میخواستم بدونم در آخرت و در برزخ و قیامت هم محرمیت و نامحرم وجود دارد به چه است ❕ 💠💠 🗯باید توجه داشت که همه چیز سرای آخرت با دنیا فرق دارد.آن جا جهان دیگری است با خاص خودش چنان که پیامبر گرامی فرمود: « مانند بهشت هیچ چشمی ندیده و به قلب هیچ خطور نکرده است» 📚 ج8 ص86 👌این تفاوت قوانین آن عالم با این جهان از روایاتی که می گوید در آنجا انسان نیاز به قضائ حاجت ندارد بلکه موارد زائد بدن به صورت بوی از انسان خارج می شود بیشتر آشکار می شود 📚 ص102 🗯بنابراین نباید توقع داشت که تمام احکامی که در دنیا بوده است در برزخ و یا در بهشت هم حاکم باشد . 👌البته برخی احکام و قوانین که حسن و قبح عقلی و حکم قطعی عقل را دارد ، در دنیا و آخرت یکسان است و تفاوتی نمی کند . 🗯مثلا دیدن خداوند است زیرا مستلزم جسمانیت و محدود بودن خداوند است چه می خواهد در دنیا باشد و چه در برزخ و چه در سرای آخرت در هر حالتی خداوند نمی شود . 👌و یا در رابطه با حجاب داشتن در برزخ و بهشت می توان بیان داشت که از آنجا که پوشش بدن از نظر عقلی امری ممدوح است و نوعی کمال برای انسان محسوب می شود می توان گفت در بهشت هم وجود دارد ولی نحوه و حدود آن برای ما مشخص نیست .برای نمونه و تایید این که حجاب در بهشت نیز نوعی کمال محسوب می شود می توان به این ایه استناد جست که خداوند در مدح های بهشتی می فرماید: « بهشت دارای زنان بهشتی است که در سراپرده های خود » 📓 72 🔶در رابطه با احکام محرم و نامحرم در برزخ و بهشت هم می توان همین نکته را بیان کرد که این احکام ریشه در حکم عقلی و حسن و قبح دارد و احکام عقلی در هیچ حالتی تغییر نمی کند . 👌بر پایه همین حکم است که خداوند در وصف بهشتیان می فرماید ؛ « آنها را با حور العین می کنیم » 🔷 54 👌در حالی که اگر همه در بهشت محرم بودند ، نیازی به تزویج نبود و همه بر هر کسی که می خواستند وارد می شدند و می بردند. ❕و یا در وصف بهشتی می فرماید ؛ « در باغ های بهشتی زنانی هستند که جز به همسرانشان عشق نمی ورزند » 🗯 56 👌در حالی که اگر در بهشت همه به هم محرم بودند و روابط آزاد بود ، یک همسر بهشتی باید به همه عشق می ورزید و با ارتباط می گرفت . 👌از امام علیه السلام سوال شد که اگر مرد مومنی با همسر دنیوی اش هر دو بهشتی شدند ، آیا در آخرت هم به تزویج یکدیگر هستند ؟ 🔷امام پاسخ داد که هر کدام از آن دو که مقامش بالاتر باشد مخیر میشود که یا با همسر دنیوی اش باشد یا همسر دیگری انتخاب کند . 📚 ج8 ص106 ❕اگر در بهشت همه با هم محرم بودند و محدودیتی نبود ، نیاز به انتخاب همسر و مخیر بودن و ...نبود و همگان کاملا بودند . 🗯در این جا پاسخ دیگری نیز است و آن اینکه ؛ 🔴درجات و مقامات بهشتیان متفاوت است . در آنجا هر کس بر اساس اعمال خودش در بهشتی اختصاص خود قرار دارد و یک بهشت نیست که همگان در آنجا جمع شده باشند و بحث و نامحرم پیش بیاید . 🔷امام علیه السلام فرمود ؛ « نگویید بهشت یکی است ( بلکه برای هر کس بهشتی است ) و نگویید درجه واحدی است چرا که خداوند فرموده است درجاتی است بعضی بالاتر از دیگری و این به خاطر تفاوت اعمال آنهاست ، دو وارد بهشت می شوند اما مقام یکی از دیگری بالاتر است ، و او می خواهد این دیگری را دیدار کند ، آن که بالاتر است می تواند از بهشت خود پایین بیاید ،( و دیگری را ببیند ) اما آنکه پایین تر است نمی تواند بالا برود ( و وارد بهشت دیگری شود ) زیرا به آن مکان نمی رسد البته اگر دوست داشتند و خواستند همدیگر را دیدار کنند روی تخت ها دیدار می کنند » 📚 ج9 ص318 👌پیامبر نیز فرمود ؛ « در بهشت صد درجه است ، که فاصله هر درجه با دیگری به اندازه فاصله آسمان و زمین است و فردوس آنها است » 📚 ج8 ص89 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔شما که از مجالس عید الزهراء و این قضیایای جانبی آن طرفداری می کنید آیا نمی دانید که همه ساله چقدر شیعه به خاطر این مجالس کشته می شوند ❗️❗️ 💠💠 👌نخست باید ببینیم که نظر اهل سنت ، نسبت به کسانی که خلفای آنها را مورد علنی قرار می دهند چیست ؟ ❕ از بزرگان اهل سنت می نویسد ؛ « کسی که کوچکترین اهانتی به صحابه بکند یا آنها را مورد دشنام قرار دهد ، از دین و ملت اسلام خارج شده است » 📚الکبائر ج1 ص237 👌یحیی بن معین از استوانه های علمی اهل سنت می نویسد ؛ « کسی که عثمان ، طلحه یا یکی از صحابه پیامبر را فحش و دهد ، دجال است ، لعنت خدا و ملائکه و تمام مردم بر او باد » 📚تهذیب التهذیب ج1 ص447 👌سرخسی از فقهای مشهور حنفیه می نویسد ؛ « هر کس به یکی از صحابه اشکال بگیرد کافر است و اگر توبه نکند از اسلام بیرون رفته و چاره او است » 📚اصول السرخسی ج2 ص134 ❕ابن حزم می نویسد ؛ « مالک بن انس گفته کسی که به عایشه دهد کشته می شود » 📚المحلی ج11 ص414 ❕همواره دشمنان تشیع ، شیعه را به جرم لعنت صحابه مورد کشتار قرار می دادند . 👌ابن می نویسد ؛ « از حوادث سال 407 هجری کشتن شیعیان در آفریقا بود ، هر چه از شیعیان باقی مانده بود تحت تعقیب قرار گرفته و کشته شدند ...به این جرم که آنان رافضی بوده و به ابوبکر و عمر دشنام می دادند ...به همین علت مردم بر آنان شوریده ، فتنه ای به پا کرده و آنان را به غارت اموال کشتند » 📚الکامل فی التاریخ ج8 ص114 ❕امروزه نیز به شاهدیم که چگونه وهابیت و داعش و طالبان و سایر گروه های تروریستی ، شیعیان را به جرم لعن صحابه مورد کشتار قرار می دهند تا جایی که تفکر آنها چنین می دهد ؛ « هر کس که یک شیعه را بکشد ، بهشت بر او واجب می شود ... زنان آنان را می توان به گرفت ...» 📚العقود الدریه فی تنقیح الفتاوی الحامدیه ص102 ❕با این وجود آیا عقل اجازه می دهد که انسان با لعن علنی نسبت به صحابه و مقدسات اهل سنت ، خود و سایر شیعیان را در معرض هلاکت و نابودی قرار دهد ؟ آیا نباید برای حفظ جان کرد و از لعن علنی در مقابل مخالفان پرهیز کرد . 👌امام علیه السلام فرمود: «نه دهم دین تقیه است و کسی که تقیه نمی کند دین ندارد» 📚الکافی ج2 ص217 🔷امام کاظم علیه السلام فرمود: «تقیه دین من و دین پدران من می باشد و کسی که نمی کند ایمان ندارد» 📚وسائل الشیعه ج16 ص204 👌امامان علیهم السلام نیز شیعیان را از لعن و علنی نسبت به مقدسات اهل سنت منع می کردند . ❕امام رضا علیه السلام فرمود: «مخالفان ما اخباری در فضایل ما جعل کرده اند وآنان را بر سه قسم قرار داده اند یک قسم غلو در حق ما است،یک قسم کوتاهی در بیان مقامات ما است ویک قسم آن است که روایاتی جعل کرده اند که ما درآن روایات از دشمنانمان مذمت می کنیم وصراحتا از آنان نام می بریم.... زمانی که مردم ( مخالفان ) این را ببینند آنان هم از ما و بدگویی می کنند» 📚عیون اخبار الرضا،ج1 ص304 👌شیخ صدوق روایت می کند: «به امام صادق علیه السلام گفته شد ای فرزند رسول الله ما مردی را می بینیم که در مسجد صراحتا از دشمنان شما نام می برد و آنان را سب و دشنام می دهد . امام علیه السلام فرمود: «چرا چنین می کند خدا او را کند ما را در معرض اذیت وآزار قرار میدهد» 📚الاعتقادات ، صدوق ص107 ❕آری ما می گوییم شکی در جواز و استحباب لعن و بیزاری جستن از دشمنان اهل بیت علیهم السلام نمی باشد چنان که شده است ؛ 💠« امام صادق در پایان نمازهای واجب همواره چهار نفر از مردان و چهار نفر از زنان را لعن می کرد و از آنان نام می برد ، چهار مرد ، فلانی ، و فلانی و فلانی و معاویه بودند و چهار زن ، فلانه و فلانه و هند و ام الحکم خواهر معاویه بودند » 📚الکافی ج3 ص342 📚وسائل الشیعه ج6 ص462 ❕اما بر اساس ادله فوق الذکر باید این لعن را اختصاص به یا و مجالسی قرار داد که مخالفان از آن مطلع نشوند . ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁