eitaa logo
پرسمان اعتقادی
42هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
4.7هزار ویدیو
70 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔این قضیه خراب کردن مسجد توسط پیامبر اسلام چیه ❗️کانالی ضد دین می گفت خراب کردن مسجد رو از پیامبر اسلام یاد گرفته ❕ 💠💠 👌مسجدی که توسط پیامبر گرامی اسلام مورد تخریب قرار گرفت مسجد نام داشت که جریان آن به این شکل است ؛ ❕در شبه جزيره عربستان، مدينه و نجران دو نقطه وسيع و مركزى بزرگ براى اهل كتاب بود. از اين رو گروهى از عرب ‏هاى اوس و خزرج به آيين يهود و مسيح گرويده و آن‏ها شده بودند. 👌 «ابو عامر» پدر «حنظله» شهيد معروف غزوه «احد» گويا در دوران جاهليت تمايلاتى شديد به آيين مسيح پيدا كرده و در سلك راهبان درآمده بود. هنگامى كه ستاره اسلام از افق مدينه طلوع و اقليت‏هاى مذهبى را در خود هضم كرد؛ «ابو عامر» از اين جريان بسيار شد و با منافقان «اوس» و «خزرج» همكارى صميمانه‏ اى آغاز نمود. پيامبر از نقشه‏ هاى تخريبى وى آگاه گرديد و خواست او را دست‏گير كند. 👌او از مدينه به مكه و از آن‏جا به طائف و پس از سقوط طائف به شام گريخت. وى از آن‏جا شبكه جاسوسى حزب منافقان را رهبرى كرد. ❕او در يكى از نامه ‏هاى خود به چنين نوشت ؛ «در دهكده قبا مسجدى در برابر مسلمانان بسازيد و در مواقع نماز در آن‏جا گرد آييد. به بهانه اداى فريضه، درباره موضوعات مربوط به اسلام و مسلمانان و نحوه اجراى نقشه ‏هاى حزبى به بحث و گفت‏وگو بپردازيد » ❕ «ابو عامر» بسان دشمنان امروز اسلام، احساس كرده بود كه در كشورى كه دين رواج كامل دارد، بهترين وسيله براى هدم و قلع آن، همان استفاده از نام دين است و از نام دين بيش از هر عامل ديگر مى‏ توان بر ضرر آن استفاده كرد.او مى ‏دانست كه پيامبر به هيچ به حزب منافق اجازه نخواهد دارد، مركزى براى خود بسازند؛ مگر در صورتى كه به آن مركز رنگ مذهبى بدهند و تحت عنوان مسجد و ساختن معبد، محفلى براى خود بسازند. ❕هنگامى كه پيامبر عازم تبوك بود، نمايندگان حزب نفاق خدمت پيامبر رسيدند و به بهانه اين‏كه پيران و بيماران آنان در شب‏هاى تار و بارانى، نمى ‏توانند مسافت ميان خانه ‏ها و «قبا» را طى كنند، از او خواستند كه اجازه دهد آنان در محله خود مسجدى بسازند. پيامبر در تأييد و ردّ پرسش آنان پاسخى نگفت و تصميم نهايى را پس از مراجعت از سفر موكول كرد. 📚مغازی واحدی ج 3 ص 1046 👌حزب نفاق در غياب پيامبر، محلى را در نظر گرفتند و با شتاب هرچه تمام‏ تر، ساختمان آن را به نام مسجد به پايان رسانيدند. روزى كه پيامبر به مدينه بازگشت، از حضرتش خواستند كه اين پرستش‏گاه را با خواندن چند ركعت نماز بگشايد. در اين لحظه، وحى نازل گرديد و پيامبر را از جريان آگاه ساخت و آن‏جا را مسجد «ضرار» خواند كه براى دسته ‏بندى‏ه اى سياسى و ايجاد تفرقه در ميان مسلمانان ساخته شده بود. ( توبه 107_108) 👌پيامبر دستور داد كه ساختمان مسجد «ضرار» را با خاك يكسان كنند و تيرهاى آن‏جا را بسوزانند و براى مدتى مركز زباله باشد. 📚سیره ابن هشام ج 2 ص 530 _ بحار الانوار ج 20 ص 353 👌ويران كردن مسجد «ضرار» شكننده‏ اى بود كه بر فرق حزب نفاق وارد شد. از آن به بعد، رشته حزب از هم گسست و يگانه حامى آنان «عبد اللّه بن ابى» دو ماه پس از جنگ تبوك درگذشت. 📚فروغ ابدیت ص 884 ❕يك اصل اساسى در اسلام اين است كه بايد قبل از همه چيز نيات بررسى شود و ارزش هر عمل بستگى به آن دارد، نه به ظاهر آن، گر چه نيت يك امر باطنى است، اما ممكن نيست كسى نيتى در دل داشته باشد، اثر آن در گوشه و كنار عملش ظاهر نشود، هر چند در پرده ‏پوشى فوق العاده استاد و ماهر باشد. 👌و از اينجا جواب اين روشن مى‏ شود كه چرا پيامبر با آن عظمت مقام دستور داد مسجد يعنى خانه خدا را آتش بزنند، و مسجدى كه يك ريگ آن را نمى‏ توان بيرون برد ويران سازند، و مكانى را كه اگر آلوده شود بايد فورا تطهير كنند مزبله گاه شهر سازند . ❕ پاسخ همه اين سؤالها يك است و آن اينكه مسجد ضرار مسجد نبود در واقع بتخانه بود، مكان مقدس نبود كانون تفرقه و نفاق بود، خانه خدا نبود بلكه خانه شيطان بود، و هرگز اسم و عنوان ظاهرى و ماسك‏ها، واقعيت چيزى را دگرگون نمى‏ سازد، اين بود درس بزرگى كه داستان مسجد ضرار به همه مسلمانان براى همه اعصار و قرون داد . 📚تفسیر نمونه ج 8 ص 145 ❕ بنا براین روشن می شود که خراب کردن کانونی شیطانی توسط پیامبر با خراب کردن مساجدی که نماد حق و هستند توسط داعش ، اختلافی ماهوی دارد و جز ضد دینان بی اندیشه کسی بر این مساله خرده نمی گیرد و این دو را با هم مقایسه نمی کند . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔اخیرا شبهاتی مطرح می شود که چرا خداوند یهودیان گرسنه و بخت برگشته را به خاطر در روز شنبه تبدیل به بوزینه می کند اما با ظالمین و متجاوزین که هزاران انسان را به خاک و خون می کشند کاری ندارد ❗️آیا این خداوند است ❕ 💠💠 👌خداوند در مورد مسخ شدن که حرمت روز شنبه را نگه نداشتند می فرماید ؛ « بطور قطع حال كسانى را از شما كه در روز شنبه نافرمانى و گناه كردند دانستيد، ما به آنها گفتيم بصورت بوزينه‏ هاى طرد شده‏ اى در آئيد ، ما اين جريان را مجازات و درس عبرتى براى مردم آن زمان و كسانى كه بعد از آنان آمدند، و هم پند و اندرزى براى پرهيزكاران قرار داديم » ( بقره 65_66) ❕خداوند به دستور داده بود، روز شنبه را تعطيل كنند، گروهى از آنان كه در كنار دريا مى ‏زيستند به عنوان آزمايش دستور يافتند از دريا در آن روز ماهى نگيرند، ولى از قضا روزهاى شنبه كه مى‏ شد، ماهيان فراوانى بر صفحه آب ظاهر مى ‏شدند، آنها به فكر حيله ‏گرى افتادند و با يك نوع كلاه شرعى روز شنبه از آب ماهى گرفتند، خداوند آنان را به جرم اين نافرمانى مجازات كرد و چهره‏ شان را از صورت انسان به دگرگون ساخت . 📚تفسیر نمونه ج 1 ص 297 👌درست است كه ماهى گرفتن از دريا براى ساحل‏ن شينان كار خلافى نيست گاهى ممكن است خداوند براى امتحان و آزمايش، جمعيتى را موقتا از اين موضوع نهى كند، تا مقدار فداكارى آنها روشن شود، و اين يكى از اشكال امتحان خداوند است به علاوه روز در آئين يهود، روز مقدسى بود و دستور داشتند براى احترام آن روز و رسيدن به عبادت و برنامه ‏هاى مذهبى دست از كسب و كار بكشند، ولى ساحل‏ نشينان همه اين مسائل را ناديده گرفتند و آن چنان مجازات شدند كه زندگينامه آنها درس عبرتى براى آيندگان شد. 📚همان مدرک ج 6 ص 428 ❕نافرمانی و عناد و دشمنی یهودیان با خداوند تا جایی پیش رفت که امام سجاد علیه السلام فرمود ؛ « خداوند و پیامبرانش آنها را از ماهیگیری در روز شنبه نهی کردند ، اما آنان به حیله ای تمسک جستند تا خدا را برای خود حلال کنند » 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج 1 ص 233 👌بی شک کسانی که در عین دیدن قدرت خداوند و معجزات پیامبرانش و حتی ایمان آوردن به آنها ، دست به دشمنی و عناد و سرکشی با حق و حقیقت بزنند شایسته شدیدترین هستند ، لذا در روایتی امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « خداوند بر آنان غضب کرد در حالی که آنان به خداوند رحمان شرک نورزیدند و در حقانیت شریعت موسی نداشتند ( بلکه به خاطر عناد و دشمنی عمدی آنها با دستورات خداوند گرفتار عذاب شدند )» 📚الکافی ج 2 ص 28 👌بنابر این روشن می شود که خداوند بنی اسرائیل را به صرف ماهیگیری در روز شنبه مجازات نکرد ،بلکه به خاطر دشمنی و عداوت عمدی و سرکشی و نافرمانی و با حق و حقیقت آن هم بعد از ایمان به شریعت ، گرفتار عذاب خود کرد . ❔حال سوال اینجاست که چرا خداوند در زمان ما و کفار را که به مراتب اعمال زشت آنها قبیح تر از عمل بنی اسرائیل است ، گرفتار مجازات و مسخ خود نمی کند ❗️ 👌پاسخ است ، زیرا اگر چه امروزه ظالمینی هستند که گناهانی بس بزرگتر از ماهی گیری در روز شنبه انجام می دهند ، اما خداوند به آنان مهلت می دهد و آنان را گرفتار عذاب خود نمی کند زیرا هنوز حجت بر آنان تمام نشده است . بسیاری از این ظالمین از روی جهل و نادانی دست به اقدامات می زنند و دعوت خداوند و حقانیت شریعت او ، خوب برای آنها تبیین نشده است ،به خلاف بنی اسرائیل که پس از اعتراف به دستورات خداوند از روی عناد و سرکشی دست به مخالفت زدند . 👌خداوند می فرماید ؛ « مجازات نخواهیم کرد مگر آنکه پیامبری کنیم ( و اتمام حجت کنیم)» (اسراء 15 ) 👌و می فرماید ؛ « هیچ شهری را هلاک نکردیم مگر آنکه برای آن دهندگانی بود» 🔷شعراء 208 👌ادامه 👇👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠ادامه 👇 ❕البته انکار نمی کنیم که ظالمینی نیز هستند که پس از اتمام حجت از روی عناد و دست به اقدامات خرابکارانه می زنند ، اما خداوند به خاطر حکمت ها و در دنیا به آنها فرصت می دهد ، چنان که در روایتی امام سجاد علیه السلام فرمود ؛ « خداوند بنی اسرائیل را به خاطر ماهیگیری در روز شنبه مسخ نمود ، پس چگونه است حال کسانی که ( گناهی بزرگتر انجام می دهند ) و اولاد رسول خدا را کشته و حرمتش را می کنند ؟ خداوند در دنیا آنها را مسخ نمی کند اما عذابی چند برابر عذاب مسخ ، در آخرت برای آنها آماده کرده است . ❕از امام علیه السلام سوال کردند که برخی از دشمنان به ما می گویند قتل امام حسین گناهش از گناه در روز شنبه بزرگتر است ، چرا خدا قاتلین حسین را مسخ نکرد همانند آنچه با بنی اسرائیل کرد ❔ 👌امام علیه السلام پاسخ داد ؛ « به آنها بگویبد گناه بزرگتر از گناه کافرانی است که ابلیس آنها را گمراه می کند ، اما خداوند از کافرین گروه هایی را چون قوم نوح و فرعون و ...هلاک می کند اما ابلیس را نکرد ❔در حالی که او سزاوارتر به هلاکت است . چرا خداوند کافرینی که گناهشان از ابلیس کمتر است را هلاک می کند اما با ابلیس کاری ندارد ؟ 👌بدانید که خداوند است و کارهایش از روی حکمت است ، چه کسانی که هلاک شدند از روی حکمت هلاک شدند و چه آنانی که هلاک نشدند . اگر بنی اسرائیل مسخ شدند از روی حکمت بوده و اگر قاتلین حسین نشدند آن هم از روی حکمت بوده است » 📚بحار الانوار ج 45 ص 295 ❕تکامل انسانی چیزی نیست که بتوان آن را به اجبار آفرید بلکه راه طولانی و درازی است که باید با پای خود آن را طی کنند و با اراده و تصمیم و افعال اختیاری خویش طرح آن را بریزند.آیا اگر از کسی به اجبار و با زور سر نیزه مبلغ هنگفتی برای ساختن یک بیمارستان بگیرند این عمل هیچ اثر اخلاقی و تکامل روحی برای او دارد؟ مسلما خیر اما اگر به اراده و میل خویش حتی یک ریال به چنین هدف کمک کند به همان نسبت راه کمال اخلاقی را پیموده است 👌 اساس زندگی بشر بر آزادی اراده است تا همگی آزمایش شوند نه اجبار و اکراه و گرنه صورت نخواهد گرفت .اگر ظالمین ببینند که هر ظلمی می کنند سریع عذاب و مسخ شده و تبدیل به حیوانات می شوند دیگر کسی جرات کردن را به خود نمی دهد و همگان بالاجبار مسیر صلاح را در پیش می گیرند که روشن است که این هدایت اجباری فایده ای ندارد زیرا تکامل است که ارزشمند است. ❕البته این سخن مانع از آن نیست که ظالمین به گونه ای عذاب شوند که با تکامل اختیاری سایرین منافاتی نداشته باشد ‌ ، چنان که در روایات ما بیان شده است که خداوند از طریق زلزله ، سیل ، خشکسالی ، بیماری های مختلف ، و سایر پدیده های طبیعی ، گرانی ، زمامداران ظالم و... افراد سرکش و ظالم را در دنیا می کند. 📚بحار الانوار ج70 ص366 باب138 👌اما متاسفانه امروزه با کشف علت های طبیعی و حمل این حوادث بر اتفاقات طبیعی عالم بسیاری از مردم از متذکر شدن به این حوادث غافل هستند و بدون پند گرفتن به مسیر خود ادامه می دهند اما همین حوادث اگر در امت های گذشته اتفاق می افتاد دلیل روشنی بر و هلاکت آنان تلقی می شد . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔من در گروهی روانشناس قراردارم که بااستنادهای علمی وروانشناسی خود شبهاتی وارد کرده که پیامبر بخاطر انسان بودنش دارای اشتباه است و او وحی را با زبان انسانی دریافت می کند که طبیعتا از ورود خطاهای انسانی در دریافت وحی گریزی نیست چرا که خطا همزاد انسان است ❕ 💠💠 👌اگر چه خطا کردن از ویژگیهای انسانها تلقی میشود و آن ها از خطا کردن مصون نیستند ،اما هدایتگران الهی و انبیاء خداوند به توفیق و عنایت الهی از خطا کردن مصون هستند و هیچگاه دچار خطا و اشتباه چه در دریافت وحی و چه در ابلاغ وحی و ...نمی شوند . 1⃣دلیل عقلی بر این مساله می گوید هدف از بعثت پيامبران هدايت نوع بشر در سايه دستورات الهى است؛ اين هدف در صورتى تأمين مى‏ شود كه هيچ‏گونه شك و ترديدى براى مردم نسبت به سخنان و تعليمات آنها نباشد، به گونه‏ اى كه سخن آنها را سخن خدا بدانند، و تعليمات آنها را تعليمات الهى، تا از جان و دل آنها را بپذيرند، و صد درصد در برابر آن تسليم باشند، و به آن اعتماد كنند. 👌بديهى است اگر آنها از گناه و خطا معصوم نباشند احتمال دروغ و تحريف حقايق، و خطا و اشتباه، در كلمات آنها راه پيدا كند، سخنان آنها قابل اعتماد نخواهد بود؛ حتى اگر آنها آدم‏هاى خوبى باشند؛ زيرا منهاى مقام عصمت، باز اين احتمال وجود دارد كه روزى پاى آنها در برابر مظاهر فريبنده مادى بلغزد، و يا بدون قصد و غرضى گرفتار خطا و اشتباه شوند. ❕اين احتمال هميشه خاطر پيروان آنان را مشّوش مى‏ سازد، و مايه نگرانى و ترديد خواهد بود. به علاوه مسأله اتمام حجت نيز حاصل نمى‏ شود؛ زيرا هميشه بهانه‏ اى در دست مخالفان خواهد بود كه عدم پيروزى از تعليمات پيامبر به خاطر احتمال دروغ و كذب و يا خطا و اشتباه بوده است. كوتاه سخن اين‏كه سرمايه اصلى نبوت، جلب اعتماد تشنگان حقيقت است، و اين معنا بدون «مقام عصمت و مصونيت از گناه و خطا» امكان‏ پذير نيست. 📚پیام قرآن ج 7 ص 181 2⃣عصمت در دریافت و تبلیغ وحی پیامبران مورد تاکید قرآن قرار گرفته است و می فرماید ؛ « خدا آگاه از غیب است کسی را بر غیب خود مطلع نمی سازد. مگر آن کس که او را برگزیند، یعنی پیامبران. در این صورت خدا محافظان و مراقبانی از پیش رو و پشت سر آن رسولان قرار می‌دهد. تا خدا بداند (تحقق پذیرد) که رسولان، رسالت‌های پروردگار خود را به خوبی ابلاغ کرده اند، و او بر آنچه که نزد رسولان است احاطه داشت و همه چیز را به خوبی شمرده است». 🔰جن 28 ❕از این آیه مصونیت پیامبران در مسائل مربوط به وحی وابلاغ دین اعم از تلقی، نگهداری و ابلاغ کاملاً استفاده می‌شود، زیرا جمله ( مراقبينى از پيش رو و پشت سر براى آنها قرار مى‏ دهد ) گواه بر این است که خدا مراقبان و محافظانی را از همه جانب بر پیامبران تعیین کرده است و این تعبیر کنایه از آن است که پیامبران از همه جوانب تحت کنترل و مراقبت راصدان و مراقبان الهی می‌باشند و نتیجه این رصدها و مراقبت‌ها آن است که از نفوذ عوامل مخرب به قلب پیامبران الهی جلوگیری می‌شود، نه شیاطین در آن نفوذ می‌کنند و نه پیامبران آن را فراموش می‌نمایند. ❕با توجه به مضمون این آیه می‌توان گفت که رسولان الهی در مسائل مربوط به غیب و وحی، پیوسته مورد مراقبت فرشتگان الهی بوده تا رسالتی را که بر دوش گرفته اند به خوبی انجام دهند و این تعبیر دیگری از مصونیت آنان در تلقی وحی و حفظ و ابلاغ آن است، زیرا اگر خللی در این مراحل رخ دهد، هرگز رسالت الهی تحقق نمی پذیرد. 3⃣برخی دیگر از آیات قرآن حاکی است که خدا همراه پیامبران کتاب فرستاده تا در میان مردم به حق داوری کند و این دو هدف جز با مصونیت پیامبران در مسائل مربوط به دنیا تحقق نمی پذیرد آنجا که می‌فرماید ؛ «کانَ النّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللّه النَّبِیِّینَ مُبَشِّرینَ وَمُنْذِرینَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الکِتابَ بِالحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ... ). ( بقره 213) «مردم گروه واحدی بودند، آنگاه پیامبران نوید دهنده و بیم دهنده را بر انگیخت و همراه آنان به حق کتاب نازل کرد تا در میان مردم در باره آنچه اختلاف کرده اند داوری کند». 👌درست است داور در آیه، به حکم این که فعل را مفرد آورد (لِیَحْکُمَ) کتاب است و طبعاً کتاب آسمانی باید عین حق و مصون از هر نوع لغزش باشد امّا این کتاب صامت، به وسیله کتاب ناطق بیان می‌گردد و اگر کتاب ناطق (پیامبر) در مسائل مربوط به وحی از اخذ و حفظ و تبلیغ دچار اشتباه گردد، قهراً خود کتاب نیز مصون از خطا نخواهد بود. 💠ادامه پاسخ 👇👇👇
💠ادامه پاسخ 👇👇👇 4⃣ دلیل دیگر قرآنی بر این مساله آن است که پیامبران، جانشینان خدا در روی زمین بوده و منطق آنان مستند به هوای نفس نیست، بلکه آنچه را از خدا می‌گیرند، برای مردم بیان می‌کنند چنان که می‌فرماید ؛ «وَما یَنْطِقُ عَنِ الهَوی * إِنْ هُوَ إِلاّ وَحْیٌ یُوحی » ( نجم4 _3) «پیامبر از روی هوای نفس سخن نمی گوید، بلکه گفتار او وحی الهی است که به او می ‌رسد». ❕این آیه به مجموع گفتارهای پیامبر اعم از قرآن و حدیث، مصونیت می بخشد و لذا پیامبر نه تنها در بیان دین از طریق قرآن، از هر لغزشی (عمدی وسهوی) مصون می‌باشد، بلکه در بیان دین از طریق حدیث نیز همین اصل بر او حاکم است. 📚منشور جاوید ج 3 ص 193 5⃣روایات فراوانی نیز بر عصمت و مصونیت پیامبران الهی در دریافت و تبلیغ وحی گواهی می دهد . ❕امام علی علیه السلام در وصف هدایتگران الهی فرمود: «آنان معصوم هستند از تمام گناهان صغیره و کبیره و در جواب دادن خطا نمی کنند و هیچ گاه دچار سهو و نسیان نمی شوند» 📚بحار الانوار ج25 ص351 🔶پیامبر گرامی فرمود: «سهو و نسیان برای شما است و ما گرفتار سهو و نسیان نمی شویم» 📚بحار الانوار ج17 ص111 ❗️در روایات فراوانی آمده است که هدایتگران الهی همواره از طرف خداوند و فرشتگان و روح القدس تایید و یاری می شوند و چنین افرادی هیچ گاه دچار سهو و خطا نمی شوند 📚بحار الانوار ج25 ص47 باب3 ❕امام رضا علیه السلام در وصف هادیان خداوند فرمود ؛ «آنها معصوم هستند و مؤيد و موفق و مستقيم و آگاه از حق، و ايمن از خطاها و لغزش‏ها و انحراف‏ها، خداوند آنها را به اين‏ صفت مخصوص كرده تا حجتش بر بندگان و شاهدش بر خلق باشد». 📚الکافی ج 1 ص 203 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔میخواستم بپرسم که شیطان با شش هزار سال عبادت چطور به یکباره سرکشی میکنه و و استکبار میورزه؟ اگر عبادت شیطان از روی معرفت و خلوص بوده که نباید این گناه و سرکشی را انجام میداده، و اگر از روی بی معرفتی و عادت و زبان انجام می داده که نباید به این مقام قرب میرسیده ❗️❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که عبادت خداوند همراه با اخلاص و معرفت به ذات الهی ، سبب رسیدن بندگان به درجات عالی و والای الهی می گردد چنان که امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « اولین چیزی که خداوند بر بندگانش فرض و واجب کرده ( که سبب ترفیع قرب و مقام آنها می شود ) معرفت است » 📚بحار الانوار ج 3 ص 14 ❕ باید توجه داشت که اگر چه انسان با معرفت و اخلاص الهی می تواند به درجات والا و عالی دست پیدا کند ، اما اگر لحظه ای گرفتار عجب و خود برتربینی و غرور شود ، و نسبت به معرفت الهی و اخلاص او که بی تفاوت شود ، تمام آنچه را که برای رسیدن به آن تلاش کرده از دست می دهد و گرفتار سقوط و می شود همانند آنچه برای ابلیس اتفاق افتاد . 👌در روایتی آمده است ؛ « دو نفر وارد مسجد شدند يكى عابد بود و ديگرى فاسق اما هنگامى كه از مسجد خارج مى‏ شدند فاسق، جزء صديقان شده بود و عابد از فاسقان. سپس فرمود ، اين بدان رو است كه چون عابد وارد شد به عبادت خود مى ‏باليد و در اين فكر بود و فاسق هنگامى كه وارد شد فكرش در پشيمانى بود و پيوسته از گناهان خويش استغفار مى ‏كرد.» 📚الکافی ج 2 ص 314 ❕در نقل دیگری آمده است ؛ « خداوند متعال به داود وحى فرستاد گنهگاران را بشارت ده و صديقين (والا مقام) را بيم ده» (داود تعجب كرد و) عرض كرد اى پروردگار چگونه چنين چيزى ممكن است؟ خداوند فرمود: گنهكاران (پشيمان و نادم) را بشارت ده كه من توبه آنها را مى ‏پذيرم و از گناهانشان نظر مى‏ كنم و صديقين را بيم ده كه از اعمالشان عُجب و خود پسندی به خود راه ندهند». 📚همان مدرک ❕در نقل دیگری آمده است ؛ « خداوند به پیامبر اسلام وحى فرستاد كه بعضى از بندگان من در مسير عبادت تلاش مى‏ كند و شب از خواب خوش و بستر لذت‏ بخش بر مى‏ خيزد و مشغول عبادت مى ‏شود و خود را در عبادت من به سختى و تعب مى‏ اندازد. گاه من او را يك شب يا دو شب گرفتار خواب مى‏ كنم تا در مسير صحيح گام بردارد، زيرا هنگامى كه به خواب مى‏ رود و صبح بيدار مى‏ شود نسبت به خود خشمگين است و خود را سرزنش مى‏ كند و اگر او را در آنچه از عبادت من مى ‏خواهد آزاد بگذارم، چه بسا عُجب و خودپسندى به او عارض شود و از اين راه حالتى به او دست دهد كه در آن است‏ » 📚الکافی ج 2 ص 60 ❕در ميان بنى اسرائيل عابدى بود بنام" " كه زمانى طولانى عبادت كرده بود، و به آن حد از مقام قرب رسيده بود كه بيماران روانى را نزد او مى‏ آوردند و با دعاى او سلامت خود را باز مى‏ يافتند، روزى زن جوانى را از يك خانواده با شخصيت به وسيله برادرانش نزد او آوردند، و بنا شد مدتى بماند تا شفا يابد، شيطان در اينجا به وسوسه‏ گرى مشغول شد، و آن قدر صحنه را در نظر او زينت داد تا آن مرد عابد به او تجاوز كرد ، چيزى نگذشت كه معلوم شد آن زن باردار شده (و از آنجا كه گناه هميشه سرچشمه گناهان عظيمتر است) زن را به قتل رسانيد، و در گوشه‏ اى از بيابان دفن كرد. برادرانش از اين ماجرا با خبر شدند كه مرد عابد دست به چنين جنايت هولناكى زده، اين خبر در تمام شهر پيچيد، و به گوش امير رسيد، او با گروهى‏ از مردم حركت كرد تا از ماجرا با خبر شود، هنگامى كه جنايات عابد مسلم شد او را از عبادتگاهش فرو كشيدند، پس از اقرار به گناه دستور داد او را به دار بياويزند، هنگامى كه بر بالاى چوبه دار قرار گرفت شيطان در نظرش مجسم شد، گفت: من بودم كه تو را به اين روز افكندم! و اگر آنچه را مى ‏گويم اطاعت كنى موجبات نجات تو را فراهم خواهم كرد! عابد گفت چه كنم؟ گفت: تنها يك سجده براى من كن كافى است! عابد گفت: در اين حالتى كه مى‏بينى توانايى ندارم، شيطان گفت: اشاره‏ اى كفايت مى‏ كند، عابد با گوشه چشم، يا با دست خود، اشاره ‏اى كرد و به شيطان آورد و در دم جان سپرد و كافر از دنيا رفت‏ » 📚بحار الانوار ج 14 ص 486 ❕از آنچه گفته شد بدست می آید که عبادت و بندگی به همراه خلوص و معرفت سبب درجه می شود اما خود پسندی و غرور و بی اعتنایی به علم و آگاهی حاصل شده سبب سقوط و هلاکت می گردد و با توجه به این روشن می شود که هیچ ندارد که شیطان با معرفت و اخلاصی که نسبت به خداوند داشت به درجات بالای قرب و کمال برسد اما با بی اعتنایی به این معرفت و اخلاص و گرفتار شدن به عجب و غرور و خود خواهی تمام آنچه را که آورده بود را از دست دهد . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔چگونه قرآن می گوید افرادی که ربا می خورند از بین می رود در حالی که ما می بینیم ربا خواران روز به روز بر ثروتشان افزوده می شود ❗️این ذهنم را مشغول کرده است ❕ 💠💠 👌قرآن می فرماید ؛ « خداوند ربا را مى‏ كند، و صدقات را افزايش مى ‏دهد ، و خداوند، هيچ انسان ناسپاس گنهكارى را دوست نمى‏ دارد » ( بقره 276) ❕از آنجا كه رباخوار به وسيله كه در دست دارد که حاصل دسترنج طبقه زحمتكش را جمع مى‏ كند و گاه با اين وسيله به هستى و زندگى آنان خاتمه مى ‏دهد و يا لا اقل بذر دشمنى و در دل آنان مى‏ پاشد به طورى كه تدريجا تشنه خون رباخوار مى ‏گردند و جان و مالش را در معرض خطر قرار مى ‏دهند. 👌قرآن مى ‏گويد خدا سرمايه‏ هاى را به نابودى سوق مى‏ دهد چون ربا باعث قساوت قلب و خسارت مى‏ شود و اين دو باعث بغض و عداوت و سوء ظن مى ‏گردد و امنيت و مصونيت را سلب نموده، نفوس را تحريك مى‏ كند تا از هر راهى و وسيله‏ اى كه ممكن باشد چه با زبان و چه با عمل، چه مستقيم و چه غير مستقيم از يكديگر انتقام بگيرند، و مال یکدیگر را نابود و همه اينها باعث تفرقه و اختلاف مى‏ شود و اين هم راه‏هاى فساد و زوال و تباهى را مى‏ گشايد و كمتر مالى از آفت و يا خطر زوال محفوظ مى ‏ماند. ❕همه اينها براى اين است كه صدقه و ربا هر دو با زندگى طبقه محروم و محتاج تماس دارد زيرا احتياج به ضروريات زندگى، احساسات باطنى آنان را تحريك كرده و در اثر وجود عقده ‏ها و خواسته‏ هاى نشده آماده دفاع از حقوق زندگى خود گشته و هر طور كه شده در صدد مبارزه بر مى‏ آيند اگر در اين هنگام به ايشان احسان شده و كمك‏هاى بلاعوض برسد احساساتشان تحريك مى ‏شود تا با احسان و حسن نيت خود، آن احسان را تلافى كنند و اگر در چنين وضعى در حق آنان با قساوت و خشونت رفتار شود بطورى كه تتمه هم از بين برود و آبرو و جانشان در خطر افتد، با انتقام مقابله خواهند كرد و به هر وسيله ‏اى كه دستشان برسد طرف مقابل را منكوب مى‏ سازند و رباخوارى است كه از آثار شوم اين مبارزه محفوظ بماند بلكه آنهايى كه سرگذشت رباخواران را ديده ‏اند همه از نكبت و نابودى اموال آنان و ويرانى خانه‏ ها و بى ثمر ماندن تلاشهايشان از قهر فقرا خبر مى‏ دهند. 📚ترجمه المیزان ج 2 ص 642 👌به دیگر ؛ ❕در ميان بزرگان اهل تفسير گفتگوست كه آيه فوق اشاره به نابودى درآمدهاى حاصله از در اين دنياست، يا اشاره به بى ‏ثمر بودن آنها در آخرت است هر چند در راه خدا انفاق شود و به وسيله آن كارهاى به ظاهر خير انجام گردد؟ 👌هر دو معنى مى‏ تواند باشد زيرا تجربه نشان داده كه اموال حاصل از ربا دوام و بقاء و بركتى ندارد و رباخواران گرفتار سرنوشت‏هاى شومى مى‏ شوند و با بدى از دنيا مى ‏روند. ❕در آخرت نيز روشن است به فرض كه آن اموال را در راه خدا انفاق كرده باشند چيزى نمى‏ شود چرا كه خداوند جز اموال پاك و حلال را نمى‏ پذيرد و اصل قرآنى «إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ» همه جا حاكم است. 📚ربا و بانکداری اسلامی ، ص 12 ❕در روایات ، یکی از مصادیق ربا ، نقصان دینی و آخرتی بیان شده است . 💠زراره به نزد امام صادق علیه السلام رفته و می گوید ؛ « چگونه خدا ربا را كاهش داده و نابود مى‏ كند با اينكه ما مى‏ بينيم ربا خواران روز به روز بيشتر مى‏ شود؟ 👌امام پاسخ داد ؛ « چه نقصانى شديدتر از نقصان يك درهم ربا كه دين آدمى را ناقص مى‏ كند و از بين مى ‏برد و اگر هم بخواهد توبه كند ( باید اموال مردم را باز گرداند که در این صورت ) همه از بين مى‏ رود و فقير مى‏ شود » 📚التهذیب ج 7 ص 15 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔برخی شبهه می کنند که چادر سیاه در قرآن و روایات نیامده است و این رسمی است که از عرب جاهلی باقیمانده که دختران خود را به خاطر ننگ دختر بودن در چادرهای سیاه پنهان می کردند ❗️آیا واقعیت دارد ❕ 💠💠 👌پوشیدن چادر سیاه برای زنان در جهت پوشش بدن از نامحرم مورد آیات و روایات قرار گرفته است . ❕در تعالیم اسلامی تاکید شده است که بانوان باید تمام بدن خود را جز قرص صورت و دست ها تا مچ از بپوشانند . 🗯خداوند در سوره نور آیه 31 می فرماید: «به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و های خود را جز آن مقدار که ظاهر است آشکار ننمایند و (اطراف) روسری های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشیده شود)» 🗯امام صادق فرمود: «زینت ظاهری که پوشاندن آن واجب نیست صورت و دو دست است» 📚قرب الاسناد ص40 📚وسائل الشیعه ج 20 ص 202 ❗️و در سوره احزاب آیه 59 می فرماید: «ای پیامبر به همسران و دخترانت و زنان مومن بگو خود را بر خویش فرو افکنند .این کار برای اینکه مورد آزار قرار نگیرند بهتر است» ❕جلباب به پوشش های بلندی اطلاق می شود که سر و سینه و زن را می پوشاند . 📚لسان العرب ج 1 ص 272 ❕در تفسیر در المنثور آمده است ؛ « وقتى آيه" يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ" نازل شد، زنان انصار طورى از خانه‏ ها بيرون شدند كه گويى كلاغ سياهند، چون كيسه‏ اى سياه به خود پوشانده بودند كه سراپايشان گرفته بود » 📚الدر المنثور ج 5 ص 221 ❗️پیامبر گرامی فرمود: «زن وقتی به حد بلوغ می رسد نباید جایی از بدن و اندامش دیده شود مگر صورت و دست ها » 📚سنن ابی داود ج2 ص383 ❕روشن است که پوشاندن کامل بدن جز صورت و دست ها با پوشش های سرتاسری حاصل می شود که ما امروزه از آن تعبیر به چادر می کنیم و این نکته نیز روشن است که با پوشش و چادر مشکی بهتر حجاب شرعی رعایت می شود و بدن و زینت های آن تحت پوشش قرار می گیرد و بانوان در معرض نگاه نامحرمان قرار نمی گیرند . ❕در مورد حضرت زهرا آمده است که زمانی که به مسجد برای خواندن خطبه فدکیه می رفت ؛ 👌« سرپوش به سر افکند و خود را در پیچیده با گروهی از زنان به جانب مسجد راه افتاد در حالی که خود را سخت پوشانده بود « لاثت خمارها علی راسها و اشتملت بجلبابها و اقبلت فی لمه من حفدتها و نساء قومها تطا ذیولها» 📚بحار الانوار ج29 ص216 👌لذا در روایات ما ، حکم کراهت پوشش مشکی از چادر برداشته شده است . 🔰امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « پوشش سیاه مکروه است ، مگر در عمامه و چکمه و » 📚الکافی ج 6 ص 415 ❕کساء به پوششی گفته می شود که تقریبا تمام بدن را می پوشاند مانند عبا و ؛ 📚التحقیق فی کلمات القرآن ج 10 ص 67 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔این که گفته میشود از جمله معجزات قرآن پرده برداشتن از مراحل جنین است چقدر واقعیه ❗️برخی نزدیکان می گویند که دقیقا نظرات قرآن بر خلاف علم روز جنین شناسی است ❕❕ 💠💠 👌در قرآن مجيد در لابه ‏لاى آيات مربوط به نشانه ‏هاى توحيد و همچنين دلايل معاد اشارات بسيار پر معنايى به مسأله آفرينش انسان از نطفه و سپس تطورات جنين آمده است، كه بعضى از آنها را مى ‏توان در زمره معجزات علمى قرآن شمرد. از جمله در آيه دوم سوره انسان مى‏خوانيم:« إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِنْ نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعاً بَصِيراً: «ما انسان را از نطفه به هم آميخته اى‏ آفريديم، و او را مى آزماييم؛ (بدين جهت) او را شنوا و بينا قرار داديم». ❕امْشاج جمع بوده و به معناى شئ مخلوط است؛ در اين‏كه اين نطفه از چه چيز مخلوط است مفسران احتمالات گوناگونى داده ‏اند، گاه آن را اشاره به تركيب نطفه انسان (از اسپرم و اوول) دانسته ‏اند و گاه اشاره به تركيبى از استعدادهاى مختلف (از نظر جسمانى و روحانى، زشت و زيبا، باهوش و كم هوش و ...) ذكر كرده ‏اند؛ و گاه اشاره به تركيب نطفه انسان از مواد مختلفى از فلزات و شبيه فلزات دانسته‏ اند. 👌ولى با پيشرفت علم و گسترش دانشمندان، امروز اين معنا اثبات شده است كه اين قطرات ناچيز منى (كه تعبير ديگرش نطفه است از آب های متعددى كه غدد مختلف بدن ترشح مى‏ كنند تركيب شده است؛ و ترشحات پنج غده منى را درست مى‏ كنند؛ و آنها عبارتند از: دو غده به نام بيضه كه در كيسه‏ هاى تخمى كه نزديك غده پروستات قرار دارند، و ديگرى خود غده پروستات است، و همچنين غده ‏هاى كوپر و ليتره كه در كنار مجارى ادرار قرار دارند. 📚اقتباس از كتاب «مقايسه ‏اى ميان تورات و انجيل و قرآن و علم» نوشته دكتر بوكاى، ترجمه مهندس ذبيح الله دبير صفحه 271. 👌اين آب‏هاى پنج‏گانه با دقيق و حساب شده ‏اى به هم مى ‏آميزند و ماده حيات آفرين نطفه را تشكيل مى ‏دهند. ❕دانشمند فرانسوى، فوق الذکر ، معتقد است تعبير به اشماج كه در قرآن وارد شده؛ اشاره به همين نكته دقيق دارد كه هنگام نزول آيات قرآن از چشم جهانيان و دانشمندان آن عصر، پوشيده و پنهان بوده است. 👌از سوى ديگر در آيه 20 تا 23 سوره مرسلات مى‏ فرمايد: أَلَمْ نَخْلُقْكُمْ مِّنْ مَّاءٍ مَهِينٍ- فَجَعَلْنَاهُ فِى قَرَارٍ مَّكِينٍ- إِلَى قَدَرٍ مَّعْلُومٍ- فَقَدَرْنَا فَنِعْمَ الْقَادِرُونَ: «آيا شما را از آبى پست و ناچيز نيافريديم،- سپس آن را در قرارگاهى مطمئن و آماده (رحم) قرار داديم،- تا مدّتى معيّن؟!- ما توانايى بر اين كار داشتيم، پس ما چه تواناى خوبى هستيم (و امر معاد براى ما آسان است)». 👌دانشمندان جنين‏ شناسى، امروزه با و مشاهدات دقيقى كه از طريق فيلمبردارى‏هاى زنده از تحولات جنين به عمل آمده به اين نكته رسيده ‏اند كه تركيب اسپرم با اوول در بيرون رحم و دهليزهاى منتهى به آن صورت مى ‏گيرد؛ و بعد نطفه منعقد شده به سوى قرارگاه اصلى كه رحم است پيش مى ‏رود و بر ديواره آن مى ‏چسبد. 💠در آيه فوق نيز به وضوح اين معنا ديده مى‏ شود؛ نخست از آفرينش انسان سخن مى ‏گويد؛ سپس از قرار گرفتن او در قرارگاه رحم- توجه داشته باشيد كه واژه ثُمَّ در لغت عرب معمولًا براى عطف همراه با ترتيب و فاصله زمانى به كار مى ‏رود- و به اين ترتيب چيزى كه از چشم همه دانشمندان در آن عصر و قرن‏هاى بعد مستور بوده به وضوح در قرآن آمده است. ❕تعبير به «قرارٍ مكينٍ» (جايگاه امن و امان) نيز تعبير بسيار پر معنايى است، كه مسلماً ابعادش در آن زمان ناشناخته بوده و امروزه با پيشرفت علم و دانش ما مى‏ دانيم كه چه نكات مهمى در رحم به كار گرفته شده است كه آن را به صورت مطمئن‏ترين جايگاه براى جنين در آورده است. 👌گذشته از پرده‏ هاى سه گانه‏اى كه از هر سو جنين را احاطه كرده (پوست شكم مادر، ساختمان رحم، كيسه مخصوصى كه جنين درون آن قرار دارد) هر جنينى در ميان كيسه ‏اى كه اطراف داخل آن را آب لزجى فرا گرفته شناور است؛ و تقريباً در يك حالت بى وزنى، بدون اتكاء بر چيزى در آنجا قرار دارد؛ و بسيارى از ضربه هايى كه از اطراف بر بدن مادر وارد مى‏شود براى او قابل تحمّل است؛ چرا كه در واقع ضربه‏ ها بر كيسه آب وارد مى ‏شود، نه مستقيماً بر خود جنين و به تعبير ديگر كيسه و محتواى آن را مى‏ توان يك دستگاه ضد ضربه ناميد كه مانند فنرهاى نرم اتومبيل ضربه ‏هاى سنگين موجها و دست اندازهاى جاده را خنثى مى‏ كند و از اين گذشته نمى ‏گذارد اعضاى بدن جنين روى هم فشار بياورد زيرا اين فشار براى آن جسم لطيف، مسلماً زيان آور است. 💠ادامه 👇👇👇
🔰ادامه 👇👇👇 ❕به علاوه سرما و گرماى خارج به آسانى به منتقل نمى ‏شود؛ زيرا ناچار است از آن كيسه مملو از آب بگذرد و طبعاً تعديل مى ‏شود و به جنين مى ‏رسد، و گرنه ممكن بود با يك حمام گرفتن مادر با آب سرد يا گرم، وضع جنين به كلى مختل شود. 👌با توجه به اين امور است كه «قَرارٍ مَكينٍ» (جايگاه مطمئن و آرام) بر ما كاملًا آشكار مى ‏گردد. نه تنها جنين جايگاه امن و مناسبى در رحم دارد؛ بلكه اين امنيت و ايمنى در مراحل تولد نيز ادامه دارد. به گفته بعضى از مفسران آن ماده سيال مخصوصى كه جنين در آن شناور است، به هنگام تولد، سبب توسعه دهانه رحم و ضد عفونى كردن مجراى عبور جنين مى‏شود تا به راحتى و در نهايت امنيت از مجرايى كه معمولًا آلوده به انواع ميكرب‏ها است بگذرد و سالم‏ به دنيا آيد. 📚تفسیر پیام قرآن ج8 ص 182 ❕اين نكته نيز شايان اهميت است، كه قرآن مجيد هنگامى كه سلسله مراحل تكاملى جنين را در آيه 12 و 13 و 14 سوره مؤمنون بازگو مى ‏كند، اين‏چنين مى ‏فرمايد ؛ « وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِينٍ ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فِي قَرارٍ مَكِين‏ ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَاماً فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْماً ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ: «ما انسان را از عصاره ‏اى از گل آفريديم.سپس آن را نطفه ‏اى در قرارگاه مطمئن (رحم) قرار داديم. سپس نطفه را به صورت علقه (خون بسته)، و علقه را به صورت مضغه (چيزى شبيه گوشت جويده شده)، و مضغه را به صورت استخوان‏هايى درآورديم؛ و بر استخوان‏ها گوشت پوشانديم؛ سپس آن را آفرينش تازه اى بخشيديم؛ پس و پر بركت است خدايى كه بهترين آفرينندگان است!» 👌«عَلَقَة» از مادّه «عَلَق» (بر وزن شفق) در اصل به معنى علاقه و ارتباط به چيزى است؛ و لذا «عَلَقْ» به معنى خون بسته و زالو نيز آمده است؛ و «علقه» كه يكى از مراحل تكوّن جنين در مادر است از اين رو علقه ناميده شده كه شبيه قطعه خون منعقد شده است. 📚مفردات راغب 👌«مُضْغَة» از مادّه «مَضْغ» به معنى جويدن غذا است؛ و به معنى قطعه‏ اى از گوشت است به اندازه‏ اى كه انسان يكبار مى‏ جود، به شرط اينكه هنوز پخته نشده باشد. اطلاق اين واژه بر يكى از مراحل جنين كه بعد از حالت «علقه» است به خاطر شباهتى است كه با چنين دارد. در اين هنگام جنين به صورت قطعه گوشت سرخ رنگى درمى‏ آيد كه در آن رگ‏هاى فراوان سبز رنگى است‏. 👌نخست به آفرينش انسان از عصاره گِل، و سپس از نطفه ‏اى كه در قرارگاه مطمئن رحم جاى مى‏ گيرد اشاره مى‏ كند؛ و بعد از ذكر اين دو مرحله، به ذكر پنج مرحله ديگر كه مجموعاً هفت مرحله را تشكيل مى‏ دهد؛ مى ‏پردازد: 1- مرحله «علقه» كه نطفه تبديل به بسته‏ اى مى‏ شود كه عروق فراوان در آن وجود دارد.2- مرحله «مضغه» كه اين خون لخته شده به شكل قطعه گوشتى در مى‏ آيد.3- مرحله «عظام» كه سلّول‏هاى گوشتى همگى تبديل به سلّول‏هاى استخوانى مى‏ شود.4- مرحله پوشش استخوان‏ها با گوشت فرا مى ‏رسد كه عضلات سرتاسر استخوان‏ها را فرا مى‏ گيرد .5- در اينجا لحن قرآن عوض مى‏شود و خبر از تحوّل و آفرينش مهم و جديدى درباره جنين مى‏ دهد؛ و به صورت يك تعبير سر بسته و اسرارآميز مى‏ گويد: «سپس آفرينش تازه ‏اى به آن داديم» ❕جالب اين است كه علم جنين‏ شناسى، امروز ثابت كرده كه وقتى جنين مرحله علقه و مضغه را پشت سر گذاشت، تمام ‏هاى آن تبديل به سلول‏هاى استخوانى مى ‏شود؛ و بعد از آن تدريجاً عضلات و گوشت روى آن را مى ‏پوشاند اين معنا با فيلمبردارى‏هاى دقيق و پر هزينه‏ اى كه از تمام مراحل جنين به عمل آمده، نيز به اثبات رسيده است- و اين دقيقاً همان چيزى است كه در آيه فوق آمده كه مى‏ فرمايد: «مضغه را به صورت استخوانهايى درآورديم؛ و بر استخوانها گوشت پوشانديم» و اين يكى از معجزات علمى قرآن مجيد است؛ چرا كه در آن روز چيزى به نام علم تشريح جنين وجود نداشت؛ مخصوصاً در محيط جزيره عربستان كه از ساده ‏ترين مسائل علمى نيز خبرى نبود. 👌 👇👇👇
👌 👇👇👇 ❕مرحله آخری که قرآن به آن می کند همان مرحله‏ اى است كه جنين وارد مرحله حيات انسانى مى ‏شود، حس و حركت پيدا مى‏ كند، و به جنبش در مى‏ آ يد كه در روايات اسلامى از آن تعبير به مرحله" نفخ روح" (دميدن روح در كالبد) شده است. 👌اينجا است كه انسان با يك جهش بزرگ زندگى و گياهى را پشت سر گذاشته و گام به جهان حيوانات و از آن برتر به جهان انسانها مى‏ گذارد،درست است كه جنين از همان لحظه اول موجودى است زنده، ولى تا مدّتى در شكم مادر هيچ حسّ و حركتى ندارد؛ و در حقيقت بيشتر شبيه به يك گياه است تا حيوان يا انسان ولى بعد از گذشتن چند ماه روح انسانى در او زنده مى‏شود، و به همين دليل در روايات آمده است كه جنين قبل از آنكه به اين مرحله برسد هرگز ديه كامل ندارد. اما وقتى به اين مرحله رسيد ديه آن ديه كامل يك انسان خواهد بود. 📚تفسیر ج14 ص201 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁