eitaa logo
پرسمان اعتقادی
43هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
3.9هزار ویدیو
63 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 👇👇👇 👌پاسخ دیگر آن است که از آیات و روایات استفاده می شود که هر مکلفی موظف است در هنگام صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشاء شرعی ، نمازهای پنج گانه یومیه خود را بخواند و برای روزه از صبح تا مغرب شرعی امساک داشته باشد . 📚وسائل الشیعه ج 4 ص 107 ابواب المواقیت _ سوره بقره آیه 187 ❕حال گفتنی است که بر اساس ادله فوق هر مکلفی باید برای انجام عبادات شرعی ، افق همان منطقه خود را ملاک قرار دهد ، هر چند مثلا روز و شب آن شش ماه به طول انجامد ، وقتی که انسان به چنین منطقه ای وارد شود و مثلا هنگام نماز ظهر و عصر باشد ، نماز ظهر و عصر را می خواند ، اگر تا شش ماه شب نشود ، نماز مغرب وعشاء و صبحی بر او واجب نیست اگر چه این وضعیت چند ماه طول بکشد ، وقتی شب شد نماز مغرب و عشاء را می خواند ، و تا زمانی که شب نرفته است نماز دیگری بر او واجب نیست . ❕در رابطه با روزه هم چون روزه گیری در چنین مناطقی همراه با مشقت و سختی است ، گرفتن واجب نیست و باید پس از برطرف شدن عذر ، روزهایی که روزه گرفته نشده است ، قضا شود . 👌مقام معظم رهبری فتوا می دهد ؛ « مكلف در چنین مناطقی بايد در مورد اوقات نمازهاى يوميه و روزه همان افق محل خود را رعايت كند ولى اگر روزه گرفتن بر اثر طولانى بودن روز غير مقدور يا حرجى باشد، اداى آن ساقط و قضاى آن بعدا واجب است‏ » 📚ترجمه اجوبه الاستفتاآت س 357 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤔 ❔در یک آیه قرآن هست که میگوید کسانی که وارد بهشت میشوند جاودنند مگر اینکه خدا بخواهد کسی را از بیرون کند . از طرفی قرآن میگوید بهشتی ها در بهشت جاودنند آیا میان این دو مطلب تنافی نیست ❗️❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که بهشت برای بهشتیان ابدی و دوزخ نیز برای معاندین و ملحدان ابدی می باشد و از آن نیست ‌. ❕البته توجه به این نکته لازم است که خلود که در آیات قرآن آمده است در اصل لغت به معنى بقاى و هم به معنى ابديت آمده است، بنا بر اين كلمه خلود به تنهايى دليل بر ابديت نيست، زيرا هر نوع بقاء طولانى را شامل مى ‏شود. 👌ولى در بسيارى از آيات قرآن با ذكر شده است كه از آن به وضوح مفهوم ابديت فهميده مى‏ شود، مثلا در آيات 100 توبه 11 طلاق و 9 تغابن در مورد بهشتيان تعبير به «خالِدِينَ فِيها أَبَداً »مى ‏كند، كه اين تعبير مفهومش ابديت بهشت براى اين گروه‏ها است، و در آيات ديگرى مانند 169 نساء و 23 جن در باره گروهى از دوزخيان همين تعبير « خالِدِينَ فِيها أَبَداً » ديده مى‏ شود كه دليل بر جاودانگى عذاب آنها است. ❕تعبيرات ديگرى مانند « ماكثين فيها ابدا » در آيه 3 كهف « لا يَبْغُونَ عَنْها حِوَلًا» (كهف- 108) و مانند اينها نشان مى‏ دهد كه بطور گروهى از بهشتيان و دوزخيان جاودانه در نعمت يا در عذاب خواهند ماند. 📚تفسیر نمونه ج 9 ص 239 ❕حال آنچه مورد قرار گرفته است این آیه است که می فرماید ؛ « وَ أَمَّا الَّذِينَ سُعِدُوا فَفِي الْجَنَّةِ خالِدِينَ فِيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّكَ عَطاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ » « اما آنها كه سعادتمند شدند در بهشت جاودانه خواهند بود، ما دام كه آسمانها و زمين بر پاست مگر آنچه پروردگارت بخواهد، بخششى است قطع نشدنى » ( هود 108) ❔پرسش اینجاست که ظاهر استثناى جمله «الَّا مَاشَا رَبُّكَ؛ مگر اين كه خداى تو بخواهد» مى ‏رساند كه ممكن است روزى بخواهد كه آنان را از اين مركز نعمت بيرون كند، در صورتى كه باقى آيات گواه بر اين است كه هرگز آنها از بهشت خارج نخواهند شد، با اين وضع معناى اين آيه چيست؟ 👌برای پاسخ است که درست است كه خداوند جهان به افراد سعادتمند در بسيارى از آيات، بهشت‏ دائم وعده كرده است و از اين وعده هرگز تخلّف نخواهد فرمود و خود او مى‏ فرمايد «وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ؛ اين وعده‏ ای است كه خدا كرده و خداوند هرگز از وعده‏ اش تخلّف نمى‏ كند!».( روم 6) ولى ممكن است افرادى تصوّر كنند كه با اين وعده قطعى ديگر زمام كار از دست خدا بيرون مى ‏رود و او حتّى توانايى نخواهد داشت كه آنان را از بهشت خارج سازد و نعمت را از آنها سلب كند و به اصطلاح علمى و كلامى، اين قضاى حتمى قدرت خدا را محدود نموده و از توانايى او خواهد كاست . 🔹لذا خداوند با جمله «الَّا مَاشَا رَبُّك» اين حقيقت را تأكيد مى ‏كند كه با وجود اين كه خدا بهشت دائم را وعده نموده و او هرگز از وعده خود تخلّف نخواهد كرد، مع‏ الوصف اين مطلب، از قدرت او چيزى كم نمى‏ كند و باز اختيار تمام موجودات به دست قدرت اوست ، هرچه بخواهد مى‏ تواند انجام بدهد و قدرت او نسبت به تمام اشيا محفوظ و است. 👌عين اين جمله «الَّا مَاشَا رَبُّكَ» در آيه بعد كه درباره دوزخيان است و به آنها وعده عذاب دائمى داده، نيز وارد شده است و علّت آن همان است كه در آيه پيش ذكر گرديد. ❕از قراين روشنى كه تفسير فوق را تأييد مى‏ كند جمله «عَطَاً غَيْرَ مَجْذُوذٍ» كه در آخر آيه آمده است مى ‏باشد. اين جمله مى‏ گويد اين عطيّه ثابت و پايدار و مستمرّ است و هرگز جدا شدنى نيست. 👌این سخن در نیز مورد اشاره قرار گرفته است ؛ 📚تفسیر العیاشی ج 2 ص 160 ❕در تفسیر نیز چنین آمده است ؛ « هدف از بيان اين استثناء اين است كه تصور نشود خلود و مجازات افراد بى ‏ايمان و پاداش مؤمنان راستين چنان است كه بدون خواست و مشيت الهى باشد و قدرت و توانايى و اراده او را محدود كند و صورت جبر و الزام به خود بگيرد، بلكه در عين جاودانى بودن اين دو، قدرت و اراده او بر همه چيز است هر چند به مقتضاى حكمتش پاداش و عذاب را بر اين دو گروه جاودانه مى‏ دارد. ❕شاهد اين سخن آنكه در جمله دوم در باره سعادتمندان بعد از ذكر اين استثناء مى ‏فرمايد « عَطاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ » « اين عطا و است كه هرگز از آنها قطع نمى ‏شود.» و اين نشان مى ‏دهد كه جمله استثنائيه فقط براى بيان قدرت بوده است. 📚تفسیر نمونه ج 9 ص 247 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔امروزه مرسوم شده که زن و شوهر پس از طلاق و جدایی جشن طلاق می گیرند ❗️خواستم نظر اسلام را در مورد طلاق بدونم ❕❕ 💠💠 👌همانقدر که در اسلام به ازدواج و وصل شدن توصیه شده است ، از فراق و طلاق های بی مورد شده است تا جایی که پیامبر گرامی فرمود ؛ « هیچ چیز نزد خداوند مبغوضتر از خانه ای که به وسیله طلاق خراب شود ، نمی باشد » 📚الکافی ج 5 ص 328 🔷 یا امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « خداوند خانه ای را که در آن عروس باشد ، می دارد و خانه ای را که در آن طلاق باشد ، مبغوض می داند » 📚الکافی ج 6 ص 54 🔹بنابراین دیدگاه اسلام به مساله طلاق دیدگاهی منفی است چرا که آثار و پیامدهای ناشی از آن سال های سال دامان زوجین و فرزندان آنها را می گیرد و چنین نیست که زوجین و فرزندان پس از طلاق بتوانند یک زندگی ایده آل را تجربه کنند ، بنابراین تا جایی که ممکن است باید سعی کنند با مدارا و گذشت زندگی را ادامه دهند و به بهانه های کوچک و گاها واهی زندگی را خراب نکنند ، اما با این وجود مواردی پیش می آید که ادامه زندگی مشترک سخت و طاقت فرسا است و تن دادن به ادامه زندگی می تواند منجر به اتفاقات غیر قابل گردد ، اسلام در چنین مواردی وقوع طلاق در زندگی را اجازه داده است ؛ 📚وسائل الشیعه ج 22 ص 10 باب 3 👌 قرآن توصیه می کنند پس از طلاق زوجین با نیکی از هم جدا شوند چنان که می فرماید ؛ « طلاق، (طلاقى كه رجوع و بازگشت دارد،) دو مرتبه است، (و در هر مرتبه،) بايد به طور شايسته همسر خود را نگاهدارى كند (و آشتى نمايد)، يا با نيكى او را رها سازد (و از او جدا شود) » ( بقره 229) ❕ منظور از جدا شدن توأم با احسان و نيكى اين است كه حقوق آن زن را بپردازد و بعد از جدايى، ضرر و زيانى به او نرساند و پشت سر او سخنان نا مناسب نگويد، و مردم را به او بدبين نسازد، و امكان ازدواج را از او نگيرد. 📚تفسیر نمونه ج 2 ص 168 👌آنچه امروزه به جشن طلاق شهرت یافته است که معمولا زوجین بدون دلیل موجهی از هم جدا می شوند و با برپایی جشن طلاق ، از یکدیگر اعلام انزجاز و تنفر و بدگویی می کنند ، و سخنان نامناسب پشت سر یکدگیر می گویند و مردم را به یکدیگر بدبین می سازند ، و آثار مخرب این جشن و شادی کردن ، دامان فرزندان را می گیرد ، نمی تواند مورد توصیه اسلام محسوب شود . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔استادی این شبهه را کرد که نماز قضاء در زمان پیامبر و امامان اصلا وجود نداشته ، بعدها علما به خاطر اهمیت نماز گفتن که هر کس نمازش قضاء شد باید قضاء اونو بجا بیاره ببینم درسته ❗️❗️ 💠💠 👌در صورتی که انسان نماز خود را در وقت معین چه از روی عمد و چه سهوا نخواند ، باید در خارج وقت آن نماز را کند ، و این مساله ای است که مورد جعل و تشریع پبامبر گرامی و امامان علیهم السلام قرار گرفته است و ادعای مطرح شده در پرسش ، کاملا بی اساس است . ❕پیامبر گرامی فرمود ؛ « هر کس خواب بماند و نماز فریضه را نخواند ، یا خواندن آن را فراموش کند ، باید هر زمانی که آن را به یاد آورد ، نمازش را قضاء کند و ای بر او نیست چرا که خداوند می فرماید ؛ « نماز را برای یاد من به پا دار » ( طه 14)» 📚مستدرک الوسائل ج 6 ص 430 ❕زراره از امام باقر علیه السلام سوال کرد ؛ « مردی بدون طهارت نماز خوانده است یا فراموش کرده نماز بخواند و یا خواب رفته است ، تکلیف نمازش چگونه می شود ؟ 🔹امام علیه السلام پاسخ داد ؛ « باید آن نماز را در هر ساعتی که به یاد آورد از شب یا روز کند » 📚التهذیب ج 2 ص 266 👌و فرمود ؛ « زمانی که نمازی را فراموش کردی یا بدون نماز خواندی ، قضاء کردن آن بر تو لازم است » 📚الکافی ج 3 ص 291 ❕این مضمون در روایات متعدد دیگری نیز شده است ؛ 📚وسائل الشیعه ج 8 ص 253 باب 1 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🖤 لوح | امام جواد(ع) الگوی حركت ملّت ايران بود ◾ آیت‌الله خامنه‌ای: امام جواد(علیه‌السلام) مظهر مبارزه‌ی با باطل بود او کوششگر برای حکومت الله بود. او برای خدا و قرآن مبارزه می‌کرد. او از قدرت ها نمی‌ترسید. او در حقیقت امام و الگو و پیشاهنگ این حرکتی بود که امروز ملت ایران همگی دست به دست آن را تعقیب می‌کند. ۶۲/۶/۱۷ ◾ سالگرد شهادت امام جواد 💻 @Khamenei_ir
🤔 ❔مقام قرآن بالاتر است یا اهل بیت ❗️آیا بر اساس حدیث ثقلین می توان گفت که مقام قرآن است ❕❕ 💠💠 👌همان گونه که قرآن به عنوان آیت و نشانه وجود و قدرت خداوند شناخته می شود ، اهل بیت علیهم السلام نیز آیت و نشانه علم و قدرت خداوند هستند که مردم را دعوت به سوی او می کنند ، لذا در روایات فراوانی از اهل بیت علیهم السلام به عنوان « » یاد شده است که تکذیب آنان ، موجب عذاب الهی می گردد ؛ 📚بحار الانوار ج 23 ص 205 باب 11 انهم آیات الله ❕تفاوت در این است که قرآن به عنوان آیت خداوند شناخته می شود و اهل بیت علیهم السلام به عنوان آیت ناطق ، و از این دو ، در حقیقت مقام اهلبیت به عنوان آیت ناطق الهی ، از قرآن که آیت صامت او است ، برتر و بالاتر است ‌. 🔹امیر مومنان علی علیه السلام فرمود ؛ « خداوند بزرگتر از من خلق نکرده است » 📚بصائر الدرجات ج 1 ص 77 🔹در روایات فراوانی وارده شده است که اهل بیت برتر از تمام مخلوقین هستند که این روایات با اطلاقی که دارد شامل تمام مخلوقین از جمله قرآن که مخلوق خداوند است میشود ؛ 📚بحار الانوار ج 26 ص 267 باب 6 👌امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « ما اهل بیتی هستیم که هیچ کس از مخلوقین با ما مقایسه نمی شود و قرآن ( برای حقانیت ما ) نازل شده است » 📚عیون الاخبار ج 2 ص66 ❕البته در برخی نقل های حدیث شریف ، از قرآن به عنوان آیت بزرگتر الهی یاد شده است چنان که فرمود ؛ « من دو چیز گرانبها در میان شما می گذارم که یکی از آن دو ، بزرگتر از دیگری است ، کتاب خدا که ریسمان کشیده شده الهی از آسمان به زمین است و عترتم اهل بیتم ...» 📚امالی طوسی ص 255 👌و فرمود ؛ «ثقل اكبر خدا است، وسيله ‏اى است كه يك طرف آن به دست قدرت خدا است و طرف ديگرش به دست شما است؛ پس به آن تمسك جوئيد كه هرگز از بين نخواهيد رفت و گمراه نخواهيد شد، و ثقل اصغر عترتم مى‏ باشد و آنها هرگز از هم جدا نخواهند شد تا در كنار حوض (كوثر) بر من وارد شوند». 📚احقاق الحق ج 9 ص 322 👌علی علیه السلام فرمود ؛ « آيا من به ثقل اكبر [قرآن مجيد] در ميان شما عمل نكردم، و آيا در ميان شما، ثقل اصغر [عترت پيامبر ] را باقى نگذاردم (و پاسدارى ننمودم)» 📚نهج البلاغه خطبه 87 ❕این روایات سخن از برتری قرآن بر عترت در مدار و تفهیم دین به میان می آورد چرا که حجیت سخنان اهل بیت ، از قرآن ثابت می شود ، اما حجیت قرآن ذاتی است چرا که کلام مستقیم خداوند است ، اگرچه بر حسب واقع و حقیقت، مقام عترت برتر و والاتر است . 🔹در تفسیر تسنیم چنین آمده است ؛ « عترت طاهرین گرچه به لحاظ مقامهای و در نشئه باطن ، از قرآن کمتر نیستند و سخن بلند امیر مومنان که فرمود خداوند آیتی بزرگتر از من خلق نکرده است ، گواه این مدعاست ، اما از نظر نشئه ظاهر و در مدار تعلیم و تفهیم معارف دین ، قرآن کریم ثقل اکبر و آن بزرگواران ثقل اصغرند و در این نشئه جسم خود را نیز برای حفظ فدا می کنند » 📚تفسیر تسنیم ج 1 ص 76 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨انتشار برای نخستین بار؛ بخشی از بیانات آیت‌الله خامنه‌ای در سالروز شهادت امام جواد علیه‌السلام در مهدیه تهران ١٣۶۴/٠۵/٢۶ 🔰خلفای زمان از تشکیلات شیعی برای ایجاد حکومت علوی بیمناک بودند 🔻مشاهده فیلم کامل: https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=46079 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🔺 سالروز پیوند آسمانی امام علی (علیه السلام) و حضرت زهرا (علیهاالسلام) مبارک 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آیا حضرت ابراهیم در مورد زنده شدن مردگان یقین نداشت که از خداوند خواست این زنده شدن را به او دهد ❕آیا چنین چیزی با عصمت ایشان منافات ندارد ❕❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « و (به خاطر بياور) هنگامى را كه ابراهيم گفت خدايا ، به من نشان بده چگونه مردگان را زنده مى‏ كنى؟ فرمود: مگر ايمان نياورده ‏اى؟ عرض كرد:" آرى، ولى مى ‏خواهم قلبم آرامش يابد....» 🔰بقره 260 ❕روزى ابراهيم علیه السلام از كنار دريايى مى‏ گذشت مردارى را ديد كه در كنار دريا افتاده، در حالى كه مقدارى از آن داخل آب و مقدارى ديگر در خشكى قرار داشت و پرندگان و حيوانات دريا و خشكى از دو سو آن را خود قرار داده ‏اند حتى گاهى بر سر آن با يكديگر نزاع مى‏ كنند ديدن اين منظره ابراهيم را به فكر مساله ‏اى انداخت او فكر مى‏ كرد كه اگر نظير اين حادثه براى جسد انسانى رخ دهد و بدن او جزء بدن جانداران ديگر شود مساله رستاخيز كه بايد با همين بدن جسمانى صورت گيرد چگونه خواهد شد؟! ابراهيم گفت پروردگارا! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده مى ‏كنى؟ خداوند فرمود مگر ايمان به اين مطلب ندارى؟ او پاسخ داد: ايمان دارم لكن مى ‏خواهم آرامش قلبى پيدا كنم.خداوند به او دستور داد كه چهار پرنده را بگيرد و آنها را ذبح نمايد و گوشتهاى آنها را در هم بياميزد، سپس آنها را چند قسمت كند و هر قسمتى را بر سر كوهى بگذارد بعد آنها را بخواند تا صحنه رستاخيز را مشاهده كند او چنين كرد و با نهايت تعجب ديد اجزاى مرغان از نقاط مختلف جمع شده نزد او آمدند و حيات و زندگى را از سر گرفتند. 📚تفسیر القمی ج 1 ص 91 👌ابراهيم تقاضاى مشاهده صحنه رستاخيز را كرده بود تا مايه آرامش قلب او گردد، بديهى است ذكر يك مثال و تشبيه نه صحنه ‏اى را مجسم مى‏ سازد و نه مايه آرامش خاطر است، در حقيقت ابراهيم از طريق عقل و منطق به رستاخيز ايمان داشت ولى مى‏ خواست از طريق احساس و نيز آن را دريابد. 🔷او مى ‏خواست با رؤيت و شهود، ايمان خود را قوى‏ تر كند آن هم در باره چگونگى رستاخيز نه در باره آن‏ لذا امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « ابراهیم در مورد کیفیت احیاء مردگان از خداوند سوال کرد ( در حالی که معتقد به اصل رستاخیز بود ) ، کیفیت از فعل خداوند محسوب می شود ، و در که عالمی آگاه به آن نباشد ،عیبی بر او نیست و در توحیدش نقضی وارد نیست » 📚الخصال ج 1 ص 308 ❕گويى خدا مى ‏خواست اين تقاضاى ابراهيم در نظر مردم به عنوان تزلزل ايمان محسوب نشود، لذا از او سؤال شد مگر ايمان نياورده ‏اى؟ تا او در اين زمينه توضيح دهد و سوء تفاهمى براى به وجود نيايد. 👌ضمنا از اين جمله استفاده مى ‏شود كه استدلال و برهان علمى و منطقى ممكن است يقين بياورد، اما آرامش خاطر نياورد، زيرا استدلال عقل انسان را راضى مى‏كند، و چه بسا در اعماق دل و عواطف او نفوذ نكند (درست مثل اينكه استدلال به انسان مى ‏گويد كارى از مرده ساخته نيست ولى با اين حال بعضى از افراد از مرده مى‏ ترسند مخصوصا هنگام شب و تنهايى نمى‏ توانند در كنار مرده بمانند، زيرا استدلال فوق در اعماق وجودشان نفوذ نكرده اما كسانى كه دائما با مردگان سر و كار دارند و به غسل و كفن و دفن مشغول ‏اند هرگز چنين ترسى را ندارند). ❕به هر حال آنچه عقل و دل را سيراب مى‏ كند، شهود عينى است، و تعبير به اطمينان و آرامش نشان مى‏ دهد كه افكار انسانى قبل از به مرحله شهود دائما در حركت و جولان و فراز و نشيب است، اما به مرحله شهود كه رسيد آرام مى‏گيرد و تثبيت مى‏ شود. 📚تفسیر نمونه ج 2 ص 304 ❕بنابراین جریان فوق کوچکترین به مقام عصمت ابراهیم علیه السلام وارد نمی کند ، آنچه با عصمت مخالفت دارد شک است ، اما ابراهیم شک نداشت بلکه یقین داشت و تنها برای افزایش خودش ، آن درخواست را از خداوند کرد . 👌صفوان بن یحیی می گوید از امام رضا علیه السلام سوال کردم که آیا در قلب ابراهیم نبی بود که آن درخواست را از خداوند کرد ❕ 🔹امام علیه السلام پاسخ داد ؛ « خیر ابراهیم دارای یقین بود ، اما می خواست بر افزوده شود ، لذا آن درخواست را از خداوند کرد » 📚المحاسن ص 247 👌آری تنها از يگانه تاريخ پس از رسول خدا صلى الله عليه و آله، يعنى على عليه السلام نقل شده است كه فرمود: «لو كشف الغطاء ما ازددت يقينا» اگر پرده‏ ها كنار روند، بر يقين من نمى‏ شود.» 📚مناقب آل ابی طالب ج 2 ص 38 _ بحار الانوار ج 40 ص 153 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❓خداوند در قرآن به پیامبر می گوید قل انما انا بشر مثلکم « بگو من فقط بشری همانند شما هستم» با این وجود چگونه ما می گوییم امامان و پیامبر علم غیب می دانستند و قدرت تکوینی داشته اند و فوق بشری بودند❕❕ 💠پاسخ💠 ❗️خداوند در دو آیه خطاب به پیامبرش می فرماید: « بگو من فقط انسانی مثل شما هستم که این حقیقت بر من وحی می شود که معبود شما تنها یکی است» 🔶فصلت6 - کهف 109 🔶یعنی بگو من از نظر ساختمان جسمانی بشری مانند شما هستم .می خورم و راه می روم و می خوابم و ازدواج می کنم و ... ❗️من مدعی فرشته بودن نیستم و یا ادعای الوهیت و فرزند خدا بودن را ندارم بلکه انسان هستم با این تفاوت که پیوسته فرمان توحید بر من وحی می شود . 📚تفسیر نمونه ج20 ص214 ❗️بنابراین آیه در صدد نفی غلو و ادعای اولوهیت و فرزند خدا بودن از پیامبر گرامی است و این که او انسان است اما انسانی وارسته که لیاقت دریافت وحی الهی را داشته است . بنابراین شما در حق پیامبر غلو نکنید و ادعای اولوهیت او را نکنید . 🔶امام عسکری در تفسیر آیه فرمود: « یعنی بگو من بشر هستم و مانند شما غذا می خورم ( خدا و فرزند خدا نیستم ) من در بشریت و انسان بودن مانند شما هستم ( در مورد من غلو و ادعای اولوهیت نکنید)» 📚التفسیر المنسوب الی الامام العسکری ص504 ❗️حضرت علی فرمود: « در مورد ما غلو نکنید و بگویید مانند بندگانی هستیم که تحت اداره الهی هستیم ( خدا و فرزند خدا نیستیم) پس از آن هر چه می خواهیم در فضل ما بگویید» 📚خصال ج2 ص614 📚بحار الانوار ج25 ص270 ❗️بنابراین آیه در صدد نفی ادعای اولوهیت در مورد پیامبر گرامی و به تبع امامان است. 👌ما می گوییم آنان بشر و انسان بوده اند و خدا و فرزند خدا نیستند اما انسان هایی وارسته و شایسته که تحت تربیت الهی تمامی اسماء حسنای الهی در آنان ظهور داشته و شایسته ارتباط با غیب و قدرت های ماوراء مادی به اذن الهی هستند. 📝پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❓در قرآن است که تنها خدا می داند که جنین بچه داخل شکم چیست و پسر است یا دختر ولی اکنون دستگاه های سونوگرافی نیز چنین چیزی را می دانند آیا این غیر الهی بودن قرآن را ثابت نمی کند❗️❗️ 💠پاسخ💠 🔶خداوند می فرماید: « آگاهی از زمان قیام قیامت مخصوص خداست و او است که باران نازل می کند و آنچه در رحم مادران است می داند و هیچ کس نمی داند فردا چه می کند و هیچکس نمی داند در چه سرزمینی می میرد فقط خدا عالم و آگاه است» 🔶لقمان34 👌مراد از آگاهی به جنین درون شکم مادر تنها جنسیت نیست بلکه مراد تمام خصوصیات آن جنین است اعم از خصوصیات جسمانی و زشتی و زیبایی و سلامتی و بیماری و استعدادهای درونی و ذوق علمی و فلسفی و ادبی و سایر صفات و کیفیات روحی .روشن است که جز خداوند کسی آگاهی بر تمام این جهات ندارد. 📚تفسیر نمونه ج17 ص99 👌حضرت علی علیه السلام فرمود: « خداوند سبحان از آنچه در رحم ها است آگاه است که پسر است یا دختر ، زشت است یا زیبا ، سخاوتمند است یا بخیل ، سعادتمند است یا شقی ، چه کسی آتش گیره دوزخ است و چه کسی در بهشت دوست پیامبران اینها علوم غیبیه ای است که غیر خدا کسی نمی داند » 📚نهج البلاغه خطبه128 ❗️این عبارت به خوبی نشان می دهد که مقصود آگاهی از تمام صفات جسمی و روحی جنین است نه خصوصیت جنسیت آن 📝پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🏴 لوح | امام جواد(ع) می‌خواست اعتقاد به تشکیل حکومت علوی گسترش یابد ◾️ آیت‌الله خامنه‌ای: دنیای اسلام آن‌روز بخش عظیمی توجه به امام جواد بودند و هدف امام جواد (علیه‌الصلاةوالسلام) و ائمه‌ی بعد از حضرت رضا تا حضرت ولیّ‌عصر -سه امام- این بود که زمینه را آماده کنند برای شکل گرفتن یک اعتقاد تمام نشدنیِ شیعی به لزوم ایجاد حکومت علوی و قرآنی. ۶۴/۵/۲۶ 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 لوح | اوج گرایش به اهل بیت علیهم السّلام از زمان امام جواد است ◾️ آیت‌الله خامنه‌ای: در دوران زندگی امام جواد و امام هادی و امام عسکری (علیهم السّلام) موجب گرایش به اهل بیت و حکومت آل علی در دنیای اسلام و گسترش بیشتری پیدا کرده. راوی می‌گوید دیدم از تمام دنیای اسلام کسانی آمدند برای دیدن محمد بن علی؛ معلوم می‌شود اوج این معروفیت وجود داشته. ۶۴/۵/۲۶ 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال ضمن عرض تسلیت بابت شهادت امام جواد لطفا پاسخ این شبهه را بدهید که چگونه ممکن است یک کودک مانند امام جواد در سن هفت سالگی امام شود و هدایت جامعه را بر عهده گیرد این سوال خیلی از جوانان و دانشجویان است که از ما می پرسند 🗯پاسخ: ❗️دوران شکوفایى عقل وجسم انسان معمولًا حد و مرز خاصى دارد که با رسیدن آن زمان، جسم و روان به حد کمال مى رسند، ولى چه مانعى دارد که خداوند قادر و حکیم، براى مصالحى، این دوران را براى بعضى از بندگان خاص خود کوتاه ساخته، در سال هاى کمترى خلاصه کند؟ ❗️در جامعه بشر یت از آغاز تاکنون افرادى بوده اند که از این قاعده عادى مستثنى بوده اند و در پرتو لطف و عنایت خاصى که از طرف خالق جهان به آنان شده است، در سنین کودکى به مقام پیشوایى و رهبرى امتى نائل شده اند. 🗯براى درک بهتر موضوع، مواردى از این استثناها را یاد آورى مى کنیم: 1⃣قرآن مجید درباره حضرت یحیى و رسالت او و اینکه در دوران کودکى به نبوت برگزیده شده است، مى فرماید: «اى یحیى کتاب را با تمام قدرت بگیر، ما فرمان نبوت را درکودکى به او دادیم» 📓مریم12 2⃣ براى آغاز تکلم و سخن گفتن کودک معمولًا زمانى حدود دوازده ماه لازم است، ولى چنان که مى دانیم، حضرت عیسى در همان روزهاى نخستین تولد زبان به سخن گشود و از مادر خود که به قدرت الهى بدون ازدواج باردار شده و نوزادى به دنیا آورده و به این جهت مورد تهمت و اهانت قرار گرفته بود بشدت دفاع کرد و یاوه هاى معاندین را با منطق و دلیل رد کرد، در صورتى که این گونه سخن گفتن و با این محتوا، در شأن انسان هاى بزرگسال است. قرآن مجید گفتار او را چنین نقل مى کند: «(ناگهان عیسى زبان به سخن گشود و] گفت: «من بنده خدایم او کتاب [آسمانى] به من داده و مرا پیامبر قرار داده استو مرا- هر جا که باشم- وجودى پربرکت قرار داده و تا زمانى که زنده ام مرا به نماز و زکات توصیه کرده است و مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده و جبّار و شقى قرار نداده است)» 📓مریم30-32 ❗️با توجه به آنچه گفته شد به این نتیجه مى رسیم که قبل از امامان نیز مردان الهى دیگرى از این موهبت و نعمت الهى برخوردار بوده اند و این امر اختصاص به امامان ما نداشته است. 🗯همچنین از بررسى تاریخ زندگانى امامان استفاده مى شود که این مسئله در زمان خود آنان، به ویژه عصر امام جواد نیز مطرح بوده و آنان هم با همین استدلال پاسخ داده اند. به عنوان نمونه: 1. على بن اسباط، یکى از یاران امام رضا و امام جواد مى گوید: روزى به محضر امام جواد رسیدم، در ضمن دیدار، به سیماى حضرت خیره شدم تا قیافه او را به ذهن خود سپرده، پس از بازگشت به مصر براى ارادتمندان آن حضرت بیان کنم. ❗️درست در همین لحظه امام جواد که گویى تمام افکار مرا خوانده بود، در برابر من نشست و به من توجه کرد و فرمود: «اى على بن اسباط کارى که خداوند در مسئله امامت انجام داده، مانند کارى است که در مورد نبوت انجام داده است. خداوند درباره حضرت یحیى مى فرماید: «ما به یحیى درکودکى فرمان نبوت دادیم». و درباره حضرت یوسف مى فرماید: «هنگامى که او به حد رشد رسید، به او حکم (نبوت) و علم دادیم». 📓یوسف22 ❗️همچنین درباره حضرت موسى مى فرماید: «و چون به سن رشد وبلوغ رسید، به او حکم (نبوت) و علم دادیم». 📓قصص14 ❗️بنابر این همان گونه که ممکن است خداوند، علم وحکمت را در سن چهل سالگى به شخصى عنایت کند، ممکن است همان حکمت را در دوران کودکى نیز عطا کند. 📚الکافی ج1 ص384 2. یکى از یاران امام رضا مى گوید: در خراسان در محضر امام رضا بودیم. یکى از حاضران به امام عرض کرد: سرور من، اگر [خداى نخواسته] پیش آمدى رخ دهد، به چه کسى مراجعه کنیم؟ امام فرمود: به فرزندم ابو جعفر.در این هنگام آن شخص سن حضرت جواد را کم شمرد، امام رضا فرمود: «خداوند عیسى بن مریم را در سنى کمتر از سن ابو جعفر، رسول و پیامبر و صاحب شریعت تازه قرار داد.» 📚همان مدرک ص322 3. امام رضا به یکى از یاران خود به نام «معمر بن خلاد» فرمود: «من ابو جعفر را در جاى خود نشاندم وجانشین خود قرار دادم، ما خاندانى هستیم که کوچکتران ما مو به مو از بزرگانمان ارث مى برند» 📚ارشاد مفید ص319 🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 4- در اغاز قرن سوم امامت کودک نه ساله یا کمتر مایه شگفتی فقیهان و متکلمان عصر گردید ولی مامون از واقع اگاه بود .او همگان را دعوت به مناظره با امام جواد کرد و پرده از چهره حقیقت برافتد، مناظرات آن کودک با علما و دانشمندان، نفس ها را در سینه حبس کرد و دهان ها بست. ❗️در اینجا به یک نمونه از مناظرات امام اشاره می کنیم: 🗯«یحیى بن اکثم از امام جواد اجازه گرفت. امام فرمود: هر چه مى خواهى بپرس. ❗️یحیى گفت: درباره شخصى که مُحْرِم بوده و در آن حال حیوانى را شکار کرده است، چه مى گویید؟ 🔷امام جواد فرمود:« آیا این شخص، شکار را درحِلّ (خارج از محدوده حَرَم) کشته است یا درحرم؟ عالم به حکم حرمت شکار در حال احرام بوده یا جاهل؟ عمداً کشته یا به خطا؟ آزاد بوده یا برده؟ صغیر بوده یا کبیر؟ براى اولین بار چنین کارى کرده یا براى چندمین بار؟ شکار او از پرندگان بوده یا غیر پرنده؟ از حیوانات کوچک بوده یا بزرگ؟ باز هم از انجام چنین کارى ابا ندارد یا از کرده خود پشیمان است؟ در شب شکار کرده یا در روز؟ در احرامِ عُمره بوده یا احرامِ حج؟ ❗️یحیى بن اکثم از این همه فروع که امام براى این مسئله مطرح نمود، متحیر شد و آثار ناتوانى و زبونى در چهره اش آشکار گردید و زبانش به لکنت افتاد، به طورى که حضار مجلس ناتوانى او را در مقابل آن حضرت نیک دریافتند. 🗯مأمون گفت: خداى را بر این نعمت سپاسگزارم که آنچه من اندیشیده بودم همان شد. سپس به بستگان و افراد خاندان خود نظر انداخت و گفت: آیا اکنون آنچه را که نمى پذیرفتید، دانستید؟ 📚ارشاد مفید ص319 📚بحار الانوار ج50 ص75 ❗️آنگاه پس از مذاکراتى که در مجلس صورت گرفت، مردم پراکنده گشتند وجز نزدیکان خلیفه، کسى در مجلس نماند. مأمون رو به امام جواد کرد و گفت: قربانت گردم خوب است احکام هریک از فروعى را که در مورد کشتن صید درحال احرام مطرح کردید، بیان کنید تا استفاده کنیم. ❗️ امام جواد فرمود: بلى، اگرشخص محرم در حِلّ (خارج ازحرم) شکار کند و شکار از پرندگان بزرگ باشد، کفاره اش یک گوسفند است و اگر در حرم بکشد کفاره اش دو برابر است؛ و اگر جوجه پرنده اى را در بیرون حرم بکشد کفاره اش یک بره است که تازه ازشیر گرفته شده باشد، و اگر آن را در حرم بکشد هم بره و هم قیمت آن جوجه را باید بدهد؛ و اگر شکار از حیوانات وحشى باشد، چنانچه گورخر باشد کفاره اش یک گاو است واگر شتر مرغ باشد کفاره اش یک شتر است و اگر آهو باشد کفاره آن یک گوسفند است و اگر هریک از اینها را در حرم بکشد کفاره اش دو برابر مى شود. و اگر شخص محرم کارى بکند که قربانى بر او واجب شود، اگر دراحرام حج باشد باید قربانى را در «مِنى» ذبح کند و اگر در احرام عمره باشد باید آن را در «مکّه» قربانى کند. کفاره شکار براى عالم و جاهلِ به حکم، یکسان است؛ منتها در صورت عمد، [علاوه بروجوب کفاره] گناه نیز کرده است، ولى در صورت خطا، گناه از او برداشته شده است. کفاره شخص آزاد بر عهده خود او است و کفاره برده به عهده صاحب او است وبر صغیر کفاره نیست ولى بر کبیر واجب است وعذاب آخرت از کسى که از کرده اش پشیمان است برداشته مى شود، ولى آنکه پشیمان نیست کیفر خواهد شد. 📚الارشاد ص322 📚احتجاج ص246 ❗️از این نمونه های تاریخی چنین استفاده می شود که یک کودک می تواند با عنایت خداوند صاحب علوم الهی شود و امام باشد. 📚راهنمای حقیقت،علامه سبحانی،ص349 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔سوالی دارم که چند وقت است بدجور درگیرش هستم که چرا امام جواد با دختر مامون کرد ❗️مگر مامون قاتل امام رضا و دشمن اهل بیت نبود ❕این رفتارهای متناقض در زندگی امامان چه معنایی دارد ❕ 💠💠 👌در کتاب این پرسش چنین پاسخ گفته شده است ؛ ❕مامون چون در میان یک سلسله تنگناها و شرائط دشوار سیاسی قرار گرفته بود، برای رهایی از این تنگناها، تصمیم گرفت خود را به خاندان پیامبر نزدیک سازد، و بر همین اساس با تحمیل ولیعهدی بر امام هشتم می خواست سیاست چند بعدی خود را به مورد بگذارد. 👌از سوی دیگر، عباسیان از این روش مامون که احتمال می رفت خلافت را از بنی عباس به علویان منتقل سازد، سخت ناراضی بودند و به همین جهت به مخالفت با او برخاستند و چون امام رضا مامون مسموم و شهید شد آرام گرفتند و خشنود شدند و به مامون روی آوردند. 👌مامون کار زهر دادن به امام را بسیار سری و مخفیانه انجام داده بود و سعی داشت جامعه از این جنایت آگاهی نیابد و از همین رو برای پوشاندن جنایات خود تظاهر به اندوه و عزاداری می کرد، اما با همه پرده پوشی و ریاکاری، سرانجام بر آشکار گردید که قاتل امام جز مامون کسی نبوده است، لذا سخت دل آزرده و خشمگین گردیدند و مامون بار دیگر حکومت خویش را در معرض خطر دید و برای پیشگیری از عواقب امر، توطئه دیگری آغاز کرد و با تظاهر به مهربانی و دوستی نسبت به امام جواد-علیه السلام-تصمیم گرفت دختر خود را به حضرت تزویج کند تا استفاده ای را که از تحمیل ولیعهدی بر امام رضاعلیه السلام در نظر داشت از این وصلت نیز بدست آورد. 👌بر اساس همین طرح بود که امام جواد علیه السلام را در سال 204 ه. ق یعنی یک سال پس از شهادت امام رضا-علیه السلام-از مدینه به بغداد آورد و به دنبال مذاکراتی که در جلسه امام با یحیی بن اکثم گذشت ( دختر خود «ام الفضل » را به همسری حضرت در آورد. 🔰انگیزه های مامون ؛ 👌این ازدواج که مامون بر آن اصرار داشت، کاملا جنبه سیاسی داشت و می توان دریافت که وی از این کار چند یاد شده در زیر را تعقیب می کرد ؛ 1⃣با فرستادن دختر خود به خانه امام، آن حضرت را برای همیشه دقیقا زیر نظر داشته باشد و از کارهای او بی خبر نماند (دختر مامون نیز براستی وظیفه خبرچینی و گزارشگری را خوب انجام می داد و تاریخ شاهد این حقیقت است) . 2⃣با این وصلت، به خیال خام خویش، امام را با دربار پرعیش و نوش خود مرتبط و آن بزرگوار را به لهو و لعب و فسق و فجور بکشاند و بدین ترتیب بر قداست امام لطمه وارد سازد و او را در انظار عمومی از مقام ارجمند عصمت و امامت ساقط و خوار و نماید. 3⃣با این وصلت علویان را از اعتراض و قیام بر ضد خود باز دارد و خود را دوستدار و علاقه مند به آنان کند . 4⃣هدف چهارم مامون، عوام فریبی بود ، چنانکه گاهی می گفت: من به این وصلت اقدام کردم تا ابو جعفر-علیه السلام-از دخترم صاحب فرزند شود و من پدر بزرگ کودکی باشم که از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و علی بن ابی طالب-علیه السلام-است. اما خوشبختانه این حقه مامون نیز بی نتیجه بود زیرا دختر مامون هرگز فرزندی نیاورد و فرزندان امام جواد-علیه السلام همگی از همسر دیگر امام بودند. 📚مناقب آل ابی طالب ج4 ص 380 ❔اینها انگیزه های مامون از این ازدواج بود. حال باید دید امام جواد-علیه السلام-چرا با این ازدواج کرد؟ 👌 از آنجا که بی هیچ شکی، امام اهداف و مقاصد واقعی مامون را از این گونه کارها می دانست و نیز می دانست که او همان کسی است که مرتکب جنایت بزرگ قتل پدرش امام رضا-علیه السلام-شده، به نظر می رسد که موافقت امام با این ازدواج عمدتا بر اثر بوده است که مامون از پیش بر امام وارد کرده بوده است، زیرا ازدواجی اینچنین، تنها به مصلحت مامون بوده است نه به مصلحت امام ، نیز می توان تصور کرد که نزدیکی امام به دربار می توانست مانع ترور حضرت از طرف معتصم و عامل پیشگیری از سرکوبی سران تشیع و یاران برجسته امام توسط عوامل خلیفه باشد، و این، به یک معنا می توانست شبیه وزارت هارون از طرف علی بن یقطین یعنی نفوذ در دربار خلافت به نفع جبهه تشیع باشد. 📚سیره پیشوایان ، مهدی پیشوایی ، ص 584 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔اخیرا از یکی از علما دیدم که قضیه امام جواد را منکر شده بودند و از جعلیات می دانستند ❗️خواستم از صحت این قضیه مطلع شوم ❕❕ 💠💠 👌مساله شهادت مظلومانه امام جواد علیه السلام مساله ای و غیر قابل خدشه است . 🔹شیخ می نویسد ؛ « اعتقاد ما شیعیان در مورد امام جواد علیه السلام آن است که او توسط سم معتصم مسموم شد و به شهادت رسید » 📚اعتقادات الامامیه ، صدوق ، ص 98 🔸شیخ عباس می نویسد ؛ «از كتاب عيون المعجزات نقل شده كه چون حضرت جواد عليه السّلام وارد بغداد شد و معتصم انحراف امّ الفضل را از آن حضرت دانست او را طلبيد و به قتل آن حضرت راضى كرده زهرى براى او فرستاد كه در طعام آن جناب داخل كند، امّ الفضل انگور رازقى را زهرآلود كرده به نزد آن امام آورد و چون حضرت از آن تناول نمود اثر زهر در بدن مباركش ظاهر شد و امّ الفضل از كرده خود پشيمان شد و چاره‏اى نمى ‏توانست كرد، گريه و زارى مى‏ كرد، حضرت فرمود ، الحال كه مرا كشتى گريه مى‏ كنى؟ به خدا سوگند كه به بلايى مبتلا خواهى شد كه مرهم‏ پذير نباشد. ❕چون آن نونهال جويبار امامت در اوّل سن جوانى از آتش زهر دشمنان از پا در آمد، معتصم، امّ الفضل را به حرم خود طلبيد و در همان زودى ناسورى در فرج او به هم رسيد و هر چند اطبّا معالجه كردند مفيد نيفتاد تا آن كه از حرم معتصم‏ بيرون آمد و آنچه داشت از مال دنيا صرف مداواى آن مرض كرد و چنان پريشان شد كه از مردم سؤال مى‏ كرد و با بدترين احوال شد و زيانكار دنيا و آخرت گرديد. 📚منتهی الامال ج 3 ص 1805 _ عیون المعجزات ص 132 _ دلائل الامامه ص 209 ❕مسعودى در اثبات الوصيّة نيز قريب به همين نقل كرده الّا آن كه گفته ؛ « معتصم و جعفر بن مأمون هر دو امّ الفضل را واداشتند بر كشتن آن حضرت، و جعفر بن مأمون به سزاى اين امر در حال به چاه افتاد، او را مرده از چاه بيرون آوردند » 📚اثباه الوصیه ص 192 👌این در کتب دیگری نیز نقل شده است ؛ 📚مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 384_ بحار الانوار ج 50 ص 8_ المجالس السنیه ج 2 ص 634_ تفسیر العیاشی ج 1 ص 319_ جلاء العیون ص 968_ تفسیر البرهان ج 1 ص 471 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔شبهه ای را کانال های ضد دین کرده اند که معاذ الله امام جواد فرزند امام رضا نبوده است و امام رضا بوده است و حتی نزدیکان امام رضا هم می گفتند امام جواد فرزند او نیست زیرا رنگ پوستش با امام رضا فرق می کند ...خواستم در این رابطه توضیح بدید ❗️❗️ 💠💠 👌در خانواده امام رضاعلیه السلام و در محافل شیعه، از حضرت جواد علیه السلام، به عنوان مولودى پرخیر و برکت یاد مى شد. چنانکه «ابو یحیاى صنعانى» مى گوید: روزى در محضر امام رضا علیه السلام، فرزندش ابو جعفر را که خردسال بود، آوردند. امام فرمود: «این مولودى است که براى ما، با برکت تر از او زاده نشده است». 📚الارشاد ص 319 👌گویا امام، به مناسبت هاى مختلف، از فرزند ارجمند خود با این عنوان یاد مى کرده و این موضوع در میان شیعیان و یاران امام رضا(علیه السلام) معروف بوده است، به گواه اینکه دو تن از شیعیان بنام «ابن اسباط» و «عبّاد بن اسماعیل» مى گویند: در محضر امام رضا(علیه السلام) بودیم که ابو جعفر را آوردند، عرض کردیم: این همان مولود پرخیر و برکت است؟ حضرت فرمود: «آرى، این همان مولودى است که در اسلام بابرکت تر از او نشده است». 📚الکافی ج 6 ص 361 🔰شاید در بدو نظر تصور شود که مقصود از این حدیث این است که امام جواد(علیه السلام) از همه امامان قبلى براى شیعیان، با برکت تر بوده است، در حالى که چنین مطلبى قابل قبول نیست، بلکه بررسى موضوع و ملاحظه شواهد و قرائن، نشان مى دهد که ظاهراً مقصود از این این است که تولد حضرت جواد در شرائطى صورت گرفت که خیر و برکت خاصّى براى شیعیان به ارمغان آورد، بدین معنا که عصر امام رضا(علیه السلام) عصر ویژه اى بوده و حضرت در تعیین جانشین خود و معرفى امام بعدى، با مشکلاتى روبرو بوده که در عصر امامان قبلى، بى سابقه بوده است؛ 👌زیرا از یک سو پس از شهادت امام کاظم(علیه السلام) گروهى که به «واقفیّه» معروف شدند، براساس انگیزه هاى مادى،امامت حضرت رضا(علیه السلام) را انکار کردند و از سوى دیگر امام رضا(علیه السلام) تا حدود چهل و هفت سالگى داراى فرزند نشده بود و چون احادیث رسیده از پیامبر حاکى از آن بود که امامان دوازده نفرند که نُه نفر آنان از نسل امام حسین(علیه السلام) خواهند بود، فرزند براى امام رضا(علیه السلام)، هم امامت خود آن حضرت، و هم تداوم امامت را زیر سوال مى برد و واقفیه این موضوع را دستاویز قرار داده امامت حضرت رضا(علیه السلام) را انکار مى کردند. 🔹گواه این معنا، اعتراض «حسین بن قیاما واسطى» به امام هشتم در این مورد، و پاسخ آن حضرت است. «ابن قیاما» که از سران «واقفیه» بوده است ، طى نامه اى به امام رضا(علیه السلام) او را متهم به کرد و نوشت: چگونه ممکن است امام باشى در صورتى که فرزندى ندارى؟! 🔸امام در پاسخ نوشت: از کجا مى دانى که من داراى فرزندى نخواهم بود، سوگند به خدا بیش از چند روز نمى گذرد که خداوند پسرى به من عطا مى کند که حق را از باطل جدا مى کند. 📚الکافی ج 1 ص 320 👌این شگرد تبلیغى از طرف «حسین بن قیاما» (و دیگر پیروان واقفیه) منحصر به این مورد نبوده است، بلکه این معنا به مختلف و در موارد گوناگون تکرار مى شده و امام رضا(علیه السلام) همواره سخنان و دلائل آنان را رد می کرده است تا آنکه حضرت جواد به این سم پاشی ها خاتمه داد داد و موضع امام و شیعیان که از این نظر در تنگنا قرار گرفته بودند، تقویت گردید و اعتبار و وجهه تشیّع بالا رفت. 📚الامام الجواد ، سید کاظم قزوینی ص 337 🔸ادامه 👇👇👇
🔹 👇 👌وسوسه هاى واقفیه و دشمنان خاندان امامت در این مورد، به حدى بود که حتى پس از ولادت حضرت جواد(علیه السلام) که واقفیه را خلع سلاح کرد، گروهى از خویشان امام رضا(علیه السلام) طبعاً بر اساس حسدورزی ها و تنگ نظری ها گستاخى را به رساندند که ادعا کردند که حضرت جواد، فرزند على بن موسى نیست! 👌آنان در این تهمت ناجوانمردانه و دور از اسلام، براى مطرح کردن اندیشه هاى پنهانى خویش، جز شبهه عوام فریبانه عدم شباهت میان پدر و فرزند از نظر رنگ چهره چیزى نیافتند و گندمگونى صورت حضرت جواد(علیه السلام) را بهانه قرار داده و گفتند: در میان ما، امامى که باشد وجود نداشته است! امام هشتم فرمود: او فرزند من است. آنان گفتند: پیامبر اسلام با قیافه شناسى داورى کرده است ، باید بین ما و تو قیافه شناسان داورى کنند. حضرت (ناگزیر) فرمود: شما در پى آنان بفرستید ولى من این کار را نمى کنم، اما به آنان نگویید براى چه دعوتشان کرده اید... ❕( معتبر شناخته شدن قيافه شناسى از طرف پيامبر اسلام ادعائى بود كه صرفاً از طرف آنان مطرح شد و هرگز به معناى تأييد آن از طرف امام رضا(عليه السلام) نبود، و اگر حضرت به اين پيشنهاد تن در داد، از روى به اين دليل كه مى دانست اين كار در نهايت، به روشن شدن واقعيت، و اثبات پوچى ادعاى آنان تمام مى شود. قيافه شناسان كسانى بودند كه از روى شباهت اندام، نسب اشخاص را تعيين مى كردند.) ❕یک روز بر اساس قرار قبلى، عموها، برادران و خواهران حضرت رضا(علیه السلام) در باغى نشستند و آن حضرت، در حالى که جامه اى گشاده و پشمین بر تن و کلاهى بر سر و بیلى بر دوش داشت، در میان به بیل زدن مشغول شد، گویى که باغبان است و ارتباطى با حاضران ندارد. 👌آنگاه حضرت جواد(علیه السلام) را حاضر کردند و از قیافه شناسان درخواست نمودند که پدر وى را از میان آن جمع شناسایى کنند. آنان به اتفاق گفتند: پدر این کودک در این جمع حضور ندارد، اما این شخص عموى پدرش، و این عموى خود او، و این هم عمه اوست، اگر پدرش نیز در اینجا باشد باید آن شخص باشد که در میان باغ بیل بر دوش گذارده است؛ زیرا پاهاى این دو، به یک گونه است! در این هنگام امام رضا(علیه السلام) به آنان پیوست. قیافه شناسان به اتفاق گفتند: پدر او، این است. ❕در این هنگام على بن جعفر، عموى حضرت رضا(علیه السلام) از جا برخاست و بوسه برلب هاى حضرت جواد(علیه السلام) زد و عرض کرد: مى دهم که تو در پیشگاه خدا امام من هستى. 📚الکافی ج 1 ص 322 _ سیره پیشوایان ص 563 👌بدین ترتیب بکبار دیگر توطئه و دسیسه مخالفان امامت براى خاموش ساختن نور خدا، با شکست روبرو شد و خداوند آنان را رسوا ساخت و به همين جهت بود كه امام رضا(عليه السلام) خود را به رسول خدا، و جواد را به ابراهيم فرزند پيامبر تشبيه مى كرد، زيرا پس از تولد ابراهيم از ماريه قبطيه برخى از همسران رسول خدا از روى حسد، چنين تهمتى به وى زدند و گفتند: اين نوزاد از «جريح» خادم رسول اكرم است! ولى پس از تحقيق و كاوش روشن شد كه اصولاً «جريح» فاقد عضو تناسلى است! و به اين ترتيب خداوند آنان را آشكار ساخت و ماريه را از اين تهمت تبرئه كرد . 📚 مناقب آل أبى طالب، ج 4، ص 387 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❔آیه ای هست که خدا به انسان #فرشته ی محافظ میفرسته ، ویرسل علیکم حفظه پس این همه بلا و مرگ ومیر ها چگونه با فرشتگان محافظ یه جا جمع میشه ❗️ 💠پاسخ👇👇👇 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آیه ای هست که خدا به انسان ی محافظ میفرسته ، ویرسل علیکم حفظه پس این همه بلا و مرگ ومیر ها چگونه با فرشتگان محافظ یه جا جمع میشه ❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّه‏ » « براى انسان مامورانى است كه پى در پى، از پيش رو، و از پشت سرش او را از حوادث حفظ مى‏ کنند» ( رعد 11) ❕ اين آيه آن است كه خداوند به گروهى از فرشتگان، ماموريت داده كه در شب و روز به طور متناوب به سراغ انسان بيايند و از پيش رو و پشت سر نگاهبان و حافظ او باشند. 👌بدون ترديد انسان در زندگى خود در معرض آفات و بلاهاى زيادى است، حوادثى از درون و برون، انواع بيماريها، ميكربها، انواع حادثه ‏ها و خطراتى كه از زمين و آسمان مى‏ جوشد، انسان را احاطه كرده ‏اند، مخصوصا به هنگام كودكى كه آگاهى انسان از اوضاع اطراف خود بسيار ناچيز است و هيچگونه تجربه‏ اى ندارد، در هر گامى در كمين او نشسته است، و گاه انسان تعجب مى ‏كند كه كودك چگونه از لابلاى اينهمه حوادث جان به سلامت مى ‏برد و بزرگ مى‏ شود، مخصوصا در خانواده ‏هايى كه پدران و مادران چندان آگاهى از مسائل ندارند و يا امكاناتى در اختيار آنها نيست مانند كودكانى كه در روستاها بزرگ مى‏ شوند و در ميان انبوه محروميتها، عوامل بيمارى و خطرات قرار دارند. ❕اگر براستى در اين مسائل بينديشيم احساس مى‏ كنيم كه نيروى محافظى هست كه ما را در برابر حوادث مى‏ كند و همچون سپرى از پيش رو و پشت سر محافظ و نگهدار ما است. ❕امام باقر علیه السلام در آیه فرمود ؛ « به فرمان خدا انسان را حفظ مى‏ كند از اينكه در چاهى سقوط كند يا ديوارى بر او بيفتد يا حادثه ديگرى براى او پيش بيايد تا زمانى كه مقدرات حتمى فرا رسد در اين هنگام آنها كنار مى‏ روند و او را تسليم حوادث مى‏ كنند، آنها دو فرشته ‏اند كه انسان را در شب مى ‏كنند و دو فرشته ‏اند كه در روز كه به طور متناوب به اين وظيفه مى‏ پردازند » 📚تفسیر برهان ج 2 ص 283 ❕ البته عدم آگاهى از وجود اين فرشتگان از طريق حس يا از طريق علوم و دانشهاى طبيعى هرگز نمى‏ تواند دليل بر نفى آنها باشد چرا كه اين منحصر به مورد بحث ما نيست، قرآن مجيد و همچنين مذاهب ديگر خبر از امور فراوانى كه ما وراء حس انسان است داده‏ اند كه بشر از طرق عادى نمى‏ تواند از آنها آگاهى يابد ، از اين گذشته همانگونه كه در بالا گفتيم ما در زندگى روزانه خود، نشانه ‏هاى واضحى از وجود چنين نيروى محافظى مى ‏بينيم و احساس مى‏ كنيم كه در برابر بسيارى از حوادث مرگبار بطور اعجاز آميزى نجات مى ‏يابيم كه تفسير و همه آنها از طريق عادى و يا حمل بر تصادف مشكل است‏. 📚تفسیر نمونه ج 10 ص 143 👌ادامه پاسخ 👇👇👇