eitaa logo
پرسمان اعتقادی
43.1هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
3.9هزار ویدیو
63 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️سوال چرا زن مسلمان نميتواند با مرد غير مسلمان و يا كافر ازدواج كند، ولى مرد مسلمان ميتواند با زن غير مسلمان(اهل كتاب) ازدواج كند؟ 🗯پاسخ ❗️مرد مسلمان تنها می تواند با زنان اهل کتاب ازدواج موقت کند 📚وسائل الشیعه ج21 ص37 باب 13 🗯ونمی تواند با انان ازدواج دائم کند 📚وسائل الشیعه ج20 ص533 باب 1 🗯اما زن مسلمان چه دائم و چه موقت نمی تواند به ازدواج غیر مسلمان در آید 📚وسائل الشیعه ج20 ص544 باب 7 🗯از انجایی که روح دین تعبد است چرا که از جانب خداوند حکیم تشریع شده است وظیفه ما اطاعت است اگر چه فلسفه برخی از دستوراتش را ندانیم چنان که امام صادق فرمود: « از انجایی که می دانیم خداوند حکیم است تصدیق می کنیم که تمام افعال و دستوراتش از روی حکمت است اگر چه فلسفه ان را ندانیم» 📚بحار الانوار ج52 ص91 ❗️با این وجود ممکن است درباره حکمت عدم جواز ازدواج زن مسلمان با مرد کافر چنین بگوییم: 🗯 «قرآن هر گونه تسلط، حكمرانى و امر و نهى كفار بر مسلمانان را در تمام امور اجتماعى، سياسى، اقتصادى و خانوادگى نفى مى کند و دستور مى دهد مسلمانان عزتشان را حفظ كنند و زير دست آنان قرار نگيرند. چنان که مى فرماید: ❗️« خداوند هيچ گاه براى كافران تسلطى بر مؤمنان قرار نداده است » 📓نسائ141 🔷و ازدواج زن مسلمان با مرد کافر نوعی قرار دادن تسلط برای کافر در برابر مسلمان است ❗️ و چون اطاعت زن از مرد، زندگى خانوادگى را استحكام مى بخشد اگر زن مسلمان با مردى از اهل كتاب ازدواج كند، بايد اوامر و نواهى او را در زندگى بپذيرد. در نتيجه، طبيعى است كه اخلاق و رفتار او را قبول مى کند چنان که امام صادق مى فرماید: « زن تربيت و رفتار همسرش را مى پذیرد و مرد او را به قبول دين خود مجبور مى کند» 📚الکافی ج 5 ص349 💢بنابراين زن مسلمان چه بسا پس از ازدواج با اهل كتاب از يكتاپرستى روى بگرداند و كافر شود؛ از اين رو اسلام چنين پيوند زناشويى را به صلاح زن مسلمان ندانسته و او را از اين عمل باز داشته است 🗯پرسمان اعتقادی ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❔امروز مرسوم است که پسران جوان مانند دختران ابروهای خود را بر می دارند و خودشان را زیبا می کنند ❗️بر اساس روایات اهل بیت آیا این کار که سوالی خیلی از افراد است اشکال دارد ❕❕ 💠پاسخ💠 👌در روایات بیان شده است که هیچ یک از مردان و زنان حق ندارند خودشان را شبیه به جنس مخالف کنند . 🔶امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « رسول خدا مردانی را که خودشان را به زنان تشبیه می کنند و زنانی را که خودشان را به مردان تشبیه می کنند را لعن کردند » 📚الخصال ج2 ص587 🔷از امام صادق یا امام کاظم علیهما السلام نقل است که فرمودند ؛ « ناپسند می دانم که مرد خودش را به زنان تشبیه کند » 📚وسائل الشیعه ج5 ص25 🗯امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « رسول خدا نهی می کرد که مردان خودشان را به زنان تشبیه کنند » 📚همان مدرک ❕بر این اساس ، اگر با ابرو برداشتن ، مرد شبیه زنان شود و شبیه سازی به زنان عرفا محقق شود ، این عمل جایز نیست و اگر تنها پاک سازی و تمیز کردن مقدار از ابرو باشد به گونه ای که شبیه ساختن به زنان صدق نکند ، اشکالی ندارد . ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔ بستن آب بر روى دشمن جنايت يا سنت پيامبر اسلام ؟؟ سرى به متون تاريخى خود مسلمانان ميزنيم. در كه هدف آن از پا درآوردن قلعه خيبر و بدست آوردن و رئيس قبيله بود نيز پيامبر اسلام ازين تاكتيك ناجوانمردانه استفاده كرده است. - پیامبر دستور داد: آب کاریز‌ها و منابع قطع شد و یهودیان به واسطه تشنگی از قلعه خارج شدند و جنگیدند و شکست خوردند. : المغازی، ج ٢ صفحه ٦٦٦ دلائل النبوة البیهقی، ج ٤ صفحه ٢٢٤ حال از و طرفدارانشان ميپرسيم اگر در مقابل و يارانش اين تاكتيك ناجوانمردانه را بكار بردند، فقط و فقط سنت پيامبر اسلام را به جا آورده است و بدعتى در كار نبوده است. 💠💠 👌انگیزه پیامبر گرامی از نبرد خیبر به دست آوردن طلا و جواهرات نبوده است و اساسا نبردهای پیامبر گرامی همه با انگیزه الهی بوده است نه انگیزه مادی ، چنان که از خود پیامبر گرامی نقل است که فرمود ؛ « جز اين نيست كه اعمال به نيّت‏هاست و براى هركس همان چيزى است كه نيّتش را دارد. پس هركه براى تحصيل آنچه نزد خداست بجنگد، بى‏ گمان اجرش با خداست و هركس براى رسيدن به متاع دنيا يا به نيّت (زانوبند شتر) بجنگد، او را [نصيب و پاداشى‏] جز همان چه برايش جنگيده است، نباشد. » 📚امالی طوسی ص 618 ❕جرم بزرگى كه يهوديان خيبر داشتند، اين بود كه تمام قبايل عرب را براى كوبيدن حكومت اسلام تشويق كردند و سپاه شرك با كمك مالى يهودان خيبر، در يك روز از نقاط مختلف عربستان حركت كرده، خود را به پشت مدينه رسانيدند. در نتيجه، جنگ احزاب رخ داد و سپاه مهاجم با تدابير پيامبر و جان‏فشانى يارانش پس از يك ماه توقف در پشت خندق، متفرق شدند و به وطن خود- از آن جمله يهودان خيبر به خيبر- بازگشتند و مركز اسلام آرامش خود را بازيافت. 👌ناجوانمردى يهود خيبر، پيامبر را بر آن داشت كه اين كانون خطر را برچيند و همه آنان را خلع سلاح كند، زيرا بيم آن مى‏ رفت كه اين ملت لجوج و ماجراجو، بار ديگر باصرف هزينه ‏هاى سنگين، بت ‏پرستان عرب را بر ضد مسلمانان برانگيزند و صحنه نبرد احزاب، بار ديگر تكرار شود. به خصوص كه تعصب يهود به آيين خود، بيش از علاقه مردم قريش به بت ‏پرستى بود و براى همين تعصب كور بود كه هزار مشرك اسلام مى‏ آوردند، ولى يك يهودى حاضر نبود دست از كيش خود بردارد . ❕عامل ديگرى كه پيامبر را مصمم ساخت، قدرت خيبريان را درهم شكند و همه آن‏ها را خلع سلاح كند و حركت‏هاى آنان را زير نظر افسران خويش قرار دهد، اين بود كه او با ملوك و سلاطين و رؤساى جهان مكاتبه كرده و همه آنان را با لحن قاطع به اسلام دعوت كرده بود. در اين صورت هيچ بعيد نبود كه ملت يهود آلت دست كسرى و قيصر شوند و با كمك اين دو امپراتور، براى گرفتن انتقام كمر ببندند و نهضت اسلامى را در نطفه خفه سازند و يا خود امپراتوران را بر ضد اسلام بشورانند، چنان كه مشركان را بر ضد اسلام جوان شورانيدند. خصوصا، در آن زمان ملت يهود در جنگ‏هاى ايران و روم، با يكى از دو امپراتور همكارى داشت. از اين‏رو، پيامبر لازم ديد كه هرچه زودتر اين آتش خطر را براى ابد خاموش سازد. 📚فروغ ابدیت ص 722 ❕آب بستن به روی دشمن در نبرد عملی ناصواب است که مردان الهی ، هیچ گاه به آن تن در نمی دهند ، چنان که علی علیه السلام که طبق بیان خودش ، شاگرد و تربیت شده پیامبر گرامی است و می فرمود ؛ « من عبدی از عبدهای محمد هستم » 📚الکافی ج1 ص90 ❕آب بستن به روی دشمن را صحیح نمیدانست و می فرمود ؛ « آب بستن به روی دشمن جایز و حلال نیست » 📚مراه العقول ج 18 ص 354 👌علی علیه السلام در نبرد صفین وقتی که سپاه معاویه آب را به روی سپاهش بست از مقابله به مثل و بستن آب به روی سپاه معاویه خود داری کرد ، چنان که ابن اثیر نقل می کند ؛ «[سپاه على عليه السلام‏] با سپاه شام جنگيدند تا ميان آب و آنان فاصله انداختند و آب در چنگ ياران على عليه السلام افتاد. پس گفتند: به خدا سوگند، شاميان را از آن نمى‏ نوشانيم! على عليه السلام به يارانش پيك فرستاد: «به قدر حاجت از آب برگيريد و اجازه دهيد كه ايشان [هم‏] برگيرند، كه همانا خداوند، پيروزىِ شما را از رهگذرِ سركشى و ستمِ آنان مقرّر فرمود [پس شما، خود، ستم مكنيد]». 📚الكامل في التاريخ ، ج 2 ص 365، تاريخ الطبري ، ج 4 ص 572 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕ابن ابی الحدید نقل می کند ؛ « ياران و هوادارانش به وى گفتند اى امير مؤمنان! همان گونه كه آنان آب را بر تو بستند، آب را بر آنها ببند و مگذار شاميان قطره ‏اى از آن را بياشامند و به شمشير تشنگى، هلاكشان ساز و [بدين سان‏] دستْ بسته بگيرشان، كه [اگر چنين كنى‏] تو را نيازى به جنگ نيست. امام عليه السلام فرمود: «نه. به خدا سوگند، با ايشان همچون خودشان مقابله نمى ‏كنم. قدرى از سرچشمه را براى آنان باز بگذاريد، كه لبه شمشير، براى رويارويى با آنان بس است». 📚شرح نهج البلاغة ج 1 ص 24 و ج 3 ص 331 _ ينابيع المودّة ، ج 1 ص 451؛ بحار الأنوار ، ج 32 ص 443 ❕نصر بن مزاحم» در كتاب «صفّين» چنين نقل مى ‏كند، بعد از آن كه لشكر امير مؤمنان على عليه السّلام شريعه فرات را از لشكر معاويه باز پس گرفتند، عمرو عاص به معاويه گفت: اى معاويه اگر آنها نيز مانند تو عمل كنند و آب را به روى تو و لشكريانت ببندند چه خواهى كرد و گمان تو چيست؟ آيا اين قدر در خود قدرت مى ‏بينى كه بتوانى ضربه‏ اى بر آنان وارد كنى و آب را باز پس بگيرى، همان گونه كه آنها بر تو وارد كردند؟ و اين در واقع سرزنشى بود به معاويه كه پيشنهاد او را در مورد خوددارى از بستن آب به روى لشكر على عليه السّلام رد كرده بود. معاويه گفت: گذشته را رها كن، اكنون بگو ببينم در باره على چه عقيده ‏اى دارى؟ عمرو عاص گفت: گمان من اين است كه او در باره تو مقابله به مثل نمى‏ كند، و آب را به روى تو و لشكرت نمى ‏بندد، يعنى او جوانمرد است و اين كار را با اصول جوانمردى هماهنگ نمى ‏بيند. سپس افزود چيزى كه او براى آن آمده است غير از اين است‏ ؛ 📚وقعة صفّين ص 186 _ شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج 3 ص 330 👌پیامبر گرامی در نبرد خیبر از بستن آب به روی یهودیان خودداری کرد و آنگاه که شخصى از يهوديان شايد براى استخلاص جان خود بود شرف‏ياب خدمت پيامبر شد و چنين گفت ؛ « اگر يك ماه در اين محل توقف كنى، هرگز دست بر آن‏ها نخواهى يافت، ولى من مجراى آب اين قلعه را نشان مى‏ دهم و شما مى‏ توانيد آب را به روى آن‏ها ببنديد. پيامبر با بستن آب به روى دشمن موافقت نكرد و گفت من هرگز آب را بر روى كسى نمى‏ بندم تا از تشنگى بميرند » 📚ناسخ التواریخ ج 3 ص 1200 ❕آری علی علیه السلام سنت آب نبستن بر دشمن را از استاد خویش پیامبر گرامی آموخته بود ، پیامبری که هیچ گاه به چنین ابزارهایی برای تسلط بر دشمن دست نزد و از آن استفاده نکرد و به قدری در نبردها مقید به اصول اخلاقی و رعایت مکارم و فضائل اخلاقی و جوانمردی بود ، که خداوند در وصف او فرمود ؛ « تو اخلاق عظیم و برجسته ای داری» ( قلم 4 ) و فرمود ؛ « برای شما در زندگی رسول خدا سر مشقی نیکویی است» (احزاب21 ) ❕آری چنین پیامبری هیچ گاه اصول اخلاقی را زیر پای نمی گذارد و آب را بر روی دشمن نمیبندد ، آنچه هم که معاند از دو کتاب « مغازی واقدی ، و دلائل النبوه بیهقی » نقل کرد که پیامبر گرامی آب را به روی یهودیان بست ، از جهت استدلال مخدوش است . ❕بیهقی مطلب را از واقدی نقل می کند و واقدی نیز در مغازی جریان مذکور را از فردی به نام « ابن ابی سبره » نقل می کند که علمای رجالی اهلسنت تصریح کرده اند که ابن ابی سبره ضعیف است و روایت و حدیث جعل می کرده است . 👌مزی در تهذیب الکمال در مورد او می نویسد ؛ « حدیث او حجت نیست . احمد بن حنبل می گفت او جعل حدیث می کرده است ، و دروغ می گفته است ، یحیی بن معین گفته است او ضعیف الحدیث است و به روایتش توجه نمی شود ، علی بن مدینی می گوید او در حدیث ضعیف است ، و او منکر الحدیث است ، ابراهیم بن یعقوب جوزجانی می گوید حدیث او ضعیف است و بخاری نیز گفته است که او ضعیف و منکر الحدیث بوده است و نسائی گفته است او متروک الحدیث است ، و ابوبکر بن احمد بن عدی گفته است از واضعان و جاعلان حدیث بوده است ...» 📚تهذیب الکمال ، مزی ، ج 33 ص 103 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آیاشیر دادن ام الفضل همسر عباس بن عبدالمطلب به امام حسین علیه السلام صحت دارد ❗️❗️ 💠💠 👌آنچه از نصوص روایی استفاده می شود ، آن است که امام حسین علیه السلام در ایام کودکی به طریق اعجاز گونه ای توسط پیامبر گرامی تغذیه می شد . 👌 امام صادق عليه السلام فرمود ؛ « حسين عليه السلام، نه از فاطمه عليها السلام و نه از هيچ زن ديگرى شير نخورد؛ بلكه او را نزد پيامبر مى ‏آوردند و ايشان انگشت شست خود را در دهان او مى‏ گذارد و حسين عليه السلام به اندازه ‏اى مى ‏مكيد كه دو سه روزش را كفايت مى‏ كرد. از اين رو، گوشت حسين عليه السلام از گوشت و خون پيامبر روييد.» 📚الکافی ج 1 ص 465 _ کامل الزیارات ص 124 👌و فرمود ؛ « پيامبر هر روز نزد حسين عليه السلام مى‏ آمد و زبانش را در دهان او مى ‏نهاد و حسين عليه السلام آن را مى ‏مكيد تا سير مى‏ شد. خداى متعال، گوشت حسين عليه السلام را از گوشت پيامبر رويانْد و او هيچ گاه، نه از فاطمه عليها السلام و نه از غير او، شير نخورد. » 📚علل الشرایع یک جلدی ص 206 _ بحار الانوار ج 43 ص 245 ❕ امام رضا عليه السلام فرمود ؛ «حسين عليه السلام را نزد پيامبر مى ‏آوردند و ايشان، زبانش را در دهان حسين عليه السلام مى‏ نهاد و او، آن را مى ‏مكيد و به همان، اكتفا مى‏ كرد و از هيچ زنى شير نخورد». 📚الکافی ج 1 ص 465 ❕در نقل دیگر آمده است ؛ « فاطمه عليها السلام هنگامى كه حسين عليه السلام را به دنيا آورد، بيمار شد و شيرش خشك گرديد. پيامبر زن شيردهى را جستجو كرد؛ امّا نيافت. پس خود نزد حسين عليه السلام مى ‏آمد و انگشت شَستش را در دهان او مى ‏نهاد و حسين عليه السلام آن را مى‏ مكيد. خداوند، روزى‏ اى در انگشت شست پيامبر نهاده بود كه حسين عليه السلام را با آن، تغذيه مى ‏كرد. » 📚مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 50 _ بحار الانوار ج 43 ص 254 ❕و در نقل دیگر آمده است ؛ « مسلمانان، دچار بى ‏آبى شديدى شدند. فاطمه عليها السلام، حسن و حسين عليهما السلام را نزد پيامبر آورد و گفت: اى پيامبر خدا! اين دو، كوچك اند و تاب تشنگى ندارند. پيامبر، حسن عليه السلام را فرا خواند و زبانش را در اختيار او نهاد و حسن عليه السلام، آن را مكيد تا سيراب شد. سپس حسين عليه السلام را خواند و زبانش را در اختيار او نهاد و حسين عليه السلام، آن را مكيد تا سيراب شد. » 📚مناقب ابن شهر آشوب ج 3 ص 384 _ بحار الانوار ج 43 ص 283 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕بنابراین این احادیث چند دسته اند ؛ 1⃣ احاديثى كه بر تغذيه امام حسين عليه السلام از انگشت ابهام پيامبر دلالت دارند. 2⃣ احاديثى كه دلالت دارند پيامبر ، امام حسين عليه السلام را از زبان خود، تغذيه كرده است. 3⃣حديثى كه مى ‏گويد استفاده امام حسين عليه السلام از انگشت پيامبر ، به دليل خشك شدن شير مادرش فاطمه عليها السلام بوده است. 4⃣ حديثى كه مى ‏گويد امام حسن و امام حسين عليهما السلام، در شرايطى كه مردم با كمبود آب مواجه بودند، از زبان پيامبر سيراب شدند. 👌با تأمّل در مضمون اين احاديث، معلوم مى‏ شود كه مدلول آنها، قابل جمع است، بدين صورت كه اقدام پيامبر به دليل خشك شدن شير دخترش فاطمه عليها السلام بوده و ايشان، گاه با انگشت ابهام خود و گاه با زبان مباركش، فرزند دلبند خود را تغذيه كرده است. همچنين جدا از اين كار، در شرايطى كه مسلمانان با مشكل كم ‏آبى مواجه بوده ‏اند، نوادگان خود را از زبان خويش، سيراب نموده است و اين گونه معجزات و كرامات، از شخصى مانند خاتم انبياء بعيد نيست. ❕جالب آن است که تغذیه امام حسین از پیامبر گرامی مورد نقل اهلسنت هم قرار گرفته است . 👌از «ابو هريره» روايت می کنند که گفت ؛ «گواهى مى‏ دهم در يكى از اوقات، همراه رسول خدا حركت مى‏كرديم كه ناگهان رسول خدا صداى حسنين را شنيد كه مى‏ گريستند و مادر ايشان هم همراه آنها بود. پيغمبر با سرعت بسوى آنها شتافت و از زهرا عليها السّلام پرسيد: چرا اين دو فرزندم مى‏ گريند؟ فاطمه پاسخ داد: از شدّت تشنگى! رسول خدا به سراغ مشك كهنه‏ اى كه با آب آن وضو مى‏ گرفت، رفت. ولى آن روز آب بسيار كم بود و مردم همه دنبال به دست آوردن آب بودند. رسول خدا فرياد زد: آيا كسى از شما آب همراه دارد؟ همراه هيچكس قطره‏ اى آب يافت نمى‏ شد! آنگاه رسول خدا خطاب به فاطمه فرمود: يكى از آن دو فرزند را به من بده. فاطمه يكى از آنها را از زير چادرش بيرون آورد و پيغمبر اكرم او را در حاليكه‏ مى‏ گريست به سينه چسبانيد و زبان مباركش را در ميان دهان او فرو برد او زبان مبارك رسول خدا را مى‏ مكيد تا سيراب شد و از گريه باز ايستاد و همين رفتار را با فرزند ديگرش هم انجام داد. » 📚تهذیب التهذیب ابن حجر ج 2 ص 298 _ مجمع الزوائد ، هیثمی ، ج 9 ص 180 _ کنزالعمال ج 7 ص 105 _ المعجم الکبیر ج 3 ص 51 _ تاریخ مدینه دمشق ج 13 ص 222 _ تهذیب الکمال ، ج 6 ص 231 ❕در مقابل این نقلها ، در روایات اهلسنت نقلی از امّ فضل، همسر عباس بن عبدالمطّلب است که گفت ؛ « اى پيامبر خدا! من در خواب ديدم كه گويى عضوى از اعضاى تو، در خانه من است. فرمود: «خوابِ خيرى ديده‏ اى! فاطمه، پسرى به دنيا مى‏ آورد، و تو، او را با شير پسرت قُثَم، شير مى‏ دهى».فاطمه عليها السلام، حسين عليه السلام را به دنيا آورد و امّ الفضل، عهده‏ دار شير دادن به او شد. » 📚الطبقات الکبری ج 8 ص 278 _ مستدرک الصحیحین ج 3 ص 176 ❕اين نقل نادرست است؛ زيرا ؛ 🔸 اوّلًا، عبّاس و همسرش در اين ايّام، در مكّه زندگى مى ‏كردند و پس از فتح مكّه به مدينه آمدند. 📚الصحیح من سیره النبی الاعظم ج 7 ص 47 🔸ثانياً ؛ مطابق آنچه علمای اهلسنت نقل کرده اند ، قُثَم بن عبّاس، پيامبر را درك نكرده است. بنا بر اين، نمى‏ تواند همسال امام حسين عليه السلام باشد . 📚الاصابه ج 5 ص 320 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤔 ❔آخوندها قرآن را حساب نميكنند و مهم برايشان چرنديات مجلسى و باقى عمامه به سران است! ابعنوان مثال: ▪️در آيه ١٠١ سوره توبه الله ميگويد: محمد در اطرافت منافقين زيادى هستند اما تو آنها را نمى شناسي چون علم غيب ندارى! مِمَّنْ حَوْلَكُم مِّنَ الأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُواْ عَلَى النِّفَاقِ لاَ تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِيمٍ. (سوره توبه آيه ١٠١ ) : و برخى از اعرابى كه پيرامون شما هستند منافقند و از ساكنان مدينه [نيز عده‏ اى] بر نفاق خو گرفته‏ اند تو آنان را نمى ‏شناسى ما آنان را مى ‏شناسيم به زودى آنان را دو بار عذاب مى ‏كنيم سپس به عذابى بزرگ بازگردانيده مى ‏شوند حالا ببينيد آخوندها چگونه الله را به پشمك هم حساب نميكنند. آخوند هاى شيعه: الله بيخود كرده محمد منافقهارو ميشناخت چون علم غيب داشت(تصوير بالا) ❕❕ 💠💠 ❕حال معاند به آیه ای از قرآن برای نفی علم غیب پیامبر گرامی استناد کرده است که می فرماید ؛ « و از (ميان) اعراب باديه‏ نشينى كه اطراف شما هستند جمعى از منافقانند و از اهل (خود) مدينه (نيز) گروهى سخت به نفاق پاى بندند كه آنها را نمى‏ شناسى و ما آنها را مى‏ شناسيم، به زودى آنها را دو باره مجازات مى ‏كنيم (مجازاتى به وسيله رسوايى اجتماعى، و مجازاتى به هنگام مرگ) سپس به سوى مجازات بزرگى (در قيامت) فرستاده مى‏ شوند. » ( توبه 101 ) 👌می گوید در این آیه تصریح شده است که پیامبر گرامی علم غیب ندارد و منافقین را نمی شناسد ، حال چگونه شما می گویید پیامبر علم غیب داشته و منافقین را می شناخته است ❗️ ✔️معاند سطحی نگر این قدر توجه ندارد که مقصود آیه شریفه آن است که پیامبر به خودی خود نسبت به منافقین اطلاع ندارد ، اما هیچ مانعی ندارد که با تعلیم الهی نسبت به آنان اطلاع داشته باشد ، چرا که ما معتقدیم علم غیب پیامبر گرامی و امامان علیهم السلام استقلالی و از نزد خودشان نیست و همه به تعلیم الهی است ، لذا می بینیم که در تفسیر نمونه در مورد آیه مذکور می نویسد ؛ « اين اشاره به علم عادى و معمولى پيغمبر است، ولى هيچ منافات ندارد كه او از طريق وحى و تعليم الهى به اسرار آنان ( منافقان ) كاملا واقف گردد. » 📚تفسیر نمونه ج 8 ص 113 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕پیامبر گرامی مطابق تعلیم الهی نسبت به احوالات منافقین اطلاع داشت چنان که خداوند می فرماید ؛ « هنگامى كه به سوى آنها (منافقینی كه از جهاد تخلف كردند) بازگرديد از شما عذر خواهى مى ‏كنند، بگو عذر خواهى مكنيد، ما هرگز به شما ايمان نخواهيم آورد، چرا كه 👈خدا ما را از اخبارتان آگاه ساخته، و خدا و رسولش اعمال شما را مى ‏بينند ، 👉 سپس به سوى كسى كه آگاه از پنهان و آشكار است بازمى ‏گرديد و او شما را به آنچه انجام مى ‏داديد آگاه مى ‏كند (و جزا مى ‏دهد). » ( توبه 94 ) ❕می بینیم در این آیه صراحتا تصریح می کند که خداوند ، پیامبرش را نسبت به احوالات منافقین مطلع کرده بود و پیامبر گرامی شاهد اعمال آنان بوده است ، چنان که در آیه دیگر به این نکته تصریح کرده و می فرماید ؛ « بگو عمل كنيد،👈خداوند و فرستاده او و مؤمنان ( یعنی امامان ) اعمال شما را مى ‏بينند 👉 و به زودى به سوى كسى باز مى‏ گرديد كه پنهان و آشكار را مى‏ داند و شما را به آنچه عمل مى ‏كرديد خبر مى‏ دهد. » ( توبه 105 ) ❕و در آیه دیگر ، خداوند پیامبرش را نسبت به احوال دو تن از همسران منافقش مطلع کرد ، چنان که می فرماید ؛ « به خاطر بياوريد هنگامى را كه پيامبر يكى از رازهاى خود را به بعضى از همسرانش گفت، ولى هنگامى كه وى آن را افشا كرد و 👈خداوند پيامبرش را از آن آگاه ساخت قسمتى از آن را براى او بازگو كرد و از قسمت ديگر خوددارى نمود هنگامى كه پيامبر همسرش را از آن خبر داد گفت چه كسى تو را از اين راز آگاه ساخته؟ فرمود خداى عالم و آگاه مرا آگاه ساخت 👉» ( تحریم 3 ) ❕همه این آگاهی ها به تعلیم الهی است و پیامبر از نزد خودش چیزی از غیب را نمی داند چنان که خداوند خطاب به پیامبرش فرمود ؛ «👈 اينها از خبرهاى غيب است كه به تو (اى پيامبر) وحى مى‏ کنيم، نه تو و نه قوم تو اينها را قبل از اين نمى‏ دانستيد 👉» ( هود 49 ) 👌بنابراین مطابق این آیات ، پیامبر گرامی نسبت به تمام منافقین اطلاع داشت چنان که در نقلی آمده است که پیامبر گرامی فرمود ؛ «اگر از اين اتّهام نمى‏ ترسيدم كه بگويند: «محمّد در آغاز نبوّتش عدّه‏ اى را به كمك طلبيد و با كمك و يارى آن‏ها پيروز شد و پس از استحكام پايه‏ هاى حكومت، آنان را كشت ، گردن عدّه زيادى از منافقين را مى‏ زدم (و اسلام را از شرّ آن‏ها راحت مى‏ كردم.) » « لَوْ لَا أَنِّي أَكْرَهُ أَنْ يُقَالَ إِنَّ مُحَمَّداً اسْتَعَانَ بِقَوْمٍ حَتَّى إِذَا ظَفِرَ بِعَدُوِّهِ قَتَلَهُمْ لَضَرَبْتُ أَعْنَاقَ قَوْمٍ كَثِيرٍ » 📚الکافی ج 8 ص 345 ❕ولى با توجّه به اين اتّهام، كه در واقع موجب تزلزل مردم در پايه ‏هاى نبوّت مى‏ شد، و براى جلوگيرى از چنين توهّمى، آن حضرت با منافقين كارى نداشت و كارشكنى‏ هاى آن‏ها را تحمّل نمود. 👌بر همین اساس می بینیم ، مطابق نقلهای شیعه و سنی ، پیامبر گرامی حذیفه را نسبت به اسامی منافقین مطلع کرده بود و به خاطر همین حذیفه به صاحب سر پیامبر گرامی مشهور شده بود ؛ 📚 بحار الانوار ج 10 ص 123 _ اسد الغابه ج 1 ص 468 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔داستان حركت حسين به كربلا و دروغهاى آخوندهاى شيعه و پيروان قبر پرست آنها، يكى از مضحك ترين داستانهاى شيعيان است. ما در اين ويديو با توضيح و تفصيل و نشان دادن نقشه منطقه حركت كاروان حسين، اثبات ميكنيم كه اين داستان چقدر دروغ و زاده ذهن فرومايه آخوندهاست. در دنياى امروزى براحتى و با چند كليك ميتوان به مواردى اشاره كرد كه ١٢٠٠ سال ذهن غارنشينان حوزه با داستان پردازى و خرافه سازى آنرا در كتابهاى بى محتوايشان ترسيم كرده و به خورد مردم نااگاه داده اند. ❕بیشتر منظورم این قسمتشه که امام حسین ع که از مدینه به دعوت کوفیان به سمت این شهر حرکت کردند چی شد که از کربلا سر درآوردن که ۱۲۰-۳۰ کیلومتر بالاتر از کوفه است ❗️❗️ 💠💠 👌بر پايه صحيح ‏ترينِ گزارش‏ها، كاروان امام حسين عليه السلام پس از چهار ماه و پنج روز اقامت در مكّه، روز سه ‏شنبه هشتم ذى حجّه سال شصت هجرى، مكّه را به سوى كوفه ترك كرد؛ امّا هنگامى كه به نزديكى كوفه رسيد، به دليل ممانعت سپاهيان ابن زياد، مجبور به فرود آمدن در كربلا گرديد ، بنابراین تغییر مسیر دادن امام حسین علیه السلام از کوفه به سمت کربلا به خاطر اجبار عبید الله بوده است . ❕طبری می نویسد ؛ « حسين عليه السلام، حركت كرد و جلوداران سپاه عبيد اللّه بن زياد، ايشان را ديدند. حسين عليه السلام چون چنين ديد، راه خود را به سوى كربلا، كج كرد و پشت لشكر را به سوى نيزار و گياه تازه قرار داد تا تنها در يك جبهه بجنگد، و فرود آمد و چادر زد. يارانش چهل و پنج سوار و صد پياده بودند» 📚تاریخ طبری ج 5 ص 389_ تهذیب الکمال ج 6 ص 427 ❕ابن شهر آشوب هم می نویسد ؛ « روز پنج‏شنبه، دوم محرّم سال 61 هجرى، امام حسين عليه السلام و لشكرش را به سوى كربلا راندند. امام عليه السلام در آن جا فرود آمد و فرمود: «اين جا، جايگاه كَرْب (رنج) و بَلاست. اين جا، جايگاه مَركب‏ها و بار و بُنه ماست و [اين جا] قتلگاه مردانمان و جاى ريخته شدن خونمان است». 📚مناقب ج 4 ص 97_ کشف الغمه ج 2 ص 259 ❕در نقل دیگر آمده است ؛ « لشكر سواره‏ نظام [عبيد اللّه‏]، حسين عليه السلام را در وادى سِباع ديدند .... سپس گفتند: اى فرزند دختر پيامبر خدا! با ما حركت كن. پيوسته به او اميد [توافق‏] داشتند و گِرداگرد او، سواره حركت كردند تا در كربلا، فرود آمدند.» 📚المحن ص 146_ الامامه و السیاسه ج 2 ص 11 ❕گفتنى است كه امام عليه السلام در آغاز حركت، به جاى آن كه از مكّه به سوى شمال شرق و منزل صفاح (نخستين منزل مسير مكّه به كوفه) برود، به سمت تنعيم در شمال غرب و در مسير مدينه، حركت كرد و بدين سان، حدود نُه كيلومتر، راه خود را دور نمود. احتمالًا اين اقدام، ترفندى بر ضدّ تعقيب مأموران حكومت بود كه قصد ممانعت از حركت امام عليه السلام به سوى كوفه داشتند. 👌منازلى كه كاروان امام حسین علیه السلام طى كرده، به ترتيب، عبارت اند از: 1. مكّه، 2. تنعيم، 3. صفاح، 4. بستان ابن عامر، 5. ذات عِرق، 6. غمره، 7. مسلح، 8. افيعيّه، 9. معدن بنى سليم، 10. عمق، 11. سليليّه، 12. ربذه، 13. مغيثة الماوان، 14. نقره، 15. حاجر، 16. سميراء، 17. توز، 18. فيد، 19. اجفر، 20. خزيميّه، 21.زرود، 22. ثعلبيّه، 23. بطان، 24. شقوق، 25. زباله، 26. قاع، 27. عقبه، 28. واقصه، 29. شراف، 30. ذو حسم، 31. بيضه، 32. عذيب الهِجانات، 33. رهيمه، 34. قصر بنى مقاتل، 35. طف، و 36. كربلا. ❕بر اساس محاسباتِ انجام شده، كاروان امام عليه السلام، اين منازل را با مسافتى حدود 1447 كيلومتر، در مدّت تقريبا 25 روز طى كرد و روز دوم محرّم سال 61 هجرى، وارد كربلا شد . 📚دانش نامه امام حسین علیه السلام ، ج 5 ص 114 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔چگونه می گویید مختار شخصیت موجهی بوده است در حالی که روایات متعددی در او وارد شده است ❗️کانال ملحد با آوردن آن روایت به مطالب شما پاسخ داده است ❗️❗️ 💠💠 👌این که مختار و قیام او مورد تایید اهل بیت علیهم السلام بوده اند ، جای انکار و تردید در آن نیست و روایات فراوانی بر این مطلب گواهی می دهد . 🔸امام علی علیه السّلام فرمود ؛ «به زودی فرزندم حسین علیه السّلام کشته خواهد شد، اما اندکی پس از آن جوانی از قبیله «ثقیف» به پا می‌خیزد و انتقام او را از این می‌گیرد و سیصد و هشتاد هزار نفر از آنان را می‌کشد. » 📚حدیقه الشیعه ص 504 🔸امام حسین علیه السّلام در ای برای لشکر کوفه و شام فرمود ؛ «خداوند، بر اینان آن جوان ثقفی را مسلط گرداند تا ننگ مرگ و ذلت را در کام شان فرو ریزد و از قاتلان ما کسی را نبخشد و به جای هر کشته ای از ما بکشد و در برابر هر ضربتی که به ما وارد نموده اند، ضربتی وارد نماید و انتقام مرا و اصحاب و خاندان و پیروانم را از اینان بگیرد. » 📚بحار الانوار، مجلسی، ج ۴۵، ص ۱۰ و ۳۸۶. ❕«هنگامی که سر بریدة «عبیدالله بن زیاد» و «عمربن سعد» را خدمت امام زین العابدین علیه السّلام آوردند فوراً به سجده افتاد و گفت حمد و سپاس خدای را که انتقام خون، را از دشمنانم گرفت و خداوند به جزای خیر دهد. » 📚معجم الرجال الحدیث، آیت الله خوئی، سید ابوالقاسم، ج۱۸، ص۱۰۹ قاموس الرجال، ج۸، ص۴۴۵. اختیار معرفة الرجال، طوسی، جزء ثانی، ص۱۲۷. 👌عمر بن علی علیه السّلام می‌گوید ؛ «مختار بیست هزار دینار امام سجادعلیه السّلام فرستاد و حضرت آن را پذیرفت و با آن خانه عقیل و سایر بنی هاشم را تعمیر کرد...» 📚مروج الذهب ج 3 ص 83 ❕امام باقرعلیه السّلام فرمود ؛ «از مختار بدگویی نکنید زیرا او انتقام ما را از قاتلان ما گرفت و آنان را کیفر رسانیده و بیوه‌های ما را شوهر داد و در زمان به ما کمک کرد. » 📚اختیار معرفة الرجال، طوسی، ص۱۲۵، تنقیح المقال، مامقانی، ج۳، ص۲۰۳. 👌عبدالله بن شریک می‌گوید: روز عید قربان خدمت امام محمد باقرعلیه السّلام رسیدم. حضرت به چیزی تکیه داده بود و پیشکار خود را پیش سلمانی فرستاده بود. من روبروی آن حضرت نشستم، ناگهان پیرمردی که اهل بود، وارد شد و خواست دست آن حضرت را ببوسد، امام دست خود را کشید و نگذاشت بوسه زند. سپس فرمود: تو کیستی؟ گفت: من پسر «مختار ثقفی» هستم و «ابومحمد حکم» نام دارم.امام همین که او را شناخت یک مرتبه دست او را گرفت و به سوی خود کشید و نزدیک خود آورد؛ به گونه ای که گویا می‌خواست او را در آغوش بگیرد و پهلوی خود نشاند، با اینکه قبلاً حاضر نشده بود که او دست مبارکش را بوسه زند. پسر مختار چون این لطف و محبت را از آن حضرت به خاطر نام پدرش احساس کرد، گفت: مردم دربارۀ پدر من سخنها می‌گویند و نسبت‌هایی به او می‌دهند ولی به خدا حرف حق همان است که شما بفرمایید. 🔸امام فرمود: مردم چه می‌گویند؟ گفت: می‌گویند، او دروغگو بوده است ولی شما هرچه بفرمائید، قبول می‌کنم. حضرت فرمود: «سبحان الله! پدرم به من فرمود: به خدا قسم که مهریه مادرم را از اموالی که مختار فرستاده بود، پرداخته است مگر نه این است که خانه‌های ما را بنا کرد و قاتلان ما را کشت و انتقام ما را از دشمنان ما گرفت، خدا او را رحمت کند». ❕« به خدا قسم از پدرم شنیدم که فرمود: مختار شبها پیش «فاطمه بنت علی علیه السّلام می‌رفت و برای آن حضرت خدمت میکرد و از فاطمه حدیث یاد می‌گرفت، خدا رحمت کند پدر تو را حق ما را از همه کس گرفت و انتقام ما را از دشمنان ما کشید و قاتلان ما را از دم تیغ گذراند.» 📚 رجال کشی، ص۶، ۱۱؛ قاموس الرجال، ج۸، ص۵، ۴۴۴، معجم رجال الحدیث، آیت الله خوئی، سید ابوالقاسم، ج۱۸، ص۱۰۹؛ طوسی، اختیار معرفة الرجال، جزء ثانی، ص۶، ۱۲۵. ❕«امام صادق علیه السّلام فرمود: پس از شهادت حضرت حسین علیه السّلام زنان بنی هاشم نه شانه به سر زدند و نه خضاب کردند تا اینکه مختار سرهای قاتلان امام علیه السّلام را برای ما فرستاد». 📚 رجال کشی ص 116_ بحار الانوار ج 45 ص 386 👌«مرزبانی» از امام صادق علیه السّلام چنین نقل میکند ؛ «پس از شهادت سید الشهداء هیچ زنی از بنی هاشم سرمه به چشم نکشید و خضاب به مو نبست و از خانههای ما تا پنج سال برنخاست و غذای گرمی پخته نشد، تا اینکه عبید الله بن زیاد کشته شد. » 📚معجم الرجال خویی ج 18 ص 95_ بحار ج 45 ص 386 👌از فاطمه بنت علی علیه السّلام روایت شده است ؛ «پس از مصیبت کربلا هیچ زنی از ما به خود حنا نبست و میل سرمه ای به چشم نکشید و موهای خود را شانه نزد تا زمانی که سر بریده عبید الله بن زیاد را فرستاد » 📚معجم رجال الحدیث، آیت الله خوئی، سید ابوالقاسم، ج ۱۸، ص ۹۴؛ بحار الانوار، مجلسی، ج ۴۵، ص ۳۸۶.
🔸 👇 👌روایاتی که در مذمت مختار وارد شده است عموما از راویان ضیف و روایات مرسل و بدون سند بوده و بنابر فرض صحت بر پایه صادر شده است . ❕یکی از این روایات این نقل است ؛ « مختار نامه ای به امام زین العابدین علیه السّلام نوشت و با هدایایی از عراق به خدمت آن حضرت فرستاد. هنگامی که فرستادگان مختار به درب خانه امام رسیدند. کسی را پیش امام فرستاد و اجازة ورود خواستند. فرستاده حضرت بیرون آمد و گفت: حضرت می‌فرماید از خانة من دور شوید من هدایای دروغگویان را نمی پذیرم و نامه هایشان را نمی خوانم. آنها عنوان نامه را محو کردند و نام محمد بن علی را روی آن نوشتند. سپس در ادامه روایت از امام باقرعلیه السّلام نقل شده است که: به خدا در نامه مختار عبارت مناسبی به امام ننوشته بود، بلکه نوشته بود «یابن خیر من مشی و طشی» ای پسر بهترین کسی که بر زمین راه رفت و زندگی کرد. » ❕در سند این روایت «عبیدی» ذکر شده است که سید بن طاووس و ابن بابویه در نوادر الحکمه او را می‌دانند و شیخ طوسی او را از غلات ذکر کرده است. 👌در نقل دیگری آمده است ؛ ❕مختار نامه ای خدمت امام سجادعلیه السّلام نوشت و می‌خواست با او بیعت کند و قائل به امامت او شود و آن وقت دعوت خود را به نام او ظاهر سازد و اموال زیادی به خدمت آن حضرت فرستاد. حضرت سجادعلیه السّلام هدایای او را نپذیرفت و جواب نامه را نیز ننوشت و در مسجد پیامبر پیش مردم او را سبّ کرد و نسبت دروغ و و فجور به او داد.» 📚مروج الذهب، مسعودی، ج۳، ص۸۳، مسعودی این روایت را بدون سند ذکر کرده است ولی رجال کشی آن را با ذکر سند از امام باقرعلیه السّلام نقل کرده است. ❕اولاً: این دو روایت با روایات «مدح» معارض هستند؛ زیرا در آن روایت تصریح شده است که امام هدایای مختار را پذیرفت و خانه‌های ویران شده «بنی هاشم» را تعمیر کرد و زنان و مردان تهی دست بنی هاشم به وسیله همان ازدواج کردند. 👌از نظر سند هم این روایتات ضعیف و مرسل هستند و از نظر استحکام به پایة آن روایات نمی رسند. 🔸ثانیاً: اگر ما این دو روایت را بپذیریم باز نمی توان به آنها استناد کرد؛ زیرا از روی قرائن و شواهدی که نشان می‌دهد به دست می‌آید که این موضوع موقعی اتفاق افتاده است که «عبدالملک بن مروان» مأموران خود را به مدینه فرستاده بود تااوضاع مدینه به خصوص بنی هاشم را زیر نظر داشته باشد و به وی گزارش دهند و آن حضرت به خاطر تقیه و برای این که به دست امویان بهانه ای نیفتد، هدایای مختار را نپذیرفت و او را در ملاء عام سب و لعن نمود و چون آن حضرت میدانست که سرانجام مختار شکست خواهد خورد و عبدالملک مروان بیرحمانه به شهرهای اسلامی تسلط خواهد یافت، به همین دلیل از روی تقیه و حفظ جان خاندان بنی هاشم هدایای مختار را رد کرد و برای اینکه نسبت به نهضت او خود را بی طرف جلوه دهد، در ملاء عام از او تبری کرد. آنچه در اینجا لازم به یادآوری است، این است که به دلایل مختلفی نمی توان باور کرد که امام سجادعلیه السّلام دربارة مختار فرموده باشد: «یکذب علی الله و علی رسوله» به ویژه این که وقتی مختار سرعبیدالله را - بنا به - برای آن حضرت فرستاد، فرمود: «جزی الله المختار خیراً» خداوند مختار را جزای خیر دهد. 📚رجال کشی، ص۱۳۷. ❕روایت سوم که آن هم از روی تقیه صادر شده است این نقل است که ؛ « مختار یکصد هزار درهم یا دینار خدمت امام زین العابدین علیه السّلام فرستاد آن حضرت نمی خواست بپذیرد و رد آن صلاح نمی دید. از این رو پیش خود نگه داشت پس از قتل مختار نامه ای به عبدالملک نوشت که مختار یکصد هزار پول برای من فرستاده بود من نمی خواستم بپذیرم ولی آن هم صلاح نبود، اکنون این پول پیش من است کسی را بفرست تا این پول را دریافت کند. «عبدالملک» در پاسخ آن به آن حضرت نوشت که من آنها را به شما بخشیدم. » 📚بحار الانوار، مجلسی، محمد باقر، ۴۵، ص۳۴۶. 👌این روایت به صراحت می‌رساند که نپذیرفتن هدایای مختار ونوشتن نامه به عبدالملک هم به خاطر تقیه بوده است؛ زیرا اگر امام علیه السّلام هدایای مختار را حرام می‌دانست و آنها را نمی پذیرفت برگرداندن آنها به عبدالملک چه معنی دارد؟ چگونه با مبانی مذهب شیعه وفق می‌دهد؟ گذشته از این مگر مال حرام با اجازه عبدالملک حلال میشود پس ناگزیر باید گفت چون آن حضرت می‌دانست که اگر هدایای مختار را بپذیرد، جاسوسان آن را به او گزارش می‌دهند و موجب مزاحمت و ناراحتی امام علیه السّلام و بنی هاشم می‌شود. ❕از این روایات استفاده می‌شود که مختار به طور مکرر برای امام هدایایی فرستاده و هر زمان محذوری در کار نبود، امام هدایای او را می‌پذیرفت ولی اگر محذوری در کار بود، از پذیرفتن هدایای امتناع می‌ورزید ظاهراً خود مختار هم به این مسأله توجه داشت. 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌روایات ذم به طور کامل علاوه بر اینکه از نظر سند ضعیف هستند، درست در قطب مخالف آنها، روایات مدح قرار دارند. بنابراین بر فرض صحت هم نمی توان به این روایات استناد کرد و بدین دلیل بزرگان اهل فن این روایات را حمل بر تقیه کرده اند، مثل روایاتی که در ذم امثال زراره و محمد بن مسلم و یزید و... صادر شده است. 📚معجم رجال، آیت الله خوئی، سید ابوالقاسم، ج۱۸، ص۱۱ 👌 ائمه علیه السّلام برخی از بزرگان اصحاب خود را از روی تقیه ذم کرده اند تا از شر سلاطین جور در امان باشند و مختار را به این خاطر نکوهش کرده و از او تبری جسته اند تا خود از شر اشرار در امان باشند. 🔸کشی در رجال خود از مردی به نام حبیب خثعمی از امام صادق علیه السّلام روایت می‌کند که فرمود: «کان المختار، یکذّب علی علی بن الحسین علیه السّلام» مختار بر امام سجاد علیه السّلام دروغ می‌بست. » 📚رجال کشی ص 125 🔸آیت الله خویی (ره) می‌نویسد ؛ «این روایت از نظر سند به شدت ضعیف است؛ زیرا حبیب - راوی این حدیث - مجهول الحال است. » 📚معجم الرجال ج 18 ص 96 👌اما اگر بخواهیم روایت را مورد بررسی و ارزیابی دقیق تری قرار دهیم ابتدا قول بلاذری را ذکر نموده سپس به نقد آن می‌پردازیم. ❕وی می‌گوید: مختار - در هنگام قیام خود در کوفه - نامه ای خدمت امام سجادعلیه السّلام فرستاد و مایل بود که با حضرتش بیعت کند و مردم را به بیعت با امام دعوت کند و اموالی را نیز برای امام علیه السّلام هدیه فرستاد اما امام قبول نکرد و جواب نامه اش را نداد و به مسجد آمد و به مختار بدگویی کرد و فرمود: او دروغگوست؛ مختار چون چنین دید نامه ای به محمد حنفیه نوشت و خواست با او به عنوان امام بیعت کند. امام سجادعلیه السّلام از قضیه باخبر شد، به نزد محمد حنفیه آمد و به او اشاره کرد که هدایای مختار را قبول نکند و جواب نامه اش را ندهد و به او دستور داد تا به مسجد برود و از مختار تبری بجوید و او را به بدی یاد کند اما ابن عباس محمد حنفیه را از این کار منع کرد و به او گفت: صلاح نیست که بر ضد مختار چیزی بگویی؛ زیرا وضع حکومت عبدالله بن زبیر معلوم نیست و محمد سخن ابن عباس را قبول کرد و از تبری جستن علنی و عیبگویی مختار منصرف شد. » 📚 انساب الاشراف ج 5 ص 272 🔸در پاسخ باید گفت ؛ 🔹اولاً: این روایت از نظر سند، ضعیف و مرسله است. 🔹ثانیاً: بر فرض صحت آن، با توجه به موقعیت امام سجادعلیه السّلام در مدینه و تسلط ابن زبیر بر حجاز و نیز وجود حکومت اموی در شام، حمل بر تقیه می‌شود و امام با این شیوه می‌خواست دشمنان را منحرف سازد تا به ارتباط او و مختار پی نبرند. 🔸ثالثاً: این روایت معارض با روایاتی است که در بحارالانوار آمده است و علمای شیعه آن را قبول کرده اند که امام سجادعلیه السّلام هدایای مختار را می‌پذیرفت و خود بلاذری می‌گوید: «محمد حنفیه هدایای مختار را می پذیرفت». 📚همان مدرک 🔸رابعاً: اشاره امام سجادعلیه السّلام به محمد حنفیه برای تبری جستن از مختار حمل بر تقیه می‌شود. 🔸خامساً: با توجه به خضوع و اطاعت محمد حنفیه از فرزند برادرش امام سجاد علیه السّلام، آیا معقول است که وی به توصیه امام سجاد عمل نکند ولی به تذکر ابن عباس ترتیب اثر دهد؟ ❕علامه امینی می نویسد ؛ «هرکه با دیدة بصیرت و تحقیق بر تاریخ و حدیث و علم رجال بنگرد، در می‌یابد که مختار، از پیشگامان دینداری و هدایت و اخلاص بوده است و همانا نهضت مقدس او تنها برای برپایی عدالت به وسیلة ریشه کن کردن ملحدان و ظلم اموی‌ها بود. به درستی که ساحت مختار از مذهب کیسانی به دور بود و نسبتها و تهمت‌های ناجوانمردانه ای که به او نسبت داده اند، حقیقت ندارد و بی جهت نیست که ائمه هدی علیه السّلام و سروران ما، مانند امام سجاد و امام باقر و امام صادق (صلوات الله علیهم) بر او رحمت فرستاده اند، مخصوصاً امام باقرعلیه السّلام به گونه ای بسیار زیبا، او را مورد ستایش قرار داده است و همیشه خدمات او در نزد اهلبیت علیه السّلام مورد تقدیر و تشکر بوده است.» 📚الغدیر، علامه امینی، عبد الحسین، ج۲، ص۳۴۳. ❕مقدس اردبیلی نیز می نویسد ؛ « «در حُسن عقیدة مختار سخنی نیست و علامه حلّی& او را مقبول شمرده و امام باقرعلیه السّلام جمعی را که مختار را به بدی یاد میکردند، از این کار منع فرمود و امام صادق علیه السّلام بر او رحمت فرستاد و امام زین العابدین علیه السّلام وی را به دعای خیر یاد کرده است. مختار و امثال او به یقین درجات رفیعه و مراتب عالیه خواهندداشت.» 📚حدیقة الشیعه، مقدس اردبیلی، ص۵۰۶-۵۰۵. ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔ادعا: هر که با آل علی در افتاد، ور افتاد! حتما این ادعای مضحک آخوندها و پیروان تشیع را شنیده‌اید! این ادعای اسلامگرایان شیعه در صورتی ادا می‌شود که بنا بر ادعای خودشان، تمامی ائمه شیعه بدست خلفای مسلمان کشته شده‌اند! معاویه، یزید و باقی امویان بیش از ۱۰۰ سال حکومت کردند و هیچ آزاری از سوی آل علی به آنها نرسید... ازین گذشته، تعداد شیعیانی که به آل علی اعتقاد دارند کمتر از ۸ ٪ از کل مسلمانان می‌باشد و باقی مسلمانان پیرو مخالفین آل علی هستند. باید پرسید: کی، کجا و چگونه ور افتاد؟! این ادعای مضحک نیز جزو اعتقادات خرافی شیعیان قبر پرست است 💠💠 👌ما معتقدیم که دشمنان اهل بیت علیهم السلام در روز قیامت شدید ترین عذابها را خواهند داشت و در دنیا هم گرفتار غضب و خشم هستند و این خشم و غضب الهی در دنیا آنان را زمین می زند و عذاب خوار کننده ای هم برای آنان درانتظار است . 🔸پیامبر گرامی فرمود ؛ « بهشت بر کسی که بر اهل بیت من ظلم کند و آنان را بکشد و با آنان درگیر شود ، حرام است » 📚امالی طوسی ص 164 🔸و فرمود ؛ « غضب خدا و رسول بر کسی است که عترت پیامبر را آزار برسانند و با این عمل پیامبر را اذیت کنند » 📚بحار الانوار ج 27 ص 205 👌اینکه امروزه یزید ها و حجاج ها و بنی العباس ها ، و سایر دشمنان ، که بزرگترین دشمنی ها را با اهل بیت علیهم السلام کردند ، مورد خشم همه انسانهای آزاده هستند و یاد و نام نیکی از آنان باقی نمانده ، و در مقابل یاد و نام اهل بیت علیهم السلام روز به روز ، و سیع تر و گسترده تر می شود ، گواه روشنی بر جایگاه رفیع اهل بیت و جایگاه پست دشمنان اهل بیت در نزد خداوند است ، این در حالی است که روز قیامت هم بزرگترین عذابها در انتظار دشمنان اهلبیت علیهم السلام است . 👌شاعر از این جایگاه پست دنیوی و جایگاه ذلت بار اخروی دشمنان اهل بیت تعبیر می کند به این که هر کس با آل علی دشمنی کند ، هم در دنیا جز بد نامی و مغضوب الهی شدن و فراموشی چیزی برایش باقی نماند و هم در آخرت شدیدترین عذاب ها در انتظارش است و این تعبیر را به زیبایی به شعر آورده و می گوید ؛ « هر کس که به این سلسله ی پاک جفا کرد بد کرد، نفهمید، غلط کرد، خطا کرد دیدی که یزید از ستم و کینه چه ها کرد آخر به دَرَک رفت و به روحش شَرَر افتاد با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد! اولادِ اُمَیّه چو دَرِ کینه گشودند بر عِترَتِ اطهار بسی ظلم نمودند آخر همگی بِیدَقی از لعن ربودند دیدیم که از نام و نشانشان، اثر افتاد با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد! حَجّاج که شد منکر هر خارقِ عادات می کُشت به هر روز، بسی شیعه و سادات امروز به او لعن کنند اهلِ سعادات آوازه ی ظلمش به همه بحر و بر افتاد با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد . 🌐http://yon.ir/CEXKs 👌می بینیم که شاعر به زیبایی مقصود خود را از « بر افتادن » دشمنان اهل بیت علیهم السلام بیان می کند که مقصودش، فراموشی و بدنامی و مغضوبی در دنیا و عقاب در آخرت است ، نه آنکه مقصودش لزوما ، کشته شدن دشمنان اهل بیت به دست موالیان و شیعیان باشد . 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌معاند در ادامه قلت شیعیان آل علی علیهم السلام را دلیلی بر عدم حقانیت آنان گرفته است در حالی که توجه ندارد که هيچگاه اكثريت نشانه حقانيت و اقليت نشانه خلاف آن نيست، در طول تبليغ پيامبران، از زمان حضرت نوح (عليه السَّلام) تا عصر حضرت خاتم مؤمنان در اقليّت بودند. قرآن آنگاه كه مبارزات پى گير انبيا را ياد مى كند، پيوسته تذكر مى دهد ، گروندگان و مؤمنان به آنان بسيار اندك بودند. درباره نوح كه نهصد و پنجاه سال به تبليغ پرداخت، مى فرمايد ؛ «جز اندكى به همراه او ايمان نياوردند». ( هود 40) در آيه ديگر مى فرمايد:«اندكى از بندگان من سپاسگزارند». (سبا 13) ❕قرآن درباره پيروى از اكثريت به پيامبر هشدار مى دهد و مى فرمايد ؛ «اگر از اكثریت مردم روى زمين پيروى كنى، تو را از راه خدا گمراه مى كنند». ( انعام 116) و باز به پيامبر يادآور مى شود: «هر چند بكوشى، اكثريت مردم ايمان نمى آورند». ( یوسف 103) 👌بزرگترين جمعيت ها در جهان از آنِ كشورهايى چون چين با حدود يك ميليارد و سيصد مليون نفر و هند با بيش از يك ميليارد نفر جمعيت است كه اكثريت مردم آنها را مادى گرايان و بت پرست ها تشكيل مى دهند. اگر مجموع جمعيت مسلمانان را كه يك ميليارد و سيصد ميليون تخمين زده مى شود نسبت به جمعيت 6 ميلياردى كره زمين، بسنجيم، از اكثريت برخوردار نيستند. ❕اميرمؤمنان على بن ابى طالب (عليه السَّلام) در يكى از سخنان حكيمانه خود درباره شناخت حق و باطل، بيانى دارد كه يادآور مى شويم ؛ 👌در جنگ جمل مردى از اميرمؤمنان سؤال كرد: آيا با طلحه و زبير نبرد مى كنى، در حالى كه آنان از برجسته ترين اصحاب پيامبرند؟ امام در پاسخ فرمود: تو در اشتباهى. عظمت و بزرگى اشخاص، نشانه حق و باطل نيست، حق را بشناس تا اهل آن را بشناسى؛ و باطل را بشناس، آنگاه اهل‏ آن را خواهى شناخت». 📚ارشاد القلوب ج2 ص296 ❕گذشته از اين، شيعه هر چند نسبت به جمعيت كل مسلمانان، در اقليّت است، ولى براى خود، جمعيت عظيمى را در جهان تشكيل مى دهند و لذا در غالب نقاط جهان حضور مؤثر دارند. علاوه بر كشورهاى ايران و عراق و آذربايجان و بحرين و لبنان كه اكثريت آنها را شيعيان تشكيل مى دهند، در تمام كشورهاى اسلامى، اقليت قابل ملاحظه اى از شيعيان وجود دارد كه براى خود مساجد، مؤسسات، مدارس و برنامه هاى فرهنگى دارند . ❕اصولًا بايد توجه كرد كه شيعه به عنوان اپوزيسيون و مخالف نظام حاكم شناخته مى شد و نظام هاى سياسى براى سركوب بلكه ريشه كن كردن آنها، به آنان لقب «روافض» داده بودند. به عنوان نمونه، سلطان محمود غزنوى پس از تسلط بر شرق خراسان، به ريشه كن كردن دو گروه، يكى شيعه و ديگرى معتزله همت گمارد، چندان كه آثار علمى و كتابخانه هاى آنان را از بين برد تا اثرى از تشيع و معتزله باقى نماند. او پيوسته اهل حديث و كراميه را تقويت مى كرد، و شيعه و معتزله را دشمن اصلى خود مى دانست. 📚یادداشت های قزوینی ، حواشی ، ج 7 ص 60 ❕صلاح الدين ايوبى، پس از خيانت به فاطميان، تصميم بر قتل عام شيعه‏ گرفت و گروه بى شمارى از آنان را كشت. 📚اعیان الشیعه ج 3 ص 30 👌در دوران حكومت عثمانى، در زمان سلطان سليم به خاطر فتواى يك فقيه حنفى به نام نوح، 000، 40 شيعه در تركيه فعلى سر بريده شدند. 📚البلاد العربیه و الدوله العثمانیه ، ص 40 ❕در دوران حكومت جزّار در لبنان، در جبل عامل حمام خون به راه افتاد و نسل كشى شيعه صورت گرفت، به گونه اى كه كتاب هاى آنان مدت ها به جاى هيزم در تنور نانوايان مى سوخت. 📚دائره المعارف اللبنانیه ، فواد البستانی ، در شرح حال ابراهیم یحیی 👌با توجه به اين كشتارهاى دسته جمعى، بقاى شيعه در جهان، آن هم با يك فرهنگ قوى و جامع و داشتن علما و دانشمندان مبرز در تمام رشته هاى اسلامى و علمى، يكى از معجزات الهى است كه در پرتو عنايتش، مظهر اسلام راستين بدون تحريف به جاى مانده و خوشبختانه روز به روز نور آن راه گروه بيشترى از انسان ها را روشن نموده و پرده هاى جهل و تعصب را از چهره تاريخ كنار مى زند. 📚راهنمای حقیقت ص 62 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آیا تعداد یاران حسین بن علی ۷۲ نفر بوده‌ است؟ ✍🏻یکی از دروغ‌هایی که شیعیان دائماً تکرار می‌کنند، این است که اصحاب حسین بن‌علی ۷۲ نفر بوده‌ و به شهادت رسیده‌اند؛ اما وقتی به کتب معتبر تاریخی می‌نگریم، می‌بینید که تعداد یاران حسین بسیار بیش از این تعداد بوده است. مسعودی(۳۴۶ هـ)مورخ مشهور مسلمان در کتاب خویش می‏‌نویسد: : «... فعدل الی کربلا و هو فی مقدار خمسمأة فارس من اهل بیته و اصحابه و نحو مأه رجل...». : مروج الذهب، نوشته مسعودی، جلد ۳ صفحه ۶۱، انتشارات منشورات دارالهجره، چاپ قم مروج الذهب، نوشته مسعودی، جلد ۳، صفحه ۷۵، انتشارات دارالکتب العلمیه، چاپ بیروت : حسین بن علی به کربلا رسید، در حالی که او را پانصد نفر از اهل بیت و اصحابش سواره و صد نفر نیز پیاده، همراهی می‌کردند. مسعودی در ادامه می نویسد: : و کان جمیع من قتل الحسین فی یوم عاشورا بکربلا سبعه و ثمانین... ترجمه: و تمام کشته شدگان یاران حسین بن علی در روز عاشورا در کربلا ۸۷ نفر بوده اند. ✍🏻بر طبق کلام "علی‌بن‌حسین‌مسعودی"، حسین بن علی ۶۰۰ نفر یار داشت و فقط ۸۷ نفر از آن کشته شدند؛ پس آنچه در خصوص ۷۲ نفر گفته شده از اساس باطل و دروغ است. 💠💠 👌بيشتر منابع معتبر، شمار سپاهيان امام عليه السلام را 72 نفر، گزارش كرده‏ اند ؛ 📚الأخبار الطوال ص 256، بغية الطلب فى تاريخ حلب: ج 6 ص 2628، البداية و النهاية: ج 8 ص 178. تاریخ الطبری ج 5 ص 422_ الکامل فی التاریخ ج 2 ص 56 ❕شيخ مفيد رحمه ‏الله مى‏ نويسد ؛ « حسين بن على عليه السلام، هنگام صبحگاه و بعد از نماز صبح، يارانش را [براى نبرد،] آماده كرد. آنان، سى و دو سوار و چهل پياده بودند. » 📚الارشاد ج 2 ص 95 👌بنابراین آن است که تعداد یاران امام حسین علیه السلام ، هفتاد و دو تن بوده اند ، اگر چه پاره ‏اى از منابع، عدد ياران امام عليه السلام را 82 نفر، ( المناقب ج 4 ص 98) و برخى 114 نفر ( مقتل الحسین خوارزمی ، ج 2 ص 4) و برخى 145 نفر، ( مثیر الاحزان ص 54) و برخى صد و هفتاد نفر، ( تذکره الخواص ص 251) و برخى ششصد نفر ( مروج الذهب ج 3 ص 70) و برخى هزار نفر ( تذکره الخواص ص 251) و برخى ارقام ديگرى گزارش كرده ‏اند. ( الطبقات الکبری ج 1 ص 46۵) 👌نكته قابل توجّه، اين كه در آمار شهداى كربلا، بجز امام عليه السلام، مشخّصات 154 نفر، ارائه مى‏ شود كه حدود 72 تن از آنها از خاندان امام حسين عليه السلام و پيامبر صلى الله عليه و آله و امام على عليه السلام بوده ‏اند. ❕بنا بر اين، ممكن است آنچه در گزارش مشهور آمده، اشاره به همين افراد باشد، و نيز مى تواند اشاره به ياران امام عليه السلام قبل از ملحق شدن كسانى باشد كه به تدريج به ايشان پيوسته ‏اند؛ زيرا گزارش‏هايى از بيست تا سى نفر به امام عليه السلام حكايت دارند، چنان كه احتمال دارد برخى اسامى، به دليل تصحيف، تكرار شده باشند. 📚دانش نامه امام حسین علیه السلام ، ج 6 ص 84 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال ایا امام حسن و امام حسین در فتوحات شرکت کردند؟ ✅پاسخ ما در گذشته در مورد فتوحات نظر خود را داده ایم که این فتوحات مورد تایید امامان نبوده است و به برخی از جنایاتی که در این فتوحات صورت گرفته اشاره داشته ایم و اورده ایم که انان تنها ایران را فتح کردند و ایرانیان سالها بعد با تحقیقات دانشمندان خودشان اسلام پذیرفتند واین امر حدود قرن سوم یعنی حدود 300 سال پس از فتح ایران صورت گرفت واوردیم اسلام نخستین بار در زمان پیامبر گرامی توسط حضرت امیر به ایران راه یافت 📚خدمات متقابل اسلام و ایران ،شهید مطهری ♦️و بر خلاف برخی به هیچ عنوان خود را ملزم نمی دانیم که از فتوحات دفاع کنیم .جهت دیدن کاملتر پاسخ کلید واژه « دلیران » را در کانال سرچ کنید ❗️حال می گوییم: ایا می توان پذیرفت امام حسن و امام حسین در فتوحاتی شرکت کرده باشند که انسان را به یاد جنگ های چنگیز،تیمور مغول و تاتار در قرون متمادی می اندازد و نظاره گر اعمال غیر انسانی برخی فرماندهان به ظاهر مسلمان باشند که بسیاری از انان مایه ننگ اسلام و مسلمانان گردیدند ؟ ♦️پاسخ روشن است این دو بزرگوار برای عدم شرکت خود در فتوحات همان دلایل پدر بزرگوار خویش را داشتند 🔵اما در رابطه با گزارش برخی منابع تاریخی اهل سنت در باره حضور ان دو بزرگوار در فتوحات باید گفت: 1⃣طبیعی است که تاریخ سازان متعصب طرفدار مکتب سقیفه برای توجیه غصب خلافت و فتوحات خلفای خود به هر بهانه ای از جمله گزارش هایی که هویت و اعتبار انها بررسی خواهد شد متوسل گردند 2⃣گزارش بلاذری در فتوح البدان ج1 ص330 گذشته از انکه سلسله سند ندارد از شرکت حسنین با تعبیر « چنان که گفته میشود» خبر داده که ضعف و عدم اعتماد به چنین خبری روشن است 3⃣در گزارش طبری در ج2 ص607 « حنش بن مالک » مجهول است و علی بن مجاهد کذاب ( تهذیب التهذیب،ج7 ص330) بوده است 4⃣گزارش ابونعیم در اخبار اصفهان ج1 ص112 نیز همان گزارش طبری است و روایت دیگری نیز می اورد که مرسل است 5⃣روایت ابن خلدون نیز در معجم البلدان ج4 ص315 بدون سند است ♦️امام خمینی چنین می نویسد: « حضور برخی از اصحاب خاص امیر مومنان در فتوحات ثابت نیست تا چه رسد به امام حسن ودرباره برخی از اصحاب خاص ان حضرت اگر هم ثابت باشد از سر ناچاری و جلوگیری از جنایات بیشتر در فتوحات بوده نه این که جنگ ها مورد تایید انان باشد» 📚کتاب البیع،ج3 ص105 ♦️پرسمان اعتقادی ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آیا راست است که امام حسین در شب عاشورا و صبح آن غسل کردند و نوره کشیدند ❕مگر بی آب نبودند ❗️❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که عمر سعد در روز هفتم ماه محرم به دستور عبید الله آب را به روی امام حسین علیه السلام و بست ، امام در مرحله اول برای مقابله با بی آبی ، چاهی حفر کردند که وقتی عبید الله مطلع بر این قضیه شد به عمر سعد دستور داد کاری کند که امام نتواند از مذکور استفاده کند . 👌امام علیه السلام در دومین اقدام برای دست یابی به آب حضرت را با سی سوار و بیست پیاده راهی شریعه فرات کرد تا آب مورد نیاز را فراهم کنند ، آنان نیز چنین کردند . ❕ظاهر آن است که این آب تا شب عاشورا پاسخگوی نیاز امام علیه السلام بوده است . شب عاشورا امام علی اکبر را با سی سوار و پیاده برای تهیه آب فرستاد و آنها آب تهیه کردند ، اما چنان که می آید ظاهر آن است که تمام آن آب فراهم شده قابل شرب نبوده است . 🔶با آغاز نبرد و غلبه کردن تشنگی بر امام حسین علیه السلام دو مرتبه حضرت عباس را برای تهیه آب فرستادند که در این مرحله حضرت عباس شهید شدند . 👌در مرحله آخر خود امام بارها برای آوردن آب به سوی رفتند اما با حمله سپاه دشمن مواجهه شده و نتوانستند کار به جایی ببرند . ❔حال سوال این است که آیا راست است که امام حسین علیه السلام و یارانشان در شب وصبح عاشورا کردند و کشیدند ❗️ 👌چنان که گفته شد امام حسین علیه السلام در شب عاشورا علی اکبر را برای تهیه آب ارسال کردند . ❕شیخ صدوق به نقل از امام سجاد علیه السلام می آورد؛ « امام حسین علی اکبر را با سی سوار و بیست پیاده برای آوردن آب فرستاد ، در حالی که بسیاری آنها را تهدید می کرد ، ( علی اکبر آب را تهیه کرد ) آنگاه امام حسین به یارانش فرمود برخیزید و آب بنوشید که آخرین توشه شماست ، و وضو بگیرید و غسل کنید و لباس هایتان را بشویید که کفن هایتان می شود » 📚امالی صدوق ص220 📚بحار الانوار ج44 ص316 👌این که امام علیه السلام دستور می دهد که یارانش با آب مذکور و شست و شوی کرده و لباس هایشان را بشویند قرینه است ، بر این که تمام آبی که حضرت علی اکبر کرده بود ، قابل شرب نبوده است و تنها مقداری از آن قابل شرب بوده که امام نسبت به آن مقدار دستور به می دهد و مقدار دیگر آن قابل شرب نبوده است که امام علیه السلام در مورد آن مقدار دستور به غسل و شست و شوی بدن و لباس ها می دهد . ❕صبح عاشورا نیز امام علیه السلام و تنی چند از یاران با همان مقدار آبی که قابل نبوده است، خود را شست و شوی داده و نوره کشیده اند تا با پاکی و طهارت ظاهری و باطنی به ملاقات خداوند بروند. 👌سید بن طاووس نقل می کند ؛ « چون صبح شد ، حسین فرمان داد تا خیمه ای برایش برپا شود ، و نیز فرمان داد تا کاسه بزرگی که در آن مشک فراوانی ریخته بودند آماده کنند و در داخل آن قرار داده شد . سپس امام به درون خیمه رفت تا نوره بمالد ، بریر بن حصین همدانی و عبد الرحمان بن عبد ربه بر در خیمه ایستاده بودند تا پس از امام نوره بمالند » 📚اللهوف ص154 👌این مضمون مورد نقل نیز قرار گرفته است ؛ 📚تاریخ طبری ج5 ص423 📚الکامل فی التاریخ ج2 ص561 📚البدایه و النهایه ج8 ص178 📚انساب الاشراف ج3 ص395 📚مثیر الاحزان ص54 👌دیده می شود برخی با شتابزدگی اقدام به رد نقل هایی می کنند که سخن از غسل کردن و نوره کشیدن در شب و صبح عاشورا دارد ، با این استدلال که با کمبود آب چنین چیزی معقول نیست ، اما چنان که گذشت قرائن گواه است که امام حسین علیه السلام و یاران با آب غیر قابل اقدام به غسل کردن و نوره کشیدن کرده بودند بنابراین لزومی به رد نقل های مذکور نمی باشد . ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔برخی می گویند حضرت ابوالفضل سه بار آب را برداشت تا بنوشد و از این کار کرد و یاد تشنگی اهل حرم افتاد ❕به نظر من این مطلب صحت ندارد زیرا حضرت همیشه به یاد پسران زهرا و اهل حرم بوده و لحظه ای از آنها غافل نشده است ❕نظر شما چیست ❗️❗️ 💠💠 👌علامه و دیگران نقل می کنند ؛ « هنگامی که عباس دید تمام یاران و برادران و عموزادگان شهید شدند ، گریست و به شوق دیدار پروردگار جلو آمد و پرچم را بر گرفت و از حسین اجازه میدان خواست ، امام به سختی گریه کرد و فرمود برادر جان تو نشانه شکوه و عظمت و برپایی سپاه من و محور پیوستگی نفرات ما هستی ، اگر تو بروی و شهید شوی جمعیت ما و ویران می گردد. ❕عباس گفت جان برادرت فدایت ای سرورم سینه ام از زندگانی دنیا به آمده است می خواهم از این منافقان انتقام بگیرم . 👌امام علیه السلام فرمود ؛ اینکه که آهنگ میدان داری برای این کودکان تهیه کن . ❕عباس رهسپار میدان شد و آنان را موعظه کرد ولی اثری نبخشید ، به نزد برادرش بازگشت و ماجرا را گزارش داد ، ناگهان صدای کودکان به گوشش رسید ، بی درنگ بر اسب سوار شد و نیزه و مشک را بر داشت و به سوی روانه شد . چهار هزار تن از ماموران فرات او را محاصره کردند ، و هدف نیزه ها قرار دادند ، او لشکر دشمن را شکافت و هشتاد نفر از آنان را هلاک کرد و وارد فرات شد . ❗️« هنگامی که خواست مقداری آب ، تشنگی حسین و اهل بیتش را به خاطر آورد و آب را روی آب ریخت ، مشکش را پر کرد...» 📚بحار الانوار ج45 ص41 📚ریاض الابرار ج1 ص227 📚عوالم العلوم ج17 ص284 ❕جریان مذکور با شان بزرگ حضرت عباس علیه السلام ندارد ، زیرا است که انسان تشنه ممکن است بی اختیار دست به زیر آب ببرد ، ولی بعدا که بیاید آب نمی نوشد . 🔶بلکه به عکس این جریان نشان دهنده عظمت روحی حضرت عباس نیز می باشد زیرا او در اوج تشنگی و به یاد حسین علیه السلام و اهل بیتش آب ننوشید تا آب را به آنان برساند ، در حالی که اگر آب می نوشید نیز نزد مستحق مذمت و ملامت نبود زیرا جهت قوه و قدرت و توان گرفتن اقدام به نوشیدن آب کرده بود . ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔سوالی ذهن بنده را مشغول کرده هر چه فکر می کنم به نتیجه نمی رسم ❗️امام حسین چرا اهل بیتش را با خود به کربلا برد که نهایتا اسیر شدند و آن طور مورد هتک قرار گرفتند ❕خودش با فرزندان اش می رفت ❗️❗️ 💠💠 👌این سوال و پرسش از خود امام حسین علیه السلام نیز شده بود . 🔶« محمد حنفیه از امام علیه السلام سوال کرد که چرا خانواده و اهل بیت خود را ، با خود می بری ❕ 👌امام حسین علیه السلام پاسخ داد ؛ « پیامبر به خوابم آمد و گفت ای حسین بیرون برو که خدا خواسته است که تو را ببیند ، و فرمود خدا خواسته است که اهل بیتم را اسیر ببیند» 📚اللهوف ص65 📚بحار الانوار ج44 ص364 ❔اما چرا الهی بر این بود که حسین اهل بیتش را با خود ببرد ❗️ 👌پاسخ روشن است . 1⃣هر قیام و نهضتی از دو بخش خون و پیام تشکیل می گردد .مقصود از بخش خون ، مبارزات خونین و قیام مسلحانه است که مستلزم کشتن و کشته شدن و جانبازی در راه آرمان مقدس است . ❕مقصود از بخش نیز ، رساندن و ابلاغ پیام انقلاب و بیان آرمان ها و اهداف آن است .اگر این بخش فعال نباشد ، انقلاب از حمایت و پشتیبانی مردم برخوردار نمی گردد و چه بسا گرفتار تحریف ها و دگرگونی ها توسط دشمنان انقلاب می گردد . ❕با توجه به تبلیغات بسیار گسترده و دامنه داری که بنی امیه از زمان بر ضد اهل بیت به راه انداخته بودند ، بی شک اگر اهل بیت و باز ماندگان امام نبودند و دست به افشا گری نمی زدند ، دشمنان اسلام و مزدوران قدرت های وقت ، قیام امام حسین را کمرنگ کرده و چهره آن را وارونه نشان می دادند ، و اساسا منکر کشته شدن و شهید شدن امام می شدند و مانند آنچه در مورد امام حسن می گفتند که در اثر ذات الریه و از دنیا رفت ، در مورد امام حسین هم می گفتند با سرطان از دنیا رفت اما حضور اهل بیت حسینی به آنان فرصت چنین را نداد . 📚سیره پیشوایان ص198 2⃣امام علیه السلام در مدینه و مکه امنیتی نداشت تا خانواده خود را آنجا بگذارد . احتمال بود که عوامل یزید ، خانواده امام را دستگیر کرده و به گروگان بگیرند ، و سپس امام را به تسلیم کنند که پس از تسلیم یا بیعت کند یا او را به طرز مرموزی بکشند و هیچ دردسری نیز برای حکومت ایجاد نشود . 🔶سید بن طاووس تعبیر دارد و می گوید ؛ « از مواردی که ممکن است علت همراهی زنان اهل بیت تلقی شود آن است که اگر امام حسین زنان و فرزندان خود را در مدینه یا جایی دیگر می گذاشت ، احتمال بود که یزید زن و فرزند امام را اسیر کند و سپس رفتار های زننده و دردناکی پیش آید که امام را از جهاد و شهادت باز می داشت » 📚اللهوف ص84 3⃣وجه دیگری که بیان شده است این است که در جامعه عربی و اسلامی برای امام حسین به همراه بردن خانواده اش چندان آور به نظر نمی رسید زیرا عرب ها در جنگ و نبرد ها خانواده هایشان را با خود به همراه می بردند ، و شخص پیامبر نیز در چنین می کرد و میان همسرانش ، قرعه می انداخت و آنان را با خود می برد . 👌اما در مورد امام حسین به همراه بردن اعضای خانواده نوعی اتمام قوی بر مسلمانان جهت یاری کردن آن حضرت تلقی می شد و معنایش این بود که اگر دوستدار حسین به شمار می آیند و سعی در یاری و دفاع از آن بزرگوار را دارند ، اکنون که میان خانواده اش قرار دارد ، سزاوار تر به یاری و کمک است ، هر چند با شخص آن حضرت مخالفت داشته باشند ، ولی زن و فرزند او که دختران رسول خدا هستند گناهی مرتکب نشده اند . 📚اعلام الهدایه ج5 ص174 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
1_165639215.mp3
17.96M
دستاتو میبینم افتاده تو صحـرا..💔؛))
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤔 ❔در یادداشتهای شهید و سخنان برخی علمای دیگر آمده است که اصلا رقیه ای در کربلا وجود نداشته است و حسین دختری به این نام نداشته است و داستان رقیه از تحریفات عاشورا است ❕نظر شما در این رابطه چیست ❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌تشکیک در وجود مبارک حضرت سلام الله علیها ظلم بزرگی است که به ایشان روا داشته می شود و این تشکیک از هر کسی باشد ، مردود و غیر قابل قبول است. ⚫️علمای متعددی تصریح به وجود تاریخی این بزرگوار کرده اند از جمله ؛ 1⃣مرحوم عماد الدین ؛ 👌در رابطه با ایشان گفته شده است ؛ « عالم جلیل قدر و بسیار اهل روایت بود » 📚فهرس الثراث ج1 ص569 👌و نیز گفته شده است ؛ « او امام و فقیه و محدث بود ، به روایات تسلط داشت و جلیل القدر بود » 📚موسوعه طبقات الفقهاء ج6 ص292 ❕ایشان نقل می کنند ؛ « دخترک کوچکی بود از حسین علیه السلام ، شبی از خواب بیدار شد و گفت پدر من حسین کجاست ، این ساعت او را به خواب سخت دیدم ، زنان و کودکان شروع به گریه کردن ، کردند ، یزید با صدای آنان از خواب بر خاست ، و از علت این سر و صدا تفحص کرد ، گفت بروید و سر پدر او را بیاورید و در کنار آن دخترک قرار دهید ، آنان چنین کردند ، دختر گفت این چیست ، گفتند سر پدر تو است ، او بترسید و فریاد کشید و رنجور شد و از دنیا رفت » 📚کامل بهایی ج2 ص179 2⃣عالم دیگری که داستان دخترک خردسال امام حسین علیه السلام را نقل می کند ، فخر الدین است . 👌در باره او گفته شده است ؛ « محدث ، فقیه و لغوی و رجالی مشهوری بوده است » 📚فهرس التراث ج 1 ص880 👌و نیز گفته شده است ؛ « فقیه ، امامی ، اصولی ، وشاعر بوده است ، و علمای بزرگی از جمله حسن بن محمد بن حسن معروف به صاحب جواهر از شاگردان او بوده اند » 📚موسوعه طبقات الفقهاء ج13 ص330 👌ایشان نقل می کنند؛ « وقتی آل الله و آل رسول را در شهر بر یزید وازد شدند او خانه ای به آنها اختصاص داد ، و در آن به سوگواری می پرداختند ، مولای ما حسین دختری سه ساله داشت ، سر شریف امام را با دستمالی دیبقی پوشیده و در برابرش نهادند ، و پرده از آن برداشتند و گفتند این سر پدر تو است ، دخترک سر را به آغوش گرفت و می گفت پدر جان چه کسی تو را با خونت خضاب کرده است ....آن گاه دهانش را بر دهان شریف امام گذاشت و گریه سختی کرد تا از هوش رفت ، وقتی تکانش دادند ، دیدند که روحش از دنیا جدا شده است » 📚المنتخب طریحی ، ص136 3⃣عالم دیگر، محمد حسین است که از علمای نامی تشیع و صاحب است ؛ 📚الذریعه الی تصانیف الشیعه ج2 ص439 📚فهرس التراث ج2 ص211 👌او می نویسد ؛ « از غریبان خرابه شام به خاطرم رسید ، مگر سکینه و رقیه طفل حسین نبودند ، ...اهل بیت رسول خدا در آن شب ها نه شمعی و نه چراغی و نه آب و نه طعامی و نه فرش و نه لباسی داشتند و غمگین نشسته بودند و شغل ایشان تعزیه داری بر شهیدان کربلا بود ، تا آنجا که دختر سه ساله سید الشهداء شبی از پدر بزرگوار بسیار گریه کرد ...» 📚انوار المجالس ص161 4⃣نقل دیگر برای شیخ محمد جواد است . 👌او می نویسد ؛ « منقول است که طفلی از امام حسین در خرابه شام از دیدن سر پدر بزرگوارش از دنیا رفت لیکن در نام او اختلاف است که زبیده یا رقیه یا زینب و یا سکینه بوده است » 📚شعشعه الحسینیه ج2 ص171 5⃣ناقل دیگر این جریان ، عالم بزرگوار سید محمد علی شاه عبد است . 👌در باره او گفته شده است ؛ « او فقیه و امامی و عالم و بزرگ و آگاه به علم حدیث و رجال بوده است » 📚موسوعه طبقات الفقهاء ج14 قسم 2 ص772 👌در کتاب اعیان الشیعه در باره او چنین گفته شده است ؛ « او عالم و فاضل و و اهل ورع و زاهد و عابد بوده است ، نشانه خداوند در حسن اخلاق و سعه صدر و محدث بوده است » 📚اعیان الشیعه ج9 ص442 👌و نیز گفته شده است ؛ « او علامه و فقیه و زاهد و اهل ورع و عالم جلیل القدر با اخلاقی کامل بوده است » 📚فهرس التراث ج2 ص274 ❕ایشان می نویسند ؛ « حسین علیه السلام دختر کوچکی داشت که او را دوست می داشت ، و او هم امام را دوست می داشت ، گفته شده است که نام وی بوده است ، سه سال داشت و در شام در میان اسیران بود » 📚الایقاد ص179 6⃣علمای بزرگی مزاری که هم اکنون در است را متعلق به حضرت رقیه دختر امام حسین علیه السلام می دانند ؛ 📚تسلیه المجالس ج2 ص93 📚نور الابصار ص195 📚منتخب التواریخ ص388 👌 متعددی از این مزار نورانی دیده و گزارش شده است ؛ 📚دانش نامه امام حسین ج1 ص389 👌این کرامات نیز موید اعتبار مزار شریف و صحت وجود تاریخی حضرت رقیه سلام الله علیها می باشد . ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔منظور از که به امام حسین علیه سلام گفته میشه چیه و این عبارت رو کدوم یک از اهل بیت به ایشان نسبت دادن ❗️❗️ 💠💠 👌ابا عبد الله لقب مبارک امام حسین علیه السلام می باشد . 🔶ابن شهر آشوب می نویسد ؛ « اسم او حسین و در تورات شبیر و در انجیل طاب است و او ابو عبد الله می باشد » 📚مناقب آل ابی طالب ، ج4 ص77 👌علامه مجلسی نقل می کند ؛ « کنیه او تنها ابو عبد الله است نه چیز دیگر ، فراوان است مانند رشید ، طیب ، وفی ، سید ، زکی ، مبارک ...» 📚بحار الانوار ج43 ص238 👌کنیه ابو عبد الله توسط پیامبر گرامی در بدو تولد بر ایشان نهاده شد . 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « ...در هنگام تولد پیامبر گرامی حسین را در بغل خود گرفت و گفت ای ابا عبد الله تو بر من سنگین است ، پس از آن گریه کرد » 📚امالی طوسی ص367 ❕پس از آن این لقب در لسان نیز برای امام حسین علیه السلام استعمال می شد . 👌علی علیه السلام خطاب به امام حسین عرضه داشتند؛ « ای ابا عبد الله صبر پیشه ساز که من هم به مانند تو از این امت کشیدم » 📚کمال الدین ج2 ص533 ❕در رابطه با فلسفه به این کنیه باید توجه داشت که قیام امام حسین علیه السلام ، موجب بقای دین راستین و یکتاپرستی حقیقی خداوند در جهان بشریت گردید ، و هر گونه یگانه پرستی خداوند متعال توسط بندگان تا روز قیامت حرکت و شهادت امام حسین علیه السلام است ، از این رو او پدر تمام بندگان خدا تا روز قیامت تلقی می شود که بندگان دین راستین و حقیقی خود را مدیون حسین علیه السلام هستند . ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔تعداد یاران امام حسین در چه تعداد بود آیا راست است که از هفتاد و دو نفر بیشتر بودند ❗️تعداد سپاه عمر سعد چه تعداد بود آیا راست است که حدود هزار نفر بودند ❕❕ 💠💠 👌بیشتر منابع شمار سپاهیان حسین علیه السلام را هفتاد و دو نفر گزارش کرده اند ؛ 📚الاخبار الطوال ص256 📚بغیه الطلب ج6 ص2628 📚البدایه و النهایه ج8 ص178 👌شیخ می نویسد ؛ « حسین بن علی هنگام صبح و بعد از نماز صبح یارانش را آماده کرد ، آنان سی و دو نفر سوار و چهل پیاده بودند» 📚الارشاد ج2 ص95 ❕اما با ملاحظه نام و مشخصات شهدای می توان گفت که شمار سپاهیان امام بیش از این تعداد بوده است . 👌ابن شهر می نویسد ؛ « تمام یاران امام هشتاد و دو نفر بودند که سی و دو نفر سواره بودند » 📚المناقب ج4 ص98 👌ابن نمای می نویسد ؛ « حسین علیه السلام یارانش را برای نبرد آماده کرد ، آنان چهل و پنج سوار و صد پیاده بودند » 📚مثیر الاحزان ص54 👌سید بن طاووس نیز این قول را از امام علیه السلام نقل می کند ؛ 📚اللهوف ص100 👌قول مشهور به هفتاد و دو نفر می تواند اشاره باشد به شهدایی از که از خاندان پیامبر گرامی و امام علی و حسین علیه السلام به شهادت رسیدند . 👌اما این که تعداد عمر سعد چه تعداد بوده است نقل قول های متعددی است که بر اساس قول سید بن طاووس و دیگران حدود بیست هزار نفر بودند ؛ 📚اللهوف ص145 📚مثیر الاحزان ص50 📚کشف الغمه ج2 ص229 👌البته در روایتی تعداد آنان سی هزار نفر بیان شده است ؛ 🔶امام سجاد علیه السلام فرمود ؛ « هیچ روزی مانند روز حسین نیست ، سی هزار مرد جنگی که همگی ادعا می کردند از این امت هستند به سوی او حمله بردند و با ریختن خون او قصد تقرب به خدا را داشتند » 📚امالی صدوق ص547 📚بحار الانوار ج44 ص298 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁