eitaa logo
پرسمان اعتقادی
39.5هزار دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
5.4هزار ویدیو
81 فایل
✳️برای رزرو تبلیغات در مجموعه اَسرا بر روی لینک زیر کلیک کنید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2186347655C6187e57a27 شماره مرکز ملی پاسخگویی به شبهات 096400
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 👇 👌روایاتی که در مذمت مختار وارد شده است عموما از راویان ضیف و روایات مرسل و بدون سند بوده و بنابر فرض صحت بر پایه صادر شده است . ❕یکی از این روایات این نقل است ؛ « مختار نامه ای به امام زین العابدین علیه السّلام نوشت و با هدایایی از عراق به خدمت آن حضرت فرستاد. هنگامی که فرستادگان مختار به درب خانه امام رسیدند. کسی را پیش امام فرستاد و اجازة ورود خواستند. فرستاده حضرت بیرون آمد و گفت: حضرت می‌فرماید از خانة من دور شوید من هدایای دروغگویان را نمی پذیرم و نامه هایشان را نمی خوانم. آنها عنوان نامه را محو کردند و نام محمد بن علی را روی آن نوشتند. سپس در ادامه روایت از امام باقرعلیه السّلام نقل شده است که: به خدا در نامه مختار عبارت مناسبی به امام ننوشته بود، بلکه نوشته بود «یابن خیر من مشی و طشی» ای پسر بهترین کسی که بر زمین راه رفت و زندگی کرد. » ❕در سند این روایت «عبیدی» ذکر شده است که سید بن طاووس و ابن بابویه در نوادر الحکمه او را می‌دانند و شیخ طوسی او را از غلات ذکر کرده است. 👌در نقل دیگری آمده است ؛ ❕مختار نامه ای خدمت امام سجادعلیه السّلام نوشت و می‌خواست با او بیعت کند و قائل به امامت او شود و آن وقت دعوت خود را به نام او ظاهر سازد و اموال زیادی به خدمت آن حضرت فرستاد. حضرت سجادعلیه السّلام هدایای او را نپذیرفت و جواب نامه را نیز ننوشت و در مسجد پیامبر پیش مردم او را سبّ کرد و نسبت دروغ و و فجور به او داد.» 📚مروج الذهب، مسعودی، ج۳، ص۸۳، مسعودی این روایت را بدون سند ذکر کرده است ولی رجال کشی آن را با ذکر سند از امام باقرعلیه السّلام نقل کرده است. ❕اولاً: این دو روایت با روایات «مدح» معارض هستند؛ زیرا در آن روایت تصریح شده است که امام هدایای مختار را پذیرفت و خانه‌های ویران شده «بنی هاشم» را تعمیر کرد و زنان و مردان تهی دست بنی هاشم به وسیله همان ازدواج کردند. 👌از نظر سند هم این روایتات ضعیف و مرسل هستند و از نظر استحکام به پایة آن روایات نمی رسند. 🔸ثانیاً: اگر ما این دو روایت را بپذیریم باز نمی توان به آنها استناد کرد؛ زیرا از روی قرائن و شواهدی که نشان می‌دهد به دست می‌آید که این موضوع موقعی اتفاق افتاده است که «عبدالملک بن مروان» مأموران خود را به مدینه فرستاده بود تااوضاع مدینه به خصوص بنی هاشم را زیر نظر داشته باشد و به وی گزارش دهند و آن حضرت به خاطر تقیه و برای این که به دست امویان بهانه ای نیفتد، هدایای مختار را نپذیرفت و او را در ملاء عام سب و لعن نمود و چون آن حضرت میدانست که سرانجام مختار شکست خواهد خورد و عبدالملک مروان بیرحمانه به شهرهای اسلامی تسلط خواهد یافت، به همین دلیل از روی تقیه و حفظ جان خاندان بنی هاشم هدایای مختار را رد کرد و برای اینکه نسبت به نهضت او خود را بی طرف جلوه دهد، در ملاء عام از او تبری کرد. آنچه در اینجا لازم به یادآوری است، این است که به دلایل مختلفی نمی توان باور کرد که امام سجادعلیه السّلام دربارة مختار فرموده باشد: «یکذب علی الله و علی رسوله» به ویژه این که وقتی مختار سرعبیدالله را - بنا به - برای آن حضرت فرستاد، فرمود: «جزی الله المختار خیراً» خداوند مختار را جزای خیر دهد. 📚رجال کشی، ص۱۳۷. ❕روایت سوم که آن هم از روی تقیه صادر شده است این نقل است که ؛ « مختار یکصد هزار درهم یا دینار خدمت امام زین العابدین علیه السّلام فرستاد آن حضرت نمی خواست بپذیرد و رد آن صلاح نمی دید. از این رو پیش خود نگه داشت پس از قتل مختار نامه ای به عبدالملک نوشت که مختار یکصد هزار پول برای من فرستاده بود من نمی خواستم بپذیرم ولی آن هم صلاح نبود، اکنون این پول پیش من است کسی را بفرست تا این پول را دریافت کند. «عبدالملک» در پاسخ آن به آن حضرت نوشت که من آنها را به شما بخشیدم. » 📚بحار الانوار، مجلسی، محمد باقر، ۴۵، ص۳۴۶. 👌این روایت به صراحت می‌رساند که نپذیرفتن هدایای مختار ونوشتن نامه به عبدالملک هم به خاطر تقیه بوده است؛ زیرا اگر امام علیه السّلام هدایای مختار را حرام می‌دانست و آنها را نمی پذیرفت برگرداندن آنها به عبدالملک چه معنی دارد؟ چگونه با مبانی مذهب شیعه وفق می‌دهد؟ گذشته از این مگر مال حرام با اجازه عبدالملک حلال میشود پس ناگزیر باید گفت چون آن حضرت می‌دانست که اگر هدایای مختار را بپذیرد، جاسوسان آن را به او گزارش می‌دهند و موجب مزاحمت و ناراحتی امام علیه السّلام و بنی هاشم می‌شود. ❕از این روایات استفاده می‌شود که مختار به طور مکرر برای امام هدایایی فرستاده و هر زمان محذوری در کار نبود، امام هدایای او را می‌پذیرفت ولی اگر محذوری در کار بود، از پذیرفتن هدایای امتناع می‌ورزید ظاهراً خود مختار هم به این مسأله توجه داشت. 🔸ادامه 👇
🤔 ❔آيت الله مطهرى: شيعيان داستان كربلا را تحريف كرده اند هم تحريف لفظى و هم تحريف منبع: كتاب حماسه حسينى ج ١ ص ٦٢ ❗️لابد مطهرى هم وهابى شده بود و يا ادمين كانال ملحدین بود ❕❕ 💠💠 👌مساله لزوم پرهیز از تحریف در نقل واقعه کربلا و حوادث عاشوراء مورد تاکید همه علما و مراجع شیعه در طول بوده است و همگان بر لزوم استفاده از منابع معتبر و مورد استناد در نقل وقائع کربلا تاکید داشته اند . 🔸خود شهید می گوید ؛ « آن چيزى كه بيشتر دل انسان را به درد مى‏ آورد اين است كه اتفاقاً در ميان وقايع تاريخى، كمتر واقعه ‏اى است كه از نظر نقلهاى معتبر به اندازه حادثه كربلا غنى باشد. 👌من در سابق خيال مى‏ كردم كه اساساً علت اينكه اين همه دروغ اينجا پيدا شده است اين بوده كه وقايع را كسى نمى‏ داند چه بوده است؟ بعد كه مطالعه كردم، ديدم اتفاقاً هيچ قضيه ‏اى در تاريخ- در تاريخهاى دور دست مربوط به مثلًا سيزده يا چهارده قرن پيش- به اندازه حادثه كربلا تاريخ معتبر ندارد. معتبرين مورخين اسلامى از همان قرن اول و دوم قضايا را با سندهاى معتبر نقل كردند و اين نقلها با يكديگر انطباق دارد و به هم نزديك است‏ . 📚مجموعه آثار ج 17 ص 79 👌از جمله کتابهای مورد استنادی که منبع و مرجع برای آگاهی از وقائع کربلا محسوب می شود می توان به کتابهایی چون الفتوح ، کامل الزیارات ، امالی صدوق ، الارشاد مفید ، مصباح المتهجد ، روضه الواعظین ، اعلام الوری ، مقتل الحسین خوارزمی ، مناقب آل ابی طالب ، المزار الکبیر ، مثیر الاحزان ، الملهوف علی قتلی الطفوف ، کشف الغمه ، بحار الانوار ، منتهی الامال ، نفس المهموم ،و ...اشاره کرد . 👌همین طور استفاده از کتابهایی چون الامامه و السیاسه ، اخبار الطوال ، تاریخ الیعقوبی ، تاریخ الطبری ، مقاتل الطالبین ، العقد الفرید ، تاریخ مدینه دمشق و ... برای آگاهی نسبت به جریانات کربلا خالی از نیست . ❕اما متاسفانه افرادی از شیعیان به این مساله توجه نداشته و از باب اسطوره سازی و رونق دادن به مجلس عزا و پرشور کردن آن دست به یکسری تحریفات در نقل وقائع کربلا می زنند و جریاناتی را نقل می کنند که ریشه در کتب معتبر و مورد استناد ندارد و یا از کتبی نقل می کنند که اعتبار آن ها زیر سوال است مانند کتاب روضه الشهداء ، محرق القلوب ، اکسیر العبادات ، تذکره الشهداء و ... 🔸برخی از می نویسند ؛ « كتاب‏هاى تاريخ و سيره، چه در ميان شيعيان و چه اهل سنّت و حتّى غير مسلمانان، واقعه عاشورا را به عنوان يك نقطه عطف و يك پيشامد مسلّم تاريخى، گزارش كرده ‏اند، تا جايى كه اركان و وقايع اصلى آن، از مشهورات، متواترات و قطعيات تاريخى است، هر چند تفصيل‏ها و جزئيات آن، مانند هر واقعه تاريخى ديگر، با تفاوت‏هايى در نقل‏ها و يا كاستى‏ ها و مبالغه‏ هايى قابل انتظار، همراه بوده است. 🔸اين، در حالى است كه با گذشت زمان و دورتر شدن از اصل واقعه، انتظار تغيير و تحريف، بيشتر مى‏ شود و اين، همان نكته‏ اى است كه قاعده لزوم مراجعه به منابع كهن و نزديك‏تر به تاريخى را مدلّل مى ‏سازد. خوش‏بختانه منابع كهن تاريخى و سيره ‏نگارى، چنان دقيق و با تفصيل به عاشورا و كربلا پرداخته‏ اند كه غرض‏ ورزى‏ ها، اشتباهات و كم ‏دقّتى ‏هاى همزاد انسان را به آسانى نشان مى‏ دهند . ❕ از آن جا كه حادثه عاشورا، يكى از حماسى‏ ترين جلوه‏ هاى امامت شيعه است، گزارش‏ها و مآخذ را در باره عاشورا، بايد با سنجه «عصمت امام» نيز سنجيد و سيره رفتارى امامان شيعه را بر آنچه به آنان نسبت مى ‏دهند، حاكم كرد. 🔸بر اين اساس، كتاب‏ها و منابعى كه ‏هاى خود را نقّادى نكرده و آنها را با منابع اصلىِ تاريخى برابر ننموده و يا به تعارض آنها با سيره و كرامت و شخصيت امام حسين عليه السلام و يارانش توجّه نكرده‏ اند، از ديدگاه ما، دچار ضعف اند و از گردونه اعتبار و نقل و استناد، خارج مى‏ شوند. هر اندازه تعداد گزارش‏هاى بدون اصل و سند و يا نامتجانس با شخصيت كرامت‏ آميز و عزّتمند عاشورائيان در كتابى بيشتر باشد، بر ضعف آن كتاب، افزوده مى ‏شود و هر اندازه كمتر باشد، كتاب، اعتبار دارد. 📚دانشنامه امام حسین ج 1 ص 95 👌بنابراین ادعای اینکه برخی بزرگان تمام وقائع کربلا و عاشوراء را جعلی می دانند کذب محض است ، آنچه واقعیت دارد آن است که همگان تاکید و توصیه دارند که در نقل جریان های کربلا ، از منابع معتبر استفاده شود و تکیه کردن بر مطالب بی سند و بی اساس و یا کتاب های غیر معتبر به هیچ عنوان پذیرفته نیست . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❓آيا دريافت و امام حسن از معاويه در جريان صلحشون صحت دارد ❕❕ 💠💠 👌کتب تاریخی مواد امام حسن علیه السلام را چنین درج کرده اند ؛ 1⃣معاویه موظف است بر اساس کتاب و سنت رسول و سیره خلفاء خلافت کند. 📚 نهج البلاغه ابن ابی الحدید معتزلی ، ج4 ص8 📚 الحسن ، ص260 به نقل از فتح الباری، شرح صحیح بخاری، ابن حجر 2⃣خلافت پس از برای امام و اگر امام حسن از دنیا رفته بودند برای امام علیهما السلام است. 📚 الخلفاء ، سیوطی ، ص194 3⃣معاویه دادن به علی را در منابر و قنوت نماز ترک کند و از علی جز خیر نگوید. 📚 الشیعه ج4 ص43 4⃣مبلغ میلیون درهم که در بیت المال کوفه است به معاویه داده نمی شود ، و معاویه موظف است که هر ساله یک در هم به امام حسین بدهد ‌. 📚 و السیاسه ، ص200 📚 طبری ، ج6 ص92 5⃣تمام خصوصا اصحاب و حضرت علی باید در امنیت باشند و معاویه حق تعرض به آنها و به حسن و حسین و اهل بیت آنها را ندارد. 📚 طبری ، ج6 ص97 📚 ابن اثیر، ج3 ص116 👌اما آنچه از در کتب شیعه آمده است ؛ 🔷 علامه در الانوار متن صلح نامه را چنین می آورند ؛ « صلح کرد حسن بن علی بن ابی طالب با معاویه بن ابی سفیان که او نگردد ، او کند در میان مردم به کتاب خدا و سنت رسول خدا و سیره خلفای شایسته ( مراد حضرت علی است ) و به شرط آنکه معاویه برای بعد از خود تعیین نکند ، و مردم در هر جای که باشند از شام و عراق و حجاز و یمن از شر او ایمن باشند ، و اصحاب علی و شیعیان او باشند بر جانها و مالها و زنان و اولاد خود از معاویه و به این شرط عهد و پیمان خدا گرفته شد ، و بر آن که برای حسن بن علی و برادرش حسین و سایر اهل بیت و خویشان رسول خدا نیندیشند ، و در آشکار و پنهان به ایشان نرسانند ، و احدی از ایشان را در افقی از آفاق نترسانند ، و آن که سب امیر المومنین نکنند ، و در نماز ناسزا به علی و شیعیان او نگویند» 📚 الانوار ج44 ص65 👌می بینیم که در این نامه سخنی از امتیازات مالی که تاریخ نگاران اهل نقل کرده اند نمی باشند و به ما آنچه درباره امتیازات مالی صلح نامه نقل شده است و و است که با این کار خود می خواسته اند چهره مقدس اهل بیت به خصوص امام علیه السلام را مخدوش کنند. ❗️بله شیخ نقل می کند که امام حسن علیه السلام این شرط را نیز لحاظ کردند که معاویه باید از خراج « » مبلغ یک میلیون درهم در میان بازماندگان شهدای و که در رکاب امیر مومنان کشته شدند تقسیم کند. 📚علل الشرایع ج1 ص212 👌فلسفه این نیز روشن است ‌. 🔶دارابگرد یکی از پنج شهرستان ایالت در قدیم بوده است. 📚لغت نامه دهخدا ، لغت دارابجرد 🔷این شهر بدون تسلیم ارتش اسلام گردید ، و مردم آن دیار با مسلمانان پیمان صلح بستند ، خراج آن طبق اسلام اختصاص به پیامبر و خاندان آن حضرت و یتیمان و تهیدستان و درماندگان داشت. 🔷 7 👌از این رو امام مجتبی علیه السلام شرط کرد که خراج این شهر به شهدای جنگ جمل و صفین پرداخت شود ، زیرا در آمد آنجا چنان که گذشت به خود آن حضرت داشت ، و بازماندگان آن دو جنگ ، یکی از موارد مصرف این خراج به شمار می رفتند. 📚 پیشوایان ، پاورقی ، ص133 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❓آيا دريافت و امام حسن از معاويه در جريان صلحشون صحت دارد ❕❕ 💠💠 👌کتب تاریخی مواد امام حسن علیه السلام را چنین درج کرده اند ؛ 1⃣معاویه موظف است بر اساس کتاب و سنت رسول و سیره خلفاء خلافت کند. 📚 نهج البلاغه ابن ابی الحدید معتزلی ، ج4 ص8 📚 الحسن ، ص260 به نقل از فتح الباری، شرح صحیح بخاری، ابن حجر 2⃣خلافت پس از برای امام و اگر امام حسن از دنیا رفته بودند برای امام علیهما السلام است. 📚 الخلفاء ، سیوطی ، ص194 3⃣معاویه دادن به علی را در منابر و قنوت نماز ترک کند و از علی جز خیر نگوید. 📚 الشیعه ج4 ص43 4⃣مبلغ میلیون درهم که در بیت المال کوفه است به معاویه داده نمی شود ، و معاویه موظف است که هر ساله یک در هم به امام حسین بدهد ‌. 📚 و السیاسه ، ص200 📚 طبری ، ج6 ص92 5⃣تمام خصوصا اصحاب و حضرت علی باید در امنیت باشند و معاویه حق تعرض به آنها و به حسن و حسین و اهل بیت آنها را ندارد. 📚 طبری ، ج6 ص97 📚 ابن اثیر، ج3 ص116 👌اما آنچه از در کتب شیعه آمده است ؛ 🔷 علامه در الانوار متن صلح نامه را چنین می آورند ؛ « صلح کرد حسن بن علی بن ابی طالب با معاویه بن ابی سفیان که او نگردد ، او کند در میان مردم به کتاب خدا و سنت رسول خدا و سیره خلفای شایسته ( مراد حضرت علی است ) و به شرط آنکه معاویه برای بعد از خود تعیین نکند ، و مردم در هر جای که باشند از شام و عراق و حجاز و یمن از شر او ایمن باشند ، و اصحاب علی و شیعیان او باشند بر جانها و مالها و زنان و اولاد خود از معاویه و به این شرط عهد و پیمان خدا گرفته شد ، و بر آن که برای حسن بن علی و برادرش حسین و سایر اهل بیت و خویشان رسول خدا نیندیشند ، و در آشکار و پنهان به ایشان نرسانند ، و احدی از ایشان را در افقی از آفاق نترسانند ، و آن که سب امیر المومنین نکنند ، و در نماز ناسزا به علی و شیعیان او نگویند» 📚 الانوار ج44 ص65 👌می بینیم که در این نامه سخنی از امتیازات مالی که تاریخ نگاران اهل نقل کرده اند نمی باشند و به ما آنچه درباره امتیازات مالی صلح نامه نقل شده است و و است که با این کار خود می خواسته اند چهره مقدس اهل بیت به خصوص امام علیه السلام را مخدوش کنند. ❗️بله شیخ نقل می کند که امام حسن علیه السلام این شرط را نیز لحاظ کردند که معاویه باید از خراج « » مبلغ یک میلیون درهم در میان بازماندگان شهدای و که در رکاب امیر مومنان کشته شدند تقسیم کند. 📚علل الشرایع ج1 ص212 👌فلسفه این نیز روشن است ‌. 🔶دارابگرد یکی از پنج شهرستان ایالت در قدیم بوده است. 📚لغت نامه دهخدا ، لغت دارابجرد 🔷این شهر بدون تسلیم ارتش اسلام گردید ، و مردم آن دیار با مسلمانان پیمان صلح بستند ، خراج آن طبق اسلام اختصاص به پیامبر و خاندان آن حضرت و یتیمان و تهیدستان و درماندگان داشت. 🔷 7 👌از این رو امام مجتبی علیه السلام شرط کرد که خراج این شهر به شهدای جنگ جمل و صفین پرداخت شود ، زیرا در آمد آنجا چنان که گذشت به خود آن حضرت داشت ، و بازماندگان آن دو جنگ ، یکی از موارد مصرف این خراج به شمار می رفتند. 📚 پیشوایان ، پاورقی ، ص133 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔برخی شبهه می کنند که ابن را زدند و دروغ می گویند که علی گفته است که با او رفتار کنید چیست❕❕ 💠💠 👌این که حضرت علی علیه السلام دستور به حسن معاشرت با ابن که به اسارت در آمده بود دادند مساله ای مسلم در است و قابل انکار نمی باشد . 🔷در کتاب الاسناد چنین نقل شده است ؛ « علی علیه السلام زمانی که مورد ضربه ابن ملجم قرار گرفت فرمود که این را حبس کنید و به او غذا بدهید و با او خوب رفتار کنید . اگر زنده ماندم خودم تصمیم می گیرم که چگونه با او برخورد کنم اگر بخواهم قصاص می کنم و اگر بخواهم می بخشم و اگر از رفتم امر دست شما است .اگر تصمیم بر قصاص گرقتید او را مثله نکنید » 📚 الاسناد ص67 📚 الشیعه ج29 ص127 📚 ابن شهر آشوب ج3 ص312 👌در دیگری آمده است ؛ « علی علیه السلام به فرزندش حسن روی کرد و فرمود با اسیرت ( ابن ) خوب کن و به او احسان کن ...زمانی که حسن علیه السلام برایش مقداری بردند تا بخورد حضرت کمی از آن را خوردند و فرمودند بقیه را به اسیرتان ابن بدهید و به حسن علیه السلام فرمودند بحقی که بر ذمه تو دارم به او غذا و نوشیدنی بده و تا زمان موتم با رفق و مدارا با او رفتار کن و از آن چه و می آشامی به او هم بده » 📚 الانوار ج42 ص287 📚 الوسائل ج11 ص79 ❕و در مورد نحوه ابن ملجم فرمودند ؛ « ای فرزندان عبدالمطلب نکند بعد از شهادتم ( به بهانه قتل من ) در خون فرو روید و بگویید امیر مومنان شد. آگاه باشید جز من را به سبب قتل من نکشید ( درست ) بنگرید هر گاه من از این ضربت از دنیا پوشیدم ، او را تنها یک بزنید تا یک ضربت در برابر یک ضربت باشد و او را مثله نکنید ( گوش و بینی و اعضای بدن او را جدا نسازید ) که من از رسول خدا شنیدم که می فرمود از کردن بپرهیزید هر چند نسبت به سگ گزنده باشد » 📚 البلاغه نامه 47 بخش چهارم 📚 الشیعه ج29 ص128 🔷شیخ نیز نقل می کند که حضرت به امام حسن فرمودند : « ای فرزندم ( اگر خواستی قصاص کنی ) یک به او بزن در برابر ضربه ای که به من زد و از این تعدی نکن » 📚 ج1 ص237 👌امام علیه السلام نیز فرمود : « وصیت علی به حسن علیهما السلام این بود که ای فرزندم تو ولی امر و ولی دم من هستی اگر خواستی عفو بکن و اگر خواستی قصاص کنی پس یک به او بزن در قبال یک ضربه ای که به من زده است » 📚 طوسی ص117 ❕شیخ مفید نیز نقل می کند که حضرت به امام فرمود : « از کردن قاتلم بپرهیز زیرا رسول خدا آن را مکروه می دانست حتی نسبت به یک سگ گزنده » 📚 ص150 ❕امام حسن علیه السلام نیز مطابق امام علی علیهما السلام عمل کردند . 🔶امام علیه السلام فرمود ؛ « چون ابن را به نزد امام حسن آوردند آن گفت با خدا عهد کرده بودم که پدر تو را بکشم ، و به عهد خودم وفا کردم اگر خواهی مرا بکش و اگر عفو کنی می روم به نزد و او را به قتل می رسانم و تو را از شر او راحت می دهم و باز به نزد تو می آیم .حضرت فرمود تو را به زودی به جهنم می فرستم پس او را بطلبید و به دست مبارک خود( با ضربتی) او را زد » 📚 الاسناد ص144 📚 الشیعه ج29 ص128 👌امام علیه السلام نیز طبق نقلی فرمود ؛ « من امتثال امر پدر خود می نمایم و یک ضربت بر او می زنم تا بمیرد » 📚 الانوار ج42 ص297 🔷در نقل دیگر آمده است ؛ « استخوانهای ابن ملجم را در گودالی انداخته بودند و پیوسته مردم کوفه از آن گودال صدای ناله و فریاد می شنیدند » 📚مناقب ابن شهر آشوب ج2 ص387 📚جلاء العیون ص375 ❕البته در برخی روایات ضعیف آمده است که برخی افراد آمدند به نزد امام حسن علیه السلام و درخواست کردند که قصاص را آنها انجام دهند و آنها ابن ملجم را مثله کردند و پس از آن جنازه اش را آتش زدند یا پس از قصاص ابن ملجم توسط امام حسن علیه السلام افراد دیگری جنازه ابن ملجم را آتش زدند . ❕این مضمون روایات از حیث سند و هستند و قابل اعتنا نمی باشند و خلاف مشهور روایاتی است که ما آوردیم . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🔸 👇 👌روایاتی که در مذمت مختار وارد شده است عموما از راویان ضیف و روایات مرسل و بدون سند بوده و بنابر فرض صحت بر پایه صادر شده است . ❕یکی از این روایات این نقل است ؛ « مختار نامه ای به امام زین العابدین علیه السّلام نوشت و با هدایایی از عراق به خدمت آن حضرت فرستاد. هنگامی که فرستادگان مختار به درب خانه امام رسیدند. کسی را پیش امام فرستاد و اجازة ورود خواستند. فرستاده حضرت بیرون آمد و گفت: حضرت می‌فرماید از خانة من دور شوید من هدایای دروغگویان را نمی پذیرم و نامه هایشان را نمی خوانم. آنها عنوان نامه را محو کردند و نام محمد بن علی را روی آن نوشتند. سپس در ادامه روایت از امام باقرعلیه السّلام نقل شده است که: به خدا در نامه مختار عبارت مناسبی به امام ننوشته بود، بلکه نوشته بود «یابن خیر من مشی و طشی» ای پسر بهترین کسی که بر زمین راه رفت و زندگی کرد. » ❕در سند این روایت «عبیدی» ذکر شده است که سید بن طاووس و ابن بابویه در نوادر الحکمه او را می‌دانند و شیخ طوسی او را از غلات ذکر کرده است. 👌در نقل دیگری آمده است ؛ ❕مختار نامه ای خدمت امام سجادعلیه السّلام نوشت و می‌خواست با او بیعت کند و قائل به امامت او شود و آن وقت دعوت خود را به نام او ظاهر سازد و اموال زیادی به خدمت آن حضرت فرستاد. حضرت سجادعلیه السّلام هدایای او را نپذیرفت و جواب نامه را نیز ننوشت و در مسجد پیامبر پیش مردم او را سبّ کرد و نسبت دروغ و و فجور به او داد.» 📚مروج الذهب، مسعودی، ج۳، ص۸۳، مسعودی این روایت را بدون سند ذکر کرده است ولی رجال کشی آن را با ذکر سند از امام باقرعلیه السّلام نقل کرده است. ❕اولاً: این دو روایت با روایات «مدح» معارض هستند؛ زیرا در آن روایت تصریح شده است که امام هدایای مختار را پذیرفت و خانه‌های ویران شده «بنی هاشم» را تعمیر کرد و زنان و مردان تهی دست بنی هاشم به وسیله همان ازدواج کردند. 👌از نظر سند هم این روایتات ضعیف و مرسل هستند و از نظر استحکام به پایة آن روایات نمی رسند. 🔸ثانیاً: اگر ما این دو روایت را بپذیریم باز نمی توان به آنها استناد کرد؛ زیرا از روی قرائن و شواهدی که نشان می‌دهد به دست می‌آید که این موضوع موقعی اتفاق افتاده است که «عبدالملک بن مروان» مأموران خود را به مدینه فرستاده بود تااوضاع مدینه به خصوص بنی هاشم را زیر نظر داشته باشد و به وی گزارش دهند و آن حضرت به خاطر تقیه و برای این که به دست امویان بهانه ای نیفتد، هدایای مختار را نپذیرفت و او را در ملاء عام سب و لعن نمود و چون آن حضرت میدانست که سرانجام مختار شکست خواهد خورد و عبدالملک مروان بیرحمانه به شهرهای اسلامی تسلط خواهد یافت، به همین دلیل از روی تقیه و حفظ جان خاندان بنی هاشم هدایای مختار را رد کرد و برای اینکه نسبت به نهضت او خود را بی طرف جلوه دهد، در ملاء عام از او تبری کرد. آنچه در اینجا لازم به یادآوری است، این است که به دلایل مختلفی نمی توان باور کرد که امام سجادعلیه السّلام دربارة مختار فرموده باشد: «یکذب علی الله و علی رسوله» به ویژه این که وقتی مختار سرعبیدالله را - بنا به - برای آن حضرت فرستاد، فرمود: «جزی الله المختار خیراً» خداوند مختار را جزای خیر دهد. 📚رجال کشی، ص۱۳۷. ❕روایت سوم که آن هم از روی تقیه صادر شده است این نقل است که ؛ « مختار یکصد هزار درهم یا دینار خدمت امام زین العابدین علیه السّلام فرستاد آن حضرت نمی خواست بپذیرد و رد آن صلاح نمی دید. از این رو پیش خود نگه داشت پس از قتل مختار نامه ای به عبدالملک نوشت که مختار یکصد هزار پول برای من فرستاده بود من نمی خواستم بپذیرم ولی آن هم صلاح نبود، اکنون این پول پیش من است کسی را بفرست تا این پول را دریافت کند. «عبدالملک» در پاسخ آن به آن حضرت نوشت که من آنها را به شما بخشیدم. » 📚بحار الانوار، مجلسی، محمد باقر، ۴۵، ص۳۴۶. 👌این روایت به صراحت می‌رساند که نپذیرفتن هدایای مختار ونوشتن نامه به عبدالملک هم به خاطر تقیه بوده است؛ زیرا اگر امام علیه السّلام هدایای مختار را حرام می‌دانست و آنها را نمی پذیرفت برگرداندن آنها به عبدالملک چه معنی دارد؟ چگونه با مبانی مذهب شیعه وفق می‌دهد؟ گذشته از این مگر مال حرام با اجازه عبدالملک حلال میشود پس ناگزیر باید گفت چون آن حضرت می‌دانست که اگر هدایای مختار را بپذیرد، جاسوسان آن را به او گزارش می‌دهند و موجب مزاحمت و ناراحتی امام علیه السّلام و بنی هاشم می‌شود. ❕از این روایات استفاده می‌شود که مختار به طور مکرر برای امام هدایایی فرستاده و هر زمان محذوری در کار نبود، امام هدایای او را می‌پذیرفت ولی اگر محذوری در کار بود، از پذیرفتن هدایای امتناع می‌ورزید ظاهراً خود مختار هم به این مسأله توجه داشت. 🔸ادامه 👇
🔸 👇 👌روایاتی که در مذمت مختار وارد شده است عموما از راویان ضیف و روایات مرسل و بدون سند بوده و بنابر فرض صحت بر پایه صادر شده است . ❕یکی از این روایات این نقل است ؛ « مختار نامه ای به امام زین العابدین علیه السّلام نوشت و با هدایایی از عراق به خدمت آن حضرت فرستاد. هنگامی که فرستادگان مختار به درب خانه امام رسیدند. کسی را پیش امام فرستاد و اجازة ورود خواستند. فرستاده حضرت بیرون آمد و گفت: حضرت می‌فرماید از خانة من دور شوید من هدایای دروغگویان را نمی پذیرم و نامه هایشان را نمی خوانم. آنها عنوان نامه را محو کردند و نام محمد بن علی را روی آن نوشتند. سپس در ادامه روایت از امام باقرعلیه السّلام نقل شده است که: به خدا در نامه مختار عبارت مناسبی به امام ننوشته بود، بلکه نوشته بود «یابن خیر من مشی و طشی» ای پسر بهترین کسی که بر زمین راه رفت و زندگی کرد. » ❕در سند این روایت «عبیدی» ذکر شده است که سید بن طاووس و ابن بابویه در نوادر الحکمه او را می‌دانند و شیخ طوسی او را از غلات ذکر کرده است. 👌در نقل دیگری آمده است ؛ ❕مختار نامه ای خدمت امام سجادعلیه السّلام نوشت و می‌خواست با او بیعت کند و قائل به امامت او شود و آن وقت دعوت خود را به نام او ظاهر سازد و اموال زیادی به خدمت آن حضرت فرستاد. حضرت سجادعلیه السّلام هدایای او را نپذیرفت و جواب نامه را نیز ننوشت و در مسجد پیامبر پیش مردم او را سبّ کرد و نسبت دروغ و و فجور به او داد.» 📚مروج الذهب، مسعودی، ج۳، ص۸۳، مسعودی این روایت را بدون سند ذکر کرده است ولی رجال کشی آن را با ذکر سند از امام باقرعلیه السّلام نقل کرده است. ❕اولاً: این دو روایت با روایات «مدح» معارض هستند؛ زیرا در آن روایت تصریح شده است که امام هدایای مختار را پذیرفت و خانه‌های ویران شده «بنی هاشم» را تعمیر کرد و زنان و مردان تهی دست بنی هاشم به وسیله همان ازدواج کردند. 👌از نظر سند هم این روایتات ضعیف و مرسل هستند و از نظر استحکام به پایة آن روایات نمی رسند. 🔸ثانیاً: اگر ما این دو روایت را بپذیریم باز نمی توان به آنها استناد کرد؛ زیرا از روی قرائن و شواهدی که نشان می‌دهد به دست می‌آید که این موضوع موقعی اتفاق افتاده است که «عبدالملک بن مروان» مأموران خود را به مدینه فرستاده بود تااوضاع مدینه به خصوص بنی هاشم را زیر نظر داشته باشد و به وی گزارش دهند و آن حضرت به خاطر تقیه و برای این که به دست امویان بهانه ای نیفتد، هدایای مختار را نپذیرفت و او را در ملاء عام سب و لعن نمود و چون آن حضرت میدانست که سرانجام مختار شکست خواهد خورد و عبدالملک مروان بیرحمانه به شهرهای اسلامی تسلط خواهد یافت، به همین دلیل از روی تقیه و حفظ جان خاندان بنی هاشم هدایای مختار را رد کرد و برای اینکه نسبت به نهضت او خود را بی طرف جلوه دهد، در ملاء عام از او تبری کرد. آنچه در اینجا لازم به یادآوری است، این است که به دلایل مختلفی نمی توان باور کرد که امام سجادعلیه السّلام دربارة مختار فرموده باشد: «یکذب علی الله و علی رسوله» به ویژه این که وقتی مختار سرعبیدالله را - بنا به - برای آن حضرت فرستاد، فرمود: «جزی الله المختار خیراً» خداوند مختار را جزای خیر دهد. 📚رجال کشی، ص۱۳۷. ❕روایت سوم که آن هم از روی تقیه صادر شده است این نقل است که ؛ « مختار یکصد هزار درهم یا دینار خدمت امام زین العابدین علیه السّلام فرستاد آن حضرت نمی خواست بپذیرد و رد آن صلاح نمی دید. از این رو پیش خود نگه داشت پس از قتل مختار نامه ای به عبدالملک نوشت که مختار یکصد هزار پول برای من فرستاده بود من نمی خواستم بپذیرم ولی آن هم صلاح نبود، اکنون این پول پیش من است کسی را بفرست تا این پول را دریافت کند. «عبدالملک» در پاسخ آن به آن حضرت نوشت که من آنها را به شما بخشیدم. » 📚بحار الانوار، مجلسی، محمد باقر، ۴۵، ص۳۴۶. 👌این روایت به صراحت می‌رساند که نپذیرفتن هدایای مختار ونوشتن نامه به عبدالملک هم به خاطر تقیه بوده است؛ زیرا اگر امام علیه السّلام هدایای مختار را حرام می‌دانست و آنها را نمی پذیرفت برگرداندن آنها به عبدالملک چه معنی دارد؟ چگونه با مبانی مذهب شیعه وفق می‌دهد؟ گذشته از این مگر مال حرام با اجازه عبدالملک حلال میشود پس ناگزیر باید گفت چون آن حضرت می‌دانست که اگر هدایای مختار را بپذیرد، جاسوسان آن را به او گزارش می‌دهند و موجب مزاحمت و ناراحتی امام علیه السّلام و بنی هاشم می‌شود. ❕از این روایات استفاده می‌شود که مختار به طور مکرر برای امام هدایایی فرستاده و هر زمان محذوری در کار نبود، امام هدایای او را می‌پذیرفت ولی اگر محذوری در کار بود، از پذیرفتن هدایای امتناع می‌ورزید ظاهراً خود مختار هم به این مسأله توجه داشت. 🔸ادامه 👇
🤔 ❓آيا دريافت و امام حسن از معاويه در جريان صلحشون صحت دارد ❕❕ 💠💠 👌کتب تاریخی مواد امام حسن علیه السلام را چنین درج کرده اند ؛ 1⃣معاویه موظف است بر اساس کتاب و سنت رسول و سیره خلفاء خلافت کند. 📚 نهج البلاغه ابن ابی الحدید معتزلی ، ج4 ص8 📚 الحسن ، ص260 به نقل از فتح الباری، شرح صحیح بخاری، ابن حجر 2⃣خلافت پس از برای امام و اگر امام حسن از دنیا رفته بودند برای امام علیهما السلام است. 📚 الخلفاء ، سیوطی ، ص194 3⃣معاویه دادن به علی را در منابر و قنوت نماز ترک کند و از علی جز خیر نگوید. 📚 الشیعه ج4 ص43 4⃣مبلغ میلیون درهم که در بیت المال کوفه است به معاویه داده نمی شود ، و معاویه موظف است که هر ساله یک در هم به امام حسین بدهد ‌. 📚 و السیاسه ، ص200 📚 طبری ، ج6 ص92 5⃣تمام خصوصا اصحاب و حضرت علی باید در امنیت باشند و معاویه حق تعرض به آنها و به حسن و حسین و اهل بیت آنها را ندارد. 📚 طبری ، ج6 ص97 📚 ابن اثیر، ج3 ص116 👌اما آنچه از در کتب شیعه آمده است ؛ 🔷 علامه در الانوار متن صلح نامه را چنین می آورند ؛ « صلح کرد حسن بن علی بن ابی طالب با معاویه بن ابی سفیان که او نگردد ، او کند در میان مردم به کتاب خدا و سنت رسول خدا و سیره خلفای شایسته ( مراد حضرت علی است ) و به شرط آنکه معاویه برای بعد از خود تعیین نکند ، و مردم در هر جای که باشند از شام و عراق و حجاز و یمن از شر او ایمن باشند ، و اصحاب علی و شیعیان او باشند بر جانها و مالها و زنان و اولاد خود از معاویه و به این شرط عهد و پیمان خدا گرفته شد ، و بر آن که برای حسن بن علی و برادرش حسین و سایر اهل بیت و خویشان رسول خدا نیندیشند ، و در آشکار و پنهان به ایشان نرسانند ، و احدی از ایشان را در افقی از آفاق نترسانند ، و آن که سب امیر المومنین نکنند ، و در نماز ناسزا به علی و شیعیان او نگویند» 📚 الانوار ج44 ص65 👌می بینیم که در این نامه سخنی از امتیازات مالی که تاریخ نگاران اهل نقل کرده اند نمی باشند و به ما آنچه درباره امتیازات مالی صلح نامه نقل شده است و و است که با این کار خود می خواسته اند چهره مقدس اهل بیت به خصوص امام علیه السلام را مخدوش کنند. ❗️بله شیخ نقل می کند که امام حسن علیه السلام این شرط را نیز لحاظ کردند که معاویه باید از خراج « » مبلغ یک میلیون درهم در میان بازماندگان شهدای و که در رکاب امیر مومنان کشته شدند تقسیم کند. 📚علل الشرایع ج1 ص212 👌فلسفه این نیز روشن است ‌. 🔶دارابگرد یکی از پنج شهرستان ایالت در قدیم بوده است. 📚لغت نامه دهخدا ، لغت دارابجرد 🔷این شهر بدون تسلیم ارتش اسلام گردید ، و مردم آن دیار با مسلمانان پیمان صلح بستند ، خراج آن طبق اسلام اختصاص به پیامبر و خاندان آن حضرت و یتیمان و تهیدستان و درماندگان داشت. 🔷 7 👌از این رو امام مجتبی علیه السلام شرط کرد که خراج این شهر به شهدای جنگ جمل و صفین پرداخت شود ، زیرا در آمد آنجا چنان که گذشت به خود آن حضرت داشت ، و بازماندگان آن دو جنگ ، یکی از موارد مصرف این خراج به شمار می رفتند. 📚 پیشوایان ، پاورقی ، ص133 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔ آیا عایشه پس از جنگ آزاد شد یا در حصر بود ❗️اگر علی علیه السلام آزادش کرد چرا او را نکرد و به سزای اعمالش نرساند ❕❕ 💠💠 👌علی علیه السلام بر اساس پیامبر گرامی ، پس از جنگ جمل با با رفق و مدارا رفتار کرد . 🗯احمد بن حنبل نقل می کند که پیامبر گرامی خطاب به حضرت عرضه داشت ؛ « به زودی میان تو و عایشه حادثه ای اتفاق می افتد ، وقتی چنین اتفاقی افتاد ، عایشه را به امنش بازگردان » 📚 احمد ، ج10 ص343 📚فتح ج13 ص55 👌و عایشه نیز در گفتگویی که با علی علیه السلام داشت تقاضای کرد و خطاب به ایشان چنین عرضه داشت ؛ « ای پسر ابوطالب قدرت یافتی پس به خرج ده » 📚تاریخ ج2 ص183 👌علی علیه السلام نیز عایشه را با چهل زن به سوی منزلش در مدینه روانه کرد . 🔷شیخ می نویسد ؛ « چون امیر مومنان تصمیم به حرکت به سوی کوفه گرفت ، کسی را نزد فرستاد که به وی دستور دهد به سوی مدینه کند ، وی برای حرکت مهیا شد ، سپس چهل را دستار و کلاه پوشانید و شمشیر در اختیارشان نهاد و به آنان فرمان داد از عایشه محافظت کنند .عایشه در طول راه می گفت خدایا با علی چنان کن که با من رفتار کرد . را به همراهم فرستاد و حرمت پیامبر خدا را نگه نداشت . وقتی زنان همراه با عایشه به مدینه رسیدند دستارها و شمشیرها را بر داشتند و با وی وارد مدینه شدند ، چون عایشه آنان را دید ، از دشنام گویی و نکوهش امیر مومنان پشیمان شد و گفت خدا به پسر ابی طالب پاداش نیکو دهد چرا که حرمت پیامبر خدا را درباره من داشت » 📚 ص415 📚 و السیاسه ج1 ص98 📚تاریخ ج4 ص544 👌عایشه پس از جنگ جمل ، گویی جایگاه و قباحت کار خود را در به و کشیدن مسلمین در جهان دیگر دیده بود و بارها اظهار پشیمانی می کرد تا آنجایی که پس از جنگ می گفت ؛ « به خدا سوگند دوست داشتم بیست سال پیش از این روز بودم » 📚 فی التاریخ ج2 ص345 📚 الارب ج20 ص79 🔶و می گفت ؛ « دوست داشتم در خانه می نشستم چنان که نشستند » 📚 الباری ج13 ص55 📚 الغابه ج3 ص429 👌ابن می نویسد ؛ « وقتی عایشه آیه « و در خانه هایتان بنشینید » را تلاوت می کرد چندان می گریست که روی سری اش می شد » 📚 الکبری ج8 ص81 📚 الاشراف ج3 ص60 🔷خطیب نیز می نویسد ؛ « هیچ گاه عایشه حضور در جنگ جمل را به یاد نمی آورد مگر آنکه گریه می کرد تا آنجا که روی سری اش خیس می شد و می گفت ای کاش از یاد رفته بودم و شده بودم » 📚 بغداد ج9 ص185 🗯این که علی علیه السلام عایشه را آزاد کرد و محاکمه نکرد روشنی داشت؛ 🔶 زیرا عایشه به دلیل نسبتش با پیامبر گرامی در میان مردم داشت و اگر علی علیه السلام با او مدارا نمی کرد اسباب آشوب و هرج و مرج در جامعه می شد و افراد از این زمینه برای رسیدن به مقاصد پلید خودشان استفاده می کردند . 🔰 @p_eteghadi 🔰
1_6065737483.ogg
زمان: حجم: 96.5K
بعضی میگن امام زمان (ع) وجود نداره چون امام حسن عسگری (ع) بچه ایی نداشته وخداوند هر سال یکی را به اسم الله زمان انتخاب میکنه که رهبری مردم را انجام بده و میگن امام حسین (ع) مثل حضرت عیسی(ع) به آسمان عروج کرده و اون کسی که در کربلا شهید شده شخص دیگری بوده ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
🍀صلوات برای تعجیل درفرج امام زمان‌ فراموش نشه🍀 ❓️چرا به امام حسن (علیه السلام)، مجتبی می گویند؟ ✅ واژگان «اجتباء» و «مجتبی» در متون اسلامی؛ برگزیده شدن بنده ای از ناحیه خداوند بوده و به معنای اختصاص دادن او به فیض های خاص الهی است. این موهبت تنها برای فرستادگان خاصی از جانب حضرت حق اختصاص یافته است. شخصی که مُجْتَبی است، خداوند او را برای کارهای بزرگی؛ مانند رسالت و امامت و ولایت برمی گزیند. بر اساس روایاتی، لقب «مجتبی» برای رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) و امام حسن(علیه السلام) به کار رفته است، اما این لقب درباره امام حسن(علیه السلام) شهرت یافته است. به دیگر سخن؛ لقب «مجتبی» برای همه ائمه اطهار(علیهم السلام) صحیح و شایسته است؛ چون همه آن بزرگواران برگزیدگان الهی و مقربان درگاه او هستند. آن چنان که در زیارت جامعه می خوانیم: «اصْطَفَاکُمْ بِعِلْمِهِ وَ ارْتَضَاکُمْ لِغَیْبِهِ وَ اخْتَارَکُمْ لِسِرِّهِ وَ اجْتَبَاکُمْ بِقُدْرَتِه». 📚 متن کامل پرسش و پاسخ : https://www.porseman.com/!45936 🔰 @p_eteghadi 🔰
🍀صلوات برای تعجیل درفرج امام زمان‌ فراموش نشه🍀 ❓️چرا به امام حسن (علیه السلام)، مجتبی می گویند؟ ✅ واژگان «اجتباء» و «مجتبی» در متون اسلامی؛ برگزیده شدن بنده ای از ناحیه خداوند بوده و به معنای اختصاص دادن او به فیض های خاص الهی است. این موهبت تنها برای فرستادگان خاصی از جانب حضرت حق اختصاص یافته است. شخصی که مُجْتَبی است، خداوند او را برای کارهای بزرگی؛ مانند رسالت و امامت و ولایت برمی گزیند. بر اساس روایاتی، لقب «مجتبی» برای رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) و امام حسن(علیه السلام) به کار رفته است، اما این لقب درباره امام حسن(علیه السلام) شهرت یافته است. به دیگر سخن؛ لقب «مجتبی» برای همه ائمه اطهار(علیهم السلام) صحیح و شایسته است؛ چون همه آن بزرگواران برگزیدگان الهی و مقربان درگاه او هستند. آن چنان که در زیارت جامعه می خوانیم: «اصْطَفَاکُمْ بِعِلْمِهِ وَ ارْتَضَاکُمْ لِغَیْبِهِ وَ اخْتَارَکُمْ لِسِرِّهِ وَ اجْتَبَاکُمْ بِقُدْرَتِه». 📚 متن کامل پرسش و پاسخ : https://www.porseman.com/!45936 🔰 @p_eteghadi 🔰