eitaa logo
پرسمان اعتقادی
41.7هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
4.3هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
❕ادامه پاسخ 👇👇👇 👌گذشته از آنکه احساسات مردم در برابر اين جنايت به قدرى شديد بود كه عفو ابن ملجم سبب ناآرامى آن روز مى‏ شد و عاشقان امام عليه السلام قدرت تحمل چنين عفوى را نداشتند. به علاوه اگر ابن ملجم را زندانى مى‏ كردند، جمعيت هجوم بر زندان مى‏ بردند و اگر آزادش مى‏ گذاشتند او را قطعه قطعه مى ‏كردند پس بهتر اين بود كه با قصاص آرامش به جامعه باز گردد. 📚پیام امام امیر المومنین ج 9 ص 278 ❕امیر مومنان پیش بینی بنی هاشم و دیگران را نسبت به ابن ملجم کرده بود و فرمود ؛ « ای فرزندان عبدالمطلب نکند بعد از شهادتم ( به بهانه قتل من ) در خون فرو روید و بگویید امیر مومنان شد. آگاه باشید جز من را به سبب قتل من نکشید ( درست ) بنگرید هر گاه من از این ضربت از دنیا پوشیدم ، او را تنها یک بزنید تا یک ضربت در برابر یک ضربت باشد و او را مثله نکنید ( گوش و بینی و اعضای بدن او را جدا نسازید ) که من از رسول خدا شنیدم که می فرمود از کردن بپرهیزید هر چند نسبت به سگ گزنده باشد » 📚نهج البلاغه نامه 47 بخش چهارم 👌البته فرازی در نهج البلاغه آمده است که برخی گمان می کنند علی علیه السلام توصیه به قاتل خویش کرده است ، امام علیه السلام فرمود ؛ « اگر زنده بمانم، ولىّ خون خويشمو اگر از دنيا چشم بپوشم فنا (در دنيا) ميعاد و قرارگاه من است و اگر عفو كنم، عفو براى من موجب قرب به خداست و براى شما حسنه و نيكى در نزد خداست؛ بنابراين عفو كنيد «آيا دوست نداريد خدا شما را بيامرزد». 📚نهج البلاغه نامه 23 ❕مخاطب این فراز تمام مسلمین هستند که امام علیه السلام به صورت کلی به آن ها توصیه عفو و بخشش را می کند که طبیعتا بر اساس سایر سخنان علی علیه السلام که در بالا آمد ، عفو و گذشت برای کسانی است که شایسته بخشش باشند ، روشن است که فردی مانند ابن ملجم به هیچ عنوان ارزش عفو و بخشش را نداشت ، امام علیه السلام هم در فراز فوق دستور کلی به عفو و بخشش را به جامعه اسلامی صادر می کند و بالخصوص نسبت به عفو ابن ملجم توصیه ای نمی کند ، بلکه بالعکس خودشان دستور به قصاص عادلانه ابن ملجم دادند. 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔ماجرای درگیری در صدر اسلام چه بود ❗️چرا پیامبر به یاران خود دستور داد تا به کاروان قریش در ماه حرام حمله کنند ❕آیا این کار گناه نبود❕چرا این را برای مردم نمی گویید ❕❕ 💠💠 👌در ماه رجب سال دوم هجرت، چند ماه قبل از واقعه بدر ، پیامبر گرامی هشتاد نفر از را به فرماندهى «عبد اللّه بن جحش» براى تعقيب كاروان قریش اعزام كرد. هنگام حركت، نامه ‏اى به دست فرمانده داد و گفت: پس از ورود در راه پيمايى، اين نامه را بازكن و به مضمون آن عمل كن و هيچ يك از ياران خود را به اكراه وادار به كارى مكن. وى پس از دو روز راه پيمايى نامه را باز كرد و ديد كه پيامبر چنين دستور داده است « هنگامى كه به نامه من نگاه كردى راه خود را پيش گير و در سرزمين «نحله» كه ميان مكّه و طائف است فرود آى. در آن‏جا در انتظار بنشين و از تصميم‏ها و خبرهايشان آگاه باش » ❕وى طبق مضمون نامه عمل كرده و تمام يارانش نيز از او پيروى كردند و در آن نقطه فرود آمدند. در آن هنگام كاروان قريش به سرپرستى «عمرو خضرمى» از طائف به مكّه باز مى‏ گشت. كه در نزديكى آنان منزل كرده بودند؛ براى اين‏كه دشمن از اسرارشان آگاه نشود، سرهاى خود را تراشيدند تا دشمن تصور كند كه اين‏ها براى مراسم زيارت خانه خدا عازم مكّه هستند. قريش با ديدن اين منظره اطمينان يافته و به هم ديگر گفتند: آنان عازم «عمره» هستند كارى با ما ندارند. 👌در اين هنگام مسلمانان با تشكيل يك جنگى، به تبادل نظر پرداختند ، نتيجه شورا اين بود كه دريافتند اگر آن روز را كه پايان ماه رجب بود صبر كنند، ماه حرام اگرچه پايان مى ‏پذيرد، ممكن است قافله قريش همان روز از آن نقطه حركت كنند و وارد سرزمين «حرم» گردند كه نبرد در آن‏جا نيز حرام و قدغن است. از اين رو تصميم گرفتند نبرد در ماه حرام را به جنگ در «حرم» ترجيح دهند و دشمن را كرده و «واقد بن عبد اللّه» سرپرست كاروان را با تيرى كشتند. زيردستان وى نيز فرار كردند، جز دو نفر به نام‏هاى: عثمان بن عبد اللّه و «حكم بن كيسان» كه مسلمانان آنان را دست گير كردند. عبد اللّه بن جحش، مال التجاره را با دو اسير به مدينه آورد. 👌پيامبر از اين‏كه فرمانده جمعيت از حدود خارج شده و به جاى كسب تكليف در ماه حرام نبرد كرده است؛ سخت ناراحت گرديد و فرمود: «من هرگز دستور نداده بودم در ماه حرام جنگ كنيد.» ❕قريش، نيز اين جريان را به عنوان حربه تبليغى به دست گرفته و شايع كردند كه «محمد» احترام ماه حرام را از بين برده است. يهود اين حادثه را به فال بد گرفته و مى‏ خواستند فتنه‏ اى برپا كنند. عبد اللّه و يارانش را سرزنش مى‏كردند. از طرفى، پيامبر در غنايم جنگى آنان تصرف نكرد و منتظر وحى الهى بود. ناگهان «جبرئيل» اين آيه را آورد: «از تو درباره نبرد در ماه حرام مى‏ پرسند، در جوابشان بگو: جنگ در آن ماه گناهى بزرگ و جلوگيرى از راه خدا است، ولى بيرون كردن ساكنان مسجد الحرام، پيش خدا جرمش زيادتر است و جرم فتنه پيش خدا از كشتار بزرگ‏تر است. » (بقره217) ❕يعنى اگر مسلمانان در ماه جنگ كرده و كار خلافى را مرتكب شده‏اند، شما مردم قريش جرم بزرگ‏ترى را مرتكب شده ‏ايد، زيرا ساكنان مسجد الحرام‏ (مسلمانان) را از آشيانه خود بيرون كرده‏ايد و با زجر و شكنجه و تهديد و ارعاب، فتنه ‏ها برپا كرده‏ايد و با وجود اين جرم‏هاى بزرگ، حق اعتراض نداريد. 📚البدایه و النهایه ج3 ص248 📚تاریخ طبری ج2 ص412 📚الکامل فی التاریخ ج2 ص114 ❕نامه‏ اى كه رسول خدا به دست «عبد اللّه بن جحش» داد، زنده بر اين است كه هرگز هدف نبرد در ماه حرام نبوده است، زيرا در آن نامه چنين نوشته بود: «در سرزمين نخله كه ميان مكّه و طائف است فرود آى و در آن‏جا در انتظار قريش بنشين و از اوضاع آن‏ها ما را ساز » 👌اين نامه آشكارا مى‏ رساند كه هرگز عبد اللّه، مأموريتى براى جنگ نداشته و فقط مأمور اكتشاف و كسب اطلاعات بوده است و علت نبرد آن‏ها در نخله و كشتن «عمرو خضرمى» نتيجه شوراى جنگى خودشان بوده است. از اين رو، هنگامى كه پيامبر از خون ريزى آنان آگاه گرديد، آن‏ها را سخت و مذمت كرد و فرمود من دستور نبرد و جنگ نداده بودم. 📚فروغ ابدیت ، سبحانی ، ص467 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آیا با توجه اینکه طلب برای کفار نمیشه کرد دعای هم نمیشه انجام داد برای کفار❕❕ 💠💠 👌دعا خیر و استغفار کردن برای و تا زمانی که امید در مورد آنها برود اشکال ندارد اما پس از آن که یقین حاصل شد که افراد مذکور عامدا با حق مخالفت می کنند و پس از اتمام حجت ، نمی آورند ،در این صورت نباید برای آنان دعا و استغفار کرد . 🔶 می فرماید ؛ « برای پیامبر و مومنان شایسته نیست که برای ( از خداوند ) طلب آمرزش کنند ، هر چند از نزدیکانشان باشند ، پس از آنکه برای آنها روشن شد که این گروه اصحاب » 🔷 113 🔷طبق این معنا می توانند برای دوستان و بستگان مشرکشان مادام که در قید حیاتند و امید هدایت آنها می رود استغفار و دعا کنند ولی پس از آنکه دانسته شد که امیدی به هدایت آنها نیست و در حال و شرک از دنیا رفتند دیگر نباید برای آنها دعا و استغفار کرد . 📚 ج8 ص160 🔶 می فرماید ؛ « استغفار ابراهیم برای عمویش ( ) به خاطر وعده ای بود که به او داد اما هنگامی که برای او آشکار شد که او خداست از او بیزاری جست و برایش استغفار نکرد » 🔶 114 ❕از این آیه نیز به خوبی استفاده می شود که نبی انتظار داشت که آزر از این طریق جذب به سوی ایمان و توحید شود و استغفار و دعای او نیز در این حقیقت این بود که خدایا او را هدایت کن و گناهان گذشته او را ببخش اما هنگامی که و دشمنی آزر برای ابراهیم محرز شد و در همین حالت چشم از دنیا بست دیگر جایی برای هدایت او باقی نماند و استغفار و دعای خود را برای او کرد . 🔷در روایتی نقل است که امام علیه السلام فرمود ؛ « مانعی ندارد که برای نصرانی ( تا زمانی که امید هدایت در او باشد ) کنید ( اما اگر آن نصرانی عامدا با حق و حقیقت مخالفت کرده باشد ) دعای شما برای او نفعی ندارد و خداوند آن را نمی کند » 📚 ج2 ص650 📚 ج7 ص118 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آیا با توجه اینکه طلب برای کفار نمیشه کرد دعای هم نمیشه انجام داد برای کفار❕❕ 💠💠 👌دعا خیر و استغفار کردن برای و تا زمانی که امید در مورد آنها برود اشکال ندارد اما پس از آن که یقین حاصل شد که افراد مذکور عامدا با حق مخالفت می کنند و پس از اتمام حجت ، نمی آورند ،در این صورت نباید برای آنان دعا و استغفار کرد . 🔶 می فرماید ؛ « برای پیامبر و مومنان شایسته نیست که برای ( از خداوند ) طلب آمرزش کنند ، هر چند از نزدیکانشان باشند ، پس از آنکه برای آنها روشن شد که این گروه اصحاب » 🔷 113 🔷طبق این معنا می توانند برای دوستان و بستگان مشرکشان مادام که در قید حیاتند و امید هدایت آنها می رود استغفار و دعا کنند ولی پس از آنکه دانسته شد که امیدی به هدایت آنها نیست و در حال و شرک از دنیا رفتند دیگر نباید برای آنها دعا و استغفار کرد . 📚 ج8 ص160 🔶 می فرماید ؛ « استغفار ابراهیم برای عمویش ( ) به خاطر وعده ای بود که به او داد اما هنگامی که برای او آشکار شد که او خداست از او بیزاری جست و برایش استغفار نکرد » 🔶 114 ❕از این آیه نیز به خوبی استفاده می شود که نبی انتظار داشت که آزر از این طریق جذب به سوی ایمان و توحید شود و استغفار و دعای او نیز در این حقیقت این بود که خدایا او را هدایت کن و گناهان گذشته او را ببخش اما هنگامی که و دشمنی آزر برای ابراهیم محرز شد و در همین حالت چشم از دنیا بست دیگر جایی برای هدایت او باقی نماند و استغفار و دعای خود را برای او کرد . 🔷در روایتی نقل است که امام علیه السلام فرمود ؛ « مانعی ندارد که برای نصرانی ( تا زمانی که امید هدایت در او باشد ) کنید ( اما اگر آن نصرانی عامدا با حق و حقیقت مخالفت کرده باشد ) دعای شما برای او نفعی ندارد و خداوند آن را نمی کند » 📚 ج2 ص650 📚 ج7 ص118 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔برخی شبهه می کنند که ابن را زدند و دروغ می گویند که علی گفته است که با او رفتار کنید چیست❕❕ 💠💠 👌این که حضرت علی علیه السلام دستور به حسن معاشرت با ابن که به اسارت در آمده بود دادند مساله ای مسلم در است و قابل انکار نمی باشد . 🔷در کتاب الاسناد چنین نقل شده است ؛ « علی علیه السلام زمانی که مورد ضربه ابن ملجم قرار گرفت فرمود که این را حبس کنید و به او غذا بدهید و با او خوب رفتار کنید . اگر زنده ماندم خودم تصمیم می گیرم که چگونه با او برخورد کنم اگر بخواهم قصاص می کنم و اگر بخواهم می بخشم و اگر از رفتم امر دست شما است .اگر تصمیم بر قصاص گرقتید او را مثله نکنید » 📚 الاسناد ص67 📚 الشیعه ج29 ص127 📚 ابن شهر آشوب ج3 ص312 👌در دیگری آمده است ؛ « علی علیه السلام به فرزندش حسن روی کرد و فرمود با اسیرت ( ابن ) خوب کن و به او احسان کن ...زمانی که حسن علیه السلام برایش مقداری بردند تا بخورد حضرت کمی از آن را خوردند و فرمودند بقیه را به اسیرتان ابن بدهید و به حسن علیه السلام فرمودند بحقی که بر ذمه تو دارم به او غذا و نوشیدنی بده و تا زمان موتم با رفق و مدارا با او رفتار کن و از آن چه و می آشامی به او هم بده » 📚 الانوار ج42 ص287 📚 الوسائل ج11 ص79 ❕و در مورد نحوه ابن ملجم فرمودند ؛ « ای فرزندان عبدالمطلب نکند بعد از شهادتم ( به بهانه قتل من ) در خون فرو روید و بگویید امیر مومنان شد. آگاه باشید جز من را به سبب قتل من نکشید ( درست ) بنگرید هر گاه من از این ضربت از دنیا پوشیدم ، او را تنها یک بزنید تا یک ضربت در برابر یک ضربت باشد و او را مثله نکنید ( گوش و بینی و اعضای بدن او را جدا نسازید ) که من از رسول خدا شنیدم که می فرمود از کردن بپرهیزید هر چند نسبت به سگ گزنده باشد » 📚 البلاغه نامه 47 بخش چهارم 📚 الشیعه ج29 ص128 🔷شیخ نیز نقل می کند که حضرت به امام حسن فرمودند : « ای فرزندم ( اگر خواستی قصاص کنی ) یک به او بزن در برابر ضربه ای که به من زد و از این تعدی نکن » 📚 ج1 ص237 👌امام علیه السلام نیز فرمود : « وصیت علی به حسن علیهما السلام این بود که ای فرزندم تو ولی امر و ولی دم من هستی اگر خواستی عفو بکن و اگر خواستی قصاص کنی پس یک به او بزن در قبال یک ضربه ای که به من زده است » 📚 طوسی ص117 ❕شیخ مفید نیز نقل می کند که حضرت به امام فرمود : « از کردن قاتلم بپرهیز زیرا رسول خدا آن را مکروه می دانست حتی نسبت به یک سگ گزنده » 📚 ص150 ❕امام حسن علیه السلام نیز مطابق امام علی علیهما السلام عمل کردند . 🔶امام علیه السلام فرمود ؛ « چون ابن را به نزد امام حسن آوردند آن گفت با خدا عهد کرده بودم که پدر تو را بکشم ، و به عهد خودم وفا کردم اگر خواهی مرا بکش و اگر عفو کنی می روم به نزد و او را به قتل می رسانم و تو را از شر او راحت می دهم و باز به نزد تو می آیم .حضرت فرمود تو را به زودی به جهنم می فرستم پس او را بطلبید و به دست مبارک خود( با ضربتی) او را زد » 📚 الاسناد ص144 📚 الشیعه ج29 ص128 👌امام علیه السلام نیز طبق نقلی فرمود ؛ « من امتثال امر پدر خود می نمایم و یک ضربت بر او می زنم تا بمیرد » 📚 الانوار ج42 ص297 🔷در نقل دیگر آمده است ؛ « استخوانهای ابن ملجم را در گودالی انداخته بودند و پیوسته مردم کوفه از آن گودال صدای ناله و فریاد می شنیدند » 📚مناقب ابن شهر آشوب ج2 ص387 📚جلاء العیون ص375 ❕البته در برخی روایات ضعیف آمده است که برخی افراد آمدند به نزد امام حسن علیه السلام و درخواست کردند که قصاص را آنها انجام دهند و آنها ابن ملجم را مثله کردند و پس از آن جنازه اش را آتش زدند یا پس از قصاص ابن ملجم توسط امام حسن علیه السلام افراد دیگری جنازه ابن ملجم را آتش زدند . ❕این مضمون روایات از حیث سند و هستند و قابل اعتنا نمی باشند و خلاف مشهور روایاتی است که ما آوردیم . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آیا با توجه اینکه طلب برای کفار نمیشه کرد دعای هم نمیشه انجام داد برای کفار❕❕ 💠💠 👌دعا خیر و استغفار کردن برای و تا زمانی که امید در مورد آنها برود اشکال ندارد اما پس از آن که یقین حاصل شد که افراد مذکور عامدا با حق مخالفت می کنند و پس از اتمام حجت ، نمی آورند ،در این صورت نباید برای آنان دعا و استغفار کرد . 🔶 می فرماید ؛ « برای پیامبر و مومنان شایسته نیست که برای ( از خداوند ) طلب آمرزش کنند ، هر چند از نزدیکانشان باشند ، پس از آنکه برای آنها روشن شد که این گروه اصحاب » 🔷 113 🔷طبق این معنا می توانند برای دوستان و بستگان مشرکشان مادام که در قید حیاتند و امید هدایت آنها می رود استغفار و دعا کنند ولی پس از آنکه دانسته شد که امیدی به هدایت آنها نیست و در حال و شرک از دنیا رفتند دیگر نباید برای آنها دعا و استغفار کرد . 📚 ج8 ص160 🔶 می فرماید ؛ « استغفار ابراهیم برای عمویش ( ) به خاطر وعده ای بود که به او داد اما هنگامی که برای او آشکار شد که او خداست از او بیزاری جست و برایش استغفار نکرد » 🔶 114 ❕از این آیه نیز به خوبی استفاده می شود که نبی انتظار داشت که آزر از این طریق جذب به سوی ایمان و توحید شود و استغفار و دعای او نیز در این حقیقت این بود که خدایا او را هدایت کن و گناهان گذشته او را ببخش اما هنگامی که و دشمنی آزر برای ابراهیم محرز شد و در همین حالت چشم از دنیا بست دیگر جایی برای هدایت او باقی نماند و استغفار و دعای خود را برای او کرد . 🔷در روایتی نقل است که امام علیه السلام فرمود ؛ « مانعی ندارد که برای نصرانی ( تا زمانی که امید هدایت در او باشد ) کنید ( اما اگر آن نصرانی عامدا با حق و حقیقت مخالفت کرده باشد ) دعای شما برای او نفعی ندارد و خداوند آن را نمی کند » 📚 ج2 ص650 📚 ج7 ص118 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❔این که مراجع پیوند اعضا را جایز می دانند چه مفهومی دارد ❗️مگر زمان ائمه پیوند اعضا بوده است که ائمه حکم آن را بیان کرده باشند تا مراجع به آن حکم رسیده باشند ❕اگر حکمی بیان نشده پس این فتوای مراجع از کجا است ❕ 💠پاسخ💠 👌چنین نیست که تمام مراجع پیوند اعضا را جایز بدانند ، برخی از آنان جایز می دانند و برخی جایز نمی دانند . ❕از جمله کسانی که جایز می دانند ، آیت الله مکارم شیرازی است . ایشان فتوا می دهند ؛ « هرگاه مرگ مغزى به طور كامل و مسلّم باشد، و هيچ گونه احتمال بازگشت به زندگى عادى وجود نداشته باشد، برداشتن بعضى از اعضا (خواه مانند قلب باشد يا كليه يا عضو ديگر) براى نجات جان مسلمانى، مانعى ندارد، خواه وصيّت به اين كار كرده باشد يا نه، ولى بهتر جلب رضايت اولياى ميّت است‏ » 📚احکام پزشکی ، ص 121 👌و از جمله کسانی که جایز نمی دانند ، آیت الله سیستانی است ، ایشان می فرماید ؛ « قطع عضو مسلمان مرده مانند چشم و دستش برای پیوند زدن به بدن زنده جایز نیست و اگر کسی چنین کند بر او دیه لازم می‌آید و دفن آن عضو قطع شده واجب است، ولی اگر پیوند زده شد و عضو جزو بدن زنده‏ شد، قطع آن واجب نیست ، اگر کسی که از نظر مغزی مرده است در حالی که قلب وریه او هرچند به کمک دستگاه وظیفه خود را انجام می‌دهند شرعا مرده شمرده نمی‌شود وقطع اعضای او برای الحاق به افراد زنده به هیچ وجه جایز نیست و قتل محسوب می شود و موجب دیه و قصاص است » 📚سایت آیت الله سیستانی 💠https://www.sistani.org/persian/qa/02448/ 👌کسانی که فتوا به عدم جواز می دهند به ادله ای استناد می کنند از جمله آنکه در روایات متعددی از قطع عضو میت مسلمان نهی شده است . ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « گناه قطع سر میت شدیدتر است از قطع سر انسان زنده » 📚الکافی ج 7 ص 348 👌امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « خداوند آنچه را که در زمان زنده بودن مومنین ، انجامش حرام است را برای مردگان مومنین هم حرام کرده است » 📚الکافی ج 1 ص 303 👌پیامبر گرامی فرمود ؛ « احترام میت مسلمان مانند احترام زنده مسلمان است » 📚وسائل الشیعه ج 29 ص 329 👌بنابراین همانطور که آسیب و جراحت وارد کردن بر مسلمان زنده حرام است ، بر مسلمان میت هم حرام است و نباید اعضای بدن میت مسلمان را پس از مرگ برای پیوند قطع نمود . ❕همینطور روایاتی که از مثله و قطعه قطعه کردن بدن میت نهی می کند ، شاهد روشنی بر ممنوعیت پیوند اعضای میت است ، چنان که علی علیه السلام در مورد نحوه ابن ملجم فرمودند ؛ « ای فرزندان عبدالمطلب نکند بعد از شهادتم ( به بهانه قتل من ) در خون فرو روید و بگویید امیر مومنان شد. آگاه باشید جز من را به سبب قتل من نکشید ( درست ) بنگرید هر گاه من از این ضربت از دنیا پوشیدم ، او را تنها یک بزنید تا یک ضربت در برابر یک ضربت باشد و او را مثله نکنید ( گوش و بینی و اعضای بدن او را جدا نسازید ) که من از رسول خدا شنیدم که می فرمود از کردن بپرهیزید هر چند نسبت به سگ گزنده باشد » 📚نهج البلاغه نامه 47 بخش چهارم 👌روایات دیگری نیز می باشد که از اهانت و بی احترامی مومن نهی می کند؛ 📚وسائل الشیعه ج 12 ص 265 باب 146 ❕روشن است که قطعه قطعه کردن بدن میت مومن ، روشن ترین هتک و بی احترامی در قبال او محسوب می شود . 👌در مقابل فقهایی که قائل به جوازند ، پاسخ می دهند که ادله فوق صحیح است تا زمانی که اضطرار به عمل کردن بر خلاف آن حاصل نشده باشد ، چنان که امام صادق عليه السلام فرمود ؛ «لَيْسَ شَىْ‏ءٌ مِمَّا حَرَّمَ اللَّهُ الَّا وَقَدْ احَلَّهُ لِمَنِ اضْطُرَّ الَيْهِ » « هيچ حرامى الهى نيست مگر اين كه خداوند آن را براى كسى كه مضطر شده است حلال فرموده‏ است » 📚بحار الانوار ج 72 ص 411 👌وقتی که حفظ جان مسلمانی ، توقف بر پیوند اعضای فردی دارد که هیچ امیدی به بازگشت او به دنیا نیست ، ما در اینجا مضطر هستیم و می توانیم برای حفظ جان مسلمانی از اعضای مسلمان میت دیگر استفاده کنیم . ❕لذا می بینیم که امامان علیهم السلام اجازه شکافتن شکم میت مسلمانی را که فرزند در شکم دارد و او زنده است را از باب اضطرار داده اند ، در حالی که مطابق ادله فوق ، در حالت عادی چنین کاری را اجازه نداده بودند ، چنان که اصحاب امام صادق علیه السلام از ایشان در مورد زنی سوال کردند که مرده است ، اما فرزندش در شکمش تکان می خورد ، آیا می توان شکمش را شکافت و فرزند را خارج کرد ؟ امام علیه السلام فرمود ؛ «بله ، پس از آن شکم مادر دوخته می شود » 📚الکافی ج 3 ص 206 👌بنابراین می بینیم که حکم به جواز پیوند اعضای میت ، مبتنی بر روایات اهل بیت علیهم السلام است ، و مراجعی هم که حکم جواز داده اند ، حکمشان مبتنی بر ادله فوق می باشد ‌. 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔یکی شخصی اشکال کرد که چگونه آیه مباهله شامل اهل بیت می شود در حالی که تعابیر « ابناءنا» _ نساء نا _ انفسنا در آیه مباهله است چگونه شامل حسنین یاحضرت زهرا یا امام علی می شود ❗️❗️ 💠💠 1⃣ همانطور كه قبلا به طور مشروح ذكر شد اجماع علماى اسلام و احاديث فراوانى كه در بسيارى از منابع معروف و معتبر اسلامى اعم از شيعه و سنى در زمينه ورود اين آيه در مورد اهل بيت علیهم السلام به ما رسيده است و در آنها تصريح شده پيغمبر غير از على و فاطمه و حسن و حسين سلام الله علیهم كسى را به مباهله نياورد، قرينه آشكارى براى آيه خواهد بود، زيرا مى‏ دانيم از جمله قرائنى كه آيات قرآن را تفسير مى‏ كند سنت و شان نزول قطعى است ؛ 2⃣اطلاق صيغه جمع بر مفرد يا بر تثنيه ندارد، و در قرآن و غير قرآن از ادبيات عرب و حتى غير عرب اين معنى بسيار است. 👌توضيح اينكه ؛ بسيار مى ‏شود كه به هنگام بيان يك قانون، يا تنظيم يك عهدنامه، حكم به صورت كلى و به صيغه جمع آورده مى ‏شود، و مثلا در عهدنامه چنين مى‏ نويسند كه مسئول اجراى آن امضاء كنندگان عهدنامه و فرزندان آنها هستند، در حالى كه ممكن است يكى از دو تنها يك يا دو فرزند داشته باشد، اين موضوع هيچگونه منافاتى با تنظيم قانون يا عهدنامه به صورت جمع ن دارد. 👌ما دو مرحله داريم مرحله قرارداد و مرحله اجرا ؛ 🔸 در مرحله قرارداد، گاهى الفاظ به صورت جمع ذكر مى‏ شود تا بر همه مصاديق تطبيق كند، ولى در مرحله اجرا ممكن است ، منحصر به يك فرد باشد، و اين انحصار در مصداق منافات با كلى بودن مسئله ندارد. ❕به عبارت ديگر پيغمبر اكرم موظف بود طبق قراردادى كه با نصاراى نجران بست همه فرزندان و زنان خاص خاندانش و تمام را كه به منزله جان او بودند همراه خود به مباهله ببرد، ولى اينها مصداقى جز دو فرزند و يك زن و يك مرد نداشت (دقت كنيد). 🔹اضافه بر اين در آيات قرآن موارد متعددى داريم كه عبارت به صورت صيغه جمع آمده اما مصداق آن به جهتى از جهات منحصر به يك فرد بوده است ؛ 🔰مثلا در سوره آل عمران آيه 173 مى ‏خوانيم ؛ « الَّذِينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ » « كسانى كه مردم به آنها گفتند دشمنان (براى حمله به شما) اجتماع كرده ‏اند از آنها بترسيد » 👌در اين آيه منظور از" الناس" (مردم) طبق تصريح جمعى از مفسران نعيم بن مسعود است كه از" ابو سفيان" اموالى گرفته بود تا را از قدرت مشركان بترساند . 🔸و همچنين در آيه 181 مى‏ خوانيم ؛ « لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقِيرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِياءُ » « خداوند گفتار كسانى را كه مى ‏گفتند: خدا فقير است و ما بى ‏نيازيم (و لذا از ما مطالبه زكات كرده است!) شنيد » 👌منظور از الذين در آيه طبق جمعى از مفسران" حى بن اخطب" يا" فنحاص" است. 👌گاهى اطلاق كلمه جمع بر مفرد به عنوان بزرگداشت نيز ديده مى‏شود، همان طور كه در باره ابراهيم مى ‏خوانيم ؛ « إِنَّ إِبْراهِيمَ كانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ » ابراهيم امتى بود خاضع در پيشگاه خدا » ( نحل 120) در اينجا امت كه اسم جمع است بر فرد اطلاق شده است. 📚تفسیر نمونه ج 2 ص 586 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
📌شبهه: با اینکه جزء ماه هاي است، چرا امام (علیه‌السلام) در اين ماه کرد؟ پاسخ: پيش از اسلام نیز در ميان ماه هاي قمري، چهار ماه رجب، ذي القعده، ذي الحجه، ماه حرام نامیده می شدند که طبق آن جنگ و خون ريزي حرام و پيکار در آن زشت شمرده مي شد و هر قبيله اي هم که با هم جنگ داشتند، در این ماه ها ترک جنگ می کردند. مانند: و که 120 سال با هم نزاع و پيکار مي کردند، اما در اين چهار ماه متارکه جنگ مي کردند. 📌از طرفی نیز بر این حرمت مهر تایید زد و جنگ در این چهار ماه را اعلام نمود، مگر اینکه حرمت این ماه را شکسته و ضمن تعرض به حریم مسلمانان وارد جنگ شوند که در نتیجه و دفاع از خود را دارند و کار حرامی صورت نگرفته است. 📚بقره: ۱۹۴ در جریان حوادث مرتبط با شهادت امام حسین(ع)، امام که پس از امتناع از به رفته بود، به منظور جلوگیری از ریخته شدن خونش در ماه حرام، در روز هشتم ذی الحجه مکه را به سمت ترک کرد، اما یزیدیان، راه وی را در دوراهی کوفه بسته و او را به هدایت کردند و به دستور ابن زیاد آماده جنگ با امام شدند، در این میان امام حسین(ع) برای حفظ حرمت ماه حرام، طی نامه ای به عمر بن سعد، آیات مربوط به ممنوعیت جنگ در این ماه ها را متذکر شد، اما این هشدارها در وی اثر نکرد و وی در روز عاشورا نه تنها وارد جنگ با امام حسین (ع) شد بلکه اعلام کرد که آگاه باشید که من اولین کسی هستم که به لشکر حسین (ع) انداختم. بنابراین، آنکه در کربلا حرمت ماه حرام را شکست و وارد جنگ شد لشکر یزید بود و امام حسین(ع) به دلیل اینکه در حال بود عملش مطابق با نص قرآنی بود و دفاع در این ماه ها اشکالی ندارد. 🔰 @p_eteghadi 🔰