eitaa logo
پرسمان اعتقادی
42هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
4.7هزار ویدیو
70 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔مستمسک فی العروه الوثقی، السید محسن الطباطبایی الحکیم]:|٣|_و هي {مصححة} حماد بن عيسى عن أبي عبد اللّٰه: قال رسول اللَّه يوم بدر: لا تواروا إلّا من كان كميشاً -يعني من كان ذكره صغيرا-ً وقال: لا يكون ذلك إلّا في كرام الناس.... ◼️|٣|_{در مصححه حماد مشاهده میکنیم}؛ امام صادق میگوید: پيامبر در جنگ بدر گفت: 👈🏿دفن نکنید جز کسى که آلت مردانگیش کوچک است،👉🏿 و فرمود: این نباشد جز در مردم ارجمند!!!! ▫️{مصححه}: [به حدیث حسن گویند: هنگامی که قرائن دیگری نیز بر صحتش وجود دارد].. مطابق حدیث مذکور پیامبر معیار تمیز مسلمان از کافر را کوچکی آلت مسلمین، و این کوچکی آلت را کرامت اینان میداند؛ مع الأسف اینک کشور ایران با پیروی از ایدئولوژی این شخص در حال به قهقرا رفتن است ❗️ 💠💠 1⃣ اسلام دستور به ختنه مردان می دهد و این عمل را به عنوان یک سنت بر پیروان خود لازم کرده است . ❕پيامبر گرامی فرمود ؛ « روز هفتم [تولّد]، فرزندتان را [با ختنه‏] پاكيزه كنيد؛ چرا كه مايه تميزى و پاكيزگى بيشتر و رويِش شتابنده‏ ترِ گوشت است و زمين، چهل روز از بول شخص ختنه نشده، آلوده مى ‏شود » 📚الكافي: ج 6 ص 28 ح 9، تهذيب الأحكام: ج 7 ص 443 ح 1771 ❕امام صادق عليه السلام فرمود ؛ « روز هفتم [تولّد]، فرزندانتان را ختنه كنيد؛ چرا كه مايه پاكيزگى بيشتر و رويش زودتر گوشت است و زمين، بول ختنه نشده را ناپسند مى ‏دارد. » 📚الكافي: ج 6 ص 34 ح 1 2⃣در شرايع سابق نيز ختنه بوده است و خداوند اين عضو را آفريده كه در دوران جنينى آن قسمت از جنين را حفظ كند و پس از تولد عضو زايدى محسوب مى ‏شود مانند بند ناف بچه كه پس از تولد بريده مى‏ شود. 📚احکام خانواده ، مکارم شیرازی ، ص 333 3⃣فلسفه ختنه از نظر بهداشتی روشن است ، زیرا تشكيل عفونت بين غشا و سر آلت تناسلى در عدّه ‏اى از كسانى كه ختنه نشده ‏اند زياد ديده مى ‏شود و عمل ختنه از اين ابتلا جلوگيرى مى‏ كند. 👌و از سوی دیگر ، آمار نشان مى ‏دهد كه سرطان آلت، در كسانى كه ختنه نشده‏ اند بيشتر است؛ البتّه بايد در نظر داشت در شير خوارانى كه زود ختنه مى‏ شوند به علّت عدم رعايت نكات بهداشتى، با تشكيل زخم سر آلت، احتمال تنگى سوراخ انتهاى خارجى مجراى ادرار وجود دارد، ولى بايد مراقب آنها بود كه ضمن استفاده از فوايد اين وظيفه مذهبى، از زيان‏هاى احتمالى ناشى از عدم انجام صحيح آن بركنار بمانند. 📚پاسخ به پرسشهای مذهبی ، ص 345 4⃣اندازه آلت تناسلی در مردان ختنه شده مقداری کوتاه تر از مردان ختنه نشده‌ است. 🌐https://plink.ir/01Ei3 5⃣در احکام اسلامی وارد شده است که دفن کافر حرام بوده زیرا کافر حرمتی نزد خداوند ندارد . 📚وسائل الشیعه ج 3 ص 204 باب 39 6⃣مطابق نقلی که معاند به آن استناد کرد ، در جنگ بدر تعدادی از کشته های مسلمین با کفار ، مشتبه شده بود ، پیامبر برای بازشناسی مسلمان از کافر ، جهت دفن ، بحث ختنه را معیار قرار دادند ، و چون افراد ختنه شده ، اندازه آلتشان کوچک تر از آلت افراد ختنه نشده است ، فرمودند مانعی ندارد از روی اضطرار به آلت جنسی کشته شدگان نظر شود ، و افراد ختنه شده و کسانی که آلت جنسیشان کوچک تر است دفن شوند ، چرا که ختنه نشانه اسلام فرد بوده است ، زیرا در آن زمان جز مسلمین ، کسی قائل به ختنه نبود ، و ختنه کردن که نشانه آن کوچک تر بودن آلت جنسی است را نشانه بزرگواری و ارجمندی صاحب آن دانست ، چنان که امام صادق علیه السلام از پیامبر گرامی نقل می کند که فرمود ؛ « جز فرد کمیش را دفن نکنید ، و منظور پیامبر از کمیش افرادی بود که اندازه آلتشان ( به واسطه ختنه کردن ) کوچکتر بود ، و ( این ختنه کردن ) جز در مورد انسان های ارجمند و با کرامت نمی باشد » 📚تهذیب الاحکام ج 6 ص 173 ❕اما باید توجه کرد که در سند روایت مذکور « حماد بن یحیی » وجود دارد که مجهول و ضعیف است . 📚زبده المقال ج 1 ص 403 👌و صاحب مستمسک العروه ، گمان کرده که « حماد بن عیسی » در سند است که فرد ثقه ای است ، لذا روایت را تصحیح کرده است ، اما او اشتباه کرده و راوی روایت « حماد بن یحیی » است که مجهول است ، و مجهول بودن او ، موجب ضعف روایت می شود . 📚مستمسک العروه ج 4 ص 111 👌و علمای بزرگ هم به روایت مذکور ، عمل نکرده اند ، و در جایی که جنازه مومن و کافر مشتبه شوند ، دفن هر دو را از باب احتیاط لازم دانسته اند ، زیرا احتمال دارد که فرد مذکور مسلمانی باشد که دفنش لازم و ضروری است . 📚الروضه البهیه ج 2 ص 395 _ العروه مع التعلیقات ، ج 1 ص 305 ❕بنابراین چون روایت مذکور است ، نمی توان آن را سخن پیامبر محسوب کرد ، اگر چه اگر ضعف روایت هم نادیده گرفته شود و بگوییم سخن پیامبر است ، باز هم مفهوم روشن و معقولی دارد و اشکالی بر آن وارد نمی شود . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔این که در روایاتی آمده که امام سجاد در ماه رمضان بردگان خودش را نمی زد یعنی چه ❗️برده زدن داره که امام سجاد به خاطر ماه رمضان اونها را نمی زد ❕❕ 💠💠 👌دستور به حسن معاشرت با بردگان از دستورات موکد و اساسی اسلام است تا جایی که پیامبر فرمود ؛ « جبرئیل پیوسته سفارش ( حسن معاشرت ) با بردگان را به من می کرد » 📚الفقیه ج 4 ص 13 👌و فرمود ؛ « از هر چه می خورید و می پوشید ، بردگان را هم بخورانید و بپوشانید » 📚امالی طوسی ج 2 ص 18 👌علی علیه السلام فرمود ؛ « آخرین چیزی که از پیامبر در هنگام وفاتش شنیدم این بود که گفت شما را وصیت می کند به حسن با یتیم و برده » 📚مستدرک الوسائل ج 15 ص 456 👌و فرمود ؛ « از خدا بترسید ، از خدا بترسید در مورد زنان و بردگان زیرا آخرین سخنان پیامبر شما مربوط به حسن رفتار با زنان و بود » 📚الکافی ج 7 ص 49 ❕پیامبر گرامی و امامان بزرگوار علیهم السلام بر اساس این تعالیم ، بهترین رفتار ها را با بردگان می کردند به گونه ای که همگان حسن رفتار با بردگان را از آنها می آموختند ؛ 📚وسائل الشیعه ج 23 ص 9 باب 1 _ بحار الانوار ج 63 ص 413 ❕حال آنچه مورد قرار گرفته است روایتی در مورد امام سجاد علیه السلام است که آمده است ؛ « زمانی که ماه رمضان می شد امام سجاد علیه السلام بردگان و کنیزان خود را نمی زد ، بلکه و جرم های آن ها را می نوشت و در آخرین شب ماه رمضان از جنایات آنها می گذشت و می گفت بروید شما را عفو کردم و آزادتان کردم ...» 📚وسائل الشیعه ج 10 ص 318 ❕بی شک زدن بدون دلیل و بردگان امری ناپسند است ، اما اگر بردگان جنایاتی به بار بیاورند که شایسته حد و تعزیر باشد ، زدن و تنبیه آنها نه تنها ناپسند نیست ، بلکه برای ادب کردن آنها لازم و است . 👌روایاتی که در مورد تنبیه بردگان توسط امامان نقل شده است ناظر به همین مطلب است که بردگان گناهان و جنایاتی مرتکب می شدند که شایسته حد یا تعزیر بودند و امامان نیز حسب وظیفه آنها را تنبیه می کردند . ❕اما از آنجایی که امامان به حسب مصالح و شرایط اجازه بخشیدن حد و تعزیر را بر دارا هستند ؛ 📚وسائل الشیعه ج 28 ص 40 باب 18 👌امام سجاد علیه السلام به خاطر شرافت و فضیلت ماه رمضان بردگانی را که جنایت و جرم می کردند و شایسته تنبیه بودند را مورد و بخشش قرار می داد . ❕بنابراین آنچه مذموم است تنبیه کردن بی حساب و کتاب بردگان است اما تنبیه کردن و جاری کردن حدود الهی و تعزیرات بر بردگانی که جرم و جنایت می کنند به هیچ عنوان ناپسند تلقی نمی شود . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔براستی مایه تعجب است که روحانیون شیعه نمازجماعت را تضییع می کنند و به خاطر رضایت ماموین نماز را می خوانند ❗️چه پاسخی نزد الله دارید ای کاش کمی از مولوی های اهل سنت یاد می گرفتید ❕❕ 💠💠 👌مساله تخفیف الصلاه و این که امام جماعت نباید نماز را بیش از حد طولانی کند که آزردگی و دل زدگی مامومین را از نماز جماعت فراهم کند مورد اتفاق شیعه و اهل سنت است . 🔸علی علیه السلام خطاب به اشتر چنین نوشت ؛ « هنگامى كه به نماز جماعت براى مردم مى ‏ايستى بايد نمازت نه (چندان طولانى باشد كه) موجب نفرت مردم گردد و نه (چنان سريع كه) موجب تضييع واجبات نماز شود، زيرا در ميان مردمى (كه با تو به نماز مى‏ ايستند) افراد بيمارى هستند يا كسانى كه حاجات فورى دارند. من از رسول خدا به هنگامى كه مرا به سوى يمن فرستاد پرسيدم: چگونه با آنان نماز بخوانم؟ فرمود: با آنها نمازى بخوان كه همچون نمازِ ناتوان‏ترين آنها باشد و به مؤمنان رحيم و مهربان باش. 📚نهج البلاغه ، عهد نامه مالک اشتر 🔹مرحوم شيخ حر عاملى در كتاب وسائل الشيعة در ابواب مستحبات نماز جماعت بابى به عنوان «اسْتِحْبابُ تَخْفِيفِ الْإمام صَلاتَهُ» گشوده است و در آن هشت روايت از عليهم السلام در اين زمينه نقل كرده است ؛ 📚وسائل الشیعه ج 8 ص 419 باب 69 👌از جمله اينكه در روايتى آمده است: «روزى معاذ (بن جبل) در زمان رسول خدا در مسجدى نماز جماعت برگزار مى ‏كرد و قرائت نماز را طولانى مى ‏خواند. مردى در نماز به او ملحق شد و معاذ سوره را آغاز كرد. آن مرد براى خود سوره كوتاهى خواند و نماز را تمام كرد و سوار مركبش شد (و رفت) اين جريان به گوش رسول خدا رسيد. كسى را نزد معاذ فرستاد و فرمود ؛ « اى معاذ فتنه گر مباش (و مردم را از جماعت دور مساز) لازم است سوره «والشمس وضحاها» و امثال آن (از سوره‏هاى كوتاه) را بخوانى». 📚الفقیه ج 1 ص 390 👌در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام مى‏ خوانيم كه فرمود ؛ « سزاوار است نماز امام همانند نماز ‏ترين كسى باشد كه پشت سر او نماز میخواند » 📚همان مدرک 👌در حديث ديگرى آمده است ؛ « پيغمبر اكرم روزى با اصحابش نماز مى‏ خواند صداى گريه كودكى را شنيد. نماز را تخفيف داد و كوتاه كرد». 📚همان مدرک 👌در روايت ديگرى شبيه آن آمده كه اصحاب سؤال كردند چرا نماز را كوتاه فرمودى؟ پيغمبر فرمود: آيا صداى گريه را نشنيديد؟». 📚التهذیب ج 3 ص 274 ❕بديهى است منظور از تخفيف نماز در اين روايات اين نيست كه واجبات نماز رعايت نگردد ،بلکه در کنار انجام واجبات شود که به مستحبات غیر معمول پرداخته نشود و قرائت طولانی نگردد ‌. 🔰علمای اهل سنت نیز این مضمون را از پیامبر گرامی نقل کرده اند چنان که نقل می کنند که فرمود ؛ « زمانی که یکی از شما نماز جماعت می خواند ، باید نماز را کند زیرا در میان مامومین ضعیف و بیمار و کبیر وجود دارد ،اما زمانی که فرادا نماز می خوانید می توانید هر مقدار که می خواهید نماز را طولانی کنید » 📚سنن ابی داود ج 1 ص 356_سنن نسائی ج 1 ص 211_ صحیح مسلم ج 2 ص 591_ مسند احمد ج 29 ص 441 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
👌ادامه 👇 ❕مرجع عالی قدر ، صافی می نویسد ؛ « امّا اينكه نوشته شده بعضى خود يا ديگران را سگ امام مى‏ شمارند و شرافت مؤمن به اين است كه آدم حقيقى باشد نه . 👌جواب اين است كه هيچ كس نمى‏ گويد مؤمن سگ است، و اين عبارات كه من سگ درگاه خدا يا سگ در خانه پيغمبر يا امام هستم، معنايش اين نيست كه من سگ هستم. اين الفاظ معناى لطيف و دل پسندى دارد كه خود به خود در ذهن شنونده وارد مى‏ شود و لذا كسى جز شما به گوينده آن اعتراض نمى‏ كند كه چرا خود را سگ خواندى و چرا دروغ گفتى. غرض اين است كه همان‏گونه كه سگ در خانه صاحبش را رها نمى‏ كند و اگر او را براند و دور كند به جاى ديگر روى نمى ‏آورد و وفا و ‏شناسى دارد و پاس احترام ولىّ نعمت خود را نگاه مى ‏دارد و از صاحبش‏ و خانه ‏اش دفاع مى‏ كند و عنايت كم و لقمه نان صاحبش را بر سفره‏ هاى چرب ديگران بر مى‏ گزيند، من هم بر سر كوى شما مقيم شده و در خانه شما را رها نمى ‏كنم، و به پاسبانى منزل محبوب و مراد خود افتخار مى‏ كنم. ❕اين تعبير بسيار عرف پسند و شيرين و عاطفى و مهيّج است و در اشعار شعرا و اهل ذوق عرب و ، بسيار است كه در درگاه خدا، يا پيغمبر يا امام، حقيرانه خود را سگ مى‏ شمارند؛ مانند اين اشعار: ❕لقمه نانى به اين سگ كن عطا كم نگردد از عطايت اى خدا شاها چو تو را سگى ببايد گر من بودم آن سگ تو شايد هستم سگكى ز حبس جسته بر شاخ گل هوات بسته‏ از مدح تو با قلاده زر زنجير وفا به حلقم اندر خود را به قبول رايگانت بستم به طويله سگانت‏ افكن نظرى بر اين سگ خويش سنگم مزن و مرانم از پيش‏ من سگ اصحاب كهفم بر در پاكان مقيم نيم نانى مى‏رسد تا نيم جانى در تن است‏ 👌و اين هم در منظومه مناجات على عليه السلام خطاب به آن حضرت عرض كرده‏ ام: «بسته سنبل گيسوى توام فخرم اين بس كه سگ كوى توام‏ ❕نابغه علم و ادب و افتخار جامعه شيعه و اسلام، شيخ بهاء الدين عاملى قدس سره براى كسى مثل شاه عباس كبير از بين تمام القاب شاهانه اين لقب را برگزيده و در آغاز كتاب" جامع عباسى" چنين مى‏ فرمايد: 👌 «چون توجّه خاطر ملكوت ناظر اشرف اقدس، كلب آستان على بن ابى ‏طالب عليه السلام شاه عباس الحسينى الموسوى ...» ❕به نظر ما اين جمله « آستان على بن ابى‏ طالب عليه السلام» براى معرفى شاه عباس كبير از تمام القاب نفرت‏ انگيز و پر از مبالغه‏اى كه براى شاهان صفوى و سلاطين ديگر گفته شده، دلپذيرتر و ارزنده‏تر و جذاب‏تر است و لطفى كه در اين جمله به كار رفته در هيچ يك از عناوينى كه در ابتداى كتاب‏ها براى پادشاهان نوشته شده، وجود ندارد. 👌هم اكنون از تاريخ وفات عضد الدوله ديلمى قريب يك هزار و بيست سال مى‏ گذرد، و اين افتخار در ضمن مفاخر او در كتاب‏ها نوشته مى‏ شود كه در روى سنگ قبر او در نجف اشرف، در جوار مرقد مطهر مولاى متقيان على عليه السلام اين آيه نوشته شده:«وَكَلْبُهُم باسِطٌ ذِراعَيْهِ بِالْوَصِيدِ». ❕❕مع ذلك، ما نمى‏ گوييم گويندگان همه اين‏گونه الفاظ را در هر مجلس و منبر، يا در هر شعر و قصيده تكرار كنند و از طريق بلاغت و تكلم به حال بيرون روند. 📚سلسله مباحث امامت و مهدویت ج1 ص412 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❓با توجه به رسیدن ماه رجب و اولین شب جمعه آن که لیله الرغائب است لطفا توضیح دهید که است که این شب به نام شب آرزوها مشهور است .آیا لیله الرغائب به معنای شب آرزوها است❕❕ 💠💠 👌اولین شب جمعه ماه رجب را « » می گویند . 🔶پیامبر فرمود: « از اولین شب جمعه ماه رجب غافل نشوید زیرا آن شب ، شبی است که فرشتگان آن را به لیله الرغائب نامگذاری کرده اند و زمانی که یک سوم شب بگذرد تمام فرشتگان آسمان و زمین گرد کعبه و حوالی آن جمع می شوند ... » 📚وسائل الشیعه ج8 ص99 ❗️لیله الرغائب به معنای شب نمی باشد . 🔶لیله الرغائب یعنی شبی که به خاطر پاداش ها و فضیلت های فراوانی که دارد مورد میل و رغبت فراوان است و یا به معنای شب پاداش های است . ✍️زیرا « رغائب» جمع « رغیبه» است که هم به معنای « کار مورد رغبت » آمده است و هم به معنای « پاداش و عطای فراوان » . 📚مفاتیح نوین ، مکارم شیرازی ، ص635 👌پیامبر گرامی اعمالی را برای این شب به این ذکر کردند: « روز پنج شنبه اول ماه رجب را روزه می گیری و چون شب جمعه فرا رسید میان نماز مغرب و عشا دوازده رکعت نماز می گذاری ( هر دو رکعت به یک سلام) و در هر رکعت از آن یک مرتبه سوره «حمد »و سه مرتبه « انا انزلناه » و دوازده مرتبه « قل هو الله احد» را می خوانی و پس از اتمام نماز هفتاد مرتبه می گویی « اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله» آنگاه به سجده می روی و هفتاد بار می گویی « سبوح قدوس رب الملائکه و الروح» سپس سر از سجده بر می داری و بار می گویی « رب اغفر و ارحم و تجاوز عما تعلم انک انت العلی الاعظم» بار دیگر به سجده می روی و هفتاد مرتبه می گویی « سبوح قدوس رب الملائکه و الروح » آنگاه حاجات خود را می طلبی که بر آورده می شود» ❗️و در ادامه فرمود: « کسی که چنین نمازی را بخواند خداوند همه گناهانش را می آمرزد اگر چه گناهانش به اندازه کف روی دریاها و ریگ های و سنگینی کوهها و اندازه برگ های درختان باشد و در قیامت درباره هفتصد تن از خاندانش شفاعت می کند و چون شب اول قبر فرا رسد خداوند پاداش این نماز را به نیکوترین چهره ، با رویی گشاده و درخشان و زبانی فصیح و گویا به سوی قبر او می فرستد .آن چهره نیکو به وی می گوید ای حبیب من بر تو بشارت باد که از هر شدت و سختی نجات یافتی . 🔶از آن چهره نیکو می پرسد تو کیستی من تا کنون چهره ای از تو زیباتر ندیده ام و بویی از بویت خوشتر به مشامم نرسیده است . ✍️آن چهره نیکو پاسخ میدهد من پاداش آن نمازی هستم که تو در فلان شب در فلان ماه و در فلان سال به جا آوردی من امشب به نزد تو آمده ام تا حقت را ادا کنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو دفع نمایم ( وهمواره در کنارت باشم) تا زمانی که در روز رستاخیز بر خیزند و در عرصه قیامت بر سرت سایه بیفکنم» 📚اقبال الاعمال ، سید بن طاووس ، ج2 ص632 📚بحار الانوار ج95 ص395 ❗️ممکن است برخی اشکال کنند اعمالی که برای لیله الرغائب ذکر شده است دارای سند محکم و نمی باشد لذا عمل بر اعمال توصیه شده وجهی ندارد. 🔶در پاسخ می گوییم اگر به فرض این اشکال صحیح باشد باز هم خدشه ای در استحباب عمل به اعمال لیله الرغائب نمی شود. 👌در روایات متعددی آمده است که اگر از سوی اهل بیت ثوابی بر انجام عملی روایت شد ، در حالی که آن روایت دارای سند نمی باشد و ضعیف باشد انسان می تواند به قصد رجا و مطلوبیت آن را بخواند و خداوند نیز پاداش ثواب آن عمل را میدهد. 🔷امام علیه السلام فرمود: « هر کس از ما اهل بیت روایتی دریافت کرد که مشتمل بر ثواب بر انجام کار خیر بود و او نیز آن اعمال را انجام دهد به او پاداش می دهد اگر چه ما آن را نگفته باشیم» 📚ثواب الاعمال ص160 📚وسائل الشیعه ج1 ص80 🔶امام باقر علیه السلام فرمود: « هر کس روایتی به او مبنی بر ثواب خداوند بر انجام عملی رسید و او نیز آن عمل را به امید ثواب انجام دهد خداوند به او پاداش می دهد اگر چه حدیث و روایتی که به او رسیده نباشد» 📚بحار الانوار ج2 ص256 👌علامه می نویسد: « به خاطر این روایات است که بسیاری از علمای شیعه در سنن و آداب و مستحبات و مکروهات به اخبار و مجهول استدلال می کنند » 📚بحار الانوار ج2 ص257 ❕البته ما در گذشته ثابت کرده ایم که تمام روایات منقول در کتب معتبر حدیثی ما مورد استناد و قبول است جز آن موارد قلیلی که خلاف قرآن و سنت ، می باشد زیرا روایات ما محفوف به قرائن متعدده بر صحت می باشد که ضعف سند را جبران می کند و اعمال مذکور لیله الرغائب نیز از این قاعده خارج نیست ؛ 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که نبی به خاطر آنکه دیر ولایت حضرت علی را در عالم قبول کرد در شکم ماهی گرفتار شد ❗️❗️ 💠💠 👌در روایات ما آمده است که خداوند بر ولایت پیامبر گرامی و اهل بیت ایشان را از بشر و انبیاء گرفته است و آن پیامبرانی که در قبول این ولایت کردند قربشان نزد خداوند بیشتر گشت . 🔷امام کاظم علیه السلام فرمود: « ولایت علی در تمام های انبیاء مکتوب و ثبت شده بود و خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نکرد مگر آنکه میثاق به نبوت محمد و ولایت علی را از آنان گرفت» 📚الکافی ج1 ص363 🔷امام علیه السلام فرمود: « ولایت ما ولایت خداوند است .ولایتی است که خداوند از تمام انبیاء بر ایمان به ولایت ما پیمان گرفت» 📚الکافی ج1 ص362 🔶پیامبر گرامی در حدیثی از خداوند چنین نقل می کند: « من ولایت علی را در کتب انبیاء گذشته ثبت کردم و در آن ها آوردم که علی وصی تو ای پیامبر است و بر این مساله از تمام بندگانم ( در عالم ذر ) و انبیاء ورسل پیمان گرفتم که من پرودگار هستم و و تو ای پیامبر نبی و علی ولی و امام می باشد» 📚الامالی ج1 ص102 👌امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « انبیاء اولوالعزم به سبب عهد و پیمان بر ولایت پیامبر اسلام و اوصیاء او اولوالعزم شدند » 📚بحار الانوار ج26 ص278 ❕🗯این مضمون در کتب اهل هم مورد اشاره قرار گرفته است. 🔶علامه حموینی روایت می کند: « پیامبر در معراج از انبیاء در مورد علت بعثتشان سوال کرد .آنان پاسخ دادند خداوند ما را بر اقرار به یگانگی خودش و نبوت تو و امامت علی مبعوث گردانید» 📚کفایه الخصام ص348 🔶علامه روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: « در معراج فرشته ای به نزد من آمد تا از انبیاء در مورد علت بعثت آنان سوال کنم .آنان پاسخ دادند ما بر ولایت تو و ولایت علی بن ابی طالب مبعوث شدیم» 📚تفسیر نیشابوری ج25 ص58 ❕در برخی از نقل ها آمده است که یونس در قبول کردن ولایت اهل بیت علیهم السلام کمی تاخیر کرد ، و پس از کمی تاخیر قبول کرد ، خداوند نیز جهت مواخذه اش ، او را در شکم ماهی گرفتار کرد ؛ 📚بحار الانوار ج26 ص333 👌اگر چه این نقل ها در مورد یونس نبی از حیث سندی است اما در صورتی که تاخیر ایشان را حمل بر ترک اولی کنیم و بگوییم ترک کردن قومش و تاخیر در قبول ولایت هر دو موثر در زندانی شدن او در شکم ماهی بوده است ، با این حمل شاید بتوان روایت مذکور را کرد . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔در حضرت یوسف آمد که یوسف نبی از یکی از زندانی ها که داشت آزاد می شد و ساقی شاه بود خواست که پیش پادشاه ازش یاد کنه و بگه که یوسف رو بی گناه زندون انداختن و پادشاه یوسف را بیرون بیاره اما خدا یوسف رو کرد که چرا از غیر من درخواست کردی به خاطر همین باید چند سال بیشتر در زندان بمانی قرآن هم میگه « شیطان یاد خدا را از ذهن یوسف برد و او در زندان چند سال بیشتر ماند»( یوسف42)❕ 🤔آیا این جریان با یوسف منافات نداره❓ 💠💠 👌خداوند نقل می کند که پس از آنکه یوسف نبی دو نفر از هم بند خود را متوجه خدا کرد و خواب آنها را تعبیر نمود که یکی از آنان آزاد میشود و ساقی شاه میشود و دیگری به دار آمیخته میشود و پرندگان آسمان از سر او می خورند خطاب به کسی که قرار بود ساقی شاه شود داشت: 🔶«اذکرنی عند ربک»« نزد مالک و صاحب اختیار خود از من سخن بگو» ، « فانساه الشیطان ذکر ربه» ،«شیطان یاد آوری از یوسف را نزد صاحبش از خاطر آن زندانی برد» 🔶یوسف 42 👌برخی گفته اند که ضمیر در « فانساه» به یوسف باز می گردد بنابراین معنای جمله چنین میشود: «شیطان یاد خدا را از خاطر برد و به همین دلیل به غیر او توسل جست» 👌اما این سخن قابل قبول نیست زیرا با توجه به جمله قبل که یوسف خطاب به زندانی می گوید مرا نزد صاحب و مالکت باز گو کن روشن میشود که ضمیر به شخص ساقی بر می گردد و کلمه رب هم در « اذکرنی عند ربک» و هم در « فانساه الشیطان عن ذکر ربه» به یک معنا است و یک مفهوم دارد و مراد همان یاد آوری نزد بوده است ، به علاوه جمله « بعد از مدتی یادش آمد» 🔷یوسف 45 🗯که در چند آیه بعد در همین داستان درباره ساقی می خوانیم نشان می دهد که فراموش کننده ساقی بوده است نه یوسف 📚تفسیر ج9 ص414 👌گذشته از آنکه اگر بگوییم شیطان یاد خدا را از ذهن یوسف برد این سخن با دیگر آیات قرآن سازگار نیست . 💠قرآن به روشنی میگوید که شیطان راهی به بندگان خدا ندارد و روشن ترین مصداق بندگان خدا پیامبران الهی هستند چنان که خطاب به شیطان می فرماید: «بر بندگان من راه و سلطه نداری» 🔷حجر42 👌خود شیطان نیز اعتراف می کند که من بر بندگان مخلص خدا که روشن ترین مصداق انان پیامبران هستند راهی ندارم: «سوگند به تو همه بندگان تو را گمراه می کنم جز بندگان مخلص تو را» 🔷ص82-83 ❕این که یوسف از آن زندانی خواست تا نزد شاه از او یاد کند و او از زندان آزاد شود تا بی گناهی خود را اثبات کند از قبیل توسل به اسباب می باشد که هیچ گونه اشکال عقلی و شرعی بر آن مترتب نمیشود. 👌امام علیه السلام فرمود: «خدا خواسته است که همه کارها از طریق اسباب آن جاری گردد» 📚الکافی ج1 ص183 👌حضرت سلیمان نیز برای آوردن تخت ملکه سبا به اسباب طبیعی جست و به یاران خود گفت: «کدامیک از شما توانایی دارید که تخت او را پیش از آنکه خودشان نزد من آیند برای من بیاورید» 🔷نمل 38 👌ذو القرنین نیز برای ساختن سد در برابر یاجوج و ماجوج از اطرافیان کمک خواست و فرمود: «مرا با نیرویی یاری کنید تا میان شما و آنها سد ایجاد کنم» 🔷کهف95 👌بنابراین روشن می شود که توسل جستن به اسباب طبیعی نه تنها اشکالی ندارد بلکه خداوند به این توسل جستن کرده است و آن را تایید کرده است ، چنان که در حدیث امام صادق گذشت . 🔶در حدیث دیگری امام علیه السلام فرمود: «پیامبری از انبیا بیمار شد و گفت خودم را درمان نمی کنم تا خداوند مرا شفا دهد .خداوند به او وحی کرد تو راخ شفا نمی دهم تا از دارو و استفاده کنی زیرا من شفایم را در آن قرار داده ام» 📚بحار الانوار ج59 ص66 👌این حدیث نیز ضرورت استفاده از اسباب طبیعی را روشن می کند. ❕بنابراین یوسف کار اشتباهی نکرد که از آن زندانی برای آزادی از زندان کمک گرفت زیرا توسل به اسبابی کرده است که خداوند به آن فرمان داده بود .اگر یوسف بیشتر در زندان ماند به سبب دسیسه کسانی بود که او را در زندان افکنده بودند و فراموشی ساقی شاه از یاد آوری یوسف نزد پادشاه نیز در این مساله موثر بوده است. ❕بله در احادیث ضعیف السندی آمده است که یوسف چون از آن زندانی برای آزاد شدن کمک خواست و از خداوند کمک نگرفت مواخذه شد و بیشتر در زندان ماند 📚تفسیر عیاشی ج2 ص176 🔰اما مرحوم عیاشی این روایات را به صورت مرسل و بدون سند کامل ذکر می کند .روشن است که روایت مرسل و غیر قابل قبول است و نمی توان در یک چنین مساله مهمی به این نوع روایات تکیه کرد. ❕این مضمون در تفسیر قمی ج1 ص344 نیز نقل شده است اما سندش ضعیف است زیرا یکی از راویانش اسماعیل بن عمر است که واقفی مذهب بوده است. 📚رجال ص28 👌ویکی دیگر از روات شعیب العقرقوفی است که است. 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔علم امروزی میگویدکه که ازدواج های باعث میشود که درآینده مشکل جسمی وبیماری های و صعب العلاج داشته باشد حتما حکمت خدا دراین است که ازدواج فامیلی نکنید واگر بکنید باید منتظر آن نیز باشید. ❓ آیا امامان ما به ازدواج داشته اند❕❕ 💠💠 👌در مورد بسیار مطرح است که کار خوبی نیست و این نوع ها سبب می شود ، اگر در وجود پدر و مادر باشد در فرزند بیماری قوی تر شده و می شود . ❕لذا در برخی از این نوع ازدواج ها شده است . 🔶مرحوم سید روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: « با دور دست ها و ها ازدواج کنید ، تا فرزندان لاغر و نشوند و خوش باشند» 📚 ص91 👌 و فرمود: « با نزدیک ازدواج نکنید که سبب فرزندان ضعیف می شود» 📚 ج23 ص17 👌البته در روایتی ، با اقارب به سبب توصیه شده است . 🔷امام سجاد علیه السلام فرمود: « هر کس به خاطر خدا و ازدواج کند ، خداوند با ملک و کرامت به او نظر می کند» 📚الفقیه ج3 ص385 ❗️اما سند این روایت است زیرا به صورت و بدون ذکر سلسله سند نقل شده است و با یافته های کنونی علمی و نیز منافات دارد. ❕توجه به این نکته نیز لازم است که اگر در بین ، های_فامیلی صورت می گرفت مانند ازدواج حضرت علی و حضرت زهرا علیهما السلام ، این منافاتی با آنچه گفتیم ندارد زیرا ؛ 1⃣این نوع ازدواج های سالم از باب بوده است . 2⃣آن بزرگواران می دانستند که این نوع ازدواج ها ، برای مشکلی را نمی کند. 📚 ، ج1 ص11 🗯البته ممکن است ، برخی افراد ازدواج های فامیلی کرده باشند و دارای فرزندان سالم هم باشند ، . 🔶و به هر حال احتیاط در ترک این نوع ازدواج ها است. 📝 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔مخالفت حضرت علی علیه السلام با حضرت رسول در قضیه صلح : ❕در این قرارداد صلح که حضرت رسول با مشرکین مکه در سال 6 هجری امضا کرد از حضرت علی علیه السلام خواست که یکسری کلمات از قبیل (( بسم الله الرحمن الرحیم)) و (( رسول الله)) را پاک کند اما حضرت علی علیه السلام فرمان را اجرا نکرد تا اینکه خود پیامبر خدا ناگزیر این کلمات را پاک کرد. ( لازم به ذکر است این مورد از سوی حضرت علی علیه السلام به عنوان یک اجتهاد تلقی می گردد.) آدرس روایت در کتب معتبر شیعه: مستدرك الشيعة ج : 8 ص : 4366، الإرشاد /ج 1/ ص121؛ إعلام الورى/ص97؛ تفسير القمي ج2/ص313 ؛ بحار الأنوار/ج20/ص333). 💠💠 🗯آنچه در روایات اهل سنت و در برخی کتب شیعه آمده است این است ؛ « پیامبر به علی دستور داد که در متن نامه بنویسد بسم الله الرحمان الرحیم . سهیل بن عمرو که طرف پیامبر و نماینده قریش بود گفت من این نام را نمی شناسم باید بنویسید باسم اللهم .پیامبر به علی دستور داد که مطابق سخن عمل کند. 🔷در ادامه پیامبر دستور داد که علی بنویسد ؛ « این مصالحنامه محمد ، الله با سهیل بن عمرو است » 🔷سهیل اعتراض کرد که اگر ما تو را به عنوان رسول خدا قبول داشتیم با تو نمی کردیم باید اسم خودت و اسم پدرت را بنویسی . ❕پیامبر به علی امر کرد که نام رسول الله را پاک کند .علی گفت من هیچ گاه نام شما را نمی کنم و دست من توانایی این کار را ندارد .پیامبر گفت دست مرا بر روی آن بگذار تا خودم پاک کنم . علی نیز چنین کرد و پیامبر با دست خودش نام رسول الله را پاک کرد .» 📚صحیح ج2 ص73 📚صحیح ج5 ص173 ❕به نظر ما این جریان و حضرت علی علیه السلام با پیامبر صحت ندارد به چند دلیل ؛ 1⃣حضرت علی علیه السلام می فرمود ؛ « اصحاب و راز دار محمد به خوبی می دانند که من هرگز لحظه ای خدا و پیامبرش را نکردم » 📚 البلاغه خطبه 197 2⃣پیامبر گرامی نیز بارها در مورد علی علیه السلام فرمود که او با است و حق با او است و لحظه ای این دو از یکدیگر جدا نمی شوند و یا علی با قرآن است و قرآن با علی است و این دو با هم ندارند . 📚مستدرک ج3 ص119 📚تاریخ ج14 ص321 📚 الزوائد ج7 ص234 ❔چگونه ممکن است علی علیه السلام که لحظه ای از حق و قرآن جدا نمی شود ، خلاف حق و قرآن رفتار کرده باشد و امر پیامبر را کرده باشد ❗️ 3⃣سخن حضرت علی علیه السلام این بود ؛ « من بنده ای از محمد هستم » 📚 الانوار ج3 ص283 📚توحید ص174 👌و می فرمود ؛ « من و پیرو محمد هستم » 📚تاریخ ج3 ص291 ❔بنابراین چگونه قابل قبول است که علی علیه السلام لحظه ای پیامبر گرامی و مولای خود را کند❕ 👌بی شک حضرت علی سریعا پس از دستور پیامبر گرامی نام ایشان را کردند چنان که در مورد پاک کردن بسم الله الرحمان الرحیم ؛ « اگر امر و اطاعت شما نبود آن جمله را نمی کردم اما چون شما امر کردید اطاعت می کنم » 📚 الغمه ج1 ص210 4⃣جریان مخالفت حضرت علی در پاک کردن نام پیامبر در منابع شیعه با سند نقل شده است و قابل توجه نمی باشد و منابع اهل هم برای ما حجت نمی باشد . 🔶شیخ جریان را به صورت و بدون نقل می کند و تفسیر نیز جریان را به صورت مرسل و بدون سند نقل می کند .مرحوم نیز در اعلام الوری جریان را بدون سند نقل می کند . این جریان در کتاب الوسائل و الانوار نیز به نقل از سه کتاب مذکور ، با سند مرسل و نقل شده است که قابل اعتنا نمی باشد . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آیا راست است که پیامبر فرمودند برای زنانتان لباس نگیرید تا هوس بیرون رفتن نکنند ❕این روایت مورد استناد برخی برای به اسلام قرار گرفته است❕❕ 💠💠 👌در روایت از پیامبر گرامی نقل شده است که فرمود ؛ « از بی لباسی برای زنان کمک بجویید ، زیرا زن وقتی لباس فراوان و زینت کامل دارد ، مایل به رفتن است » 📚 الفصاحه ، ابوالقاسم پاینده ، ص209 🔶راوندی نیز در نقل می کند که فرمود ؛ « از بی لباسی برای نگه داری زنان جویید » 📚 راوندی ص36 ❕این روایت به نقل از نوادر راوندی در برخی دیگر نیز نقل شده است . 🗯اما باید توجه کرد که این روایت و بدون سند است . در کتاب نهج الفصاحه بدون آن که سندی ارائه شود ، از نقل شده است و راوندی نیز به صورت مرسل و بدون سند روایت را از پیامبر نقل می کند. ❗️بنابراین چون روایت و بدون سند است ، بوده و قابل اعتنا نمی باشد . 🗯ابن ابی الحدید از علمای سنی مذهب نقل می کند که می گفت ؛ « برای زنان لباس نگیرید و با بی لباسی آنان را در خانه نگه دارید ، زیرا زنان زمانی که لباس و زیبا داشته باشند ، تمایل به بیرون رفتن دارد » 📚شرح البلاغه ، ابن ابی الحدید ، ج12 ص71 🔶بنابراین روشن می شود که این سخن عمر ، خلیفه دوم اهل سنت است که در روایت به پیامبر گرامی نسبت داده شده است . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁