📡✍آخرین پست پیرامون زندگینامه
حاجمحمدسکینهخاتون
5⃣ #قسمتپنجم
✍حاجمحمدصادقی پساز #خرید یڪ دستگاه اتومبیل #اپل دیزلی آلمانی از کویت
به ایران باز میگردد
👮 #شهربانی تهران (راهنمائی و رانندگی) بهمحض دیدن هر ماشينی آن را متوقف میکرد و دو حالت داشت
🔻ماشین با همان پلاڪ به مسیر ادامه میداد
🔻🔻پلاڪ آن را شهربانی باز کرده و راننده را به شرکت تاکسیرانی جهت گرفتن پلاڪ جدید برای ماشینش هدایت میکرد
👩✈️ابتدا مامور شهربانی به راننده میگفت :
ماشین از خودتان هست یا شما رانندهی شخص دیگری هستی؟
👈 مثلا رانندهی فلان کارخانهدار یا فلان وکیل یا... از این قبیل
👇جواب این سوال مامور سه حالت داشت :
1⃣رانندهی ماشین متوقف شده
👈یکیاز اشخاص #متمول یا از #اعیان پایتخت بود
2⃣راننده در #استخدام یکیاز اعیان یا اشراف زادهها بود
3⃣راننده #اتومبیل را به تازگی خریداری کرده و مالک آن بود
1⃣👈حالت اول، مامور از راننده خیلی مودبانه عذرخواهی میکرد و خودرو به مسیرش ادامه میداد
2⃣👈حالت دوم، مامور با اشاره به راننده اعلام میکرد حرکت کرده و به مسیرش ادامه دهد
3⃣👈حالت سوم، مامور پلاڪ ماشین را باز کرده و راننده را به تاکسیرانی هدایت و راهنمائی میکرد
تا با نصب پلاڪ درشکههائی که از رده خارج میشدند
آن پلاڪ را به سواری ها نصب کنند
👈و بدینترتیب حاجمحمد سکینه خاتون چند روز پس از ورود به تهران با ماشین سواری مدل بالائی که داشت
و نصب پلاڪ تاکسی
👈 در آن روزگار
🔴عنوان نخستین
#تاکسیدار و نخستین
#رانندهتاکسی مالواجردی را به خود اختصاص داد
🌐پساز مدتی ایشان از طریق مرحوم شادروان
⚜ #حاجمحمدخوشدله
با خانواده همسرش آشنا شده و ازدواج کرد
🚘و در خط چهارراه مخبرالدوله به تجریش
همچنان مشغول کار بود
🔆البته در آن روزگار #تاکسیکرایه بیشتر برای افراد #متمول مرسوم بود و
🚕 #رانندگی و به واژه عامیانه
" #شوفری "
به عنوان شغل عالیرتبهی جامعه محسوب میشد
👈ایشان معمولا هنگامی که به منزل مادرهمسرش به شابدالعظیم (شهرری) میآمد
اتومبیلش را در پشت #آرامگاه رضاشاه پارڪ میکرد و
#سربازان نگهبان آرامگاه از ماشین حاجمحمد بخاطر مارک و مدل بالائی که داشت، مواظبت میکردند
⚜مرحوم حاجمحمد سکینه خاتون تا پایان عمر شریفش به شغل شریف رانندگی مشغول بود و بعد از شهادت فرزندش
#شهیدمهدیصادقی
به بیماری قلبی مبتلا و از رانندگی کنارهگیری کرد
⚜مرحوم حاجمحمدصادقی موسس اولين هیئت مالواجردیها در تهران بود
و بخاطر تسلط به زبان عربی و احکام اسلامی
شبهای دوشنبه و جمعه
به عزیزان همشهری روخوانی قرآن را آموزش میداد
همشهریان مالواجردی به ایشان
#محمداکبر میگفتند
💠 حاجمحمدصادقی در ۲۴ فروردین ۱۳۷۴
برای شرکت در مراسم ختم
مرحومه بانوفاطمه حسین شیخ
و دیدار برادرش
مرحوم حاجعلی صادقی
که آنزمان در روستا زندگی میکرد به مالواجرد آمد
🚎 #اتوبوس شرکتکنندگان مراسم ختم
به سرچشمه رسید و مسافران همگی به منزل آقای حاجرضاعلیبرج رفته و پساز صرف صبحانهای مختصر
به مسجد جامع میآیند و دقایقی از حضور حاجمحمد صادقی در مسجد نگذشته بور که در مسجد جان بهجان آفرین تسلیم کرده
روح بلندش از کالبدش جدا و آسمانی میشود
💠 روحش شاد و
💠 یادش گرامیباد
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
شبکهپابرج در اینستاگرام
https://instagram.com/shabakepaborj
پابرجمالواجرد در تلگرام
https://t.me/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd