eitaa logo
پابـــــ📡ــــــرج‌مالواجرد
2هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
671 ویدیو
1 فایل
☆مجموعه پابرج☆ تاسیس نوروز ۱۳۷۶ ●شبکه‌پابرج ●سایت مالواجرد ●جشنواره ۹۰ ●رادیوپابرج ●پوشش شبکه‌های رسانه‌ملی ●کانال‌ پابرج‌ مالواجرد در : تلگرام، واتساپ، اینستاگرام، بله و ایتا ⚫حسینیه‌پابرج #09123728749 #09916735248 @Hsadeghi48 @Hsadeghi1348
مشاهده در ایتا
دانلود
📡🔹ذاکرین حضرت سیدالشهدا عليه‌السلام ✍نوشته‌ے : حجت‌اله صادقے 4⃣قسمت‌چهارم 🔰از ذاکرین گمنام امام‌حسین‌ (ع) مرحوم شادروان آقاے ⚜ فرزند مرحوم حاج‌رضا حسین حاج‌علے حسن معروف به " حاج‌شاه‌علے " اواخر دهه‌ے ۵۰ بود 🔰 آقاے اوایل دهه‌ے ۵۰ از تهران به روستا 👈او علاوه بر کار در زمین‌هاے مزرعه که آن را از ⚜مرحوم حاج شیخ خريده بود بکار کشاورزشے مشغول شد 🌟حاج رضاصادقے یکےاز و بنیانگذاران اولین هیئت روستا با نام متوسلین به 💠 حضرت ابوالفضل (ع) بود ضمنا او در حسینیه هم می‌خواند 💫در سال ۱۳۵۴ خورشیدے مرحوم شادروان حجت‌الاسلام والمسلمین ⚜حاج شیخ محمدصادقے معروف به " " باتفاق مرحوم حاج‌محمد شاه‌علے تعدادی از مالواجردی‌ها و همولایتی‌ها را با به‌صورت زمینے و عبور از چندکشور به سرزمین بردند و به‌خانه‌ی خدا مشرف شدند 🌟 یکے از خانه خدا و مدينه رسول‌الله (ص) آقای بود 👇ادامه‌ی این مطلب را در پست بعدی بخوانید 📡 @paborjemalvajerd
📡🔹 به‌مناسبت شهادت نیکبخت ✍ جهت مختصرے با آن شهید والامقام مطالبے تقدیم حضورتان می‌نمائیم ✍ پنجمین و دومین مرحوم مشهدےرضا حمزه علے 🌐 سال ۱۳۴۳ خورشیدے در روستاے تاریخے مالواجرد دیده به جهان گشود ⚜ مرحوم مشهدےرضا نوزاد را پدرش ⚜مرحوم 🌹 👈گذاشت امیرحمزه در دامن مادرش مرحومه ⚜ رضا حسن رضا 👈که بانوئے و پاکدامن بود، و نمو کرد 🌐 او ۱۳۵۰ خورشیدے وارد دبستان خاتون آبادے روستا شد و پایان دوره‌ے ابتدائے را که می‌گفتند در سال ۱۳۵۷ گرفت 🌹 در سنین نوجوانے مانند بسیارے از روستا براے کسب و کار راهے تهران شد و تا زمان به خدمت مقدس سربازے 👈در مشاغل مختلف از جمله کارگاه مشغول بود 💫 اتوبوس از دیگر فعالیت‌هاے آن شهید والامقام بود 🌞 سال‌هاے ‌دهه‌ے ۵۰ و اوایل دهه‌ے ۶۰ 👈ما بچه‌ها تا پاسے از شب‌ گذشته مشغول بازی‌هاے زمان خود بودیم 👈این را در فرصتے دیگر معرفے و به آن خواهیم پرداخت ✍ اینجانب آنچه از نیکبخت بخاطر دارم : 🔰 مربوط به آن زمانے است که در مشغول بازے بودیم 🚎 حضور روشن باچراغ‌هاے داخل و خارج آن به قرمز، آبے و سبز 👈به‌قدرے زیبا و قشنگ بود که ما بچه‌ها اتوبوس را 👈به ترجیح می‌دادیم و تا سوارشدن و رفتن اتوبوس از سرچشمه، ❌ بازے نمی‌کردیم ⚜مالڪ و راننده‌ے ... 👇ادامه‌ے مطلب تا ساعتے دیگر تقدیم حضورتان خواهد شد 📡 پیج ما در اینستاگرام https://instagram.com/shabakepaborj
📡🔹به‌مناسبت سالروز 🌹 🌹 🌹 ✍ادامه‌ے مطلب آشنائے با 🚎 حضور روشن ✨ باچراغ‌هاے داخل و خارج آن به قرمز، آبے و سبز 👈به‌قدرے زیبا و قشنگ بود که ما بچه‌ها اتوبوس را 👈به ترجیح می‌دادیم و تا سوارشدن و رفتن اتوبوس از سرچشمه، ❌ بازے نمی‌کردیم ⚜مالڪ و راننده‌ے اتوبوس مرحوم شادروان آقاے حاج محمد شاه‌علے و او نیکبخت بود 👈با ديدن آنچه بیان کردم داشتم که : من جاے یکے از مسافران یا بودم تا از این ده بیرون بروم 👈و شهرها و و تهران را ببینم ✍ به‌هرحال من با شهید امیرحمزه نیکبخت دراین بود 🌹امیرحمزه مدت چند سال در کنار ⚜ بکار جابجائے مسافران در شهرهاے ایران مشغول بود البته مرحوم حاج شاه‌علے ‌در خط ترانزیت به و هم کار می‌کرد 🎙 از شهید چنین نقل کرده‌است : در یکے از مرحوم حاج شاه‌علے ... 👇ادامه‌ے مطلب فردا تقدیم حضورتان خواهد شد 📡 لینڪ کانال ما در تلگرام https://t.me/paborjemalvajerd
📡✍آخرین پست پیرامون زندگی‌نامه حاج‌محمدسکینه‌خاتون 5⃣ ✍حاج‌محمدصادقی پس‌از یڪ دستگاه اتومبیل دیزلی آلمانی از کویت به ایران باز می‌گردد 👮 تهران (راهنمائی و رانندگی) به‌محض دیدن هر ماشينی آن را متوقف می‌کرد و دو حالت داشت 🔻ماشین با همان پلاڪ به مسیر ادامه می‌داد 🔻🔻پلاڪ آن را شهربانی باز کرده و راننده‌ را به شرکت تاکسیرانی جهت گرفتن پلاڪ جدید برای ماشینش هدایت می‌کرد 👩‍✈️ابتدا مامور شهربانی به راننده می‌گفت : ماشین از خودتان هست یا شما راننده‌ی شخص دیگری هستی؟ 👈 مثلا راننده‌ی فلان کارخانه‌دار یا فلان وکیل یا... از این قبیل 👇جواب این سوال مامور سه حالت داشت : 1⃣راننده‌ی ماشین متوقف شده 👈یکی‌از اشخاص یا از پایتخت بود 2⃣راننده در یکی‌از اعیان یا اشراف زاده‌ها بود 3⃣راننده‌ را به‌ تازگی خریداری کرده و مالک آن بود 1⃣👈حالت اول، مامور از راننده خیلی مودبانه عذرخواهی می‌کرد و خودرو به مسیرش ادامه می‌داد 2⃣👈حالت دوم، مامور با اشاره به راننده اعلام می‌کرد حرکت کرده و به مسیرش ادامه دهد 3⃣👈حالت سوم، مامور پلاڪ ماشین را باز کرده و راننده‌ را به تاکسیرانی هدایت و راهنمائی می‌کرد تا با نصب پلاڪ درشکه‌هائی که از رده خارج می‌شدند آن پلاڪ را به سواری ها نصب کنند 👈و بدین‌ترتیب حاج‌محمد سکینه خاتون چند روز پس از ورود به تهران با ماشین سواری مدل بالائی که داشت و نصب پلاڪ تاکسی 👈 در آن روزگار 🔴عنوان نخستین و نخستین مالواجردی را به خود اختصاص داد 🌐پس‌از مدتی ایشان از طریق مرحوم شادروان ⚜ با خانواده همسرش آشنا شده و ازدواج کرد 🚘و در خط چهارراه مخبرالدوله به تجریش همچنان مشغول کار بود 🔆البته در آن روزگار بیشتر برای افراد مرسوم بود و 🚕 و به‌ واژه عامیانه " " به‌ عنوان شغل عالی‌رتبه‌ی جامعه محسوب می‌شد 👈ایشان معمولا هنگامی که به منزل مادرهمسرش به شابدالعظیم (شهرری) می‌آمد اتومبیلش را در پشت رضاشاه پارڪ می‌کرد و نگهبان آرامگاه از ماشین حاج‌محمد بخاطر مارک و مدل بالائی که داشت، مواظبت می‌کردند ⚜مرحوم حاج‌محمد سکینه خاتون تا پایان عمر شریفش به شغل شریف رانندگی مشغول بود و بعد از شهادت فرزندش به بیماری قلبی مبتلا و از رانندگی کناره‌گیری کرد ⚜مرحوم حاج‌محمدصادقی موسس اولين هیئت مالواجردی‌ها در تهران بود و بخاطر تسلط به زبان عربی و احکام اسلامی شب‌های دوشنبه و جمعه به عزیزان همشهری روخوانی قرآن را آموزش می‌داد همشهریان مالواجردی‌ به ایشان می‌گفتند 💠 حاج‌محمدصادقی در ۲۴‌ فروردین‌ ۱۳۷۴ برای شرکت در مراسم ختم مرحومه بانوفاطمه حسین شیخ و دیدار برادرش مرحوم حاج‌علی صادقی که آن‌زمان در روستا زندگی می‌کرد به مالواجرد آمد 🚎 شرکت‌کنندگان مراسم ختم به سرچشمه رسید و مسافران همگی به منزل آقای حاج‌رضاعلی‌برج رفته و پس‌از صرف صبحانه‌ای مختصر به مسجد جامع می‌آیند و دقایقی از حضور حاج‌محمد صادقی در مسجد نگذشته بور که در مسجد جان به‌جان آفرین تسلیم کرده‌ روح بلندش از کالبدش جدا و آسمانی‌ می‌شود 💠 روحش شاد و 💠 یادش گرامی‌باد 📡 شبکه‌پابرج در اینستاگرام https://instagram.com/shabakepaborj پابرج‌مالواجرد در تلگرام https://t.me/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد در ایتا eitaa.com/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد در بله https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡🔷ذاکرین حضرت سیدالشهدا عليه‌السلام ✍نوشته‌ی : حجت‌اله صادقی 4⃣ 🔰از ذاکرین گمنام امام‌حسین‌ (ع) ⚜مرحوم شادروان 🌺 ✨فرزند مرحوم حاج‌رضا حسین حاج‌علی‌حسن معروف به " حاج‌شاه‌علی " اواخر دهه‌ی ۵۰ بود ✍ اوائل دهه‌ی ۵۰ از تهران به روستا بازگشت 👈او علاوه بر کار در زمین‌های مزرعه 🌾 که آن را از ⚜مرحوم حاج‌اسماعیل حسن کربلائی‌محمد علی محمد معروف "حاج‌شیخ" خريده بود 🌾 بکار کشاورزشی مشغول شد 🌟حاج‌رضاصادقی یکی‌ از و 1⃣اولین هیئت روستا با نام هیئت متوسلین به 💠 🌐حضرت ابوالفضل سلام‌الله‌علیه بود ضمنا ایشان علاوه‌بر قاری قرآن از ذاکرین اهل‌بیت بوده و در حسینیه ‏خوانی می‌کرد 💫در سال ۱۳۵۴ خورشید ⚜ مرحوم شادروان حجت‌الاسلام والمسلمین 🌟 ✨معروف به " حاج‌علامه " 👈باتفاق مرحوم حاج‌محمد شاه‌علی تعدادی از همولایتی‌ها و مالواجردی‌ها را با 🚌 به‌صورت زمینی 👇و 💫عبوری از چند کشور به سرزمین بردند و به‌ خانه‌ی خدا مشرف شدند 🌟 يکی از خانه خدا و مدينه رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم 👈استادم جناب آقای بود 👇ادامه‌ی این مطلب را فرداشب تقدیم حضورتان خواهیم کرد ✅ 💯 📡 شبکه‌پابرج در اینستاگرام https://instagram.com/shabakepaborj پابرج‌مالواجرد در تلگرام https://t.me/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد در ایتا eitaa.com/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد در بله https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡✍ ذاکرین و خادمین حضرت اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام نوشته : حجت‌اله‌صادقی 💫بعد از جریان ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ عمال ساواک در پی شیخ‌جوان که بخاطر سبزی رنگ چشم‌هایش به او لقب شیخ‌زاغی داده بودند ناگریز آقای حاج‌محمد شاه‌علی از آن زمان کرده و با هایش از کسوت طلبگی بیرون می‌آید 👇و با خرید مشغول بار می‌شوند 💫 مدتی بعد وارد سازمان گوشت می‌شوند و آنجا نیز با وقت سازمان گوشت می‌شوند که اگر وساطت و پادرمیانی کارکنان سازمان گوشت نبود ممکن بود ایشان را از بین می‌بردند و سربه نیست می‌کردند 💫مرحوم شادروان آقای حاج‌محمد شاه‌علی 👈قبل از انقلاب ابتدا بنزی خریداری کرده و در چندين سفر بسیاری از همشهریان و همولایتی‌های مالواجردی را برای 🕌 به کشورهای و می‌برند و پس‌از آن با خرید بنز 302 و کار را ادامه‌ می‌دهند تا اینکه با رسیدن به سنين میان‌سالی و عدم توانایی کافی در رانندگی اتوبوس را فروخته و وارد می‌شوند ⚜آن مرحوم مدت ۲۰ سال در کشور به تجارت مشغول می‌شوند و طی این مدت و اقامه ایشان نمی‌شود و به این مهم اهتمام ویژه‌ای داشتند ایشان زمانی‌ که در بیروت حضور یافتند در ابتدا با دفتر و سپس ملاقات‌ و دیدارهای خصوصی با ایشان برقرار می‌کنند وی در لبنان به و تهی دستان کمک‌های مالی می‌کردند 💯آقای حاج‌محمد شاه‌علی از افراد خیّری بودند که از هرگونه کمک به مکان‌های مقدس و کوتاهی نمی‌کردند 🔰ایشان در توسعه بنای عليه‌السلام در خیابان نفیس کمک قابل توجهی کرده‌اند و همچنین منزل که به برند را مسجد مذکور نمودند 🔰همچنین در تامین آن مسجد و تهران و بیرونی مالواجردی‌های تهران 🟣 نمونه‌ای از خدمات ارزشمند آن مرحوم می‌باشد 💠 💠 💯 📡 شبکه‌پابرج در اینستاگرام https://instagram.com/shabakepaborj پابرج‌مالواجرد در تلگرام https://t.me/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد در ایتا eitaa.com/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد در بله https://ble.ir/paborjemalvajerd
13.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📡♨️ وزیر راه و شهرسازی 💎 👇از 👈پایانه مهران 🔹عزم برای تامین دو هزار دستگاه 👈برای بازگشت از مرز مهران ✅ 💯 📡 شبکه‌پابرج در اینستاگرام https://instagram.com/shabakepaborj پابرج‌مالواجرد در تلگرام https://t.me/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد در ایتا eitaa.com/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد در بله https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡🌟گذری بر زندگی پربار روحانی گمنام و عالِمِ عامِل مالواجردی ⚜ نوشته‌ی : حاج‌حجت‌اله‌صادقی ✍جاده‌ی مالورد به اصفهان در سال ۱۳۶۱ از طرفی 👇و ✍نیسان مرحوم از سوے دیگر!!! 👈 شما محاسبه کنید چند ساعت در مسیر بودند ✍ساعاتے از شب گذشته بود آن‌ها به اصفهان می‌رسند 👈 شرکت‌های مسافربری بسته بودند و مرحوم خداکرم ایشان را به تهران رسانده و پیاده می‌کند ✍نقل‌قول از مرحوم شادروان آقای حاج‌غلامعلی عبدالجباری : دقایقی بعداز رفتن خداکرم دروازه تهران در شهر اصفهان سوار شدیم و اندکی بعد اتوبوس حرکت کرد 🔰 هنوز نیم ساعتی از حرکت اتوبوس نگذشته بود که خوابش برد و هر از گاهی می‌شد و سوال می‌کرد : کجاست؟ به رسیده‌ایم؟ 🔹من پاسخ پدرم را می‌دادم و ایشان مجددا اندکی بعد به خواب می‌رفت 💠در کمربندی قم پدرم را صدا زدم و ایشان به سمت حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله علیها دادند و گفتند 🔰بعد از قم یکی دو نوبت باز شد اما تغییر کرده بود : غلامعلی ساعت چنده؟ گفته‌اند؟ هستیم؟ 🔹و آخرین بار پاسخ دادم : نزدیڪ بهشت‌زهرا(س) و اذان صبح را هنوز نگفته‌اند 💠 پدرم پس از شنیدن حرفهایم چشم‌هایش را بست و ناگاه سرش روی رها شد و آخرش نیمه تمام ماند 🔹 شدم از دار رفت 💠و این‌ چنین بلند و حجت‌الاسلام والمسلمین حاج‌شیخ‌عباس عبدالجباری در روز یازدهم ماه مهمانی خدا از جسمانی او جدا شد و به اعلی پرواز کرد 🔹چیزی نگفتم تا به رسیدیم و مسافران پیاده شدند 👈 شاگرد و راننده‌ی اتوبوس گفتند : آقا رسیدیم شما چرا نمی‌شوید؟ 🔹 گفتم : چگونه پیاده شوم رحمت خدا رفته و سرش بر من است کمکم کنید ✨ آن‌ها گفتند : اینطوری نمی‌شود و ترمینال را خبر کردند 👈ادامه‌ی مطلب را فرداشب تقدیم خواهیم کرد ✅ 💯 📡 شبکه‌پابرج در اینستاگرام https://instagram.com/shabakepaborj پابرج‌مالواجرد در تلگرام https://t.me/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد در ایتا eitaa.com/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد در بله https://ble.ir/paborjemalvajerd