📡💠 مراسم #احیا در روستای مالواجرد
🌙شب #بیستوسوم ماه رمضان
🔰باحضور #میهمان ویژه :
#پرچم متبرک #گنبد مطهر
امامحسین عليهالسلام
⏱شروع مراسم ساعت ۲۳:۰۰
🔴 اهم برنامهها :
💠تلاوت #سورههائی که در سومین شب از لیالیقدر سفارش شدهاست
🎤 با نوای گرم #قاری محترم قرآن :
#کربلائیعباسصادقی
⏱ بهمدت ۴۰ دقیقه
💠قرائت دعای جوشن کبیر
🎤 با نوای گرم :
جناب سروان رضوانی
#فرماندهی محترم #کلانتری جرقویه علیا و
کربلائی مجید (مهدی) نیکبخت
🔹پذیرائی
🔹قرائت زیارت مخصوص حضرت ا#مامحسین ( ع) در شبهای قدر
🟢سخنرانی و #روضهخوانی
🔵مراسم قرآن بهسر گرفتن توسط :
حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخمحمدحسین صادقی
️📌 مکان :
مالواجرد. مسجدالزهراء (سلاماللهعلیها)
🌺 #امسال_عید_میهمان_هستیم
@malvajerd1
📡 #پابرجمالواجرد
@paborjemalvajerd
📡🌟گذری بر زندگی پربار روحانی گمنام و عالِمِ عامِل مالواجردی
⚜ #مرحومشادروان
⚜ #حجتالاسلاموالمسلمین
⚜ #حاجملاعباسعبدالجباری
نوشتهی : حاجحجتالهصادقی
#قسمتبیستوپنجم
✍جادهی مالورد به اصفهان در سال ۱۳۶۱ از طرفی
👇و
✍نیسان مرحوم #خداکرم از سوے دیگر!!!
👈 شما محاسبه کنید چند ساعت در مسیر بودند
✍ساعاتے از شب گذشته بود آنها به اصفهان میرسند
👈 شرکتهای #تعاونی مسافربری بسته بودند و مرحوم خداکرم ایشان را به #دروازه تهران رسانده و پیاده میکند
✍نقلقول از مرحوم شادروان آقای حاجغلامعلی عبدالجباری :
دقایقی بعداز رفتن خداکرم
دروازه تهران در شهر اصفهان سوار #اتوبوس شدیم و اندکی بعد اتوبوس حرکت کرد
🔰 هنوز نیم ساعتی از حرکت اتوبوس نگذشته بود که #پدرم خوابش برد و هر از گاهی #بیدار میشد و سوال میکرد :
#اینجا کجاست؟
به #قم رسیدهایم؟
🔹من پاسخ پدرم را میدادم و ایشان مجددا اندکی بعد به خواب میرفت
💠در کمربندی قم پدرم را صدا زدم و ایشان به سمت #حرم حضرت فاطمه معصومه سلامالله علیها #سلام دادند و #ذکر گفتند
🔰بعد از قم یکی دو نوبت باز #بیدار شد اما #سوالش تغییر کرده بود :
غلامعلی ساعت چنده؟
#اذان گفتهاند؟
#کجا هستیم؟
🔹و آخرین بار پاسخ دادم :
نزدیڪ بهشتزهرا(س) و اذان صبح را هنوز نگفتهاند
💠 پدرم پس از شنیدن حرفهایم چشمهایش را بست و ناگاه سرش روی #شانهام رها شد و #نفس آخرش نیمه تمام ماند
🔹 #متوجه شدم از دار #دنیا رفت
💠و این چنین #روح بلند و #ملکوتی
حجتالاسلام والمسلمین
حاجشیخعباس عبدالجباری در
#سحرگاه روز یازدهم ماه مهمانی خدا
از #کالبد جسمانی او جدا شد و به #ملکوت اعلی پرواز کرد
🔹چیزی نگفتم تا به #ترمینال رسیدیم و مسافران پیاده شدند
👈 شاگرد و رانندهی اتوبوس گفتند :
آقا رسیدیم
شما چرا #پیاده نمیشوید؟
🔹 گفتم :
چگونه پیاده شوم
#پدرم رحمت خدا رفته و سرش بر #شانهی من است کمکم کنید
✨ آنها گفتند :
اینطوری نمیشود و #کلانتری ترمینال را خبر کردند
👈ادامهی مطلب را فرداشب تقدیم خواهیم کرد
✅ #باماهمراهباشید
💯 #همراهیشما
✅ #افتخارماست
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
شبکهپابرج در اینستاگرام
https://instagram.com/shabakepaborj
پابرجمالواجرد در تلگرام
https://t.me/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd