eitaa logo
پابـــــ📡ــــــرج‌مالواجرد
2هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
665 ویدیو
1 فایل
☆مجموعه پابرج☆ تاسیس نوروز ۱۳۷۶ ●شبکه‌پابرج ●سایت مالواجرد ●جشنواره ۹۰ ●رادیوپابرج ●پوشش شبکه‌های رسانه‌ملی ●کانال‌ پابرج‌ مالواجرد در : تلگرام، واتساپ، اینستاگرام، بله و ایتا ⚫حسینیه‌پابرج #09123728749 #09916735248 @Hsadeghi48 @Hsadeghi1348
مشاهده در ایتا
دانلود
📡👥 "چاق‌ولاغر" نام یک برنامه کودک تلویزیونی بود 👈که در فاصله سال‌های ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۹ ساخته شد 👈و تا مدت‌ها بعد در 🇮🇷 از شبکه ۲ سیما پخش می‌شد 👥 در ۵ سری ساخته شد که ۳ سری نخست آن بود 👈و در ۲ سری بعد با زدن جایگزین شدند 👇در سری چهارم چاق‌ولاغر که به : امیرحسین قهرائی که امروز او را با دوربین مخفی‌هایش می‌شناسیم 👈ساخته شد 😗 اسدالله یکتا نقش 👈و کامران وصالی بازیگر نقش لاغر بودند 💫در سری پنجم هم اسدالله یکتا کماکان نقش چاق را بازی می‌کرد 👇اما این بار به جای کامران وصالی 👈بود ادامه👇 📡 @paborjemalvajerd
📡🔴گفتگوی همشهری با بازیگران چاق و لاغر که ۱۹ بهمن ۱۳۹۸ به چاپ رسیده است را در ذیل آورده‌ایم 📑گفت‌و‌گوئی با "چاق و لاغر" ⚡️ماجرای جالب سقوط نوستالژی از ✍🏿چاق و لاغر نام یک برنامه تلویزیونی بود که 👈در فاصله سال‌های ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۹ ساخته شد و تا مدت‌ها بعد در دهه فجر از شبکه ۲ سیما پخش می‌شد 👥چاق و لاغر ترسناک نبودند به گزارش گروه وبگردی 👨‍🎨باشگاه خبرنگاران جوان برای ما دهه شصتی‌ها با برنامه کودک شبکه ۲ 👇و دو خصوصی گره خورده که 👇به دستور مسئول خرابکاری در جشن‌های انقلاب بودند ✍🏾صحبت از مجموعه عروسکی و کارتونی 👥چاق و لاغر است مجموعه‌ای که در آن 😘 و 😘😘 👥بازیگران نقش چاق و لاغر بودند که به کمک ژیان هوشمند و بدون راننده و 👈به ماموریت‌های مختلف فرستاده می‌شدند 👇ادامه مطلب... 📡 @paborjemalvajerd
📡👆حالا این دو بازیگر در جدیدترین ماموریت‌شان به ساختمان روزنامه آمدند تا بعد از گذشت ۳۰ سال از ساخت این نوستالژی بچه‌های دهه‌های ۵۰ و ۶۰ به‌مرور خاطرات خوش کارآگاهان سر به هوائی بپردازند که بخشی از کودکی‌های ما با آن‌ها گره خورده است گفتگوی همشهری با بازیگران چاق و لاغر که ۱۹ بهمن ۱۳۹۸ به چاپ رسیده است را در ذیل آورده‌ایم 📑گفت‌و‌گوئی با "چاق و لاغر" ⚡️ماجرای جالب سقوط نوستالژی از ✍🏿چاق و لاغر نام یک برنامه تلویزیونی بود که 👈در فاصله سال‌های ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۹ ساخته شد و تا مدت‌ها بعد در دهه فجر از شبکه ۲ سیما پخش می‌شد 👥چاق و لاغر ترسناک نبودند به گزارش گروه وبگردی 👨‍🎨باشگاه خبرنگاران جوان برای ما دهه شصتی‌ها با برنامه کودک شبکه ۲ 👇و دو خصوصی گره خورده که 👇به دستور مسئول خرابکاری در جشن‌های انقلاب بودند ✍🏾صحبت از مجموعه عروسکی و کارتونی 👥چاق و لاغر است مجموعه‌ای که در آن 😘 و 😘😘 👥بازیگران نقش چاق و لاغر بودند که به کمک ژیان هوشمند و بدون راننده و 👈به ماموریت‌های مختلف فرستاده می‌شدند حالا این دو بازیگر در جدیدترین ماموریت‌شان به ساختمان روزنامه آمدند تا بعد از گذشت ۳۰ سال از ساخت این نوستالژی بچه‌های دهه‌های ۵۰ و ۶۰ به‌مرور خاطرات خوش کارآگاهان سر به هوائی بپردازند که بخشی از کودکی‌های ما با آن‌ها گره خورده است ❓موافقید از چگونگی بازشدن پایتان به مجموعه چاق و لاغر شروع کنیم؟ 😗اسد‌الله‌یکتا: من مشغول کاری بودم که روز‌های آخرش بود وقتی کار تمام شد و داشتیم از هم خداحافظی می‌کردیم، پیش خودم گفتم؛ خدایا نزدیک عیدی کاش می‌شد یک کار دیگر هم پیشنهاد می‌کردند همان موقع یکی از عوامل آمد و گفت آقای یکتا قرار است یک کار کودک بسازیم شما هم می‌آیید؟ خلاصه من را به دفتر کار بردند و همان جا تست دادم 😘محسن‌حاتمی‌رامشه: من بعد از دیپلم در مدرسه هنر و ادبیات صدا و سیما مشغول به تحصیل شدم و همانجا با استادمان مجتبی یاسینی برای برنامه کودک کار تولید می‌کردیم یکی از این کار‌ها سریال «بچه‌های مدرسه» بود که علی‌اصغر آزادان تهیه‌کنندگی آن را برعهده داشت آشنایی‌ام با آقای آزادان باعث شد تا کمی بعد من را برای مجموعه چاق و لاغر به آقای قهرایی کارگردان کار معرفی کند من هم در حالی که فقط ۶۰ کیلوگرم بودم، رفتم، تست دادم و قبول شدم! ❓کمی هم برایمان از رابطه خودتان می‌گویید؟ ⁉️در سریال که برای دسته گل به آب دادن خیلی همکاری داشتید! با هم ⁉️همین اندازه رفیق هستید؟ 😘محسن‌حاتمی‌رامشه: من از بچگی کار‌های آقا اسدالله را دنبال می‌کردم وقتی گفتند قرار است در چاق و لاغر نقش مقابل اسدالله یکتا را بازی کنم، واقعا خیلی خوشحال بودم در کار هم آقا اسدالله اینقدر پر انرژی و زنده‌دل بود که کلی از او انرژی می‌گرفتم اینقدر با هم صمیمی شده بودیم که از پایان چاق و لاغر تا همین امروز رابطه‌مان برقرار است ❓وقتی کار پخش شد، کسی هم شما را می‌شناخت؟ ⁉️چون ماسک می‌زدید احتمالا کمتر کسی از مردم می‌دانست شما بازیگران چاق و لاغر هستید؟ 😗اسد‌الله‌یکتا: نه، اتفاقا چون در تیتراژ اسم‌مان نوشته می‌شد خیلی‌ها می‌شناختند تا جائی که من بعد از چاق و لاغر شهرتم بیشتر هم شد هر کس هر جا من را می‌دید می‌گفت؛ اااا، چاقه، چاقه! 😘محسن‌حاتمی‌رامشه: خب آقا اسدالله از قبل کلی فیلم بازی کرده بود و همه او را می‌شناختند اما من کمتر شناخته شده بودم برای همین کمتر کسی از مردم می‌دانست من لاغرم! ⁉️حالا هم که احتمالا دیگر کسی یادش نمی‌آید شما نقش لاغر را بازی کردید. ❓نه؟ 😘محسن‌حاتمی‌رامشه: بله دیگر اما هنوز هم وقتی کسی متوجه می‌شود من بازیگر نقش لاغر بودم کلی خوشحال می‌شود 💫یک‌بار از شمال بر می‌گشتم که پلیس راهنمائی و رانندگی آمد و گفت: کارت شناسایی؟ فیلم چاق و لاغر را در گوشی‌ام پلی کردم و به دستش دادم 👮‍♀با تعجب گفت: این چیه؟! 😘گفتم: کارت شناسایی‌ام! 😘من یک دوره این همه شما‌ها را می‌خنداندم، حالا می‌خواهی اشک من را دربیاوری؟! 👮‍♀پلیس بنده خدا خنده‌اش گرفت و گذاشت بروم! 👈ادامه مطلب فرداشب تقدیم خواهد شد 📡 @paborjemalvajerd
📡🔴ادامه گفتگوی روزنامه‌نگار همشهری با عروسک‌پوشان چاق‌ولاغر ⁉️از بچه‌های آن زمان هم فیدبک گرفته‌اید؟ ❓اینکه چقدر کار را دوست داشتند؟ ‼️خیلی این جمله را می‌شنویم که چاق و لاغر یکی از فیلم‌های ترسناک آن دوره بود! 😘محسن‌حاتمی‌رامشه: راستش را بخواهید به‌نظر من ۱۰۰ درصد بچه‌های آن دوره چاق و لاغر را تماشا می‌کردند حالا ۸۰ درصد آن را دوست داشتند و ۲۰ درصدی هم می‌ترسیدند! ⁉️چرا می‌ترسیدند؟ کاراکتر‌های چاق و لاغر که ترسناک نبودند، ❓بودند؟ 😘محسن‌حاتمی‌رامشه: خود چاق و لاغر نه، اما خب، هم یک آدم‌آهنی به‌کار اضافه شده بود، هم شخصیت رئیس‌بزرگ که در سری پنجم که آن را خدابیامرز حسین محب‌اهری بازی می‌کرد، کمی ترسناک بود و ضمن اینکه داستان سری پنجم کلا دزدیدن یک بچه مخترع بود و احتمالا به همین‌خاطر یک‌سری از بچه‌ها را می‌ترساند. ⁉️راستی از قرقی چه خبر؟! ❓چطور بدون راننده راه می‌رفت؟! 😘محسن‌حاتمی‌رامشه: راننده داشت اتفاقا در سری پنجم راننده‌اش برادر من بود صندلی راننده را برداشته بودند و پائین ماشین یک فرمان کوچک جاساز کرده بودند راننده هم با همان فرمان کوچک ماشین را هدایت می‌کرد، آن هم با چه مشقتی! کف ماشین می‌خوابید و رانندگی می‌کرد ما هم از زیر ماسک به او آدرس می‌دادیم که بپیچ راست، بپیچ چپ! بعضی وقت‌ها هم سیمی را که به جلوی ژیان نصب کرده بودند به تیر‌های چراق برق وصل می‌کردند یا قرقی را با ماشین‌های صداوسیما بکسل می‌کردند ⁉️تا صحبت از پایین‌بودن تکنولوژی در فیلمسازی ۳۰ سال قبل است، این سؤال را هم بپرسم؛ در برخی صحنه‌ها که مثلا از بلندی می‌افتادید، ❓چطور کار از آب درمی‌آمد؟ 😗 : اتفاقا سر این پائین ‌ افتادن‌ها خیلی مردم دلشان به حال‌مان، به‌خصوص به حال من می‌سوخت! می‌گفتند این رئیس‌بزرگ چقدر نامرد است! چرا با تو این کار‌ها را می‌کند؟! اما جدا از شوخی یادم هست می‌خواستند برای بعضی از صحنه‌ها به جایمان بدلکار بیاورند ما قبول نکردیم. گفتیم وقتی خودمان می‌توانیم انجام بدهیم چرا یکی دیگر را بیاورید؟ 😘 : در بیشتر مواقع ماکتی درست کرده بودند که به جای ما آن‌ها را از بلندی پرت می‌کردند ما هم از کمی بالاتر از سطح قرقی خودمان را روی آن پرت می‌کردیم تا اینطور به‌نظر بیاید که مثلا از پشت‌بام افتاده‌ایم ⁉️خودتان هم چیزی به نقش اضافه می‌کردید؟ 😘محسن‌حاتمی‌رامشه: تنها بخش بداهه‌ای که دست ما بود، حرکت‌هایمان بود چون بعدا روی کار صداگذاری انجام می‌شد ما عملا نمی‌توانستیم بداهه چیزی بگوییم ❓چرا دیگر چاق و لاغر ادامه پیدا نکرد؟ 😘محسن‌حاتمی‌رامشه: عوامل مجموعه خیلی برای ادامه دادنش برنامه داشتند حتی می‌خواستند یک فیلم هم بسازند اما مثل اینکه با مدیر گروه خیلی به نتیجه نرسیدند ⁉️حتما علاوه‌بر مردم، خودتان هم کلی خاطره از چاق و لاغر دارید. ‼️کمی هم برایمان از خاطرات‌تان در این کار بگویید 😚اسد‌الله‌یکتا: یک‌بار در پارکینگ شهرک اکباتان که در مجموعه چاق و لاغر به پارکینگ سیا معروف بود داشتیم سکانسی را فیلمبرداری می‌کردیم که در آن آدم‌آهنی داستان به ما تیراندازی می‌کرد، قرقی برای کمک به ما دود می‌کرد و نمی‌گذاشت آدم آهنی خوب ببیند. داشتیم فیلمبرداری می‌کردیم که یکدفعه دیدیم افشین سنگ‌چاپ بازیگر نقش آدم‌آهنی به زمین افتاد سریع کار را تعطیل کردیم و بالای سرش رفتیم، دیدیم دود ماشین در کلاهش جمع شده و دارد خفه می‌شود! کلاه را از سرش در آوردیم و شکر خدا به خیر گذشت 😘 محسن‌حاتمی‌رامشه: من هم یک خاطره از دکور برنامه دارم یکی از لوکیشن‌های ما کنار سینما آزادی بود آنجا یک دکور کیوسک تلفن گذاشته بودیم کار که تمام شد داشتیم همه وسایل را جمع می‌کردیم و در وانت می‌گذاشتیم که یکی به تصور اینکه این واقعا کیوسک تلفن است، واردش شد! ما یک دستیار تهیه داشتیم که خیلی شیطان بود آمد یک سکه هم به این بنده خدا داد تا تماس بگیرد! این بنده خدا گوشی را برداشت، همین که آمد سکه را داخل تلفن بیندازد، دستگاه تلفن افتاد. هول شد و فکر کرد تلفن را خراب کرده. اما بعد دید همه دارند می‌خندند و تازه فهمید قضیه از چه قرار است. ⁉️به‌عنوان آخرین سؤال؛ این روز‌ها مشغول چه کاری هستید؟ 😚اسد‌الله‌یکتا: یک کار جدید به نام «میز قرمز» دارم که قرار است برای تلویزیون ساخته شود. 😘محسن‌حاتمی‌رامشه: من که از همان سال‌های میانی دهه ۷۰ کم‌کم کار بازیگری را کنار گذاشتم و بیشتر به‌کار تولیدی روی آوردم از آن موقع هم در کارگاهم ساعت‌های دیواری فانتزی می‌سازم اما با این حال هنوز هم خیلی دوست دارم موقعیتی پیش بیاید که بتوانم بازی کنم 📡مجموعه‌پابرج‌مالواجرد ضمن آرزوی سلامتی برای جناب آقای حاتمی توفیقات روزافزون ایشان را آرزومنداست 📡 @paborjemalvajerd