eitaa logo
پابـــــ📡ــــــرج‌مالواجرد
2هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
673 ویدیو
1 فایل
☆مجموعه پابرج☆ تاسیس نوروز ۱۳۷۶ ●شبکه‌پابرج ●سایت مالواجرد ●جشنواره ۹۰ ●رادیوپابرج ●پوشش شبکه‌های رسانه‌ملی ●کانال‌ پابرج‌ مالواجرد در : تلگرام، واتساپ، اینستاگرام، بله و ایتا ⚫حسینیه‌پابرج #09123728749 #09916735248 @Hsadeghi48 @Hsadeghi1348
مشاهده در ایتا
دانلود
📡🔴 آداب و رسوم ماه مبارک رمضان 3⃣ 💫اهالی روستا برای روشنائی منازل از : (فانوس) استفاده می‌کردند 💡🔦💡بعضی‌ها هم یک چراغ‌بادی را پر از می‌کردند و دم درب خونشون گِل چوبی می‌کردند تا رهگذران از روشنائی اون استفاده کنند 🕯تواین بچه‌ها به مراسم جیرجیرنی می‌رفتند 🏡🔦 درب هر خونه‌ای که از به اون‌ها می‌دادند مثل بیسکویت یا کیک و پسته و از این قبیل ،،، 🔅🔆🔅همه با هم می‌گفتند : ♻️این خانه از کیست که صاحب جاه است ♻️صاحبش زنده و دولت مال است 🔷 القصه تازه به گروه‌های دیگه هم 📣 خبر می‌دادند که مثلا فلانی جیرجیرنی خوب خوراکی می‌دهند 🔴 اما چند تا خونه که شاید از انگشتان دست هم کمتر بودند، 🔸 شب جیرجیرنی چیزی به بچه‌ها نمی‌دادند، و وقتی که گروه‌ها مراجعه می‌کردند 🔅چند بار شعر را می‌خواندند و جوابی از اون خونه نمی شنیدند در آخر همه باهم این شعر را می‌خواندند : این خانه از کیست که کاگل مال است صاحبش مرده و لُنجش دار است به معنی است 🔸تا این شعر را می‌خواندند، یکدفعه می‌دیدی یکی از اعضای اون خونه که از قبل در با مقداری آب آماده بود، 💦 از بالای پشت‌بام و سر درب خانه، آب را می‌ریخت روی بچه‌ها و همگی پا به 🏃‍♂🏃‍♂🏃‍♂فرار می‌گذاشتند و بقیه‌ی گروه‌ها را که می‌دیدند می‌کردند خونه‌ی فلانی نروید که خبری نیست ✅ خلاصه تا شب برنامه‌ی ادامه داشت و در پایان نوبت خوراکی‌ها می‌شد 🔴 معمولا داخل حسینیه جمع می‌شدند و زیر نور کم سوی چراغ بادی داخل ایوان، خوراکی‌ها را تقسیم می‌کردند و هرکسی راهی خونه‌ی خودش می‌شد و 🍿🍫🍿 تا یک هفته طول می‌کشید، ته خوراکی‌ها در بیاد 🍿بیشتر اوقات در موقع تقسیم خوراکی‌ها، نزاع و دعوا هم می‌شد. من و داداشم آقامهدی که از این مورد استثناء نبودیم 📡 @paborjemalvajerd
📡🔴 آداب و رسوم ماه مبارک رمضان 3⃣ 💫اهالی روستا برای روشنائی منازل از : (فانوس) استفاده می‌کردند 💡🔦💡بعضی‌ها هم یک چراغ‌بادی را پر از می‌کردند و دم درب خونشون گِل چوبی می‌کردند تا رهگذران از روشنائی اون استفاده کنند 🕯تواین بچه‌ها به مراسم جیرجیرنی می‌رفتند 🏡🔦 درب هر خونه‌ای که از به اون‌ها می‌دادند مثل بیسکویت یا کیک و پسته و از این قبیل ،،، 🔅🔆🔅همه با هم می‌گفتند : ♻️این خانه از کیست که صاحب جاه است ♻️صاحبش زنده و دولت مال است 🔷 القصه تازه به گروه‌های دیگه هم 📣 خبر می‌دادند که مثلا فلانی جیرجیرنی خوب خوراکی می‌دهند 🔴 اما چند تا خونه که شاید از انگشتان دست هم کمتر بودند، 🔸 شب جیرجیرنی چیزی به بچه‌ها نمی‌دادند، و وقتی که گروه‌ها مراجعه می‌کردند 🔅چند بار شعر را می‌خواندند و جوابی از اون خونه نمی شنیدند در آخر همه باهم این شعر را می‌خواندند : این خانه از کیست که کاگل مال است صاحبش مرده و لُنجش دار است به معنی است 🔸تا این شعر را می‌خواندند، یکدفعه می‌دیدی یکی از اعضای اون خونه که از قبل در با مقداری آب آماده بود، 💦 از بالای پشت‌بام و سر درب خانه، آب را می‌ریخت روی بچه‌ها و همگی پا به 🏃‍♂🏃‍♂🏃‍♂فرار می‌گذاشتند و بقیه‌ی گروه‌ها را که می‌دیدند می‌کردند خونه‌ی فلانی نروید که خبری نیست ✅ خلاصه تا شب برنامه‌ی ادامه داشت و در پایان نوبت خوراکی‌ها می‌شد 🔴 معمولا داخل حسینیه جمع می‌شدند و زیر نور کم سوی چراغ بادی داخل ایوان، خوراکی‌ها را تقسیم می‌کردند و هرکسی راهی خونه‌ی خودش می‌شد و 🍿🍫🍿 تا یک هفته طول می‌کشید، ته خوراکی‌ها در بیاد 🍿بیشتر اوقات در موقع تقسیم خوراکی‌ها، نزاع و دعوا هم می‌شد. من و داداشم آقامهدی که از این مورد استثناء نبودیم 🔴 📡 شبکه‌پابرج در اینستاگرام https://instagram.com/shabakepaborj پابرج‌مالواجرد در تلگرام https://t.me/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد در ایتا eitaa.com/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد در بله https://ble.ir/paborjemalvajerd
20.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📡📺تصاویری که برای بار در فضای مجازی می‌شود ❤️ 🎼 🌺 🌐 🌐 🌐 💠اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 👇و 🎤 "حاج‌محمدبیابونی" 👈که دقیقا بیست‌سال ونیم پیش 🌼 ۱۳۸۳ 🔷 👈خانه‌ی حاج‌علی خوانده است 👇👇👇💐💐💐 💐💐💐👇👇👇 ⏰ به‌مدت ۲ دقیقه و ۴۴ ثانيه 📀 باکیفیت خوب HD 💽 به‌حجم ۱۹/۵ مگابایت ۷۲۰×۵۸۶ 🔆 🔴 👆از این قبیل 👈مربوط به حداقل دو دهه‌ی قبل در این رسانه بارگذاری و تقدیم حضورتان خواهیم کرد 📺 ... ✅ 💯 📡 @paborjemalvajerd
📡🔴گفتگوی همشهری با بازیگران چاق و لاغر که ۱۹ بهمن ۱۳۹۸ به چاپ رسیده است را در ذیل آورده‌ایم 📑گفت‌و‌گوئی با "چاق و لاغر" ⚡️ماجرای جالب سقوط نوستالژی از ✍🏿چاق و لاغر نام یک برنامه تلویزیونی بود که 👈در فاصله سال‌های ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۹ ساخته شد و تا مدت‌ها بعد در دهه فجر از شبکه ۲ سیما پخش می‌شد 👥چاق و لاغر ترسناک نبودند به گزارش گروه وبگردی 👨‍🎨باشگاه خبرنگاران جوان برای ما دهه شصتی‌ها با برنامه کودک شبکه ۲ 👇و دو خصوصی گره خورده که 👇به دستور مسئول خرابکاری در جشن‌های انقلاب بودند ✍🏾صحبت از مجموعه عروسکی و کارتونی 👥چاق و لاغر است مجموعه‌ای که در آن 😘 و 😘😘 👥بازیگران نقش چاق و لاغر بودند که به کمک ژیان هوشمند و بدون راننده و 👈به ماموریت‌های مختلف فرستاده می‌شدند 👇ادامه مطلب... 📡 @paborjemalvajerd
📡👆حالا این دو بازیگر در جدیدترین ماموریت‌شان به ساختمان روزنامه آمدند تا بعد از گذشت ۳۰ سال از ساخت این نوستالژی بچه‌های دهه‌های ۵۰ و ۶۰ به‌مرور خاطرات خوش کارآگاهان سر به هوائی بپردازند که بخشی از کودکی‌های ما با آن‌ها گره خورده است گفتگوی همشهری با بازیگران چاق و لاغر که ۱۹ بهمن ۱۳۹۸ به چاپ رسیده است را در ذیل آورده‌ایم 📑گفت‌و‌گوئی با "چاق و لاغر" ⚡️ماجرای جالب سقوط نوستالژی از ✍🏿چاق و لاغر نام یک برنامه تلویزیونی بود که 👈در فاصله سال‌های ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۹ ساخته شد و تا مدت‌ها بعد در دهه فجر از شبکه ۲ سیما پخش می‌شد 👥چاق و لاغر ترسناک نبودند به گزارش گروه وبگردی 👨‍🎨باشگاه خبرنگاران جوان برای ما دهه شصتی‌ها با برنامه کودک شبکه ۲ 👇و دو خصوصی گره خورده که 👇به دستور مسئول خرابکاری در جشن‌های انقلاب بودند ✍🏾صحبت از مجموعه عروسکی و کارتونی 👥چاق و لاغر است مجموعه‌ای که در آن 😘 و 😘😘 👥بازیگران نقش چاق و لاغر بودند که به کمک ژیان هوشمند و بدون راننده و 👈به ماموریت‌های مختلف فرستاده می‌شدند حالا این دو بازیگر در جدیدترین ماموریت‌شان به ساختمان روزنامه آمدند تا بعد از گذشت ۳۰ سال از ساخت این نوستالژی بچه‌های دهه‌های ۵۰ و ۶۰ به‌مرور خاطرات خوش کارآگاهان سر به هوائی بپردازند که بخشی از کودکی‌های ما با آن‌ها گره خورده است ❓موافقید از چگونگی بازشدن پایتان به مجموعه چاق و لاغر شروع کنیم؟ 😗اسد‌الله‌یکتا: من مشغول کاری بودم که روز‌های آخرش بود وقتی کار تمام شد و داشتیم از هم خداحافظی می‌کردیم، پیش خودم گفتم؛ خدایا نزدیک عیدی کاش می‌شد یک کار دیگر هم پیشنهاد می‌کردند همان موقع یکی از عوامل آمد و گفت آقای یکتا قرار است یک کار کودک بسازیم شما هم می‌آیید؟ خلاصه من را به دفتر کار بردند و همان جا تست دادم 😘محسن‌حاتمی‌رامشه: من بعد از دیپلم در مدرسه هنر و ادبیات صدا و سیما مشغول به تحصیل شدم و همانجا با استادمان مجتبی یاسینی برای برنامه کودک کار تولید می‌کردیم یکی از این کار‌ها سریال «بچه‌های مدرسه» بود که علی‌اصغر آزادان تهیه‌کنندگی آن را برعهده داشت آشنایی‌ام با آقای آزادان باعث شد تا کمی بعد من را برای مجموعه چاق و لاغر به آقای قهرایی کارگردان کار معرفی کند من هم در حالی که فقط ۶۰ کیلوگرم بودم، رفتم، تست دادم و قبول شدم! ❓کمی هم برایمان از رابطه خودتان می‌گویید؟ ⁉️در سریال که برای دسته گل به آب دادن خیلی همکاری داشتید! با هم ⁉️همین اندازه رفیق هستید؟ 😘محسن‌حاتمی‌رامشه: من از بچگی کار‌های آقا اسدالله را دنبال می‌کردم وقتی گفتند قرار است در چاق و لاغر نقش مقابل اسدالله یکتا را بازی کنم، واقعا خیلی خوشحال بودم در کار هم آقا اسدالله اینقدر پر انرژی و زنده‌دل بود که کلی از او انرژی می‌گرفتم اینقدر با هم صمیمی شده بودیم که از پایان چاق و لاغر تا همین امروز رابطه‌مان برقرار است ❓وقتی کار پخش شد، کسی هم شما را می‌شناخت؟ ⁉️چون ماسک می‌زدید احتمالا کمتر کسی از مردم می‌دانست شما بازیگران چاق و لاغر هستید؟ 😗اسد‌الله‌یکتا: نه، اتفاقا چون در تیتراژ اسم‌مان نوشته می‌شد خیلی‌ها می‌شناختند تا جائی که من بعد از چاق و لاغر شهرتم بیشتر هم شد هر کس هر جا من را می‌دید می‌گفت؛ اااا، چاقه، چاقه! 😘محسن‌حاتمی‌رامشه: خب آقا اسدالله از قبل کلی فیلم بازی کرده بود و همه او را می‌شناختند اما من کمتر شناخته شده بودم برای همین کمتر کسی از مردم می‌دانست من لاغرم! ⁉️حالا هم که احتمالا دیگر کسی یادش نمی‌آید شما نقش لاغر را بازی کردید. ❓نه؟ 😘محسن‌حاتمی‌رامشه: بله دیگر اما هنوز هم وقتی کسی متوجه می‌شود من بازیگر نقش لاغر بودم کلی خوشحال می‌شود 💫یک‌بار از شمال بر می‌گشتم که پلیس راهنمائی و رانندگی آمد و گفت: کارت شناسایی؟ فیلم چاق و لاغر را در گوشی‌ام پلی کردم و به دستش دادم 👮‍♀با تعجب گفت: این چیه؟! 😘گفتم: کارت شناسایی‌ام! 😘من یک دوره این همه شما‌ها را می‌خنداندم، حالا می‌خواهی اشک من را دربیاوری؟! 👮‍♀پلیس بنده خدا خنده‌اش گرفت و گذاشت بروم! 👈ادامه مطلب فرداشب تقدیم خواهد شد 📡 @paborjemalvajerd