eitaa logo
پابـــــ📡ــــــرج‌مالواجرد
2هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
673 ویدیو
1 فایل
☆مجموعه پابرج☆ تاسیس نوروز ۱۳۷۶ ●شبکه‌پابرج ●سایت مالواجرد ●جشنواره ۹۰ ●رادیوپابرج ●پوشش شبکه‌های رسانه‌ملی ●کانال‌ پابرج‌ مالواجرد در : تلگرام، واتساپ، اینستاگرام، بله و ایتا ⚫حسینیه‌پابرج #09123728749 #09916735248 @Hsadeghi48 @Hsadeghi1348
مشاهده در ایتا
دانلود
📡8⃣بخش‌هشتم اشعار نوروزی  ارجمند مالواجردی 🖋 ✍ پیرامون : 🔴ادامه تخريب بناهای قدیمی روستا از جمله : 🪦 🪦 📌 واقع در 🏺 👈 و موارد دیگری 👇که 👈تا دقايقی دیگر 👇در 📻 امروز 👈تقدیم حضورتان می‌گردد ✅ 📡 پابرج‌مالواجرد در اینستاگرام https://instagram.com/shabakepaborj پابرج‌مالواجرد در تلگرام https://t.me/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد در ایتا eitaa.com/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد در بله https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡✍ شنیدنی از مردمان روزگار قدیم شرق اصفهان 🔰به روایت آقای حاج‌علی نیکبخت فرزند مرحوم حاج‌عباس علی فتح‌اله‌ معروف به "عباس‌شیره‌ی" ✨اینجانب (علی‌نیکبخت) سنین نوجوانی زمانی‌ که تحصیلات خود را در کلاس ششم ابتدائی مدرسه خاتون‌آبادی مالواجرد می‌گذراندم 👇در نهائی خردادماه ۱۳۴۶ دیکته را آوردم و از اینکه نتوانسته بودم یک‌ضرب تصدیق ششم را در خرداد بگیرم بسیار ناراحت بودم 👇تا اینکه (مرحومه حاجیه‌زهرا حسین‌ابراهیم) به من گفت : علی‌جون، مامان حج‌قاسم می‌دد برو اونجا را خوب تميز کن و تا چِل روز مرتب نمازای سه‌ وعده را اونجا بُخون 👇تا 🔴 امتحان تجدیدی که شهریور می‌گیرن، نمرهٔ خوبی بگیری ✍خانه‌ی ما آن روزگار در محله‌پائین و نزدیک مساجد بود 🔰دو مسجد کوچک که یکی مردانه و دیگری زنانه بو، به‌همراه در کنار خانه‌ی ⚜مرحوم 👇در مالواجرد واقع شده است 👇من 👈به قصد گرفتن نمره قبولی امتحان املا(دیکته) 👈از صبح روز اول بدین‌گونه شروع کردم : قبل از طلوع آفتاب با لباس‌های تمیزی که از خانه برداشته بودم خودم را به رساندم 👇و 👈پس‌از شستن دست و پاهایم داخل حوض ⚜ 🔻حوض عباس‌روح‌اله در کنار گمبه سردابه واقع بود🔻 👈لباسم را عوض کردم و وضو گرفتم و به مسجد حاج‌قاسم آمدم 💫هنوز آفتاب نزده بود و نماز صبح را خواندم ✍سپس تمامی نمدها و بوریای کف مسجد را بیرون آوردم و حسابی تکاندم تا خاک آن به حداقل برسد سپس هر چه کتاب از منتخب مفاتیح، زیارتنامه و قرآن‌ که روی تاقچه های مسجد بود همه بیرون آورده و حسابی گردگیری کردم و با جاروئی که داشتم کف مسجد را خوب جارو کردم 👈و بعداز آب پاشی مجددا مسجد را با همان جاجیم و بوریای که داشت مفروش کردم 🕌 زنانه حج‌قاسم را نیز مانند مسحدچی مردانه حسابی تمیز کردم 🔆ظهر و مغرب آن روز برای خواندن به رفتم و هر روز به‌همین ترتیب که گفتم 👇از مساجد حاج‌قاسم تا سه‌ وعده‌ نماز در آن مکان مقدس ادامه دادم 💫حدود یک ماهی گذشته بود 🔴از یک‌ سو چند روزی تا امتحانات تجدیدی شهریور باقی نمانده و 🔴از سوی دیگر تا کامل شدن نیت که برای‌ نظافت مساجد حاج‌قاسم و خواندن نمازهای یومیه گرفته بودم 👇هم 🔻حدود یک هفته بیشتر باقی نمانده بود تا اینکه یک شب... 👇ادامه حکایت فرداشب... ✅ 💯 📡 شبکه‌پابرج در اینستاگرام https://instagram.com/shabakepaborj پابرج‌مالواجرد در تلگرام https://t.me/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد در ایتا eitaa.com/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد در بله https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡🔴آشنائی و معرفی بناهای قدیمی روستای تاریخی و با صفای مالواجرد 🏰 نوشته‌ی:حجت‌اله‌صادقی 2⃣قسمت‌دوم ✅ این‌ویژگی چشمه‌ها و اراضی روستا و پیشینیان ما را بر آن داشت تا از آب چشمه‌ها ضمن آبیاری باغات و زمین‌های کشاورزی نیز داشته باشند. ✍به همین منظور نیاکان چندین در مسیر آب به صحراهای اندی‌بالا و اندی‌پائین و آب‌سئر بنا کرده بودند. که آثار آن‌ها تا چهار دهه‌ی پيش گواه ادعای ما بودند؛ ♻️ : در خروجی محل برداشت آب صحراهای اندی بالا و اندی پائین از چشمه بزرگ آسیاب آبی بزرگی احداث کرده بودند. که فاصله آن کمتر از ۱۵ متر می‌رسید ♻️ : ادامه مسیر آب صحراهای اندی‌بالا و اندی‌پائین حدفاصل ۱۰۰ متری چشمه‌ و پائین دست آسیاب‌ بالای واقع بود. ♻️ : بعد از گلندا در مسیر آب صحرای اندی پائین بخاطر بنای آن که کوچک‌تر از بنای آسیاب‌بالای بود آسیاب‌چی و اواخر به آسیابچی‌ رضاعلی معروف‌ بود. ♻️ در مسیر آب‌ صحرای آب‌سئر 🌐دهه‌های ۳۰ و ۴۰ بناهای آسیاب بالای و آسیابچی کاملا سالم بوده و پذیرای مشتری‌های خود برای خرد کردن گندم و جو و تبدیل به طی سال بودند. ♻️ (آسیاب‌بالای) پذیرای مشتری از روستاهای اطراف بوده که بعضی از فاصله ۴۰ کیلومتری مثل : روستاهای رامشه، احمدآباد، اسفنداران،‌ ورزنه و... 🐴🐪🐴 بار جو و گندم خود را با الاغ یا شتر طی طریق کرده تا به مالواجرد می‌رسیدند. و چند روزی معطل مانده تا گندم و جو خود را به آرد تبدیل کنند. ♻️ معمولا پذیرای مشتری‌های ساکن روستا و روستاهای همجوار بود ♻️ دارای عمارت بزرگی بود. 🕍 این عمارت، چهار ضلعی بود و هر ضلع آن حدود ۴۰ متر، که در چهار گوشه عمارت برج‌هائی به ارتفاع تقریبی ۸ متر بنا شده بود. 🌊 توسط کانالی، (جوی) از وسط ضلع شمالی عمارت وارد می‌شد و از زاویه جنوب شرقی عمارت زیر بنای برج، خارج شده و به سمت هدایت می‌شد 🪦 عمارت آسیاب در وسط ضلع شرقی آن بود از درب که وارد عمارت می‌شدید، ابتدا وجود داشت که در دو طرف آن بزرگی احداث کرده بودند تا زمان پذیرش مسافران از راه رسیده، توسط یا شاگردش مسافر خسته از راه در آن سکوها نشسته و استراحت کنند بالای ورودی در طبقه دوم ساخته بودند. 🏚اتاقی مربع شکل، و تقریبا به ابعاد ۴ متر که در چهار طرف آن وجود داشت. 🚪🚪🚪 تمامی این درب‌ها در چهارضلع خان‌نشین به ایوان باز می‌شدند. که تقریبا ایوان‌ها به عرض یک متر، و طول شش متر دور تا دور خان‌نشین بنا شده بود و در گوشه‌ها به همدیگر راه داشت. 💫 حضور هر شخصی در قسمت خان‌نشین، برایش تماشائی بود به دلیل اینکه 👈در ضلع شرقی به روستا 👈در ضلع شمالی به چشمه‌بزرگ 👈در ضلع غربی به صحرای برزاب و 👈در ضلع جنوبی به باغات چندامون و مسیر صحراهای اندی بالا و پائین مشرف بود و چشم‌انداز بسیار زیبائی داشت‌. 👇ادامه مطلب فرداشب... 📡 مجموعه‌فرهنگی‌هنری‌پابرج @paborjemalvajerd