📡🔴 سرگذشت #آبآشامیدنے اهالے روستاے تاریخے مالواجرد
✍ بهقلم : حجتاله صادقی
9⃣ #قسمتنهم
👈... یادش بخیر دهههاے پنجاه و شصت 👇
🍁فصلهاے پائیز و زمستان آن زمان که پیدرپے از راه میرسید
⛈ بارشهاے باران و برف خوبے بههمراه داشت و حاصل آن بارشها #آبشیرینی بود که نصیب ما بچّهها میشد
🌧 معمولا جاهائے که زمین سفت و محکمے داشت مثل #جاخرمن هاے بخش شمالے ارگ تاریخے روستا
👈که اکنون خانههاے مسکونے مالواجردیهاے مقیم تهران در آن جاخرمنها بنا شدهاست
👈یا زمینهاے اطراف #گمبهآببالا که آنجا هم به منازل مسکونے تبدیل شده است مثل :
خانهے حاجحسین سکینه تقی
خانهے جناب حاجابراهیم شازده
خانهے مرحوم حاجمحمد اسماعیل
🌧 #آبباران در قسمتهاے ناهموار آن زمینها جمع میشد
🌏 آن روزگار شرایط آب و هوا و اکوسیستم نسبت به سالهاے اخیر متفاوت بود و منطقهے ما از بارندگیهاے قابل توجهاے در فصل سرما برخوردار بود و معمولا تاچند روز #آبباران در ناهمواریهاے زمین وجود داشت
💫ما بچّهها کف دستهاے مان را زمین میگذاشتیم و دهانمان را به سطح آب نزدیڪ کرده،
🔰 مانند چارپایان آب میخوردیم که البته #آبشیرین و خنڪ گواراے وجودمان میشد
🌧 چاے برفے هم مزّه و طعم خاصّ خودش را داشت
آه.آه. یادش بخیر در همین خانهے سرچشمه و صبح زمستانی
با صداے مادرم که میگفت :
بچهها وخیزے بیبینے چه برفے اومده ...
وقتے سرم را از زیر لحاف بیرون میآوردم و از پشت پنجرهے بخارگرفته ناشے از بخارے که از دهانهے کترے متوسطے که روے چراغ علاءالدین بيرون میزد
☁️ حیاط را تماشا میکردم که پُر از برف شده بود نمیدانے چه لذتے میبردم و البته براے تمام اهالے روستا چنین شرایطے به وجود میآمد
❄️چندین نوبت بارش نسبتا خوب برف سهمیه روستاے مالواجرد
از سامانههاے بارشے فصل سرما در آن روزگار بود
و از بارش نوبت دوم برف به بعد کترے بزرگے که داشتیم مادرم آنرا از برف سفید کنار دیوار حیاط پُر کرده و در کنار منقل کرسے یا شومینه گلے اتاق میگذاشت تا برف داخل کترے آب شده و پس از جوش آمدن در قورے چاے دم میکرد
✍نمیدانے چه لذتے داشت #خوردن چاے برفے و تماشاے بارش برف از پشت شیشهے آن دربهاے چوبے اتاق
👈ادامهے مطلب را فرداشب تقدیم حضورتان خواهیم کرد
📡 #مجموعهےفرهنگےهنرےپابرج
لینڪ ما در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
لینڪ ما در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd