eitaa logo
✍️از جنس تجربه (اللَّهُمَّ اجْعَلْنا فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ)
112 دنبال‌کننده
353 عکس
366 ویدیو
12 فایل
۞﷽۞ تصمیم دارم تا برخی تجربیات روزمره و مطالبی مرتبط با معارف دینی و مطالب متنوع دیگر را متفاوت و کوتاه تقدیم کنم. تا خدا چه خواهد آدرس کانالهای دیگر👇 ✍️جُمْلِهْ دَرْمانی 💊 @jhakimaneh آیا می دانستید؟ @haltaalam @ayyamollah ارتباط با ادمین @Mirzameysam
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ اگر توانستید، با این متن اشک نریزید!... بسیااار زیباست 👇 امروز، عجب روزی بود! همه غافلگیر شدیم. ما در خانه بودیم. پدر خواب بود، مادر در آشپزخانه مشغول پخت و پز، من و برادر کوچکم سر کنترل تلویزیون جر‌ّ و ‌بحث میکردیم! که ناگهان آن صدای عجیب و دلنشین در خانه پیچید، آیه ای از قرآن. به خیال اینکه شاید صدا از بیرون آمده، پنجره را باز کردم و دیدم که صدا در خیابان نیز به وضوح می آید. صدایت آشنا و پر‌رنج بود؛ پدرم بی درنگ از خواب پرید، مادرم با کفـگیر، به زمین تکیه داده بود، من و برادرم کنترل را به کناری پرت کردیم و سراپا گوش شدیم، اصلاً مجری تلویزیون و مهمانان آن هم از جای خود بلند شده بودند و با دهانی باز و چشمانی متعجب، آسمان را ور‌انداز می کردند. و تو خود را معرفی کردی: « ای اهل عالم! من بقیه‌الله و حجت و جانشین خداوند روی زمینم...» باورمان نمی‌شد.‌ آن‌جا بود که گل از گل‌مان شکفت و زیر لب سلام دادیم: «السلام علیک یا بقیه‌‌الله فی ارضه» بعد با طنین محمدی ات ما را خواستی: «...در حقّ ما از خدا بترسید و ما را خوار نسازید، یاری‌مان کنید که خداوند شما را یاری کند. امروز از هر مسلمانی یاری می طلبم» ..وصف نشدنی است. در پوست خود نمی گنجیدیم. پدرم همان پایین تخت به سجده شکر افتاد. مادرم سرش روی زانو بود و های های گریه میکرد و من و برادرم به خیابان دویدیم! خودت دیدی که کوچه و خیابان غلغله بود! مردم مثل مورچه هایی که خانه هایشان اسیر سیلاب شده بیرون میریختند، یکی دکمه پیراهنش را بین راه می‌بست، دیگری گِرِه روسری اش را میان کوچه محکم میکرد، عده ای زیر‌ بغل پیرزنی ناراحت را که پایه عصایش بخاطر عجله شکسته بود گرفته بودند و دیدی آن کودکی که به عشق تو کفشهای پدرش را با عجله پوشیده بود و هی می افتاد! مردمی که روزی از سلام کردن به یکدیگر اکراه داشتند، خندان به هم تبریک میگفتند. قنادی رایگان شیرینی پخش میکرد و دم گل‌فروشی سر خیابان، مردم صف بسته بودند برای خرید گل ولو یک شاخه برای تهنیت به گل نرگس! ماشینها بوق‌زنان و بانوان کِـل‌کشان و گلاب پاشان، پشت سر جمعیت عظیمی از جوانان به راه افتادند. جوانانی که دست می افشاندند و با شور میخواندند: «صلّ علی محمد *** حضرت مهدی آمد» خیلی از نگاه‌ها به ویترین یک تلویزیون‌ فروشی در آن سوی خیابان دوخته شده بود تا اولین تصویر جمال زیبایت، مخابره جهانی شود. نذر ۳۱۳ صلوات کردم مبادا اَجنبی چشم زخمت بزند. وقتی چهره دلربایت به قاب تلویزیون آمد، شیشه مغازه غرق بوسه شد. یکی بلندبلند صلوات میفرستاد، دیگری قسم می‌خورد که تو را قبلاً در محله‌شان دیده وخیلی‌ها اشک‌هایشان را با آستین پاک می‌کردند تا یک دل سیر تماشایت کنند. در این مدت که علائم پیش از ظهور یکی پس از دیگری نمایان می‌شد، دل شیعیانت مثل سیر‌و‌سرکه میجوشید اما کسی فکر نمیکرد به این زودی‌ها ببـیندت. راست گفت جدّت رسول خدا که فرمود:« مَثَلِ ظهور مهدی، مَثَلِ برپایی قیامت است. مهدی نمی آيد مگر ناگهاني" قسم میخورم این اثرِ دعای توست که تا کنون ما زیر عَلَمت مانده ایم." کاش زودتر برسی... https://t.me/Mahdiaran/5815 🆔 @pajayepa
✨﷽✨ 🔹عبارتی در هست که خیلی ها می خوانند و معنی اش را نمی دانند؟ 🔸«مَتَیٰ تَرانا وَ نَراکَ» کی می شود امام زمان تو ما را ببینی و ما هم تو را ببینیم! ✅ما تو را ببینیم.! مشخص است ظهور کند و ببینیم ایشان را! ⁉️ولی کی می شود امام زمان (عج) تو ما را ببینی یعنی چه؟! 🔹آقا همین حالا هم که دارد ما را می بیند! 🔸این عبارت یعنی ، کی می شود ما کاری کنیم به چشم تو بیاییم! یعنی خاص تر باشیم، یعنی انگشت نمای تو بشویم! و تو بر ما دست بگذاری و به ما نگاه ویژه کنی! 🆔 @pajayepa
✨﷽✨ با تمام روزهای هفته فرق می کند. تفاوت جمعه با دیگر روزهای هفته را از روی ظاهر هم می توان فهمید. حتی نام جمعه هم شبیه شش روز دیگر نیست. روزهای دیگر هفته از شنبه اعتبار خود را می گیرند و مضاف بر شنبه هستند، حال آنکه خود شنبه، دلش به امید جمعه خوش و پشتش با تکیه بر جمعه گرم است. اگر جمعه نبود، جمع روزهای هفته جمع نبود. اگر جمعه نمی آمد، پنجشنبه با حالت قهر، از جمع هفت نفره روزها می رفت. اگر جمعه از راه نمی رسید، شنبه هیچوقت هفته را آغاز نمی کرد. و اگر غروب جمعه نبود، روی گونه های آسمان از روی خجالت، شقایق های شرمساری نمی رویید. چرا که جمعه یک غم ذاتی و یک اندوه ارغوانی دارد. 🆔 @pajayepa
✨﷽✨ اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الْعَظِيمِ الأَْعْظَمِ اَلأَْعَزِّ الأَْجَلِّ الأَْكْرَمِ خدايا! از تو خواستارم به نام بزرگت آن نام بزرگتر عزيزتر باشكوه‌تر گرامی‌تر، اَلَّذِي إِذَا دُعِيتَ بِهِ عَلَي مَغَالِقِ أَبْوَابِ السَّمَاءِ لِلْفَتْحِ بِالرَّحْمَهِ انْفَتَحَتْ كه چون بر درهای بستۀ آسمان با آن نام خوانده شوی که به رحمت گشوده شوند، باز می‌شوند ... 🤲❤️🙏 التماس دعای فرج