eitaa logo
متن | علیرضا پناهیان
12.9هزار دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۲ - قسمت دوم 🔘 سبک زندگی غیرمؤمنانه، عامل تشدید حسادت 🔘 سیرۀ پیغمبر(ص)، سیره‌ای تمدن‌ساز 🔘 امتحان حسادت، یک امتحان عمومی و تاریخی از همگان استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: سبک زندگی غیرمؤمنانه، عامل تشدید حسادت امروزه حیات بشر و اجتماع بشری، با قوانین خودساختۀ بشر و مبتنی بر حسادت اداره شود. ما باید مردم را به زندگی ولایی دعوت کنیم. دین حرفش این است که می‌گوید اولاً شما باید چالش حسادت را جدی بگیرید و بعد باید علیه‌اش قیام کنید. دین در این مورد کوتاه نمی‌آید چرا که در غیر اینصورت، ظلم در بین ما همیشگی خواهد شد. اینکه ما مدام دعا بکنیم که امام زمان (ارواحناله‌الفدا) تشریف‌فرما بشوند که عدالت برقرارشود، با وجود حسادت ما، مگر می‌شود؟ ما حسابمان را از همدیگر جدا کرده‌ایم و هر کس سراغ زندگی خودش رفته است و این زندگی جمعی مؤمنانه را به‌هم می‌ریزید. این نوع زندگی، مقدمۀ تشدید حسادت است. سیرۀ پیغمبر(ص)، سیره‌ای تمدن‌ساز ما نسبت به آن چیزی که دین از ما می‌خواهد، خیلی فاصله داریم. ما وقتی تاریخ پیغمبر اکرم(ص) را می‌خوانیم این تاریخ را ناخواسته سانسور می‌کنیم و بیشتر جنبۀ اعتقادی و اخلاقی به آن می‌دهیم. تاریخ را از نظر اجتماعی ملاحظه نمی‌کنیم. تاریخ اجتماعی اجتماعی-سیاسی پیامبر(ص)، با سیرۀ شخصی پیغمبر(ص) فرق دارد. مشهورترین حدیث بین ما در مورد پیامبر(ص) حدیث «إنّما بعثتُ لأتممّ مکارم الأخلاق» است و برداشت مردم هم از اخلاق، امری فردی است. یا اینکه نهایتاً اخلاق را بین دو نفر می‌دانیم. ما تمدنی نگاه نمی‌کنیم. پیامبر اکرم(ص) یک تمدن را بنیانگذاری کرد ولی عده‌ای جلوی این تمدن را گرفتند، چون آن را طاقت نمی‌آوردند. جامعه‌ای که پیغمبر اکرم(ص) درست کردند، جامعه‌ای سرشار از دورهمی بود که نمونه آن زندگی مهاجرین و انصار در کنار یکدیگر بود. رسول خدا(ص) همه را دور هم جمع کردند. امتحان حسادت، یک امتحان عمومی و تاریخی از همگان بنا بود که امیرالمؤمنین علی(ع)، برای شاگردان رسول خدا، الگو شود و محلّ امتحان شاگردان رسول خدا(ص) باشد ولی به واسطۀ حسادت‌هایی که نسبت به او شد، مظلوم واقع شد. نظیر امتحانی که اصحاب پیغمبر(ص) در معرضش قرار گرفتند، از تک‌تک ما هم گرفته می‌شود. شکل و نوعش ممکن است فرق کند. آنجایی که ما نتوانیم برتری‌های همدیگر را بپذیریم، محل امتحان حسادت است. اگر برتری‌های همدیگر را بپذیریم، می‌دانید جامعه ما چه گلستانی می‌شود؟ اگر همۀ محیط اطراف ما مثل یک مادر، امتیازات ما را ارج بنهند و به همه استعدادها میدان بدهند، دیگر هیچ استعدادی حذف نخواهد شد. ما باید خوبی‌های یکدیگر را در نظر بگیریم. متأسفانه در برخی از رسانه‌ها دنبال این هستند که همدیگر را نابود کنند! حرف مثبت بازتکرار و دیده نمی‌شود. ما در معرض چنین امتحان‌هایی هستیم. نباید فکر کنیم که ما چون علی بن ابیطالب(ع) را دوست داریم، پس آن امتحان‌ها دیگر امتحان‌های ما نیست. این خیلی برداشت سطحی‌ای از تاریخ است. ما باید به همه عشق بورزیم. تصور کنید اینطوری چه فضایی و چه بهاری می‌شود! 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر دوازدهم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۳ - قسمت اول 🔘 حسادت؛ چالش اصلی حیات اجتماعی بشر 🔘 نقش ولایت در مواجهۀ با حسادت 🔘 تقوا؛ نقطۀ مقابل حسادت استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: حسادت؛ چالش اصلی حیات اجتماعی بشر حسادت چالش اصلی حیات اجتماعی بشر است و اگر این موضوع نبود، انسان با چالش‌های دیگر راحت‌تر کنار می‌آمد. بسیاری از خوشی‌ها و ناخوشی‌های ما را حسادت تعیین می‌کند. در قصۀ ظلم، امنیت، سلطۀ مستکبران بر مستضعفان، در قصۀ کمک کردن به ولیّ خدا و تنها ماندن ولیّ خدا، چالش‌ اصلی همه اینها حسادت است. اگر ما ربط بین حسادت و بقیۀ مشکلات حیات بشر را ندانیم، با مسائل انسان، عوامانه برخورد کرده‌ایم. خداوند متعال در آغاز خلقت، چالش حسادت را سر جریان خلقت انسان قرار می‌دهد؛ ابلیس از روی حسد به آدم سجده نمی‌کند، و از روی حسد او را از بهشت اخراج می‌کند. وقتی حضرت آدم از بهشت خارج می‌شود، خداوند متعال می‌فرماید: «وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوّ (سوره بقره، آیه ۳۶)». خداوند فرمان هبوط می‌دهد که بروید و دیگر با هم دشمن خواهید بود. اولین اختلاف قابیل و هابیل هم بر سر حسادت است. در جلسات قبل هم ذکر شد که امیرالمؤمنین(ع) به معاویه می‌فرمودند داستان تو با من سرِ حسادت است(غارات، ج۱، ص۱۱۵). داستان مخالفت با همۀ انبیاء هم بر سر حسادت است. بعد در ادامه، تمدن‌ها بر اساس نحوۀ برخورد با چالش حسادت شکل می‌گیرند. در قانونگذاری‌ها هم حسادت، تعیین کننده است؛ چطور قانون وضع کنیم و شهر و جامعه را اداره کنیم؟ پیشرفت چگونه حاصل می‌شود؟ در موضوع انگیزۀ تجارت، انگیزۀ فعالیت اقتصادی، انگیزۀ ظلم و انگیزۀ مقابله با ظلم هم چالش اصلی، حسادت است. نقش ولایت در مواجهۀ با حسادت حال که چالش اصلی حیات بشر، حسادت است؛ نقش ولایت در مواجهۀ با حسادت چیست؟ این موضوع از ابعاد مختلف قابل بررسی است. در جلوگیری از آسیب‌های تمدنی که مبتنی بر حسادت است، تمدن مبتنی بر محبت و تمدنی که مبتنی بر ولایت است مورد نیاز است. در جایی که ولیّ خدا می‌خواهد چالش حسادت را برطرف کند، خودش محسود واقع می‌شود و اینجا نهایت بدبختی بشر است. وقتی که امیرالمؤمنین علی(ع) می‌خواهد به عنوان یک ولیّ خدای محبوب، حسادت را بین شما از بین ببرد، خودِ او محسود واقع می‌شود؟! تقوا؛ نقطۀ مقابل حسادت در بعضی از روایات در مقابل حسادت، از تقوا استفاده شده است. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: «مَنِ اتَّقی قلبُهُ لَم یَدخُلهُ الحسد(غرر الحکم، ج۱، ص۵۹۱ )»، کسی که تقوا داشته باشد، حسادت به قلبش وارد نمی‌شود. سخن دیگری از امیرمؤمنان است که «لیس الحسدُ مِن خُلقِ الأتقیاء»(همان، ص۵۵۶). این روایات، حسد را نقطۀ مقابل تقوا آورده‌اند. 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر سیزدهم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۳ - قسمت دوم 🔘 محبت به اولیاء خدا، آسان‌ترین فضیلت 🔘 تأثیر تقوای قلب بر دور شدن از حسد 🔘 حسادت مردم با ولایت امتحان می‌شود 🔘 هیچ تمدنی بدون ولایت از چالش حسادت عبور نمی‌کند استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: محبت به اولیاء خدا، آسان‌ترین فضیلت مهم‌ترین، پرحجم‌ترین و اولین موضوعی که در مقابل تقواست، حسادت است. چرا خدا می‌فرماید: « ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ(سوره بقره، آیه۲)»؟ می‌فرماید من می‌خواهم انبیاء را برای هدایت شما بفرستم، اگر حسادت داشته باشی، این باب باز نمی‌شود. در اینجا نقش ولیّ خدا در برطرف شدن حسادت در جامعه مشخص می‌شود و بعد کم‌کم به تمدن ولایی هم خواهیم رسید. خدا می‌گوید وقتی تو ولیّ خدا را دوست نداشته باشی، دروغ می‌گویی که هر خوبی‌ای را دوست داری! راحت‌ترین فضیلت و سریع‌ترین فضیلتی که انسان می‌تواند پیدا کند، محبت به دوستان خداست، محبت به امیرالمؤمنین علی(ع) است. چرا اینقدر به ما تأکید می‌کنند مدح علی(ع) را بگویید و هر موقع دور هم جمع شدید از خوبی امیرالمؤمنین(ع) بگویید؟ برای اینکه این سهل‌تر از بقیه خوبی‎‌ها است و با این کار، پایگاه همه خوبی‌ها را محکم می‌کنید. اگر شما سهل‌تر را به‌دست نیاوری، بقیه‌اش دروغ است، مدعاست، ادّعاست! تأثیر تقوای قلب بر دور شدن از حسد در روایتی امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «مَنِ اتَّقَی قلبُهُ لم یَدخُلهُ الحَسَد»(غرر الحکم، ج۱، ص۵۹۱ )؛ کسی که قلبش با تقوا باشد، حسادت در آن دخالتی ندارد. خداوند می‌فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ»( سوره حجرات، آیه۲). اگر صدایتان را پیش پیغمبر بالا ببرید یک ذره بی‌احترامی کنید، کلّ عمل شما حبط خواهد شد. یعنی تمام ادعایی که داشتید دروغ است. این یک بحث روانشناسی است. بعد می‌فرماید: «إِنَّ الَّذينَ يَغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللهِ أُولئِكَ الَّذينَ امْتَحَنَ اللهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوى(همان، آیه۳)». آنهایی که صدایشان را از سر احترام پیش رسول خدا(ص) پایین می‌آورند، اینها کسانی هستند که قلب‌شان به تقوا امتحان شده است. یعنی به گفته امیرمؤمنان(ع) کسی که قلبش تقوا داشته باشد، حسد ندارد. حسادت مردم با ولایت امتحان می‌شود با حضور ولیّ خدا، حسادت مردم امتحان می‌شود. اگر انسان‌ها با حضور ولیّ خدا از حسادت گذشتند، هدایت آنها آغاز می‌شود. اصل دین این است که با ولیّ خدا، حسادت‌ها امتحان می‌شود. به همین دلیل اولیاء خدا کشته شدند. دیانت منهای ولایت، عین حسادت است. اصلی‌ترین چالش حیات بشر یعنی حسادت را خداوند اول با ولایت، امتحان می‌کند و سپس با کمک ولایت، عبور از این چالش را تسهیل می‌کند. هیچ تمدنی بدون ولایت از چالش حسادت عبور نمی‌کند در زمان رسول خدا(ص)، هر کسی مؤمن می‌شد، اولین و فوری‌ترین اثرش این بود که محبت رسول خدا(ص)، در قلبش ظاهر می‌شد. حضرت زهرا(س) می‌فرماید شما فکر می‌کنید از امیرالمؤمنین(ع) روی برگرداندید، کار ساده‌ای کردید؟ می‌فرماید «... وَ أَبْشِرُوا بِسَيْفٍ صَارِمٍ وَ سَطْوَةِ مُعْتَدٍ غَاشِمٍ وَ بِهَرْجٍ شَامِلٍ وَ اِسْتِبْدَادٍ مِنَ اَلظَّالِمِينَ»(الاحتجاج طبرسی، ج۱، ص۱۰۸)؛ بشارت باد بر شما شمشیرهایی که خون‌ها خواهند ریخت و سلطۀ کسانی که به شما رحم نخواهند کرد و هرج و مرج دائمی شامل همۀ زندگی شما خواهد شد. دیگر هیچ تمدن پایدار و هیچ امنیت استواری در جامعه‌تان نخواهد بود. چرا؟ فقط به خاطر حسادت به علی بن ابیطالب(ع). انقلاب اسلامی آغاز ولایتمداری است، ولی نه تمام آن. تمام ولایتمداری در زمان حضرت ولی‌عصر(عج) و با حضور خود ایشان محقق می‌شود. برای عبور از چالش حسادت، اصلی‌ترین راه، تنها راه و اولین راه، ولایتمداری است. وقتی از چالش حسادت عبور کردیم، امنیت در جامعه و امکان سعادت برای انسان‌ها پدید می‌آید. 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر سیزدهم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۴ - قسمت اول 🔘 جامعۀ خوب، یعنی جامعه‌ای که از چالش حسادت عبور کرده 🔘 گذر از حسادت در ولایت طولی و ولایت عرضی 🔘 زشتی و بدی گناه حسادت استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: جامعۀ خوب، یعنی جامعه‌ای که از چالش حسادت عبور کرده حسادت چالش اصلی حیات دینی ما و حیات اجتماعی است، حتی اگر نخواهیم دینی زندگی کنیم. زندگی ما انسان‌ها، زندگی اجتماعی است و در زندگی اجتماعی؛ حسادت، مهم‌ترین چالش و امتحان است. در زندگی فردی، ما خیلی به این صفت دچار نمی‌شویم ولی چون در زندگی اجتماعی، کمال‌طلب و برتری‌جو هستیم، با یکدیگر به رقابت پرداخته و دچار حسادت می‌شویم. اما زندگی طبیعیِ خوب در یک جامعۀ خوب، معنا پیدا می‌کند. جامعۀ خوب هم جامعه‌ای است که از چالش حسادت عبور کرده باشد. خداوند متعال از امتحان دربارۀ حسادت نمی‌گذرد، یعنی خداوند از تک‌تک بندگان به‌ویژه بندگان مؤمن خودش، امتحان‌های متنوع و متعددی دربارۀ حسادت در مراتب مختلف می‌گیرد. گذر از حسادت در ولایت طولی و ولایت عرضی برای درست کردن یک جامعه ما به دو نوع ولایت نیاز داریم؛ ولایت طولی و ولایت عرضی که هر دو در معرض حسادت هستند. ولایت طولی یعنی ولایت ولیّ الله الأعظم و پذیرش ولایت فردی که خدا او را بر ما برتری داده است؛ و ولایت عرضی، یعنی پذیرش ولایت برخی از مؤمنین بر بعضی دیگر؛ «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ(سوره توبه، آیه ۷۱) ». برخی از مؤمنین بر بعضی دیگر ولایت دارند. پیچیدگی حسادت در ولایت طولی و عرضی این است که متوجه نمی‌شوی دچار حسادت شدی، چون حسادت خودش را به بهانه‌ها و شکل‌های مختلف نشان می‌دهد. زشتی و بدی گناه حسادت دربارۀ حسد دو روایت ذکر کنم. این دو روایت نسبت حسادت با دیگر بدی‌ها را برای ما روشن‌تر می‌کند. حسادت حساسیت فوق‌العاده‌ای دارد و ما باید خیلی روی آن کار کنیم. در روایتی امام سجاد(ع) می‌فرماید: « .... ثُمَّ اَلْحَسَدُ، وَ هِيَ مَعْصِيَةُ اِبْنِ آدَمَ حَيْثُ حَسَدَ أَخَاهُ فَقَتَلَهُ، فَتَشَعَّبَ مِنْ ذَلِكَ: حُبُّ... اَلنِّسَاءِ، وَ حُبُّ اَلدُّنْيَا، وَ حُبُّ اَلرِّئَاسَةِ، وَ حُبُّ اَلرَّاحَةِ، وَ حُبُّ اَلْكَلاَمِ، وَ حُبُّ اَلْعُلُوِّ (تفسیر البرهان، ج۱، ص۱۸۲)»، اما حسد، قابیل را بیچاره کرد و او به برادرش حسادت کرد و او را کشت، از این حسد شُعبی صادر می‌شود، مانند حب النساء، حب دنیا، و .....؛ این حدیث نشان می‌دهد قصه‌ حسادت به این سادگی‌ها نیست. در روایت دیگری، امام صادق(ع) تعبیر عجیبی در مورد امکان جدا شدن از حسادت دارند و آثار سهمگین حسادت را بیان می‌کنند که چنین تعبیری به این سادگی برای دیگر صفات بد، به کار نرفته است؛ « و اَلْحَسَدُ أَصْلُهُ مِنْ عَمَى اَلْقَلْبِ وَ اَلْجُحُودِ بِفَضْلِ اَللَّهِ تَعَالَى وَ هُمَا جَنَاحَانِ لِلْكُفْرِ وَ بِالْحَسَدِ وَقَعَ اِبْنُ آدَمَ فِي حَسْرَةِ اَلْأَبَدِ وَ هَلَكَ مَهْلَكاً لاَ يَنْجُو مِنْهُ أَبَداً وَ لاَ تَوْبَةَ لِلْحَاسِدِ لِأَنَّهُ مُسْتَمِرٌّ عَلَيْهِ مُعْتَقِدٌ بِهِ مَطْبُوعٌ فِيهِ(مصباح الشریعه، ج۱، ص۱۰۴)»؛ اصل حسد از کوری دل و انکار فضل خدا است، آن کوری قلب و انکار فضل خدا دو بال کفر هستند و حضرت ادامه‌ می‌دهد تا جایی که می‌فرماید که برای حاسد توبه نیست...؛ وقتی دل یک کسی را حسد بگیرد، خیلی سخت از آن جدا می‌شود. ولی خیلی از عیب‌های دیگر اینطور نیستند. 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر چهاردهم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۴ - قسمت دوم 🔘 گناه حسادت، جزء نیازهای اولیه ما نیست! 🔘 زندگی‌جمعی بر اساس مواسات؛ نقطۀ مقابل حسادت استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: گناه حسادت، جزء نیازهای اولیه ما نیست! گناه‌های ما چند دسته هستند. برخی از گناهان در راستای زندگی طبیعی و نیازهای طبیعی ما هستند. مثل شهوات و لذت خوردن و خوابیدن و ... . در این دسته از گناهان، فرد تلقی می‌کند که نیاز حیاتی‌اش است و رفته رفته زیاده‌روی کرده و گناه کرده است. ولی یک سری از گنا‌هان در جهت و راستای نیازهای ما نیست مثل حسادت. رقابت‌هایی که ناشی از حسادت و تقویت‌کنندۀ حسادتند، جزء نیازهای اولیۀ ما نیستند. برای همین به این سادگی، کسی نمی‌تواند از گناه حسادت توبه کند. در روایت هم امام صادق(ع) می‌فرماید: « وَ لاَ تَوْبَةَ لِلْحَاسِدِ لِأَنَّهُ مُسْتَمِرٌّ عَلَيْهِ مُعْتَقِدٌ بِهِ مَطْبُوعٌ فِيهِ، يَبْدُو بِلاَ مُعَارِضٍ مُضِرٍّ لَهُ وَ لاَ سَبَبٍ وَ اَلطَّبْعُ لاَ يَتَغَيَّرُ مِنَ اَلْأَصْلِ (مصباح الشریعه، ج۱، ص۱۰۴)». طبیعت انسان از اصلش تغییر نمی‌کند. مجاهدتی که برای از بین بردن حسادت لازم است، بیش از موارد دیگر است. زندگی‌جمعی بر اساس مواسات؛ نقطۀ مقابل حسادت زندگی مؤمنانۀ مواساتی با ریشه کن شدن حسادت معنا پیدا می‌کند. ما در هیئت و مسجد، زندگی مؤمنانه و مواساتی را تعریف نکرده‌ایم و کار مشکلی هم هست. ولی می‌توانیم تواضع کنیم، می‌توانیم مهربان باشیم و دروغ نگوییم، چرا که این موارد راحت‌تر هستند. ما در تعلیم و تربیت به حسادت نمی‌پردازیم. نقطۀ مقابل حسادت، زندگی جمعی دوستانه است. بچه‌ها در چهارده سالگی دوست دارند زندگی جمعی داشته باشند و آغاز دینداری هم چهارده سالگی است. پس خدا طراحی کرده که وقتی انسان‌ها می‌خواهند زندگی دینی داشته باشند، دوست دارند با رفقایشان ندار باشند. فضای دین، این را اقتضاء می‌کند. در مدرسه‌ای که بچه‌ها با هم رفیق و با یکدیگر ندار و صمیمی هستند، غذایشان را با هم مشترک می‌خورند و به همدیگر کمک می‌کنند، خلاقیت اینها بسیار بیشتر افزایش پیدا می‌کند. 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر چهاردهم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۵ - قسمت اول 🔘 علی(ع)؛ معیار و میزان 🔘 عظمت روضه‌های امیرالمؤمنین(ع) استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: علی(ع)؛ معیار و میزان در روایتی نقل شده است که پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: يَا عَلِيُّ لَا يُبْغِضُكَ مُؤْمِنٌ وَ لَا يُحِبُّكَ مُنَافِقٌ (نهج‌البلاغه، حکمت ۴۵). هیچ مؤمنی نیست مگر اینکه امیرالمؤمنین(ع) را دوست دارد، و هیچ منافقی نیست مگر اینکه نمی‌تواند امیرالمؤمنین علی(ع) را دوست داشته باشد. در مورد حضرت علی(ع) اینطور است ولی مثلاً دربارۀ امام حسن(ع) و امام حسین(ع) این‌طور نیست. ممکن است کسانی حسنین(ع) را هم دوست داشته باشند که نتوانند علی بن ابیطالب(ع) را دوست داشته باشند. اگر چه امام حسن(ع) و امام حسین(ع) هم به خاطر علی بن ابیطالب(ع) مظلوم واقع شدند. دشمنان در کربلا می‌گفتند «بغضاً لأبیک» می‌خواهیم شما را به قتل برسانیم. عظمت روضه‌های امیرالمؤمنین(ع) در روضه اهل بیت(ع) از قربانی شدن اولیاء خدا صحبت می‌شود و این قربانی شدن، حادثۀ بزرگی در تاریخ است و عظمت معنایی دارد. این روضه‌ها همان قدر که احساسات ما را درگیر می‌کند، همان قدر عمق معنایی دارد، لذا پرمعرفت‌ترین بخش تاریخ، روضه‌ها و ذکر مصائب است که حرف‌ها و رازهایی در آن است. ما برای مظلومیت ائمۀ معصومین(ع) راحت می‌توانیم گریه کنیم ولی گریه برای روضه‌های امیرالمؤمنین(ع) سخت‌تر است. می‌دانید چرا؟ زیرا حضرت علی(ع) به مثابه خورشید هستند. نگاه کردن به خورشید سخت است ولی به ماه راحت‌تر می‌توان نگاه کرد. اما ماه، بخشی از مظلومیت این خورشید را به خودش گرفته است و همین ما را هلاک می‌کند؛ چه برسد که بخواهیم از مظلومیت علی(ع) حرف بزنیم؟! امیرالمؤمنین علی(ع) می‌فرمایند: « لَوْ أَحَبَّنِي جَبَلٌ لَتَهَافَت»(نهج البلاغه، حکمت۱۱۱)؛ اگر کوه من را دوست داشته باشد، متلاشی می‌شود. 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر پانزدهم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۵ - قسمت دوم 🔘 حسادت به علی ابن ابیطالب(ع)، مانع محبت به اولادش 🔘 مسئلۀ مظلومیت علی(ع)؛ یکی از رازهای عجیب تاریخ 🔘 سفارش امام حسن(ع) به محمدبن حنفیه در خصوص حسادت استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: حسادت به علی ابن ابیطالب(ع)، مانع محبت به اولادش فردی از اهل شام به مدینه آمده بود، سواری را دید که خیلی زیبا بود. « قَالَ لَمْ أَرَ أَحْسَنَ مِنْهُ»؛ می‌گوید من تا به الان آدمی به این زیبایی ندیده بودم. گفتند: او را نمی‌شناسی؟ گفت نه. گفتند این حسن بن علی ابن ابیطالب(ع) است. عبارت او را ببینید؛ « فَامْتَلَأَ قَلْبِي غَيْظاً وَ حَنَقاً وَ حَسَداً أَنْ يَكُونَ لِعَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَلَدٌ مِثْلُهُ»؛ آن شخص می‌گوید من حسادتم به علی ابن ابیطالب(ع) شعله کشید که یک چنین پسری دارد. دوباره دعوا بر سر علی بن ابیطالب(ع) است. «فَقُمْتُ إِلَيْهِ فَقُلْتُ أَنْتَ اِبْنُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فَقَالَ أَنَا اِبْنُهُ»؛ بعد شروع می‌کند به توهین کردن و بد و بیراه گفتن به علی بن ابیطالب. «وَ جَعَلْتُ أَشْتِمُهُ وَ أَنَالُ مِنْهُ وَ مِنْ أَبِيهِ»؛ او شروع کرد به شماتت کردن حضرت علی(ع) و امام حسن(ع)؛ « وَ هُوَ سَاكِتٌ» ولی امام حسن مجتبی(ع) ساکت بود و نگاه می‌کرد. «حَتَّى اِسْتَحْيَيْتُ مِنْهُ»، اینقدر سکوت کرد و نگاه کرد و هیچ جوابی نداد تا اینکه من خجالت کشیدم. وقتی که کلامم تمام شد امام حسن(ع) لبخند زد و فرمود: «فلَمَّا اِنْقَضَى كَلاَمِي ضَحِكَ وَ قَالَ أَحْسَبُكَ غَرِيباً شَامِيّاً» تو اینجا غریب هستی، شامی هستی. گفتم: بله. گفتند: پس اینجا منزل نداری. برویم منزل ما؟ غذایی چیزی نمی‌خواهی؟ الآن آمدی مدینه محلّ استقراری پیدا کردی؟ می‌گوید: یک دفعه‌ای احساس کردم توی دنیا، عزیزترین کس پیش من این آقاست«وَ عَجِبْتُ مِنْ كَرَمِ أَخْلاَقِهِ فَانْصَرَفْتُ وَ قَدْ صِرْتُ أُحِبُّهُ مَا لاَ أُحِبُّ أَحَداً غَيْرَهُ(كشف الغمة، ج۱، ص۵۶۱). با کرامت و بزرگواری امام حسن(ع)، ورق برگشت. مگر اینکه خودشان یک لطفی کنند. مسئلۀ مظلومیت علی(ع)؛ یکی از رازهای عجیب تاریخ اولاً دعوا سر حسادت علی بن ابیطالب(ع) است، ثانیاً؛ چرا بغض به اولاد علی(ع)؟ حسادت یک رذیلۀ بیچاره‌کننده است. یعنی به‌جای اینکه فرد کوتاه بیاید، تازه حسادتش غلیان پیدا کرده است. این یکی از رازهای عجیب تاریخ است. امام حسین(ع) را قطعه‌قطعه کردند، امام حسن(ع) را تیرباران کردند، ولی هیچ‌کدام را لعن نکردند. اما با امیرالمؤمنین(ع) چه کردند؟ خیلی عجیب است. امیرالمؤمنین(ع) با دل‌ها چه‌کار می‌کند؟! واقعاً حسادت به اولیاء خدا عجیب است و نقطۀ مقابلش آن محبتی است که باید به اولیاء خدا داشته باشیم و بحث ساده‌ای نیست. یک پلیدی عمیقی در کسی است که به اهل بیت حسادت بورزد. سفارش امام حسن(ع) به محمد بن حنفیه در خصوص حسادت روایت دیگری است که امام حسن مجتبی(ع) به محمدبن حنفیه می فرمایند: « یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكَ اَلْحَسَدَ (کافی، ج۱، ص۳۰۰»؛ من از حسد برای تو می‌ترسم و این وصف کافرین است. « وَ إِنَّمَا وَصَفَ اَللَّهُ بِهِ اَلْكَافِرِينَ فَقَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ كُفّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ اَلْحَقُّ». این مطلب را امام حسن(ع) به محمد بن حنفیه می‌گوید که مبادا به برادرت امام حسین(ع) بعد از من حسادت کنی! ایشان سرور تو است. و بعد محمدبن حنفیه شروع کرد به ابراز ارادت کردن. 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر پانزدهم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۶ 🔘 جایگاه درونی و بیرونی حسادت 🔘 نشانه صداقت در داشتن محبت استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: جایگاه درونی و بیرونی حسادت بخشی از بحث حسادت کاملاً فردی است و نیاز دارد که انسان اعماق وجودش را در سحرگاهان جستجو کند و عمیقاً با خدا راز و نیاز بکند تا بتواند حسادت را ریشه‌کن کند. در ادامه بحث باید به چهار مقدمه توجه کرد. اولاً: قلب انسان لایه‌های مختلفی دارد و خیلی پیچیده است. قلب انسان لایه‌های بسیار عمیقی دارد که برخی از آنها بر انسان مخفی است. ثانیاً: خداوند متعال به شدّت به قلب انسان اهمیت می‌دهد. خداوند قلبی که از ما می‌خواهد قلبی است که کاملاً خالص باشد. عرش خدا قلب مؤمن است و ما اتفاق‌هایی را که در پروندۀ اعمال‌مان و از آن مهم‌تر در قلب خود رقم می‌زنیم، خداوند متعال آن را لحاظ می‌کند. خدا به سرّ بندۀ خودش نگاه می‌کند و همان را می‌آورد و در عمل مقدر او قرار می‌دهد. امام صادق(ع) می‌فرماید: مَنْ أَسَرَّ سَرِيرَةً رَدَّاهُ اَللَّهُ رِدَاءَهَا إِنْ خَيْراً فَخَيْرٌ وَ إِنْ شَرّاً فَشَرٌّ (کافی، ج2، ص294). خداوند متعال به قلب بندگان خودش نگاه می‌کند و انسان باید به شدّت مراقب قلب خودش باشد. ثالثاً: حسادت، از اعماق قلب انسان خبر می‌دهد و شاید پنهان‌ترین بدی‌ای است که به سادگی نمی‌شود آن را شناسایی کرد. حسادت، یکی از محل‌های خیلی مهم برای امتحان دیگر چیزها، مثل ایمان به خداست. تا آدم نسبت به کسی حسّ حسادت پیدا بکند، مثل این است که یک آتشی، پنبه را بسوزاند؛ حسادت هم ایمان را این‌طور می‌سوزاند. موضوع حسادت در امتحان قلب، موضوع بسیار کلیدی و حساسی است. از ابعاد مختلف ما موارد قلبی و روحی حسادت را باید بیشتر تأمل کنیم. رابعاً: شکل‌گیری یک تمدن خوب و یک جامعه خوب در زندگی اجتماعی انسان، بدون دخالت قلب‌های نورانی و عبور از چالش حسادت امکان ندارد. تمدن‌ها باید تکلیف خودشان را با قلب نورانی انسان، در موضوع حسادت روشن کنند. همان‌قدر که این موضوع عمیقاً قلب انسان را درگیر می‌کند، تمدن‌ها، تجمع انسان، زندگی اجتماعی، قوانین، شیوۀ حکمرانی و همۀ اینها را درگیر می‌کند. نشانه صداقت در داشتن محبت محبت، نقطه مقابل حسادت است ولی از کجا بفهمیم که در محبت خود به اهل بیت(ع)، صداقت داریم؟ اهل بیت(ع)، برخی از ابراز محبت‌ها را تأیید نمی‌کردند. یک اتفاق‌هایی باید توی قلب بیفتد. اینکه من حسادت ندارم، به تنهایی کافی نیست، بلکه باید اتفاق‌های دیگری هم بیفتد. مثلاً یکی از آداب شیعیان این بود که وقتی به محضر اهل‌بیت(ع) می‌رسیدند، می‌گفتند: «جُعِلتُ فداک»؛ فدای تو بشوم. این یعنی حسادت نداشتن، کافی نیست؛ بلکه می‌خواهم فدای تو بشوم. جنون و شیدایی که در اربعین مشاهده می‌شود که مؤمنین همه هستی خود را فدای دیگر مؤمنین می‌کنند، علامت صداقت در محبت به اهل بیت(ع) و نداشتن حسد است. 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر شانزدهم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۷ - قسمت دوم 🔘 آیا رقابت، عامل پیشرفت است؟ 🔘 زندگیِ مبتنی بر رفاقت، نه رقابت 🔘 ولایت، تنها عامل زندگی بر اساس محبت و رفاقت 🔘 ولایت، تنها عامل از بین بردن حسادت استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: آیا رقابت، عامل پیشرفت است؟ در جواب روشنفکرانی که می‌گویند غربی‌ها در اثر رقابت پیشرفت کردند، باید پرسید: ۱. آیا غربی‌ها از آغاز تا الان بدون جنگ، جنایت و خونریزی پیشرفتی کردند؟ ۲. آیا غربی‌ها بدون ظلم به ملت‌های مستضعف و غارت آنها، پیشرفت کردند؟ ۳. آیا پیشرفت‌ آنها در میان مردم خودشان، حقیقی بوده؟ آیا بدبختی‌هایی که در میان مردم‌شان هست را ما می‌پذیریم؟ آیا حاضریم تعداد زندانی‌هایمان به اندازه زندانی‌های آمریکا باشد؟ غربی‌ها در درون خودشان موفق نبودند. جنایت‌ها و جنگ‌هایشان، یکی از عوامل پیشرفت‌ غرب بوده و دائماً هم در حال غارت هستند و اگر غارت نکنند نمی‌توانند جایی را مدیریت کنند. تکنولوژی دارند ولی نمی‌توانند مدیریت کنند، چون زندگی رقابتی جواب نمی‌دهد. زندگیِ مبتنی بر رفاقت، نه رقابت زندگی باید مبتنی بر رفاقت باشد. حکومت امام زمان(عج)، زیاد قانون ندارد. قانون چیز خوبی است، ولی برای روز مبادا. گفت مهریه را کی داده، کی گرفته؟ اگر زندگی زن و شوهری در خانواده بر قانون اتکاء داشته باشند، از هم متنفر می‌شوند. قانون را برای مبادا می‌گذارند. بعد با چی زندگی می‌کنند؟ با محبت. زیرساخت و مبنای زندگی‌ ما محبت و رفاقت است. ولی چطور باید به آن سمت حرکت کنیم؟ ولایت، تنها عامل زندگی بر اساس محبت و رفاقت آیا این یک توصیۀ اخلاقی است که حسود نباشیم و به هم محبت داشته باشیم؟ نه. این یک توصیۀ ولایی است. تنها عاملی که می‌تواند این زندگی را پدید بیاورد، ولایت است. بقیه‌اش دروغ و خیال‌بافی است. ما منتظر یک کتاب اخلاقی قوی نیستیم تا همه خوب بشویم، منتظر امام زمان(عج) هستیم. منتظر حکومت او هستیم. این را باید رمزگشایی کرد که ولایت چگونه موجب یک زندگی غیر رقابتی می‌شود؟ ولایت، تنها عامل از بین بردن حسادت درست است که حسادت یک پدیدۀ اخلاقی است، ولی این حسادت چطور از بین می‌رود؟ با ولایت. ولایت طولی و ولایت عرضی. با توصیۀ اخلاقی از بین نمی‌رود. توصیۀ اخلاقی همیشه بوده و همیشه هم هست. زندگی مبتنی بر حسادت و رقابت، موجب عداوت، ضعف ملت‌ها و ظلم و فساد می‌شود. باید یک زندگی دیگری داشت. مجلس بخواهد قانون‌گذاری کند باید قوانینش جامعه را به سمت زندگی بر اساس تعاون سوق دهد؛ نه زندگی خیال‌پردازانۀ رقابتی بر اساس قوانین. ما در برخی از مصوبات و قوانین‌ راه اشتباه غرب را می‌رویم که خودشان هم به بن‌بست رسیده‌اند. متأسفانه این راه اشتباه، تدریس شده و نقد هم نمی‌شود. گاهی برخی‌ افراد همین حرف‌های غیر انسانی را اسلامیزه می‌کنند، ولی اهل‌بیت(ع) در زندگی ولایی، مرتبۀ بالاتری را نشان می‌دهند. 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر هفدهم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۸ - قسمت اول 🔘 عوامل مظلومیت امیرالمؤمنین(ع)؛ مسئله‌ای برای امروز ما 🔘 زندگی بر اساس مواسات، نیاز امروز جامعه 🔘 نقش هیئت‌ها و مساجد در زندگی بر اساس مواسات استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: عوامل مظلومیت امیرالمؤمنین(ع)؛ مسئله‌ای برای امروز ما ابلیس وقتی نتواند ما را از کارها و حرف‌های خوب جدا کند، ما را به حرف‌ها و کارهای خوبی وسوسه می‌کند که برای این زمان نیست. مثلاً اینکه از فضائل امیرالمؤمنین(ع) سخن بگوییم اما از عوامل غربت ایشان صحبت نکنیم تا آن عوامل را در جامعه ریشه‌کن کنیم، این می‌شود حرفی که برای زمان ما نیست. یعنی آدم ممکن است حرف خوب بزند ولی در واقع دچار مکائد ابلیس شده باشد. زندگی بر اساس مواسات، نیاز امروز جامعه نیاز امروز جامعه ‌ما، اجتماع مؤمنین است تا مدعیان محبت به اولیاء خدا در محبت به یکدیگر از هم سبقت بگیرند. چیزی که جامعۀ ما را نجات می‌دهد، رسیدن به ساختاری است که در آن در مورد چگونگی و محلّ پول درآوردن با همدیگر ایثارگرانه برخورد کنیم، نه فقط در مورد محلّ پول خرج کردن. ما باید در بخش فرهنگی و بخش حکمرانی نیز با یکدیگر مواسات کنیم. نقش هیئت‌ها و مساجد در زندگی بر اساس مواسات خیلی بد است مساجد ما بوی عبادت خدا را بدهند، هیئت‌ها بوی محبت و ولایت اهل‌بیت(ع) را بدهند اما از آنها بوی اخوّت استشمام نشود. ما در بخش فرهنگی و در بخش حکمرانی، زندگی مواساتی کم داریم. اگر مردم در گروه‌های کوچک(مانند تعاونی‌ها) دور هم جمع نشوند، مشارکت قوی و در سطح کلان هم اتفاق نمی‌افتد. امام حسن مجتبی(ع) می فرمایند: یکی از فوائد مسجد رفیق‌ پیداکردن است(مَنْ أَدامَ الاْخْتِلافَ إِلَی الْمَسْجِدِ أَصابَ إِحْدی ثَمان: آیةً مُحْکَمَةً وَ أَخًا مُسْتَفادًا ...؛ تحف‌العقول، ج۱، ص۲۳۵). ما باید با اخوت و محبت، شرایطی را در مسجد و هیئت بوجود بیاوریم که هر کس رد می‌شود بگوید اینها چقدر با هم خوب هستند! اینها چقدر برای هم می‌میرند! اگر اینطور نباشد، داریم درجا می‌زنیم. با هم نبودن برای مؤمنین بد است. 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر هجدهم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text
📌 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۸ - قسمت دوم 🔘 ضرورت مواسات بین مؤمنین 🔘 تأثیر ولایت بر مواسات و تحکیم روابط مؤمنین 🔘 روایتی در مورد تمسک به ولایت امیرالمؤمنین(ع) استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: ضرورت مواسات بین مؤمنین یهود نظرش این است که اگر امّت پیغمبر(ص) اتحاد داشته باشند، یهود از بین می‌رود. برای همین یهود همیشه از زمان پیامبر اکرم(ص) تلاش کرده که مؤمنین با هم اختلاف داشته باشند. امیرالمؤمنین(ع) در مورد ارتباط صمیمی و اتحاد با مؤمنین می‌فرماید: «إِنَّمَا أَنْتُمْ إِخْوَانٌ عَلَى دِينِ اَللَّهِ مَا فَرَّقَ بَيْنَكُمْ إِلاَّ خُبْثُ اَلسَّرَائِرِ وَ سُوءُ اَلضَّمَائِرِ فَلاَ تَوَازَرُونَ وَ لاَ تَنَاصَحُونَ وَ لاَ تَبَاذَلُونَ وَ لاَ تَوَادُّونَ»(نهج البلاغه، خطبه ۱۱۳). شما برادران دينى هستيد، چيزى جز ناپاكى درون و زشتى باطن ميان شما جدايى نيفكنده است. برای همین يكديگر را در امور يارى نمى‌كنيد و خير يكديگر را نمى‌خواهيد و به يكديگر چيزى نمى‌بخشيد و با هم دوستى نمى‌ورزيد. تأثیر ولایت بر مواسات و تحکیم روابط مؤمنین خیلی‌ها نقش ولایتمداری را در تحکیم روابط مؤمنین باور نمی‌کنند ولی با بحث اخلاقی و اعتقادی نمی‌توانیم با هم یکپارچه شویم، فقط ولایت است که می‌تواند ما را یکپارچه کند. اگر ولایت ولیّ خدا بود و برای او می‌مردیم، برای همدیگر هم خواهیم مرد. روایتی در مورد تمسک به ولایت امیرالمؤمنین(ع) آیه قرآن می‌فرماید: « يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»(سوره آل عمران، آیه ۱۰۲؛ بی‌تردید یکی از آیات سخت و سطح بالای قرآن این آیه است؛ تقوای خدا را داشته باش، حقّ تقوای الهی را، نه در حدّ توان خودت، بلکه آن چیزی که شایسته خداست. «وَ لا تَمُوتُنَّ إِلّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»، بحث عاقبت به‌خیری، هم سهمگین‌ترین بحث است. خدا در این آیه بعد از توصیه به تقوا می‌گوید «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا(سوره آل عمران، آیه ۱۰۳». فردی خدمت رسول خدا(ص) رسید و سوال کرد: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا» حبلِ الله کیست که به او تمسّک بجوییم؟ می‌گویند رسول خدا یک کمی سرشان را پایین انداختند و تأمل کردند، زود جواب ندادند. بعد سر بلند کردند و فرمودند: حبلُ الله المتین علی بن ابیطالب(ع) است. به او اعتصام بورزید که از هم متفرّق نشوید. طرف رفت و امیرالمؤمنین(ع) را بغل کرد. گفت خدایا تو شاهد باش من به حبل الله اعتصام ورزیدم و بیرون رفت. یک نفر از پیش رسول خدا(ص) بلند شد و گفت من بروم به او التماس دعا بگویم و بگویم برای من دعا کند، شما گفتید اهل بهشت است. رسول خدا(ص) فرمود برو اگر به او رسیدی التماس دعا بگو ، بگو برایت استغفار کند. به او رسید و گفت که برای من دعا کن که خدا من را ببخشد. آن فرد گفت «أفَهِمتُ ما قالَ لی رسول الله»، فهمیدی پیغمبر(ص) به من چه گفت؟ فرمود برو تمسّک کن به حبل الله المتین، خدا گناهت را می‌بخشد. نمی‌خواهد بیایی به من التماس دعا بگویی. و اگر به او تمسّک نکردی، خدا تو را نخواهد بخشید( البرهان في تفسير القرآن، ج۱، ص۶۷۰). 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر هجدهم رمضان 📢صوت: @panahian_mp3 @Panahian_text