🔻 مهمترین عاملی که وضعیت زمانه را تعیین میکند، قدرت است نه تکنولوژی
📌 #مختصات_زمان_ما و آیندهای که تا ظهور در پیش داریم – ج۲
🔘 قدرت، مسئلۀ اول حیات بشر است؛ اگر نگاه نکنیم به اینکه قدرت دست چه کسانی است، لطمه میخوریم
🔘 وقتی شنیدی دانشمندان چیزی گفتند، ببین آیا دانشمندان در زمان سلطۀ صهیونیستها این را گفتهاند یا نه؟
🔘 کسی که دربست تسلیمِ WHO شده تصور میکند هیچ قدرت فاسد فریبکاری بر عالم مسلط نیست!
________
یکی از مکائد نفس و فریبهای ابلیس و یکی از عواملی که موجب تحریف دین در جامعه میشود این است که زمان را از دین و احکام دینی جدا کنی و کنار بگذاری؛ آنوقت راه بدعت باز میشود.
کسی پیش امامصادق(ع) آمد و دید ایشان پیراهنی سفید از پارچهای لطیف به تن کرده. گفت: این لباس، لباس شما نیست رسولخدا(ص) چنین لباسی نمیپوشید! حضرت فرمود: این حرف من را گوش بده تا یکوقت بدعتگذار نمیری! پیامبر در زمانهای سرشار از فقر زندگی میکرد اما وقتی دنیا اقبال کرده و مردم در رفاه هستند، بهترین کسانی که خوب است خوب بپوشند، آدمخوبها هستند نه آدمهای فاجر. (کافی/5/65)
بله؛ وقتی مردم فقیر هستند، رئیس جامعه فقیرانهتر میپوشد، اما وقتی همه دستشان به دهنشان میرسد، اتفاقاً خوبها باید بهتر بپوشند. ببینید زمان چقدر قصه را تغییر داد!
بعضیها به «سنت پیامبر(ص)» گیر میدهند اما «زمان پیامبر(ص)» را در نظر نمیگیرد، این آغاز بدعت است! شما اگر زمان را حذف کنی، با کلمهای به نام «سنت رسولخدا» میتوانی بدعت بگذاری و سر ببُری!
رسول خدا(ص) به مردم زمان خود فرمود: شما در زمانی هستید که اگر یک دهم دستورات خدا را هم ترک کنید نابود میشوید. اما زمانی خواهد رسید که مردم اگر یکدهم دستورات خدا را هم گوش بدهند، نجات پیدا میکنند. (کنزالفواید/ج1/ص217)
بعضیها در زمان ما میخواهند سختگیریشان مثل زمان پیغمبر(ص) باشد! این اشتباه است. آقای بهجت حدود 25سال پیش به یکی از بزرگان میفرمود: بروید در دینداری به مردم سهل بگیرید... بعد از چند سال، بهخاطر عدم توجه به این توصیهها، یک عدهای به اسم تساهل، روی کار آمدند و سوءاستفادۀ سیاسی کردند.
چه چیزهایی ویژگیهای زمانه را تعیین میکنند؟ عوامل مختلفی میتوانند وضع زمان را تغییر بدهند، مثل افکار عمومی، فرهنگ، سبک زندگی، سطح اطلاعات و آگاهی مردم، وضع زندگی مادی مردم، وضع امنیت مردم و... اما اصلیترین عامل چیست؟
امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «إِذَا تَغَيَّرَ السُّلْطَانُ تَغَيَّرَ الزَّمَانُ» مهمترین عامل تغییردهنده و تعیینکنندۀ وضع زمان، قدرت است. وقتی شنیدید که دانشمندان یک چیزی را گفتند، صبر کنید؛ ببینید که آیا دانشمندان در زمان سلطۀ صهیونیستها این را گفتهاند یا نه؟ ممکن است تحت تأثیر قدرتمندان، سخن بعضی از دانشمندها را برجسته کرده باشند.
برخی میگویند: «در جهان پزشکی اینطور گفته میشود...» ببین جهان پزشکی در زمان چه قدرتی اینطور گفته؟ کسی که دربست تسلیمِ WHO شده لابد تصور کرده است که هیچ قدرت فاسد فریبکاری بر عالم مسلط نیست!
قدرتها در جهان تعیینکننده هستند؛ تکنولوژی تعیینکننده نیست. الان بعضی از تکنولوژیها هستند که قدرتها اجازۀ عرضه و تولیدش را نمیدهند. مثلاً نمیگذارند برخی از ماشینها تولید بشود، چون همان ماشینهای قبلی، به نفع این قدرتها هستند.
قدرت، مسئلۀ اول حیات بشر است. بعضیها فکر میکنند هیچ قدرتی در جهان وجود ندارد و همهچیز را در یک فضای کاملاً آزاد میبینند. اگر ما نگاه نکنیم به اینکه قدرت دست چه کسانی قرار دارد، لطمه میخوریم.
امام هادی(ع) میفرماید: در زمانی که ظلم و جور در جهان غلبه دارد، حق نداری به کسی حسنظن داشته باشی «فَلَيْسَ لِأَحَدٍ أَنْ يَظُنَّ بِأَحَدٍ خَيْراً» لذا الان که جور در عالم غلبه دارد، به تمام اتفاقات بینالمللی باید سوءظن داشت. هرچند بعضیها مسخرهات کنند و بگویند توهم توطئه! کسی که توطئههای بینالمللی را نمیبیند، خودش مشکل دارد. الان که قدرت قاهره در جهان صهیونیستها طبیعتاً اینها تعیینکنندۀ در وضع زمانه هستند.
یکی از ویژگیهای قدرت این است که خیلی منطقی جلوه میکند. روانشناسها میگویند: قدرت موجب میشود آدمها حرفی که از طرف صاحبقدرت میآید، منطقیتر ببینند. لذا وقتی اسم آمریکا میآید، خیلیها زود تسلیم میشوند. مثلاً اگر بگویید «در آمریکا دانشمندان به این نتیجه رسیدهاند...» اینها خیلی راحت میپذیرند و بررسی نمیکنند که آیا واقعاً درست است یا غلط؟
🔻دانشگاه امام صادق(ع)
👤علیرضا پناهیان - ۱۴۰۱/۵/۸
📢صوت: @Panahian_mp3
👈🏻 متن کامل:
Panahian.ir/post/7416
@Panahian_text
🔻 چرا قدرت، تعیینکنندهترین عاملِ زمانه است؟
🔻 قدرتها وقتی مسلط شدند، همۀ عناصر تأثیرگذار در وضعیت زمانه را در اختیار میگیرند
📌 #مختصات_زمان_ما و آیندهای که تا ظهور در پیش داریم–ج۳
🔘 نمیشود که قدرت «متمرکز» نباشد؛ خاصیت قدرت این است که در جهان، متمرکز میشود
🔘 امروز، عامل تعیینکنندۀ وضعیت زمانۀ ما، قدرت فاسد صهیونیست جهانی است
🔘 طبق سنتهای الهی، بدون توجه به مشکلات جهان نمیتوانیم مشکلات خودمان را حل کنیم
🔘 اگر مسائل جامعۀ خود را جدای از مسائل جهان بررسی کنیم، دچار سادهلوحی یا فریب شدهایم
🔘 آنهایی که بدون توجه به معادلۀ قدرت، کار فرهنگی میکنند درواقع سرِ کار هستند!
________
سنتهای الهی و قوانین حیات بشر به ما اجازه نمیدهند مشکلات جامعۀ خود را حل کنیم؛ مگر اینکه این مشکلات را برای جهان هم حل کنیم. یعنی نمیتوانیم حساب خود را جدا کنیم و بگوییم «ما به بقیه کاری نداریم و فقط خودمان را نجات میدهیم!»
اگر مسائل جامعۀ خود را جدای از مسائل جهان بررسی کنیم، دچار سادهلوحی یا فریب شدهایم، امام(ره) میفرمود: در جهان امروز هیچ حادثهای در هر نقطهای که اتفاق میافتد، بدون تأثیر در نقاط دیگر نیست.
همانطور که در جلسه قبل بیان شد، قدرت مهمترین عاملی است که وضعیت زمانه را تعیین میکند و خاصیت قدرت این است که متمرکز میشود و نمیگذارند قدرت منتشر بشود.
هرکسی هرکجا قدرت پیدا بکند، یک تعارضی با قدرتهای دیگر پیدا میکند؛ حالا این قدرتها یا باید باهم بسازند، یا اینکه باهم دعوا کنند تا بالاخره یک قدرتی بر همه غلبه پیدا کند.
الان یک قدرت متمرکز و برتر در جهان وجود دارد که همان «صهیونیسم بینالملل» است یا به تعبیر فرانسویها «حلقۀ لندن، واشنگتن، تلاویو» است. لذا امروز، عامل تعیینکنندۀ وضعیت زمانه، قدرت فاسد صهیونیست جهانی است.
در قرآن آیهای هست که به موضوع تمرکز قدرت، اشاره دارد. خداوند به پیامبر میفرماید: «فَلا تُطِعِ الكافِرينَ وَجاهِدهُم بِهِ جِهادًا كَبيرًا» از کافران اطاعت نکن و جهاد کبیر انجام بده.
مگر کافران چه گفته بودند که پیامبر نباید از آنها اطاعت میکرد؟ آیا کافران به پیامبر گفتند که بتهای ما را بپرست؟ نه، آنها گفتند: شما پیغمبرِ مکه باش و به خدا بگو یک پیغمبر هم برای طائف و یک پیغمبر هم برای مدینه بفرستد! یعنی دعوا سرِ این بود که قدرت، تقسیم بشود.
جهاد کبیر، ایستادگی در مقابل همین حرف است، چون قدرت باید یکجایی متمرکز باشد و نمیشود که قدرت، متمرکز نباشد و الا قدرتها دعوایشان میشود. این خاصیت و طبیعت قدرت است، دین هم مطابق طبیعتِ حیات بشر است.
چرا قدرتها تعیینکنندهترین عامل در وضعیت زمان هستند؟ چون قدرتها وقتی در یک جایی مسلط شدند، همۀ عوامل زمان را بهکار میگیرند، تمام عناصر فعال و تأثیرگذار بر یک جامعه را تحت تأثیر قرار میدهند، لذا دین را هم قدرتها تحت تأثیر قرار میدهند.
أمیرالمؤمنین میفرماید: مردم به قدرتهای سیاسی شبیهترند تا به پدران خودشان «النَّاسُ بِأُمَرَائِهِمْ أَشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبَائِهِمْ» چرا به امراء شبیهترند؟ چون انسانها وقتی قدرت را دست کسی ببینند او را منطقی تلقی میکنند یا مرعوبش میشوند یا فریبش را میخورند، یا او بهزور یک چیزی را تحمیل میکند و افراد جامعه به شکل او در میآیند.
آنهایی که بدون توجه به معادلۀ قدرت، کار فرهنگی میکنند درواقع سرِ کار هستند! باید اول حساب قدرت را برسیم. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «اَلنّاسُ بِزَمانِهِمْ اَشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبائِهِمْ» مردم به زمان خودشان شبیهترند تا به پدران خودشان. آنقدری که زمانه، ما را تربیت میکند، پدر و مادر نمیتوانند ما را تربیت کنند. بر این اساس، آیا کار تربیتی مقدم است یا کار سیاسی؟ معلوم است «کار سیاسی»
پس اول باید قدرت درست بشود؛ و الا قدرتها نمیگذارند بقیه عوامل مؤثر در زمانه، درست بشود. چرا ولایت، اصل دین است؟ چون ولایت سیستمی است برای تنظیم قدرت.
اصلاً فلسفۀ بعثت انبیاء جلوگیری از قدرتِ طغیانگر است؛ یعنی قدرتی که دارد زور میگوید، قدرتی که دارد از حد خودش فراتر میرود. باید تکلیف این قدرت را مشخص کنیم؛ تا تکلیف قدرت معلوم نشود، بقیه عوامل مؤثر در زمانه هم درست نمیشود.
امامصادق(ع) طواف مردم در حج را نگاه کردند و فرمودند: در جاهلیت هم همینطور طواف میکردند! پرسیدند: چطور؟ حضرت فرمود: حج برای این است مردم دور هم جمع بشوند و بعد از انجام مناسک حج، بیایند خدمت امام زمانشان و بگویند: ما برای کمک به شما آماده هستیم. بعد هم امام دستور بدهد و آنها انجام بدهند (کافی/ج1/ص392)
🔻دانشگاه امام صادق(ع)
👤علیرضا پناهیان - ۱۴۰۱/۵/۹
📢صوت: @Panahian_mp3
👈🏻 متن کامل:
Panahian.ir/post/7418
@Panahian_text
🔻 بعضیها وقتی قدرت پیدا کردند طغیان میکنند؛ مثل آن نمایندهای که اسم مردم را گذاشته «گروه فشار»
🔻 میگوید اگر شفافیت را در مجلس اجرا کنیم گروه فشار به ما فشار میآورند! این توهین به مردم است
📌 #مختصات_زمان_ما و آیندهای که تا ظهور در پیش داریم–ج۳
🔘 فلسفۀ بعثت انبیاء جلوگیری از قدرتِ طغیانگر است
🔘 برای اصلاح زمانه، کل هِرم قدرت باید صالح باشد نه فقط رأس هرم
________
قدرت، تعیینکنندهترین عامل برای صلاح و فساد یک ملت است. امام(ره) میفرمود که عامل اصلی بدبختی یک ملت، هیئت حاکمۀ آن است و همان است که فساد را به همهجا میزند!
البته در هیچ کشوری، قدرت در یک نقطه نیست، بلکه یک هِرمی دارد و کل این هِرم قدرت باید صالح باشد نه فقط رأس هرم. لذا کل هرم قدرت باید صالح باشد تا زمانه را به سوی صلاح و سداد پیش ببرد.
یک آیهای هست که پیامبر(ص) را پیر کرد و فرمود «شَیَّبَتی سورةُ هود» این آیه در مورد پاکیِ هرم قدرت است. میفرماید «فَاستَقِم كَما أُمِرتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ» این راه را ادامه بده، اما همانطوری که به تو دستور دادهام؛ نه هرجوری. آنهایی هم که همراه تو هستند باید استقامت بورزند
بعد میفرماید «وَ لا تَطْغَوْا» و طغیان نکنید. «قدرتِ فاسد» یک اصطلاحی در قرآن دارد به نام طاغوت، در این آیه هم به طغیان اشاره میفرماید. یعنی ای پیامبر، خودت و کسانی که همراه تو هستند، نباید طغیان کنید. به تعبیر ما، یعنی کلّ هرم قدرت نباید طغیان کند نه فقط رأس آن.
اصلاً فلسفۀ بعثت انبیاء جلوگیری از قدرت طغیانگر است؛ یعنی قدرتی که دارد زور میگوید، قدرتی که دارد از حد خودش فراتر میرود. ما باید تکلیف این قدرت را مشخص کنیم.
خدا به پیغمبر میفرماید: اطرافیان تو هم طغیان نکنند؛ یعنی حالا که قدرت پیدا کردهاند و کار دستشان افتاده، طغیان نکنند. مثل آن نمایندۀ مجلسی که مردم به او رأی دادهاند، اما حالا که به مجلس رفته، به مردم توهین میکند و اسم مردم را میگذارد گروه فشار!
میگوید: ما اگر شفافیت در مجلس اجرا کنیم گروه فشار، به ما فشار میآورند و دیگر به ما رأی نمیدهند. خُب همین گروه فشار به تو رأی دادهاند! حالا که بالا رفتی، طغیان میکنی و توهین میکنی!
شما نوکر این مردم هستی، حالا اربابت یک دادی هم سرت بزند! اصلاً میخواهد نوکر خودش را عوض کند. مگر مردم ارباب شما نیستند؟ مگر نمایندگان مجلس نوکر مردم نیستند؟ خُب مردم میخواهند نوکرشان را عوض کنند و یک نوکر دیگر بیاورند.
همۀ مسئولین نوکر مردم هستند. هرکسی نمیتواند نوکری بکند برود یک شغل دیگر، انتخاب کند؛ اینهمه شغل هست. اصراری هم نیست که شما حتماً باشید! مردم ولیّنعمت شما هستند، صدقۀ سر اینها شما داری حقوق میگیری. طغیان نکن!
🔻دانشگاه امام صادق(ع)
👤علیرضا پناهیان - ۱۴۰۱/۵/۹
📢صوت: @Panahian_mp3
👈🏻 متن کامل:
Panahian.ir/post/7418
@Panahian_text
🔻 یکی از راههای زمانشناس شدن، شناخت سنتهای حاکم بر حیات بشر است
🔻 طبق سنتهای الهی، وقتی خدا به جامعهای نعمت معنوی داد، بههمان نسبت از آنها امتحان میگیرد
📌 #مختصات_زمان_ما و آیندهای که تا ظهور در پیش داریم– ج۴
🔘 سه راه اساسی برای اینکه بتوانیم زمانشناس بشویم:
1️⃣ کلاننگری، جامعنگری و محصور نشدن در جزئیات
2️⃣ مطالعۀ تاریخ؛ خصوصاً قرآن و تحلیل تاریخ اسلام
3️⃣ شناخت سنتهای الهی حاکم بر حیات بشر
🔘 غرق شدن در جزئیات، مهمترین آسیب و مانع کلاننگر شدن است
🔘 آنهایی که میخواهند ما را به بردگی بکشند، سعی میکنند ما را محصور در جزئیات کنند
🔘 روش شبکههای ماهوارهای مثل بیبیسی این است که شما را درگیر جزئیات کرده و از کلاننگری باز میدارند
🔘 علامهطباطبایی: نگاه نکن غربیها در جزئیات رفتارشان یک مهربانی و اخلاقی هست، ببین با جهان چهکار کردند!
________
در این جلسه میخواهیم به این سؤال پاسخ بدهیم که ما برای زمانشناسشدن چهکار باید کنیم؟ چگونه ذهن و نگاه خودمان را پرورش بدهیم تا بتوانیم زمانشناس باشیم. سه راه اساسی را پیشنهاد میدهم:
راه اول این است که اساساً کلاننگر بشویم، جامعنگری کنیم و بتوانیم از بالا نگاه کنیم، روندها را مطالعه کنیم، همۀ اینها تحت عنوان «عقل» در دین آمده است. به یک معنا، تعقل یعنی کلاننگری. امیرالمؤمنین(ع) فرمود: عاقلترین انسانها کسی است که به عاقبت، بیشتر بیندیشد و دوراندیش باشد.
مهمترین آسیب و مانع برای کلاننگر شدن و دیدنِ روندها، غرق شدن در جزئیات است. هرچند جزئیات هم واقعیت دارند مثلاً اینکه ببینیم الان ما در چه مقطع زمانیِ خاصی هستیم و چند حادثه، ما را درگیر کرده است؟
هیچ پدر و مادری نباید درگیر در جزئیات باشند و از کلیت زندگی فرزندشان و از آیندۀ فرزندشان غافل بشوند. اگر درگیر جزئیات بشوند نمیتوانند فرزندشان را تربیت کنند.
روش شبکههای ماهوارهای مثل بیبیسی این است که شما را درگیر جزئیات کرده و از کلاننگری باز میدارند. جزئیات مشکلات ما و جزئیات پیشرفتهای خودشان را به ما نشان میدهند و میخواهند ما را وادار به احساس بدبختی کنند. درحالیکه اگر کلاننگر باشیم میفهمیم که همین الان جامعه و کشور ما خوشبختتر و قدرتمندتر از آنها است.
علامۀ طباطبائی میگوید: اگر دیدی در یک کشور غربی یک لطفی به یک حیوان میکنند و در جزئیات رفتارشان بعضاً مهربانیها و اخلاقی هست نباید اینطور قضاوت کنی که آنها در رعایت اسلام از ما جلوترند! ببین با جهان چه میکنند و چه جنایتهایی در جاهای دیگر انجام میدهند.
راه دوم برای زمانشناس شدن این است که تاریخ را مطالعه کنیم. حدوداً چهل درصد قرآن، تاریخ انبیاء است. زمانها شبیه همدیگرند، تاریخ را مطالعه کنید تا زمان خودتان را بهدست بیاورید.
راه سوم برای زمانشناس شدن، شناخت سنتهای الهی حاکم بر حیات بشر است. حیات اجتماعی بشر بیقاعده و بیضابطه نیست. اینها را باید بشناسیم. مثلاً میفرماید «تِلْكَ الْأَيَّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النَّاسِ» یعنی شکست و پیروزی را ما مدیریت میکنیم.
طبق سنتهای الهی وقتی که خداوند به یک جامعهای نعمت معنوی بدهد، به همان نسبت از آن جامعه انتظار دارد و امتحاناتی میگیرد که لبِ مرز توان آن جامعه باشد.
ما قبل از انقلاب، یکمقدار عزاداری و عرض ارادت به امامحسین(ع) داشتیم. خداوند امتحان انقلاب و بعد هم دفاع مقدس را سرِ راه ما قرار داد که معلوم شود چقدر حاضریم فدای امامحسین بشویم.
الآن که خدا به ما نعماتی مثل امنیت، اربعین و فرصت عشقبازی با امامحسین را داده ومیتوانیم معنویت در اوج داشته باشیم، باید دید خدا چه انتظاری از ما دارد و چه امتحان سختی در پیش خواهیم داشت؟ خدا الکی اینها را به هیچ امتی نمیدهد، لابد یک خبری در راه است. امتحانی که خدا از ما خواهد گرفت متناسب با اتمام حجتی است که کرده است. پس باید آماده باشیم.
🔻دانشگاه امام صادق(ع)
👤علیرضا پناهیان - ۱۴۰۱/۵/۱۰
📢صوت: @Panahian_mp3
👈🏻 متن کامل:
Panahian.ir/post/7419
@Panahian_text
🔻 ده سال بعد از سکوت در برابر اعدام مظلومانه شیخ فضلالله نوری، ده میلیون ایرانی از قحطی مُردند
📌 #مختصات_زمان_ما و آیندهای که تا ظهور در پیش داریم– ج۴
🔘 در یک جامعۀ محبّ اهلبیت(ع) یک فقیه را مظلومانه وسط شهر بهدار میکشند و همه سکوت میکنند
🔘 گاهی یک ملت به یک امر مهم بیاعتنایی میکند و ده سال بعد ضربهاش را میخورد
🔘 وقتی خدا نعمت معنویِ محبت اهلبیت(ع) به ما داده است متناسب با آن از ما امتحان خواهد گرفت
🔘 وقتی خدا نعمت اربعین و محبت امام حسین(ع) را در اوج به ما داده، چه انتظاری از ما دارد و چه امتحانی خواهد گرفت؟
________
وقتی خدا به یک ملت و یک جامعهای نعمت معنوی داد، بههمان نسبت از آن جامعه انتظار دارد و امتحان میگیرد. وقتی خدا نعمت محبت اهلبیت(ع) را به ما داده است متناسب با آن از ما امتحان هم خواهد گرفت.
الآن که خدا به ما نعمت اربعین و فرصت عشقبازی و ابراز ارادات به امام حسین(ع) در اوجش به ما داده است، باید ببینیم چه انتظاری از ما دارد؟ چه امتحان سختی در پیش خواهیم داشت؟ خدا الکی اینها را به هیچ امتی نمیدهد.
سنتهای الهی عجیب و غریب است. بعضی وقتها یک ملتی نسبت به یک امر مهم بیاعتنایی میکند و ممکن است بعد از ده سال، خداوند به آنها یک ضربۀ سختی بزند.
یک نمونهاش سکوت مردم در ماجرای شهادت شیخ فضل الله نوری بود. لااقل در تاریخ معاصر نداریم که در یک جامعۀ محبّ اهلبیت و مرید اهلبیت و شیعه و با حضور علماء، یک فقیه را در وسط میدان شهر به دار بشکند و خیلیها ساکت بمانند. بعد از شهادت شیخ فضلالله نوری، حدوداً دهسال نشد که نزدیک به ده میلیون ایرانی در یک بلای قحطی نابود شدند. آیا ربطی بین این دوتا هست؟ چه عرض کنم!
شهید شیخ فضلالله نوری خیلی مظلوم بود. واقعاً شهادتش مظلومانه بود و بعد از شهادت هم در تهران به پیکر ایشان هتک حرمت شد...
بدن این شهید را بعد از مدتها از خانهای که در آن مدفون بود، برداشتند و به قم بردند که دفن کنند؛ از ترس اینکه دشمنانش بدن را بیرون نیاورند و آتش نزنند...دیدند که بدن سالم است.
شیخ فضل الله نوری یک عالمِ زمانشناس بود. آقای بهجت(ره) توضیح میدهند که فرق شیخ فضل الله نوری در زمانشناسی با بقیه علما چه بوده است.
به شیخ فضلالله گفتند که شما فقط یک سر بیا سفارت انگلیس و برگرد؛ دیگر هیچکسی با شما کاری ندارد. ایشان فرمود: من هرگز این کار را نمیکنم و میدانم که من را قطعاً میکشند.
وقتی میخواستند طناب دار را دور گردن ایشان بیندازند، خودش عمامه را از سرش برداشت و انداخت و فریاد زد: عمامهها از سرها برخواهند داشت... این در شرایطی بود که مشروطهخواهان رفته بودند امضای علما را گرفته بودند که «شما علما تأیید کنید تا ما این مشروطه را راه بیندازیم» لذا وقتیکه ایشان گفت عمامهها از سرها برخواهند داشت، هیچکسی باور نمیکرد.
ایشان پیشبینی میکرد مشروطهای که با دست پنهان خبیث انگلیس ساخته و پرداخته بشود، بعداً هم یک کسی مثل رضاخان را میآورد که هم عمامهها را برمیدارد و هم «سرها بریده بینی بیجرم و بیجنایت» این نشانۀ زمانشناسی شیخ فضلالله بود.
🔻دانشگاه امام صادق(ع)
👤علیرضا پناهیان - ۱۴۰۱/۵/۱۰
📢صوت: @Panahian_mp3
👈🏻 متن کامل:
Panahian.ir/post/7419
@Panahian_text
🔻 بر اساس نشانههای متعدد، زمان ما «زمان تعیین تکلیف کردن برای قدرت» است
🔻 ایدهآلترین فضا برای ظهور، وقتی اتفاق میافتد که قدرت در میان ابناء بشر منتشر بشود
📌 #مختصات_زمان_ما و آیندهای که تا ظهور در پیش داریم– ج۵
🔘 تکنولوژی همیشه معادلات قدرت را به نفع سلطهگرانِ دارندۀ تکنولوژی رقم نمیزند
🔘 یک نمونهاش اینترنت است؛ الان فضای مجازی دارد قدرت رسانههای بزرگ را کم میکند
🔘 ویژگی زمان ما این است که تکنولوژی بهجای اینکه قدرت را برای سلطهگران متمرکز کند، میتواند قدرت را بین مردم منتشر کند
________
زمانۀ ما چه زمانهای است؟ یکی از پرتکرارترین اسامی برای زمان ما «عصر تکنولوژی» است. اخیراً هم آن را «عصر تکنولوژیِ شناختی» یا علوم شناختی نامیده و میگویند: انسانها دارند به تکنولوژیهایی میرسند که میتوانند دیگران را بدون اراده و آگاهیِ خودشان، اداره کنند.
دعوا سر قدرت است و اینکه چگونه انسانها همدیگر را اداره کنند؟ آنهایی که میخواهند به بقیه سلطه پیدا کنند دنبال این هستند که چگونه سلطه پیدا کنند و چگونه قدرت خودشان را حفظ کنند و انسانهای دیگر را اداره کنند؟
بالاخره تکلیف قدرت چه میشود؟ آیا یک گروهی با تکنولوژی، سلطۀ ابدی بر ابناء بشر پیدا میکنند؟ براساس علائم و نشانههایی که وجود دارد تصور میکنم که زمان ما زمان تعیین تکلیف کردن برای قدرت است، یعنی قدرت در زمان ما تعیینتکلیف خواهد شد. اگر قدرت، تعیینتکلیف بشود ارتباطش با ظهور هم مشخص میشود.
تکنولوژی آمده بود تا قدرتِ قدرتمندان را به ابناء بشر تحمیل کند، ولی اینها نمیتوانند تکنولوژی را کنترل کنند و این قدرت دارد در میان ابناء بشر منتشر میشود.
وقتی قدرت در میان ابناء بشر منتشر بشود، ایدهآلترین فضا برای ظهور اتفاق میافتد. چون اولاً مقدمات برای ظهور باید طبیعی باشد و ظهور با معجزه رخ نمیدهد. ثانیاً در ظهور، مستضعفین باید قوی بشوند «نُريدُ أَن نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ استُضعِفوا»
تکنولوژی همیشه معادلات قدرت را به نفع دارندگان تکنولوژی رقم نمیزند که بر بقیه سلطه پیدا کنند، میتواند برعکس عمل کند و بهجای اینکه قدرت را متمرکز بکند، قدرت را بین مردم منتشر کند. مثل کاری که الان اینترنت دارد میکند و فضای مجازی دارد قدرت رسانههای بزرگ را کم میکند.
الان قدرتهایی که شعارشان «آزاد اطلاعات» بود، دارند شبکههای ایرانی را در جهان میبندند یا نام سردار سلیمانی را در شبکههای مجازی حذف میکنند. چرا؟ چون این ابزار را برای بردگی مردم میخواستند و حالا که میبینید دارد نجاتبخش میشود، آن را میبندند!
شاید این موبایل و اینترنتی که در دست هر کسی هست و این وضعیت جدید که اطلاعات را پراکنده کرده، دارد قدرت را هم پراکنده میکند و زمینۀ طبیعیِ قدرتگرفتن مستضعفان دارد ایجاد میشود؟
یک اشاراتی هم در روایات ما هست که بعد از ظهور، وقتی امام شما سخن میگوید هرکسی در دستش، ایشان را میبیند و دستورش را دریافت میکند. زمان رسولخدا(ص) این امکانات نبود. ببینید این چقدر قدرت را افزایش میدهد؛ هم قدرت رهبری را افزایش میدهد، هم قدرت مردم را افزایش میدهد.
مختصات زمان ما این است که تکنولوژی بهجای اینکه قدرت مرکزی را افزایش بدهد، آن را بین مردم منتشر کرده و قدرت مردم را افزایش داده است؛ در همۀ جهان نه فقط کشور ما. یک نمونهاش مقاومت ما است که با تعدادی موشک نقطهزن و پهباد، به این قدرت رسیدهایم.
الان کشور ما با چهارتا موشک، بمبهای اتم دشمن را از بیاثر کرده. آنها اگر میتوانستند میزدند شما فکر نکنید که دارند انسانیت به خرج میدهند! آنها نمیتوانند بزنند چون میدانند که اگر بزنند ما پاسخ میدهیم و وضعیت خودشان بدتر میشود.
چهبسا تکنولوژی اثرش معکوس بشود و بر ضد قدرتطلبانی بشود که آن را تولید کردهاند. مثل همین اینترنت و شبکههای مجازی، که با همۀ آسیبهایش، در نهایت به نفع جبهۀ حق تمام خواهد شد چون امکانی برای هدایت انسانها و انتشار معارف ناب پدید آورده که در گذشته نبود.
الان هرکسی با همین موبایل و اینترنت، میتواند پنهانترین و فوقالعادهترین اسرار عرفانی را در یک صفحه جلوی خودش ببیند. قبلاً چندتا عارف باید پیدا میکردی که اینها را به تو میگفتند؟ این فرصت که قبلاً نبوده است! فساد قبلاً هم امکانش بوده و چیزی در اینباره تغییر نکرده، ولی امکانات برای هدایت صددرصد تغییر کرده است.
🔻دانشگاه امام صادق(ع)
👤علیرضا پناهیان - ۱۴۰۱/۵/۱۱
📢صوت: @Panahian_mp3
👈🏻 متن کامل:
Panahian.ir/post/7426
@Panahian_text
🔻 اکثر پیشنهادهای ظاهراً علمی برای کنترل قدرت، در جهت ضعیف کردن انسانهاست
🔻 طرح دین چیست؟ همه قوی بشوند! آسیبهایش چه میشود؟ این همان سؤال ملائکه بود که خدا پاسخ داد: شما نمیفهمید!
📌 #مختصات_زمان_ما و آیندهای که تا ظهور در پیش داریم–ج۶
🔘 شعار آزادی بدون تاکید بر قوی شدن بشر، برای فریب بشر است. زیرا آزادی برای بشر ضعیف فایدهای ندارد، وقتی توان استفاده از آزادی را ندارد
🔘 صهونیستها از آزادی دم میزنند، اما هزاران ترفند برای ضعیف کردن انسانها به کار میبرند
🔘 بسیاری از روشهایی که پشت کلماتی مانند «قانون» و ساختارهای بروکراسی و لیبرالی پنهان میشوند، برای تضعیف و مهار قدرت انسانهاست
🔘 طرح انبیاء برای مدیریت قدرت، قوی شدن همه بوده، اما اغلب میگویند که این خیالپردازی و نشدنی است! در آخرالزمان مردم کمکم باور میکنند که میشود. اربعین یک نمونه است
________
برخی گفتمانهای دینی، اخلاقی و علوم انسانی که ما را فریب میدهند، وقتی میخواهند از سعادت انسان حرف بزنند، نکات فرعی را بهجای نکات اصلی میگذارند، لذا موجب نجات انسان نخواهند شد.
مثلاً زورگویان عالم حاضرند دربارۀ بسیاری از اوصاف دینی حرف بزنند، اما حرف اصلی دین را نمیگویند. مثلاً مدام شعار «آزادی» و حقوق بشر سر میدهند، اما از «قدرت» حرف نمیزنند.
وقتی از آزادی حرف زدی، اما از قدرتِ بشر حرف نزدی، داری فریب میدهی! انسانی که زور ندارد و ضعیف است حتی اگر آزاد باشد، این آزادی چه فایدهای برایش دارد؟ اگر واقعاً دنبال آزادی و حیات انسان هستید، چرا هزار ترفند برای ضعیف کردن انسانها بهکار میگیرید؟
طرح دین در مقابل اینها چیست؟ خدا در قرآن، به قدرت بیشتر از آزادی بها میدهد و میفرماید: قدرتمند باش و نگذار کسی جلوی آزادیات را بگیرد. لذا ویژگی اصلی «قدرت» اصل است. اگر قدرت داشته باشی، هرکسی بخواهد آزادیات را بگیرد، مقابلش میایستی.
زورگویانی که جهان را اداره میکنند، هرگز حاضر نمیشوند قدرت تبدیل به یک شعار شود و مبنای حرکت سیاسی و اجتماعی و مبنانی تعلیم و تریبت و شیوۀ حکمرانی قرار گیرد.
در میان همۀ موضوعات، قوّت و قدرت را اصل بگیرید و نگذارید کسی با موضوعات فرعی فریبتان بدهد. زورگویان عالم، دوست دارند مردم ضعیف باشند. به همین دلیل صهیونیستها اینهمه دنبال رواج بیحجابی و بیبندوباری در جامعه هستند. چون شهوات طبق آیۀ قرآن، موجب ضعف انسان است.
اکثر پیشنهادهای ظاهراً علمی برای کنترل قدرت، در جهت ضعیف کردن انسانها است. از لیبرالیزم که پیشنهادهایی برای ضعیف کردن انسانها دارد، تا نئولیبرالیزم که با شیوۀ دیگری برای کنترل و تضعیف انسانها طرحریزی میکند.
بسیاری از روشهایی که پشت سر کلماتی مثل «قانون» یا روشهایی مثل بروکراسی پنهان میشوند، برای مهار کردن و کنترل قدرت انسانهاست. اگر در ساختارهای معمولِ بوروکراسی مارکسوبری، و ساختارهای معمولِ لیبرالی بخواهی زندگی کنی، لای چرخدندههای قوانین و سیاستهای پلید صهیونیستها تضعیف و نابود خواهی شد.
طرح دین چیست؟ همه قوی باشند، خُب این آسیب دارد؛ قدرت بین انسانها مشکلاتی ایجاد میکند. میفرماید: «هُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلَائِفَ الْأَرْضِ» او شما را جانشینان زمین قرار داد. «وَ رَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ» درجههای شما را متفاوت قرار داد. نمیشود که همه یکجور توانایی و زور داشته باشند؛ یکی زور فکری دارد، یکی زور هنری، یکی زور صنعتی و... تا بتوانند باهم زندگی کنند. «لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ» خدا این تفاوتها را قرار داد، تا شما را در قدرتهایی که بهتان داده امتحان کند. چون شما بالاخره جانشین خدا هستید، خیلی چیزها دارید، لذا امتحان میکند.
جایگاه قدرت از منظر دین و طرح دین برای مدیریت قدرت، در یک جامعۀ انسانی چیست؟ طرح اسلام این است: اول اینکه خودت از هر جهت قدرتمند باشی و قوای خودت را پرورش بدهی؛ از نظر جسمی، روحی، معیشتی، و... دوم اینکه جامعه باید قدرتمند باشد. بین این دوتا هم باید بر قدرت جامعه بیفزایی، تو نباید با ظلم، کسی را در جامعه تضعیف کنی.
در طول تاریخ، همۀ انبیاء آمدهاند و این حرف را دربارۀ قدرت زدهاند، اما خیلیها میگویند که این خیالپردازی و نشدنی است! اما در آخرالزمان مردم کمکم دارند به این طرح دین میرسند که باور میکنند که میشود.
یک نمونهاش که در عمل پیاده شده است؛ اربعین است. اربعین با کمترین قانون، بدون دخالت سه قوه با کمترین مدیران دولتی، با کمترین بوروکراسی و کمترین دخالت قضایی، مردم دارند زندگی میکنند و لذت میبرند و بدون اینکه تضعیف بشوند و قدرت آنها را بگیرند.
🔻دانشگاه امام صادق(ع)
👤علیرضا پناهیان - ۱۴۰۱/۵/۱۲
📢صوت: @Panahian_mp3
@Panahian_text
🔻 بزرگترین مانعِ قویشدن و پیشرفت جامعۀ ما چیست؟
🔻 دوقطبیسازی جامعه به اصولگرا-اصلاحطلب یک روش پلید برای ضعیف نگهداشتن کشور است
📌 #مختصات_زمان_ما و آیندهای که تا ظهور در پیش داریم–ج۷
🔘 با انتخابات متأثر از دو قطبیسازی، هیچوقت مجلس یا دولت صددرصد قوی پیدا نخواهیم کرد
🔘 تا وقتی این مانع برطرف نشود، در بهترین شرایط هم 50% مشکلات باقی خواهد ماند
🔘 دوقطبی اصولگرا-اصلاحطلب خبیثانهتر از دوقطبی مهاجر-انصار است چون مهاجر-انصار، دوقطبی واقعی بود اما دوقطبی اصولگرا-اصلاحطلب تماماً دروغ است
____
زمان ما، زمان تعیین تکلیفکردن برای قدرت است. در این زمان دو کار باید کرد: یکی اینکه خودمان را تکتک قوی کنیم و دیگر اینکه جامعهمان را از هر حیث قدرتمند کنیم که رفاه هم نتیجۀ این قدرت است.
بزرگترین یا مهمترین مانع قوی شدن جامعۀ ما چیست؟ یکی از سؤالهای رایج این است: در این چهل سال جمهوری اسلامی چهکار کرده و چرا خیلی از مشکلات مردم، برطرف نشده؟
ده سال اول انقلاب که یک جنگ بزرگ جهانی به ما تحمیل شد. اما در این سی و چندسال اخیر، با یک مانع بزرگ رو برو شدهایم و تا وقتی این مانع را برنداریم، به آن قدرت و پیشرفت لازم نمیرسیم و در بهترین شرایط هم 50 درصد مشکلات باقی خواهد ماند.
در جهان امروز روشهای پیچیدهای برای ضعیف نگه داشتن و گرفتن قدرت جوامع، استفاده میشود؛ یکی از این روشها که متأسفانه به زشتترین شکل در کشور ما جاری شده و یک قیام ملی میخواهد تا این روش پلیدی که موجب ضعف کشورمان شده را خنثی کنیم، روش دو قطبیسازی جامعه به اصلاحطلب و اصولگرا است.
دربارۀ دو قطبیسازی یک سوره نازل شد که مستحب است هر هفته در نماز جمعه خوانده شود و آنهم سورۀ منافقین است. منافقی که این سوره دربارۀ او نازل شده «عبدالله بن اُبی» است.
فقط همین یک منافق در قرآن معرفی شده است؛ این منافق هم از بیتالمال دزدی نکرده بود و هیچ قتلی هم انجام نداده بود! حتی منافقینی که در مسیر تبوک قصد ترور پیامبر(ص) را داشتند در قرآن معرفی نشدهاند. مگر این منافق چهکار کرده بود که خدا او را معرفی کرد؟
این منافق یک کار کرده بود و آن هم اینکه در مدینه، دو قطبیِ مهاجر و انصار را درست کرد و گفت: ما انصار پیامبر باید با مهاجرین را از مدینه اخراج کنیم. دو قطبیِ مهاجر و انصار، حقیقت داشت و بستر طبیعی داشت. ولی نباید تحریک و حساسیت ایجاد میکردند و نباید گسلها را فعال میکردند.
در شورای سقیفه هم با اینکه پیامبر ده سال پیش دو قطبی اوس و خزرج را از بین برده بود، آنها دوباره گسل اختلافی بین اوس و خزرج را فعال کردند. مهاجرین هم باز دوقطبی مهاجر و انصار درست کردند و در یک فرایند پیچیده کار از دست علیبنابیطالب(ع) خارج شد.
دو قطبیسازیهایی که در سورۀ منافقین و در سقیفه اتفاق افتاد، دو قطبیهای واقعیای بود که گسلهایش وجود داشت، آنها فقط این گسلها را فعال کردند. اما دو قطبیِ اصلاحطلب و اصولگرا خبیثانهتر از آن دو قطبیها است چون واقعیت ندارد و تماماً دروغ است.
چه کسانی این دوقطبی را ایجاد کردند؟ یا افراد مغرض، یا افراد سادهلوح. آن کسی که به عنوان اصولگرا در مقابل اصلاحطلب، موضع جناحی میگیرد برای بردنِ انتخابات، همانقدر نادان است که در آن طرف نادانی یا غرض ورزی وجود دارد. در میان هر دو بخش هم قطعاً نفوذی وجود دارد. این دو جناح غیر از افراد مستقل هستند.
با نوع انتخابات متأثر از دو قطبیسازی، هیچ وقت مجلسِ صددرصد قوی یا هیئت دولت قوی و مدیران قوی پیدا نخواهید کرد؛ هرچند همیشه وزیر و مدیران خوب در هر جناحی بودهاند.
هرکسی این دوقطبی اصلاحطلب اصولگرا را قبول داشته باشد نادان است و حداقل بهدرد سیاست نمیخورد. و هرکسی در این آتش بدمد، حتماً آدم خبیثی است؛ چون مانع رشد مملکت میشود.
وقتی دو جناح باهم دعوا کنند، آنوقت طرفداران دو جناح هدفشان این میشود که جناحشان ببرد، ولو با افراد ضعیفتر. لذا اولین نتیجهاش این میشود که رأی آوردن و بردن از جناح رقیب مهم بشود، ولو با افراد ضعیفی که خاصیتهای پوپولیستی داشته باشند.
یکی دیگر از آثار شوم دوقطبی این است که تا انتقاد بکنی میگویند «این آخوند اصولگرا گفت...» یا اینکه «آن فرد اصلاحطلب گفت...» یعنی باب انتقاد و دهان بسیاری از منتقدین دلسوز و متفکرین حوزه و دانشگاه بسته میشود چون میگویند: اگر حرفی بزنیم متهم به جناحی بودن میشویم.
دیکتاتوری رضاخان قلدر هم اینقدر در بستن دهنها موفق نبود که دیکتاتوری رسانهای دوقطبیسازی اینقدر موفق بوده و قدرتمند بوده است. حتماً دیکتاتوری خبیثانۀ رضاخان و محمدرضاخان، خباثتش کمتر از خباثت دیکتاتوری رسانهای دوقطبی امروز است.
🔻دانشگاه امام صادق(ع)
👤علیرضا پناهیان - ۱۴۰۱/۵/۱۳
📢صوت: @Panahian_mp3
👈🏻 متن کامل:
📎 Panahian.ir/post/7431
@Panahian_text
🔻امام خمینی اصل تشکیل احزاب در ایران را نتیجۀ بازی خوردن ایرانیها از نمایش انگلیس میدانند!
🔻انگلیس احزاب صوری و نمایشی درست کرد، تا کشورهایی مثل ایران، با تقلید از آنها غرق در اختلافات حزبی بشوند و نتوانند قدرتمند و پیشرفته بشوند
📌 #مختصات_زمان_ما و آیندهای که تا ظهور در پیش داریم– ج۸
غیر از دوقطبیبازی که مانع قوی شدن جامعۀ ماست، مشکل دیگر اصل وجود احزاب است، خصوصاً به شکل فعلی. حضرت امام در فرمایشات متعددی، قبل و بعد از انقلاب، میفرمایند که درست شدن احزاب در کشور ما نتیجۀ بازی خوردن ما از انگلیس بوده. یعنی غربیهایی مانند انگلیس دیدند که برای حفظ سلطۀ خود در جهان باید نقشهای بریزند که کشورهای دیگر همواره درگیر اختلافات و دشمنیهای سیاسی داخلی باشند، تا فرصت اصلاح و پیشرفت و قدرتمند شدن پیدا نکنند.
نقشه و طرحشان هم این بود که اول خودشان به عنوان نماد یک کشور متمدن و پیشرفته، به شکل صوری احزابی درست کنند، تا سیاسیون غربزدۀ کشورهای دیگر خیال کنند که لازمۀ پیشرفت، داشتن احزاب است. ولی احزاب آنها مانند انگلیس صوری نیست بلکه واقعی است و با دامن زدن به اختلافات و قربانی کردن منافع ملی، مانع اصلاح و ثبات در ادارۀ کشور میشوند.
♦️امام خمینی-قبل از انقلاب- ۳دی ۱۳۵۷:
«اصل اين احزابى كه در ايران از صدر مشروطيت پيدا شده است، آنكه انسان مىفهمد اين است كه اين احزاب ندانسته به دست ديگران پيدا شده است. من اينطور احتمال مىدهم كه در ساير ممالك- كه آن وقت مهم انگلستان بوده است- آنها يك احزابى درست كردند براى به دام انداختن ممالكى كه از آنها استفاده مىخواستند بكنند... براى اينكه ديگران هم به آنها اقتدا كنند در درست كردن احزاب.»
«اينها در ممالك خودشان يك چيزى درست مىكنند، صورت است، واقعيت ندارد؛ به واسطه آن صورتْ ممالك ديگر را به دام مىاندازند، كه آنها وقتى كه احزاب درست مىكنند واقعاً با هم دشمن مىشوند.»
«آنها بازى مىدهند اينها را كه مملكت متمدن بايد احزاب داشته باشد؛ خوب پس ما هم بايد احزاب داشته باشيم!»
عزیزم! امام میفرماید دروغ است این احزاب توی غرب! تو چرا حزب داری درست میکنی؟ مگر بین پزشکها نیست؟ حزب درست میکنند؟ شما اگر یک پزشک انتخاب بکنی، شیشۀ آن یکی که انتخاب نکردی را میشکنی؟ ناسزا بهش میگی؟ مگر بین فقها اختلاف نیست؟ حزب درست میکنند؟ الآن شما هر کدام مقلد یک مرجع هستی، آیا با هم دعوا میکنید؟ توی سر هم میزنید؟
انصافاً همین که امام میفرمایند درست است. احزاب سیاسی! واقعاً خجالت بکشید! و من بعد از این صحبتهای امام، ماندهام مسئولین احزاب باز هم در احزابشان میمانند، یا استعفا میدهند؟ باید ثابت کنند حزبشان این راهی که امام فرمودند را نمیرود.
♦️امام خمینی- بعد از انقلاب- ۱۰دی ۱۳۵۸
«احزابى كه در ايران پيدا مىشود..اينها «كل يلعن صاحبه»(هر کدام دیگری را لعن میکنند) همه مخالفند با هم. آنها هم همين را مىخواهند كه از راه زياد شدن احزاب، زياد شدن اختلاف درست كنند...تمام اينها نقشه است...نقشههايى است كه طرحريزى شده است و به دست خود ماها انجام مىگيرد كه بين خود ماها را از هم جدا كنند، آنها نتيجهاش را ببرند...مثل يك بچهاى ما را حساب مىكنند كه يك توپ مىاندازند ميدان كه سرگرم كنند مردم را. كلاه سر ما مىخواهند بگذارند تا ما اختلاف پيدا بكنيم.»
پس امام بعد از انقلاب هم نظرشان عوض نشد. در جریان اختلاف بین روحانیَت و روحانیون هم که بنا شد از هم جدا شوند و دوتا لیست برای انتخابات بدهند، امام بیست تا نصحیت کردند که هیچکدام از این بیست تا الآن در این حزببازیها رعایت نمیشود! آیا امام اجازۀ تحزّب به این صورت دادند؟!
♦️مقام معظم رهبری:
«از ورود در مناقشات جناحی و حزبی - که عدّهای میخواهند در کشور ما اینها را روزبهروز بیشتر کنند - پرهیز کنید...راز موفقیّت شما این است.»(۲۶تیر ۱۳۸۱)
«دستهایی در کار است تا سرِ مسائل هیچ و پوچ، عدّهای را به جان هم بیندازد و سر موضعگیریهای گوناگونِ حزبی و ... افراد را با همدیگر مسألهدار کند؛ درست نقطهی مقابل إنّما المؤمنون اخوةٌ، فاصلحواً بین اخویکم!»(۲۶تیر ۱۳۸۱)
«ولایت حزبی و گروهی رایج در غرب و تسلیم بودن بی چون و چرا در مواضع حزبی و جناحی، هیچ نشانی از مردمسالاری واقعی ندارد. و در عمل، تحقق منافع ملی و مصالح عمومی جامعه و کشور را ناممکن میسازد.»(۲۷تیر ۱۳۷۹)
و شاید بیش از ده بار فرمودند که من این تقسیمبندی اصولگرا-اصلاحطلب را قبول ندارم.
همینها هست که اجازه نمیدهد کارها پیش برود و یک مملکت قوی بشود! خب بدون حزب پس چطوری کشور را اداره کنند؟ انشاءالله فردا شب و پسفردا شب بر اساس آیات قرآن راهش را عرض میکنم.
🔻دانشگاه امام صادق(ع)
👤علیرضا پناهیان - ۱۴۰۱/۵/۱۴
📢صوت: @Panahian_mp3
👈🏻 متن کامل:
📎 Panahian.ir/post/7444
@Panahian_text
🔻 طرح دین برای اینکه قدرت از مستکبران به مستضعفان برسد، چیست؟
🔻 گام اول «اتحاد بین مردم در حدّ زندگیِ جمعی و مواساتی» است؛ مثل اربعین!
📌 #مختصات_زمان_ما و آیندهای که تا ظهور در پیش داریم– ج۹
🔘 حقیقت اتحاد و کندن ریشۀ تفرقه در «زندگی جمعی داشتن» است
🔘 طبق روایت، عاملی که موجب ضعف و ذلت جامعه میشود، تفرقه است؛ تفرقه یعنی «تک زندگی کردن»
🔘 مدل زندگی جمعی و مواساتی در اربعین، باید الگوی زندگی ما در خیابانها و مبنای ادارۀ جامعه باشد
____
در آخرالزمان، تکلیف قدرت در جهان مشخص میشود، استضعاف از بین میرود و مستضعفین وارثان زمین میشوند. اما این ضعف چگونه از بین میرود؟ چگونه قدرت از دست مستکبران عالم خارج میشود و در دست عموم مردم قرار میگیرد؟
دین برای اینکه قدرت به مردم برسد، یک طرح مشخص دارد. این طرح دین هم دو گام دارد: گام اولش «اتحاد بین مردم در حد زندگی جمعی و مواساتی و ایثارگرانه» است. یعنی متفرق و تکی زندگی نکنیم و حسابمان را از هم جدا نکنیم و البته این سخت است.
أمیرالمؤمنین(ع) در خطبه قاصعه میفرماید: به اخبار و احوال گذشتگان نگاه کنید، تنها عاملی که موجب شد به ذلت و خواری بیفتند، تفرقه بود (وَصَلَتِ الْكَرَامَةُ عَلَيْهِ حَبْلَهُمْ مِنَ الِاجْتِنَابِ لِلْفُرْقَةِ)
تفرقه به معنای «تک زندگی کردن» چیزی است که الان بین ما هست! ما متفرق زندگی میکنیم و به سادگی نمیتوانیم باهم زندگی کنیم، میگوییم «حساب حساب است کاکا برادر!»
واقعیت این است که متعاونانه زندگی کردن سخت است. الان شما میتوانید به یک دیندار توصیه کنید که زاهدانه زندگی کند و او ممکن است قبول کند. ولی اگر بگویید «بیا جمعی زندگی کنیم» این واقعاً سخت است.
حتی فقرا هم دوست دارند، همان پول کمی که دارند، مال خودشان باشد و حسابشان با بقیه قاطی نشود. یک ثروتمند هم شاید خیلی از پولش را صدقه بدهد ولی معمولاً با دیگران شریک نمیشود.
حقیقت اتحاد و کندن ریشۀ تفرقه در «زندگی جمعی داشتن» است، ما زندگی جمعی نداریم. بیشترین نوع سرمایهگذاری مردم ما متعاونانه نیست، بلکه مضاربهگونه است و این قوانین در کشورمان قوانین غلطی است. نمیخواهم اسمش را ربا بگذارم، ولی نزدیک به ربا، برای جامعۀ ما زشتی دارد.
آیا تو میتوانی پولت را با رفیق مؤمن خودت به اشتراک بگذاری؛ آنهم با اراده و تمایل خودت، نه با زور قانون؟ ما نمیخواهیم جامعۀ کمونیستی برقرار کنیم و بگوییم که مالکیت را از بین میبریم تا مردم به زندگیِ جمعی مجبور بشوند! نه، زندگی متعاونانه که این نیست!
در مقابل کمونیستها، لیبرالها برنده شدند. لیبرالها گفتند «پول هرکسی مال خودش» ما هم همین را گفتیم البته در کنارش، ریش گذاشتیم و تسبیح گرفتیم و رو به قبله هم سجده میکنیم اما زندگیمان با زندگی لیبرالی چه فرقی میکند؟
زندگیمان را چگونه اسلامی کنیم؟ اهالی یک مسجد، اهالی یک هیئت، باید با هم زندگی جمعی داشته باشند. هرچند به این سادگی نمیتوانیم حسابهایمان را باهم قاطی کنیم اما لااقل سعی کنیم در جهت زندگی جمعی و متعاونانه حرکت کنیم.
زندگی متعاونانه، راه حلی است که دین ارائه میدهد، برای اینکه مردم قدرت پیدا کنند. این طرح به ما میگوید: اگر پول داشتی، اول برو سراغ رفقا، همسایهها، هممسجدیها و همهیئتیهای خودت و بگو «هرکسی میخواهد کار کند این پول را بگیرد» بعد از ظهور، این رفتار واجب است! در آن زمان، سود گرفتن از برادر مؤمن در یک تجارت عادی، عین ربا حرام است. (أَنَّ رِبْحَ الْمُؤْمِنِ عَلَى الْمُؤْمِنِ رِبًا...) ما میخواهیم به این سمت برویم.
پس آدم چطوری پولدار میشود؟ امام باقر(ع) فرمود: اگر این را اجرا میکردید همهتان ثروتمند میشدید. (لَو فَعَلتُم مَا احتَجتُم) ما این را نمیفهمیم، ما این را در علم اقتصادمان نداریم. این اولین تعلیمات دینی ما است. اولین تعلیمات دینی «مواسات» است. منظور از مواسات، فقیرداری نیست، بلکه مواسات و زندگی متعاونانه، ریشۀ فقر و ظلم را میکَند.
اربعین سعی کنید تکی نروید، بلکه کاروانی بروید و آنجا زندگی جمعی را به عشق حسین(ع) تجربه کنید. اگر زندگی جمعی را در اربعین تجربه کردیم، قدم اول برداشته شده است ولی اگر آنجا زندگی جمعی را تجربه نکردیم، هیچوقت دیگر درست نمیشویم.
در اربعین دیدهاید مردم چطوری بههم کمک میکنند و مثلاً کسی که خسته شده، پاهایش را ماساژ میدهند. این باید وضع زندگی ما در خیابانهای شهرمان باشد! اگر دین نمیتواند این زندگی مواساتی را مبنای ادارۀ جامعه قرار بدهد، باید بگوییم که دیگر دین حرفی برای ادارۀ حیات بشر ندارد
🔻دانشگاه امام صادق(ع)
👤علیرضا پناهیان - ۱۴۰۱/۵/۱۵
📢صوت: @Panahian_mp3
👈🏻 متن کامل:
📎 Panahian.ir/post/7445
@Panahian_text
🔻 گام دوم برای اینکه ضعف مردم به قوت تبدیل بشود «ولایتمداری» است
🔻 ولایت، نحوۀ حاکمشدن مردم را مدیریت میکند لذا دشمنان حاکمیتِ مردم، دشمن ولایت میشوند
📌 #مختصات_زمان_ما و آیندهای که تا ظهور در پیش داریم– ج۱۰
🔘 اتحاد مردم و زندگی جمعی، بر محور ولایت پدید میآید
🔘 ولایت کنترلکنندۀ کسانی است که میخواهند به مردم زور بگویند
🔘 دشمنان حاکمیت مردم، ولایت را تضعیف میکنند تا قدرت به مردم نرسد
🔘 ولایتمداری صرفاً اطاعت از امام نیست؛ اصلش تشخیص صحیح برای نصرت امام است
____
برای اینکه قدرت به مردم برسد، گام اول این است که مردم «زندگی جمعی و متعاونانه» داشته باشند. اگر بخواهیم زندگی جمعی را پیشرفت بدهیم بدون نقش دولت امکان ندارد، لذا رهبر انقلاب فرمود که دولت باید اسلامی بشود.
اینکه «دولت اسلامی بشود» یعنی دولت مردمی بشود، یعنی کارِ زیادی در دست دولت نباشد بلکه کارها در دست مردم باشد، یعنی نظارت مردم در بدنهها و لایههای مختلف بر دولتمردان و عملکرد آنها بیشتر بشود.
برای اینکه حکمرانی، مردمسالار بشود، طبق فرمایش رهبر انقلاب، به «حلقههای میانی» بین دولت و مردم احتیاج داریم. این حلقۀ میانی گروههای خودجوش و جوانان خوشفکری هستند که مسئله را تشخیص میدهند، حل مسئله میکنند، تصمیمسازی میکنند، بر تصمیمها و اجرایشان نظارت میکنند، قوا را بین مردم شناسایی و سازماندهی میکنند و شبکه درست میکنند.
گام دوم برای قدرت گرفتن مردم چیست؟ گام دوم که زندگی جمعی را سهل میکند «ولایتمداری» و پذیرش امامتی است که نخبهها دور آن جمع و ساماندهی بشوند، قدرت بین آنها درست توزیع بشود و هیچ استعدادی خفه نشود. ولایت در زمین، داوری میکند تا قاعدۀ بازی درست اجرا بشود و استعدادها شکوفا بشود.
ولایت امکان گفتگو را بین مردم فراهم میکند. حدود 25سال است که مقام معظم رهبری رسماً اعلام کردند باید کرسیهای نظریهپردازی و گفتگوی آزاد دربارۀ مناقشاتی که اندیشمندان باهم دارند، در دانشگاهها برقرار بشود. اینها شأن ولایت است.
برخی تصور میکنند که دفاع از ولایت یعنی اینکه بگویی «باید از ولایت اطاعت کنید!» درحالیکه اطاعت یک بخش حداقلی از ماجرا است. مگر امامحسین(ع) شب عاشورا دستور داد که از او اطاعت کنند؟ نه، ایشان فرمود: «بروید»، ولی اصحاب فهمیدند که باید «بمانند».
کار ولایت این است که زمینۀ تفکر و تشخیص درست را ایجاد میکند، ولایت برای همۀ موضوعات، دستور نمیدهد، ولایتمداری به این نیست که تو فقط دستور بگیری و آن را انجام بدهی، بلکه وظیفهات این است که تشخیص بدهی و امامت را نصرت کنی، چون مواقعی هست که ممکن است امام به تو بفرماید «برو!» درحالیکه باید بمانی.
اگر بنا باشد امامزمان(ع) دانه دانه همهچیز را با جزئیات بگوید که نمیتواند جهان را اداره کند! مدیران حضرت باید اشارههای حضرت را بگیرند، تشخیص بدهند و کارها را سامان بدهند. الان در کشورمان حدود300هزار مدیر داریم، آیا اینها به این معنا، ولایتمدار هستند که اشارهها را بگیرند و کارها را جلو ببرند؟
ولایت فقیه دنبال اطاعتِ کورکورانه نیست و این را در چهل سال انقلاب ثابت کرده است. مثلاً یکبار جامعۀ مدرسین قم میخواستند برای انتخابات مجلس به سراسر کشور لیست بدهند ولی حضرت امام اجازه نداد و فرمود «بگذارید خود مردم تصمیم بگیرند» پس چرا بعضی از حزبها با ولایت فقیه دشمنی میکنند؟ چون میخواهند چپاول کنند، چون دنبال ولایت مطلقۀ احزاب هستند.
ولایت به معنای حاکمشدن مردم است، چون ولیّ، نحوۀ حاکم شدن مردم را مدیریت میکند. همۀ نیروهای مستعد، مخترع، مکتشف و دانشمند میدانند که اگر در این کشور هیچ دلسوزی هم نباشد، رهبر انقلاب دلسوز و حامی آنهاست. ایشان مدام به دولتها تذکر میدهد که به کار افراد مستعد و نخبه رسیدگی کنید.
چه چیزی باعث قدرت یک جامعه میشود؟ زندگی جمعی. زندگی جمعی را چطور میشود درست کرد؟ بر محور ولایت. چرا زندگی جمعی سخت است؟ چون ما ولایتمدار نیستیم.
ولایت کنترلکنندۀ کسانی است که میخواهند در جامعه به مردم زور بگویند. دشمنان ولایت درواقع دشمنان حاکمیت مردم هستند. اینها میدانند که باید ولایت فقیه را بزنند و تضعیف کنند، تا قدرت به مردم نرسد. لذا یک عده از اینها، مدام ابزارهای ولایت فقیه (مثل شورای نگهبان) را میزنند. یک عدهای هم، نمایندگان ولایت فقیه را مسخره میکنند.
برای اینکه ضعف مردم به قوت تبدیل بشود، قدم اول اتحاد و زندگی جمعی است که با ولایت پدید میآید. یک نمونهاش اربعین است. ببینید مردم بهخاطر امامحسین(ع) چطور دور هم اجتماع میکنند و فدای همدیگر میشوند.
🔻دانشگاه امام صادق(ع)
👤علیرضا پناهیان - ۱۴۰۱/۵/۱۶
📢صوت: @Panahian_mp3
👈🏻 متن کامل:
📎 Panahian.ir/post/7448
@Panahian_text
🔻 عاملی که «زندگی جمعیِ دوستانه» را ممکن و تسهیل میکند ولایت است
🔻 ولایت یک مدل اجتماعی برای قدرتمندشدن مردم و مستضعفان است
📌 #مختصات_زمان_ما و آیندهای که تا ظهور در پیش داریم–ج۱۱
🔘 اگر پای ولیّخدا وسط باشد زندگی جمعی آسان میشود؛ نمونهاش اربعین است
🔘 اگر ولایت و امامت در جامعهای قوی بشود، این جامعه به ذلت نمیافتد و مستضعفان آن هم قوی میشوند
🔘 بعضیها بعد از انقلاب، برخلاف منافع ملی کار کردند و ولایتفقیه یعنی اصلیترین عامل رسیدن به منافع ملی را تضعیف کردند
________
#علیرضا_پناهیان در دانشگاه امام صادق(ع):
یک رکن برای اینکه قدرت به دست مردم برسد، زندگی جمعیِ دوستانه است؛ این زندگی جمعی کمکم میرسد به شکلگیری حقیقت «امت اسلامی» رکن دیگر آن هم ولایت است؛ یعنی عاملی که این زندگی جمعی را ممکن و تسهیل میکند.
با هیچ دولتی نمیشود زندگی جمعی را بهطور جدی تشکیل داد، اما اگر پای ولیّخدا وسط باشد، زندگی جمعی آسان میشود، نمونهاش اربعین است. چون ولیّ خدا اینقدر محبوب و دلبر است که افراد حاضرند بهخاطرش سختی زندگی جمعی را بپذیرند.
اینها بحث علمی و عقلانی است؛ نه بحث اعتقادی! در شرق و غرب دنیا هم میتوانیم این حرفها را بین افراد بیدین یا آتئیست جا بیندازیم. مثلاً به آنها بگوییم: ولایت یعنی کسی که در جامعه عامل اتحاد و آرامش و آزادی میشود.
بنده این را برای بیدینها هم گفتهام و برای آنها جالب و قابل پذیرش بوده است. پارادوکس دموکراسی و ضعفهای دموکراسی که محل دروغ و فریب ملتها شده، با ولایت حل میشود، اینها را باید جا بیندازیم.
برای تقویت ولایت و به تبع آن، قدرتمندشدن جامعه، سه قدم اساسی باید برداشته شود که در این آیه قرآن بیان شده: «الَّذينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ...فَالَّذينَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُون»
پیامبر(ص) محور وحدت جامعه است و جامعه باید در ارتباط با این محور سه کار انجام بدهد: «عَزَّرُوهُ» و «نَصَرُوهُ» و «اتَّبَعُوا». ما هم باید این سه کار را برای ولایت در جامعه انجام بدهیم، چرا که امام(ره) فرمود: ولایت فقیه ادامۀ کار انبیا و میراثدار پیامبر است.
کار اول «عزّروه» است؛ یعنی احترام توأم با تواضع. باید احترام امام جامعه را بالا ببریم. کار دوم «نصروه» است؛ یعنی ولیّ خدا را یاری کنید. نصرت با اطاعت خیلی فرق میکند. یاران حسین(ع) شب عاشورا اگر بنا بود صرفاً اطاعت کنند باید میرفتند؛ چون حضرت فرمود بروید! ولی آنها ماندند و نصرت کردند. کار سوم هم «اتَّبَعُوا» است، یعنی تبعیت کنید.
برای اینکه ولایت در یک جامعه قوی بشود باید این سه کار انجام بشود، آنوقت این جامعه به ذلت نمیافتد و مستضعفانش هم قوی میشوند. بعضیها دوست ندارند ولیّ جامعه، قوی بشود تا کار جامعه پیش برود و مردم قدرت بگیرند. لذا زحمتها کشیدند تا احترام به ولیّ فقیه را در این کشور از بین ببرند!
بعضیها در طول سالهای بعد از انقلاب، خلاف منافع ملی کار کردهاند و اصلیترین عامل منافع ملی را در این کشور تضعیف کردند؛ یعنی ولایت فقیه را تضعیف کردند. کاری کردند که عقلای جامعه هم رویشان نشود از ولایتفقیه دفاع کنند، درحالیکه دفاع از ولایتفقیه درواقع دفاع از منافع ملی، اقتدار جامعه و یک کار کاملاً عقلانی است.
لازم نیست شما حتماً مسلمان باشی تا اینها را بفهمی، این صرفاً یک اعتقاد اسلامی نیست؛ این یک مدل اجتماعی برای قدرتمند شدن ضعفا است. ولایت داوری میکند، ولایت سعی میکند قدرت را درست توزیع کند.
امام میفرمود که ولایت فقیه، ضددیکتاتوری است. دیکتاتورها در قالب احزاب و رسانههای حزبیِ دیکتاتور، به میدان آمدند و میخواهند ولایتفقیه را کنار بزنند.
الان رهبر انقلاب صریحاً به مجلس انقلابی میفرماید که در عزل و نصبها دخالت نکنید، ولی بعضی از نمایندگان انقلابی، راحت میگویند: ایشان گفتند دخالت نکنید، نه اینکه نظر ندهیم! حالا ما نظر میدهیم که فلانی را بگذارید فلانجا!
رهبر فرمود: در کشور ما بیشترین موانع برای کسب و کار وجود دارد، این موانع را بردارید... چند سال است که ایشان این حرف را فرموده؟ نظام پزشکی، نظام روانشناسی، نظام مهندسی، نظام وکلا و... چقدر این کار را پیش بردند؟ شاید مجلس هم کاری نداشته باشد، چون بعضاً کار به رأی همین نظاماتی که هست، بستگی دارد.
برخی محققین میگویند: با اجرایی شدن این حرف، برای باسوادهای کشور سه میلیون شغل ایجاد میشود! ولی آنها فضا را بستهاند و نمیگذارند شغل جدید ایجاد بشود، چرا؟ چون دست زیاد میشود و درآمدهای آنها کم میشود. چرا حرف رهبر انقلاب باید روی زمین بماند؟
🔻دانشگاه امام صادق(ع)
👤علیرضا پناهیان - 1401/5/17
📢صوت: @Panahian_mp3
👈🏻 متن کامل:
📎 panahian.ir/post/7453
@Panahian_text