eitaa logo
متن | علیرضا پناهیان
12.6هزار دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
👈ادامه مطلب بحث: 🌀 - ج۲ - قسمت دوم 🔶در جنگ احد، پیامبر(ص) به‌شدت مجروح شدند، یکی از جراحت‌ها این بود که زنجیر کلاهخود در چانۀ حضرت فرو رفته بود و نمی‌توانستند آن را از استخوان فک حضرت بیرون بکشند. بنا بر نقلی وقتی أمیرالمؤمنین علی‌(ع) کمی زخم‌هایش التیام پیدا کرد، آمد با دست این آهن را از فک حضرت بیرون کشیدند! این قسمت‌های تاریخ به راحتی «بشر بودنِ پیامبر(ص)» را جا می‌اندازد، کمااینکه قرآن می‌فرماید: «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ» (کهف/110) وقتی بشر بودنِ پیامبر(ص) برایت جاافتاد، آن‌وقت اگر به او ایمان بیاوری هنر کرده‌ای! 🔶در برخی فیلم‌ها‌، ائمه(ع) را با چهره‌ای از نور نمایش داده‌اند. می‌دانید این‌کار چه اشکالی دارد؟ برخی از مردم می‌پرسیدند: چرا مخالفان حضرت، با دیدنِ این چهرۀ نورانی، امامت ایشان را قبول نمی‌کردند؟! بعد از ظهور هم برخی از منتظران، منکر امام‌زمان(ع) می‌شوند و احتمالاً خواهند گفت: اگر ایشان امام زمان است باید نور خاصی از چهره‌اش تلألؤ کند! 🔶علی(ع) در ادامه روایت می‌فرماید: «أَلاَ تَرَوْنَ أَنَّ اللَّهَ، سُبْحَانَهُ، اخْتَبَرَ الْأَوَّلِینَ ...» مگر نمی‌بینید خداوند از همان اول که حضرت آدم را مبعوث کرد، به او فرمود: به این نقطۀ پر از سنگ برو که مکان مکرمی است... و خانۀ خودش را از سنگ بنا کرد، سنگی که نه می‌بیند، نه هیچ‌ فائده‌ای دارد، نه گیاهی دارد. آن‌هم در یک موقعیت کوهستانی بسیار خشن! 🔶حاجی‌ها درحالی‌که غبارآلوده هستند و موی به‌هم ریخته دارند، باید هروله کنند! لباس‌های‌شان را باید کنار بگذارند، موهای‌شان را نباید اصلاح کنند، عطر هم ممنوع است، به آینه هم نباید نگاه کنند! همه‌چیز در بدترین شرایط است! در چنین وضعی خدا می‌فرماید: «حالا من را عبادت کن!» هیچ عوامل تبلیغاتی و دل‌گرم‌کننده‌ای را نگذاشته است! چرا خدا این کارها را کرده است؟ 🔶«ابْتِلَاءً عَظِيماً وَ امْتِحَاناً شَدِيداً وَ اخْتِبَاراً مُبِينا و...» همۀ اینها به‌خاطر امتحان است، درحالی‌که خدا می‌توانست کعبه را از زمرد و یاقوت درست کند و نوری داشته باشند که چشم‌ها را بگیرد، «لَخَفَّفَ ذلِکَ مُضَارَعَةَ الشَّکِّ فِی الصُّدُورِ وَ لَوَضَعَ مُجَاهَدَةَ إِبْلِیسَ عَنِ الْقُلُوبِ...» اگر این‌طور بود شک در دل کسی راه پیدا نمی‌کرد و دیگر ابلیس نمی‌توانست هیچ دلی را منحرف کند و تردید از دل‌های مردم برطرف می‌شد. 🔶خداوند بندگانش را به انواع سختىها امتحان مىكند و به امور ناخوشايند مبتلا می‌کند که تكبر را از دلهايشان بيرون كند «إِخْرَاجاً لِلتَّکَبُّر مِنْ قُلُوبِهِمْ» خدا همۀ این کارها را انجام می‌دهد و این امتحان‌های پیچیده را ایجاد می‌کند تا تکبر را از دل بیرون بیاورد. بیرون‌آوردن تکبر از دل، این‌قدر پیچیده است! این پیچیدگی به قدری مهم است که اگر کسی به آن بی‌توجهی کند، منحرف خواهد شد. 🚩دانشگاه صنعتی شریف- ۹۷.۰۲.۳۰ 📢صوت در کانال: @Panahian_mp3 @Panahian_text
🔰 چرا خدا شرایط امتحان را پیچیده می‌کند؟ 🌀 - ج۲ - قسمت دوم ⭕️ علی(ع): اگر خدا انبیائش را با معادن طلا و باغ‌های سرسبز می‌فرستاد، امتحان از بین می‌رفت ⭕️ خداوند ضعف‌هایی به پیغمبران داده که خیلی‌ها را به شک می‌اندازد که او واقعاً پیغمبر است یا نه؟ ⭕️ وقتی بشر بودنِ پیامبر(أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ) برایت جاافتاد، آن‌وقت اگر به او ایمان بیاوری هنر کرده‌ای! ⭕️ چرا خداوند کعبه را در یک موقعیت جغرافیایی بسیار خشن قرار داده ‌است؟ ⭕️ خدا این‌همه امتحان‌های پیچیده از انسان می‌گیرد تا تکبر را از دل او بیرون کند ___________________ 🔶علی(ع) در خطبۀ قاصعۀ نهج‌البلاغه می‌فرماید: «وَ لَوْ أَرَادَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِأَنْبِیائِهِ حَیثُ بَعَثَهُمْ أَنْ یفْتَحَ لَهُمْ کُنُوزَ الذُّهْبَانِ...» اگر خدا می‌خواست انبیائش را با گنج‌هایی از طلا، معادن جواهر و باغ‌های سرسبز، همراه با پرندگان آسمان و وحوش زمین-مثلاً یک گله شیر درنده- مبعوث کند، این کار را می‌کرد. آن‌وقت همه ساکت می‌شدند و قبول می‌کردند. 🔶«وَ لَوْ فَعَلَ لَسَقَطَ الْبَلَاءُ وَ بَطَلَ الْجَزَاء...» اگر خدا این کار را می‌کرد هم زمینۀ امتحان از بین می‌رفت هم جزا و پاداشی در کار نبود؛ آن‌وقت کسانی که حق را قبول کردند اجر نمی‌بردند و مؤمنین هم ثواب محسنین نمی‌گرفتند، چون ایمان‌آوردن هنر نبود! دیگر وحی و اخبار آسمانی هم بی‌فایده بود. اصلاً دیگر چه نیازی به قرآن بود؟! وقتی فضا مبهم باشد، لازم است که قرآن بیاید. 🔶 بله، قرآن برای هدایت بشر آمده؛ اما در چه شرایطی لازم شد که قرآن بیاید؟ خدا انسان را در وضع ابهام قرار می‌دهد، و قرآن هم اشاره‌ها و نشانه‌هایی می‌دهد برای هدایت در این وضع مبهم! و الا دیگر لازم نبود قرآن نازل شود. 🔶مثلاً اگر بچه‌ها در اول سنّ بلوغ، در خواب، بهشت و جهنم را می‌دیدند، طبیعتاً همگی برای نماز و روزه و انجام واجبات، با اشتیاق عمل می‌کردند، اما در این‌صورت، دیگر انجام این‌کارها هنر نبود! 🔶«وََ لکِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ رُسُلَهُ أُولِی قُوَّةٍ فِی عَزَائِمِهِمْ وَ ضَعَفَةً فِیما تَرَی الْأَعْینُ مِنْ حَالاَتِهِمْ» ولی خدا به پیغمبرها قدرت عزم داد و ضعف‌هایی به پیغمبرها داد، که خیلی‌ها را به شک می‌اندازد که آیا او واقعاً پیغمبر است یا نه؟! انبیاء باید آدم‌های معمولی باشند؛ اگر انبیاء قدرت‌هایی داشتند که کسی نمی‌توانست با آنها بجنگد، امتحان از بین می‌رفت. 👈ادامه مطلب در پست بعد👇👇 @Panahian_text
🔰 امتحان باید ابهام داشته باشد؛ برای این ابهام‌ها آماده باش! 🔰 اگر ابهام را نبینی و سطحی برخورد کنی، ممکن است منحرف بشوی 🌀 - ج2-قسمت اول ⭕️ اگر مردم تلقی کنند که «دین خیلی واضح و بی‌ابهام است» خیلی‌ها دچار اشتباه و انحراف می‌شوند ⭕️ برای دین‌داری، در سه مرحله با ابهام مواجه می‌شوی: 1. مرحلۀ درک دین 2. مرحلۀ امتحانات و اجرای دین 3. مرحلۀ نتیجه‌گیری ⭕️ هرچه ظهور نزدیک‌تر بشود، شدت ابهام‌ها افزایش می‌یابد ___________________ 🔶ما باید بدانیم که وقتی وارد مقولۀ دین‌داری شدیم در سه مرحله وارد معما می‌شویم؛ مرحلۀ درک دین، مرحلۀ امتحانات و اجرای دین و مرحلۀ نتیجه‌گیری. دین یک مقولۀ ساده روشن نیست. 🔻در دین ابهاماتی وجود دارد که اگر این ابهامات نباشند اساساً نمی‌شود امتحان گرفت. اگر به مردم بگوییم «دین خیلی واضح است» بسیاری از مردم به اشتباه می‌افتند؛ یکی از آن اشتباهات این است که مردم فکر می‌کنند کسانی که در تاریخ با انبیا و اولیا درگیر شدند افراد احمقی بودند که در برابر یک سخن منطقیِ ساده، ایستادگی می‌کردند و حتی حاضر بودند به‌خاطرش با پیامبران بجنگند! درحالی‌که این‌طور نبود؛ حرف آنها خیلی‌هم بی‌منطق به‌نظر نمی‌رسید. 🔶قرآن می‌فرماید: ای پیامبر، از کافران تبعیت نکن و با آنها جهاد کبیر کن «فَلا تُطِعِ الْكافِرينَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً كَبيراً » (فرقان/52) آیا کافران از پیامبر می‌خواستند که «دست از خدا بردار؟ دست از اخلاق خوب بردار؟» نه، آنها فقط می‌گفتند: «آیا بهتر نیست هر قومی یک پیامبری داشته باشد تا اختلاف و تبعیض پیش نیاید! تا نگویند که چرا پیامبرِ خدا از این قوم بود و از قوم ما نبود؟! در این صورت، اقوام هم راحت‌تر بندگی خدا می‌کنند!» آنها خیلی هم حرفِ بدی نمی‌زنند! حالا شما تصور کنید الان اگر ولیّ فقیهِ ما اهل کشور دیگری بود، چه می‌کردیم؟ 🔻حرفی که-مشرکین مکه- درباره پیغمبر زدند و توانستند عزمِ عرب را برای قتل حضرت جمع کنند چه بود؟ گفتند: او ساحر و شاعر است و «در خانواد‌ه‌ها اختلاف و دعوا ایجاد می‌کند» این جملۀ اخیر هم کاملاً غلط نبود، یعنی نوعی اختلاف در خانواده‌ها ایجاد شده بود. 🔶اشخاص یا مکان‌های مقدس، ممکن است در ظاهر، مقدس و نورانی به‌نظر نرسند. مثلاً طبق روایت، محل شهادت شهدا، مقدس است (کامل‌الزیارات/125) حتی اگر الان یک خیابان معمولی مثل بقیۀ خیابان‌ها باشد. 🔻امتحان باید ابهام داشته باشد! برای این ابهامات آماده باشیم، اگر سطحی برخورد کنی، ممکن است منحرف بشوی. نباید تصور کنیم که «همه‌چیز روشن و بی‌ابهام است» باید از خدا مدد بگیریم تا به ما بفهماند! تقوا داشته‌باش تا خدا به تو فرقان بدهد «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً» (انفال/29) فرقان یعنی بینش جداکنندۀ خیر از شر. 🔶طبق روایت اگر کسی در دین بدعت بگذارد و دروغی به دین ببندد خشوعش در نماز بیشتر می‌شود! (دعوات راوندی/18) علتش این است که ابلیس دیگر حواسش را پرت نمی‌کند، او هم می‌گوید: اگر من باطل بودم که نمازم این‌قدر باحال نبود! لذا امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «يَعْمَلُ الْأَعْمَالَ الصَّالِحَةَ وَ هُوَ عَلَى وَجَل» (نهج‌البلاغه/خطبه193) متقی کار خوب انجام می‌دهد ولی نگران است! این حرف این‌قدر جدی است که حضرت زینب(س) کنار گودی قتلگاه می‌گوید: خدایا حسین ما را از ما قبول کن! شاید با این حرف، اعتماد به نفس خودت را از دست بدهی، اما به جایش «اعتماد به خدا» پیدا کن و با این روحیه آرام بگیر. 🔻وقتی جنگ تحمیلی آغاز شد بعضی‌ از مذهبی‌ها می‌گفتند «جنگ علامت غلط‌بودن انقلاب است!» درحالی‌که برای انبیاء هم مشکلاتی پیش می‌آمد و درگیر می‌شدند. قرآن می‌فرماید: ما برای هر نبی‌ای دشمنانی از جن و انس قرار دادیم «وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِ نَبِيٍ عَدُوًّا شَياطينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ»(انعام/112) درگیری پیش بیاید تا امتحان بگیریم! 🔶هرچه ظهور نزدیک‌تر بشود، شدت ابهام‌ها افزایش می‌یابد! طبق فرمایش امام رضا‌(ع) طوری می‌شود که مؤمن از منافق شناخته نمی‌شود. (...اخْتَلَطَ الْحَقُّ بِالْبَاطِلِ وَ اشْتَبَهَ الْأَمْرُ فَلَمْ یُعْرَفْ مُؤْمِنٌ مِنْ مُنَافِق؛ صفات‌الشیعه/8) در روایت دیگری آمده است: هیچ‌کسی به هیچ‌کسی نمی‌تواند اعتماد کند و از او حرف بشنود؛ ولائج همه از بین می‌روند و هرکسی خودش باید تشخیص بدهد (سَتَکُونُ بَعْدِی فِتْنَةٌ صَمَّاءُ صَیْلَمٌ یَسْقُطُ فِیهَا کُلُّ وَلِیجَةٍ وَ بِطَانَةٍ؛ کفایة‌الأثر/156) 🚩دانشگاه صنعتی شریف- ۹۷.۰۲.30 📢صوت در کانال: @Panahian_mp3 @Panahian_text
👈ادامه مطلب بحث: ◽️چرا حضرت امام(ره) که در اوج عرفان بود، در اوج سیاست هم بود؟ اصلاً حضرت امام به‌دلیل عابد و عارف بودنشان سیاسی شده بودند. مواضع سیاسی قوی آقای بهجت(ره) نیز به‌دلیل عرفانشان بود، اگرچه ایشان وظیفۀ خودشان نمی‌دیدند که وارد عرصۀ سیاسی شوند اما ‌ایشان قبل و بعد از انقلاب مواضع سیاسی بسیار محکمی داشتند و کمک می‌کردند. بچه‌های حزب‌الله لبنان به هدایت‌های معنوی و دعاهای آیت‌الله بهجت وابسته بودند؛ در همان جنگ 33روزه هم پیغام‌های ایشان برای مقاومت و برای نیروهای حزب‌الله لبنان، واقعاً پیغام‌های مؤثری بود! ◾️از سوی دیگر، کسانی که اهل معنویت هستند ولی به جامعه کاری ندارند، چقدر منفور واقع شده‌اند! طبق روایت، خداوند عذاب خود را بر قومی فرستاد که دو عابد در بین‌شان در حال عبادت بودند. ملائکه پرسیدند: این دو عابد هم باید همراه دیگران مجازات شوند؟ خدا فرمود: بله، من ندیدم این دو بندۀ عابد من یک‌بار رنگ چهره‌شان عوض بشود و- برای مسائل اجتماعی- در راه خدا غضب کنند! ◽️همین موضع‌گیری‌های سیاسی شما دلسوزی برای جامعۀ اسلامی است. این شعارهایی که می‌دهید و برای مسائل اجتماعی و سیاسی فریاد می‌زنید و «مرگ بر قاتل» می‌گویید و علیه دشمن خدا غیظ و غضب می‌کنید و برای نجات جامعۀ اسلامی غضب می‌کنید، اینها همه عبادت است. ◾️می‌دانید که صدقه‌دادن چقدر ثواب دارد! صدقه یعنی از یک یا چند آدم فقیر، دستگیری کنیم. حالا اگر برای ریشه‌کن کردن فقر اقدام کنیم، معلوم است که خیلی بیشتر ثواب دارد! ریشه‌کن کردن فقر با چیست؟ همین «مرگ بر آمریکایی» که شما می‌گویید یعنی ریشه‌کن کردن فقر! ◽️در روایت دارد: «عَوْنُكَ الضَّعِيفَ مِنْ أَفْضَلِ الصَّدَقَة» (کافی/5/55) کمک کردن به یک آدم ضعیف از برترین صدقه‌هاست! حالا ببینید کمک‌کردن و حمایت‌کردن از جامعه‌ای که ضعیف شده‌اند و حمایت‌کردن از مظلومین منطقه، چقدر صدقه محسوب می‌شود! اگر در نماز جمعه یک تظاهراتی به نفع مردم مظلوم یمن یا بحرین انجام می‌شود، این هم حمایت از مظلوم است و صدقه است. اینها باید جزء معنویات ما باشد. از آن‌طرف-طبق روایت- اگر آدم به امور مسلمین اهتمام نداشته باشد که اصلاً مسلم نیست. ◾️در رأس همۀ امور اجتماعی که عامل معنویت می‌شود، دعا برای فرج و ظهور است که دیگر 100درصد سیاسی اجتماعی است. چقدر زیباست که ما را در «دعای افتتاح» به حضرت ولی‌عصر(ع) و دعا برای فرج او توجه داده‌اند. شما در حال خودتان تجربه کنید که وقتی به موضوع فرج توجه می‌کنید چقدر حال خوش معنوی پیدا خواهید کرد؛ آنجاست که نشان می‌دهد سیاسی‌ترین موضوع برای ما معنوی‌ترین موضوع است. 🚩سخنرانی پیش از خطبه‌های نماز جمعه تهران- ۹۷.۰۳.۰۴ @Panahian_text
◼️سیاسی‌ترین موضوع، معنوی‌ترین موضوع است! ◻️«مرگ بر آمریکا» یعنی ریشه‌کن کردن فقر! ⭕️یکی از مهم‌ترین راه‌های افزایش معنویت، «توجه به مسائل سیاسی» است ⭕️بالاترین پاداش‌های معنوی در امور اجتماعی است؛ نه در امور فردی! ⭕️تا وقتی ارتباط معنویت(نه‌فقط دیانت) را با سیاست درک نکنیم، دچار انواع سکولاریزم خواهیم بود ⭕️سکولاریزم فقط این نیست که «دیانت» را از سیاست جدا بدانیم؛ همین‌که «معنویت» را از سیاست جدا بدانیم، قدمی به‌سوی سکولاریزم است ⭕️انقلابی‌گری و دلسوزی برای جامعه، بالاترین و بهترین عبادت‌هاست ⭕️پیامبر(ص): عابدترین مردم کسی است که دلسوزترین فرد برای جامعۀ اسلامی باشد ⭕️همین «مرگ بر آمریکایی» که می‌گویید موجب ریشه‌کنی فقر است! _______ ◾️برای جامعۀ ما این مطلب جا افتاده که «سیاست و دیانت» ما عین یکدیگرند و درهم‌تنیده و جدایی‌ناپذیر هستند. ولی در اینجا می‌خواهیم دربارۀ «سیاست و معنویت» صحبت کنیم؛ در جامعۀ ما به ارتباط معنویت و سیاست باید بیشتر توجه شود. اصلاً معنویت ما با سیاست یکی است؛ نه اینکه فقط چندتا دستور و برخی احکام سیاسی داشته باشیم که نشان بدهد در اسلام، سیاست هم داریم! ◽️ما تا وقتی ارتباط معنویت و سیاست را عمیقاً درک نکنیم، رابطۀ سیاست و دیانت‌مان زیاد روشن نشده است و باز هم دچار انواع سکولاریزم خواهیم بود. گاهی اوقات سکولاریزم در این نیست که ما «دیانت» را از سیاست جدا بدانیم؛ همین‌که «معنویت» را از سیاست جدا بدانیم، این‌هم خودش قدمی به‌سوی سکولاریزم است. ◾️برای اینکه معنویت خودمان را افزایش دهیم، چه‌کار باید کنیم؟ یکی از مهم‌ترین راه‌هایش «توجه به مسائل سیاسی» است! بالاترین پاداش‌ها که رضایت خدا و نزدیک‌شدن به خداوند است، همه‌اش در امور اجتماعی است؛ در امور فردی نیست! هیچ‌کسی با نماز شب و با دعا و مناجات در موضوعات فردی، آن‌چنان نمی‌تواند رشد معنوی پیدا کند که در دعا و مناجات برای جامعۀ اسلامی و برای امور سیاسی، می‌تواند تقرب پیدا کند. ◽️طبق روایت، نزدیک‌ترین شخص به رسول خدا(ص) در روز قیامت «امام عادل» (مدیر صالح یا سیاست‌مدار خوب) است (روضه‌الواعظین/2/466) اگر معنای عمومی امامت را در نظر بگیریم «امام عادل» کل مدیران را شامل می‌شود؛ یعنی هرکسی که در جایی مدیریت و فرماندهی و ریاست کند و به عدالت و تقوی رفتار کند. ◾️و مبغوض‌ترین و بدترین فرد در نزد خدا، کسی است که در مقام سیاست‌مداری و سیاست‌ورزی و مدیریت- به جامعۀ اسلامی ظلم کند (همان) بدترین آدم کسی نیست که مرتکبِ قتل‌ها و ظلم‌ها و گناهان فردی شود، بدترین آدم کسی است که مدیر جامعه است و به جامعه ظلم می‌کند؛ لذا برخی از کسانی که در عرصۀ مدیریت‌های اجتماعی یا سیاسی آدم بدی می‌شوند و مدیریت جائرانه دارند، یک‌دفعه‌ای دچار سقوط وحشتناک می‌شوند. ◽️طبیعتاً برای کسانی که مدیر نیستند نیز همین امکان رشد معنوی در موقعیت خودشان وجود دارد. پیامبر(ص) می‌فرماید: عابدترین مردم کسی است که دلسوز جامعۀ اسلامی است، دلش برای مردم می‌سوزد و از صمیم دل، تسلیم جامعۀ اسلامی و جمیع مسلمین است (أَنْسَكُ النَّاسِ نُسُكاً أَنْصَحُهُمْ جَيْباً وَ أَسْلَمُهُمْ قَلْباً لِجَمِيعِ الْمُسْلِمِين؛ کافی/3/418) ◾️در مساجد ما باید آموزش بدهند که انقلابی‌گری و دلسوزی برای مسائل جامعه، بالاترین و بهترین عبادت‌ها است! چقدر آدم باید نماز بخواند تا به اینجا برسد؟! 👈ادامه مطلب در پست بعد👇👇 @Panahian_text
👈ادامه مطلب بحث: 🔴 - ج۱-قسمت دوم 🔶طبق این حدیث شریف، وجود ابهام و جهل در امتحان، موجب می‌شود که استکبار و خودخواهیِ آدم‌ها مشخص شود و رو بیاید. این ابهام انواعی دارد، یکی از انواعش «ابهام در فلسفۀ دستور» است (وقتی دستوری به انسان بدهند که فلسفه‌اش را نمی‌داند، تکبرش رو می‌آید) یکی دیگر از انواعش، ابهامی است که «راه توجیه را باز می‌گذارد» این ابهام باعث می‌شود که آدمِ متکبر برای راهِ غلطی که انتخاب کرده، توجیه داشته باشد. 🔻اگر ابهامی وجود نداشته باشد و راه توجیه باز نباشد، تکبرِ انسان رو نمی‌آید. تکبر جایی رو می‌شود که آدم برای راهی که انتخاب کرده-و احیاناً راه غلطی است- توجیه دارد، تکبر از جهل و ابهام استفاده می‌کند و خودش را نشان می‌دهد. آدم متواضع همیشه یک حسابی برای جهل خودش باز می‌کند لذا هیچ موضعی را محکم نمی‌گیرد؛ مگر اینکه واقعاً ابهام‌هایش برطرف شده باشد. 🔶علی در ادامه می‌فرماید: «فَاعْتَبِرُوا بِمَا کانَ مِنْ فِعْلِ اللَّهِ بِإبْلِیسَ إِذْ أَحْبَطَ عَمَلَهُ الطَّوِیلَ وَجَهْدَهُ الْجَهِیدَ» (همان) ابلیس در یک‌چنین امتحانی قرار گرفت ولی دست از آن استکبار درونی خودش برنداشت و بدبخت شد. همان‌طور که ابلیس و ملائکۀ آسمان امتحان شدند، همۀ انسان‌های روی زمین هم امتحان می‌شوند! ما هم با ابهاماتی که برایمان پیش می‌آید امتحان می‌شویم؛ هم در امتحانات فردی و هم اجتماعی. 🔻وقتی بنا شد حضرت موسی(ع) به محضرِ خضر(ع)‌ برود و یک دورۀ تربیتی داشته باشد، حضرت خضر(ع) فرمود: شما نمی‌توانی صبر کنی (إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطيعَ مَعِيَ صَبْراً؛ کهف/67) و بعد فرمود: اگر صبر می‌کنی، پس سؤال نکن! «سؤال نکن» یعنی ابهام را بپذیر! حضرت موسی نتوانست ابهام را بپذیرد لذا دچار نابردباری شد و سؤال کرد. 🚩دانشگاه صنعتی شریف- ۹۷.۰۲.۲۹ 📢صوت در کانال: @Panahian_mp3 @Panahian_text
🔰فلسفۀ وجود ابهام در دین، طبق کلام امیرالمؤمنین(ع) 🌀 - ج۱-قسمت دوم ⭕️ما با ابهاماتی که برای‌مان پیش می‌آید امتحان می‌شویم ⭕️اگر همه‌‌چیز روشن و بی‌ابهام باشد که دیگر جایی برای امتحان باقی نمی‌ماند! ⭕️علی(ع): خدا بندگانش را به چیزهایی مبتلا و امتحان می‌کند که اصل (دلیل) آن را نمی‌دانند ⭕️ابهام و جهل در امتحان، موجب می‌شود که استکبار و خودخواهیِ آدم‌ها رو بیاید ⭕️آدم متواضع همیشه یک حسابی برای جهل خودش باز می‌کند، لذا هیچ موضعی را محکم نمی‌گیرد؛ مگر اینکه واقعاً ابهامش برطرف شده باشد ___________________ 🔶در اینجا با استفاده از خطبۀ قاصعۀ نهج‌البلاغه سراغ این موضوع می‌رویم که چرا در دین ابهاماتی هست؟ امیرالمؤمنین‌(ع) یک دلیل یا فلسفۀ این ابهامات را در این خطبۀ شریف بیان فرموده است: 🔻علی(ع) دربارۀ خلقت آدم می‌فرماید: اگر خدا می‌خواست، آدم را از نوری خلق می‌کرد که از شدت زیبایی او چشم‌ها فرو می‌افتاد و با عطری می‌آفرید که همه را مدهوش می‌کرد. اگر خدا این‌کار را می‌کرد، گردن‌ها به تواضع خم می‌شد و امتحان برای ملائکه آسان می‌شد (...وَ لَوْ فَعَلَ لَظَلَّتْ لَهُ الْأَعْنَاقُ خَاضِعَةً وَ لَخَفَّتِ الْبَلْوَی فِیه عَلَی الْمَلاَئِکَةِ» (نهج‌البلاغه/ خطبۀ 192) 🔶اما خداوند آدم را از گِل آفرید-که پایین‌تر از جنس فرشته و جن است- و این موجب شد که ابلیس و فرشته‌های الهی دربارۀ حضرت آدم دچار اشتباه شوند. فرشته‌ها گفتند: موجودی را می‌خواهی بیافرینی که ظلم می‌کند؟ (بقره/30) ابلیس هم گفت: آدم از گل است و من از نار؛ پس من بهترم(اعراف/12) 🔻حضرت در ادامه، می‌فرماید: «وَ لکِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ یبْتَلِی خَلْقَهُ بِبَعْضِ مَا یجْهَلُونَ أَصْلَهُ» اما خداوند متعال بندگانش را به چیزهایی مبتلا و امتحان می‌کند که اصلش را نمی‌دانند! اگر همه‌‌چیز روشن و بی‌ابهام باشد دیگر جایی برای امتحان باقی نمی‌ماند! 🔶گاهی اولیاء خدا در پاسخ به سؤال مردم دربارۀ علت رفتارهای خودشان می‌فرمودند: «اگر من این کار را نکنم، خدا چگونه مردم را امتحان کند؟» یعنی خودشان را جزئی از امتحان خدا می‌دانستند. مثلاً به امام حسین‌(ع) می‌گفتند: آقا به سمت کوفه نروید، این راه خطرناک است! حضرت فرمود: اگر من نروم پس چگونه مردم امتحان بشوند؟ (فَإِذَا أَقَمْتُ فِی مَکَانِی فَبِمَا یُمْتَحَنُ هَذَا الْخَلْقُ الْمَتْعُوسُ وَ بِمَا ذَا یُخْتَبَرُونَ؛ لهوف/67) به أمیرالمؤمنین(ع) هم گفتند: چرا همان روز اول-بعد از رحلت پیامبر(ص)- برای خلافت نیامدی و سراغ تدفین بدن مطهر پیغمبر(ص) رفتی؟ فرمود: اگر من می‌آمدم، مردم چگونه امتحان می‌شدند؟ 🔻در عبارت مشهور «من کنتُ مولاه فهذا علیٌّ مولاه» کلمۀ «مولا» چند تا معنا دارد، لذا یک ابهامی در آن هست. اما فلسفه‌ این ابهام چیست؟ پیامبر(ص) این کلمه را استفاده کرد تا مردم را امتحان کند و بعضی‌ها هم سوءاستفاده کردند. 🔶حالا چرا خداوند این ابهام را ایجاد می‌کند؟ علی(ع) پاسخ می‌دهد: «تَمْيِيزاً بِالاخْتِبَارِ لَهُمْ وَ نَفْياً لِلِاسْتِكْبَارِ عَنْهُمْ» (همان) در انسان‌ها چیزی وجود دارد به نام «تکبر» که راه از بین‌بردنش همین ابهام و جهل در بستر امتحان است. بین تکبر، فهم، جهل، ابهام و امتحان رابطه وجود دارد. 👈ادامه مطلب در پست بعد👇👇 @Panahian_text
👈ادامه مطلب بحث: 🔴 - ج۱-قسمت اول 🔻اگر فلسفۀ ابهام در دین را ندانیم، این ابهام‌ها را جزو به‌هم‌ریختگی‌های دین و ضعف‌های دین‌داری و عامل عقب‌ماندگی جامعۀ دینی تلقی خواهیم کرد! درحالی‌که اینها حُسن دین و فضای دین‌داری است. چقدر قشنگ است که آدم منافق از مؤمن، شناخته نمی‌شود! چقدر قشنگ است که درجات مؤمنین پنهان می‌ماند. می‌دانید فایدۀ این ابهام‌ها چیست؟ انسان‌ها یک‌مقدار بیشتر فرصت پیدا می‌کنند که رشد کنند، تصمیم بگیرند و انگیزه‌های درونیِ آنها بیدار شود. 🔶فقط خدا نیست که این ابهام را ایجاد می‌کند، بلکه ما هم باید یک‌جاهایی در زندگی‌مان ابهام را رعایت کنیم. مثلاً پدر باید گاهی با فرزندانش با «تغافل» برخورد کند؛ همین چشم‌پوشی و ندیده‌گرفتنِ خطاها نوعی ایجاد ابهام است. 🔻این بحث، فواید بسیاری در سبک زندگی ما هم دارد. باید زندگی‌مان را به این سمت ببریم که تصمیم بگیریم همه‌چیز را شفاف نکنیم، یعنی زیاد روشن و با بیان جزئیات، برخورد نکنیم. اگر آدم همه‌جا شفاف برخورد کند، زندگی‌اش بد خواهد شد. صداقت هم جا و معنا دارد؛ صداقت یعنی دروغی که منجر به خیانت و کلاهبرداری شود، نگویی! نه اینکه همه‌چیز را فاش و برملا کنی! 🔶اگر ابهام را در دین نپذیریم «دین داعشی» پیدا خواهیم کرد! مهم‌ترین ویژگی داعشی‌ها تصلّب و تحجّر بر یک‌سری ظواهر است؛ بدون انعطاف و بدون تحلیل. اخلاقی که در فرهنگ غرب وجود دارد مثل دین داعشی‌هاست، هر دو از یک قاعده تبعیت می‌کنند. همه‌جا در حیات بشر پیچیدگی وجود دارد؛ اگر سطحی برخورد کنی، حتی اگر عالم حوزه هم باشی، می‌شوی متحجّر؛ مذهبت می‌شود سلفی‌گری و داعشی، اخلاقت می‌شود اخلاق سکولار غربی! و نمی‌توانی در شرایط مختلف انعطاف‌پذیر باشی و ارزش‌ها را در جای خودش درک کنی! 🚩دانشگاه صنعتی شریف- ۹۷.۰۲.۲۹ 📢صوت در کانال: @Panahian_mp3 @Panahian_text
🔰آیا ابهامی در دین هست؟ 🔰وجود ابهام؛ یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های دین 🌀 - ج۱-قسمت اول ⭕️کارِ دین با «آیه» و نشانه است و نشانه هم طبیعتاً با نوعی ابهام همراه است ⭕️ابهام در دین را جدّی بگیریم و نگذاریم کسی با سوءاستفاده از این ابهام، ما را دچار انحراف کند ⭕️اگر فلسفۀ ابهام در دین را ندانیم، آن را جزو ضعف‌های دین و عامل عقب‌ماندگی جامعۀ دینی تلقی خواهیم کرد! ⭕️فقط خدا نیست که ابهام ایجاد می‌کند، خودمان هم باید گاهی این‌کار را بکنیم؛ مثل تغافل پدر و مادر نسبت به خطای فرزند ⭕️یکی از فواید ابهام‌های دین: انگیزه‌های درونیِ افراد، بیدار می‌شود و فرصت رشد پیدا می‌کنند ⭕️اگر ابهام را در دین نپذیریم «دین داعشی» پیدا خواهیم کرد! ____________________________________ : 🔶معمولاً وقتی از دین صحبت می‌کنیم، سعی می‌کنیم روشنگری کنیم و ابهامات موجود دربارۀ دین را برطرف کنیم. اما کمتر گفته می‌شود که آیا اساساً ابهامی در دین هست که نیاز به روشنگری داشته باشد؟ فلسفۀ این ابهام‌ها چیست؟ این ابهام‌ها چه گستره و تنوعی دارد؟ 🔻یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های دین-که به آن کمتر پرداخته شده- این است که «دین ابهام دارد» برخی از ابهام‌ها در متن دین تعبیه شده است، البته این ابهام‌ها با تأمل و تفکر و تبیین انبیاء و اولیاء الهی، روشن می‌شود؛ اما نه همۀ آنها! 🔶دین-به تعبیری- شبیه «معما» است؛ به‌همین دلیل دین‌داری می‌تواند هیجان‌انگیز و هوشمندانه باشد. خیلی‌ها از ابهام دین سوءاستفاده می‌کنند و ممکن است خیلی‌ها به این دلیل دچار گمراهی شوند. موضوع ابهام در دین را در آموزش‌های دینی باید بسیار جدی تلقی کنیم، تا جلوی خامی‌ها و خطاهای خود را بگیریم، نگذاریم کسی از این ابهام سوءاستفاده کند و ما را دچار انحراف و اشتباه کند. 🔻یک بخش از ابهامات دین، مربوط به «درک دین» است؛ یعنی در مقام علم است. آیه‌ها و نشانه‌هایی که می‌خواهد دین را برای ما روشن کند با یک‌مقدار ابهام همراه است. اصلاً خود «آیه» (که در دین مدام با «آیه‌ها» سر و کار داریم) یعنی «نشانه»؛ نشانه هم طبیعتاً با نوعی ابهام، همراه است. در دین، خیلی چیزها را به ما «نشان نمی‌دهند» بلکه نشانه می‌دهند؛ همین فرقِ بین «نشان‌دادن» با «نشانه‌دادن» یک ابهام تولید می‌کند. 🔶بخش دوم ابهامات دین، مربوط به تشخیص مصداق و امتحان است؛ یعنی در «مقام عمل» اتفاق می‌افتد. بعضی از اوقات تشخیص تکلیف، پیچیده می‌شود. 🔻بخش سوم ابهامات دین، مربوط به «نتیجۀ دین‌داری» است؛ مثلاً اینکه معلوم نیست عملِ خوبمان قبول شده یا نه؟ اثربخش بوده یا نه؟ خیلی‌ها در این مرحله دچار اشتباه می‌شوند؛ مثلاً یک کار خوب انجام داده و بعدش یک بلایی بر سرش آمده است، لذا فکر می‌کند آن کار خوبش خراب بوده است! قبل از اسلام(در ادیان گذشته) وقتی دین‌داران عبادتی انجام می‌دادند و قربانی می‌دادند، صاعقه‌ای از آسمان می‌آمد به آن قربانی می‌خورد و از این طریق می‌فهمیدند که عبادت یا قربانی‌شان قبول شده است. علامۀ طباطبائی می‌فرماید: بعد از ظهور اسلام، این سنت الهی منسوخ شد. 🔶غیر از این سه بخش، دربارۀ آدم‌ها و دین‌داران هم ابهام وجود دارد چون خوبی و بدیِ آدم‌ها پنهان است. گاهی اوقات ظاهر آدم‌ها غلط‌انداز است، لذا ما که می‌خواهیم دین‌دارانه در جامعه زندگی کنیم، دچار اشتباهات فراوان می‌شویم. 👈ادامه مطلب در پست بعد👇👇 @Panahian_text
👈ادامه مطلب بحث: 🔴 ؟ ج۴ 💠آیات قرآن اکثراً عشقولانه نیست، بلکه اکثراً می‌خواهد عظمت و عزیزبودنِ خدا را برایت جا بیندازد. مثلاً می‌فرماید: اگر این قرآن را بر کوه نازل می‌کردیم از خشیت الهی متلاشی می‌شد! (حشر/21) چرا خدا این‌کار را می‌کند؟ برای اینکه قرآن، سنگِ قلبت را متلاشی کند(قلبت را نرم کند) 📌مهربانیِ خدا هم در آیات قرآن تجلی کرده است؛ نیازی نیست خدا مکرراً در قرآن بگوید «من مهربان هستم!» همین‌که خدا حاضر شده است با بندگان خود سخن بگوید، اوج مهربانی اوست! 💠در آیات قرآن حدود ده مرتبه دربارۀ خداوند «العَزیزُ الرّحیم» آمده است؛ یعنی عزیزبودنِ (باعزت‌بودن) خدا را بر «رحیم‌بودنِ خدا» مقدم کرده است. واقعاً درک عزیزبودنِ خدا، راهی است برای درک بهترِ «رحیم‌بودن خدا»؛ خدای بی‌ابهت محبتش هم مزه ندارد. 📌در خانواده هم «ابهت» و «محبوبیت» مرد، باید در کنار هم باشد؛ شوهری که ابهت نداشته باشد(البته نه اینکه ابهتش را با ظلم و زور به‌دست بیاورد) محبتِ او هم دیگر به‌درد خانمش نمی‌خورد. پدری که در خانه ابهت نداشته باشد، هرچقدر هم به دختر و پسرش محبت کند، محبتش رنگی ندارد و به‌درد نمی‌خورد و بچه‌ها کمبود محبت پیدا می‌کنند. 💠اگر واقعاً از هیبت خدا حساب ببری، چه اتفاقی می‌افتد؟ خدا تو را در آغوش می‌گیرد، آن‌وقت اگر این خدای باابهت، یک‌مقدار به تو محبت کند و مثلاً بگوید: «بندۀ کوچولوی من! بیا عزیزم...» تو از شدت لذت و هیجان، غش می‌کنی! 📌امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «إِلَهِي كَفَى لِي عِزّاً أَنْ أَكُونَ لَكَ عَبْداً وَ كَفَى بِي فَخْراً أَنْ تَكُونَ لِي رَبّاً» (خصال/2/420) این افتخار برای من بس که من عبد تو باشم، تو مولای من باشی؛ این یک رابطه است که شاید برای ما یک رابطۀ کشف‌نشده یا کم‌تجربه‌شده باشد. این شبیه رابطه‌ای است که یک بچه با مادر و پدرش دارد و عزت و لذتش را در این می‌بیند که در آغوش آنها باشد. 💠برای برقراری این رابطه با خدا، باید مهربانی او را درک کرد، برای اینکه این مهربانی جانت را تازه کند و به تو حیات ببخشد، بگذار خدایت-که واقعاً بزرگ است- برایت بزرگی کند. اصلاً اینکه خدا امر و نهی می‌کند به‌همین دلیل است. بگذار امر و نهی کند و بگوید: «این حرام است... من جهنم و عذابِ الیم دارم...» اگر وارد این رابطۀ زیبا بشوی، هرچه خدا بیشتر خودش را می‌گیرد، تو بیشتر مهربانی‌اش را لمس می‌کنی. 📌برای درک مهربانی خدا عظمتش را درک کن؛ آنگاه مهربانی‌اش را بیشتر خواهی دید، نیاز به عملیات اضافی هم ندارد! اگر خواستی عظمت خدا را دریابی، اوامرش را اجرا کن، و ابهتش را از طریق عبادت و رعایت ادب در مقابلش درک کن. 🚩مسجد امام صادق(ع)- ۹۷.۰۲.۲۹ 📢صوت در کانال: @Panahian_ir @Panahian_text
🔴سومین نقطۀ عزیمت برای باور مهربانی خدا: 🔰بگذار خدایت بزرگ باشد تا محبتش را بچشی 🔰خدای بی‌ابهت، محبتش هم مزه‌ای ندارد! 🌀؟ (ج۴) 🔰چرا مهربانی خدا را نمی‌چشیم؟ چون خدا پیش ما بزرگ و با ابهت نیست! 🔻رؤیت عظمت خدا موجب می‌شود مهربانی‌های خدا را ببینیم و بچشیم. 🔰درک عزیزبودنِ خدا، راهی است برای درکِ بهتر رحیم‌بودنِ خدا 🔻 بهترین راهِ درک عظمت خدا این است که در مقابل عظمتش کرنش کنی 🔰یک‌مدت تصمیم بگیر، اوامر خدا را دقیق رعایت کنی تا هیبت اوامرش تو را بگیرد ___________ 💠ما به‌دلائل مختلف، به مهربانی خدا احتیاج داریم و نیاز داریم به اینکه یک «خدای مهربان» پشت‌مان باشد؛ هم از نظر مادی، هم از نظر روحی و روانی و معنوی. اگر این نیاز در ما بیدار و تغذیه شود، لذتی می‌بریم که هیچ‌کس از هیچ ارتباطی این لذت را نمی‌برد! اگر این ارتباط عاطفی با آن مولایی که مهربان است، برقرار شود، اصلی‌ترین نیازهای آدم برطرف می‌شود. 📌اصلاً اگر کسی خدای مهربانی نداشته باشد اخلاقش بد می‌شود، حالش بد می‌شود و به این سادگی نمی‌تواند حال خودش را خوب کند. درک مهربانی خدا واقعاً حال آدم را خوب می‌کند؛ هم اخلاقش بهتر می‌شود، هم از زندگی‌اش لذت می‌برد، هم دیگران از وجود او بیشتر لذت می‌برند. 💠در جلسات قبل، دو نقطۀ عزیمت برای شروع توجه به مهربانی خدا، ذکر کردیم. حالا یک نقطۀ عزیمت دیگر را مطرح می‌کنیم که به ساختار وجود انسان و به ساختار عالم ربط دارد: 📌برای اینکه بتوانید با مهربانی خدا ارتباط برقرار کنید، مهربانی خدا به کام‌تان بنشیند و مزه بدهد و لذت‌بخش شود و این مهربانی روی شما اثر بگذارد، باید عظمت خدا را ببینید، عزت و ابهت خدا را درک کنید و خدا را پیش خودتان کوچولو نکنید؛ خدایی که کوچولو بشود، اگر به ما محبت هم بکند فایده ندارد. 💠چرا مهربانی خدا را نمی‌بینیم یا نمی‌چشیم؟ چون خدای ما بزرگ نیست! مشکل ما این است که عظمت و بزرگی خدا را باور نداریم. رؤیت و درک عظمت خدا موجب می‌شود مهربانی‌هایی را که خدا همین الان-به‌صورت بالفعل- دارد، ببینیم و بچشیم. 📌حالا برای اینکه خدا پیش ما بزرگ و باعظمت شود چه‌کار کنیم؟ بزرگی خدا را از کجا تشخیص بدهیم؟ یک راهش این است که عظمت خدا را در خلقت طبیعت ببینیم. مثلاً برویم قلۀ دماوند را ببینیم و بگوییم: «خدایا! چقدر بزرگ و باعظمت هستی که این قله‌های مرتفع را ساخته‌ای» این یک راه است. 💠اما بهترین راه برای درک عظمت خدا این است که در مقابل عظمت خدا کرنش کنی؛ در این‌صورت، کم‌کم عظمت خدا را باور می‌کنی. یک‌مدتی تصمیم بگیر، اوامر خدا را دقیق رعایت کنی؛ مثلاً اینکه مؤدب نماز بخوان و آداب نماز را درست اجرا کن(از رعایت وقت نماز تا مؤدب ایستادن سرِ نماز و سایر آداب) برای خدا حرمت بگذار و احترام قائل شو؛ خدای بی‌احترام، اگر مهربان باشد هم فایده ندارد؛ یعنی دیگر لذتِ مهربانی‌اش را نمی‌چشی. 📌چرا ائمۀ هدی(ع) وقتی می‌دیدند کسی سرِ نماز با ریش خودش بازی می‌کند، ناراحت می‌شدند؟ چون می‌دیدند که دارد اثر نماز را در خودش نابود می‌کند! 💠بگذار خدایت بزرگ باشد تا محبتش را بچشی. کودکان هم پدر و مادرشان را واقعاً بزرگ و ابرقدرت می‌دانند که غرق محبت‌شان می‌شوند و از مهربانی آنها لذت می‌برند. 📌بگذار هیبت خدا تو را بگیرد! قرآن بخوان؛ ببین خدا در قرآن چقدر محکم است؛ به این سادگی‌ها کسی را تحویل نمی‌گیرد! خدا در قرآن، متکبرانه سخن می‌گوید(البته برای خدا تکبر اشکال ندارد) وقتی قرآن می‌خوانی، می‌فهمی که خدا بزرگ‌تر تو و بزرگ‌ترِ عالم است! 👈ادامه مطلب در پست بعد👇👇 @Panahian_text
👈ادامه مطلب بحث 🌀 (شرحی بر دعای افتتاح)-ج۳ 💠حمد خداوند متعال دو صورت دارد: 📌1- گاهی خدا را به‌خاطر نعمتی که به ما داده است، حمد می‌کنیم؛ این حمد به‌معنای «شکر» نزدیک می‌شود. اگر کسی بگوید: «خدایا، چون تو به من نعمت‌هایی داده‌ای، می‌خواهم تو را بندگی کنم» در واقع شکر را مبنای بندگی‌اش قرار داده است و انگیزۀ او برای بندگی معطوف به گذشته است نه به آینده. این عالی‌ترین نوع عبادت است؛ عالی‌تر از عبادت خدا به‌خاطر بهشت یا فرار از دوزخ. این‌گونه زندگی‌کردن سرشار از خلاقیت است و استرس‌های انسان از بین می‌برد. 📌2- گاهی حمدِ ما برای اوصاف خداست و آنچه توسط پروردگار در عالم خلقت رخ داده است؛ این حمد به «ثناء» نزدیک می‌شود. دعاکننده با حمد و ثنای الهی، در واقع می‌خواهد فاصله‌ای را که خدای باعظمت با حقارت او دارد، پُر کند. البته هر دلی نمی‌تواند به حمد و ثنای الهی بپردازد؛ بعضی از دل‌ها متکبرتر از آن هستند که بتوانند راحت تملق خدا را بگویند! بعضی‌ها هم فقط به‌قدر ضرورت‌ها و منافع‌شان با خدا حرف می‌زنند. 🔷در دعای افتتاح هر دو قسمِ حمد وجود دارد. مثلاً وقتی می‌گوید:«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ صاحبة و لا وَلَداً وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْك» خدا را برای وحدانیت و صفاتش-آن‌گونه که هست- حمد و ثنا می‌کند. اما وقتی می‌گوید: «الْحَمْدُ لِلَّهِ بِجَمِيعِ مَحَامِدِهِ كُلِّهَا عَلَى جَمِيعِ نِعَمِهِ كُلِّهَا» حمد را به نعمت‌ها سوق می‌دهد و به «شکر» نزدیک می‌شود. 💠آدم باید خیلی متواضعِ نسبت به خداوند باشد و شکوه پروردگار را به‌زیبایی دیده و از آن لذت برده باشد تا زبانش برای حمد باز شود. لذت‌بردن از تعریف خدا یکی از مراتب بسیار عالیِ بندگی است. آدم‌های خودخواه و متکبر نمی‌توانند فروتنانه از خدا تعریف کنند، اینها از خودشان خیلی بهتر تعریف می‌کنند یا وقتی دیگران از آنها تعریف کنند، خیلی لذت می‌برند اما خودشان از تعریف خدا لذت نمی‌برند. 🔷در اوایل دعای افتتاح می‌گوییم: «فَاسْمَعْ يَا سَمِيعُ مِدْحَتِي وَ أَجِبْ يَا رَحِيمُ دَعْوَتِي وَ أَقِلْ يَا غَفُورُ عَثْرَتِي» خدایا مدح و ثنای مرا گوش کن، لغزش‌هایم را برطرف کن و... انگار می‌خواهد بدی‌هایش را کنار بزند تا بتواند مناجات را شروع کند. 💠بعد می‌گوید: «فَكَمْ يَا إِلَهِي مِنْ كُرْبَةٍ قَدْ فَرَّجْتَهَا وَ هُمُومٍ قَدْ كَشَفْتَهَا وَ عَثْرَةٍ قَدْ أَقَلْتَهَا» خدایا چقدر رنج‌ها و گرفتاری‌هایم را برطرف کردی... انسان در آغاز مناجات با خدا می‌تواند با این مثبت‌گویی‌ها و مثبت‌اندیشی‌ها، با احساس مثبت نسبت به خدا، کام خود را شیرین کند و روحیه‌اش را تلطیف کند. 🔷از دعاهایی که وارد شده، یاد بگیریم که در آغاز دعا صمیمیتی بین خودمان و خدا برقرار کنیم، از محبت‌های او به خودمان آن‌قدر بگوییم تا دل ما نرم شود و با کائنات هم‌زبان شویم؛ چون آنها دائماً دارند خدا را تسبیح می‌گویند. 🚩شبکۀ افق-برنامۀ سحر- ۹۷.۰۲.۲۹ 📢صوت در کانال: @Panahian_mp3 @Panahian_text
🔰 لذت‌بردن از حمد خدا یکی از مراتب عالی بندگی است 🔰آدم متکبر نمی‌تواند از خدا تعریف و تمجید کند و لذت ببرد 🌀 (شرحی بر دعای افتتاح)-ج۳ 💎دعای افتتاح اساساً برای تمنّای ظهور، توصیف حکومت حضرت و برقراری یک ارتباط عمیق با امام زمان‌(ع) وضع شده است 🔹در آغاز هر دعایی آن‌قدر از محبت‌های خدا به خودمان بگوییم تا دلمان نرم شود و با کائنات-که تسبیح‌گوی خدایند- هم‌زبان شویم 💎حمد خدا دو صورت دارد: -گاهی خدا را به‌خاطر نعمت‌هایش حمد می‌کنیم؛ این به «شکر» نزدیک است -گاهی خدا را به‌خاطر اوصافش حمد می‌کنیم؛ این به «ثناء» نزدیک است 🔹عالی‌ترین نوع عبادت این است که «شکر» را مبنای بندگی قرار دهیم؛ این عالی‌تر از عبادت خدا به‌خاطر بهشت یا فرار از دوزخ است 💎هر دلی نمی‌تواند به ثنای الهی بپردازد؛ بعضی از دل‌ها متکبرتر از آنند که بتوانند به‌راحتی از خدا تعریف و تمجید کنند! _______________ 💠در بین همۀ مناسبت‌های این ماه، به مناسبت امام زمان و تمنای فرج حضرت اهمیت ویژه‌ای بدهیم، به‌حدی که کودکانمان با مشاهدۀ رفتار و گفتار ما بگویند: «چرا پدر و مادرمان در ماه رمضان بیش از هرچیزی به یاد «امام‌زمان(ع)» می‌افتند؟» دعای افتتاح یکی از دعاهای ارزشمندی که این مسیر را مشخص می‌کند. 🔷امام صادق(ع) دربارۀ آداب دعا می‌فرماید:«إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَدْعُوَ اللَّهَ فَمَجِّدْهُ وَ احْمَدْهُ وَ سَبِّحْهُ وَ هَلِّلْهُ وَ أَثْنِ عَلَيْهِ وَ صَلِّ عَلَى النَّبِيِّ ص ثُمَّ سَلْ تُعْطَ» (کافی/3/341) وقتی می‌خواهی خدا را صدا بزنی، اول به مجد و عظمت الهی توجه کن، تسبیح و حمد خدا را به‌جا بیاور، بعد بر پیامبر اکرم(ص) درود بفرست، سپس حاجت خودت را از خدا بخواه! 💠این مسیر(که جزو آداب دعاست) در دعای افتتاح دقیقاً رعایت شده است؛ ابتدا حمد و ثنای الهی، بعدش درود بر پیامبر اکرم(ص) و اولیاء الهی و در قسمت سوم فقط دعا برای فرج و بهره‌‌بردن از وجود مقدس امام‌زمان(عج). بنابراین، فرازهای حمدِ الهی و صلوات بر پیامبر(ص) و اهل‌بیت(ع) مقدمه است و دعای افتتاح اساساً وضع شده است برای تقاضای فرج و توضیح حکومت حضرت و برقراری یک ارتباط عمیق با امام‌زمان‌(عج) در شب‌های ماه مبارک رمضان. 👈ادامه مطلب در پست بعد👇 @Panahian_text
👈ادامه مطلب بحث: 🔴 ؟ ج۳ 📌تنها جایی که انسان می‌تواند بگوید «خوب شد که خدا من را آفرید» این است که باور کند خدا او را به‌خاطر مهربانی‌کردن به او آفریده است. و الا اگر به کسی بگویید: «خدا تو را آفریده است تا کمال پیدا کنی!» می‌گوید: خُب اصلاً نمی‌آفرید؛ آن‌وقت دیگر لازم نبود کمال پیدا کنم! اما وقتی موضوع «محبت» را وسط می‌آورید، می‌گوید: «خوب شد که آفرید! حالا چطوری این مهربانی بیشتر می‌شود؟» 💠اهل‌بیت(ع) به عناوین مختلف سعی می‌کردند، مهربانی خدا را به اصحاب خود یادآوری کنند. پیامبر(ص) در یکی از جنگ‌ها، مادری را دید که در بحبوحۀ جنگ، فرزندش را در آغوش گرفته و دارد به او شیر می‌دهد، پیامبر(ص) به یارانش فرمود: از مهربانی این مادر به فرزندش تعجب می‌کنید! قطعاً محبت خدا به شما بندگان از محبت این مادر به طفل شیرخوارش بیشتر است(إنّ اللّهَ أرحَمُ بِكُم جَميعاً مِن هذِهِ بِاِبنِها؛ رياض‌السالكين/ج2/ص172) 📌حتماً شنیده‌اید ذکر خدا چقدر خوب است! ذکر خدا، اصلش «ذکر مهربانی خدا» است. اهل معرفت می‌گویند: صفت رحمان‌بودن خدا، نسبت به بسیاری از صفات خدا «صفت رئیسی» است؛ یعنی رازق‌بودن و صفات دیگر، برگشتش به رحمان‌بودن خداست. 🚩مسجد امام صادق(ع)- ۹۷.۰۲.۲۸ 📢صوت در کانال: @panahian_mp3 @Panahian_text
💠یکی از نقاط عزیمت برای درک مهربانی خدا «تفکر» است 🔸فکر کن «چرا خدا مرا آفرید؟» دلیلش فقط مهربانی اوست 🔴 ؟ ج۳ 🔰برای شروع «باورکردنِ مهربانی خدا» به استدلال نیاز نداریم؛ به تفکر نیاز داریم 🔻ذکر خدا، اصلش «ذکر مهربانی خدا» است 🔰چرا بر تکرار ذکرِ «بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم» در شروع کارها تأکید شده؟ یک‌دلیلش این است که مدام «مهربانی خدا» را به خودمان تلقین کنیم 🔻نقص کلیدیِ مؤمنین که موجب می‌شود زیاد رشد نکنند، عدم توجه کافی به رحمانیت و مهربانی خداست 🔰کاش در درس‌های عقاید بیش از پرداختن به اثبات وجود و وحدانیت خدا، به «رحمانیت خدا» می‌پرداختیم ___________________ 💠چرا مؤمنین و اهل دین و معنویت-که الان تعدادشان هم کم نیست- آن رشد لازم را ندارند(هم از نظر نفوذ فرهنگی بر دیگران، هم از نظر قدرت روحی و اجتماعی)؟ چرا ایمان، آن اثر لازم را بر مؤمنین ندارد تا هم خودشان زیاد رشد کنند و هم جهان را نجات دهند؟ چه نقص خاصی وجود دارد؟ 📌نقص کلیدیِ مؤمنین که موجب می‌شود از دین‌شان خوب بهره نبرند، این است که به رحمانیت و مهربانی خدا توجه کافی ندارند. مؤمنین بیشتر با این‌طور مشکلات درگیرند که «چرا گناه می‌کنم؟ چرا سحر بلند نمی‌شوم؟ چرا از دین‌داری لذت نمی‌برم؟» اما مستقیماً با این مسئلۀ ریشه‌ای درگیر نیستند که «چرا توجهِ من به رحمانیت خدا کم است؟» چون نمی‌دانند که ریشۀ خیلی از ضعف‌ها و مشکلاتشان به این مسئلۀ کلیدی برمی‌گردد. 💠کاش ما بیشتر از اینکه در درس‌های عقایدمان به «اثبات خدا» یا «اثبات وحدانیت و صانع‌بودنِ خدا» می‌پردازیم، به رحمانیت خدا می‌پرداختیم! مهربانی خدا یک موضوع مورد غفلت است؛ اگر از این موضوع غفلت نکنیم، هم خومان را آباد کرده‌ایم، هم جهان را آزاد خواهیم کرد. 📌چرا این‌قدر بر تکرار ذکرِ «بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم» در هر کاری تأکید شده است؟ یک‌دلیلش این است که دائماً باید «مهربانی خدا» را به خودمان تلقین کنیم چون مدام مهربانی خدا را فراموش می‌کنیم لذا باید مدام یادآوری کنیم. 💠برای اینکه مهربانی خدا را باور کنیم از کجا باید شروع کنم؟ غیر از «توجه به نظم آهنینِ عالم» (که در جلسه قبل بیان شد) یکی دیگر از نقاط عزیمت و آغازین برای باور رحمانیت خدا «تفکر» است. 📌ما برای شروع «باورکردنِ مهربانی خدا» به استدلال زیاد نیاز نداریم؛ به تفکر نیاز داریم. ما نمی‌خواهیم مهربانی خدا را اثبات کنیم، چون همه قبول داریم که خدا مهربان است، بلکه نیاز داریم به «باورکردن مهربانی خدا» و «لذت‌بردن از مهربانی خدا» 💠فکر کنید به اینکه خدا چرا عالم را خلق کرد؟ چرا ما انسان‌ها را آفرید؟ خداوند-در حدیث قدسی- می‌فرماید: ای انسان، من همۀ عالم را برای تو خلق کردم و تو را برای خودم(خَلَقتُ الأَشياءَ لِأَجلِك وخَلَقتُكَ لِأَجلي؛ کلیات‌حدیث‌قدسی/ص710) 📌دربارۀ خودت فکر کن و بگو: «خدایا من را چرا آفریدی؟» آیا خداوند ما را برای علت دیگری غیر از «مهربانی‌کردن» آفریده است؟! مثلاً آیا خدا این عالم را آفریده است که بگوید: «می‌خواستم ببینید من چقدر منظم هستم!» اینکه خیلی بی‌معناست! 💠آیا خدا ما را آفرید تا عدالت خودش را به رخ ما بکشد؟! برای اینکه بفهمیم «چه خدای عادلی است و همه‌چیز را سر جای خودش گذاشته‌ است!» این چه زیبایی و چه لطفی دارد؟! البته ما یقین داریم که خدا عادل است و به ما ظلم نمی‌کند، اما خداییِ او وقتی برای بندگانش لذت‌بخش است که فراتر از عدالتش، شروع کند به لطف‌کردن و مهربانی‌کردن؛ آن لحظه، لحظۀ آغاز خدایی‌کردن اوست. 📌عمیقاً فکر کنید که خدا به چه دلیلی ما را آفریده است؟ دلیلی نمی‌تواند داشته باشد جز اینکه «می‌خواهد مهربانی کند» و الا خدا بی‌رحم بوده که ما را آفریده است ولی خدا نمی‌تواند بی‌رحم باشد. این را با اندیشیدن درک کنیم و با همۀ وجود، لمس کنیم. 💠خداوند می‌فرماید: «وَ لَوْ شَاءَ رَبُّكَ لجََعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَ لَا يَزَالُونَ مخُْتَلِفِينَ إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّكَ وَ لِذَالِكَ خَلَقَهُمْ» (هود/118و119) خدا اگر می‌خواست مردم را طوری یک‌دست می‌آفرید که با هم اختلاف نکنند ولی انسان‌ها را طوری آفریده که همیشه با هم اختلافاتی دارند(یعنی این اختلاف یک حکمتی دارد) و در این اختلافات آدم‌ها صدمه می‌خورند مگر کسانی که خدا به آنان رحم کند و برای همین‌که به آنان رحم کند آنان را آفریده است(و الا دلیلی نداشت که انسان‌ها و کائنات را بیافریند!) 📌خدا ما را آفرید تا یک چیزی به ما بدهد و آن، هرچیزی جز «مهربانی» باشد صحیح نیست! مثلاً «آگاه‌شدن» نمی‌تواند دلیل قانع‌کننده‌ای باشد. می‌گویی: خدایا من را آفریده‌ای برای اینکه من آگاه و آگاه‌تر بشوم؟! خُب بعد از اینکه آگاه شدم، آخرش به من چه می‌رسد؟! 👈ادامه مطلب در پست بعد👇👇 @Panahian_text
🔰بزرگی انسان به داشتن دغدغه‌های بزرگ است 🔰حمد خدا موجب «مثبت‌نگری» انسان می‌شود 🌀 (شرحی بر دعای افتتاح)- ج۲ 💎اگر می‌خواهی ماه رمضان متفاوتی داشته باشی؛ در این ماه، توجهت را به امام‌زمان(ع) بیشتر کن 🔹اینکه در دعایت، مسائل اجتماعی و جهانی را هم ذکر کنی، علامت بزرگی توست 💎ادبِ دعا اقتضا می‌کند قبل از درخواست نداشته‌هایت، به‌خاطر داشته‌هایت از خدا تشکر کنی 🔹«حمد و تشکر از خدا، موجب «مثبت‌نگری» انسان می‌شود _____________ 🔷ماه مبارک رمضان، ماه امام زمان(عج) است؛ ماه تقویت امید برای فرج و ماه تمنای ظهور است، یکی از دلائلش هم «دعای افتتاح» است که سفارش شده است هر شبِ ماه رمضان خوانده شود. حدود یک‌سوم این دعا به موضوع ظهور و حکومت حضرت و تمنای فرج مربوط است. 💠کسانی که اهل قرآن و عبادت و مناجات هستند، کسانی که اهل اندیشیدن در این ماه هستند، وقتی توجه‌شان را به امام زمان(عج) بیشتر کنند، تفاوتِ این ماه رمضان‌شان را درک خواهند کرد؛ این یک امر محسوس و قابل تجربه است. 🔷 شب‌های این ماه رمضان را با «دعای افتتاح» سر کنید-که سرشار از تمنای ظهور است- آن‌وقت ببینید آیا ماه رمضانتان با ماه رمضان سال‌های قبل، تفاوت می‌کند یا نه؟! تا نیمۀ ماه نرسیده، حتماً تفاوتش را حس خواهید کرد. 💠در یک‌سوم ابتدایی دعای افتتاح به حمد خداوند پرداخته شده است. طبق روایات، ادب اقتضاء می‌کند در موقع دعاکردن، قبل از اینکه نداشته‌های خودمان را بشماریم چیزهایی را که خدا به ما عنایت کرده است، مرور کنیم! ائمۀ هدی‌(ع) فرموده‌اند: دعا را هیچ‌وقت بدون ثناء الهی آغاز نکنید. مهم‌ترین ثناء الهی هم «حمد خداوند» است. 🔷 بعد از حمد و ثنای الهی، دعای ما بهتر مستجاب می‌شود. یک وجه حمد «راضی‌بودن به رضای الهی و مقدرات الهی» است، امام حسن مجتبی‌(ع) ضمانت کرده است کسی که به رضای الهی راضی باشد، دعایش مستجاب بشود(أَنَا الضَّامِنُ لِمَنْ لَمْ يَهْجُسْ فِي قَلْبِهِ إِلَّا الرِّضَا أَنْ يَدْعُوَ اللَّهَ فَيُسْتَجَابَ لَهُ؛ کافی/2/62) دعائی که در آن، از حمد الهی زیاد سخن گفته شود، بسیار نورانی‌کننده است. 💠به زبان امروزی؛ حمد الهی «مثبت‌نگری» بسیار عمیقی در خودش دارد! اساساً یکی از کارهای دعا تربیت انسان‌ها از طریق «تلقین» است. کسی که روحیه و نگاه منفی به عالم دارد، این‌قدر باید حمد و شکر را تکرار و تلقین کند تا از حالت منفی در بیاید و به حالت مثبت برسد و بعدش از خدا تقاضا کند. در دعای افتتاح، حدود 15مرتبه حمد خدا بر زبان جاری می‌شود. 🔷 یک اتفاق بسیار بزرگ در دعا، برخوردارشدن انسان از «نگاهِ مثبت» و تربیت‌کردن او برای مثبت‌بودن است، چون انسان با همۀ احتیاجاتش، با همۀ دغدغه‌ها و کمبودهایش، با غصه‌ها و مشکلاتش، سرِ سجادۀ دعا شروع به تشکر از پروردگار عالم می‌کند. لذا دعاهایی مانند دعای افتتاح-که سرشار از شکر و حمد خداست- موجب می‌شود آدم‌ها حال‌شان خوب بشود. 💠قرآن می‌فرماید: «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزيدَنَّكُمْ» (ابراهیم/7) یعنی اگر شکر کنید، نعمت را بر شما زیاد می‌کنم، به‌معنای دقیق‌تر؛ وقتی شکر کنید خودتان بزرگ می‌شوید و سعۀ وجودی پیدا می‌کنید. 🔷 یکی از حمدهای دعای افتتاح این است: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي يُؤْمِنُ الْخَائِفِينَ وَ يُنْجِي الصَّالِحِينَ وَ يَرْفَعُ الْمُسْتَضْعَفِينَ وَ يَضَعُ الْمُسْتَكْبِرِين» (مصباح‌المتهجد /2/579) حمد مخصوص خدایی است که خائفین را امان می‌دهد، صالحین را نجات می‌دهد، مستضعفین را بالا می‌برد، مستکبرین را پایین می‌کشد، پادشاهان مستکبر عالم را هلاک می‌کند و دیگران را جای آنها قرار می‌دهد. 💠الان واقعاً همین‌طور است؛ یک‌زمانی مستکبرین، پیش مردم عزت و شکوهی داشتند و با اینکه زور می‌گفتند و غارت می‌کردند، اما همه آرزو داشتند شبیه آنها بشوند! ولی امروز دیگر مقدمات سقوط‌شان فراهم شده است، امروز همۀ دنیا «مرگ بر آمریکا» می‌گویند؛ این همان فرو افتادن مستکبران عالم است. دعای افتتاح با این حمد-که مقدمۀ دعاست- دارد ما را برای «دعا برای فرج» آماده می‌کند. این حمد، ما را در مسیر انتظار قرار می‌دهد. 🔷چقدر زیباست آدم در دعاهایش، مسائل اجتماعی و جهانی را هم ذکر کند، این علامت بزرگی انسان است چون بزرگی یک انسان به داشتن دغدغه‌های بزرگ است. اگرچه در برابر خداوند، کوچک هستیم، اما خداوند متعال، بزرگی بندگان خودش را دوست دارد. 💠إن‌شاءالله در این ماه رمضان به خداوند نشان دهیم که دغدغۀ باعظمتی از مسئلۀ فرج داریم و بتوانیم سعۀ وجودی‌ای که رمضان می‌خواهد به ما بدهد، دریافت کنیم و این سعۀ وجودی خودمان را با «تمنای جدی برای ظهور و دولتِ کریمۀ امام‌زمان(ع)» به خدا نشان بدهیم، برای دولت کریمۀ امام زمان‌ ارواحنا له الفداء داشته باشیم. 🚩شبکۀ افق- ۹۷.۰۲.۲۸ 📢صوت در کانال: @Panahian_mp3 @Panahian_text
👈ادامه مطلب بحث: 🔴 ؟ ج۲ 💠توجه به قوانین حاکم بر حیات، ما را به‌سوی خدا سوق می‌دهد! حتی منهای موضوع دین و قیامت، ما برای همین زندگی چندروزۀ دنیا و همین اهداف دنیایی خودمان هم نیاز به لطف و رحمت خدا داریم. می‌فرماید: «وَ رَحْمَتي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ» (اعراف/156) رحمت خدا ابتدائاً همۀ اشیاء عالم و همۀ اشخاص را در بر می‌گیرد. اما بعد کم‌کم این رحمت، از افراد بد برداشته می‌شود و به افراد خوب، اختصاص پیدا می‌کند. 📌وقتی ما به سمت خدا نمی‌رویم(حتی اگر خیلی هم بد نشویم و جنایتی هم نکنیم) همین‌که به‌سمت خدا در تکاپو نیستیم و عاشقانه به‌سوی خدا حرکت نمی‌کنیم، همۀ موجوداتِ عالم، با ما بد می‌شوند؛ چون همه عاشق خدا هستند و دارند به‌سمتش حرکت می‌کنند «يُسَبِّحُ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْض» (حشر/24) حالا اگر تو بی‌اعتنا باشی، آنها با تو بد می‌شوند؛ در و دیوار و همۀ ذرات و موجودات عالم با تو بد می‌شوند، آن‌وقت احساس تنهایی و غربت می‌کنی. 💠اما وقتی به ذکر خدا می‌پردازی و برای رفتن به‌سمت خدا تلاش می‌کنی، می‌بینی که همۀ ذرات و اشیاء عالم با تو خوب می‌شوند؛ لباست با تو خوب می‌شود، آب و غذایی که می‌‌خوری با تو خوب می‌شود، مهربانی این عالم را با خودت می‌بینی، آن‌وقت احساس وحشت و تنهایی در تو از بین می‌رود و دچار غم و غربت نمی‌شوی. 📌این عالم زنده است؛ بارها خدا از زنده‌بودن این عالم سخن گفته است. خدا در بین همۀ موجودات عالم-که جبراً به تسبیح او مشغولند- یک اختیاری به انسان داده است که با ارادۀ خودش به‌سوی خدا برود یا نرود و تسبیح بگوید یا نگوید. حالا وقتی شما طلب مغفرت می‌کنی (و می‌خواهی اثر گناهت پاک شود) خدا تو را در آغوش می‌گیرد و به همۀ موجودات می‌گوید: «من بخشیدمش؛ شما دیگر اذیتش نکنید» 💠در این عالمِ به‌شدت منظم و حساب‌شده و در وسط این نظمِ متقن عالم، خدا فرصت‌های ویژه‌ای برای مغفرت و زدودن بدی‌های ما قرار داده است که یکی از آنها ماه رمضان است؛ خدا در این ماه با ما متفاوت برخورد می‌کند. دنبال بهانه می‌گردد که به ما پاداش بدهد، حتی خواب ما هم عبادت است! کسی که یک‌ذره ایمان به خدا داشته باشد، خودبه‌خود در ماه رمضان بخشیده می‌شود. 📌یکی از مظاهر مهربانی خدا بلکه «برترین مظهر مهربانی خدا» اولیاء خدا هستند؛ با این‌همه علاقه‌ای که به ما دارند و با این‌همه رنجی که در راه خدا می‌کشند! اما با این‌همه حقی که به‌گردن ما پیدا می‌کنند، کم‌ترین تقاضا را از ما مطرح می‌کنند، می‌فرماید: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى» (شوری/23) 💠مگر أباعبدالله‌الحسین‌(ع) چه انتظاری از ما دارد؟ اینکه به زیارت من بیایید؛ خدا همۀ گناهان‌تان را می‌بخشد! لازم نیست به‌خاطر من ضربۀ شمشیر بخورید، همین‌که برای من گریه کنید، کافی است! انگار دنبال بهانه می‌گردند، ما را نجات بدهند؛ این نشانۀ مهربانی اهل‌بیت(ع) نسبت به ماست. 🚩مسجد امام صادق(ع)- ۹۷.۰۲.۲۷ 📢صوت در کانال: @panahian_mp3 @Panahian_text
💠نقطۀ عزیمت برای درک مهربانی خدا 🔸نظم آهنینِ این عالم را ببین تا مهربانی خدا را باور کنی! 🔴 ؟ ج۲ 🔰برای اینکه رحمت خدا را ببینی، اول «بی‌رحمیِ زمین و زمان» را ببین! 🔻 اگر ما در این عالمِ به‌شدت منظم، در اثر بسیاری از خطاهایمان ضربه‌ای نمی‌خوریم، به‌خاطر لطف خداست که برخلاف قواعد عالم، رفتارهای خراب ما را جبران می‌کند 🔰برترین مظهر مهربانی خدا «اولیاء خدا» هستند که دنبال بهانه‌ای می‌گردند تا ما را نجات دهند ______________ 💠 یکی از ویژگی‌های خدا که اگر به آن ایمان بیاوریم، عمیقاً متحول خواهیم شد، رحمت و مهربانی خداست. برای اینکه به رحمانیت و لطف خدا توجه پیدا کنیم و اهمیت مهربانی خدا و نقش آن در دنیا را بیشتر درک کنیم، ابتدا باید به وضعیت قوانین حاکم بر حیات بشر توجه کنیم. مهم‌ترین ویژگی و اصلِ حاکم بر این عالم، نظم و اتقان و دقتی است که خدا در حیات بشر قرار داده است؛ همان نظمی که در اثبات وجود خدا از آن استفاده می‌کنیم. 📌این عالم، باید یک عالم منظم و پُر از حساب و کتاب باشد؛ اگر نامنظم و به‌هم‌ریخته باشد، اصلاً ما نمی‌توانیم در آن زندگی کنیم. تصور کنید اگر این عالم، منظم و دقیق نباشد چه می‌شود؟ مثلاً اگر محاسبات ریاضی گردش زمین دور خورشید یک‌ذره جابجا شود، چه اتفاقی می‌افتد! 💠حالا ما در چارچوب این نظمِ متقن وارد شده‌ایم و فرصتی داریم برای «خطاکردن» و رشدکردن. منتها اگر ما در یک عالم منظم و حساب‌شده، خطا کنیم قطعاً باید عکس‌العمل آن را ببینیم و ضربه‌اش را بخوریم. اینکه ما در این عالم به‌شدت منظم، امکان خطا داریم-و در اثر بسیاری از خطاهایمان ضربه نمی‌خوریم- به‌لطف خداست؛ یعنی خدا دائماً دارد خطاهای ما را جبران می‌کند. 📌یکی از جلوه‌های نظمِ حاکم بر عالم «زمان» است که می‌بینید چقدر بی‌رحمانه حرکت می‌کند و جلو می‌رود! اما خدا می‌تواند زمان گذشتۀ شما را جبران کند؛ نه‌تنها می‌تواند گناهان گذشتۀ شما را پاک کند بلکه می‌تواند گذشتۀ خراب شما را به گذشتۀ خوب تبدیل کند! «يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَنات» (فرقان/70) 💠نقطۀ عزیمت خودمان را برای توجه به رحمت و مهربانی خدا «بی‌رحمی زمین و زمان» ببینیم! یک‌نمونه از این بی‌رحمی «قانون عکس‌العمل» است، نمونۀ دیگرش «قانون استعداد» است؛ یعنی ممکن است من استعداد دریافت بسیاری از تمناهای بزرگ خودم را نداشته باشم اما لطف و مهربانی خدا وسط می‌آید و می‌گوید: «من از فضلِ خودم به تو می‌بخشم» یعنی قواعد عالم را در نظر نمی‌گیرم و به تو خیلی چیزها را می‌دهم. «ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ» (مائده/54) 📌یک نقطۀ عزیمت برای اینکه به رحمت خدا توجه پیدا کنیم، این است که نظمِ آهنین این عالم را ببینیم و آن‌را جدّی بگیریم. وقتی جدی‌بودنِ این عالم را ببینیم، به مهربانی خدا توجه پیدا می‌کنیم. آدم وقتی نظم حاکم بر این عالم را ببیند واقعاً وحشت می‌کند(چون می‌داند هر خطایی بکند عکس‌العملش را می‌بیند) اما باید بداند که همیشه یک فرصتی هم هست؛ آن فرصت «لطف و مهربانی خداست» که می‌تواند برخلاف همۀ قواعد عالم، رفتارهای خراب او را جبران کند و دستش را بگیرد و او را جلو ببرد. 💠مادرها در تربیت فرزند به این مسئله توجه کنند: بچه از یک‌طرف باید متوجه بشود که اگر خطایی کرد، نتیجه‌اش را می‌بیند و از طرف دیگر باید بداند که یک لطف و رحمتی هم در این عالم هست! اگر کسی هردوی اینها را در کنار هم به‌خوبی تمرین کند، وقتی بزرگ می‌شود واقعاً بدون خدا نمی‌تواند زندگی کند! 📌اگر کسی فکر کند در این عالم «باری به هرجهت» هر اتفاقی می‌تواند بیفتد، معلوم می‌شود که دبستان خوبی نرفته و در خانواده‌اش، خوب تربیت نشده است! در مدرسه مدام باید نظم آهنینِ این عالم را بر سرِ ما ببارند و تلقین کنند تا متوجه بشویم. بعد، هرموقع هیبت این نظم عالم ما را گرفت، به ما بگویند: «رحمت خدا هم هست؛ خدا می‌تواند در این وسط معجزه کند!» 💠اصلاً استغفارِ ما و بخشش خدا، درواقع یک معجزه است؛ یعنی خلاف قوانین طبیعت است! «سَیّئه» یعنی آثار سوء گناه که طبق قواعد عالم، باید دامن آدم را بگیرد! گناه مثل این است که من با چاقو، انگشتان خودم را قطع کنم (امام صادق(ع): إِنَّ الْعَمَلَ السَّیِّئَ أَسْرَعُ فِی صَاحِبِهِ مِنَ السِّکِّینِ فِی اللَّحْم؛ کافی/ج2/ص272) استغفار هم مثل این است که بگویم: «خدایا من غلط کردم، حالا دستم را دوباره درست کن!» وقتی از خدا می‌خواهی که جبران کند، یعنی خدایا تو مهربان هستی. 👈ادامه مطلب در پست بعد👇👇 @Panahian_text
🔰چرا ماه رمضان را باید ماه امام‌زمان(ع) بدانیم؟ 🌀 (ج۱) 💎همان‌طور که محرم ماه امام‌حسین(ع) است؛ رمضان هم باید ماه امام‌زمان(عج) تلقی شود 🔹دعای افتتاح که در شب‌های ماه رمضان خوانده می‌شود، در واقع تمنای ظهور است 💎چرا برای دعای کمیل و ندبه مراسم برگزار می‌شود، اما برای دعای افتتاح مراسم خاصی در ماه رمضان برگزار نمی‌شود؟! 🔹حیف است در ماه رمضان به قرائت قرآن و طلب مغفرت بپردازیم اما دعا برای فرج را فراموش کنیم 💎دعای افتتاح به ما یاد می‌دهد که در ماه رمضان «دعا برای ظهور» را فراموش نکنیم _____________ 🔷ماه مبارک رمضان مناسبت‌ها و آداب مختلفی دارد؛ از شهادت امیرالمومنین(ع) و شب‌های قدر تا انفاق و صلۀ رحم و... اما یک مناسبت بسیار مهم دیگر هم دارد که شاید از آن غفلت شده است. ماه رمضان، ماه امید برای فرج و ظهور امام زمان(عج) است. همان‌طور که ماه محرم ماه امام حسین(ع) است، ماه رمضان هم باید ماه امام زمان(عج) تلقی شود. 💠دلایل متعددی برای این مطلب وجود دارد، از جمله اینکه شب‌های قدر مربوط به امام زمان(عج) است، پروندۀ گذشتۀ ما و مقدرات آینده ما به‌دست آن حضرت در همین شب‌ها امضا می‌شود. در شب بیست‌وسوم که اوج ماه رمضان است، منتظریم منادی، ظهور حضرت را در آن سال ندا دهد و همۀ اهل عالم این ندا را بشنوند. 🔷یکی از دعاهایی که مهدوی‌بودن ماه رمضان را گوشزد می‌کند «دعای افتتاح» است که از دعاهای مهم ماه رمضان است-و فرموده‌اند هر شب در این‌ماه خوانده شود- این دعا در واقع تمنای ظهور است. حدود یک‌سوم این دعا دربارۀ امام زمان(عج) است. 💠سید‌بن‌طاووس، دعای افتتاح را از یکی از نواب اربعۀ امام‌زمان(عج) نقل کرده و ایشان هر شب ماه رمضان این دعا را می‌خواند. بزرگان ما هم به این دعا اهتمام داشتند. مضامین عالی و شباهت‌های این دعا به دعاهایی مثل «مناجات شعبانیه» و «دعای عهد» نشان می‌دهد که این دعا از ناحیۀ معصومین(ع) صادر شده است. 🔷این دعا باید در مجالس و محافل، توضیح داده شود و در فضایی سرشار از اندیشه و تفکر به تأمل در این دعا بپردازیم. باید جمع شویم و دربارۀ ظهور، شرایط قبل و بعد از آن و همچنین دربارۀ حکومت حضرت و رابطۀ عبادت خدا و ولایت ائمۀ معصومین(ع) که در این دعا از آنها یاد می‌شود، با هم بحث کنیم. 💠این دعا در قسمت مربوط به «حمد الهی» حدّ معنوی و معرفتیِ بسیار بالایی به انسان می‌دهد. حمد خدا-که مقام بسیار بلندی است و ما ناتوان از آن هستیم- می‌تواند با خواندن این دعا اندکی جبران شود. 🔷برای دعای کمیل، دعای ندبه و... مراسم برگزار می‌شود، اما متأسفانه برای دعای افتتاح مراسم خاصی در ماه رمضان برگزار نمی‌شود. حیف است در ماه رمضان به قرائت قرآن و طلب مغفرت توجه کنیم اما-درحالی‌که استجابت دعا تضمین شده است- موضوع فرج را فراموش کنیم. 💠اگر بخواهیم برای همۀ بشریت به‌صورت عمیق دعا کنیم و نجات جوامع بشری را از ظلم تمنا کنیم اوج این خواسته‌ها چیزی جز فرج امام زمان(عج) نیست. دعای افتتاح به ما یاد می‌دهد که در ماه رمضان دعا برای ظهور ولی عصر (عج) فراموش نکنیم. امید است به خاطر این دعا و ارتباط با آن همیشه منتظر ماه مبارک رمضان باشیم. 🚩شبکۀ افق- ۹۷.۰۲.۲۷ 📢صوت در کانال: @Panahian_mp3 @Panahian_text
👈ادامه مطلب بحث: 🔴 ؟ ج۱ 💠ما به مهربانی خدا محتاجیم؛ البته هرکسی این نیاز خود را نمی‌فهمد. آیا تو احتیاج خودت را به مهربانی خدا می‌فهمی؟ ما باید از مهربانی خدا لذت ببریم؛ آیا واقعاً لذت می‌بریم؟ ما باید مهربانی‌هایی که خدا به ما داشته است را ببینیم؛ آیا واقعاً می‌بینیم؟ ما باید در پاسخ به مهربانی‌های خدا دائماً شاکر باشیم، اما نمی‌توانیم خیلی شاکر باشیم؛ چون مهربانیِ خدا را نمی‌بینیم و عمیقاً درک نمی‌کنیم. 📌ما بیشتر از کودکان که به محبت مادران نیازمند هستند به محبت خدا نیازمند هستیم. خدا هم در عالم خلقت کار دیگری جز لطف و مهربانی به بنده‌اش ندارد و تا بی‌نهایت می‌تواند مهربانی کند. شما هرچقدر هم مهربانی خدا را درک کرده باشید، بازهم محتاج هستید که مهربانی خدا را بیشتر درک کنید. 💠چگونه مهربانی خدا را باور کنیم؟ در چه اموری مهربانی خدا را ببینیم؟ یک مدتی مسئلۀ خودتان را این قرار بدهید که «آیا من می‌فهمم خدا مهربان است؟ چقدر به این مهربانی نیاز دارم؟!» بهترین وقتش هم ماه مبارک رمضان است. 📌مرحوم قاضی(ره) می‌گفت: «من در عالم مکاشفه دیدم رحمة‌الله‌الواسعه حسین(ع) است» اینکه امام حسین(ع) را دوست داری یعنی دوست داری به این رحمت متصل بشوی؛ این یک نشئه‌ای از مزۀ آن رحمت خداست! اگر از ذکر روضه لذت می‌بری، این لذت همان رحمت خداست، طعمش این‌طوری است! منتهی این قسمتش را به‌خاطر آن‌همه زجری که حسین(ع) کشید برای ما ارزان کردند که بچشیم! 🚩مسجد امام صادق(ع)- ۹۷.۰۲.۲۶ 📢صوت در کانال: @Panahian_mp3 @Panahian_text
💠چرا شیرینی مهربانی خدا را حس نمی‌کنیم؟! 🔸یک‌دلیلش «یأس از رحمت خدا» است 🔴 ؟ ج۱ 🔰چرا دائماً باید به خودمان تلقین کنیم که خدا مهربان است؟ 🔻برخی آفات روحیِ ما موجب می‌شود دائماً دچار «یأس از رحمت خدا» بشویم 🔰 اوصاف ماه رمضان در واقع وصف مهربانی خداست؛ اگر این اوصاف در ما نشاط و لذت ایجاد نکند، یعنی «مهربانی خدا را درک نکرده‌ایم!» 🔻چگونه مهربانی خدا را تمنا کنیم؟ باید خیلی به مهربانی خدا معتقد باشیم و سوءظن به خدا نداشته باشیم 🔰 ما به مهربانی خدا محتاجیم؛ خیلی بیشتر از نیاز کودک به محبت مادر. آیا تو احتیاج خودت را به مهربانی خدا می‌فهمی؟ ________ 💠وقتی به ما سفارش می‌کنند «هرکاری را با بسم‌‌الله‌الرحمن‌‌الرحیم آغاز کنید» یعنی باید دائماً مهربانی خدا را به خودمان تلقین کنیم. اما چرا دائماً باید به خودمان تلقین کنیم که خدا مهربان است؟ 📌مهربانی و رحمت خدا در عین حالی که برای ما محبوب است، اما موضوعی است که دائماً از ذهن انسان فرار می‌کند. یک آفاتی در درون سینه و روح ما ایجاد می‌شود که موجب می‌شود دائماً دچار «یأس از رحمت خدا» بشویم. ابلیس هم دقیقاً همین کار را می‌کند، بزرگ‌ترین خصیصۀ ابلیس این است که مأیوس از رحمت خداست و این صفت خبیث خودش را به دیگران هم منتقل می‌کند! 💠خارهای هرزه‌ای در قلب انسان هست که دائماً می‌خواهد انسان را مأیوس کند؛ با هر گناه یا هر اتفاق و حادثه‌ای در اطرافمان، خودمان را از رحمت خدا مأیوس می‌کنیم. مثلاً وقتی می‌بینیم کسانی قدرتی و ثروت و اسلحه دارند و ظاهراً می‌توانند به ما ظلم کنند، به خودمان تلقین می‌کنیم که «من تنها هستم، من پناهی ندارم!» این وضعیتِ سرشار از ترس و نگرانی و احساس تنهایی دائماً در روح انسان تولید می‌شود، به همین دلیل لازم است دائماً به خودمان تلقین کنیم که «یادت باشد؛ خدا رحمان و رحیم است!» 📌چرا فرموده‌اند که دائماً برای شروع هر کاری «بسم‌ الله الرحمن الرحیم» بگویید و دائماً یادآوری کنید که «خدا مهربان است»؟ یکی از دلائلش این است که «شما در درون قلب خودت مدام تولید‌کنندۀ یأس نسبت به رحمت خدا هستی و به دلائل مختلف، این یأس در درون تو بازتولید می‌شود لذا باید با آن مقابله کنی» 💠یکی از فلسفه‌های ذکر، یادآوری است. ما به یادآوریِ مداوم این موضوع نیاز داریم و منظورمان از این یادآوری «خوب اندیشیدن و عمیقاً تفکر کردن دربارۀ رحمت خدا» است. البته رحمت خدا در کلمات مختلفی تجلی پیدا می‌کند و خیلی از مفاهیم هستند که از مهربانی خدا صحبت می‌کنند؛ مثل مغفرت، نعمت، برکت و هدایتِ الهی. 📌کلامی از رسول‌خدا(ص) هست که تقریباً تنها روایت کلیدی برای معرفی ماه رمضان است. ایشان سه وصف بزرگ برای این ماه ذکر می‌فرماید: «أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَيْكُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَكَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ» (امالی صدوق/93) شهر خدا به سوی شما آمده است؛ با برکت و رحمت و مغفرت. (هرکدام از این سه وصف، یکی از مظاهر مهربانی خداست) 💠بعد می‌فرماید: «در این ماه، به مهمانی خدا دعوت شده‌اید... خوابیدن شما در این ماه، عبادت است، اعمال شما مقبول و دعای شما مستجاب است» همۀ اینها در واقع وصف مهربانی خداست ولی اگر این اوصاف در ما نشاط و بالاترین لذت را ایجاد نکند، در واقع ما مهربانی خدا را فهم نکرده‌ایم. مهم این است که از مهربانی خدا لذت ببریم. 📌چرا شیرینی مهربانی خدا را حس نمی‌کنیم؟! باید غصه بخوریم و خودمان را مذمت کنیم که چرا رابطۀ ما با خدا قطع است؟ (همین مذمت‌کردن در را به‌روی ما باز می‌کند) می‌دانید چه‌کسی رابطه‌اش با خدا قطع است؟ کسی که شیرینیِ مهربانی خدا را عمیقاً نمی‌چشد و عمیقاً آن‌را تمنا نمی‌کند و از آن لذت نمی‌برد و از خلأش نابود نمی‌شود. 💠نیاز انسان به «رحمت خدا» خیلی بیشتر از این حرف‌هاست؛ این در واقع شارژِ روح و انرژی حیات ماست. آیا ما چنین احساسِ نیازی به رحمت و مهربانیِ خدا داریم؟ چگونه می‌توانیم این احساس را پیدا کنیم؟ چگونه مهربانی خدا را گدایی کنیم و از خدا تمنا کنیم؟ 📌برای تمنا و گدایی‌کردنِ مهربانی خدا لازم است خیلی به مهربانی خدا معتقد باشی، نه اینکه با سوءظن درِ خانۀ خدا بروی و بعدش بگویی «یعنی خدا می‌بخشد؟ جواب مرا می‌دهد یا نه؟ اصلاً مرا آدم حساب می‌کند؟ صدایم را می‌شنود؟» این‌‌طوری که اصلاً نمی‌توانی تمنا و گدایی کنی! 👈ادامه مطلب در پست بعد👇👇 @Panahian_text
🚩 برنامه سخنرانی امشب و فرداشب(دوشنبه و سه‌شنبه) 🔹 بعد از نماز عشاء | مناجات آخر ماه شعبان | حسینیه حاج شیخ مرتضی زاهد | خ شهید مصطفی خمینی(ره)، نرسیده به چهارراه مولوی، ک شهید بالاگر 📌 goo.gl/maps/w6ZLm41sCCu 🔸از چهارشنبه شب الی آخر ماه رمضان 🔸 ساعت ۲۳:۳۰ | چگونه مهربانی خدا را باور کنیم؟ | هیئت شهدای گمنام و هیئت محبین اهل بیت(ع) | م ‌سپاه، به سمت بالای شریعتی، حسینیه فاطمه‌الزهرا(س) 📌 goo.gl/maps/R83WEy52Kmk ⚠️تلاش می‌شود جلسات به صورت زنده از اینستاگرام پخش شود. instagram.com/Panahian_ir @Panahian_ir
🚩 برنامه سخنرانی در ، ، و 🔸سه‌شنبه | شهرستان خمین | ساعت ۱۸ | مسجدالنبی(ص) | بزرگداشت مجاهد شهید حاج اسماعیل محبتی 🔹چهارشنبه | بعد از نماز عشاء | یادبود شهدای مدافع حرم | میدان رسالت، خ هنگام، خ۳۵ متری استقلال | مسجد جواد الائمه(ع) 🔸پنج‌شنبه | ساعت ۲۱ | | درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام | م ‌سپاه، به سمت بالای شریعتی، حسینیه فاطمه‌الزهرا(س) 📌 goo.gl/maps/R83WEy52Kmk 🔹جمعه | ۶صبح | سخنرانی قبل از دعای ندبه | امام زاده جعفر پیشوای ورامین | پخش زنده از شبکه یک 📌 goo.gl/maps/75jUE8MMzL52 🔸جمعه | ساعت ۱۷:۴۵ | یادبود شهید لطفی نیاسر | قم،خیابان آذر،حسینیه تکیه شاه خراسان 📌 goo.gl/maps/wrhRhKM9A4S2 ⚠️تلاش می‌شود جلسات به صورت زنده از اینستاگرام پخش شود. instagram.com/Panahian_ir @Panahian_ir
🔰از «شادیِ بیخود» دوری کن تا آسوده‌تر زندگی کنی! 🌀 ؟ جلسه ۱۲ 🔰 یک راز برای آسوده‌زیستن بر اساس آیۀ قرآن: «خوشیِ الکی» به دلت راه نده تا دچار «ناراحتیِ الکی» نشوی ⭕️هرچقدر از چیزهای بیخود خوشحال شوی، همان‌قدر از چیزهای بیخود ناراحت خواهی شد 🔰زهد موجب آسودگی است؛ اما زهد به‌معنای نداشتنِ پول و خانه و... نیست ⭕️آرامش و آسودگی یکی‌ از شاخص‌های زندگیِ درست است 🔰جامعۀ دینی چگونه می‌تواند برتری خود را بر جامعۀ غیردینی اثبات کند؟ با نشان‌دادن آرامش و نشاط ناشی از دین‌داری _______ 🌟جامعۀ دینی چطور می‌تواند برتری خود را بر جامعۀ غیردینی نشان بدهد؟ ما کِی می‌توانیم به اسلام‌مان افتخار کنیم؟ حالا که اسلام در جامعۀ ما قدرت گرفته است، ما باید به جوامع بی‌دین و کفرزده اثبات کنیم که «دین واقعاً بهتر است!» اما راهش چیست؟ آنهایی که دچار مادی‌گرایی و لذت‌پرستی هستند گوش‌شان به معارف دینی و عقائد معنوی بدهکار نیست؛ پس باید از یک راه و زبان دیگر آنها را با حقیقت آشنا کنیم. 💠ما باید در عمل نشان بدهیم که آرام‌تر و بانشاط‌تر هستیم، بیشتر لذت می‌بریم و بهتر خوشی می‌کنیم؛ در این‌صورت می‌توانیم حقانیت راه خود را به خوبی نشان دهیم. اگر ایمان در زندگی مؤمنین موجب افزایش آسودگی و کاهش آسیب‌های اجتماعی شود مردم-حتی اگر مادی‌گرا هم باشند و فقط زندگی دنیا را بخواهند- طبیعتاً سراغ فرهنگ مؤمنین می‌آیند. 🌟شهید بهشتی می‌فرمود: برای تبلیغ اسلام و تعجیل فرج، «هیچ کاری بهتر از این نیست که ما یک جامعۀ نمونه بسازیم» آن‌وقت به جهانیان می‌گوییم: آن آقایی که می‌خواهد بیاید، یک‌چنین کاری انجام خواهد داد. در روایت هست: قومی از مشرق، زمینه‌ساز ظهور خواهند شد «يخرُجُ ناسٌ مِنَ المَشرِقِ فَيوَطِّئونَ لِلمَهدي سُلطانَه» (کنزالعمال/ح ۳۸۶۵۷) 💠ما می‌توانیم با زندگیِ درست زیر بیرق امام حسین(ع) برای جهانیان الگو بشویم؛ یعنی طوری زندگی کنیم که مردم بگویند «مریدان امام حسین(ع) چقدر جوانمرد و آرام و باصفا و بانشاط هستند...» 🌟آرامش و آسودگی یکی‌ از شاخص‌های زندگیِ درست است. داشتنِ زندگی آسوده‌تر صرفاً یک منفعت شخصی نیست، بلکه رسالت اجتماعی، تاریخی و مهدویِ ماست. باید این را از ‌جامعه خودمان شروع کنیم تا بعد بتوانیم روی جامعه جهانی هم اثر‌ بگذاریم. در شهر خودمان، هر مؤمنی که شاد‌تر، آرام‌تر، آزادتر، آسوده‌تر زندگی کرد، برای بقیه الگو می‌شود. 💠یکی از راه‌‌های عملیاتی برای آسوده‌تر زندگی‌کردن-که در روایات آمده است- این است که «هرکسی می‌خواهد رنج بیخود نکشد از شادیِ بیخود دوری کند» 🌟امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: زهد در دنیا، بزرگترین‌ آسایش است‌‌ «الزُّهْدُ فِي الدُّنْيَا الرَّاحَةُ الْعُظْمَى» (غررالحکم/1316) امام صادق(ع) فرمود: راحتی را طلب کردم آن را در زهد یافتم «طَلَبْتُ الرَّاحَةَ فَوَجَدْتُهَا فِي الزُّهْد» (مستدرک‌الوسایل/۱۲/۱۷۴) زهد نه فقط در روح و روان انسان، بلکه در واقعیت زندگی او، آرامش و آسودگی می‌آورد. 🌟خیلی‌ها به اشتباه فکر می‌کنند که «زهد یعنی نداشتنِ پول و خانه و...» از امام زین‌العابدین(ع) پرسیدند: زهد یعنی چه؟(کافی/۲/۱۲۸) ایشان یک رازی را از قرآن‌ کریم برملا کردند برای آسوده‌زیستن: «لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ؛ تا برای چیزی که از دست شما رفت متأسف نشوید و از چیزی که به شما رسید خوشحال نشوید» (حدید/۲۳) 💠هرمقدار از چیزهای بیخود خوشحال شوی، به‌همان مقدار از چیزهای بیخود ناراحت خواهی شد. اگر کسی از تعریفِ دیگران دربارۀ خودش خوشحال شود، از توهین آنها هم ناراحت می‌شود. و برعکس؛ خوشیِ الکی به دلت راه نده تا ناراحتیِ الکی هم به دلت نیاید. اگر «الکی‌خوش» نباشی، واقعی خوشحال خواهی شد! در بعضی از خوشی‌های بیخود و بیهوده، خدا زود یک ناراحتیِ بیخود برایت پیش می‌آورد، چون خدا خوشش نمی‌آید بنده‌اش کوچک و حقیر باشد. 🌟أمیرالمؤمنین(ع) به‌عنوان تکنیکی برای تأسف نخوردن می‌فرماید: اگر به چیزی که می‌خواستی نرسیدی، بگو اصلاً من چنین چیزی نمی‌خواستم و هر چیزی را از دست دادی بگو من اصلاً چنین چیزی نداشتم. (اجْعَلْ مَا طَلَبْتَ مِنَ الدُّنْيَا فَلَمْ تَظْفَرْ بِهِ بِمَنْزِلَةِ مَا لَمْ يَخْطُرْ بِبَالِك ؛ کشف‌الغمه/۱/۵۷۲) 💠روحِ خودت را راحت کن؛ ناراحتیِ روح، انسان را به کفر نزدیک می‌کند. حالا با چه چیزی خوشحال بشویم؟ علی(ع) می‌فرماید: «قُرَّةُ عَيْنِهِ فِيمَا لَا يَزُول» (نهج‌البلاغه/خطبه ۱۹۳) یعنی-آدم باتقوا- با چیزهایی که از‌ بین نمی‌رود، خوشحال می‌شود؛ آن چیزی چشمش را روشن می‌کند که زائل‌نشدنی است. 🚩حسینیه حقشناس- ۹۶.۷.۱۱ @Panahian_text
🚩 برنامه سخنرانی علیرضا پناهیان به مناسبت نیمۀ شعبان 🔸بعد از نماز عشاء | مسجد دانشگاه امیرکبیر | تهران، خ حافظ، دانشگاه امیر کبیر 📌 goo.gl/maps/dh4o2KMRPMM2 🔸ساعت ۲۳:۳۰ | احیای شب نیمۀ شعبان | م ‌سپاه، به سمت بالای شریعتی، حسینیه فاطمه‌الزهرا(س) 📌 goo.gl/maps/R83WEy52Kmk 🔸ساعت ۰۰:۳۰ بامداد | مسجد | احیای شب نیمۀ شعبان | خ آزادی، دانشگاه شریف 📌 goo.gl/maps/9So9xBeCbCN2 🔸ساعت ۷:۳۰ | م‌ شهدا، خ‌ مجاهدین اسلام، ایستگاه بهنام، بن‌بست هدایت، حسینیۀ آیت الله حق‌شناس(ره) 📌 goo.gl/maps/fyPj9FbFjHp 🔸ساعت ۱۱ | مهرآباد جنوبی، خ شهید عبداله صفری، نبش کوچه نجفی، مسجد جامع امیرالمؤمنین(ع) 🔸ساعت ۱۷ | مؤسسه فرهنگی قرآنی امام رضا(ع) | همایش بانوان مهدوی | خ ابوذر، خیمه گاه شهدا - 🔸بعد از نماز عشاء | مسجد یوم الغدیر | خزانه فلاح، ۲۰ متری ابوذر، ۱۲ متری شهید فراهانی، ۱۴ متری شهید ورزدار، مسجد یوم الغدیر 📌 goo.gl/maps/6z3DNyGJA8t 🔸 | بعد از نماز عشاء | مسجد قمر بنی هاشم(ع) | یادواره شهدای محله زمزم | انتهای بزرگراه شهید نواب، بلوار شهید چراغی، خ شهید غلام رضایی(زمزم)، خ شهید مجتبی متین، ک شهید فرمانروا ⚠️تلاش می‌شود جلسات به صورت زنده از اینستاگرام پخش شود. instagram.com/Panahian_ir @Panahian_ir
🔷بلا را «دشمنی خدا با خودت» تلقی نکن! 💠محبت خدا را در بلاها ببین! 🌀 ؟ ج۱۱ 🔰گاهی آسودگی با «فهمِ علت بلا» به‌وجود می‌آید 🔻 اگر کسی بداند بلای او از جانب خدا و از سرِ محبت خداست، آسودگی عجیبی پیدا می‌کند 🔰علی(ع): هرکسی مصائب کوچک را بزرگ ببیند، به مصائب بزرگ مبتلا می‌شود 🔻اگر به گرفتاری‌ات درست نگاه کنی، می‌بینیی که این گرفتاری می‌توانست بیشتر هم باشد! این نگاه، می‌تواند حالت شکر در انسان ایجاد کند 🔰بعضی‌ها در متن بلا و سختی هم از رنج استقبال می‌کنند _______ 💠گاهی آسودگی با «فهمِ علت بلا» به‌وجود می‌آید. اگر قلب مؤمن بینا شود خودش متوجه سرّ بلا و گرفتاری‌اش می‌شود و الا باید یک آدم صاحب‌دل در این زمینه به او کمک کند. وقتی آدم متوجه شود که بلای او از جانب خداست و این بلا برای رشد اوست و در واقع از سر محبت خدا نسبت به اوست، آسودگی عجیبی پیدا می‌کند و حتی-طبق روایت(مصباح‌الشریعه/۱۸۳)- لذت هم می‌برد. 🔶أمیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: با سختی و رنجِ شدید، انسان به درجات بالا و راحتی دائم می‌رسد «بِالتَّعَبِ الشَّدِيدِ تُدْرَكُ الدَّرَجَاتُ الرَّفِيعَةُ وَ الرَّاحَةُ الدَّائِمَةُ» (غررالحکم/۴۳۴۵) اگر کسی این نکته را درک کند دیگر آسودگی از زندگی‌اش فاصله نخواهد گرفت! 💠اگر کسی فلسفه یا دلیل بلا و مشکل خودش را نفهمید، باید بین خوف و رجاء باشد، یعنی از یک‌سو این رنج را نتیجۀ گناه، خطا و بدی‌های خودش بداند و بگوید «خدا می‌خواهد این‌گونه مرا پاک کند» و از سوی دیگر، آن‌را لطف خدا بداند که می‌خواهد او را رشد بدهد. اما نمی‌تواند به‌طور قطع بگوید: «من این‌قدر آدم بدی هستم که خدا این‌ مشکلات را دارد برای من درست می‌کند!» 🔶یکی از راه‌های فهمیدن اسرار پشت‌ پردۀ بلاها، همان آرامشی است که انسان باید داشته باشد. برای رسیدن به این آرامش باید بدانیم که دنیا قطعاً محل رنج است، همین نکته می‌تواند آرامش‌دهنده باشد. آدم خود را به مرگ بگیرد تا به تب راضی شود؛ این فکر و خیال نیست یک واقعیت است و باید این‌طوری به مشکلات نگاه کنیم! 💠أمیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: هرکسی مصائب کوچک را بزرگ ببیند، خدا به مصائب بزرگ مبتلایش می‌کند «مَنْ عَظَّمَ صِغَارَ الْمَصَائِبِ ابْتَلَاهُ اللَّهُ بِكِبَارِهَا» (نهج‌البلاغه/حکمت۴۴۸) اگر به گرفتاری‌های خودمان درست نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که این گرفتاری می‌توانست بیشتر از این هم باشد! این نوع نگاه، حتی می‌تواند حالت شکر هم در انسان ایجاد کند! 🔶چقدر خوب است بتوانیم با بلا مردانه‌تر و صمیمانه‌تر برخورد کنیم، بلا را دشمنیِ خدا با خودمان تلقی نکنیم، محبت خدا را در آن ببینیم. می‌فرماید: در بلاها و سختی‌ها، شاد و مسرور باش «كُنْ بِالْبَلَاءِ مَحْبُوراً وَ بِالْمَكَارِهِ مَسْرُوراً» (غررالحکم/۷۱۴۶) 💠البته یک‌مقدار سخت است که آدم واقعاً بلا را محبت خدا به خودش بداند. محبت خدا حتی در قرآن هم یک‌مقدار سخت فهمیده می‌شود. به‌قول امام صادق(ع) ظاهر قرآن یک‌مقدار تلخ است، اما وقتی یک‌مقدار تأمل ‌کنی می‌بینی که همه‌اش خدا دارد محبت می‌کند(الْقُرْآنُ كُلُّهُ تَقْرِيعٌ وَ بَاطِنُهُ تَقْرِيبٌ؛ جامع‌الاخبار/۲۳۲) 🔶نکتۀ بسیار مهم این است که انسان حتی در متن بلا و سختی هم از رنج استقبال کند. بعضی‌ها در گرفتاری و سختی‌ها استقبال از رنج را کنار می‌گذارند؛ مثلاً وقتی فقیر می‌شوند، دیگر صدقه نمی‌دهند، یا وقتی رنجور می‌شوند، دیگر برای نماز شب و عبادت، خود را به تَعب نمی‌اندازند، انگار یک‌مقدار از خدا طلبکار می‌شوند، می‌گویند: «خدایا من دارم این رنج‌ها را تحمل می‌کنم، دیگر می‌خواهی چه‌کار کنم؟! همین‌ها را اگر بتوانم تحمل کنم از سرم هم زیاد است!» 💠امام صادق(ع) می‌فرماید: کسی که طعم بلا را تحت عنایت الهی بچشد، لذتی از بلا می‌برد بیشتر از لذتی که از نعمت می‌برد وقتی که بلا نباشد اشتیاق بلا دارد، چون نعمت‌ها در زیر آتش بلا و محنت است» (لَهُ تَلَذَّذَ بِهِ أَكْثَرَ مِنْ تَلَذُّذِهِ بِالنِّعْمَةِ ؛ مصباح‌الشریعه/۱۸۳) اینها چه انسان‌های قوی‌ای می‌شوند! خوشا به سعادت کسانی که رنج و بلا را-از هر نوعی- تحمل می‌کنند؛ چون خدا به آنها ظرفیت رنج داده است. اگر این حرف‌ها در روح ما جاری شود خودبه‌خود کلی از گرفتاری‌های ما کاسته می‌شود. 🔶خیلی سخت است که آدم در اوج سختی‌ها هم از رنج استقبال کند. انسان‌های بزرگ هستند که می‌توانند در اوج گرفتاری هم خود را برای عبادت به رنج و سختی بیاندازند؛ مثل حضرت زینب(س) که بعد از آن‌همه مصیبت در روز عاشورا نماز شب را رها نمی‌کند! ایشان در کربلا آرامش‌بخشِ دو امام بود! تا عاشورا مانند پروانه دور امام حسین(ع) می‌گشت و مواظبش بود، بعد از عاشورا هم مواظب امام سجاد(ع) بود. 🚩حسینیه حقشناس- ۹۶.۷.۱۰ @Panahian_text
💠سیاست و بعثت؛ در کلام امام خمینی(ره) 🔹واللَّه اسلام تمامش سیاست است! اسلام را بد معرّفی کرده‌‌اند! 🔸منبع: صحیفه امام 🔰واللَّه اسلام تمامش سیاست است! اسلام را بد معرّفی کرده‌‌اند. (ج۱، ص۲۷۰) 🔻اسلام دین سیاست است قبل از اینکه دین معنویات باشد. (ج۶، ص۴۶۷) 🔰 انبیا- علیهم السلام- شغلشان سیاست است. (ج۱۳، ص۴۳۳) 🔻 اصولًا اساس اسلام از سیاست است. (ج۱۸، ص۷۲) 🔰 دین اسلام یک دین سیاسی است. یک دینی است که همه چیزش سیاست است، حتی عبادتش. (ج۱۰، ص۱۵) 🔻اسلام‌‌ دین سیاست است اصلش. اسلام یک دینی است که احکام عبادی‌‌اش هم سیاسی است. (ج۱۱، ص۴۶۳) 🔰اسلام، احکام اخلاقی‌‌اش هم سیاسی است.(ج۱۳، ص۱۳۰) ‌‌ 🔻بیشتر کتب فقه، کتب سیاست است. ‌‌(ج۱۳، ص۱۳) 🔰در روایاتِ ما برای نبّی اکرم با لفظ «سیاست» ثابت شده است. و در دعای، در زیارت جامعه ظاهراً هست که «ساسَةُ العباد» هم هست. در آن روایت هم هست که پیغمبر اکرم ‌‌ شد که ‌‌سیاست امت را متکفّل باشد. (ج۱۳، ص۴۳۱) 🔻مسئله دخالت در سیاست در رأس تعلیمات انبیاست. ما همه تعلیمات انبیا را کنار گذاشتیم، فقط به آن تعلیماتی که دخالت نکردن در سیاست و دخالت نکردن در جامعه و اینها [مرتبط است‌‌] فقط همینش را گرفته‌‌ایم. ‌‌(ج۱۵، ص۲۱۴) 🔰آنقدر آیه و روایت که در سیاست وارد شده است، در عبادات وارد نشده است...اسلام را همچو بد معرفی کرده‌‌اند به ما که ما هم باورمان آمده است که اسلام [را] به سیاست چه! (ج۶، ص۴۳) 🔻مسجد، مرکز اجتماع سیاسی است/ در صدر اسلام از همین مسجدها جيْشها، ارتشها، راه می‌‌افتاده، مرکز تبلیغ احکام سیاسی اسلام بوده مسجد. هر وقت یک گرفتاری پیدا می‌‌شد، صدا می‌‌کردند که «الصَّلاةُ بالجَماعَة»، اجتماع می‌‌کردند؛ آن گرفتاری را طرح می‌‌کردند، این صحبتها را می‌‌کردند. مسجد، مرکز اجتماع سیاسی است(ج۵، ص۱۷) 🔰در روایات هست که‌‌ بُنِىَ الاسلامُ عَلی‌‌ خَمْس‌‌ این ولایت، ولایت کلی امامت نیست... نخیر؛ این ولایت عبارت از حکومت است... بنابراین، «ما نُودِی بِشِی ءٍ مِثْلَ ما نُودِىَ بِالوِلايَه» برای اینکه حکومت است. به هیچ چیز مثل این امر سیاسی دعوت نشده است و این امر سیاسی بوده است! (ج۲۰، ص۱۱۲) 🔻بیخود بعضی از ائمه ما نمی‌‌فرمایند که برای من در منابر روضه بخوانند... مسأله، مسئله گریه نیست. مسأله، مسئله تباکی نیست. مسأله، مسئله سیاسی است (ج۱۳، ص۳۲۳) 🔰اسلام‌‌ دین سیاست است اصلش. اسلام یک دینی است که احکام عبادی‌‌اش هم سیاسی است. این جمعه، این خطبه‌‌های جمعه، آن عید، آن خطبه‌‌های عید، این جماعت، اجتماع، این مکه، این مشعر، این منی‌‌، این عرفات، همه‌‌اش یک مسائل سیاسی است. (ج۱۱، ص۴۶۳) @Panahian_ir
🔷«محبت» شاه‌راه رسیدن به زندگیِ آسوده‌تر است 💠اگر با همه مثل خانواده‌ات مهربان باشی زندگی‌ات آسوده‌تر می‌شود 🌀 ؟ چ۱۰ 🔰با محبت هم راحتی‌ها افزایش می‌یابد هم سختی‌ها بهتر تحمل می‌شود 🔻محبت خدا، اولیاء خدا و خلق خدا درهم‌تنیده و افزایندۀ یکدیگرند 🔰با محبت برخورد کن تا همه به تو محبت ‌کنند 🔻محبت به امام حسین(ع) عالی‌ترین نوع محبت است 🔰بیشترین خطای ما این است که با «راحت‌طلبیِ مطلق» زندگی‌مان را به‌هم می‌ریزیم، لذا اولین مسئولیت ما «کنترل راحت‌طلبی» است _________ 💠با اینکه راحت‌طلبی اولین انگیزۀ آدم است، ولی انسان‌ها غالباً موجب سلب راحتی خود می‌شوند! به‌حدی که می‌شود گفت: دین آمده است تا ‌کمی راحت‌تر و آسوده‌تر زندگی کنیم. 🔶بیشترین خطای ما این است که با «راحت‌طلبی مطلق» زندگی‌مان را به‌هم می‌ریزیم! لذا اولین مسئولیت ما کنترل راحت‌طلبی است. یعنی هم با راحت‌طلبی مبارزه کنیم و هم برای خودمان راحتی فراهم کنیم. 💠راه‌های رسیدن به آسودگی که تا اینجای بحث، بیان کردیم: 1️⃣ فکرکردن: با تفکر، بهتر می‌شود ناراحتی را برطرف کرد. 2️⃣ پذیرش ضرورت رنج و سختی در دنیا 3️⃣ حالا که سختی‌ها اجتناب‌ناپذیرند و فلسفۀ خوبی دارند، بعضی از سختی‌ها را خودت بپذیر! 4️⃣ درک فلسفۀ رنج: رنج گاهی شما را رشد می‌دهد و به خدا نزدیک می‌کند، گاهی هم عیب‌های شما را کم می‌کند! 🔶در میان راه‌هایی که برای رسیدن به آسودگی هست؛ یکی از شاه‌راه‌ها و راه‌های باعظمت «محبت» است. با محبت نه‌تنها راحتی‌ها افزایش می‌یابد، بلکه سختی‌ها هم بهتر تحمل می‌شود. محبت خدا، محبت اولیاء خدا و محبت خلق خدا درهم‌تنیده و افزایندۀ یکدیگرند. محبت خدا و اولیائش سختیِ راه خدا را آسان می‌کند، محبت خلق خدا نیز سختی‌هایی را که از جانب مردم می‌رسد، آسان می‌کند. محبت امام حسین(ع) و شرکت در عزای او محبت ما را به دیگران هم بیشتر می‌کند. 💠ما نتوانسته‌ایم مکتب امام حسین(ع) را معرفی کنیم و محبتش را به جهانیان بچشانیم. خود امام حسین(ع) محبتش را به ما چشانده و همه را با محبت در مجالس روضه جمع می‌کند و می‌خواهد ما هم با خدا و خلق او بامحبت باشیم، تا معنویت و زندگی مادی و اجتماعی‌مان درست شود. 🔶محبت، اولین و آخرین و مؤثرترین راه آدم‌شدن است. محبت به امام حسین(ع) عالی‌ترین نوع محبت است، بیشتر غرق محبتش بشویم تا به همۀ خیر دنیا و آخرت برسیم؛ هم محبت‌مان به مردم بالا می‌رود، هم سختی‌ها کم می‌شود. 💠چرا هر هفته روضه نمی‌رویم؟ حضرت زهرا(س) لااقل هفته‌ای دو بار پیاده آن‌همه راه تا کنار قبر حمزۀ سیدالشهدا می‌رفت و گریه می‌کرد تا به ما یاد ‌بدهد حسین(ع) را فراموش نکنیم! حسین(ع) برای این محبت، کم هزینه نکرده است! از محبت امام حسین(ع) استفاده کنید. 🔶یکی از کارهایی که روضه‌های کربلا می‌کند افزایش محبت اعضای خانواده است! چون اصل روضه‌ها خانوادگی است، خانواده برای هم فدا می‌شوند؛ برادر، پسر، عمو، برادرزاده و... روضه خانوادگی آثار و برکات فراوانی دارد. 💠امام سجاد(ع) به زُهْری فرمود: چرا مردم را مثل خانواده‌ات تلقی نمی‌کنی؟ «وَ مَا عَلَيْكَ أَنْ تَجْعَلَ الْمُسْلِمِينَ مِنْكَ بِمَنْزِلَةِ أَهْلِ بَيْتِكَ...» (احتجاج/2/ 320) بعد توضیح می‌دهد که در این صورت باید بزرگ‌ترها را مانند پدر و مادرِ خود بدانی، کوچک‌ترها را جای فرزند خودت بگذاری و همسالان را برادر خود بشماری. وقتی آنها را خانواده خودت بدانی به کدام‌یک از آنها دوست داری ظلم کنی؟! کدام‌شان را دوست داری نفرین کنی؟! آبروی کدام‌یک را حاضری ببری؟! 🔶بعد می‌فرماید: «وَ إِنْ عَرَضَ لَكَ إِبْلِيسُ...» وقتی ابلیس به تو القاء کرد که «بهتر از مسلمان دیگری هستی!» اگر او سنش بیشتر است، بگو ایمان و عمل صالح او بیشتر است، اگر سنش کمتر است، بگو گناه من بیشتر است و اگر هم‌سن توست، بگو من به گناه خود یقین و به گناه او شک دارم؛ پس او بهتر از من است! اگر مردم به تو احترام گذاشتند، بگو «از خوبی آنهاست» اگر با تو نامهربانی کردند، بگو «به‌خاطر بدیِ من است» 💠اگر با همه مثل خانواده‌ات مهربان باشی، عیشت آسان می‌شود، دوستانت زیاد می‌شوند، دشمنانت کم می‌شوند، از خوبی‌شان خوشحال می‌شوی و از بدی‌شان ناراحت نمی‌شوی! 🔶امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: اگر انتظار داری پدرت، پسرت یا هرکسی به تو خیری برساند، در دلت هم نگو «چرا مرا کمک نمی‌کند؟!» توجیه کن و بگو: لابد وقت ندارد، پول ندارد و... یعنی مثبت بگو؛ یک‌دفعه می‌بینی کمکت کرد! (...فَلَا يَذْكُرْهُ إِلَّا بِخَيْرٍ؛ کشف‌الغمه/2/242) (...مِمَّنْ صَرَفْتَ سُوءَ ظَنِّكَ إِلَيْهِ؛ ارشادالقلوب/1/135) اینها روش «آسوده زندگی کردن» است، با محبت برخورد کن تا همه به تو محبت ‌کنند. 🚩حسینیه حقشناس- ۹۶.۷.۹ @Panahian_text
🔰چرا باید رنج بکشیم؟ (دلیل سوم) 🌀برای اینکه تاحدی بفهمیم «جهنم چه خبر است!» و از آن دوری کنیم 🔸؟ج9 🔻اگر جهنم را بفهمی؛ دیگر نیاز نیست با رنج و مشکلات به تو بفهمانند! 🔻چرا مشکلات مؤمنین در دنیا بیشتر از دیگران است؟ راه کم‌شدن این مشکلات چیست؟ 🔻استغفار، غم را از بین می‌برد، بلاها را کم می‌کند و آرامش می‌آورد 🔻گاهی رنج برای این است که خراب و فاسد نشویم، گاهی برای این است که خرابی‌های وجودمان درست شود ______________ 🔶یکی از دلائل دین‌گریزی این است که بعضی‌ها فکر می‌کنند دین‌داران دنبال آسایش و لذت نیستند و دین باعث رنج و سختی است. این سوءتفاهم بزرگی است که باید برطرف شود. در حقیقت، زندگیِ غیردینی عامل سختی و دشواری است. خداوند می‌فرماید: «مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكاً»(طه/124) دین برای زندگیِ راحت‌تر و آسودگی بیشتر است. 🔶همۀ لذت‌ها فقط در آسودگی پدید می‌آید اما مردم غالباً برای رسیدن به لذت-با ارتکاب گناه- آسودگی خود را ذبح می‌کنند. راه باطل همه‌اش سوءتفاهم است؛ کمااینکه ابلیس، آدم(ع) را در بهشت، دچار سوءتفاهم کرد و طبیعتاً ما را-که در بهشت نیستیم- بیشتر به سوءتفاهم می‌اندازد. 🔶درک فلسفۀ رنج، یک راه رسیدن به آسودگی است. گاهی رنج برای این است که خراب و فاسد نشویم و گاهی برای این است که خرابی‌های ما درست شود. یکی از این خرابی‌ها تکبر است که مثل علف هرز در وجود ما رشد می‌کند. نفس انسان، مکار است؛ تا یک‌مقدار خوب می‌شوی، دچار تکبر می‌شود، لذا باید مدام تکبر را از بین برد. 🔶امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «وَ لَكِنَّ اللَّهَ يَخْتَبِرُ عِبَادَهُ بِأَنْوَاعِ الشَّدَائِدِ... إِخْرَاجاً لِلتَّكَبُّرِ مِنْ قُلُوبِهِمْ» (نهج‌البلاغه/خطبۀ 192) خدا انسان را به انواع بلاها گرفتار می‌کند تا تکبرش را خارج کند و در جانش، تذلل پدید آورد. اگر اوضاعت پیچیده شد بگو: «خدایا من کجا تکبر کردم و متوجه نبودم؟» بهترین وسیله برای رهایی از تکبر و نابودکردنِ آن، نماز و سجده‌های طولانی است. اگر خودمان تذلل در جان‌مان پدید بیاوریم، خیلی از بلاهای ما از بین می‌رود. 🔶بعد می‌فرماید: این بلاها اسباب عفو است «لِيَجْعَلَ ذَلِكَ أَبْوَاباً فُتُحاً إِلَى فَضْلِهِ وَ أَسْبَاباً ذُلُلًا لِعَفْوِه» (همان) طبق روایات، استغفار همّ و غمّ را از بین می‌برد، بلاها را کم می‌کند و آرامش می‌آورد(اعلام‌الدین/294) بگو «خدایا من چه مرضی دارم که درستش نکرده‌ام؟» بگرد آن عیب و مرض را پیدا کن، شاید مشکلت حل شود(البته همۀ مشکلات، به این روش حل نمی‌شوند) 🔶یک فلسفه برای‌ لذت‌های دنیا، این است که «بهشت را بفهمیم» علی(ع) می‌فرماید: خدا لذت‌هایی را در دنیا به انسان می‌چشاند تا بفهمد بهشت چه خبر است! (أَرَاهُمْ طَرَفاً مِنَ اللَّذَّاتِ لِيَسْتَدِلُّوا بِهِ... الْجَنَّةُ ؛ احتجاج طبرسی/1/207) برای اینکه وقتی خدا دربارۀ بهشت توضیح می‌دهد، یک چیزی متوجه بشویم. اگر بهشت را بفهمی دیگر، لذت این دنیا را نمی‌خواهی! از فهمِ بهشت، لذتی می‌بری که دیگران از خودِ دنیا آن‌قدر لذت نمی‌برند. 💠 فلسفۀ رنج چیست؟ قبلاً دو دلیل برایش ذکر کردیم. سومین دلیلش این است که یک‌مقدار بفهمیم جهنم چه خبر است و از آن دوری کنیم و بفهمیم که اصلِ رنج در آنجاست. «علی(ع): وَ أَرَاهُمْ طَرَفاً مِنَ الْآلَامِ لِيَسْتَدِلُّوا بِهِ... النَّار» (همان) خودت جهنم را بفهم و از آن بترس؛ آن‌وقت دیگر نیاز نیست با رنج و مشکلات به تو بفهمانند! 💠مشکلات دنیا برای همه هست اما برای مؤمنین بیشتر از دیگران است، چون خدا می‌خواهد مؤمنین را در این دنیا سالم‌تر نگه دارد(یعنی کمتر دچار فساد و خرابی شوند) تا آن دنیا بیشتر به آنها برسد. 💠حالا اگر بخواهیم هم مؤمن باشیم هم کمتر مشکل داشته باشیم چه؟ اهل‌بیت(ع) فرموده‌اند: شیعیان ما زیاد دعا کنند تا خدا مشکلات‌شان را کم کند و اِلا چون دوست ما هستند، بلاها و مشکلات‌شان زیاد خواهد بود (لَوْ لَا إِلْحَاحُ الْمُؤْمِنِينَ...؛کافی/2/261) (فَاتَّخِذْ لِلْبَلَاءِ جِلْبَاباً...؛امالی طوسی/154) 💠بنا بود زجر بکشی تا رشد کنی اما بجایش درِ خانۀ اهل‌بیت(ع) ناله می‌زنی و رشد می‌کنی. وقتی با دعا و توسل به خدا متصل بشوی، دیگر لازم نیست زیاد رنج بکشی. در مشکلات و گرفتاری‌ها، با دعا و توسل کارمان راه می‌افتد. 💠با بلا و نعمت، کمی به جهنم و بهشت عارف می‌شویم اما در روضۀ امام حسین(ع) عمیقاً با جهنم و بهشت آشنا می‌شویم. روضه، نفرت از جهنم و اشتیاق به بهشت، به ما می‌دهد. جهنم جایی است که حرمله و شمر هستند. بهشت هم جایی است که أباالفضل(ع)‌ دارد! ما این‌قدر می‌فهمیم «آنجایی که حسین(ع) نیست جهنم است و آنجایی که عباس(ع) هست بهشت است!» 🚩حسینیه حقشناس- ۹۶.۷.۸ @Panahian_text
بسم الله الرحمن الرحیم