🔰 لذتبردن از حمد خدا یکی از مراتب عالی بندگی است
🔰آدم متکبر نمیتواند از خدا تعریف و تمجید کند و لذت ببرد
🌀#رمضان_ماه_امید_برای_ظهور (شرحی بر دعای افتتاح)-ج۳
💎دعای افتتاح اساساً برای تمنّای ظهور، توصیف حکومت حضرت و برقراری یک ارتباط عمیق با امام زمان(ع) وضع شده است
🔹در آغاز هر دعایی آنقدر از محبتهای خدا به خودمان بگوییم تا دلمان نرم شود و با کائنات-که تسبیحگوی خدایند- همزبان شویم
💎حمد خدا دو صورت دارد:
-گاهی خدا را بهخاطر نعمتهایش حمد میکنیم؛ این به «شکر» نزدیک است
-گاهی خدا را بهخاطر اوصافش حمد میکنیم؛ این به «ثناء» نزدیک است
🔹عالیترین نوع عبادت این است که «شکر» را مبنای بندگی قرار دهیم؛ این عالیتر از عبادت خدا بهخاطر بهشت یا فرار از دوزخ است
💎هر دلی نمیتواند به ثنای الهی بپردازد؛ بعضی از دلها متکبرتر از آنند که بتوانند بهراحتی از خدا تعریف و تمجید کنند!
_______________
#علیرضا_پناهیان
💠در بین همۀ مناسبتهای این ماه، به مناسبت امام زمان و تمنای فرج حضرت اهمیت ویژهای بدهیم، بهحدی که کودکانمان با مشاهدۀ رفتار و گفتار ما بگویند: «چرا پدر و مادرمان در ماه رمضان بیش از هرچیزی به یاد «امامزمان(ع)» میافتند؟» دعای افتتاح یکی از دعاهای ارزشمندی که این مسیر را مشخص میکند.
🔷امام صادق(ع) دربارۀ آداب دعا میفرماید:«إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَدْعُوَ اللَّهَ فَمَجِّدْهُ وَ احْمَدْهُ وَ سَبِّحْهُ وَ هَلِّلْهُ وَ أَثْنِ عَلَيْهِ وَ صَلِّ عَلَى النَّبِيِّ ص ثُمَّ سَلْ تُعْطَ» (کافی/3/341) وقتی میخواهی خدا را صدا بزنی، اول به مجد و عظمت الهی توجه کن، تسبیح و حمد خدا را بهجا بیاور، بعد بر پیامبر اکرم(ص) درود بفرست، سپس حاجت خودت را از خدا بخواه!
💠این مسیر(که جزو آداب دعاست) در دعای افتتاح دقیقاً رعایت شده است؛ ابتدا حمد و ثنای الهی، بعدش درود بر پیامبر اکرم(ص) و اولیاء الهی و در قسمت سوم فقط دعا برای فرج و بهرهبردن از وجود مقدس امامزمان(عج). بنابراین، فرازهای حمدِ الهی و صلوات بر پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) مقدمه است و دعای افتتاح اساساً وضع شده است برای تقاضای فرج و توضیح حکومت حضرت و برقراری یک ارتباط عمیق با امامزمان(عج) در شبهای ماه مبارک رمضان.
👈ادامه مطلب در پست بعد👇
@Panahiyan
👈ادامه مطلب بحث
🌀#رمضان_ماه_امید_برای_ظهور (شرحی بر دعای افتتاح)-ج۳
💠حمد خداوند متعال دو صورت دارد:
📌1- گاهی خدا را بهخاطر نعمتی که به ما داده است، حمد میکنیم؛ این حمد بهمعنای «شکر» نزدیک میشود. اگر کسی بگوید: «خدایا، چون تو به من نعمتهایی دادهای، میخواهم تو را بندگی کنم» در واقع شکر را مبنای بندگیاش قرار داده است و انگیزۀ او برای بندگی معطوف به گذشته است نه به آینده. این عالیترین نوع عبادت است؛ عالیتر از عبادت خدا بهخاطر بهشت یا فرار از دوزخ. اینگونه زندگیکردن سرشار از خلاقیت است و استرسهای انسان از بین میبرد.
📌2- گاهی حمدِ ما برای اوصاف خداست و آنچه توسط پروردگار در عالم خلقت رخ داده است؛ این حمد به «ثناء» نزدیک میشود. دعاکننده با حمد و ثنای الهی، در واقع میخواهد فاصلهای را که خدای باعظمت با حقارت او دارد، پُر کند. البته هر دلی نمیتواند به حمد و ثنای الهی بپردازد؛ بعضی از دلها متکبرتر از آن هستند که بتوانند راحت تملق خدا را بگویند! بعضیها هم فقط بهقدر ضرورتها و منافعشان با خدا حرف میزنند.
🔷در دعای افتتاح هر دو قسمِ حمد وجود دارد. مثلاً وقتی میگوید:«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ صاحبة و لا وَلَداً وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْك» خدا را برای وحدانیت و صفاتش-آنگونه که هست- حمد و ثنا میکند. اما وقتی میگوید: «الْحَمْدُ لِلَّهِ بِجَمِيعِ مَحَامِدِهِ كُلِّهَا عَلَى جَمِيعِ نِعَمِهِ كُلِّهَا» حمد را به نعمتها سوق میدهد و به «شکر» نزدیک میشود.
💠آدم باید خیلی متواضعِ نسبت به خداوند باشد و شکوه پروردگار را بهزیبایی دیده و از آن لذت برده باشد تا زبانش برای حمد باز شود. لذتبردن از تعریف خدا یکی از مراتب بسیار عالیِ بندگی است. آدمهای خودخواه و متکبر نمیتوانند فروتنانه از خدا تعریف کنند، اینها از خودشان خیلی بهتر تعریف میکنند یا وقتی دیگران از آنها تعریف کنند، خیلی لذت میبرند اما خودشان از تعریف خدا لذت نمیبرند.
🔷در اوایل دعای افتتاح میگوییم: «فَاسْمَعْ يَا سَمِيعُ مِدْحَتِي وَ أَجِبْ يَا رَحِيمُ دَعْوَتِي وَ أَقِلْ يَا غَفُورُ عَثْرَتِي» خدایا مدح و ثنای مرا گوش کن، لغزشهایم را برطرف کن و... انگار میخواهد بدیهایش را کنار بزند تا بتواند مناجات را شروع کند.
💠بعد میگوید: «فَكَمْ يَا إِلَهِي مِنْ كُرْبَةٍ قَدْ فَرَّجْتَهَا وَ هُمُومٍ قَدْ كَشَفْتَهَا وَ عَثْرَةٍ قَدْ أَقَلْتَهَا» خدایا چقدر رنجها و گرفتاریهایم را برطرف کردی... انسان در آغاز مناجات با خدا میتواند با این مثبتگوییها و مثبتاندیشیها، با احساس مثبت نسبت به خدا، کام خود را شیرین کند و روحیهاش را تلطیف کند.
🔷از دعاهایی که وارد شده، یاد بگیریم که در آغاز دعا صمیمیتی بین خودمان و خدا برقرار کنیم، از محبتهای او به خودمان آنقدر بگوییم تا دل ما نرم شود و با کائنات همزبان شویم؛ چون آنها دائماً دارند خدا را تسبیح میگویند.
🚩شبکۀ افق-برنامۀ سحر- ۹۷.۰۲.۲۹
@Panahiyan
🔴سومین نقطۀ عزیمت برای باور مهربانی خدا:
🔰بگذار خدایت بزرگ باشد تا محبتش را بچشی
🔰خدای بیابهت، محبتش هم مزهای ندارد!
🌀#چگونه_مهربانی_خدا_را_باور_کنیم؟ (ج۴)
🔰چرا مهربانی خدا را نمیچشیم؟ چون خدا پیش ما بزرگ و با ابهت نیست!
🔻رؤیت عظمت خدا موجب میشود مهربانیهای خدا را ببینیم و بچشیم.
🔰درک عزیزبودنِ خدا، راهی است برای درکِ بهتر رحیمبودنِ خدا
🔻 بهترین راهِ درک عظمت خدا این است که در مقابل عظمتش کرنش کنی
🔰یکمدت تصمیم بگیر، اوامر خدا را دقیق رعایت کنی تا هیبت اوامرش تو را بگیرد
___________
#علیرضا_پناهیان
💠ما بهدلائل مختلف، به مهربانی خدا احتیاج داریم و نیاز داریم به اینکه یک «خدای مهربان» پشتمان باشد؛ هم از نظر مادی، هم از نظر روحی و روانی و معنوی. اگر این نیاز در ما بیدار و تغذیه شود، لذتی میبریم که هیچکس از هیچ ارتباطی این لذت را نمیبرد! اگر این ارتباط عاطفی با آن مولایی که مهربان است، برقرار شود، اصلیترین نیازهای آدم برطرف میشود.
📌اصلاً اگر کسی خدای مهربانی نداشته باشد اخلاقش بد میشود، حالش بد میشود و به این سادگی نمیتواند حال خودش را خوب کند. درک مهربانی خدا واقعاً حال آدم را خوب میکند؛ هم اخلاقش بهتر میشود، هم از زندگیاش لذت میبرد، هم دیگران از وجود او بیشتر لذت میبرند.
💠در جلسات قبل، دو نقطۀ عزیمت برای شروع توجه به مهربانی خدا، ذکر کردیم. حالا یک نقطۀ عزیمت دیگر را مطرح میکنیم که به ساختار وجود انسان و به ساختار عالم ربط دارد:
📌برای اینکه بتوانید با مهربانی خدا ارتباط برقرار کنید، مهربانی خدا به کامتان بنشیند و مزه بدهد و لذتبخش شود و این مهربانی روی شما اثر بگذارد، باید عظمت خدا را ببینید، عزت و ابهت خدا را درک کنید و خدا را پیش خودتان کوچولو نکنید؛ خدایی که کوچولو بشود، اگر به ما محبت هم بکند فایده ندارد.
💠چرا مهربانی خدا را نمیبینیم یا نمیچشیم؟ چون خدای ما بزرگ نیست! مشکل ما این است که عظمت و بزرگی خدا را باور نداریم. رؤیت و درک عظمت خدا موجب میشود مهربانیهایی را که خدا همین الان-بهصورت بالفعل- دارد، ببینیم و بچشیم.
📌حالا برای اینکه خدا پیش ما بزرگ و باعظمت شود چهکار کنیم؟ بزرگی خدا را از کجا تشخیص بدهیم؟ یک راهش این است که عظمت خدا را در خلقت طبیعت ببینیم. مثلاً برویم قلۀ دماوند را ببینیم و بگوییم: «خدایا! چقدر بزرگ و باعظمت هستی که این قلههای مرتفع را ساختهای» این یک راه است.
💠اما بهترین راه برای درک عظمت خدا این است که در مقابل عظمت خدا کرنش کنی؛ در اینصورت، کمکم عظمت خدا را باور میکنی. یکمدتی تصمیم بگیر، اوامر خدا را دقیق رعایت کنی؛ مثلاً اینکه مؤدب نماز بخوان و آداب نماز را درست اجرا کن(از رعایت وقت نماز تا مؤدب ایستادن سرِ نماز و سایر آداب) برای خدا حرمت بگذار و احترام قائل شو؛ خدای بیاحترام، اگر مهربان باشد هم فایده ندارد؛ یعنی دیگر لذتِ مهربانیاش را نمیچشی.
📌چرا ائمۀ هدی(ع) وقتی میدیدند کسی سرِ نماز با ریش خودش بازی میکند، ناراحت میشدند؟ چون میدیدند که دارد اثر نماز را در خودش نابود میکند!
💠بگذار خدایت بزرگ باشد تا محبتش را بچشی. کودکان هم پدر و مادرشان را واقعاً بزرگ و ابرقدرت میدانند که غرق محبتشان میشوند و از مهربانی آنها لذت میبرند.
📌بگذار هیبت خدا تو را بگیرد! قرآن بخوان؛ ببین خدا در قرآن چقدر محکم است؛ به این سادگیها کسی را تحویل نمیگیرد! خدا در قرآن، متکبرانه سخن میگوید(البته برای خدا تکبر اشکال ندارد) وقتی قرآن میخوانی، میفهمی که خدا بزرگتر تو و بزرگترِ عالم است!
👈ادامه مطلب در پست بعد👇👇
@Panahiyan
👈ادامه مطلب بحث:
🔴 #چگونه_مهربانی_خدا_را_باور_کنیم؟ ج۴
💠آیات قرآن اکثراً عشقولانه نیست، بلکه اکثراً میخواهد عظمت و عزیزبودنِ خدا را برایت جا بیندازد. مثلاً میفرماید: اگر این قرآن را بر کوه نازل میکردیم از خشیت الهی متلاشی میشد! (حشر/21) چرا خدا اینکار را میکند؟ برای اینکه قرآن، سنگِ قلبت را متلاشی کند(قلبت را نرم کند)
📌مهربانیِ خدا هم در آیات قرآن تجلی کرده است؛ نیازی نیست خدا مکرراً در قرآن بگوید «من مهربان هستم!» همینکه خدا حاضر شده است با بندگان خود سخن بگوید، اوج مهربانی اوست!
💠در آیات قرآن حدود ده مرتبه دربارۀ خداوند «العَزیزُ الرّحیم» آمده است؛ یعنی عزیزبودنِ (باعزتبودن) خدا را بر «رحیمبودنِ خدا» مقدم کرده است. واقعاً درک عزیزبودنِ خدا، راهی است برای درک بهترِ «رحیمبودن خدا»؛ خدای بیابهت محبتش هم مزه ندارد.
📌در خانواده هم «ابهت» و «محبوبیت» مرد، باید در کنار هم باشد؛ شوهری که ابهت نداشته باشد(البته نه اینکه ابهتش را با ظلم و زور بهدست بیاورد) محبتِ او هم دیگر بهدرد خانمش نمیخورد. پدری که در خانه ابهت نداشته باشد، هرچقدر هم به دختر و پسرش محبت کند، محبتش رنگی ندارد و بهدرد نمیخورد و بچهها کمبود محبت پیدا میکنند.
💠اگر واقعاً از هیبت خدا حساب ببری، چه اتفاقی میافتد؟ خدا تو را در آغوش میگیرد، آنوقت اگر این خدای باابهت، یکمقدار به تو محبت کند و مثلاً بگوید: «بندۀ کوچولوی من! بیا عزیزم...» تو از شدت لذت و هیجان، غش میکنی!
📌امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «إِلَهِي كَفَى لِي عِزّاً أَنْ أَكُونَ لَكَ عَبْداً وَ كَفَى بِي فَخْراً أَنْ تَكُونَ لِي رَبّاً» (خصال/2/420) این افتخار برای من بس که من عبد تو باشم، تو مولای من باشی؛ این یک رابطه است که شاید برای ما یک رابطۀ کشفنشده یا کمتجربهشده باشد. این شبیه رابطهای است که یک بچه با مادر و پدرش دارد و عزت و لذتش را در این میبیند که در آغوش آنها باشد.
💠برای برقراری این رابطه با خدا، باید مهربانی او را درک کرد، برای اینکه این مهربانی جانت را تازه کند و به تو حیات ببخشد، بگذار خدایت-که واقعاً بزرگ است- برایت بزرگی کند. اصلاً اینکه خدا امر و نهی میکند بههمین دلیل است. بگذار امر و نهی کند و بگوید: «این حرام است... من جهنم و عذابِ الیم دارم...» اگر وارد این رابطۀ زیبا بشوی، هرچه خدا بیشتر خودش را میگیرد، تو بیشتر مهربانیاش را لمس میکنی.
📌برای درک مهربانی خدا عظمتش را درک کن؛ آنگاه مهربانیاش را بیشتر خواهی دید، نیاز به عملیات اضافی هم ندارد! اگر خواستی عظمت خدا را دریابی، اوامرش را اجرا کن، و ابهتش را از طریق عبادت و رعایت ادب در مقابلش درک کن.
🚩مسجد امام صادق(ع)- ۹۷.۰۲.۲۹
@Panahiyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 رمضان، ماه امید برای ظهور
🔻چرا در ماه رمضان، ۳۰ شب مراسم دعای افتتاح مرسوم نیست؟
#استاد_پناهیان
@Panahiyan
🔰آیا ابهامی در دین هست؟
🔰وجود ابهام؛ یکی از مهمترین ویژگیهای دین
🌀 #ابهام_لازمۀ_امتحانات_الهی- ج۱-قسمت اول
⭕️کارِ دین با «آیه» و نشانه است و نشانه هم طبیعتاً با نوعی ابهام همراه است
⭕️ابهام در دین را جدّی بگیریم و نگذاریم کسی با سوءاستفاده از این ابهام، ما را دچار انحراف کند
⭕️اگر فلسفۀ ابهام در دین را ندانیم، آن را جزو ضعفهای دین و عامل عقبماندگی جامعۀ دینی تلقی خواهیم کرد!
⭕️فقط خدا نیست که ابهام ایجاد میکند، خودمان هم باید گاهی اینکار را بکنیم؛ مثل تغافل پدر و مادر نسبت به خطای فرزند
⭕️یکی از فواید ابهامهای دین: انگیزههای درونیِ افراد، بیدار میشود و فرصت رشد پیدا میکنند
⭕️اگر ابهام را در دین نپذیریم «دین داعشی» پیدا خواهیم کرد!
____________________________________
#علیرضا_پناهیان:
🔶معمولاً وقتی از دین صحبت میکنیم، سعی میکنیم روشنگری کنیم و ابهامات موجود دربارۀ دین را برطرف کنیم. اما کمتر گفته میشود که آیا اساساً ابهامی در دین هست که نیاز به روشنگری داشته باشد؟ فلسفۀ این ابهامها چیست؟ این ابهامها چه گستره و تنوعی دارد؟
🔻یکی از مهمترین ویژگیهای دین-که به آن کمتر پرداخته شده- این است که «دین ابهام دارد» برخی از ابهامها در متن دین تعبیه شده است، البته این ابهامها با تأمل و تفکر و تبیین انبیاء و اولیاء الهی، روشن میشود؛ اما نه همۀ آنها!
🔶دین-به تعبیری- شبیه «معما» است؛ بههمین دلیل دینداری میتواند هیجانانگیز و هوشمندانه باشد. خیلیها از ابهام دین سوءاستفاده میکنند و ممکن است خیلیها به این دلیل دچار گمراهی شوند. موضوع ابهام در دین را در آموزشهای دینی باید بسیار جدی تلقی کنیم، تا جلوی خامیها و خطاهای خود را بگیریم، نگذاریم کسی از این ابهام سوءاستفاده کند و ما را دچار انحراف و اشتباه کند.
🔻یک بخش از ابهامات دین، مربوط به «درک دین» است؛ یعنی در مقام علم است. آیهها و نشانههایی که میخواهد دین را برای ما روشن کند با یکمقدار ابهام همراه است. اصلاً خود «آیه» (که در دین مدام با «آیهها» سر و کار داریم) یعنی «نشانه»؛ نشانه هم طبیعتاً با نوعی ابهام، همراه است. در دین، خیلی چیزها را به ما «نشان نمیدهند» بلکه نشانه میدهند؛ همین فرقِ بین «نشاندادن» با «نشانهدادن» یک ابهام تولید میکند.
🔶بخش دوم ابهامات دین، مربوط به تشخیص مصداق و امتحان است؛ یعنی در «مقام عمل» اتفاق میافتد. بعضی از اوقات تشخیص تکلیف، پیچیده میشود.
🔻بخش سوم ابهامات دین، مربوط به «نتیجۀ دینداری» است؛ مثلاً اینکه معلوم نیست عملِ خوبمان قبول شده یا نه؟ اثربخش بوده یا نه؟ خیلیها در این مرحله دچار اشتباه میشوند؛ مثلاً یک کار خوب انجام داده و بعدش یک بلایی بر سرش آمده است، لذا فکر میکند آن کار خوبش خراب بوده است! قبل از اسلام(در ادیان گذشته) وقتی دینداران عبادتی انجام میدادند و قربانی میدادند، صاعقهای از آسمان میآمد به آن قربانی میخورد و از این طریق میفهمیدند که عبادت یا قربانیشان قبول شده است. علامۀ طباطبائی میفرماید: بعد از ظهور اسلام، این سنت الهی منسوخ شد.
🔶غیر از این سه بخش، دربارۀ آدمها و دینداران هم ابهام وجود دارد چون خوبی و بدیِ آدمها پنهان است. گاهی اوقات ظاهر آدمها غلطانداز است، لذا ما که میخواهیم دیندارانه در جامعه زندگی کنیم، دچار اشتباهات فراوان میشویم.
👈ادامه مطلب در پست بعد👇👇
@Panahiyan
👈ادامه مطلب بحث:
🔴 #ابهام_لازمۀ_امتحانات_الهی- ج۱-قسمت اول
🔻اگر فلسفۀ ابهام در دین را ندانیم، این ابهامها را جزو بههمریختگیهای دین و ضعفهای دینداری و عامل عقبماندگی جامعۀ دینی تلقی خواهیم کرد! درحالیکه اینها حُسن دین و فضای دینداری است. چقدر قشنگ است که آدم منافق از مؤمن، شناخته نمیشود! چقدر قشنگ است که درجات مؤمنین پنهان میماند. میدانید فایدۀ این ابهامها چیست؟ انسانها یکمقدار بیشتر فرصت پیدا میکنند که رشد کنند، تصمیم بگیرند و انگیزههای درونیِ آنها بیدار شود.
🔶فقط خدا نیست که این ابهام را ایجاد میکند، بلکه ما هم باید یکجاهایی در زندگیمان ابهام را رعایت کنیم. مثلاً پدر باید گاهی با فرزندانش با «تغافل» برخورد کند؛ همین چشمپوشی و ندیدهگرفتنِ خطاها نوعی ایجاد ابهام است.
🔻این بحث، فواید بسیاری در سبک زندگی ما هم دارد. باید زندگیمان را به این سمت ببریم که تصمیم بگیریم همهچیز را شفاف نکنیم، یعنی زیاد روشن و با بیان جزئیات، برخورد نکنیم. اگر آدم همهجا شفاف برخورد کند، زندگیاش بد خواهد شد. صداقت هم جا و معنا دارد؛ صداقت یعنی دروغی که منجر به خیانت و کلاهبرداری شود، نگویی! نه اینکه همهچیز را فاش و برملا کنی!
🔶اگر ابهام را در دین نپذیریم «دین داعشی» پیدا خواهیم کرد! مهمترین ویژگی داعشیها تصلّب و تحجّر بر یکسری ظواهر است؛ بدون انعطاف و بدون تحلیل. اخلاقی که در فرهنگ غرب وجود دارد مثل دین داعشیهاست، هر دو از یک قاعده تبعیت میکنند. همهجا در حیات بشر پیچیدگی وجود دارد؛ اگر سطحی برخورد کنی، حتی اگر عالم حوزه هم باشی، میشوی متحجّر؛ مذهبت میشود سلفیگری و داعشی، اخلاقت میشود اخلاق سکولار غربی! و نمیتوانی در شرایط مختلف انعطافپذیر باشی و ارزشها را در جای خودش درک کنی!
🚩دانشگاه صنعتی شریف- ۹۷.۰۲.۲۹
@Panahiyan
🔰فلسفۀ وجود ابهام در دین، طبق کلام امیرالمؤمنین(ع)
🌀 #ابهام_لازمۀ_امتحانات_الهی- ج۱-قسمت دوم
⭕️ما با ابهاماتی که برایمان پیش میآید امتحان میشویم
⭕️اگر همهچیز روشن و بیابهام باشد که دیگر جایی برای امتحان باقی نمیماند!
⭕️علی(ع): خدا بندگانش را به چیزهایی مبتلا و امتحان میکند که اصل (دلیل) آن را نمیدانند
⭕️ابهام و جهل در امتحان، موجب میشود که استکبار و خودخواهیِ آدمها رو بیاید
⭕️آدم متواضع همیشه یک حسابی برای جهل خودش باز میکند، لذا هیچ موضعی را محکم نمیگیرد؛ مگر اینکه واقعاً ابهامش برطرف شده باشد
___________________
#علیرضا_پناهیان
🔶در اینجا با استفاده از خطبۀ قاصعۀ نهجالبلاغه سراغ این موضوع میرویم که چرا در دین ابهاماتی هست؟ امیرالمؤمنین(ع) یک دلیل یا فلسفۀ این ابهامات را در این خطبۀ شریف بیان فرموده است:
🔻علی(ع) دربارۀ خلقت آدم میفرماید: اگر خدا میخواست، آدم را از نوری خلق میکرد که از شدت زیبایی او چشمها فرو میافتاد و با عطری میآفرید که همه را مدهوش میکرد. اگر خدا اینکار را میکرد، گردنها به تواضع خم میشد و امتحان برای ملائکه آسان میشد (...وَ لَوْ فَعَلَ لَظَلَّتْ لَهُ الْأَعْنَاقُ خَاضِعَةً وَ لَخَفَّتِ الْبَلْوَی فِیه عَلَی الْمَلاَئِکَةِ» (نهجالبلاغه/ خطبۀ 192)
🔶اما خداوند آدم را از گِل آفرید-که پایینتر از جنس فرشته و جن است- و این موجب شد که ابلیس و فرشتههای الهی دربارۀ حضرت آدم دچار اشتباه شوند. فرشتهها گفتند: موجودی را میخواهی بیافرینی که ظلم میکند؟ (بقره/30) ابلیس هم گفت: آدم از گل است و من از نار؛ پس من بهترم(اعراف/12)
🔻حضرت در ادامه، میفرماید: «وَ لکِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ یبْتَلِی خَلْقَهُ بِبَعْضِ مَا یجْهَلُونَ أَصْلَهُ» اما خداوند متعال بندگانش را به چیزهایی مبتلا و امتحان میکند که اصلش را نمیدانند! اگر همهچیز روشن و بیابهام باشد دیگر جایی برای امتحان باقی نمیماند!
🔶گاهی اولیاء خدا در پاسخ به سؤال مردم دربارۀ علت رفتارهای خودشان میفرمودند: «اگر من این کار را نکنم، خدا چگونه مردم را امتحان کند؟» یعنی خودشان را جزئی از امتحان خدا میدانستند. مثلاً به امام حسین(ع) میگفتند: آقا به سمت کوفه نروید، این راه خطرناک است! حضرت فرمود: اگر من نروم پس چگونه مردم امتحان بشوند؟ (فَإِذَا أَقَمْتُ فِی مَکَانِی فَبِمَا یُمْتَحَنُ هَذَا الْخَلْقُ الْمَتْعُوسُ وَ بِمَا ذَا یُخْتَبَرُونَ؛ لهوف/67) به أمیرالمؤمنین(ع) هم گفتند: چرا همان روز اول-بعد از رحلت پیامبر(ص)- برای خلافت نیامدی و سراغ تدفین بدن مطهر پیغمبر(ص) رفتی؟ فرمود: اگر من میآمدم، مردم چگونه امتحان میشدند؟
🔻در عبارت مشهور «من کنتُ مولاه فهذا علیٌّ مولاه» کلمۀ «مولا» چند تا معنا دارد، لذا یک ابهامی در آن هست. اما فلسفه این ابهام چیست؟ پیامبر(ص) این کلمه را استفاده کرد تا مردم را امتحان کند و بعضیها هم سوءاستفاده کردند.
🔶حالا چرا خداوند این ابهام را ایجاد میکند؟ علی(ع) پاسخ میدهد: «تَمْيِيزاً بِالاخْتِبَارِ لَهُمْ وَ نَفْياً لِلِاسْتِكْبَارِ عَنْهُمْ» (همان) در انسانها چیزی وجود دارد به نام «تکبر» که راه از بینبردنش همین ابهام و جهل در بستر امتحان است. بین تکبر، فهم، جهل، ابهام و امتحان رابطه وجود دارد.
👈ادامه مطلب در پست بعد👇👇
@Panahiyan
👈ادامه مطلب بحث:
🔴 #ابهام_لازمۀ_امتحانات_الهی- ج۱-قسمت دوم
🔶طبق این حدیث شریف، وجود ابهام و جهل در امتحان، موجب میشود که استکبار و خودخواهیِ آدمها مشخص شود و رو بیاید. این ابهام انواعی دارد، یکی از انواعش «ابهام در فلسفۀ دستور» است (وقتی دستوری به انسان بدهند که فلسفهاش را نمیداند، تکبرش رو میآید) یکی دیگر از انواعش، ابهامی است که «راه توجیه را باز میگذارد» این ابهام باعث میشود که آدمِ متکبر برای راهِ غلطی که انتخاب کرده، توجیه داشته باشد.
🔻اگر ابهامی وجود نداشته باشد و راه توجیه باز نباشد، تکبرِ انسان رو نمیآید. تکبر جایی رو میشود که آدم برای راهی که انتخاب کرده-و احیاناً راه غلطی است- توجیه دارد، تکبر از جهل و ابهام استفاده میکند و خودش را نشان میدهد. آدم متواضع همیشه یک حسابی برای جهل خودش باز میکند لذا هیچ موضعی را محکم نمیگیرد؛ مگر اینکه واقعاً ابهامهایش برطرف شده باشد.
🔶علی در ادامه میفرماید: «فَاعْتَبِرُوا بِمَا کانَ مِنْ فِعْلِ اللَّهِ بِإبْلِیسَ إِذْ أَحْبَطَ عَمَلَهُ الطَّوِیلَ وَجَهْدَهُ الْجَهِیدَ» (همان) ابلیس در یکچنین امتحانی قرار گرفت ولی دست از آن استکبار درونی خودش برنداشت و بدبخت شد. همانطور که ابلیس و ملائکۀ آسمان امتحان شدند، همۀ انسانهای روی زمین هم امتحان میشوند! ما هم با ابهاماتی که برایمان پیش میآید امتحان میشویم؛ هم در امتحانات فردی و هم اجتماعی.
🔻وقتی بنا شد حضرت موسی(ع) به محضرِ خضر(ع) برود و یک دورۀ تربیتی داشته باشد، حضرت خضر(ع) فرمود: شما نمیتوانی صبر کنی (إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطيعَ مَعِيَ صَبْراً؛ کهف/67) و بعد فرمود: اگر صبر میکنی، پس سؤال نکن! «سؤال نکن» یعنی ابهام را بپذیر! حضرت موسی نتوانست ابهام را بپذیرد لذا دچار نابردباری شد و سؤال کرد.
🚩دانشگاه صنعتی شریف- ۹۷.۰۲.۲۹
@Panahiyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 یک روش برای مثبت نگر شدن در زندگی
#استاد_پناهیان
@Panahiyan
◼️سیاسیترین موضوع، معنویترین موضوع است!
◻️«مرگ بر آمریکا» یعنی ریشهکن کردن فقر!
⭕️یکی از مهمترین راههای افزایش معنویت، «توجه به مسائل سیاسی» است
⭕️بالاترین پاداشهای معنوی در امور اجتماعی است؛ نه در امور فردی!
⭕️تا وقتی ارتباط معنویت(نهفقط دیانت) را با سیاست درک نکنیم، دچار انواع سکولاریزم خواهیم بود
⭕️سکولاریزم فقط این نیست که «دیانت» را از سیاست جدا بدانیم؛ همینکه «معنویت» را از سیاست جدا بدانیم، قدمی بهسوی سکولاریزم است
⭕️انقلابیگری و دلسوزی برای جامعه، بالاترین و بهترین عبادتهاست
⭕️پیامبر(ص): عابدترین مردم کسی است که دلسوزترین فرد برای جامعۀ اسلامی باشد
⭕️همین «مرگ بر آمریکایی» که میگویید موجب ریشهکنی فقر است!
_______
#علیرضا_پناهیان
◾️برای جامعۀ ما این مطلب جا افتاده که «سیاست و دیانت» ما عین یکدیگرند و درهمتنیده و جداییناپذیر هستند. ولی در اینجا میخواهیم دربارۀ «سیاست و معنویت» صحبت کنیم؛ در جامعۀ ما به ارتباط معنویت و سیاست باید بیشتر توجه شود. اصلاً معنویت ما با سیاست یکی است؛ نه اینکه فقط چندتا دستور و برخی احکام سیاسی داشته باشیم که نشان بدهد در اسلام، سیاست هم داریم!
◽️ما تا وقتی ارتباط معنویت و سیاست را عمیقاً درک نکنیم، رابطۀ سیاست و دیانتمان زیاد روشن نشده است و باز هم دچار انواع سکولاریزم خواهیم بود. گاهی اوقات سکولاریزم در این نیست که ما «دیانت» را از سیاست جدا بدانیم؛ همینکه «معنویت» را از سیاست جدا بدانیم، اینهم خودش قدمی بهسوی سکولاریزم است.
◾️برای اینکه معنویت خودمان را افزایش دهیم، چهکار باید کنیم؟ یکی از مهمترین راههایش «توجه به مسائل سیاسی» است! بالاترین پاداشها که رضایت خدا و نزدیکشدن به خداوند است، همهاش در امور اجتماعی است؛ در امور فردی نیست! هیچکسی با نماز شب و با دعا و مناجات در موضوعات فردی، آنچنان نمیتواند رشد معنوی پیدا کند که در دعا و مناجات برای جامعۀ اسلامی و برای امور سیاسی، میتواند تقرب پیدا کند.
◽️طبق روایت، نزدیکترین شخص به رسول خدا(ص) در روز قیامت «امام عادل» (مدیر صالح یا سیاستمدار خوب) است (روضهالواعظین/2/466) اگر معنای عمومی امامت را در نظر بگیریم «امام عادل» کل مدیران را شامل میشود؛ یعنی هرکسی که در جایی مدیریت و فرماندهی و ریاست کند و به عدالت و تقوی رفتار کند.
◾️و مبغوضترین و بدترین فرد در نزد خدا، کسی است که در مقام سیاستمداری و سیاستورزی و مدیریت- به جامعۀ اسلامی ظلم کند (همان) بدترین آدم کسی نیست که مرتکبِ قتلها و ظلمها و گناهان فردی شود، بدترین آدم کسی است که مدیر جامعه است و به جامعه ظلم میکند؛ لذا برخی از کسانی که در عرصۀ مدیریتهای اجتماعی یا سیاسی آدم بدی میشوند و مدیریت جائرانه دارند، یکدفعهای دچار سقوط وحشتناک میشوند.
◽️طبیعتاً برای کسانی که مدیر نیستند نیز همین امکان رشد معنوی در موقعیت خودشان وجود دارد. پیامبر(ص) میفرماید: عابدترین مردم کسی است که دلسوز جامعۀ اسلامی است، دلش برای مردم میسوزد و از صمیم دل، تسلیم جامعۀ اسلامی و جمیع مسلمین است (أَنْسَكُ النَّاسِ نُسُكاً أَنْصَحُهُمْ جَيْباً وَ أَسْلَمُهُمْ قَلْباً لِجَمِيعِ الْمُسْلِمِين؛ کافی/3/418)
◾️در مساجد ما باید آموزش بدهند که انقلابیگری و دلسوزی برای مسائل جامعه، بالاترین و بهترین عبادتها است! چقدر آدم باید نماز بخواند تا به اینجا برسد؟!
👈ادامه مطلب در پست بعد👇👇
@Panahiyan
👈ادامه مطلب بحث:
◽️چرا حضرت امام(ره) که در اوج عرفان بود، در اوج سیاست هم بود؟ اصلاً حضرت امام بهدلیل عابد و عارف بودنشان سیاسی شده بودند. مواضع سیاسی قوی آقای بهجت(ره) نیز بهدلیل عرفانشان بود، اگرچه ایشان وظیفۀ خودشان نمیدیدند که وارد عرصۀ سیاسی شوند اما ایشان قبل و بعد از انقلاب مواضع سیاسی بسیار محکمی داشتند و کمک میکردند. بچههای حزبالله لبنان به هدایتهای معنوی و دعاهای آیتالله بهجت وابسته بودند؛ در همان جنگ 33روزه هم پیغامهای ایشان برای مقاومت و برای نیروهای حزبالله لبنان، واقعاً پیغامهای مؤثری بود!
◾️از سوی دیگر، کسانی که اهل معنویت هستند ولی به جامعه کاری ندارند، چقدر منفور واقع شدهاند! طبق روایت، خداوند عذاب خود را بر قومی فرستاد که دو عابد در بینشان در حال عبادت بودند. ملائکه پرسیدند: این دو عابد هم باید همراه دیگران مجازات شوند؟ خدا فرمود: بله، من ندیدم این دو بندۀ عابد من یکبار رنگ چهرهشان عوض بشود و- برای مسائل اجتماعی- در راه خدا غضب کنند!
◽️همین موضعگیریهای سیاسی شما دلسوزی برای جامعۀ اسلامی است. این شعارهایی که میدهید و برای مسائل اجتماعی و سیاسی فریاد میزنید و «مرگ بر قاتل» میگویید و علیه دشمن خدا غیظ و غضب میکنید و برای نجات جامعۀ اسلامی غضب میکنید، اینها همه عبادت است.
◾️میدانید که صدقهدادن چقدر ثواب دارد! صدقه یعنی از یک یا چند آدم فقیر، دستگیری کنیم. حالا اگر برای ریشهکن کردن فقر اقدام کنیم، معلوم است که خیلی بیشتر ثواب دارد! ریشهکن کردن فقر با چیست؟ همین «مرگ بر آمریکایی» که شما میگویید یعنی ریشهکن کردن فقر!
◽️در روایت دارد: «عَوْنُكَ الضَّعِيفَ مِنْ أَفْضَلِ الصَّدَقَة» (کافی/5/55) کمک کردن به یک آدم ضعیف از برترین صدقههاست! حالا ببینید کمککردن و حمایتکردن از جامعهای که ضعیف شدهاند و حمایتکردن از مظلومین منطقه، چقدر صدقه محسوب میشود! اگر در نماز جمعه یک تظاهراتی به نفع مردم مظلوم یمن یا بحرین انجام میشود، این هم حمایت از مظلوم است و صدقه است. اینها باید جزء معنویات ما باشد. از آنطرف-طبق روایت- اگر آدم به امور مسلمین اهتمام نداشته باشد که اصلاً مسلم نیست.
◾️در رأس همۀ امور اجتماعی که عامل معنویت میشود، دعا برای فرج و ظهور است که دیگر 100درصد سیاسی اجتماعی است. چقدر زیباست که ما را در «دعای افتتاح» به حضرت ولیعصر(ع) و دعا برای فرج او توجه دادهاند. شما در حال خودتان تجربه کنید که وقتی به موضوع فرج توجه میکنید چقدر حال خوش معنوی پیدا خواهید کرد؛ آنجاست که نشان میدهد سیاسیترین موضوع برای ما معنویترین موضوع است.
🚩سخنرانی پیش از خطبههای نماز جمعه تهران- ۹۷.۰۳.۰۴
@Panahiyan