eitaa logo
پاراگراف || امیرحسن‌اوصالی
1.3هزار دنبال‌کننده
201 عکس
7 ویدیو
2 فایل
📃 روزنامه‌نگار _ حافظ‌پژوه نوشته‌هایی از سر دغدغه و پاراگراف‌های جذاب [اینجا قراره "نوشتن" یاد بگیری] #آموزش_نویسندگی نقد و پیشنهاد : @a_h_osali
مشاهده در ایتا
دانلود
27.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| ♦️ شما در جامعه‌ی غرب به‌وضوح می‌بینید که "سکس"، تازگی خاصی برای زن و مرد ندارد و به‌ندرت پیدا می‌شود که قبل از ازدواج طعم آن‌را نچشیده باشند. 📽 نقد تخصصی فیلم «فروشنده» 🔸 کارگردان: اصغر فرهادی 🔸 سال ساخت: ۱۳۹۴ 🔸 نقدنویس: امیرحسن اوصالی 🔻 پایگاه تحلیلی تخصصی عصر زنان 🌐|@asrezanan_ir| https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce8
دوستان بزرگوار در پایگاه تحلیلی عصر زنان یادداشت بنده درباب فیلم فروشنده و بحران مسائل زناشویی را در قالب ویدئوی نقد فیلم منتشر کرده‌‌اند. مشاهده کنید.
امشب ساعت ۱۰ ان‌شاءالله یادداشتی درباب حجاب براتون می‌نویسم. باشد که رستگار شوید ☺️
| ♦️ گزاره‌های دینی، حجاب و جنگ روایت‌ها ✍🏼| امیرحسن اوصالی 🔸 یکی از مسائل خرد مذهبی که رفته‌رفته به‌یک کلانِ سیاسی-فرهنگی تبدیل شده، مسئله‌ی حجاب در جامعه‌ی کنونی ایران است. یقینا برکسی پوشیده نیست که با طلوع اسلام در عصر جاهلیت و زنده به‌گوری دختران، این پیامبر رحمت (ص) بود که پیام الهی جایگاه دختر را به رسمیت شناخت و خود با بوسه‌زدن به‌دستان دخترش حضرت‌زهرا (س) او را امّ‌ابیها خواند و در ادامه با به ارمغان آوردن عفاف و حجاب، رنگ مشروعیت به فعالیت و جایگاه اجتماعی زنان بخشید و آن را در فضای امنی تبیین نمود. 🔹اما با مطالعه‌ی تاریخ و سیر و تطور مسائل دینی و غیردینی مشاهده می‌کنیم که ادیان ابراهیمی در طول حیات‌ اجتماعی خود دچار تحریفات لفظی و معنایی شده‌اند و دین اسلام نیز از این مسئله مستثنی نبوده است. وقتی دشمن نتوانست قرآن را دچار تحریف لفظی بکند، سراغ تحریف معنا رفته و تفسیرهای من درآوردی ار مفاهیم و گزاره‌هایی دینی ارائه داد. برای مثال ارزش روز عاشورا که از آن به‌عنوان "یوم‌الاحیاء" یاد می‌شود جایگاه رفیعی در کلام معصومین (ع) داشته است که «حسین می‌شود از نبی و نبی می‌شود از حسین» اما کار اینجا تمام نمی‌شود؛ 🔸عاشورا از همان بدو وقوع حادثه دچار تحریفات لفظی و معنایی می‌شود. دشمن با روایت‌های ناصواب امام را خارجی و قیام او را خروج علیه حاکم قلمداد می‌‌کند و این‌طرف محبان حضرت او را امام و حاکم به‌حق کلام و حکومت الهی می‌دانند. این خاصیت باطل است که با دگرگونی روایت‌ها توسط رسانه‌های کف‌میدانیِ به‌خدمت گرفته شده، همیشه مسیر حق را گل‌آلود می‌کند و برای جبهه‌ی حق هرینه می‌تراشد. 🔹مسئله‌ی عاشورا در عصر حاضر نیز توسط تشیع انگلیسی و دعوا درست‌کن به حاشیه رفته و برای تشیع هزینه‌ساز شده است ولی ما در رسانه‌ی عاشورا موفق عمل کرده‌ایم که هنوز بعد از هزار و اندی سال این روز عظیم به فراموشی سپرده نشده و هرسال پر شورتر از سال‌های قبل مراسمات و مجالسات‌ش برگزار می‌شود. 🔸ما همانقدر در رسانه‌ی عاشورا قوی بودیم که در رسانه‌ی رمضان ضعیف. جامعه‌ای که بیش از ۸۰درصد مردم آن دین‌دار و اهل روزه هستند از گفتن روزه‌داری خود خجالت می‌کشند! این است قدرت روایت دشمن که با فریاد آزادی و عیسی به‌‌دین خود و موسی به‌دین خود فضای شهر دینی را برای حزب‌اللهی‌ها تنگ می‌کند. 🔹وقتی می‌بینیم که مقام معظم رهبری سخن از افطاری ساده و عمومی می‌گویند بدین معناست که روزه‌داری را به‌یک روایت جذاب و زیبای دینی تبدیل کرده و با رسانه‌ی قوی در راستای جهاد تبیین تبلیغش کرده و به‌جامعه تزریق بکنید که یقینا شخص روزه‌خوار نیز افطاری رایگان را دوست می‌دارد. 🔸و همچنین ما همانقدر در رسانه‌ی رمضان ضعیف بوده‌ایم که در رسانه‌ی حجاب! متأسفانه هنوز بعد از گذشت ۴۳سال از انقلاب اسلامی اگر شخصی از ما کتابی درباب مسئله‌ی حجاب بخواهد، ما "مسئله حجاب" شهید مطهری ره را معرفی خواهیم کرد! آیا این برای حوزه‌های علمیه و دانشگاهیان عیب تلقی نمی‌شود که هنوز نتوانسته‌اند مصرف‌گرایی را کنار گذاشته و در مسئله‌ی حجاب به‌تولید تفکر جدید متناسب با عصر حاضر برسند؟! 🔹متأسفانه از چگونگی نجاست آب چاه و فروش روغن متنجس در حوزه بحث می‌شود اما جای مسئله‌ی حجاب همیشه خالی بوده است. البته نه اینکه محتوایی شکل نگرفته است نه، مقالات و آثاری چاپ شده‌اند اما در روند روایت‌سازی صواب توسط رسانه در جامعه بسیار ضعیف بوده‌اند. متأسفانه هنوز وقتی می‌خواهیم برای دختر جوانی استدلال درباب حجاب بیاوریم سریعا تن او را به‌یک شکلات خوشمزه تشبیه می‌کنیم که رهگذر شکلاتی خواهد خورد که جلدش از تنش کنده شده باشد! 🔸رسانه‌های غربی با دگرگونی روایت‌ها اولویت و ضرورت حجاب را تنزل داده و با تبلیغ این‌که خدا انسان را با ۲-۳ تار مو به جهنم حواله نمی‌دهد جامعه‌ی دینی را به‌یک سهل‌انگاری دچار کرده است و در مقابل ما نیز هنوز درگیر مثالها و تشبیه‌های شکلاتی و میوه‌ای مانده‌ایم. وقتی مسئله به‌یک روایت تبدیل نشود و این روایت‌ها در کرسی‌های مناظره و گفت‌وگو به چالش کشیده نشوند، یقینا ما شاهد دعواهای دیگری بر سر مسئله‌ی حجاب خواهیم بود. وقتی حدود و ثغور این مسئله مشخص نشده است، با کدام معیار گشت‌ارشاد یکی را می‌گیرد و از کنار دیگری رد می‌شود؟ معیار چیست؟ میزان کدام است؟ مراکز دینی، حوزه‌های علمیه، دانشگاه‌ها و ارگانها چگونه این چالش را حل‌وفصل خواهند کرد؟ ♦️ ادامه یادداشت 👇
🔹اگر نگرانی ما از حجاب است، پس چرا به اتاق‌های عملی که زایمان طبیعی زنان در کنار رفت‌ و آمد آقایان نامحرم انجام می‌شود اعتراض نمی‌کنیم؟ آیا حجاب آنجا و جامعه متفاوت است؟ در جامعه‌ای که دهه هشتادی‌هایش الگو و آمال خود را در کنسرت تتلو و پست‌های فلان بلاگر و فلان قمارباز می‌بیند، آیا ساده‌لوحی نیست که با تشبیه شکلات علاقه‌مند به‌حجاب بشوند؟ 🔸ما باخته‌ایم. ما نه در محتوا بلکه در روایت و رسانه‌ی حجاب باخته‌ایم‌. ما در این ۴۳سال نتوانسته‌ایم مسائل را با زبان روز و تبیین مدرن به‌ مخاطب جوان تبیین بکنیم. همانطور که دشمن با فعالیت گسترده امر به معروف و نهی از منکر را در جامعه هزینه‌ساز کرد، با همان فعالیت اولویت و ضرورت حجاب را نیز دگرگون کرد. تفکر اعتباری و مادی غرب که هیچ اصالتی به انسان و خانواده نیز قائل نیست با این چالش قلب خانواده‌ی ایرانی را هدف گرفته است. 🔹ناگفته نماند که ما از بیگانگان کم می‌نالیم که با مد هرچه کرد این صداوسیما و رسانه‌ی ملی کرد! کدام جوان ایرانی با دیدن سریال‌های تلویزیون و نمایش‌خانگی به مفاهیم دینی علاقه‌مند می‌شود؟ با مشاهده‌ی کدام‌یک غیرت دینی و ملی جوان شکوفا می‌شود؟ این قصه که سر دراز نیز دارد تنها بدین مسئله ختم نمی‌شود که دود این آتش ابتدا چشم نظام فشل آموزشی و سیستم آموزش و پرورش را کور کرده است که چرا اینگونه نسبت به‌تربیت نسل جوان کوتاهی کرده‌اند. 🔸ما در گزاره‌های دینی، علی‌الخصوص حجاب، نیاز به‌یک انقلاب فکری جدید داریم چراکه بازی را ۱۰ بر صفر به رسانه‌ها و دگرگونی روایت‌ها باخته‌ایم. اگر هرچه سریع‌تر کاری نکنیم به جایی خواهیم رسید که بی‌حجابی به یک امر عرفی در جامعه‌ی دینی تبدیل بشود. 🔹باشد که حوزه‌‌های ما، دانشگاه‌های ما و نهادهای ما از خواب خوش برخیزند. امیرحسن‌اوصالی @paragraph_osali
در نشر یادداشت سهیم باشید.🙏
ما را به جز خیالت فکری دگر نباشد در هیچ سر خیالی،زین خوبتر نباشد. •| @paragraph_osali
فیلم مصلحت رو دیدین؟ اگه نظری دارین برام بفرستید لطفا.
نقد کوتاه فیلم مصلحت رو امشب ساعت ۱۰ براتون می‌نویسم ان‌شاءالله.
یادداشتی برای فیلم "مصلحت" به‌نام مصلحت__به‌کام جماعت ساختن فیلمِ‌«مصلحت» نه جرأت می‌خواهد و نه‌جسارت، بلکه اندکی پدرسوختگی در چگونگیِ‌روایتِ عدالت‌پیشه‌گی در دهه‌ی‌شصت می‌خواهد، فقط همین! فرای این‌که از فضای دهه‌ی‌شصت دراثر، چیزی غیراز چند پیراهن یقه‌خرگوشی، چند عدد عکس بنی‌صدر و چند پیکان‌نارنجی و یک اعتراض‌خیابانی بیشتر دردست نیست، ولی فیلم‌ساز دارد نان انتخاب بازیگر را می‌خورد! با آن‌که چیز زیادی از پیشینه‌ی کاراکترها، غیر از چند دیالوگ نمی‌بینیم، ولی حس‌و‌حالی که در فیلم ایجاد کرده‌اند مخاطب را پای فیلم نگه می‌دارد و یک فیلم‌ساز چه می‌خواهد بیش ازاین؟ رضایت مخاطب! اما مشکل من با روایتِ فریادعدالت دراثر است، که‌چرا در دهه‌ی‌شصت روایت می‌شود؟ بخاطر التهاب؟ یا ترس‌واحتیاط فیلم‌ساز؟ فیلم‌ساز به خوبی می‌دانست که اگر فیلم در دهه‌ی۸۰یا۹۰ روایت می‌شد، فرمی شعارگونه تمام‌پیکیره‌ی محتوا را در برمی‌گرفت و می‌شد چیزی مثل «خروج»! مردم، مصداق‌خارجی دهه‌ی‌شصت را قیاس می‌کنند با جهان‌داستان؟ خنده‌دار نیست؟ چند مصداق متفاوت می‌توان از این روایت‌عدالت‌زده به فیلم‌ساز نشان داد؟ یقینا بسیار... فریادعدالت باید در جهان‌داستان‌فیلم تبیین و روایت شود، نه با همذات‌پنداری مخاطب و تطبیق، با شخصیت‌های امروزی! اگر این‌گونه باشد چرا دیگر فیلم‌ می.سازیم؟ کارگردان حتی به‌خود زحمت نداده چند نمای باز و واضح از دهه‌ی‌شصت نشان‌مان بدهد، چطور انتظار دارد پای چنین اثری بایستیم و حمایت کنیم؟! متاسفانه فیلم‌‌ساز، مخاطب را محرم داستان خود نمی‌داند و فقط می‌خواهد آنچه را که خود از عدالت درک کرده به خورد مخاطب بدهد و این خلاف فیلمسازی حرفه‌ای می‌باشد. سکانس آخر را دیده‌اید؟ خانم آریا می‌بخشد! برای چه؟ «خیال می‌کرده تمام این‌ها صحنه‌سازی است و دستِ‌خودشان و تا چوب‌دار را نمی‌‌دید باور نمی‌کرد!! چقدر این دیالوگ کارگردان‌زده و سفارشی است! سنجش عدالت نیز می‌شود میزان باور مردم!!! چقدر جالب !!! کدام‌مصلحت؟ کدام‌مردم؟ و هزاران سوال دیگر که در فیلم به‌آنها جواب داده نشد. مصلحت فیلمی عدالت‌زده و پرگویی‌ست که فقط ادعا می‌کند و فریاد می‌کشد. تق! امیرحسن‌اوصالی @paragraph_osali
درصورت تمایل پیام بدهید. @a_h_osali
تا کی ای دلبر ، دل من بار تنهایی کشد؟ ترسم از تنهایی احوالم به رسوایی کشد •| |•🌿🌙 @paragraph_osali
کاش مادحین ما می‌فهمیدند دعای عرفه روضه نیست. و معارف توحیدی این دعا و نیایش رو با مضامین ذکر مصیبت تحت‌الشعاع قرار نمی‌دادند.
ابوالحسن خرقانی به‌وقت نماز آوازی می‌شنود که "هان بوالحسنو خواهی که آنچه از تو می‌دانم با خلق بگویم تا سنگسارت کنند؟" شیخ گقت "ای بار خدای می‌خواهی تا آنچه از رحمت می‌دانم و از کرم تو می‌بینم با خلق بگویم تا دیگر هیچ‌کس سجودت نکند" آواز آمد "نه از تو، نه از من" 📖 تذکرةالاولیاء @paragraph_osali
سلام و رحمت بابت کمرنگی این مدت عذرخواهم! چون درگیر مطالب کلاس حافظ‌شناسی بودم. ان‌شاءالله من بعد مطالب و یادداشت‌هایی درباب محرم براتون خواهم نوشت.
سلام و رحمت قبل از ورود به مباحث ایام محرم باید بگم که "کتاب‌شناسی" درباب عاشورا قدم اول ما خواهد بود. ما باید کتاب‌های خوب و خواندنی درباب عاشورا را بشناسیم تا وقت‌مان را برای هر کتابی تلف نکنیم.
🔷 علمٌ لا يُصلِحُكَ ضَلالٌ 🔶 علمى كه اصلاحت نكند، گمراهى است 🔻 امام علی علیه السلام 📚 غررالحكم حدیث 6294 @paragraph_osali
امشب متنی درباب برنامه‌ی "مهلا" می‌نویسم. حتما بخوانید و نشر بدید.
درباب برنامه‌ی "مهلا"" 🔻 دعوای امام‌حسین'ع' نه بر سر نماز بوده و نه بر سرِ ادب در جامعه؛ چراکه مردمِ زمانه‌ی حسین'ع' عابد بودند و اهل مستحبّات‌. آنچه امام را از مدینه برای قیام مضطر می‌کند، "دین‌داریِ گزینشی" مردم است که آنقدر دچار "تناقض" شده‌اند که حسین'ع' را دوست می‌دارند و هنگام ذبح او اشک چشم می‌ریزند! این جماعت حتی پشت ِ سر ولیدِ ملعون نماز صیح را ۴ رکعت اقامه می‌کنند و از متدین بودن خود مسرورند. مردم زمانه‌ی امام مردمی متناقض هستند. و چرا نمردند از آن‌همه تناقض؟! و چرا نمی‌میریم با این‌همه تناقضاتی که در دین‌داری خود داریم؟ به‌راستی مردم، مستِ کدام دین بودند که نمازِ صبح را ۴رکعت خواندند و ککشان هم نگزید؟! پس وقتی "گزینش" و "سلیقه" جایگزین "تکلیف" می‌شود، دیگر "ادبِ ظاهری" هم راهی از پیش نمی‌برد و "انسان" را غرق در "توهمِ دین‌داری" ساخته و موجودی "متکبر" و "خودخواه" می‌سازد. 🔻 امام می‌داند این مردم بنده‌ی دنیا شده‌اند و دین را در زندگی آنها "لَعِق" توصیف می‌کند. لعق، به معنای لقلقه‌ی زبان نیست؛ بلکه به‌معنای شیرینی اولیه‌ی آن آدامسی است که بعد از مزمزه کردن مابقی آن‌را دور می‌ریزیم. این یعنی ما از دین و امام، آنچه را که با منافع ما سازگار باشد قبول می‌کنیم و لاغیر. و با عنوان "امام برای همه‌ست"، روتوشی برای گناهان خود دست‌وپا می‌کنیم. 🔻 این‌‌که‌ در برنامه‌ی "مهلا" با سلبریتی‌هایی مواجه می‌شویم که از "ادبِ متوهمِ" عده‌ای سخن می‌گویند، دقیقا همان "ادبِ گزینشی" است که این انسان متکبر دوست دارد شرابش را بنوشد و در اسقاطیل کنسرتش را نیز برگزار کرده، اما نمازش را نیز قبل کنسرتش "قرائت" کند! و جای تعجب است مجری برنامه که هرچه دارد از امام‌حسین'ع' دارد، درقبال این سخن‌های "مبتذل" و "بی‌مبنا" به‌نشانه‌ی تایید سر تکان می‌دهد! آقای پویانفر، "ادب" را "آدابی" است که انسان "ادیب" درهر موضعی "موظّف" به رعایت آنهاست. نه در مجلس عزا می‌شود رقصید و نه در مجلس شادی می‌توان گریست. و آنکه یک گوشه از پازل شخصیتی امام‌ را بنابر منفعت‌ش قبول می‌کند، کاری جز ذبح "شخصیت" امام نمی‌کند. و باید سعی کنیم یک امام قلابی به مخاطب غالب نکنید؛ که امام برای شخص "تائب"، رئوف است و آغوشش باز، و شمشیرش برای تحریف کنندگان دین برّنده‌تر از رعد. و نه هرکه اشکی ریخت یقینا قلندری می‌داند و می‌شود تاج سرِ ما. میزان و سنجش ما تنها یک نماز و گریه نیست. آنکه وارد این خیمه شد و ادعای "محبّت" کرد، باید محبتش رنگ‌وبوی "سنخیّت" بدهد، وگرنه ادبی "مقطعی" دارد و این همان "دینِ گزینشی" است که امام با او "مبارزه" می‌کند. امیرحسن‌اوصالی 👇 پاراگراف را دنیال کنید. @paragraph_osali
درباب حادثه‌ی کتک‌خوردن زن چادری در شیراز روانشناس‌ها می‌گویند: یک "عکس" معادل با هزار "کلمه" است و منظورشان از این سخن، درباب اهمیت "فیلم" و "تصویر" در روند تربیت انسان است. شما با دیدن این تصویر چه کلماتی بر زبان‌تان جاری شد؟! "بنده" بحثی درباب مجازاتِ این "رفتار وحشیانه" ندارم، اما اگر این تصویر را به‌مثابه یک "متن" درنظر بگیریم، افراد داخل این تصویر همه‌گی "مردم‌ند"؛ مردمی که "ساختارِ معیوب" برای خلقِ "مهمانی چند کیلومتری" و حماسه‌ی "انتخابات" به‌آنها نیازِ مبرم دارد. نیازی که مصادیق‌ش را بارها در "صداوسیمای مِیلی" مشاهده کرده‌ایم. و این مردم نیز همانقدر که حاکمیت به حضورشان نیازمند است، به "امنیت" و "مهربانی" برای زندگی درکنار یکدیگر نیازمندند. کدام "روایتِ" غلط، یا کدام "تصمیم‌گیری" ناصواب این مردم را این‌گونه دربرابر هم قرار داده است؟ میان "ماجرای ماست" و این حادثه چه تفاوتی وجود دارد؟ آیا همه‌ی "ناهنجاری‌ها" آب در هاون "دوقطبی"‌کردن جامعه نمی‌کوبد؟ و دشمن از این کوبیدن‌ها کره نمی‌گیرد؟ "فرامتنِ" واقعه مارا به‌چه سمتی سوق می‌دهد؟ آیا غیر از این است که دوباره عده‌ای حزب‌اللهی افتاده‌اند به‌جان یکدیگر که چرا فلان‌جا کنش‌مند بودی و حالا منفعل شده‌ای؟! ماحصل یک فیلم که خود خروجی یک دوقطبی مخرّب در جامعه است، می‌شود یک دوقطبی جدید! و این دومینوی دوقطبی ادامه خواهد داشت تا ماجرای سطل‌های ماست دیگر... . مقصر کیست؟ مقصر این دومینوی مخرّب همان دست‌های پشتِ‌ پرده‌ای است که با شکست سیاست اولیه‌ی "گشت‌ارشاد" حالا با روند تازه‌ای سیاست ثانویه‌ی سخیف خود را با یک‌قدم عقب‌رفت به‌همراه تذکر "لسانی" بر "بی‌حجاب‌ها"، نه "ضعیف‌الحجاب‌ها" آغاز کرده‌اند! و حزب‌اللهی‌هایی که بر تمامی مفاسد اقتصادی، اجتماعی، ساختاری و... قلم خطاپوش می‌کشند و به‌حجاب دیگران تذکر می‌دهند! و چه خوش گفت حافظ شیرین‌سخن که: [ مرا که نیست ره و رسم لقمه‌ پرهیزی چرا ملامت رند شراب‌خواره کنم ]. وقتی ساختارِ معیوب و مبهم که تبیین صوابی به‌مردم ارائه نداده و هرروز یک لایحه‌ای درباب "عفاف و حجاب" شکل می‌‌دهد؛ پاسخ‌گو و روشنگر مسائل نیست، باید هم انتطار بدتر ازاین صحنه‌ها را از مردم داشته باشیم. مردمی که حرص و کینه‌ی ایجادشده از مسئولین صدرنگ را متأسفانه بر سر یکدیگر خالی می‌کنند‌. به روایت‌پژوهان مجازی بگویید، مشکل ما از نبودن روایتِ چنین زنانِ چادری قربانی نیست، بلکه ساختارِ فشل هیچ بستری برای ارائه‌ی این "روایت" فراهم نکرده است‌. روایت هست ولی بستر نیست. امیرحسن‌اوصالی پاراگراف را دنیال کنید 👇 @paragraph_osali
🟩تیرش به سنگ می خوره 🔻 به هدفش نمی رسه. 🔹️۱- یعنی در رسیدن به هدفش شکست می خورد. 🔸️۲- به کسی که بارها تصمیم می گیرد و هربار ناکام می ماند، این ضرب المثل را استفاده می کند. مسلما وقتی تیری به هدف نخورد مساوی با شکست است. 🔹️۳- گاهی در مورد بدخواهی های افراد که با شکت مواجه میشوند نیز این مثَل کاربرد دارد. مثلا یکی از دوستانتان بسیار حسودی شما را می کندو یکبار که خواسته مطلبی در کلاس بگوید که پیش استاد آبروی شما را ببرد و وجهه شما را خراب کند، کسی به او محل نداده و حتی خود استاد او را بابت این کار سرزنش کرده است. اینجاست که دوستدارانتان می گویند: حسابی حالش گرفته شد و این بار تیرش به سنگ خورد! 🔸️۴- کنایه از ناکام ماندن، شکست خوردن، به نتیجه نامطلوب رسیدن، تلف شدن تلاش ها و زحمت ها و … @paragraph_osali