خطبه های قاطع امام جمعه زابل در انتقاد به رییس جمهور و هیئت دولت هم غافلگیرکننده بود هم امیدوار کننده. جای تقدیر دارد و شکرگزاری. یکی دو پیشنهاد عملیاتی کف میدانی هم دادند که لازمه اش حضور مجدد رییس جمهور و هیئت دولت در این بی آبی و بی هوایی و بیماری های تنفسی‌ست. خطبه دوم به طور کامل به انتقادات و دغدغه های مردم سیستان گذشت در سه بخش خطاب به رییس دولت، رییس مجلس و رییس قوه قضائیه‌. صریح و به جا و مودبانه

بلکه یک " حُر " هم برسد.. #اشتباهی_شده روضه اصحاب در کنار حر میچسبد! حسین ما را ممزوج میکند و میخرد. سفره میهمانی حسین بالا و پایین ندارد! کنار هم مینشاند! #فقط_امام_خوبا_نیست https://eitaa.com/parakande_del

اینجا هم تمام مقصد بعدی: مرز قُرقُری. نزدیک دوست محمد یحتمل دو سه روز بعدی هم، هیرمند و امان از ماجرای حقابه!

این دو روز مدام قصد میکنم راجع به قرآن کریم ناقابلی بنویسم ولی نمیتوانم! قبلا راجع به حضرت حجت ارواحنافداه هم امتحان کرده ام! گویی توان نوشتن ندارم! ظرفم کوچکتر از توصیف عظمت چنین پدیده هایی‌ست! هر چه میخواستم بگویم صرفا در حد محکوم کردن اهانت به ساحت مقدس کتاب خدا بود! دوست دارم قفل قلمم برای بیان خصائص و خاصیت های اتصال با این دوثقل اعظم باز شود اما توان بروز و انتقالش را ندارم😔 خدا نکند انقدر کوچک باشیم که ندای لایمسه الا المطهرون برایمان سر بدهند!

هیی... هنوز به اثبات نرسیده طَمَع و طُعمه‌ای در کار نبوده؟! فقط خودت بودی.. https://eitaa.com/parakande_del

۱. قبح شکنی در هیئت ها ممنوع است! هیئت ها نباید تبدیل به جولانگاه بدحجابی و بی توجهی به مظاهر شرع باشد ۲. هیئت باید محیط اصلاح گرانه داشته باشد. یعنی جوانی که کم‌حجاب واردش میشود از محتوایی که دریافت میکند ناخودآگاه حجابش را کامل کند یا قصد نماید دیگر چشم چرانی نکند 👈 هیئت ها را به گونه ای آماده نمایید که هرجوانی با هر ظاهری بیاید و متصل شود و اصلاح گردد! منبرها را انقدر غنی کنید که این جوان، مکتب حسینی را که مکتب عفت و پاکیزگی‌ست بشناسد و تکان بخورد. نه آنکه با نیت قبح شکنی وارد شود و با همان سر و وضع مجلس را به هم بریزد و بازگردد! ادعای ما این است محیط باید چنین کششی داشته باشد که اصلا امکان اصرار برگناه یا بی ادبی در آن وجود نداشته باشد پس [بگذارید_همه_به_هیئت_بیایند] یعنی هیئتی که در معارف اهل بیت قوطه ور میکند و عزادار، در شأن محب امام حسین بازمیگردد ⬇️ ۱. بیان شما برای امر به معروف و نهی ازمنکر در مجلس اهل بیت باید متفاوت با مقابله با هنجارشکنی درپارک و خیابان باشد. مجلس سیدالشهدا مامن و پناهگاه است. دعوت کننده اوست شما یاری اش نمایید برای میزبانی ۲. مشخص نیست ایمان و جایگاه شما نزد خداوند حتی از آن جوانی که به نیت قبح شکنی آمده بالاتر باشد‌. نگاهتان را اصلاح کنید 👈 تو را به خدا کسی را قضاوت نکنید. سُئل الامام الحسين علیه السلام عن الأدب فقال: هو أن تَخَرج مِن بيتك، فلاتَلقى أحداً إلا رأيتَ له الفضل عليك از امام حسين سؤال شد: ادب چيست؟ ادب آن است كه از خانه خود كه بيرون میروى، با هيچ كس بر خورد نكنى جز آنكه او را برتر و بهتر ازخود ببينى https://eitaa.com/parakande_del

یک سری عبارات مقتل، غبطه خوردن داره دنیایی گریه میخواد اما نه از روی درد مصیبت بلکه از روی انتظار و حسرت تک جملاتی در مقاتل هستند آدم می‌سوزه که یعنی میشه امام زمان ما هم یه روز از این جملات به ما بگه؟! مرحوم ابن قولویه در کامل الزیارات با سلسله سندی از ابن ابی العلاء از امام صادق نقل میکنه: سیدالشهدا روز عاشورا قبل از اینکه جنگ شروع بشه یک نگاهی به یارانش انداخت؛ فرمود: اشهد اَنه قد اُذن فی قتلکم! واصبرو... گواهی میدم که دیگه اجازه شهادت شما صادر شده! صبر داشته باشید میشه به ما هم بگید یه وقت؟! میشه مثل بُریر از این خیل عاشقانت ما رو صدا کنی یک نگاهی بندازی بفرمای: تو برو با این قوم حرف بزن و اتمام حجت آخر رو بکن یا مثل امام صادق علیه السلام که به اباهارون فرمود، شما هم خطابمون کنی: همونطور که در مجالس خودتون روضه میخونی برای ما روضه بخون فاوف لنا الکیل و تصدق علینا یا مولای

طبری (البته چون نسبت به مقتل الحسین هم آمده طبعا) از ابومخنف آورده‌:  لَمَّا قُتِلَ حَبِيبُ بْنُ مَظَاهِرٍ، هَدَّ ذَلِكَ حُسَيْنًا وَ قَالَ عِنْدَ ذَلِكَ: أحْتَسِبُ نَفْسِى وَ حُمَاةَ أصْحَابِى! «چون حبيب كشته شد، اركان وجودى حسين سست شد و در هم شکست و گفت: خدايا! خودم و یاران و اصحابم را به حساب تو وامیگذارم!» و لمّا قُتِلَ حبیب بَانَ الاِنْکِسَار فِی وَجهِ الْحُسَیْن.. خودش در ادامه آورده فقط برای دو نفر انکسار حسین وارد شده چه مقامی دارد حبیب.. فقال الحسین: للهِ دَرُّکَ يا حَبِيب!

این شهید مدافع حرم به پدر و مادر وصیت کرد فقط روضه علی اکبر سر مزارم بخونید! درست گِرا داد خوش به حال پدری که روز قیامت سرش رو بلند میکنه جلوی آقای بی‌سر محشر می ایسته با یک آهی صدا میزنه حسین! منم در راه خدا پسر جوان دادم.. منم خواستم اندکی از درد تو بکشم مولایم https://eitaa.com/parakande_del

امسال هم هماهنگی و قصدی برای حضور در هیئت های دانش آموزی نکرده بودم. صدیق بزرگوار ما آقای زابلی عزیز که اول هفته تماس گرفتند و گله کردند زودتر خبر ندادم گفتم قصد زحمت برای دوستان قدیمی ندارم. منت گذاشتند و دعوت کردند هم برای هیئت دانش آموزی زابل هم برای مراسم ویژه و باشکوه احلی من العسل هیئت انصارالمهدی زاهدان محضرشان برسم که البته برگشتم به زاهدان ممکن نبود و زابل را وعده کردم. حواسم هست! من که میفهمم این همه سال در مراسم بچه ها راهم دادند لیاقت نداشتم. شرمنده سیدالشهدا هستم با همه بدی هایم رزق منبر دانش اموزی محرم را نگرفته. روضه برای دانش اموزان را خودش جور میکند. من هم اگر چیزی دارم دلخوش به منبر برای همین نوجوانان هستم و از این ها دارم. اینطور برای خودم نشان گذاری کرده ام که نمیشود کسی در طول سال کار دانش آموزی بکند ولی هنگامه‌ی عزا روضه سیدالشهدا برایشان نخواند. مزد فعالیت یک سال مبلغ دانش آموزی رزق گریاندن همین جنس مخاطبان برای اباعبدالله است. روضه مادر که طلب کردند و ضجه میزدند ناخوداگاه دلم یاد هیئت انصارالمهدی کردستان کرد و حال و هوای مشابه بچه های شیعه سنندج. برای دومین بار در جمع دانش آموزان روضه زهرای مرضیه انقدر میچسبید. قدر و عنایت و توجه سیدالشهدا به تکلیف مداری بچه های این منطقه هم قطعا متفاوت است..

اما القلوبُ المنکسرة، العباسُ کفیلها لانه کاشف الکرب عن وجه الحسین.. دیگر برای ما روضه عباس غریب نیست! دست بریده، کمر خم که دیده ایم.. کنار روضه عباس، دلمان پیش تو بود #حاج_قاسم https://eitaa.com/parakande_del

دو روز دیگر تبلیغ من در استان سیستان و بلوچستان به پایان میرسد‌. در این ده دوازده روز سه کار عمده تبلیغی را جلو بردم: اول: با محوریت مرزبانی ها از بیش از 20 منطقه بازدید کردم. هفته ای که گذشت هر شب در یک نقطه مرزی و در کنار سربازان بدون هماهنگی قبلی با همان اوضاع واقعی خودشان خوابیدم. مشکلاتشان را از نزدیک دیدم و بسیاری از دغدغه هایشان را با یک همت ساده قابل حل و فصل میدانم. دوم: با حضور و گپ و گفت مفصل در میان مردم با هماهنگی کمیته امداد و با تزریق حدود بیست میلیون که از خیرین رسیده بود و طرح ساده ای که قبل از رسیدن به اینجا توسط یکی از عزیزان آماده شده بود بی سر و صدا اندک کمکی به 48 خانواده شیعه صورت پذیرفت (عمدتا اهدای پول مستقیم نبود! و با همکاری برخی نهادها مشکلاتی که به زعم مردم، میلیون ها پول نیاز داشت به سادگی مرتفع شد) این قصه هم فکر و مدیریت میخواهد! سوم: اما مهم ترین کاری که گمانم انجام شد یک کار پژوهشی شسته رفته به واسطه کمک جهادی سه مسئول بومی و دو کارشناس غیر بومی به واسطه شناخت مشکلات میدانی و مباحثه‌ با برخی نخبگان و مردم خوش فکر دو شهر زابل و زاهدان بود که به اختصار چهار توصیه فوری و عملیاتی از ظرفیت های حال حاضر موجود (نه تاسیسی و ساختاری) به مسئولین و بزرگان مرکزنشین و نمایندگانشان در این استان دارم. (دست من که به جایی نمیرسه و امیدی هم‌ندارم، اگر هم برسه به سبک همیشگی به ما جواب میدن آره خودمون میدونیم داریم فکر میکنیم ولی اگه کسی هست که میتونه منتقل کنه و پاسخ درخور بشنوه حاضریم به کمک تعدادی از مبلغین و شبکه ای از برخی نیروهای مردمی استان صفر تا صد کارها و پیشنهاداتی که از پسش برمیایم رو پیگیری کنیم!) به کار ما نمیشود کار کارشناسی شده اطلاق کرد اما حداقل در حد طرح بحث، محل دغدغه مردم اینجاست لذا بدک نیست اندک توجهی بشود! (یحتمل حرف های خطرناکی باشه اما صریح میگم)👇 ۱. اجرای درست " طرح رزاق " در حل کردن دو مسئله اساسی استان یعنی مسئله اشتغال و قاچاق تاثیر بسزایی خواهد داشت. یک سری از مسئولین و نمایندگان و باندهای فساد استان مانع جدی اجرای صحیح این طرح هستند. قوه قضائیه و قوه مجریه با تعیین و استقرار ناظران و نمایندگان ویژه ای این طرح را دقیق و بی زد و بند به مرحله اجرا برساند! با یک اطلاع دقیق حتی با محاسبه عددی عرض میکنم اوضاع مالی و وضعیت ناامیدکننده و کمر شکن مردم مرزنشین را تکان میدهد! این طرح هوشمندانه دولت، هرگاه در آستانه اجرا رسیده به واسطه سهم خواهی چند باند معروف استان که دیگر اسم هایشان را من هم فول شده ام و حمایت آقای x و y متوقف شده و ورود جدی میخواهد! ۲. ماجرای حقابه فراتر از یک چالش امنیتی-سیاسی در حال تبدیل شدن به یک بحران هویتی در سیستان است! البته که مربوط به این دولت و طالبان نیست ماجرا حتی از بهره برداری اشرف غنی هم شروع نشده، مفصل و پیچیده تر است اما مسئله ای که الان برای مردم سرخوردگی ایجاد کرده یک واکنش قاطع و اساسی برای آرام کردن و خواباندن غبار هیاهوی روانی معاندین میطلبد! مسئله کمبود آب سیستان که شغل کشاورزی مردم را نابود و دام هایشان را تلف کرده نیازمند یک کارگروه ویژه‌ی قوی و باصلابت برای پیشبرد کار است‌. حداقل توصیه میشود هیئت دولت با محوریت رییس جمهور در این ایام اوج گیری طوفان ها به این منطقه سفری داشته باشد و پای دردل این مردم وفادار بنشیند. افتخار ما این است که در فتنه اخیر تنها شهری که هیچ تحرکی علیه انقلاب نداشت همین زابل بود. استوری علی کریمی که نوشته بود "همه ایران سرای من است جز زابل" را اینجا با محجوب بودن و وفاداری مردم میفهمید. ۳. راهبرد وحدت به معنای بی تدبیری نیست! سپردن مرزها به برخی مردم اهل تسنن بلوچ آن هم در شرایط امنیتی فعلی اشتباه محض است! به نظر میرسد با این اوضاع اگر سپاه تجدید نظری نکند شاهد وخیم تر شدن تحرکات عبدالحمید باشیم. شاهد عینی ماجرا خودم هستم. تفاوت امنیت مرزها قابل انکار نیست. قاطعانه باید مرزها به دست نیروهای کارکشته‌ مرزی بیفتد. این مسئله شوخی بردار نیست. جای طرح مباحثی مثل نزدیکی دل ها و اینها حتی در یک مورد هم در این قصه خطاست! اینجا با استفاده از نیروهای بسیجی نباید جلو رفت‌. فساد و قاچاق و ارتباطات گروهک های تروریستی در برخی مرزها در حال اوج گرفتن است. نمیدانم مسئولین خبر دارند یا برایشان سوال شده یا نه: در همین سه مورد اخیری که مرزها از نیروهای این چنینی به نیروهای مرزبانی تحویل داده شد ما چند شهید دادیم؛ چرا؟! چون دیگر مماشاتی در کار نبوده! باید مرزها نظم و نسق بگیرد وگرنه زور عبدالحمید و پشتیبانی مالی اش از عده‌‌ی مشخصی که بهتر از من میدانید غیرقابل مهار خواهد شد‌.

۴. شاید باور نکنید ولی اگر اینجا بیاید خودتان متوجه میشوید 👈 برخورد امنیتی در شهرها بدون شک در این اوضاع اشتباه است! (چه آقایی داریم که همچین بینشی داره. برید بگردید تو ایران و منطقه تا ایمان بیارید اگر این رهبر رو نداشتیم اسلامی باقی نمونده بود‌) اصلا فضا را آماده کرده‌اند منتظرند شیعه و سنی را به جان هم بیندازند. مبلغین، فعالان فرهنگی و مسئولین غیر امنیتی حضورشان را در استان بیشتر کنند. تدبیری برای حضور و سازماندهی و اثرگزاری مثبت مبلغین وحدت در این استان اندیشیده شود. حتی در زمینه تربیت مبلغ تخصصی وحدت باید اهتمام بیشتری داشته باشیم و آماده سازی ها و حمایت های جدی از سوی مجموعه های متولی حوزوی استارت بخورد. https://eitaa.com/parakande_del

4️⃣ #یادداشت_رسیده ✏ حجت الاسلام مجتبی شفیعی تبلیغِ طلابِ مقدمات(سطح یک حوزه های علمیه)؛ ضرورت ها و بایسته ها روش رایج تبلیغ برای عموم طلاب حوزه های علمیه تبلیغ های مناسبتی و موسمی مثل ایام محرم و صفر، فاطمیه و ماه مبارک رمضان است. زاویه نگاه رایج حوزه به تبلیغ و شیوه تبلیغ های موسمی نیز ناخودآگاه پروژه "اقامه کپسولی دین" در جامعه را رقم میزند. اقامه کپسولی دین یعنی حضور وتبلیغ طلاب موقت باشد اما انتظار دینداری دائمی وهمیشگی از جامعه داشته باشیم! یعنی در یک موسم محدود مشغول درمان سوالات وشبهات و مساله هایی باشیم که مربوط به سایر ایام سال است.[طبعا همانقدر که درمان های کپسولی و مسکن های موقتی جواب میدهد این مدل تبلیغ و ترویج معارف دین در جامعه نیز جواب خواهد داد] در طول سالهای گذشته هرچند فضای تبلیغ به سمت اقامه و تبلیغ دائمی پیش نرفته و همچنان موسمی است اما تکنیک هایی برای بالابردن بهره وری همین شیوه تبلیغ، ابداع و به کار گرفته شده است. مثل شکل گیری گروه های تبلیغی جهادی یا گروه های تخصصی تبلیغی و.. قطعا یکی از قطعات مفقوده پازل تبلیغ در حوزه های علمیه آموزش و تربیت طلاب برای همین تبلیغ های موسمی است. ازسوی دیگر هیچ ساز و کار مشخصی برای مهارت آموزی تبلیغ برای طلاب سطح یک که غالبا انگیزه های بالایی هم دارند وجود ندارد. چه بسا محتواهای تبلیغی و منبرهای آماده یا مصاحبه های احکام به وفور یافت میشود اما مبلغ شدن چیزی فراتر از اینهاست! [البته برخی که حداقل با خودشان تعارف ندارند اقرار میکنند طلبه چند سالی باید تبلیغ برود تاحقیقتا مبلغ بشود و از آموزش بدون تجربه میدانی چیزی در نمی‌آید]

ادامه یادداشت:👇 یکی از چالش های مهم برای همین جنس مبلغ شدن طلاب سطح یک نیز آزمون و خطاهای تجربی و میدانی است که غیر از پیامدهای نامطلوب اجتماعی برای خود طلبه نیز سیرمشخص و مطمئنی برای تجربه آموزی و مسلط شدن به همراه ندارد‌. یکی از علل مهم این چالش، این است که طلاب عموما قبل از معمم شدن به تبلیغ نمیروند و گویی شرط عمومی تبلیغ، "ملبس‌شدن" است. نتیجه این رویکرد رایج، همان اضطراب و دلهره ای است که به طلبه‌ی معممی که برای اولین بار به تبلیغ میرود حاکم میشود. در این مدل طلبه ناگزیر از آزمون و خطایی است که گاهی ممکن است موجب زیر سوال رفتن چهره روحانیت یا طلاب در بین اقشار مختلف مردم باشد گاه نیز ممکن است مساله های حساسی پیش بیاید که بی تجربگی و عدم تخصص موجب خراب تر کردن مساله و گمراهی مراجعه کننده شود. از این گذشته بسیاری از طلاب به دلیل دلهره و اضطرابی که از تبلیغ دارند و خود را آماده تبلیغ نمیدانند ممکن است از اساس تا چند سال تبلیغ نروند! یکی از راهکارهای هوشمندانه و مبتکرانه برای پرکردن این خلاء، تبلیغ رفتن طلاب سطح یک (مقدمات) قبل از معمم شدن است که در بعضی گروه های تبلیغی راه افتاده است. شاید بگویید طلبه پایه 2 و 3 هنوز دین خودش را هم به درستی نمیشناسد چه رسد به اینکه بخواهد دین را به مردم بشناساند! در یک جواب نقضی باید گفت متاسفانه این مشکل فقط مربوط به طلاب مقدمات و سطح 1 نیست بلکه بسیاری از معممین را هم شامل میشود. به عنوان پاسخ حلی نیز باید به این نکته توجه داشت اساسا تبلیغ دین و گسترش معارف در جامعه دارای درجات و مراتب مختلفی است و قرار نیست هر طلبه ای وارد تبلیغ شد دنیا و آخرت مردم را ظرف چند روز به یکدیگر گره بزند و جانشین بلافصل پیامبران الهی باشد بلکه در هر درجه ای که فهمی از معارف دینی به دست آورده است به نشر همان مطالب میپردازد. مثلا اگر روحانی معممی که سالها مشغول تبلیغ و تدریس است به مسائل اعتقادی و اساسی اسلام میپردازد طلاب سطوح پائین لازم نیست در همان سطح به مطالب بپردازند بلکه مسائل مورد ابتلاء ساده ای مثل احکام نماز، روزه و سایر تکالیف شرعی وجود دارد که هم مورد نیاز است، هم طلاب مقدمات آنها را فراگرفته اند. آزمون و خطا در اینگونه مسائل نیز راه های پیشگیری و تبعات قابل کنترلی دارد. در یک مرحله بالاتر اساسا نگاه ما به نشر معارف نیازمند تجدید نظر جدی است. نشر معارف در نگاه رایج به منبر و ارائه مطالب علمی و ارتباط یک سویه مبلغ با مردم است حال آنکه در بسیاری از موارد مردم کمترین تاثیری که از مبلغ میگیرند منبر و سخنرانی های اوست! آنچه بیش از همه بر دیگران اثر گذار است سلوک عملی و رفتاری طلبه با مردم است و این مساله نیز صرفا به طلاب معمم محدود نمیشود. از طرفی ظرفیت هایی در تبلیغ وجود دارد که لزوما نیازمند یک روحانی معمم نیست مثل برگزاری کلاس آموزش قرآن یا احکام برای نوجوانان، پیش منبرهای لطایف قرآنی یا ارتباط گیری و همبازی شدن با کودکان و نونهالان که گاه توانمندی طلاب سطح پائین بیش از مبلغین اصلی شهر و روستاست. مهمترین دستاورد تبلیغ برای طلاب زیست_مردمی است! طلبه ای که بیشترین قرابت و همدلی را با مردم داشته باشد در تبلیغ موفق تر و اثرگذار تر است. طلبه ای که به هدف آموزش دین به روش القایی و یک طرفه تبلیغ میرود در بسیاری از موارد ناکام مانده و احتمالا با خود میگوید مردم چقدر از دین فاصله گرفته اند اما طلابی که قبل از آموزش قراعد دین به صورت القایی با مردم درمی آمیزند و با آنان خو میگیرند آنچان که گویی سالها در کنار آنها بوده و عضوی از آنها شده اند به مراتب موفق تر و اثرگذارتر عمل کرده اند. مردم تفاوت طلبه ای را که هنوز خود دینش را عمیق نشناخته و به فکر آموزش همین اندوخته های ناقص به مردم است با کسی که با آنها زندگی میکند به آنها را به خوبی درک میکند هرچند سواد و اندوخته های تخصصی و علمی چشم گیری نداشته باشند! تبلیغ فرصت نزدیک شدن طلاب به مساله های واقعی مردم و جامعه است. طلبه اگر هوشیار باشد در تبلیغ، هم آموزش میدهد هم می آموزد! تبلیغ یک کارگاه عملی مردم شناسی و جامعه شناسی است.. https://eitaa.com/parakande_del

" سید حسن نصرالله: 🔹از همۀ جوانان مسلمان می‌خواهم از کسی که قرآن را آتش زده انتقام بگیرند. جوانان! منتظر هیچ کس نمانید، نه سازمان همکاری اسلامی، نه اتحادیۀ عرب، نه دولت‌ها و نه ارتش‌ها. شما باید مسئولیت خود عمل کنید و این ملعون‌های جنایتکار را به سزای اعمالشان برسانید. " یک بار هم که شده کلاه خود را قاضی کنید. مربیان تربیتی و مسئولین مجموعه های ریز و درشت فرهنگی که مشغول تربیت دانش آموزان و طلاب و دانشجویان خوب ما هستند به این سوال پاسخ دهند: اگر جوان شما و مجموعه تان در سوئد با همین سبک تربیتی امروزتان مشغول فعالیت بود، بعد از این فرمان سید مقاومت، فهم دقیق و به‌دنبالش شهامت این رویکرد آتش به اختیار را در خود میدید یا نه؟!! فکر نکنید با تربیت سانتال مانتال و خفه کننده‌ی برخی شما عزیزان فقط مطالبه گری این بچه ها خاموش میشود؛ هویت آنها را خدشه دار میکنید! #تربیت_حماسی یعنی اینگونه بزرگ کردن بچه ها که سیدحسن میگوید و میخواهد! فرصت خوبی‌ست ارزیابی کنید! فرض کنید بدون فتوای جهاد رهبری، با این تک اشاره امکان اعزام این متربیان به سوئد وجود دارد. خب؟! اصلا اعزام بیخیال، با خواندن این پیام بچه هایتان در دلشان با حسرت گفتند ای کاش آنجا بودیم و بر ما تکلیف میشد؟! چند مرده حلاجیم؟!😊

چهار پنج سال پیش در کنار سید شاه طاهری و استاد قاسمی در مصاحبه ورودی دانش اموزان متقاضی قرارگاه ملی یکی از سوالاتی که میپرسیدیم این بود: فرض کنید همین الان داعش به ۵۰ کیلومتری مرز ایران رسیده. چه میکنید؟! در یک مرحله بالاتر هر سال از متقاضیان دانش آموز شورای مرکزی میپرسیدیم در چنین حالتی به عنوان نماینده دانش آموزان چه تصمیمی برای بچه ها میگیرید؟! عموم بچه ها قفل میکردند یا ارجاع میدادند به بررسی و جلسه و فرمان مستقیم آقا به دانش آموزان و... تصویر کاریکاتوری ذهن یک دانش آموز و تحلیل های ماورائی از وضعیت کشورش، منطقه و غرب، او را به ورطه یک زندگی فیک میکشاند! چیزی که در فتنه اخیر برای همه ملموس بود. یک دانش آموز خوشتیپ سوسول بار آمده که اتفاقا شلوار شیش جیب پوشیدن و اردوجهادی رفتن هم بلد است ولی تکلیف خودش را هنوز نمیداند! راکد است! از شاخصه هایی مثل ایثار، شجاعت، استقامت، مسئولیت پذیری، تعهد، صبر و.. فقط همان تعریف کتابی اش را میداند! در دایره لغات محصور شده. فهمی از بسترهای میدانی و بروز و ظهورش حتی در محیط خانواده هم ندارد. خانواده هم عمدتا از این چالش درست نکردن و ارتباط نداشتن استقبال میکند چون دردسر و زحمت مضاعفی برایش ندارد!

امشب هر چه از دهانم درآمد نثارش کردم! 28 پیام پشت هم دعوایش کردم از بی تحرکی و رکودش گله کردم و به حرف های قبلم ارجاعش دادم که حوصله تکرار ندارم! با اینکه همه میدانند در این پنج سال ارتباط چقدر برایم عزیز بوده و دوستش دارم و تحویلش میگیرم اما گاهی چاره ای نیست. از این تلنگرها نیاز است پاسخش همین دو پیام بود که دیدید! مثل همیشه مصداقی از اوج ادب و تواضع تفاوت با بچه های امروزی تر و بعضی رفقای خود این بچه ها با همه کوچکی و ادعاهایشان.. حتی گمان میکنم تفاوت امثال من با رفقای خدایی و موفق ترم که بوی تعهدپذیری و اخلاص بیشتری میدهند را هم باید در همین نوع واکنش‌ها و کرنش‌های آن روزهایمان مقابل مربیان و اساتیدی که بر گردن ما حق داشتند جست و جو کنیم.

خاطره ای از اولین تبلیغ اقا روح الله ! « ... پیشنهاد شد منبر بروم، استقبال کردم آن شب کم خوابیدم، نه از ترس مواجه شدن با مردم، بلکه به خود فکر می‌کردم فردا باید روی منبری بنشینم که متعلق به رسول‌الله است. از خدا خواستم مدد کند که از اولین تا آخرین منبری که خواهم رفت، هرگز سخنی نگویم که جمله‌ای از آن را باور نداشته باشم و این خواستن عهدی بود با خدا بستم، اولین منبرم طولانی شد، اما کسی را خسته نکرد ... و عده ای احسنت گفتند، وقتی به دل مراجعه کردم از احسنت گویی‌ها خوشم آمده بود، به همین خاطر دعوت دوم و سوم را رد کردم و چهار سال هرگز به هیچ منبری پا نگذاردم.» 🔸@montaha_ir

آقایون تا اطلاع ثانوی به صورت رسمی، پارک سر کوچمون محل جلسات😅😊 محاسبه کردم خیلی بهینه است برام، توی زمان و هزینه و... صرفه جویی میکنه. بچه هارم میارم بازی حواسم بهشون هست خانواده آرامش اعصاب دارند. نمیکت هاشم جوریه بیشتر از یک ساعت جلسه طول نمیکشه🤪 خلاصه منزل و حرم و جمکران و کافه و مدارس علمیه و... تعطیل! هر کی میخواد ما رو ببینه همین سر کوچه درخدمتشیم بدون پذیرایی😉💪

فقط باید مراقب باشیم بچه های محل رو عصبانی نکنیم! چند وقت پیش مسئول بسیج دانشگاه بقیه الله تهران با یکی از پسرهای خودمون برای مشورت سر یه موضوع مهم اومدند در همین مکان مقدس، صوتی که ضبط شده حدود یک ساعت، وسطش یه فحش خیلی بی تربیتی داره🤣 به یادگار براشون مونده! بچه های پارک اعصاب ندارند خلاصه!

چقدر این صحبت ها و تذکرای #حنیف_طاهری خوب بود و پخشش تو اینستا و کانالا خوبه