eitaa logo
پراکنده_دل!
516 دنبال‌کننده
294 عکس
119 ویدیو
27 فایل
کانال شخصیم! سعی میکنم بیشتر بنویسم! تاملات! شطحیات! @nashr313 علوم تربیتی موسسه امام خمینی / درس خارج حوزه علمیه قم
مشاهده در ایتا
دانلود
⚘ پسرای خوش استعداد ورودی ۱۴۰۲ دانشگاه های شهر تهران💪 این حفظ ارتباط ها از دوره دانش آموزی و این کنار هم بودن‌ها غنیمتیه که سال ها بعد متوجه خواهند شد
یکی از عوامل اصلی جسور شدن بیجای نوجوانانِ ساختار شکن، غرق شدنشان در اعتراض و کج روی های خلاف سیستم، تکبر و خودبینی بیش از حد و بیشتر از سن‌شان خلاصه بادشدن و نفهمیدن جایگاهشان عبارت است از : مبارزه سخت و علنی با روحیه ساختارشکنی‌شان و تحریک گسل "ساختار شکنی" و "ارشاد پذیری" در آنها هنگامی که به چنین جوانی میگویی به فلانی نزدیک نشو، همان فلانی در ذهن او چنان بُتی میشود که دیگر نمیتوان کنارش گذاشت😊 وقتی محدودش میسازی و به او میدان نمیدهی، عطش و حرصِ میدان، تبدیل به دمل چرکینی میشود که با اولین دعوتی تباه خواهد شد😊 و ده ها موردی که با سرکوب، چنین نخبه ای را به نقطه‌ی فوران سرکشی میرسانیم! و بعد با یک ژست قهرمانانه ادعا میکنیم از ابتدا این روز را پیش بینی میکردیم😔😠 عرض کردیم راه حل، مقابله با ساختارشکنی نیست، تقویت روحیه‌ی ارشادپذیری‌ از طرق مختلف است! چه بسا از جزئیات رفتارهای مخرب و فریادکشیدن ها این جوان در نقطه ارشاد پذیری چنان رام میشود که دروازه اصلاح و کنترل_هوشمند به آرامی به رویش باز خواهد شد.. @parakande_del
به بهانه استفاده از اصل_تربیتی : ☀️ [ یا ؟ ] تاکنون از جهات مختلفی این دو عنوان، محل بررسی محققین علوم تربیتی قرار گرفته و از زوایای مختلفی باید محل مباحثه و تحلیل باشد به صورت کلی همانگونه که از نام این دو مبنای_تربیتی پیداست هدف اولی تربیت از طریق هدایت و هدف دومی تربیت از طریق تسلیم و تعبد معنا میشود قبل از شروع بحث‌، دو نکته بسیار مهم و کلیدی در مباحث بگویم: ۱. همیشه به خاطر داشته باشید از ظاهر یک روش_تربیتی نمیتوان گفت که یک عمل با مبنای تسلیم و اطاعت پذیری تنظیم شده یا هدایت است و ارشاد!! برای قضاوت تنها و تنها باید پک کامل تربیتی آن ساختار و جهت مجموع رفتار ها، تشویق و تنبیه ها لحاظ گردد! لذا ممکن است بسیاری از مصادیق عملی این دو
مبنای_تربیتی
یکی باشد در حالی که با دنیایی تفاوت لحاظ گردیده است. ۲. مربیان موفق در اِعمال روش های_تربیتی تنها از یک مبنا استفاده نمیکنند بلکه بسته به اولویت اصول_تربیتی ِ ممکن، ترکیبی از مبانی_تربیتی را مد نظر قرار داده، کنش و واکنشی دارند منتها بله؛ قاعده‌ی ذهنی و عموم رفتارهای تربیتی‌شان در دوگانه های مبانی_تربیتی متکی بر یک مبنای_تربیتی است. به بحث بازگردم: با تجربه های میدانی متعدد و با شناخت اندکی که از جوان امروز دارم با قاطعیت عرض میکنم اطاعت_پذیر_کردن متربیان نمیتواند گزینه مناسبی برای سرلوحه‌ قراردادن مواجهه‌ی ما با این نسل باشد استفاده از ابزارهای صیانتی و تحمیلی و اطاعت پذیرکردن متربی یک مبنای مرسوم در عموم مجموعه های فرهنگی جامعه ماست در حالی که ضمن احترام و تمجید از این مبنا، دیگر امروزه نمیتوان با اقناع ساختن تعبدیِ دانش پژوه، تربیت موفقی داشت مگر در تربیتهای_گلخانه ای و محدود! متربی در اولین فرصتی که بستر مخالفی بیابد خلاف انتظار شما عمل خواهد کرد! چنانکه در دانشگاه ها و مدارس علمیه میبینید شیوه های تسلیمی تنها باید در مواردی رخ دهد که شکستن آن، هویت مربی یا متربی را زائل میکند که قاعدتا این موارد انگشت شمار خواهد بود و البته استفاده از اصل ، غیر ممکن! اما قاعده‌، ارشاد پذیری‌ست که تعاریف مخصوص به خود را دارد ارشاد پذیری(مربی پذیری) به معنای عدم مواخذه است؟! خیر / به معنای عدم دستور و امر به مربی است؟! خیر / به معنای لزوم بیان دلیل و استدلال برای متربی است؟! خیر / به معنای لزوم رفاقت بیجا با متربی است؟! خیر .. پس چه؟! میخواهم به زودی از دنیای و از کلام بزرگان به این مقوله بپردازم لطفا بازخوردی از مطالعه‌ی مباحث در پیوی داده شود @parakande_del
https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=55271 حالا که تودنیای کتابید درخواست میکنم یه وقتی بذارید اینم ببینید و حظ ببرید⚘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید: 🔸 تیزر جالب پذیرش حوزه علمیه 🔹 کاری که از همه‌ تخصص‌های موجود تأثیرش بیشتر است ... ┄┅══✧❁🇮🇷❁✧══┅┄ در طول همه این سال ها لحظه ای به حوزه آمدنم شک نکردم و پشمان نشدم! روز به روز بیشتر عاشق میشوم و روز به روز بیشتر حس میکنم که در مقابل این معارف چقدر کوچکم! پدرم آخرین کارنامه آزمون قلم چی ام را فرستاده بود با طراز ۷۲۰۰ رشته ریاضی و معدل ۱۹ و نیم سال یازدهم، مسئولین مدرسه حاضر نبودند پرونده ام را بدهند. معلم ها را واسطه میکردند که با من حرف بزنند و تکرار کنند که با رفتن به حوزه خودت را تلف میکنی و ظرفیت هایی به مراتب بیشتر از آخوند شدن داری! اما فهمیده بودم که ظرفیتی بالاتر از طلبگی وجود ندارد جلوی همه ایستادم و امروز به انتخابم افتخار میکنم امروز ... امروز میفهمم که ظرفیتی بالاتر از این کسوت و این لباس وجود ندارد. شاید هر روز مرور میکنم که من از ابتدا برای این سربازخانه بی لیاقت بودم و اگر نگاه آنها نبود به این دنیا وارد نمیشدم! امروز میفهمم حوزه های علمیه جایی برای بهترین نخبگان دانش آموزیست تا بالاخره طعم علم حقیقی را بچشند و با علومی از اهل البیت آشنا شوند که هیچ حد و پایانی ندارد! امروز میفهمم با همه مشکلات و توهین ها و دردها، روحانیت اصیل و انقلابی، محکم ایستاده و سینه اش را سپر کرده تا فدای این مردم شود و لذتی بالاتر از این ایثار نیست! میدانم در این شرایط، هم برای دانش آموزان و هم والدینشان انتخاب حوزه های علمیه، انتخاب سختی است ولی همیشه در طول تاریخ با همین سختی کشیدن هایِ یک عده ، دین و دنیا ساخته شده است! @parakande_del
🔹مرحوم آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸اگر فرزندت می‌خواهد طلبه شود، کن🔸 به بچه‌هایتان سفارش کنید که طلبه بشوند؛ این عزت شماست. طلبه شدن، است. خود من تا وقتی که دیپلم گرفتم، بنای آخوند شدن نداشتم. وقتی که کنکور دانشکده فنی دادم، به دلایل سیاسی، من را محروم کردند. به ذهنم آمد که جایی بروم که دولت نتواند جلوی من را بگیرد و دیدم هیچ جا جز آخوندی نیست. من فقط برای این آخوند شدم و حالا می‌گویم: اگر اینجا نبودم، کجا بودم؟ فرض کنید من در دانشگاه بودم؛ همکلاسی‌های ما حالا چه کار می‌کنند؟ چه نقشی در جامعه دارند که ما نداریم؟ چه خدمتی می‌توانند بکنند که ما نمی‌توانیم بکنیم؟ طلبه، بهترین خدمت‌ها را می‌تواند بکند. اگر بچه‌تان طلبه شده، به او روحیه بدهید و اگر به این کار علاقه دارد، او را تشوق و ترغیب کنید. اگر فرزندت دلش می‌خواهد طلبه شود، کن؛ او می‌خواهد شود. ..................................... هر کسی مرد طلبگی نیست چنانکه هر کسی متعلق به دانشگاه نیست. امروز هم به دانشجوی مومن انقلابی نیاز داریم هم به طلبه مهذب انقلابی؛ کسی که به درد حوزه میخورد با دانشجو شدن به عمق ظرفیت وجودش نمیرسد و کسی که به درد طلبگی نمیخورد از ریزشی های حوزه خواهد شد! توصیه به طلبه شدن، توصیه همگانی نیست. توصیه نخبگانی است. همه سخن و این انگیزش ها در دنیای امروز به این علت است که دردها و حواشی و رسانه زدگی مانع تصمیم درست و اصیل نشود لهذا برای عموم جامعه دانش آموزی، بستر دانشگاه مناسب تر است. خدا رحمت کند بزرگانی که دأبشان بر این بود مرددین را ببینند تا نظر دهند که به درد حوزه میخورند یا نه .. به سادگی نمیتوان از این دوگانه عبور کرد. به اهل فهم رجوع کنید @parakande_del
🟡 نظر شهید مطهری درباره 🟢 مسئله‌ تعطیلی جمعه هم از آن مسائلی است که در بعضی کشورهای اسلامی از وقتی که استعمار آمد، آن را تغییر داد. مثلًا در پاکستان انگلیسی‌ها از زمان ورودشان به هند، سعی کردند همه سنت‌های آن‌ها را به سنت‌های خودشان تبدیل کنند. از جمله این‌که روز تعطیل را از جمعه به یکشنبه تبدیل کردند. هنوز هم در پاکستان همین‌طور است؛ اگر یک چیزی برگشت، عود دادنش به حالت اول بسیار مشکل است. پاکستان اساساً به نام اسلام مستقل شد، یعنی پاکستان در مقابل هندوستان هیچ جهتی برای این‌که یک واحد مستقل باشد نداشت مگر جهت روحی و معنوی و فکری و ایمانی که ما مسلمانیم و شما هندو هستید و از نظر فرهنگ معنوی از یکدیگر جدا هستیم و نمی‌خواهیم با شما زندگی کنیم و می‌خواهیم مستقل شویم. در عین حال این‌ها که در مقابل هندی‌ها آن‌قدر مقاومت کردند، هنوز این سنت مسیحی را در میان خودشان حفظ کرده‌اند؛ مبدأ سالشان مبدأ مسیحی و تعطیل هفتگی آن‌ها هم یکشنبه است. این را عرض می‌کنم برای این که ما باید توجه داشته باشیم به نغمه‌‏هایی که کم و بیش در مجله‏‌ها و در مقالات ادبی و به اصطلاح علمی و نیمه ‏علمی شنیده می‌شود. می‏‌نویسند این برای ایران سبب رکود کارهاست که تعطیلات خودمان را جمعه قرار بدهیم در حالی که اکثریت مردم دنیا که ما با آن‌ها سر و کار داریم تعطیلات‌شان یکشنبه است. آن‏وقت ما مجبوریم که در هفته دو روز تعطیل داشته باشیم، روز جمعه به خاطر خودمان و روز یکشنبه برای اینکه دنیا تعطیلی دارد. پس ما برای اینکه کارمان بیشتر جریان داشته باشد، بیاییم تعطیلی جمعه را تبدیل به یکشنبه کنیم. درباره تاریخ هم می‌گویند: اکثریت مردم دنیا سال مسیحی را انتخاب کرده‌اند ولی ما سال هجری را انتخاب کرده‌ایم و این اسباب زحمت است که ما تاریخ خودمان را به هجری بنویسیم و آنها به مسیحی، پس بیاییم تاریخ هجری را به تاریخ مسیحی تبدیل کنیم. اینها همه مقدمه جذب‏ شدن و مقدمه هضم ‏شدن فرهنگی در هاضمه دیگران است. 📚 آشنایی با قرآن، ج ۷، ص۸۶.
هدایت شده از 
جلسه هفتگی هیئت دانشجویی به کلام استاد محمودی شنبه ۲۹ اردیبهشت ماه ساعت ۲۰:۱۵ حسینیه خانه اندیشه ورزان منتظر حضور گرم دوستان هستیم
سخن بر سر آن است که اگر آدمی را به آن چه ناخودآگاه در پی آن است آگاه نمایند، اشتیاق او به کشف آن کمتر می شود و اگر وی را به آن اجبار کنند، از آن دور می شود؛ زیرا انسان همیشه به دنبال آن چیزی است که دست نایافتنی است و چون بدان دست یابد، عشق و هیجان اولیه خود به آن را از دست می دهد مگر اینکه ... هنر مربی ایجاد عشق و تقویت نیاز متربی نسبت به پیام های تربیتی است. بدون این که او را به دریافت آن مجبور نماید. اگر متربی احساس کند که بدون تمایل درونی چیزی از بیرون و از جانب دیگری بر او تحمیل می شود، نسبت به آن مقاومت نشان می دهد. در ، فاعل تربیت مربی است و در فاعل تربیت متربی است. در اولی مربی بناکننده، و در دومی متربی بناکننده ی شخصیت خویش است. اگر مربی بدون فراهم نمودن زمینه و تشنه کردن ذهن مخاطب اقدام به آموزش نماید نه تنها این اقدام اثربخش نخواهد بود، بلکه مانع خودانگیختگی یادگیرنده نیز می شود و و از تربیت طبیعی و درونی او جلوگیری می‌کند. اگر تربیت متربی توام با عشق و رغبت و آمادگی روانی نباشد، بهترین پیام ها و رساترین حقایق با مقاومت و اکراه و بیزاری همراه می شود. وقتی متربی به طور مستقیم از جانب مربی محتوای تربیت را دریافت می کند، بدون این که عشق به آن محتوا در طبیعت و درون خویش احساس کند، احتمالا همین محتوا به عنوان حجاب و مانع تربیت درونی و نیاز خودانگیخته عمل خواهد کرد. هنر مربی تقویت حس نیاز متربی به آن چیزی است که به مصلحت رشد و تعالی اوست. مربی هیچ گاه نباید آن امانت را به طور مستقیم در اختیار متربی قرار دهد زیرا با چنین کاری، امکان پدید آیی نیاز را که باید از درون بجوشد، از بین برده است. اگر تربیت از بنیاد و آغاز با ارشاد و عشق و رغبت درونی همراه نباشد، با تحمیل و اقناع و اطاعت پذیری اثر کار تربیتی موقت و بی ریشه خواهد بود. چنین تربیتی مانع شکوفایی استعدادها و مانع رغبت متربی به مربی خواهد شد! @parakande_del
فرق دو مبنای و نیز در همین نکته ی باریک و ناپیدا نهفته است که در اطاعت_پذیری و اقناع تحمیلی متربی، منبع و مرجع تغییر و تحول بیرون از متربی است ولی در ارشاد_پذیری و هدایت کردن او این منبع در درون متربی همراه با هضم و جذب، و صدالبته با میل و شوق و جوشش است! غالب روش ها و اقدامات تربیتی در خانه و مدرسه و مجموعه های فرهنگی امروز، چون با آماده سازی روانی و عاطفی همراه نیست برخلاف مقصود است، زیرا با ظرفیت و قابلیت مخاطب‌، میزان نشده است و او با متربی همراهی و همدلی نکرده؛ بنابراین حاصل آن ناپایدار و ناموزون است.   در ارشاد ساختن متربی، سخن فرع است، کلام بهانه است و تنها مقصود اصل است. اصل، معنا و دریافت است که باید از جانب متربی صورت گیرد. در این جا چه بسا در بسیاری از موارد تربیت نمادین و غیرکلامی جایگزین تربیت کلامی می شود. تنها برای نافذ کردن پیام باید واژه ها را تقلیل داد و برای پویا کردن کلام باید از تب تکرار اشباع کننده ی آن باز ایستاد.   در ارشاد_پذیری رفتارهای غیرکلامی، عواطف و احساسات و هیجانات ناهوشیار و پنهان، [حتی کم محلی و سین نکردن پیام ها] موثرتر از رفتارهای کلامی و ارادی و آشکار است. اینجا دیگر نیاز به بیان اشکالات جزئی و تاکید بر موارد سطحی تربیتی از سوی مدیران و مربیان نیست! [لباست را از بالای پشت بام بردار/ ظرفت هایت را بشور/ جامه متناسب با محیط بپوش و... ] متربی مقصود و مضمون پیام مربی را می گیرد و نه کالبد حرف او را. پس هر نوع کوشش و تلاشی برای تبلیغ مستقیم یک پیام، در اغلب موارد منجر به تردید و شکنندگی آن می شود و هر کوششی برای تبلیغ مستقیم یک پیام، در اغلب موارد منجر به تضعیف آن اثر می گردد و هر تلاشی برای تحمیل پیام های تربیتی و اخلاقی چیزی جز تقلیل جایگاه تربیت و اخلاق نخواهد داشت. [ و این چنین متربی از شما و توصیه هایتان متنفر خواهد شد! در حالی که همان توصیه از فرد دیگر برایش لذت بخش!😊 ] @parakande_del