#نماز_شب
✨⭐️✨⭐️✨⭐️✨⭐️
#آقا_نجفی_قوچانی
🌷مرحوم آقا نجفی قوچانی رحمه الله علیه ضمن گزارش ماجراهای دورانِ #طلبگی خود در اصفهان، می نویسد:
🍃 در این حجره تازه که حجره هایمان به هم وصل بود از میان طاقچه سوراخ نمودیم و ریسمانی در آن کشیدیم که یک سرِ ریسمان در حجره رفیق بود و یک سر ریسمان را من به دست خود می بستم که سحر هر کدام زودتر بیدار شویم دیگری را بدون این که صدایی بزنیم، توسط همان ریسمان بیدار کنیم که مبادا طلبه ای از صدای ما بیدار شود و راضی نباشد
سیاحت شرق: 198 - 199.
@parastohae_ashegh313
کاروان اسارت تا شهادت
برای دومین بار با بیان سیره عملی شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم به حل اسیب های اجتماعی در محلات و پارک ها و بوستان های قم میپردازد
یک برنامه متنوع و جذاب شامل
روایتگری چند نفره
سرود
نمایش
پرچم حرم امام رضا
تبلیغ چهره به چهره
و....
یک حرکت کاملا جهادی و با هزینه های شخصی
ضمن دعوت به همکاری شما خوبان
جهت هماهنگی اجرا در محلات خود با شماره
۰۹۳۳۳۴۰۲۴۰۴
و جهت کمک به برنامه و نذورات
۵۸۵۹۸۳۱۰۳۵۲۶۱۷۵۸
حجه الاسلام والمسلمین جلالیان
گمنامی فقط برای شهرت پرستان دردآور است
بیاییم در گمنامی برای فرهنگ قم قدمی برداریم هرکس به اندازه وسع و توانش بسم الله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اَلسلامُ علی الحسین❤️
وعلی علی بن الحسین🧡
وَعلی اُولاد الـحسین❤️
وعَلی اصحاب الحسین🧡
در پای حسین سر فشاندن
چه خوش است🍃
وز خاک درش بوسه ستاندن
چه خوش است🍃
یک روز وضو گرفتن
از آب فرات🍃
وندر حرمش نماز خواندن
چه خوش است🍃
#عاشقانشهداصبحتونامامحسینے
#رزقتونشهادت
#اللهمعجللولیکالفرجبحقعلے
╔══════••••••••••○🍃○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○🍃○••••••••••══════╝
#پارت57
پیوند الهی
🌹رضا هادی🌹
جوان پرید تو حرف ابراهیم و گفت:نه تو رو خدا به بابام چیزی نگو، من اشتباه کردم، غلط کردم، ببخشید و...
ابراهیم گفت:نه! منظورم رو نفهمیدی، ببین، پدرت خونه بزرگی داره، تو هم که تو مغازه او مشغول هستی، من امشب کار هستی ، من امشب تو مسجد با پدرت صحبت می کنم. ان شالله بتونی با این دختر ازدواج کنی، دیگه چی می خوای؟
جوان که سرش را پائین انداخته بود خیلی خجالت زده گفت:بابام اگه بفهمه خیلی عصبانی می شه
ابراهیم جواب داد:پدرت با من، حاجی رو من می شناسم،آدم منطقی و خوبیه. جوان هم گفت:نمی دونم چی بگم، هر چی شما بگی.
🥀🥀🥀
بعد هم خداحافظی کرد.
اول از ازدواج گفت و اینکه اگر کسی شرایط ازدواج را داشته باشد وهمسر مناسبی پیدا کند، باید ازدواج کند در غیر اینصورت اگر به حرام بیفتد باید پیش خدا جوابگو باشد.
🌷🌷🌷🌷
@parastohae_ashegh313
📖 آیه روز 📖
ا❁﷽❁ا
بگو: طریقه من و پیروانم همین است که خلق را به خدا با بینایی و بصیرت دعوت کنیم، و خدا را از شرک و شریک منزه دانم و هرگز به خدای یکتا شرک نیاورم. (یوسف/۱۰۸)
🔆 بصیرت
✍ در دعای بعد از نماز روز عید غدیر آمده است: پروردگارا! ما ایمان آوردیم و از مولا و سرپرست و هدایتکننده و دعوتکنندهی خود و دیگر مخلوقات، و از راه راست و استوارت و از حجّت و راه تو که ما را بهسویت فرا میخواند، پیروی کردیم. او [امام علی(ع)] و پیروانش دارای بینش و بصیرت هستند. منزّه است خداوند از آنچه دیگران همتای علی (علیه السلام) قرار میدهند و بیدینی کرده و غیر او را دوست میگیرند.
#جهاد_تبیین #بصیرت
@parastohae_ashegh313
•┈┈••✾••┈┈•
🍃در محضر نهج البلاغه
حضرت امیرالمومنین علی (ع) میفرمایند: حساب كشيدن خدا از حساب كشيدن آدميان شديدتر است.
حکمت چهلم❤️❤️
@parastohae_ashegh313
∞🌹🕊~
🧡 بالاخره بعد از نه ماه انتظار، دخترم به دنیا آمد. بدون حضور پدر.
هفت روز از تولدش گذشته بود که همسرم از کامیاران تلفن زد. آن روز مصادف بود با تولد #حضرتزینب (سلام علیها). پرسیدم: «اسمشو چی بذارم؟»
🌹- بی شک زینب!
🧡 یادم آمد از قرار و مدار چند ماه قبل مان. - اگه پسر بود، یاسر و اگه دختر بود زینب.
در همان تماس تلفنی، زینب را به من سپرد و هر دوی ما را به خدا و خودش هم رفت به آستان خدا.
حالا دیگر همه ی سرگرمیام زینب بود و تنها بهانهی ماندنم روی زمین شده بود.
🧡- خدا؟ اگر او را نداشتم، چه می کردم ؟!
یادم آمد، از آن روزی که فهمیدم باردار شدهام. نگرانی ام را که دید، با خلق خوش همیشگی اش دلداری ام داد.
🌹- این بچه انیس و مونس تنهایی شما می شه! بچه های دیگه که رفتن دنبال کار و زندگیشون. این آخری می شه عصای دستت. مگه بده؟
🧡 گمان می کردم برای همدلی و دعوت به صبوری این حرف ها را می زند... ولی امروز؛ دخترکم مثل سایه دنبال من است و لحظه ای نمی گذارد درد تنهایی را حس کنم. تا وقتی من نخوابم، او چشم برهم نمی گذارد.
حاج احمد راست می گفت:
🌹 «#صلاحخدا این بوده.
"#شهیداحمدثابتےبایگے"
🔖راوی: همسر شهید
#اللهمعجللولیکالفرجبحقعلے
╔═•♡🌹♡•════•♡🧡♡•═╗
@parastohae_ashegh313
╚═•♡🧡♡•════•♡🌹♡•═╝
••⸾⸾🎧🎶
-
-
خُداۅَندامَرافَقَیرۍبۍنیـٰازگَردانتـٰا
زیبـٰایۍهـٰاۍمـٰادۍچیزۍاَزعَظِمَتِ
تۅدَرنَظَرَمنَڪـٰاهَد...!
↵شهیـدمصطفـیچمـران••
-
-
‹@parastohae_ashegh313 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ڪلیپتصویرے 📹
🔸تصاویری از عزاداری رزمندگان #دفاعمقدس در ایام #محرم.
#ماملتامامحسینیم
#السلامعلیکیااباعبداللهالحسین
#اللهمعجللولیکالفرجبحقعلے
─┅═ঊঈ🧡ঊঈ═┅─
@parastohae_ashegh313
─┅═ঊঈ🧡ঊঈ═┅─
#خـاطراتشهدایے
🔸 محمدمصطفیپور اهل بابل بود اما امروز از اهالی آسمان است. تمام فرصتِ کوتاهش را در دنیا آن گونه صرف کرد که در نهایت ، این عاقبت نصیبش شد:
🔸 یک شب محمد همینطور که دراز کشیده بود نگاهش را به بالا دوخت و با صدایی ملایم گفت:
🌹«رضا! دوست دارم موقع شهادت، تیر درست بخورد به قلبم. همینجایی که این شعر را نوشتهام.
«کنجکاو شدم، سرم را بالا گرفتم. در تاریک روشن سنگر به پیراهنش نگاه کردم، روی سینهاش این بیت نوشته بود:
#آنقدرغمتبهجانپذیریمحسین
#تاقبرتورابغلبگیریمحسین
🔸 چند روز بعد از عملیات والفجر 8، وقتی به مقر برگشتم، رفتم سراغ بچههای امدادگر، دلم برای محمد شور میزد. شب عملیات از هم جدا شده بودیم و از او بی خبر بودم. پرسیدم آیا کسی بسیجی ای به اسم محمدمصطفیپور را دیده یا نه؟ برای توضیح بیشتر گفتم روی سینهاش هم یک بیت شعر نوشته بود. تا این را گفتم یکی جواب داد «آهان دیدمش برادر! او شهید شده....» 🌹
پرسیدم شهادت او چطور بود؟
🔸امدادگر گفت «تیر خورد روی همان بیتی که بر سینهاش نوشته بود.»
منتظر جوابی غیر از این نبودم. گفتم الحمدالله محمد هم رفت.
🔸 دوباره پرسیدم #شهادت او چطور بود؟
امدادگر گفت «تیر خورد روی همان بیتی که بر سینهاش نوشته بود.» 💔
#شهیدمحمدمصطفیپور
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
#اللهمعجللولیکالفرجبحقزینبڪبرےس
─┅═ೋ❅🌹❅ೋ═┅─
@parastohae_ashegh313
─┅═ೋ❅🌹❅ೋ═┅─
✅خدا رحمت کند علامه #بحر_العلوم چند روزی به کلاس درس نیامد و شاگردان از او پرسیدند که چرا درس را تعطیل کردید؟
♨️ ایشان فرمودند: که چند شب قبل من نیمه شب بیرون آمدم و دیدم که چراغ خانه هایتان خاموش است و صدای گریه و مناجات از خانه های تان نمی آید ،من برای چه کسی درس بدهم ؟
⚠️ کسانی که اهل نماز_شب نیستند علم به چه دردشان می خورد. بزرگان می گفتند که اگر کسی به جایی رسید با درک شب و سحر رسید .
در این ایام که بستر نماز شب فراهم است آنرا غنیمت بشماریم .
#نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم💞
#شبتونبخیر
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨
💜درجهان شاهے به جز شاه نجف افسانه است
💙هرڪه مولایش شود غیر علے دیوانه است
💜هر ڪه در بندش شود با جرعه اے مستش کند
💙چون ڪه حیدر صاحب جامِ مے و میخانه است
💜جرعه اے از جام حیدر را بنوش به به ببین
💙غیر این میخانه هر جایے روے غمخانه است
💜نقد حیدر را بگیر ورنه هلاڪے آدمے
💙وعده اش بر حوض #ڪوثر درب سقاخانه است
💜عشق را از میثم خرما فروش آموختم
💙گرد شمع روے حیدر قنبرش پروانه است
💜سنگ حیدر را بزن بر سینه ات گر مخلصے
💙مرحم غم هاے مولا حضرت #ریحانه است
💜خوش بود آن دل ڪه در مدح امیر المؤمنین
💙دم به دم هوهو ڪنان در ناله مستانه است
💜هر که را در دل بود الطاف پاك حیدرے
💙در میان دوستانش عالم فرزانه است
💜نام او نام خدا و حرف او حرف خدا
💙هر ڪه عاشق بر خداست با مرتضے هم خانه است
💛#یڪشنبتونمتبرکبهحضرتعلیعلیهالسلام
#اللهمعجللولیکالفرجبحقعلے
╔══════••••••••••○💜○✿💙╗
@parastohae_ashegh313
╚💙✿○💜○••••••••••══════╝
✨بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم✨
#عنایتامامزمان(عجل الله تعالی فرجه و الشریف) به
#شهیدامیرامیرگان
🌻 از همان سن کودکی و نوجوانی علاقه خاصی به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) داشت.
🌷می گفت: من دوست دارم امام زمانم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از من راضی باشد.
✨ #نمازامامزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را همیشه می خواند.
🌻 صورت امیر را زنبور نیش زده بود. به حالت بدی متورم شده بود، اما اصرار داشت در مراسم تشییع شهید نوژه شرکت کند. وقتی از مراسم برگشت دیدم جای نیش زنبور خوب شده است.
ازش پرسیدم چه شده:
🌷 گفت: وقتی تابوت #شهیدنوژه تشییع می شد مردی نورانی را دیدم که سوار بر اسب در میان جمعیت بود. آن آقا شمشیری بر کمرش بود و روی شمشیرش نوشته بود: #یامهدی-عج، یکباره امام به سراغم آمدند و پرسیدند:
«صورتت چرا ورم کرده؟» بعد آقا دستی به صورتم کشید و گفت خوب می شود.☘
🌻 باورش برای خیلی ها سخت بود. اما نشانه ای که نشان از بهبودی امیر بود مرا به تعجب وا داشت. من حرف امیر را باور کردم. من که پدرش بودم از او گناهی ندیدم. بارها[او را] در حال خواندن نماز امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) دیده بودم. برای کسی از این ماجرا چیزی نگفتم چون باورش سخت بود.
🌻 شهید امیر امیرگان در سال 1366 به شهادت رسید. همه بدنش سوخته بود. ولی تعجب کردم. فقط گونه سمت راست صورت امیر همان جایی که آقا دست کشیده اند سالم مانده بود؛ حالا مطمئن شدم که فرزند پاک و مؤمن من در نوجوانی به خدمت امام-زمان-عجل الله تعالی فرجه الشریف مشرف شده است.
*کیهان فرهنگی به نقل از کتاب وصال، صفحه 166 الی 169*
#اللهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوعجلفرجهم
✍🏻نویسنده سعید به نقل از #پدربزرگوارشهید
*منبع سایت dastanquran.blogfa*
#اللهمعجللولیکالفرجبحقعلے
╔═•♡🌻♡•════•♡🌷♡•═╗
@parastohae_ashegh313
╚═•♡🌻♡•════•♡🌷♡•═╝
#پارت58
پیوند الهی
🌹رضا هادی🌹
وحالا این بزرگتر ها هستند که باید جوان ها را در این زمینه کمک کنند.
حاجی حرف های ابراهیم تایید کرد.امت وقتی حرف از پسر زده شد اخم هایش رفت تو هم!
ابراهیم پرسید:حاجی اگه پسرت بخواد خودش رو حفظ کنه و تو گناه نیفته، اون هم تو این شرایط وجامعه، کار بدی کرده؟
حاجی بعد از چند لحظه سکوت گفت:نه!
🥀🥀🥀
فردای آن روز مادر ابراهیم با مادر آن جوان صحبت کرد و بعد هم با مادر دختر و بعد...
یک ماه از آن قضیه گذشت، ابراهیم وقتی از بازار بر می گشت شب بود.
آخر کوچه چراغانی شده بود. لبخند رضایت بر لبان ابراهیم نقش بست.
رضایت، به خاطر اینکه یک دوستی شیطانی را به یک پیوند الهی تبدیل کرده. این ازدواج هنوز هم پا برجاست واین زوج زندگیشان را مدیون بر خورد خوب ابراهیم با این ماجرا می دانند
🌷🌷🌷
@parastohae_ashegh313
#سنگر_خاطرات🕊
◽️۶ سالــش بود.... ڪلیہهــایش از ڪار افتاد، پزشک روسی گفـت: فقط یک راه برای زنده ماندن پسرتان وجود دارد که آن هـم عوارض بـدی دارد! او یـک متر بیشـتر قـد نمیکشد و ۱۸ سال بیشـتر زنده نمیماند.
◽️ منصـور را حرم امام رضا (ع) بـردم. و شفایش را از آقا گرفتیــم امــام جماعت مسجد صاحبالزمان شیـراز اعـلام ڪرد ۵۰۰کیلو سـیمان از یڪ سـال قبل در مسجد مانده و در اثر باران حسابی سفت شده است. چند نفر ڪارگر آمـدند و با پتک شروع کردند، سیمانها را بشکند، اما نتوانستند.
◽️وقتی همه، دسـت از تلاش برداشتند و رفتـند؛ منصور، کلنگی را برداشت و در گرمای طاقت فرسای تیرماه که مصادف با ماه مبارک رمضان بود، به تنهایی تمام سیمانها را شکست‼️ به او میگفتم:« از عـوارض شفای امام رضا (ع) اسـت کہ این قـدر قـد بلند و پر زور شدی...💪✋
#شهیدمنصورقربانیزاده
#شهدایفارس
@parastohae_ashegh313
{ 🎉🎊}
#حرمدافعانحرم
🌱 در مسیر پیاده روی اربعین، مجید این نوحه را زیر لب زمزمه می کرد:
🌷«پناه حرم... کجا داری میری بگو برادرم...»
🌱 وقتی برای زیارت وارد حرم شدیم، دیدم که چشم های مجید قرمز شده است. دلیلش را پرسیدم و گفت:
🌷 «نمی دونم چرا تا وارد حرم شدم، چشم هام پر از اشک شد...»
🌱 از مجید پرسیدم: «چه حاجتی داشتی؟» گفت:
🌷«فقط از آقا خواستم که منو آدم کنه، همین!»
📌 به نقل از دوست مدافع حرم
#شهیدمجیدقربانخانے
، برگرفته از
📕#کتابعمودآخر
#سالروزولادت 🎉🎊
#اللهمعجللولیکالفرجبحقزینبکبرےس
╔══════••••••••••○🌷○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○ 🌷○••••••••••══════╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
{ °🍁•}
#ڪلیپتصویرے 📹
#بردنخاكشلمچهبهنیویورك
توسط دختر امریکایے الاصل براے صحبت و دلتنگے
#شلمچه بوی چادر خاڪی #حضرتزهراسلاماللهعلیها مے دهد.
#السلامعلیکیافاطمهالزهرا
#اللهمعجللولیکالفرجبحقعلے
─┅═ೋ❅🍁❅ೋ═┅─
@parastohae_ashegh313
─┅═ೋ❅🍁❅ೋ═┅─
#شهیدهصدیقهرودبارے
🌹آرزوی شهادت داشت.
مادرش در تب و تاب خرید جهیزیه برای او بود، اما او در فکر و اندیشه دیگری بود.
آخرین باری که تلفنی با خانواده صحبت کرد برایشان از #شهادت گفت.
مرور دفترچه و دستنوشتههایش او را مشتاق شهادت نشان میداد.
🌹در بانه او را به عنوان مربی آموزش اسلحه برای خواهران انتخاب کردند.
چون استعداد و علاقه ویژهای به مسائل نظامی داشت.
صدیقه آنقدر فعالیت مذهبی و فرهنگی داشت که خار چشم منافقین شده بود تا جایی که منافقین او را تهدید به مرگ کردند و گفتند:
📛«اگر چه رفتار تو با ما خوب است، اما اگر تو به دست ما بیفتی، پوست بدنت را کنده و آن را با کاه پُر خواهیم کرد.»
تاریخ شهادت: ۵۹/۵/۲۸
#اللهمعجللولیکالفرجبحقعلے
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
@parastohae_ashegh313
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
#محاسبهنفسازنگاهشهدا
💌 قسمتی از وصیتنامه
#شهیدمحمدشایانمهر؛
🎆شهادت؛ کربلای پنج،شلمچه،۱۳۶۵/۱۰/۲۰
🌖" برادران و خواهران عزیز!
هر روز ساعتی را برای محاسبه اعمال خویش قرار دهیم، آن محاسبه نفسی که در اسلام آن اندازه بر روی آن تکیه شده است.
⇦ مثلاً شب ها قبل از خواب، ببینیم واقعاً علومی را که در روز آموخته ایم برای #رضاوخشنوديخداوند و قطع وابستگی های مملکت آقا #امامزمان (عج الله) و #رفعنقایصفرهنگی کشور #بقیهاللهالاعظم (عجل الله) بوده، یا برای اشباع روح سیادت طلبی و #جاهطلبی خود؟!
⇦ آیا برای #خدمت به این #مردممحروم و مستضعف بوده است یا وسیله ای بوده برای تامین #رفاهآینده خویش؟!(و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل)"
#اللهمعجللولیکالفرجبحقعلے
─┅═☁️🌔☁️═┅─
@parastohae_ashegh313
─┅═☁️🌔☁️═┅─
📝 #کلام_بزرگان
💠سید هاشم حداد:
مرحوم آقا(آیت الله قاضی) خودش اینطور بود و به ما هم اینطور دستور داده بود که : در میان شب چون برای #نماز_شب بر می خیزید چیز مختصری تناول کنید.
؛ مثل چای یا دوغ یا یک خوشه انگور، یا چیز مختصر دیگری که بدن شما از کسالت بیرون آید و نشاط برای عبادت داشته باشید.
@parastohae_ashegh313
#نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم
#شبتونبخیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚دوعالم مست وشیدای حسین است
✨شهادت جام صهبای حسین است
💚حسینی زندگی کن تا بدانی ✨شرافت خود به مبنای حسین است
💚مکن ظلم ومده تن در بر ظلم
✨که این تنها تمنای حسین است
💚به صحرای منا لب تشنه ای گفت
✨تن بی سر ز سودای حسین است
💚ندا زد زینبش یارب نظر کن
✨ڪه گودالی مصلاے حسین است
💚به دشت ڪربلا افتاده بی سر
✨شهادت چون الفبای حسین است
💚برای خواندن آیات قرآن
✨به راس نیزه ها جای حسین است
💚گر اے موسی تورا ڪوهیست میعاد
✨سر نی طور سیناے حسین است
💚چه باك از آتش سوزان دوزخ
✨به پای نامه امضاے حسین است
💚برو زاهد بهشت ارزانی تو
✨بهشت من تولاے حسین است
#دوشنبهتونمتبركبهحضرتامامحسینعلیهالسلام
#اللهمعجللولیکالفرجبحقزینبکبرےس
╔═•♡💚♡•════•♡🧡♡•═╗
@parastohae_ashegh313
╚═•♡🧡♡•════•♡💚♡•═╝
#پارت59
ایام انقلاب
✨امیر ربیعی✨
ابراهیم از دوران کودکی عشق و ارادت خاصی به امام خمینی(ره) داشت.
هرچه بزرگتر می شد این علاقه نیز بیشتر می شد تا اینکه در سال های قبل از انقلاب به اوج خود رسید.
در سال ۱۳۵۶ بود. هنوز خبری از در گیری ها و مسائل انقلاب نبود. صبح جمعه از جلسه مذهبی میدان ژاله(شهدا) به سمت خانه بر می گشتیم.
از میدان دور نشده بودیم که چند نفر از دوستان به ما ملحق شدند. ابراهیم شروع کرد برای ما از امام خمینی (ره) تعریف کردن.
🥀🥀🥀
بعد هم باصدای بلند فریاد زد:"درود بر خمینی"
ماهم دنبال او ادامه دادیم. چند نفر دیگر نیز با ما همراهی کردند. تا نزدیک چهار راه شمس شعار دادیم وحرکت کردیم. دقایقی بعد چندین ماشین پلیس به سمت ما آمد. ابراهیم سریع بچه ها را متفرق کرد. در کوچه پخش شدیم.
🌷🌷🌷🌷
@parastohae_ashegh313