eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.9هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
3.2هزار ویدیو
38 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
1_1633172574.mp3
3.16M
@parastohae_ashegh313 پایان فعالیت گروه با روایتگری شهـــدا🥀 حال دلتون شهدایی🕊 نگاهشون بدرقه ی زندگیتون 🌷 ممنون که همراهمون بودین🦋 شبتون و عاقبتتون بخیــــــــر 🍃 یا علی🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«پیام من فقط این است که در زمان غیبت اطاعت محض از ولایت فقیه داشته باشید.» ♥️ شهدایی @parastohae_ashegh313
سلام خدمت همراهان گرامی متاسفانه ایتا مشکلی در ارسال مطالب پیش آمده مشکل برطرف شود در خدمت شما بزرگواران خواهم بود با تشکر
گمنامي مصطفي هرندي ابراهيم مطمئن بود كه دفاع مقدس محلي براي رسيدن به مقصود و سعادت و كمال انساني است. براي همين هر جا مي رفت از شهدا مي گفت. . از رزمنده ها و بچه هاي جنگ تعريــف مي كرد. اخلاق و رفتارش هــم روز به روز تغيير مي كرد و معنوي تر مي شد. در همان مقر اندرزگو معمولاً دو ســه ساعت اول شب را مي خوابيد و بعد بيرون مي رفت! موقع اذان برمي گشت و براي نماز صبح بچه ها را صدا مي زد. با خودم گفتم: ابراهيم مدتي است كه شب ها اينجا نمي ماند!؟ يك شــب به دنبال ابراهيم رفتم 💓💓💓💓 . ديدم براي خواب به آشــپزخانه مقر سپاه رفت. فردا از پيرمردي كه داخل آشپزخانه كار مي كرد ُپرس وجوكردم. فهميدم كه بچه هاي آشپزخانه همگي اهل نمازشب هستند. ابراهيم براي همين به آنجا مي رفت، اما اگر داخل مقر نماز شــب مي خواند همه مي فهمند اين اواخر حركات و رفتار ابراهيم من را ياد حديث امام علي به نوف بكالي مي انداخت كه فرمودند: «شيعه من كساني هستند كه عابدان در شب و شيران در روز باشند! @parastohae_ashegh313
سَلامٌ عَلَی آلِ یس سلام پدر مهربانم شما نـقطه‌ی پایانِ اضـطرابِ یه عالمی آقایِ غایـب از نظرِ نشـسته بَـر دل ..♥️!' ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❝ -'أَينَ‌صٰاحِبَنٰا ؟! ' -'أللّٰهُمَّ‌عَجِّل‌لِوَلیِکَ‌الفـَرَج..🤲🏼' @parastohae_ashegh313
فقط براي خدا يکي از دوستان شهيد رفته بودم ديدن دوستم. او در عملياتي در منطقه غرب مجروح شد. پاي او شــديداً آســيب ديده بود. به محض اينكه مرا ديد خوشــحال شد و خيلي از من تشكر كرد. اما علت تشكر كردن او را نمي فهميدم! دوســتم گفت: ســيد جون، خيلــي زحمت كشــيدي، اگه تــو مرا عقب نمي آوردي حتماً اسير مي شدم! گفتم: معلوم هست چي مي گي!؟ من زودتر از بقيه با خودرو مهمات آمدم عقب و به مرخصي رفتم. .🧡🧡🧡🧡 دوستم با تعجب گفت: نه بابا، خودت بودي، كمكم كردي و زخم پاي مرا هم بستي! اما من هر چه مي گفتم: اين كار را نكرده ام بي فايده بود. مدتي گذشت. دوباره به حرف هاي دوستم فكر كردم. يكدفعه چيزي به ذهنم رسيد. . رفتم سراغ ابراهيم! او هم در اين عمليات حضور داشت و به مرخصي آمد. با ابراهيم به خانه دوستم رفتيم. به او گفتم: كسي را كه بايد از او تشكر كني، آقا ابراهيم است نه من! چون من اصاً آدمي نبودم که بتوانم کسي را هشت کيلومترآن هم در کوه با خودم عقب بياورم. @parastohae_ashegh313
💐🌴🌺🍀🌺🌴💐 تا بر سر ما دست ولایت باشد تا در دل ما شور شهادت باشد تا روح خدا امام امت باشد تا سید ما امین و حجت باشد مامفتخریم امیر و رهبر داریم ما مفتخریم نائب حیدر داریم 💐 اللهم احفظ لنا سیدنا و نور عیننا و قلبنا الذی بین جنبینا قائدنا امامنا الخامنه ای💐 🌴 @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💟 🔵شهید مدافع‌حرم جلیل خادمی 🎙راوے: همسر شهید 💜جلیل هر زمان از اداره به خانه می‌آمد، تمام خستگی‌هایش را پُشت در می‌گذاشت و با لبخند وارد خانه می‌شد. با شور و نشاط خاصّی که داشت، با صدای بلند سلام می‌کرد. 🦋روزهای جمعه در خدمت خانه و خانواده بود. نمی‌گذاشت به چیزی دست بزنم. تمام کارهای خانه را انجام می‌داد. از ظرف‌شستن تا جاروکردنِ خانه. گاهی دلم برایش می‌سوخت و به او کمک می‌کردم. 💜سریع کارها را تمام می‌کرد و غذا را می‌پُخت تا به خطبه‌های نماز جمعه برسد. اکثرا با دخترم، مریم به نماز جمعه می‌رفت و در راهِ برگشت، برای مریم تنقّلات می‌خرید و باهم می‌خوردند و وقتی نزدیک خانه می‌شد، دست و صورتش را می‌شست که من متوجه نشم. 🦋وقتی هم برمی‌گشتند، سفره را پهن می‌کردم و همه دور هم جمع می‌شدیم. من و پسرم با اشتها غذا می‌خوردیم ولی آنها نه! بعدها متوجّه شدم که پدر و دختر یواشکی تنقلات می‌خوردند و سیر بودند که غذا نمی‌خوردند! ✨هدیه به روح مطهر شهید صلوات 🍬اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد🍬 @parastohae_ashegh313
"" ماجرا قصہ ے دلے است... ڪہ میان رمل هاے فڪہ... یا خاکـــــ شلمچہ یا آبهاے اروند... جامانده استـــــ... را قصہ اے نیست... جز دلدادگے... @parastohae_ashegh313
◾️فضیلت نماز شب◾️ 🔘پیامبرگرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل کرده‌اند که فرمودند: ◾️«لَوْ عَلِمَ النّائِمُ عَنْ صَلاةِ اللَّيْلِ ما فاتَهُ مِنَ الثَّوابِ الْعَظِیمِ وَ الْأَجْرِ الْمُقِيمِ لَطالَ بُكاؤُهُ عَلَيْهِ»؛ 📚ارشاد القلوب، ج۱، ص۸۹ ▪️اگر مردم فضیلت نمازشب را می‌دانستند، وقتی برای خواندن آن بیدار نمی‌شدند، از غصه گریه‌های طولانی می‌کردند. ✨️ در روایات هم ائمه عصمت و طهارت علیهم السلام فرمودند که: راه رسیدن به خدا مسیری است که جز با کمک گرفتن از شب (شب زنده داری و نمازشب)، طی نخواهد شد. @parastohae_ashegh313
🌴🕊🌺🌼🌺🕊🌴 تو می‌آیی شهیدان نیز با تو می‌آیند و آوینی روایت می‌ڪند فتح نهایی را . . . @parastohae_ashegh313
سلام شهید گمنام هستم مدیر کانال شما خوبان میتوانید لینک زیر رو لمس کنید و هر انتقادی که نسبت به من دارید یا پیشنهادی دارید که فکر میکنید اگر بیان‌کنید ناراحت شوم رو با خیال راحت بنویسید و بفرستید . بدون اینکه از اسمتون باخبر بشم پیامتون به من میرسه https://harfeto.timefriend.net/16706520146894
گذر عمر به سبک شهدا تـدریـس مـبـانـے نـظـرے و عـمـلـے و مـعـارف دیـن مـرتـبـط بـا فـرهـنـگ ایـثـار و شـهـادت https://eitaa.com/BeSabkeShohada
فقط براي خدا يکي از دوستان شهيد براي همين فهميدم بايد کار چه کسي باشد! يك آدم کم حرف، كه هم هيکل من باشــد و قدرت بدني بالائي داشــته باشد. من را هم بشناسد. فهميدم کار خودش است! امــا ابراهيم چيزي نمي گفــت. گفتم: آقا ابرام به جَــدم اگه حرف نزني از دستت ناراحت مي شم. اما ابراهيم از كار من خيلي عصباني شده بود.گفت: سيد چي بگم؟! بعد مكثي كرد و با آرامش ادامه داد: من دست خالي مي آمدم عقب. 🧡🧡🧡🧡 ايشان در گوشه اي افتاده بود. پشت سر من هم کسي نبود. من تقريباً آخرين نفر بودم. درآن تاريکي خونريزي پايش را با بند پوتين بستم و حركت كرديم. در راه به من مي گفت سيد، من هم فهميدم که بايد از رفقاي شما باشد. براي همين چيزي نگفتم. تا رسيديم به بچه هاي امدادگر. بعد از آن ابراهيم از دست من خيلي عصباني شد. چند روزي با من حرف نمي زد! علتش را مي دانستم. او هميشه مي گفت كاري كه براي خداست، گفتن ندارد... 🧡@parastohae_ashegh313🧡
🕊 🔸خرماگرفته بود دستش به تک تک بچه ها تعارف میکرد. ➕گفتم:مرسی ➖گفت:چی گفتی؟ ➕گفتم:مرسی☺️ 🔹ایستاد و گفت: دیگه نگو مرسی؛بگو خدا پدر مادرتو بیامرزه... ⚘🕊 🏷@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀مردی و شجاعت میخواهد... ✨اینکه بگذری از آرزوهایت زنجیرهای دلبستگی را از خود رهاکنی گفتنش آسان است اگر عمل کردن به آن هم سهل بود به خیلی هامان واژه "شهید" اضافه شده بود 🌼•••@parastohae_ashegh313