eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.9هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
3.2هزار ویدیو
38 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تجدید عهد زائران 💎 در حفظ 🎙مادر محترم : 🌷 ان شاء الله این حجاب و انقلاب را به دست صاحب اصلی آن، (عجل‌الله‌) برسونه . 💚 ═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄ @parastohae_ashegh313
✍🏻 یکبار ماه رمضان بود. ما همه از همان بچگی به ماه رمضان علاقه داشتیم. رادیوی بزرگ آقای مدیر را روی دو تا چوب می‌گذاشتند، پشت دیوار ساختمان مدرسه، و سحر روشن می‌کردند. تا سه تا دِه صدای آن می‌آمد! آن سال ماه رمضان تابستان بود و عشیره‌ی ما هم پلاس‌های خودشان را کنار جوی آب تنگل زده بودند. آب از در خانه ما عبور می‌کرد صدای غلت خوردن شبانه آن و روشنایی و زلال روز از آن و خنک و پاکی خاص آن که از چشمه‌سارهای پر از برف کوه تنگل می آمد روح هر آدمی را صیقل می‌داد. 📕بخشی از کتاب «از چیزی نمی‌ترسیدم» زندگینامه خودنوشت @parastohae_ashegh313
زمزمه‌ٔ کلام وحی در خلوتِ زیبای شهیدان با خالق خود، جلوه‌ی واقعی بندگی را در محضر پروردگار نمایان می‌کرد ... @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«» روایتگر داستان زندگی شهیدی است که تواضع و فروتنی، یکی از شاخصه‌های مهم وجودی ایشان بوده است. نمونه‌ایست کامل از رشادت‌ مردان این مرز و بوم که عاشقانه جنگیدند و جان شیرینشان را فدا کردند. @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1- همیشه مسیر اکثریت، مسیر هدایت نیست.(انعام: 116) 2- به پدر و مادر خود بی واسطه«پرستار، خانه سالمندان و…» احسان کنید. (انعام: 151) 3- فرزندان خود را از ترس فقر سقط نکنید و نکشید که روزی آنها با خداست. (انعام: 151) 4- به اموال یتیم نزدیک نشوید، مگر برای حفظ و افزایش آن. (انعام: 152) 5- کم فروشی نکنید و پیمانه و ترازویتان را درست و دقیق تنظم کنید.(اعراف: 85) 6- آراستگی ظاهری و باطنی تان را در هر نماز و مسجد رعایت کنید. (اعراف: 31) 7- خدا را با تواضع و در نهان صدا بزنید ولی«با خواسته های بیجا و دادوفریاد»زیاده روی نکنید. (اعراف: 55) 8- بعد از برقراری امنیت و آرامش در جامعه هرج و مرج راه نیندازید. (اعراف: 56) 9- با کسانی که به اعتقاد شما باور ندارند، مسالمت آمیز زندگی کنید و صبور باشید تا خدا بینتان داوری کند. (اعراف: 87) @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*﷽* 🔹اَللّهُمَّ ارْزُقْنی فیهِ رَحْمَهَ الاْیتامِ وَاِطْعامَ اْلطَّعامِ وَاِفْشآءَ السَّلامِ وَصُحْبَهَ الْکِرامِ بِطَوْلِکَ یا مَلْجَاَ الاْمِلینَ 🔸خدایا روزیم گردان در این ماه مهرورزی نسبت به یتیمان و خوراندن طعام و به آشکار کردن سلام و هم‌نشینی با کریمان به فضل و کرمت ای پناه آرزومندان. 🔰پیام‌های دعا 1- نوازش یتیمان 2- اطعام فقرا 3- سلام‌کردن آشکار 4- دوستی و هم‌نشینی با کریمان. 🔰پیام منتخب 🔆 افشای سلام، به‌معنای بلند سلام‌كردن نيست؛ بلكه به‌معنای آن است كه انسان با هر كسی روبه‌رو شد، سلام كند. 📗 جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج ۱، ص ۱۰۵ (علیه‌السلام) می‌فرمايند: «افشای سلام، اين است كه انسان به هر مسلمانی برخورد می‌كند، در سلام كردن بُخل نورزد. (ﷺ) نیز فرموند: «لایُستَکمِلُ عَبدٌ الایمانِ حَتّی یَکوُنَ فیهِ ثَلاثُ خُصالٍ، الاِنفَاقُ مِنَ الاِقتَارِ وَالاِنصَافُ مِن نَفسِكَ وَ بَذلُ السَّلامِ لِجَمِيعِ العَالَم ايمان بنده كامل نشود، تا در او سه خصلت باشد؛ انفاق در راه خدا، با وجود تنگ‌دستى، انصاف دربارۀ خود و سلام‌كردن به همه.» 📗 جزایری‌، سيد عبدالله،التحفة السنية، ص۶۵ التماس دعا 🤲🏻 @parastohae_ashegh313
بســـم الـلـه الـــــرحمـن الـــرحیــم🩸 🕊زیارتنـامـه ی 🕊 🌹🌱اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یَا اَولِیـاءَ اللـهِ وَ اَحِبّـائَـهُ🌷اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یَا اَصفِیَـآءَ الـلهِ وَ اَوِدّآئَـهُ🌷 اَلسَـلامُ عَلَیـکُم یا اَنصَـارَ دیـنِ اللهِ🌷اَلسَـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ رَسُـولِ الـلهِ🌷اَلسَـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ اَمـیرِالمُـومِنـینَ🌷اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ فاطِـمَةَ سَیِّـدَةِ نِسـآءِ العـالَمیـنَ🌷اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ اَبـی مُحَمَّـدٍ الحَسَـنِ بـنِ عَلِـیٍّ الـوَلِیِّ النّـاصِـحِ🌷اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ اَبـی عَبـدِ اللـهِ🌷 بِـاَبـی اَنـتُم وَ اُمّـی طِبـتُم🌷وَ طابَـتِ الـاَرضُ الَّتـی فیها دُفِنـتُم ، وَفُـزتُـم فَـوزًا عَظـیمًا🌷فَیا لَیـتَنی کُنـتُ مَعَکُـم فَـاَفُـوزَ مَعَـکُم🌹🌱 🩸ســــــلام بـــر شهـــــــــدآء🩸 🌷@parastohae_ashegh313🌷
دنیا همه را می شکند عده ای، از همانجا که می شکنند قوی می شوند.🌱 🌷@parastohae_ashegh313🌷
🦋مروری بر 8⃣ 🌷🌷🌷 : "... ، هم در زمان زنده بودنش استکبار را شکست داد، هم با شهادتش شکست داد؛ این ها ادّعا نیست، این ها چیزهایی است که اثبات‌شده است. در زمان زنده بودنش استکبار را شکست داد، دلیلش این که رئیس‌جمهور آمریکا آمد گفت: ما هفت تریلیون دلار خرج کردیم در عراق و هیچ چیز گیرمان نیامد؛ [حتّی] مجبور شد شب تاریک بیاید در یک پایگاه آمریکایی در عراق بنشیند و برود. این را همه‌ی دنیا قبول کردند که آمریکا در عراق و سوریه -بخصوص در عراق- به مقاصد خودش نرسیده؛ چرا؟ چه کسی در این قضیه فعّال بود؟ قهرمان این کار بود. بنابراین در زمان حیاتِ خودش اینها را شکست داد . @parastohae_ashegh313
به خودم آمدم، دو ساعت و نیم از پرواز گذشته بود! زهرا خوابیده بود. هواپیما که به زمین نزدیک تر شد، سارا صورتش را به پنجرۀ تخم مرغــی هواپیمــا چســباند و مشــتاقانه به دنبــال گنبــد و حرمی گشــت که از آن فاصله پیدا نبود. من هم چشمانم را بستم تا دوباره گرمای حضور خانم را حس کنم اما طولی نکشید که صدای تماس لاستیک های هواپیما با آسفالت فرودگاه دمشق و تکان های ناگهانی آن دوباره خلوتم را به هم زد. هواپیما روی باند فرودگاهِ سوت وکور، و خالی از هواپیمای دمشق نشست. مسافران که ظاهراً مردان سوری بودند، زودتر از ما پیاده شدند. بعد از آن آرامش رؤیاگونه، حالا هیجان دیدار حسین، وجودم را فراگرفته بود. هیجانی که باعث می شــد همۀ کارها را باعجله دنبال کنم. دلتنگ دیدارش بودم درســت مثل زهرا و ســارا که حالا برق شــادی نزدیک شــدنِ دیدار پدر را می شد به وضوح تمام در نگاهشان یافت. هنــوز دقیقــاً نمی دانســتم کــه چــه کســی در فرودگاه به اســتقبال مــا می آید البته حسین تلفنی گفته بود که جوانی سوری را به فرودگاه می فرستد. 🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀 @parastohae_ashegh313
هم من و هم دخترهــا تقریبــاً صبرمــان را بــرای دیــدن او از دســت داده بودیم و با یک ســینه ســؤال، پس از چهار ماه دوری به شــدت منتظر خودش بودیم؛ ســؤال هایی از بحران ســوریه و آیندۀ آن، از وضعیت و شــرایط مردم، از حســین که تا کی در ســوریه می ماند؟ و از اینکه اصلاً چرا در این شــرایط جنگ و بحران، ما را به این سرزمین کشانده است؟ داشتیم از پله های هواپیما پایین می رفتیم که با دیدن کسی شبیه به حسین از دور، جا خوردم. یک آن تردید کردم که حســین اســت یا نه، اما خودش بود. در این چهار ماه گویی به قاعدۀ چهار ســال پیر شــده بود. زهرا و ســارا هم که مثل من از دیدن پدر در آن هیبت، جاخورده بودند، انگار مانده بودند که چه کنند! ما را که دید، گل خنده روی صورتش نشست. غرق نگاهش شدم، این پیــری چقــدر بــه او می آمــد، انــگار زیباترش کرده بــود. موهایش که حالا کاملاً سپید شده بود و حتی از آن فاصلۀ تقریباً دور هم می شد لطافتش را دریافت، مثل برفی بود که بر قلۀ کوهی نشســته و آفتاب صبحگاهی، روشــنی پرنشــاطی به آن بخشــیده باشــد. 🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀 @parastohae_ashegh313