eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.9هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
3.6هزار ویدیو
39 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹•°
روز دختر، رو
مدیـون‌باباهای‌اون‌دخـترایی
هستیـم‌ڪه‌باباهاشون‌فدای،
همـه‌دختراشدن (
: 


 سلام‌الله

@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
او به تنهایــی وارد ضریــح شــد. اوّل دو رکعــت نمــاز کنــار پای زینب کبری؟سها؟ خوانــد و بعــد بــا دســتمال از ضریــح غبــار گرفت تا به ســنگ مزار زینب کبری رســید؛ و روی آن افتاد. من، زهرا و ســارا و چند نفر از مردان و زنانی که بیرون بودیم، گریه می کردیم. حســین مثل یک تکه نور شــده بود. انگار مزد نزدیک به چهل ســال جهادش را داشــت می گرفت. باران اشــک امانمان نمی داد. او گرم کار خودش بود و چهارگوشــۀ مزار را می بوســید و من زیر لب با خانم نجوا می کردم. یعنــی می شــد کــه مــا هــم دســتمان به مزار برســد و با خانــم درددل کنیم؟ قلبم داشت از سینه ام بیرون می زد. یک نفر از رادیو تلویزیون سوریه از حسین تصویر می گرفت. چند نفر هم با همان لباس های سفید به حسین اضافه شدند که ما نمی شناختیمشان. مــردان کــه غبارروبــی کردنــد از ضریــح بیــرون آمدنــد و دور شــدند. تنهــا آن تصویربردار و همراهش ماندند و به ما اجازه دادند، وارد ضریح شــویم. زهرا و سارا هم اشک ریزان کنارم ایستادند. و غافل بودیم که شکار دوربین شده ایم. چادرم را روی صورتم انداختم و روی ســنگ مزار افتادم و زار زدم و زمزمه کردم: «ســلام بر تو، قلب شکســتۀ تو، آن زمان که مادرت، زهرا را در کوچه می زدند و تو می دیدی. ســلام بــر تــو آن زمــان کــه طنــاب بــر گــردن پــدرت علی؟ع؟ انداختنــد و قلب کوچک تو می شکست و نظاره می کردی. 🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀 @parastohae_ashegh313
ســلام برتــو آن زمان کــه از بــالای تــل، بــرق خنجــر را روی گلوی برادرت حســین دیدی و ضجه زدی. سلام بر تو آن زمان که میان گودال قتلگاه، غریب و بی یاور به دنبال تن بی سر برادر می گشتی. سلام بر تو که شاهد سوختن خیمه ها بودی و اسارت فرزندان برادرت را دیدی. سلامب رت و کهپ رپرش دنر قیّها مانتس هس الۀب رادرتر اد یدیو ص برپ یشه کردی. سلام بر دل پردرد تو زینب جان. امان از دل تو، امان...» بــه خــودم آمــدم. زهــرا و ســارا، لیــوان آبــی جلوی دهنم گرفته بودنــد. روزه بودم نخوردم. یکی روضۀ عربی می خواند و ما با اینکه نمی فهمیدیم چه می گوید، می گریستیم. از داخــل ضریــح بیــرون آمدیــم مــؤذن بــا لهجــۀ عربــی اذان داد. چند نفری که بودند، به اصرار حسین را جلو فرستادند و نماز جماعت ظهر و عصر را پشت سر او خواندیم. چه نمازی و چه حالی! وقتــی برمی گشــتیم، حــال پــرواز داشــتیم، غصه مــان گرفتــه بود که بایــد فردا در تهران باشیم. 🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀 @parastohae_ashegh313
🔴 قاعده در دنیا بر ترك است... براے رشد ڪردن، ناگزیر از ترك هستی... ●گاهي گناهۍ... ●گاهی نگاهۍ... ●و گاهی حتۍعبادتۍ ممزوج با حب نفس... ♨️ و وقتی به جایے رسیدے ڪه علاقه تمام تعلقات مادے و یا ب ظاهر معنویت را بریدے... آن وقتست ڪه... ""میشوے... ❤️ شهدا رو یاد ڪنید باذڪر @parastohae_ashegh313
هدایت شده از گذر عمر به سبک شهدا
وعده گاه:دوشنبه شب ساعت ۲۰ میدان توحید قم مراسم جشن دهه کرامت با اجرای حجه الاسلام جلالیان همراه با برنامه های شاد و متنوع و مسابقه و جایزه https://eitaa.com/BeSabkeShohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 📖 صفحه۲۶ شرکت در ختم قرآن برای فرج اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج @parastohae_ashegh313