eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.9هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
3.6هزار ویدیو
39 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم 📖 صفحه۶۹ شرکت در ختم قرآن برای فرج @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊 ✨اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم✨ 🌷شادی ارواح مطهر شهدا_ ْ @parastohae_ashegh313
هدایت شده از گذر عمر به سبک شهدا
برنامه سخنرانی های طنز به مناسبت عید سعید غدیر خم ۱۳ تیر مسجد فاطمه الزهرا پردیسان ۱۴ تیر مسجد امام صادق علیه السلام فرهنگیان ۱۵ تیر ماه نیروگاه ، ۲۰ متری باهنر ، ده متری امام‌رضا ، مسجد امام رضا ۱۶ تیر مسجد امامزاده شاه جمال https://eitaa.com/BeSabkeShohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 زندگی نامه #سردار_شهید_مجید_زین‌الدین 📔کتاب ستارگان حرم کریمه #قسمت
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 زندگی نامه 📔کتاب ستارگان حرم کریمه از تبعیدگاهِ سقز که فرار کردیم ، آمدیم قم. خانه ای که اجاره کردیم ، نزدیک حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) بود. نمازهایم را در حرم می خواندم؛ مجیدو بچه ها هم هر روز همراهم می آمدند. ✍🏻نویسنده کتاب 🌷نثار روح مطهر سردار شهید مجید زین‌الدین ... @parastohae_ashegh313 ━━━━━━༺♥️༻ ━━━━━━
💚 هروقت عید یا ولادت یکی از ائمه می‌شد، حتما شیرینی یا شکلاتی چیزی می‌گرفت و می‌اومد خونه. اعتقاد داشت 🌷 همون‌طور که توی روزهای شهادت نباید کم بذاریم، تو اعیاد و ولادت‌ها هم باید خوشحالی‌مون رو نشون بدیم. 🏷به روایت مـادر 🎉 @parastohae_ashegh313
طبقۀ پایین خانۀ حاج آقا ســماوات، زندگی گرمی داشــتم. مشــکلاتمان کمتر شــده بود. شــاید هم من با شــرایط کنار آمده بودم. وقتی حســین می آمد همه را جمــع می کــرد. خواهرانــم ایــران و افســانه و شوهرانشــان، خواهــران خــودش منصورخانم و اکرم خانم و خانواده و آقام با زنش و اصغر آقا که از تهران می آمد. درســت مثــل ســال هایی کــه همــه مجــرد بودیم و تو خانۀ بــزرگ محلۀ «برج» با هم زندگی می کردیم. از آن جمع فقط مادرم نبود. همه از حسین می پرسیدند و او هــم شــرایط راخــوب و عــادی و امیدوارکننــده نشــان مــی داد و لام تــاکام از مسئولیتش، سختی جنگ و عملیات های پی درپی، حرف نمی زد. مرداد سال 26، حمید پسر منصورخانم، از عملیاتی که تیپ انصارالحسین؟ع؟ در مناطق کوهستانی کردستان عراق به نام والفجر2 انجام داده بود، آمد. حال حسینر اپ رسیدم.خ یلیخ ونسردو ع ادی گفت:« خوبه.»ج واب کوتاهش،ش کّم را برانگیخت. ذهنم پرید به روزی که حسین را دو نفر با عصا آوردند. آن روز هم همراهانش می خواستند، همه چیز را عادی نشان بدهند درست مثل حالا. گفتم: «اما دلم شور می زنه. حس می کنم اتفاقی برای حسین افتاده.» کمی صدایش لرزید: «زن دایی نگران نباش. حال دایی خوبه.» تا خواستم بیشتر سؤال کنم، خداحافظی کرد و شتاب زده رفت. 🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀 @parastohae_ashegh313