eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.9هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
3.2هزار ویدیو
38 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
کتاب با روایت داستان زندگی خانواده‌ای، ماجرای هدف قرار گرفتن هواپیمای مسافربری ایران توسط ناو جنگی آمریکا را روایت می‌‌کند. 🔻دوازدهم تیر ۱۳۶۷ شمسی هواپیمای مسافری ایرباس ایران که از بندرعباس عازم دوبی بود، بر فراز آب‌های خلیج فارس و در نزدیکی جزیره‌‌ی «هنگام» مورد هجوم یگان‌های دریایی متجاوز آمریکایی مستقر در آب‌های خلیج فارس قرار گرفت و همه‌‌ی ۲۹۱ مسافر و خدمه‌‌ی آن، اعم از مرد و زن و کودک و نوجوان و کهن‌سال، به شهادت رسیدند. این کتاب تأثیر این اتفاق را در زندگی بازماندگان این ماجرا روایت می‌‌کند. @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ڪوتاه و شنیدنۍ از حالات معنوۍ سالروز ولادت 🎉 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌷 @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 📖 صفحه۸۰ شرکت در ختم قرآن برای فرج @parastohae_ashegh313
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊 🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
໑♥️⛓ • . تو با خنـده دوا ڪـردی تمـام درد هایـم را ... ڪدام اکسیـر جاویـدی درون خنـده ات پیداسـت ..!(: 🌱¦📻 💌¦↫🕊✨ 📿¦↫💛! @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 کوتاه از شهیدی که مرحوم آیت الله بهاءالدینی او را به عنوان سرباز به علیه السلام معرفی کرد. شهادت ۲۴تیرماه عملیات رمضان مزارمطهر گلستان شهدای اصفهان 🌷هدیه کنیم صلواتی نثارارواح مطهرشهدا مْ @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜فرازی از شهیدطهماسبی 🔹
سلام بر تو ای همسرم، گمان نکن که شما در پیش من عزیز نبودید بلکه من شما را دوست می داشتم و بخاطر اینکه وصیت نامه شهدا را می خواندم مرا به سوی جبهه حرکت داد و به شما توصیه می کنم که با  و صبر و استواری خود، مشت محکمی به منافقین کوردل زده باشید و بعد از مرگ من گریه نکنید و صبر داشته باشید که خدا با صابرین است و بعد از من، خدا و ولی ام، خودش سرپرست خانواده­ های  است و با گریه کردن شما منافقین کوردل سوء استفاده خواهند کرد
.

 



@parastohae_ashegh313
چادرت‌ که‌خاکی‌ شد یاد چفیه‌هایی‌ باش، که‌ برای اینکه‌... چادری بمانی، غرق‌ در خون‌ شد...🥀 @parastohae_ashegh313
: ✨در سر هر نماز دعا به جان رهبر و طول عمرش نمایند و از خدا بخواهید تا اسلام را از دست ناکثین، مارقین، سارقین، در امان نگه دارد، از دست منافقان در هر لباسی و یا مقامی که هستند در امان دارد. @parastohae_ashegh313
گفت: «آفرین، چون برای این فرشته کوچولوت، اصلاً خوب نیست.» اشک شوق توی چشمانم جمع شد. ناخودآگاه یاد بچۀ اولم زینب افتادم و گفتم: «خدایا خودت نگهدارِ هاجر باش.» اخبــار تلویزیــون، خبــر از عملیاتــی بــزرگ و سراســری در جنــوب را مــی داد. حملــه ای کــه منجــر بــه فتــح شــهر فاو عراق شــده بود. همدان و بیشــتر شــهرها به تلافی موفقیّت رزمنده ها در جبهه، بمباران می شــدند. بســیاری از مردم به باغات اطراف شــهر رفتند اما در محلۀ ما که به محلۀ پاســداران معروف بود، هیچ خانواده ای، خانه و کاشانه اش را ترک نکرد. در این مواقع آنچه دلم را آرام می کرد، دعا بود؛ دعای توسّل سه شنبه ها، دعای کمیل پنج شنبه ها، دعای ندبۀ صبح جمعه و زیارت عاشورا در غروب جمعه، چراغ دلم را روشــن می کرد. گاهی با ســایر خانم ها به خانۀ شــهدا ســر می زدیم. می خواستیم روحیه بدهیم ولی بیشتر جاها، روحیه می گرفتم. نزدیــک عیــد، حســین آمــد. اول ماجــرای تماس های مشــکوک را گفتم. وقتی جواب هایــم را شــنید، خوشــش آمــد و تحســینم کــرد و گفــت: «پروانــه، از عمق جانــم بــه تــو افتخــار می کنم و شــرمندۀ زحماتت هســتم امّا چــکار کنم که تکلیفم جای دیگریست.» 🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀 @parastohae_ashegh313
ایــن جملــه را آن قــدر صمیمــی و زیبــا گفت که از ســختی ها و تنهایی ها حرفی نزدم و به جای آن از حاملگی ام خبر دادم. گُل از گُلش وا شد و گفت: «قدمش خیر باشه زهرا خانم.» درست شنیدم. او بدون اینکه حتی از حاملگی ام خبر داشته باشد، می دانست که فرزندمان دختر است. اسمش را انتخاب کرده بود. یاد فرزند اولمان زینب افتادم که من اســم الهه را انتخاب کرده بودم و او اســم زینب را. لب گزیدم و با خودم گفتم: «هاجر یا زهرا، چه فرقی می کنه مهم اینه که سالم باشه.» نوروز داشت می رسید و حسین دوباره داشت می رفت و باز هم دلتنگی و انتظار. *** موقع وضع حمل رسید. اگر عمه همدان بود، حتماً می آمد و می بردم بیمارستان. درد و نالــه ام را نمی توانســتم از وهــب و مهــدی، پنهــان کنــم. طفلــی وهب مثل آدم بزرگ ها، بال بال می زد. مهدی هم یک ریز می گفت: «مامان مامان.» وهب لباسش را پوشید تا سر کوچه برود و تاکسی بگیرد تا وهب بیاید ساکم را برداشــتم و مهدی را آماده کردم. وهب به جای گرفتن تاکســی، همســایۀ بغلی، آقــای فرخــی و خانمــش را خبــر کــرده بود. 🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀 @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا