eitaa logo
پرتو اشراق
782 دنبال‌کننده
25.1هزار عکس
13.5هزار ویدیو
56 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
🚕 تا سوار تاكسي شدم راننده گفت: «تو كه سواد نداري چرا مي نويسي تو روزنامه هم چاپ مي كني؟» 👨🏻 گفتم: «شما از كجا مي دونين من بي سوادم؟» 🚕 گفت: «اين چي بود هفته پيش نوشته بودي؟» 👨🏻 گفتم: «چي نوشتم؟» 🚕 راننده تاكسي گفت: «شعر صائب را غلط نوشته بودي... اصل شعر اينه كه: 🔅يك عمر مي توان سخن از زلف يار گفت 🔅در بند اين نباش كه مضمون نمانده است... 👌ولي تو به جاي مضمون نوشته بودي موضوع!!» 👨🏻 به مسافرهاي تاكسي نگاه كردم: يك آقاي حدودا ۶۰ ساله، يك خانم حدودا ۳۰ ساله و پسر جواني كه به نظر دانشجو مي رسيد توي تاكسي بودند و هر سه داشتند به من بي سواد نگاه مي كردند. 🌀 حس خوبي نبود. خواستم از زير بار اين نگاه هاي سرزنش بار بيرون بيايم. 👨🏻 گفتم: «بله تو خيلي از نسخه ها مضمونه ولي تو بعضي از نسخه ها هم موضوع ثبت شده!» 👴🏻 مرد ۶۰ ساله گفت: «تو هيچ نسخه ای از ديوان هاي صائب موضوع نيومده!» 👨🏻 گفتم: «مگه شما همه نسخه ها را خوندين؟» 👴🏻 مرد گفت: «بله!» 👨🏻 گفتم: «مگه مي شه؟» 👴🏻 مرد گفت: «بله!» 👨🏻 گفتم: «شما چه كاره ايد؟» 👴🏻 مرد گفت: «استاد دانشگاه... ادبيات فارسي»‌ ‌ 💭‌ با خودم فكر كردم چرا بايد سوار تاكسي اي شوم كه راننده اش صائب خوان باشد و مسافرش استاد ادبيات فارسي دانشگاه، آن هم دقيقا روزي كه هفته قبلش شعري از صائب را اشتباه نوشته بودم... چاره يي نبود، گفتم: 👨🏻 «ببخشيد... اشتباه كردم!» 🚕 راننده خنديد و گفت: «اين شد... همه اشتباه مي كنن اشكالي هم نداره به شرطي كه بعدش معذرت بخوان...» 💭 با خودم فكر كردم كاش براي بقيه اشتباهات زندگي ام هم معذرت خواسته بودم ولي ديدم خيلي وقت ها حتي نفهميدم كه اشتباه كرده ام، مثل همين هفته قبل و كسي هم نبود كه بگويد اشتباه كرده ام... حيف...‌ ✍ 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7