🐜 #صدای_پای_مورچه!!
👳🏻 خسته و درمانده بود. دنبال سایبانی می گشت تا کمی استراحت کند.
🌴دور برش را دید، ولی جای مناسبی برای استراحت نیافت. جلوتر رفت. به جایی رسید که سایبانی از برگ های درخت خرما ساخته شده بود و چند نفر نشسته بودند.
👳🏻 سمت آنان رفت تا از آنها آب بگیرد و کمی استراحت کند. پس از سلام به آنان، کوزه آبی دید که از تیرک سایبان آویزان بود.
🏺کوزه نمناک بود و نشان از خنکی آب داشت. آب دهانش را به سختی فرو برد و سمت کوزه آب رفت. کاسه گلین روی کوزه را برداشت و پر از آب کرد و گفت:
- بفرمایید.
- نوش جان... گوارای وجود.
👳🏻 آب کاسه را تا ته سر کشید؛ اما تشنگی اش بر طرف نشد.
🏺دوباره کاسه را پر کرد. این بار با آرامش نوشید. هنگام نوشیدن آب شنید که شخصی می گفت:
👤 اگر خدا به خاطر گناه به این کوچکی بخواهد ما را مؤاخذه کند، پس انصاف و عدالت او کجا رفته؟ مردم معصیت هایی مرتکب می شوند که عمل ما در مقابل آنان هیچ هم کمتر است.
👥 کسی حرفش را تأیید کرد. دیگری نیز سرش را به نشانه تایید تکان داد.
👳🏻 #ابوهاشم که سیراب شده بود، کاسه را روی کوزه گذاشت و از ته دل «یا حسین» گفت و با آستین پیراهنش ریش خیسش را خشک کرد و گفت:
- چه می گویی مرد؟ گناه، گناه است. چه فرقی می کند؟
+ آری، ولی کوچک و بزرگ دارد. من به دوستانم می گفتم که کارهای بد ما در برابر گناهان بزرگ بسیار ناچیز است.
👳🏻 نه، اشتباه تو همین جاست. کم اهمیت شمردن گناه کوچک، گناه کبیره است.
+ فتوا می دهی ابوهاشم؟
👳🏻 این سخن از من نیست. چند روز پیش نزد امام حسن عسکری (علیه السلام) بودم.
🌹ایشان می فرمود: یکی از گناهانی که آمرزیده نمی شود این است که شخص، گناه خود را کوچک بشمارد و بگوید که کاش گناه من فقط همین یکی باشد.
👌با خود اندیشیدم امام به نکته ظریفی اشاره کرد. باید بیشتر از قبل مواظب نیت ها و اعمالم باشم.
👳🏻 ابوهاشم برخاست و دستش را روی شانه کسی که گناهش را کوچک می شمرد، گذاشت و گفت: می دانی امام هنگامی مرا در آن حال دید، چه گفت؟
+ نه. چه گفت؟
🌹 #امام_حسن_عسکری(ع) فرمود: ای ابوهاشم، مواظب آنچه از دلت می گذرد، باش و بدان که شرک و ریاکاری، گاهی پنهان تر و آرام تر از راه رفتن مورچه روی سنگی سیاه در شب است. (١)
١. منتهی الامال، ج ٢، ص ٧١۴ و ٧١۵.
📗حیات پاکان ۵/ داستانهایی از زندگانی امام حسن عسکری (علیه السلام) و امام مهدی (عج)، مهدی محدثی.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
#روایت
#داستان_کوتاه