۳۰.جهاد
حضرت فاطمةُ(س):رَغَّبَ النَّبِی(ص) فِی الجِهادِ، وذَکرَ فَضلَهُ، فَسَأَلتُهُ الجِهادَ، فَقالَ: ألا أدُلُّک عَلی شَیءٍ یسیرٍ، وأجرُهُ کثیرٌ؟ ما مِن مُؤِمنٍ ولا مُؤِمنَةٍ یسجُدُ عَقِبَ الوَترِ سَجدَتَینِ، ویقولُ فی کلِّ سَجدَةٍ: «سُبّوحٌ قُدّوسٌ رَبُّ المَلائِکةِ وَالرّوحِ» خَمسَ مَرّاتٍ، لا یرفَعُ رأسَهُ حَتّی یغفِرَ اللّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ کلَّها، وإن ماتَ فی لَیلَتِهِ ماتَ شَهیداً.
حضرت فاطمةُ(س)پیامبر(ص) تشویق به جهاد کرد و فضیلت آن را باز گفت. من درباره جهاد از ایشان پرسیدم، که فرمود: آیا تو را به کاری آسان با پاداشی فراوان راهنمایی نکنم؟ هر مرد و زن مؤمنی در پی نماز وتر دو سجده به جای آورد و در هر یک از آن دو، پنج بار بگوید: «سبّوح قدّوس ربّ الملائکة والروح؛ پاک است، منزه است پروردگار فرشتگان و روح»، سرش را بلند نکند، مگر این که خداوند همه گناهانش را بیامرزد. و اگر در همان شب بمیرد، شهید [گونه]، مرده است.
مختصر المحاسن المجتمعة في فضائل الخلفاء الأربعة : ص ۱۹۲
چهل حدیث از #حضرت_زهرا سلام الله علیها #فاطمیه #فاطمیه_سلام_الله_علیها 🥀
https://www.hadith.net/post/62699
@parvaanehaayevesaal
❌همدستی #واتساپ با #اسرائیل برای کشتار مردم #غزه
🔹برنامه «واتساپ» که متعلق به شرکت آمریکایی «متا» است به طرح اسرائیل برای هدف قرار دادن فلسطینیها از طریق یک برنامه مبتنی بر هوش مصنوعی کمک میکند.
🔹اسرائیل از سامانهای که مجهز به هوش مصنوعی است به نام «لاوندر» برای شناسایی فلسطینیها در غزه و سپس هدف قرار دادن آنها استفاده میکند. این سامانه ۳۷ هزار فلسطینی را زیر نظر دارد.
🔹منابعی در ارتش اسرائیل و دستگاههای اطلاعاتی این رژیم اعتراف کردهاند که فلسطینیها را هنگامی که در خانه و در جمع خانواده حضور دارند نیز هدف قرار میدهند.
@parvaanehaayevesaal
🔹امام خامنه ای [حفظه الله تعالی]:
📝 اگر #بسیج نبود...،
🔰مطمئن باشید اگر حضور بسیج مستضعفین در هشت سال دفاع مقدس نبود،امروز سرنوشت کشور چیز دیگری بود.
#هفته_بسیج #وعده_صادق
@parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 «#ایران_همدل» به ثمر نشست
❤️ گزارش خبرنگار صداوسیما از پویش همدلی مردم ایران که جواب داد و مهربانی آنان به لبنان رسید.
🔹برای مشارکت در پویش کمک به مردم مقاوم فلسطین و لبنان از اینجا وارد شوید.
📢 ارسال روایت همدلی
@iranehamdel_contact
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بخشی از وصیت نامه بسیجی شهید مدافع حرم مهدی ایمانی :
بدان که برای این #چادر که هدیه #حضرت_زهرا سلام الله علیها است، خون دلها خورده شده و خون های بسیاری برای حفظ آن بر زمین ریخته است.
به مناسبت #هفته_بسیج
@parvaanehaayevesaal
IMG_20241119_143050_687_۱۹۱۱۲۰۲۴.mp3
3.16M
🔵 سه دسته از زنان امت پیغمبر که فشار قبر ندارند... #فاطمیه #ایام_فاطمیه
🔸استاد #عالی
@parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
♻️ امام خامنه ای: من که زبانم الحمدلله از کار نیفتاده! حرف من را از "خودِ من" بشنوید!
@parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
♻️ یک زمانی مسأله تابعیت داشتن فرزندان مسئولان کشور آنقدر قبیح بود که حتی رشیدپور هم در تلویزیون علیه وجود چنین مسئولانی موضع میگرفت! حالا اما کار به جایی رسیده که مجید انصاری با افتخار تمام در مجلس میگوید: تابعیت گرفتن همسر و فرزند یک مسئول از کشور دیگر برای ما یک فرصت است!
خدا عاقبت ما را ختم به خیر کند.
@parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آدانا کباب
مواد اولیه :
۶۰۰ گرم سر دست گوساله
۴۰۰ گرم قلوه گاه گوسفندی
۲۰۰ گرم دُنبه
دو عدد پیاز
یک عدد فلفل دلمه قرمز
جعفری
فلفل سبز تند
نمک
سُماق
پولبیبر
اورگانو
پودر پیاز
پودر پاپریکا
⤹༢➥ @parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا حالا قلوه این مدلی تست کردین؟؟
ترکییب دنبه با قلوه فوق العاده میشه 😋💙😍
⤹༢➥ @parvaanehaayevesaal
27.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باورت میشه این بادمجونشکمپر تو کمتر از نیم ساعت آماده میشه البته اگهمثل من دستت تند باشه😁🥰 قول میدم اگه یبار بادمجون شکم پر اینجوری درست کنی دیگه میشه منوی ثابت غذاهات چون طعمش خیلی خاص و خفن😋👌
موادش؛::سبزی چوچاق که بجاش میتونی از سبزیهای خشک مثل نعناع هماستفاده کنی،یه پیاز بزرگ،گردو هرچی بیشتر بهتر،انار ترش یا آب انار یا رب انار چون هرکدومش باشه کافیه.
⤹༢➥ @parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کله پاچه
مواد اولیه :
یه دست کامل کله و پاچه
نمک
فلفل قرمز
زردچوبه
برگ بو
چوب دارچین
پیاز درسته
سیر
⤹༢➥ @parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من از وقتی کارتون گارفیلد رو دیدم و لازانیا خوردنشو دیدم 😋عاشق لازانیا شدم😋😋😍
ولی این مدل لازانیا که با سس پستو باشه عجیب به جون میشینه😌😌😋🔥
فقط کافیه ریحون رو با بادام زمینی و و نمک و سیر و روغن زیتون میکس کنید،مرغ های اسلایس شده رو هم با پودر سیر و نمک و پودر پیاز تفت بدید و لایه لایهمثل ویدیو با پنیر پیتزا بذارید و نصف پیمونه هم آب بهش اضافه کنید و واسه بیست دقیقه با دمای ۱۸۰ درجه بره داخل فر و نوش جونتون😘❤️
⤹༢➥ @parvaanehaayevesaal
🌷حدود۴۵ بارقرآن کریم ازبی توجهی ها گله کرده:
🌷۱.افلا یعقلون...آیافکرنمیکنند
🌷۲.افلایتدبرون القرآن...تدبردرقرآن نمیکنند؟
🌷۳.افلایتوبون...آیاتوبه نمیکنند؟
🌷۴.افلاتتفکرون...آیافکرنمیکنند؟
🌷۵.افلاتتذکرون...آیابه خودنمی آیید؟
🌷۶.افلاتتقون...آیاتقواپیشه نمیکنید؟
🌷۷.افلاتذکرون...آیاتذکرنمی دهید؟
🌷۸.افلایرون..آیانمیبینند؟
🌷۹.افلایومنون...آیاایمان نمی آورند؟
🌷۱۰.افلاتسمعون...آیاگوش نمیدهند؟
🌷۱۱.افلاتبصرون...آیانمی بینید؟
🌷۱۲.افلایسمعون...آیانمی شنوند؟
🌷۱۳.افلایبصرون...آیانمی بینند؟
🌷۱۴.افلایشکرون...آیاشکرنمیکنند؟
🌷۱۵.افلاینظرون...آیانمی بینند؟
🌷۱۶.افلایعلم...آیانمی داند؟
@parvaanehaayevesaal
نماز والدین برای [هدایت] فرزند🌸
این نماز در کتاب مکارم الاخلاق تحت عنوان نماز پدر برای #فرزند وارد شده است ولی به فرموده آیتالله بهجت، مادران نیز میتوانند برای #شفای مرض اولاد خودشان به این نماز ملتزم باشند و بخوانند.
آیتالله بهجت رحمهالله به برخی توصیه میکردند که این چهار رکعت را با نیت نماز شب در وقت نماز شب بخوانند.
🔸چهار رکعت (دو نماز دو رکعتی) به این صورت که:
🔅در رکعت اول پس از سورۀ حمد، ۱۰مرتبه این آیه را بخواند:
رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَ أَرِنا مَناسِكَنا وَ تُبْ عَلَيْنا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ.[ بقره: ۱۲۸]
🔅در رکعت دوم پس از سورۀ حمد، ۱۰مرتبه این آیه را بخواند:
رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي رَبَّنا وَ تَقَبَّلْ دُعاءِ رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسابُ.[ ابراهیم: ۴۰_ ۴۱]
🔅 در رکعت سوم پس از سورۀ حمد، ۱۰مرتبه این آیه را بخواند:
رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِمامًا.[ فرقان: ۷۴]
🔅در رکعت چهارم پس از سورۀ حمد، ۱۰مرتبه این آیه را بخواند:
رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى والِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحًا تَرْضاهُ وَ أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَ إِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ.[ احقاف: ۱۵]
🔅بعد از سلام نماز ۱۰مرتبه بگوید:
رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِمامًا.[ فرقان: ۷۴]
📚 بهجتالدعاء، ص٣٨٢ به نقل از کتاب مکارم الاخلاق
#هدایت_فرزندان
#مرکز_تخصصی_نماز
@parvaanehaayevesaal
🍂🌺🍂🌺🍂🌺
📔#حکایت_درویش_یکدست
✍درویشی در کوهساری دور از مردم زندگی میکرد و در آن خلوت به ذکر خدا و نیایش مشغول بود.
در آن کوهستان، درختان سیب و گلابی و انار بسیار بود و درویش فقط میوه میخورد.
روزی با خدا عهد کرد که هرگز از درخت میوه نچیند و فقط از میوههایی بخورد که باد از درخت بر زمین میریزد.
🔹درویش مدتی به پیمان خود وفادار بود، تا اینکه امر الهی، امتحان سختی برای او پیش آورد. تا پنج روز، هیچ میوهای از درخت نیفتاد.
درویش بسیار گرسنه و ناتوان شد، و بالاخره گرسنگی بر او غالب شد. عهد و پیمان خود را شکست و از درخت گلابی چید و خورد.
خداوند به سزای این پیمان شکنی او را به بلای سختی گرفتار کرد.
🔸قصه از این قرار بود که روزی حدود بیست نفر دزد به کوهستان نزدیک درویش آمده بودند و اموال دزدی را میان خود تقسیم میکردند.
یکی از جاسوسان حکومت آنها را دید و به داروغه خبر داد. ناگهان ماموران دولتی رسیدند و دزدان را دستگیر کردند و درویش را هم جزو دزدان پنداشتند و او را دستگیر کردند.
بلافاصله، دادگاه تشکیل شد و طبق حکم دادگاه یک دست و یک پای دزدان را قطع کردند.
🔹وقتی نوبت به درویش رسید ابتدا دست او را قطع کردند و همینکه خواستند پایش را ببرند، یکی از ماموران بلند مرتبه از راه رسید و درویش را شناخت و بر سر مامور اجرای حکم فریاد زد و گفت:
ای سگ صفت! این مرد از درویشان حق است چرا دستش را بریدی؟
خبر به داروغه رسید، پا برهنه پیش شیخ آمد و گریه کرد و از او پوزش و معذرت بسیار خواست.
🔸اما درویش با خوشرویی و مهربانی گفت : این سزای پیمان شکنی من بود من حرمت ایمان به خدا را شکستم و خدا مرا مجازات کرد.
از آن پس در میان مردم با لقب درویش دست بریده معروف بود.
او همچنان در خلوت و تنهایی و به دور از غوغای خلق در کلبهای بیرون شهر به عبادت و راز و نیاز با خدا مشغول بود.
🔹روزی یکی از آشنایان سر زده، نزد او آمد و دید که درویش با دو دست زنبیل میبافد.
درویش ناراحت شد و به دوست خود گفت چرا بی خبر پیش من آمدی؟
مرد گفت :
از شدت مهر و اشتیاق تاب دوری شما را نداشتم.
شیخ تبسم کرد و گفت:
ترا به خدا سوگند میدهم تا زمان مرگ من، این راز را با هیچکس نگویی.
🔸اما رفته رفته راز کرامت درویش فاش شد و همه مردم از این راز با خبر شدند.
روزی درویش در خلوت با خدا گفت: خدایا چرا راز کرامت مرا بر خلق فاش کردی؟
خداوند فرمود :
زیرا مردم نسبت به تو گمان بد داشتند و میگفتند او ریاکار و دزد بود و خدا او را رسوا کرد.
راز کرامت تو را بر آنان فاش کردم تا بدگمانی آنها بر طرف شود و به مقام والای تو پی ببرند.
#درویش_یکدست
📕برگرفته از داستانهای مثنوی معنوی دفتر چهارم
@parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 حضرت زهرا سلاماللهعلیها مادر گناهکارا هم هست!
بخاطر خطاهات این رابطه رو قطع نکن!
#استوری | #استاد_شجاعی
منبع : جلسه ۴ از مبحث قرب به اهل بیت علیهم السلام
@parvaanehaayevesaal
🌸🍃
پروانه های وصال
🎆 #نکات_تربیتی_خانواده 99 "فرهنگ دینی در مورد غذا" 🔸 ولی فرهنگ دینی میگه: عزیزم برای اینکه از غذا
🔷 #نکات_تربیتی_خانواده 100
"تفاوت ها"
🔸 در زمینه ی غذا خوردن، کلی آداب و مستحبات توی دین هست که اگه کسی به این دستورات عمل کنه، توی 90 سالگی هم پرهیز غذایی نداره😊
و میتونه هر غذایی رو بخوره. 👌
✅ چون داره با برنامه لذت غذا خوردنِ خودش رو تأمین میکنه.
❌ اما فرهنگ غربی کاری میکنه که آدم مثل ببعی ها بو بکشه و هرچی خوشش اومد بخوره و هیچ آدابی رو رعایت نکنه!
🚫 الانم میبینید این فرهنگ حیوانی غرب باعث افزایش بیماری های مثل چاقی و دیابت و فشار خون و ... شده.
🔺اینا همش نتیجه این فرهنگ مسخره ای هست که متاسفانه خیلی از #بازیگران و #فوتبالیستا و #خواننده_ها و حتی برخی از #سیاستمداران ما باسرعت دارن به طرفش حرکت میکنن و مردم رو به سمتش هل میدن!😒
💯
پروانه های وصال
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_صد_پنجاه_یکم🎬: آن جلسه هم از نظر کاهنان بی نتیجه تمام شد و تنها
#داستان_واقعی
#روایت_انسان
#قسمت_صد_پنجاه_دوم🎬:
ابراهیم و آزر با یکدیگر به راه افتادند، بازار شهر بابل خیلی شلوغ بود و با برافروختن مشعل های آتش همچون روز روشن شده بود و هر کس در پی خرید وسیله ای برای تدارکات جشن روز بعد بود.
ابراهیم با آزر به حجره ای وارد شدند، او هم مانند دیگران خوراکی هایی خرید و از حجره بیرون آمدند و آزر به ابراهیم گفت که سری به معبد بزنند و هر دو به راه افتادند.
ورودی معبد جمعیت زیادی جمع شده بود که با دیدن آزر و ابراهیم آنان را دوره کردند، انگار مردم از اینکه این دو را در کنار هم میدیدند هم متعجب و هم خوشحال بودند، مردی جلو آمد به آزر تبریک گفت که پسری به خوبی و جوانمردی ابراهیم دارد و مردی دیگر نزدیک ابراهیم شد و به او گفت: ای ابراهیم! آیا تو هم در جشن فردا شرکت می کنی و همراه ما به خارج از شهر می آیی؟!
ابراهیم می خواست پاسخی دهد که نگاهش به آسمان و ستارگان افتاد، او جبرییل را مشاهده کرد که به ابراهیم نوید داد که: ای نبی خدا! برای کاری که نیتش را کردید فردا روز مناسبی ست و شما با تکیه بر قدرتی که فردا به شما تعلیم داده می شود، می توانید هر کاری که اراده خدا در آن است انجام دهید و اما فردا داستانی برای شما خواهم گفت و از مظلومیتی پرده برمی دارم که شما را آنچنان محزون و گریان می کند که شما حالتی مانند بیماری پیدا می کنید.
ابراهیم لبخندی به جبرییل زد و در همین حین با سوال دوباره مرد به خود آمد: آیا فردا شما هم در جشن شرکت می کنید؟!
ابراهیم رو به مردم کرد و فرمود: گویا حال من، فردا دگرگون خواهد بود و من بیمار می شوم، می خواستم باشما همراه شوم اما الان خبر رسید که بیماری به سراغم می آید.
آن مرد سری تکان داد و دیگر مردم برای ابراهیم دعای عافیت کردند، برای آنها این یک موضوع عادی بود که کسی چون ابراهیم که پدر بزرگش آزر منجم بزرگ شهر است با نگاه به آسمان بیماری اش را پیش بینی کند، آنها از راز دیدار جبرئیل آگاه نبودند اما چون منجمی در بابل بازارش گرم بود و ابراهیم با نگاه به آسمان پیش بینی کرد بیمار می شود، حرفش را پذیرفتند، چرا که می دانستند ابراهیم هم زیر دست آزر از رمز و راز ستارگان، معلومات زیادی آموخته است.
به این ترتیب آزر و همه مردم متوجه شدند که ابراهیم آنها را همراهی نمی کند و آزر هم اعتراضی نکرد.
به خانه رسیدند و ابراهیم غذایی برای فردا فراهم کرد، چرا که رسم است حتما غذایی لذیذ دربین باشد گرچه او به خارج از شهر نرود.
اشعه های خورشید تازه از پشت کوه های سر به فلک کشیده بابل بیرون آمده بود که مردم دسته دسته با بارو بنه ای بسیار به خارج از شهر رهسپار شدند و پیشاپیش آنان آزر در حرکت بود.
حالا شهر خالی از سکنه بود و فقط تنها ابراهیم در آنجا بود و بس...
ابراهیم رو به درگاه خدا نشست و مشغول راز و نیاز با پروردگار شد، او می خواست کاری بزرگ انجام دهد و از خداوند نیرویی عظیم طلب می کرد که ناگهان جبرئیل بر او نازل شد و...
ادامه دارد..
📝به قلم:ط_حسینی
🌕✨🌕✨🌕✨🌕
پروانه های وصال
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_صد_پنجاه_دوم🎬: ابراهیم و آزر با یکدیگر به راه افتادند، بازار شه
#داستان_واقعی
#روایت_انسان
#قسمت_صد_پنجاه_سوم🎬:
جبرئیل به نزد ابراهیم آمد و فرمود: ای ابراهیم! تو برای انجام کار خطیری که در پیش داری به کلمات مقدس متوسل شو، همان پنج کلمه ای که قبل از خلقت آسمان ها و زمین از نور اقدس حق آفریده شدند و در عرش پروردگار جای گرفتند، پنج کلمه که خداوند به واسطه آنها توبه حضرت آدم را پذیرفت و خداوند اراده کرد که آنها را در صلب حضرت آدم قرار دهد و بشارت می دهم بر تو ای ابراهیم آن پنج کلمه از نسل تو هستند، همراه من تکرار کن: ابراهیم همراه با جبرییل تکرار کرد: «یا حمید بحق محمد، یاعلی بحق علی، یافاطر السماوات و الارض به حق فاطمه، یا محسن بحق حسن و یا ذی القدیم الاحسان بحق حسین علیه السلام»
ابراهیم این عبارات را تکرار و با پنج کلمه مقدس دیدار کرد تا به پنجمین کلمه رسید، ناگهان حزنی شدید بر قلبش نشست و از جبرئیل دلیل این حزن را سوال کرد.
جبرئیل لباس عزا به تن کرد و باز راوی قصهٔ غصهٔ عاشورا شد و فرمود: بدان فرزندی از فرزندان تو را در سرزمینی دور از وطن در کنار دو نهر آب درحالیکه تشنه لب است سر می برند، جبرئیل از علی اکبر و علی اصغر گفت و ابراهیم ناله زد، جبرئیل از یاران شجاع و علمدار کربلا گفت و ابراهیم مویه کرد، جبرئیل از تازیانه بر بدن طفلان حسین گفت از آتشی که بر خیمه ها افتاد از بدنی که زیر سم اسبها پایمال شد و از بانو و حجت خدا که به اسارت رفتند روضه ها خواند، ابراهیم با شنیدن این مصائب با پای برهنه در شهر می دوید و بر سرزنان حسین حسین می گفت، ابراهیم آنقدر عزاداری کرد که بیهوش بر زمین افتاد و پس از لحظاتی که با خنکای وحی به هوش آمد جبرئیل به او مژده داد و فرمود: ای ابراهیم! عزاداری تو قبول شد و برخیز و پیش برو که خداوند به واسطه توسل به پنج کلمه مقدس نیرویی مضاعف به تو بخشید.
جبرئیل پیغام خود را به ابراهیم رساند و به آسمان برگشت.
ابراهیم تبری بزرگ بر دوش و ظرف غذایش را در دست گرفت و به سمت برج بابل راه افتاد، او می خواست به سوگندی که خورده وفا کند و چنان کند تا این مردم غافل به خود آیند و بفهمند که بت ها هیچ قدرتی ندارند و تمام قدرت مختص پرودگار است و بس...
او هر قدمی که بر می داشت کلمات مقدس را زیر لب زمزمه می کرد، گویی نیرویی نامرئی در تکرار این کلمات نهفته بود.
او بعد از دقایقی به مقصد رسید و وارد برج بابل شد و خود را به آخرین طبقه برج که همان معبد بت ها بود رسانید.
هیچ کس در شهر و در برج بابل نبود.
ابراهیم که همیشه اهل استدلال و منطق بود وسط معبد ایستاد، ظرف غذا و تبر را زمین گذاشت و درب ظرف را باز کرد و همانطور که تمام بت ها را از نظر می گذراند رو به مردوک فرمود: بفرمایید، روز عید شماست، بفرمایید و غذا تناول کنید...
طنین صدای ابراهیم در معبد پیچید و بت ها هیچ عکس العملی نشان ندادند.
حضرت ابراهیم با صدای بلند تمامی بت ها را مورد خطاب قرار داد که چرا صحبت نمی کنید و چرا چیزی نمی خورید؟!
و باز هم جوابی نیامد و ابراهیم نگاهی به تک تک بت ها نمود و فرمود:
پس چیزی که نه منفعتی دارد و نه ضرری دارد شکستن آن نه تنها هیچ اشکالی ندارد بلکه موجب هدایت هم می شود.
حضرت ابراهیم که به دنبال ایجاد برهان فطری است انگار میخواهد با بت ها نیز اتمام حجت کند .
ادامه دارد...
📝به قلم:ط_حسینی
🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨