پروانه های وصال
🎆 #نکات_تربیتی_خانواده 99 "فرهنگ دینی در مورد غذا" 🔸 ولی فرهنگ دینی میگه: عزیزم برای اینکه از غذا
🔷 #نکات_تربیتی_خانواده 100
"تفاوت ها"
🔸 در زمینه ی غذا خوردن، کلی آداب و مستحبات توی دین هست که اگه کسی به این دستورات عمل کنه، توی 90 سالگی هم پرهیز غذایی نداره😊
و میتونه هر غذایی رو بخوره. 👌
✅ چون داره با برنامه لذت غذا خوردنِ خودش رو تأمین میکنه.
❌ اما فرهنگ غربی کاری میکنه که آدم مثل ببعی ها بو بکشه و هرچی خوشش اومد بخوره و هیچ آدابی رو رعایت نکنه!
🚫 الانم میبینید این فرهنگ حیوانی غرب باعث افزایش بیماری های مثل چاقی و دیابت و فشار خون و ... شده.
🔺اینا همش نتیجه این فرهنگ مسخره ای هست که متاسفانه خیلی از #بازیگران و #فوتبالیستا و #خواننده_ها و حتی برخی از #سیاستمداران ما باسرعت دارن به طرفش حرکت میکنن و مردم رو به سمتش هل میدن!😒
💯
پروانه های وصال
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_صد_پنجاه_یکم🎬: آن جلسه هم از نظر کاهنان بی نتیجه تمام شد و تنها
#داستان_واقعی
#روایت_انسان
#قسمت_صد_پنجاه_دوم🎬:
ابراهیم و آزر با یکدیگر به راه افتادند، بازار شهر بابل خیلی شلوغ بود و با برافروختن مشعل های آتش همچون روز روشن شده بود و هر کس در پی خرید وسیله ای برای تدارکات جشن روز بعد بود.
ابراهیم با آزر به حجره ای وارد شدند، او هم مانند دیگران خوراکی هایی خرید و از حجره بیرون آمدند و آزر به ابراهیم گفت که سری به معبد بزنند و هر دو به راه افتادند.
ورودی معبد جمعیت زیادی جمع شده بود که با دیدن آزر و ابراهیم آنان را دوره کردند، انگار مردم از اینکه این دو را در کنار هم میدیدند هم متعجب و هم خوشحال بودند، مردی جلو آمد به آزر تبریک گفت که پسری به خوبی و جوانمردی ابراهیم دارد و مردی دیگر نزدیک ابراهیم شد و به او گفت: ای ابراهیم! آیا تو هم در جشن فردا شرکت می کنی و همراه ما به خارج از شهر می آیی؟!
ابراهیم می خواست پاسخی دهد که نگاهش به آسمان و ستارگان افتاد، او جبرییل را مشاهده کرد که به ابراهیم نوید داد که: ای نبی خدا! برای کاری که نیتش را کردید فردا روز مناسبی ست و شما با تکیه بر قدرتی که فردا به شما تعلیم داده می شود، می توانید هر کاری که اراده خدا در آن است انجام دهید و اما فردا داستانی برای شما خواهم گفت و از مظلومیتی پرده برمی دارم که شما را آنچنان محزون و گریان می کند که شما حالتی مانند بیماری پیدا می کنید.
ابراهیم لبخندی به جبرییل زد و در همین حین با سوال دوباره مرد به خود آمد: آیا فردا شما هم در جشن شرکت می کنید؟!
ابراهیم رو به مردم کرد و فرمود: گویا حال من، فردا دگرگون خواهد بود و من بیمار می شوم، می خواستم باشما همراه شوم اما الان خبر رسید که بیماری به سراغم می آید.
آن مرد سری تکان داد و دیگر مردم برای ابراهیم دعای عافیت کردند، برای آنها این یک موضوع عادی بود که کسی چون ابراهیم که پدر بزرگش آزر منجم بزرگ شهر است با نگاه به آسمان بیماری اش را پیش بینی کند، آنها از راز دیدار جبرئیل آگاه نبودند اما چون منجمی در بابل بازارش گرم بود و ابراهیم با نگاه به آسمان پیش بینی کرد بیمار می شود، حرفش را پذیرفتند، چرا که می دانستند ابراهیم هم زیر دست آزر از رمز و راز ستارگان، معلومات زیادی آموخته است.
به این ترتیب آزر و همه مردم متوجه شدند که ابراهیم آنها را همراهی نمی کند و آزر هم اعتراضی نکرد.
به خانه رسیدند و ابراهیم غذایی برای فردا فراهم کرد، چرا که رسم است حتما غذایی لذیذ دربین باشد گرچه او به خارج از شهر نرود.
اشعه های خورشید تازه از پشت کوه های سر به فلک کشیده بابل بیرون آمده بود که مردم دسته دسته با بارو بنه ای بسیار به خارج از شهر رهسپار شدند و پیشاپیش آنان آزر در حرکت بود.
حالا شهر خالی از سکنه بود و فقط تنها ابراهیم در آنجا بود و بس...
ابراهیم رو به درگاه خدا نشست و مشغول راز و نیاز با پروردگار شد، او می خواست کاری بزرگ انجام دهد و از خداوند نیرویی عظیم طلب می کرد که ناگهان جبرئیل بر او نازل شد و...
ادامه دارد..
📝به قلم:ط_حسینی
🌕✨🌕✨🌕✨🌕
پروانه های وصال
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_صد_پنجاه_دوم🎬: ابراهیم و آزر با یکدیگر به راه افتادند، بازار شه
#داستان_واقعی
#روایت_انسان
#قسمت_صد_پنجاه_سوم🎬:
جبرئیل به نزد ابراهیم آمد و فرمود: ای ابراهیم! تو برای انجام کار خطیری که در پیش داری به کلمات مقدس متوسل شو، همان پنج کلمه ای که قبل از خلقت آسمان ها و زمین از نور اقدس حق آفریده شدند و در عرش پروردگار جای گرفتند، پنج کلمه که خداوند به واسطه آنها توبه حضرت آدم را پذیرفت و خداوند اراده کرد که آنها را در صلب حضرت آدم قرار دهد و بشارت می دهم بر تو ای ابراهیم آن پنج کلمه از نسل تو هستند، همراه من تکرار کن: ابراهیم همراه با جبرییل تکرار کرد: «یا حمید بحق محمد، یاعلی بحق علی، یافاطر السماوات و الارض به حق فاطمه، یا محسن بحق حسن و یا ذی القدیم الاحسان بحق حسین علیه السلام»
ابراهیم این عبارات را تکرار و با پنج کلمه مقدس دیدار کرد تا به پنجمین کلمه رسید، ناگهان حزنی شدید بر قلبش نشست و از جبرئیل دلیل این حزن را سوال کرد.
جبرئیل لباس عزا به تن کرد و باز راوی قصهٔ غصهٔ عاشورا شد و فرمود: بدان فرزندی از فرزندان تو را در سرزمینی دور از وطن در کنار دو نهر آب درحالیکه تشنه لب است سر می برند، جبرئیل از علی اکبر و علی اصغر گفت و ابراهیم ناله زد، جبرئیل از یاران شجاع و علمدار کربلا گفت و ابراهیم مویه کرد، جبرئیل از تازیانه بر بدن طفلان حسین گفت از آتشی که بر خیمه ها افتاد از بدنی که زیر سم اسبها پایمال شد و از بانو و حجت خدا که به اسارت رفتند روضه ها خواند، ابراهیم با شنیدن این مصائب با پای برهنه در شهر می دوید و بر سرزنان حسین حسین می گفت، ابراهیم آنقدر عزاداری کرد که بیهوش بر زمین افتاد و پس از لحظاتی که با خنکای وحی به هوش آمد جبرئیل به او مژده داد و فرمود: ای ابراهیم! عزاداری تو قبول شد و برخیز و پیش برو که خداوند به واسطه توسل به پنج کلمه مقدس نیرویی مضاعف به تو بخشید.
جبرئیل پیغام خود را به ابراهیم رساند و به آسمان برگشت.
ابراهیم تبری بزرگ بر دوش و ظرف غذایش را در دست گرفت و به سمت برج بابل راه افتاد، او می خواست به سوگندی که خورده وفا کند و چنان کند تا این مردم غافل به خود آیند و بفهمند که بت ها هیچ قدرتی ندارند و تمام قدرت مختص پرودگار است و بس...
او هر قدمی که بر می داشت کلمات مقدس را زیر لب زمزمه می کرد، گویی نیرویی نامرئی در تکرار این کلمات نهفته بود.
او بعد از دقایقی به مقصد رسید و وارد برج بابل شد و خود را به آخرین طبقه برج که همان معبد بت ها بود رسانید.
هیچ کس در شهر و در برج بابل نبود.
ابراهیم که همیشه اهل استدلال و منطق بود وسط معبد ایستاد، ظرف غذا و تبر را زمین گذاشت و درب ظرف را باز کرد و همانطور که تمام بت ها را از نظر می گذراند رو به مردوک فرمود: بفرمایید، روز عید شماست، بفرمایید و غذا تناول کنید...
طنین صدای ابراهیم در معبد پیچید و بت ها هیچ عکس العملی نشان ندادند.
حضرت ابراهیم با صدای بلند تمامی بت ها را مورد خطاب قرار داد که چرا صحبت نمی کنید و چرا چیزی نمی خورید؟!
و باز هم جوابی نیامد و ابراهیم نگاهی به تک تک بت ها نمود و فرمود:
پس چیزی که نه منفعتی دارد و نه ضرری دارد شکستن آن نه تنها هیچ اشکالی ندارد بلکه موجب هدایت هم می شود.
حضرت ابراهیم که به دنبال ایجاد برهان فطری است انگار میخواهد با بت ها نیز اتمام حجت کند .
ادامه دارد...
📝به قلم:ط_حسینی
🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨
پروانه های وصال
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_صد_پنجاه_سوم🎬: جبرئیل به نزد ابراهیم آمد و فرمود: ای ابراهیم! تو
#داستان_واقعی
#روایت_انسان
#قسمت_صد_پنجاه_چهارم🎬:
ابراهیم بسم الله بلندی گفت و همانطور که کلمات مقدس را به امداد می طلبید، تبر را بلند کرد و شروع به شکستن بت ها نمود.
بت های سنگی و چوبی با مجسمه های عظیم، یکی پس از دیگری از هم می پاشیدند و بر زمین سرنگون می شدند.
ابراهیم همه را شکست و خُرد نمود تا رسید به بت بزرگ بعل یا مجسمه مردوک که از طلا ساخته شده بود.
ابراهیم اشاره ای به مردوک کرد و فرمود: ببین تمام رفقایت را از بین بردم و تو را توان دفاع از آنها نبود، تویی که مثلا بزرگتر آنان بودی اما حتی نتوانستی اندکی خودت را تکان دهی، اینک هم می توانم با چند ضربه تبر تو را نیز سرنگون کنم، اما چنین نمی کنم، چرا که باید به مردم ثابت شود تو چیزی جز یک مجسمه بی جان نیستی، باید مردم بفهمند مردوکی که نتوانست از دوستان و یاران خود دفاع کند و از نابودی آنها جلوگیری کند نمی تواند خدایی باشد که مردم به او تکیه کنند، تو باید بمانی تا جواب سوال های مردم را بدهی، تو باید بمانی تا مردم با عمق جان بفهمند تو هیچ نیستی.
ابراهیم این سخن را گفت و تبر را بر دوش مردوک قرار داد و از معبد خارج شد و خود را به خانه رسانید.
ساعتی بعد، مردم شاد و سرزنده بعد از جشنی بزرگ که با خوراکی های متنوع برپا کرده بودند، به شهر برگشتند و همه طبق رسم هر ساله رو به سوی معبد آوردند.
پیش روی مردم، آزر با قامتی افراشته در حالیکه با کاهنان دیگر بگوو بخند می کرد از پله های برج بابل بالا رفت.
ابتدا آزر و سپس کاهنان وارد معبد شدند و با دیدن صحنه پیش رو که همه خدایان شکسته و سرنگون بودند، بهت زده شدند، گویی قدرت سخن گفتن از آنها گرفته شده بود و در همین حین موجی از مردم داخل معبد شدند و تا اوضاع را چنین دیدند شروع به هیاهو کردند.
با سرو صدای مردم آزر و کاهنان معبد به خود آمدند و آزر فریاد برآورد: چه کسی این کار شنیع و مخوف را انجام داده؟ چه کسی به آستان خدایان بابل این بی حرمتی را انجام داده؟! یکی دیگر از کاهنان فریاد زد: به نمرود خبر دهید که خدایان را کشتند.
دو نفر از کاهنان با سرعت حرکت کردند تا این خبر را به نمرود برسانند.
ادامه دارد...
📝به قلم:ط_حسینی
🌕✨🌕✨🌕✨🌕
❇️ تشرف سید مهدى عباباف نجفى
☑️ سید مهدى عباباف نجفى، که مداومت تشرف به مسجد سهله در شبهاى چهارشنبه را داشت فرمود:
🌌 شبى با جمعى از رفقا به مسجد سهله مشرف شدیم.
✨ دیدیم رکن قبله مسجد، طرف شرقى، همان جا که مقام (۱) حضرت حجت (ع) واقع میباشد، روشن است.
پیش رفتیم.
سید بزرگوارى در محراب مشغول عبادت بودند.
معلوم شد آن روشنى، روشنى چراغ نیست، بلکه نور صورت مبارک آن سرور، در و دیوار را منور ساخته است.
به جاى خود برگشته و باز نظر کردیم.
آن صفه (۲) را روشن دیدیم، گویا چراغ نوربخشى در آن گذارده اند.
چون نزدیک شدیم همان حال سابق را یافتیم تا یقین کردیم که آن بزرگوار امام ابرار و سلاله ائمه اطهار (ع) است.
هیبت آن حضرت همه ما را گرفت.
هر یک در جاى خود مانند چوب از حس و حرکت افتادیم، جز من که چند قدمى از رفقا جلوتر رفتم.
هر چه خواستم نزدیک شوم یا عرضى کنم، در خود یارایى ندیدم، مگر این که مطلبى به خاطرم آمد و عرض کردم:
🔹 لطفا استخاره اى براى من بگیرید.
▫️ آن حضرت دست مبارک خود را باز نموده و با آن تسبیحى که مشغول به ذکر بودند، مشتى گرفته و بعد از حساب کردن در جواب به من فرمودند:
🔸 خوب است.
▫️ بعد هم روی مبارک خود را به سوی ما انداخته و نظر پر فیض خویش را برای لحظاتی بر ما ادامه داد.
گویا انتظار داشت که حاجت دنیا و آخرت خویش را از درگاه لطف و عطایش درخواست نماییم، ولی سعادت و استعداد، ما را یاری نکرد و قفل خاموشی دهان ما را بست.
سپس به سمت در مسجد روانه گردید، چون قدری تشریف برد قدرت در پای خودیافته به دنبالش روانه شدیم.
وقتی خواست از در مسجد بیرون رود، دوباره روی مقدس خود را به طرف ما نمود و مدتی به همین حال بود.
ما چند نفر بدون حس و حرکت بودیم و هیچ قدرتی نداشتیم.
تا آن که بالاخره از مسجد خارج شدیم و به فاصله ای که بین دو در بود رسیدیم.
آن بزرگوار از در دوم خارج شدند.
به مجرد خروج حضرت قوت و شعور ما بازگشت.
فورا و با سرعت هر چه بیشتر به سمت در دوم دویدیم.
به چشم بهم زدنی از در دوم خارج شدیم و نظر به اطراف بیابان انداختیم، ولی هیچ کس را نیافتیم.
هر چه به اطراف و اکناف دویدیم به هیچ وجه اثری نیافتیم و برای ما معلوم شد که به مجرد خروج از در دوم، حضرت از نظر ما مخفی شده اند.
بر بیلیاقتی و از دست دادن فرصتی که برای ذکر حاجاتمان پیش آمده بود، افسوس خورده و متاثر شدیم.
⬅️ برکات حضرت ولی عصر(عليه السلام)، صفحه ۶۶
(۱). مکانهایى که به خاطر دیده شدن معجزه یا کرامت و امثال این موارد، مورد توجّه واقع شده و کم کم زیارتگاه شدهاند.
(۲). قسمتى از اتاق یا سالن که کمى بلندتر از جاهاى دیگر ساخته میشود.
🏷 #امام_زمان_عجل_الله_فرجه #مسجد_سهله #تشرفات
@parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥این قطعه را دقیق شوید بخدا فیلم نیست بلکه واقعیت است
فرماندهانی که بیشترشان شهید شدند فقط به کفششان که ابتدایی ترین ابزارشان هست دقت کنید....و بعد به صلابتشان و اقتدارشان نه ده کیلومتر پشت خط بلکه نزدیکترین نقطه به دشمن ....و بعد به #بسیجی مجروح نه مجروح سطحی ترکش راکت مثل ساتور یک پایش را قطع میکند...تکه هایی میگوید که انگار همه نهج البلاغه هست انگار ایه های قران را تفسیر میکند....#هفته_بسیج #ایران_قوی
@parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️جنگ جهانی سوم جنگ هستهای خواهد بود، جنگی که گفته میشود اگر رخ دهد، 550 میلیون نفر در کمتر از یک سال خواهند مُرد! #وعده_صادق #ایران
@parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درخواست امام جمعه پردیسان قم از آیت الله خامنه ای: شرایط تغییر کرده و ما درخواست داریم از معظم له در فتوای هستهای تجدید نظر شود #ایران #وعده_صادق #ایران_همدل
@parvaanehaayevesaal
🔻پنجاه و دومین(۵۲) تانک مرکاوا در جنوب #لبنان به دست دلاورمردان حزب الله منهدم شد #وعده_صادق
@parvaanehaayevesaal
📌 داستان چیه همه کشورهای حامی نتانیاهو و جنایاتش حالا اعلام کردند حکم بازداشت این جلاد رو به رسمیت میشناسند
👈 به نظر می رسد به علت بیداری افکار عمومی در تمام جهان ، نتانیاهو و تیم جنایتکارش در پازل ایلومیناتی و یهود بین الملل و استکبار ، تبدیل به یک مهره سوخته شده و دیگر نمی شود همینه استکباری خود را روی قمار باخته ای به نام نتانیاهو سرمایه گذاری کنند
احتمال دارد در آینده هم آمریکا به کشور های حامی نتانیاهو که امروز بظاهر به رای دادگاه لاهه احترام گذاشته اند و خواستار بازداشت او و گالانت شده اند بپیوندد و یا سکوت کند و با عملا دیگر واکنشی نشان ندهد
هزاران بار گفته ایم که همه سازمان های بین المللی دنیا تحت کنترل و سیطره یهود بین الملل و کشور های استکباری قرار دارند و اصلا قابل اعتماد نیستند دادگاه لاهه از خود اختیار و قدرتی ندارد که بخواهد و بتواند نظرات خود را بر کشور های ابرقدرت دنیا تحمیل کند
معلوم است طرح بازداشت نتانیاهو و گالانت یک برنامه هماهنگ شده با کشور های صاحب نفوذ دنیاست هر چند همین هم واقعی نیست
ایلومیناتی جهانی دوست ندارد با نتانیاهو ، اسرائیل غرق و نابود شود و بقای اسرائیل برای ماسون ها بسیار مهم است و از آن طرف هم دوست ندارد سران و کشور ها و همچنین نهاد های بین المللی تحت نفوذ خود ، بیش از این با طناب پوسیده نتانیاهو از اعتبار و تاثیرگذاری جهانی بیافتند بالاخره ایلومیناتی برای اداره فرامین و دستورات شیطانی خود در جهان و تحمیل آنها بر ملت ها و استقرار حاکمیت پنهانی خود بر تمامی منابع جهان ، به این کشور ها و سران آنها و نهاد های بین المللی تحت کنترل خود احتیاج دارد
#وعده_صادق #هفته_بسیج #ایران_همدل
@parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پزشکیان:
پرده ها رو کنار بزنید تا خونتون روشن بشه به جای لامپ روشن کردن.
میترسم چند وقت دیگه بگه به جای مای بیبی خریدن برید به روش قدیم با پارچه بچههاتون رو تر و خشک کنید و به جای گرم کردن با گاز به هیزم روی بیارید.
بیچاره شهید رئیسی گفت فقط نهار خوردید ؟ براش کاریکاتور ساختند
به راستی داریم به عصر یخبندان برمیگردیم
پرده ها را بزنید کنار😏
@parvaanehaayevesaal
🔴درخواست آيتالله سیستانی از مقامات پاکستان برای حفظ جان شیعیان این کشور| اجازه ندهید خون مؤمنین بیگناه ریخته شود
✍ بیانیه دفتر آیت الله سیستانی در پی حمله تروریستی به مسافران پاراچنار پاکستان:
برای بازماندگان این حادثه صبر و شکیبایی، برای آسببدیدگان شفای عاجل و برای شهدا علو درجات را مسألت میداریم.
حوزه علمیه نجف اشرف و مرجعیت اعلای شیعه با محکوم نمودن این جنایت هولناک که وحدت مسلمانان را نشانه گرفته، از دولت محترم پاکستان میخواهد در جهت حمایت از مردم بیپناه در مقابل ظلم و جنایت گروههای تروریستی چاره اندیشی نموده و اقدامات پیشگیرانه و لازم را در نظر بگیرد و اجازه ندهد مؤمنین بیگناه هر چندگاه یکبار مورد حملات خشونت بار و وحشیانه گروههای افراطی و سنگدل واقع شوند.
@parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رسایی: وندی شرمن تو خاطراتش نوشته ظریف رو «مای جواد» صدا میکرد!
@parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وزارت نیرو، قیمت برق را بدون اطلاع قبلی، ۳۸ درصد گران کرد، وزیر نیرو باید پاسخ دهد
🔹علی خضریان، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس: آقای رئیس جمهور! از وزیر نیرویتان بپرسید چرا یکدفعه و بدون اطلاع قبلی، برق را ۳۸ درصد گران کرد؟
🔹مگر قرار نبود قبل از هر اقدامی، به مردم اطلاع بدهید.
@parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بین_الطلوعین
ساعتی از ساعات بهشت
امام باقر (علیه السلام): «هر کس سوره "قدر" را پس از طلوع فجر هفت بار بخواند، هفتاد صف از فرشتگان بر او درود میفرستند و #هفتاد مرتبه براى او طلب رحمت میکنند.
براساس برخی از #روایات تقسیم روزی که فرشتگان انجام میدهند و کارها و امورات مردم را مشخص میکنند، در بین الطلوعین انجام میگیرد
♡اللّهـــــم عجّـل لولیـــک الفـــرج ♡ ❤️
♡┅═════════════﷽══┅
@parvaanehaayevesaal
#نماز_شب خاطره ای از شهید مصطفی چمران
کار هر شبش بود، با این که از #صبح تا شب #کار و درس داشت و فعالیت میکرد، نیمههای شب هم بلند میشد نماز شب میخواند.
🔸 یک شب بهش گفتم: یه کم استراحت کن خسته ای؛ با همان حالت خاص خودش گفت: تاجر اگه از سرمایهاش خرج کنه، بالاخره ورشکست میشه.
🔹 باید سود بدست بیاره تا زندگیش به چرخه، ما هم اگه قرار باشه نماز شب نخونیم ورشکست میشیم.
♡اللّهـــــم عجّـل لولیـــک الفـــرج ♡ ❤️
♡┅═════════════﷽══┅
@parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫الهے در این
🍂شب زیبـای پاییزی
💫زندگے دوستانم را سبز
🍁تنور دلشان را گرم
💫فانوس دلشان را روشن
🍂لحظه هایشان را بدون غم
💫و چرخ روزگار را
🍁به ڪامشان بچرخان
💫شب زیبـاتون خـوش
🍁فرداتون پراز خیر و برکت
@parvaanehaayevesaal
🍁🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸با نام و یاد خـدا
✨میتوان
🌸بهتـرین روز را
✨برای خـود رقـم زد...
🌸پس باعشـ💞ـق
✨و ایمـان قلبی بگوییـم
🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو
@parvaanehaayevesaal
🌸🍃
سـ🍁ــلام
روزتون پراز خیر و برکت
🗓 امروز یکشنبه
☀️ ۴ آذر ١۴٠۳ ه. ش
🌙 ۲۲ جمادی الاولی ١۴۴۶ ه.ق
🌲 ۲۴ نوامبر ٢٠٢۴ ميلادی
@parvaanehaayevesaal
🍁🍂
دعای امروز ❤️🌷❤️
پروردگارا 🙏
دراین یکشنبه پاییزیی 🍁
قرارده بی نیازی
درنَفس
یقین دردل❤️
اخلاص درکردار!
روشنی دردیده !
بصیرت درقلب🌺
و روزى پر برکت در زندگیمان🌺🙏
آمیـــن یا ذَالْجَلالِ وَالْاِكْرام 🙏
ای صاحب جلال و بزرگواری 🙏
@parvaanehaayevesaal
🌸🍃