✔️تحلیل گفتمان ادبی خطبه های حضرت زینب (س)
#بخش_اول
در گفتار دو عنصر مهم بررسی می شود:
یکی بافت متن و دیگری بافت موقعیت.
خطبه های حضرت زینب(س)، دارای دو بافت زبانی و موقعیتی است. از منظر تحلیل گفتمان، خطبۀ ایشان در میان مردم کوفه، متناسب با بافت موقعیتی آن دارای برجستگیهای #عاطفی بیشتر و گفتمان آن حضرت در مجلس ابن زیاد و یزید، متناسب با موقعیت آن، دارای برجستگیهای #برهانی و #استدلالی بیشتر است.
در بافت متنی گفتمان ایشان، از یک طرف بافت بنایی یا کلی آن و از طرف دیگر، بافت ساختاری-که شامل کلیۀ نکات زبانی و بلاغی است-مورد توجه قرار می گیرد.
✔️خطبه های حضرت زینب (س)به عنوان پدیده ای زبانی، از تأثیرات اجتماعی و فرهنگی دور نبوده است. زینب(س)از فصاحت و بلاغت قرآن و نبیّ اکرم صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السلام بهره ها برده؛ همان قرآن که فصاحت و بلاغت آن، خطباء و ادباء عرب را عاجز کرده و همان نبی که«أفصح من نطق بالضاد»بود و همان علی علیه السلام که نهج البلاغۀ او فصیح ترین کلامها بعد از قرآن و کلام نبی صلّی اللّه علیه و آله است.
✔️اوج فصاحت و بلاغت زینبی زمانی بروز می کند که ایشان با توجّه به هر موقعیّت، بهترین کلام را متناسب با آن جایگاه، بیان می کند. به عبارت دیگر، زیبایی های تمام ساختارهای متنی کلام ایشان، از ساختارهای کلّی و بنایی آن تا ساختارهای اسلوبی و دورنی، همگی در ارتباط با بافت موقعیّتی آن ظهور پیدا می کنند.
🔘خطبۀ حضرت زینب(س) در کوفه، احتیاج به نوعی تأثیرگذاری بالا در شنوندگان داشت؛ البته تأثیرگذاری ای که از راه به کارگیری عاطفه باشد، نه استدلال.
🔘لذا کلّیّۀ ساختارهای اسلوبی این خطبه، متناسب با موقعیّت ایراد خطبه آمده است و حضرت زینب(س)به بهترین شکل، مقتضای حال مخاطب را در خطبۀ خود رعایت کرده است.
#پرورستان
#خطبه های _حضرت زینب (س)
https://eitaa.com/parvarestan_ir
Shad.ir/parvarestan_ir
@parvarestan_ir
✔️تحلیل گفتمان ادبی خطبه های حضرت زینب (س)
#بخش_دوم
🔘ویژگی های ساختاری خطبه حضرت زینب(س) در کوفه
✔️زیبایی چارچوبی که معانی در آن قرار داده شده اند و هماهنگی آهنگ الفاظ و عبارات با فضایی که بر هر معنی حاکم است. «از وظایف ادیب برجسته این است که تصاویر و آهنگ الفاظ و عبارات او با جو شعوری که رسم می کند، هماهنگ باشند.
🔘حضرت زینب(س)آنجا که می خواهد دردمند شدن رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله را به خاطر شهادت حسین علیه السلام نشان دهد، کلام را در چارچوبی زیبا و عاطفی و تأثیر برانگیز قرار می دهد و از تعابیری چون وای بر شما ای مردم، شکافتن جگر رسول خدا، ریختن خون او و شکستن حرمت او استفاده می کند که در آن، گزینش الفاظی چون کبد، دم، حرمة، همراه با جاری شدن عبارات هم آهنگ با این جوّ عاطفی، به بهترین شکل، شور و هیجان درونی را بر می انگیزد.
🔘ویلکم یا أهل الکوفة، أتدرون أیّ کبد لرسول اللّه فریتم، و أیّ کریمة له أبرزتم، و أیّ دم له سفکتم، و أیّ حرمة له انتهکتم؟
🔗وای بر شما ای اهل کوفه، آیا می دانید چه جگری از رسول خدا شکافتید؟و آیا می دانید کدام دختر او را مورد تماشای دیگران قرار دادید؟و چه خونی از او بر زمین ریختید و چه حرمتی از او دریدید؟
✔️در مقابل هنگامی که می خواهد زشت بودن و شدّت عمل مردم در به شهادت رساندن حسین علیه السلام را توصیف کند، از کلماتی همچون صلعاء، عنقاء، سوداء، فقماء، خرقاء، شوهاء-که آهنگ حروف آنها نوعی خشونت و تنفّر را در گوش ایجاد می کند -استفاده می کند.
🔘و لقد جئتم بها صلعاء، عنقاء، سوداء فقهاء، خرقاء شوهاء کطلاع الارض.
🔗کار زشت و ناشایستی انجام دادید و جنایت بزرگی کردید و ظلم و ستمی عظیم به بزرگی زمین و آسمان ها مرتکب شده اید.
#پرورستان
#خطبه های _حضرت زینب (س)
https://eitaa.com/parvarestan_ir
Shad.ir/parvarestan_ir
@parvarestan_ir
✔️ورود به دارالاماره
🔘هنگامى كه مىخواستند حرم امام (ع) را وارد دارالامارۀ عبيدالله بن زياد كنند، حضرت زينب (س) لباسهاى كهنه و بىارزش خود را پوشيد تا ناشناس بماند و به كنيزان و خدمتكارانش دستور داد كه دورتادور او بنشينند تا به صورت گمنام ميان ايشان بنشيند. ولى امير اموى كه مىخواست او را رسوا و نامش را فاش كند، سه بار پرسيد: اين ناشناس كيست؟
يكى از كنيزان زينب (س) از جا برخاست و گفت: اين زينب، دختر فاطمه( س) است.
وقتى ابن زياد او را شناخت گفت:
«سپاس خدايى را كه شما را كشت و رسوا كرد و نشان داد كه حرفهايتان دروغى بيش نبوده است».
حضرت زينب (س) پاسخ داد:
«سپاس خدايى را كه ما را به پيامبرش محمد (ص) كرامت داد و از پليدىها پاك گردانيد؛ همانا فاسق رسوا گرديد و فاجر دروغ مىگويد و آن ما نيستيم!»
ابن زياد گفت: كار خدا را با برادر و اهل بيت خود چگونه ديدى؟
زينب (س) پاسخ داد:
«آنان گروهى بودند كه خداوند شهادت را برايشان مقدر فرموده بود، پس به سوى آرامگاهشان شتافتند. به زودى خداوند ميان تو و آنان جمع خواهد كرد و آنان با تو مخاصمه و احتجاج خواهند نمود».
ابن زياد عصبانى شد و گفت: خداوند دل مرا از جانب خاندان طغيانگر و سركش تو شفا داد و آسود.
زينب (س) پاسخ فرمود:
«به جانم سوگند! بزرگ خاندانم را كشتى، شاخههايم را بريدى و ريشهام را بر كندى. اگر اين شفاى توست، پس شفا يافتى!»
آنگاه ابن زياد رو به امام سجاد (ع) كرد و گفت: نامت چيست؟
امام (ع) در پاسخ فرموند: «على بن حسين»
ابن زياد گفت: مگر خداوند على بن حسين را نكشت؟
امام سكوت اختيار كرد. ابن زياد گفت: چرا سخن نمىگويى؟
امام (ع) فرمودند:
برادرى داشتم به نام «على» كه مردم او را كشتند.
ابن زياد گفت: خير! خدا او را كشت.امام (ع) ساكت شد. ابن زياد گفت: چه شده است كه سخن نمىگويى؟
امام (ع) آيۀ مباركۀ (اللّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِها)١ را تلاوت كرد، يعنى «خداوند هنگام مرگ، همه را مىميراند». ابن زياد خشمگين شد و به او گفت: به خدا سوگند، تو هم از آنانانى. و دستور قتل امام (ع) را صادر كرد.
در اين هنگام زينب (س) امام را در آغوش گرفت و گفت:
اى ابن زياد! هر چه از ما كشتى بس است، آيا از خونهاى ما سيراب نشدهاى؟ آيا از ما كسى را باقى گذاردهاى؟ اگر به خدا ايمان دارى، تو را به او سوگند مىدهم كه اگر مىخواهى او را به قتل برسانى، مرا نيز همراه او بكش.
ابن زياد به زينب (س) نگاه كرد و گفت: عجب رحمى دارد. به خدا قسم مىخواهد اگر على را بكشم، او را نيز همراه او بكشم. آنها را رها كنيد.
ابن زياد دستور داد دستها و پاهاى امام سجاد (ع) را با زنجير به گردنش ببندند و همراه زنان و كودكان امام حسين (ع) به نزد يزيد بن معاويه، خليفۀ اموى در دمشق - پايتخت شام - بفرستند.😭
📓سر نینوا، زینب کبری (س)، صفحه 57
#پرورستان
#خطبه های _حضرت زینب (س)
https://eitaa.com/parvarestan_ir
Shad.ir/parvarestan_ir
@parvarestan_ir