eitaa logo
پاسخ شبهات و پرسش ها - متن
313 دنبال‌کننده
62 عکس
40 ویدیو
9 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
پرسش: پاسخ مطلب زیر که یک فعال رسانه ای نشر کرده، چیست؟👇 "خانه های حجاز، جز پارچه ای حائل، اساساً در نداشتند چه رسد به درِ چوبی که آتش بگیرد و مسمار داشته باشد و شکسته شود و ... امام علی (ع) نیز به خلفا مشورت داده و تحت فرمانشان به جهاد می رفت" پاسخ: مطلب بالا درباره صدر اسلام و عصر خلفا، دچار اغراق و اشکال است زیرا برآیند شواهد و مستندات روایی و تاریخی، ما را به نکات زیر می رساند:👇 1- هیچ سند معتبر تاریخی نداریم که امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) تحت فرمان هیچیک از خلفا به جنگ رفته باشند. حتی خود خلفا هم تمایلی نداشتند ایشان از پایتخت (مدینه) خارج شود زیرا می خواستند تحرکات سیاسی و اجتماعی ایشان را از نزدیک، زیر نظر داشته باشند. 2- خلفا مکررا در مسایل مختلف دینی و سیاسی از امام علی(ع) سؤال می کردند زیرا همگان می دانستند که هیچیک از صحابه از نظر علم، تقوا و درایت، قابل مقایسه با امیرالمؤمنین(ع) نیستند. امام(ع) نیز به پرسشهای خلفا پاسخ می داد و هرگاه از او مشورت میخواستند، خیرخواهانه نظر و نصیحت خود را نقدیم می فرمود و از اشتباهات، نهی می کرد تا شریک در خطاها نباشد. 3- کلمه «باب» در زبان عربی لزوما به معنای «درِ چوبی و سنگین» نبوده بلکه به هرگونه «وروردی»، خواه دارای حائلی از جنس پارچه یا لیف خرما باشد یا دارای دربِ چوبی باشد یا نباشد، «باب» گفته می شد. در قدیم، درهای چوبی و سنگین، معمولا مربوط به دارالاماره(مقر حکومت)، قلعه ها(مثل خیبر) و اتاقهایی بوده که محل نگهداری اموال بودند و بسیاری از خانه های عادی، صرفا دری از جنس لیف خرما داشتند و فاقد قفل و چفت و بست بودند و برای گشودنشان تلاش چندانی نیاز نبوده است. اساسا وضعیت جغرافیا و پوشش گیاهی حجاز با ایران تفاوت داشت و چوب مناسب و کافی برای ساخت در برای عموم خانه های حجاز، به وفور یافت نمی شد اما لیف خرما فراوان بود. بنابراین گرچه ثروتمندان که خانه های مجلل داشتند میتوانستند درهای محکمی از چوب برای حفاظت از اموال خود بسازند اما این مربوط به عموم مردم عربستان که زندگی معمولی داشتند نبوده است. گاهی نیز فقط یک اتاق در خانه (مثلا یک انبار یا بالاخانه) که برای حفاظت از اموال اختصاص داده شده بود، دارای در چوبی و قفل بوده است. درباره روایاتی که حاوی فعل «اَغلَقَ» یا «فَتَحَ» هستند نیز باید دانست که همیشه به معنای «قفل کردن یا گشودنِ قفلِ در با کلید» نیست بلکه گاهی نیز به معنای بستن در بدون قفل کردن است. بنابراین درهای چوبی، محکم و سنگین، مربوط به خانه های محقر و ساده ی عموم مردم نبوده است. 4- اصل هجوم به خانه فاطمه(س) و اینکه مهاجمان، آتش آوردند، تهدید به سوزاندن خانه کردند، بدون اجازه وارد خانه شدند، مولا علی (ع) را با وضع توهین آمیزی بردند و فاطمه (س) به مهاجمان اعتراض کرده، احتجاج فرمودند، قطعی و غیر قابل تشکیک است زیرا با تواتر نقل شده است. طبق برخی نقلها، حضرت زهرا(س) گریه و شیون سر دادند و فرمودند:«آیا میخواهید فرزندانم را یتیم کنید؟!» و این بیاناتِ پر سوز و گداز، موجب گریه حاضران شد. با اینهمه برخی از جزئیات که در برخی روضه ها بیان می شود با سند معتبر نرسیده و متخصصان، در مورد ردّ یا تأییدِ «برخی از جزئیات»، اختلاف نظر دارند. به عنوان نمونه روضه مسمار (اصابت میخِ در به سینه حضرت زهرا سلام الله علیها) سندی در کتب محدثان و مورخان متقدم شیعه و سنی ندارد و حدسیّات و تصورات ذهن خلّاق برخی از افراد در صدسال اخیر است. حتی کتاب «مؤتمر علماء بغداد» که اشاره ای به روضه مسمار کرده نیز تألیف یکی از فضلای عرب در قرن اخیر است و به غلط به نام «مقاتل بن عطیه»(از علمای قرن شش هجری) نشر شده و این از سبک و ادبیات امروزیِ کتاب هویداست. روایات کتب شیعه که بحث شهادت را مطرح میکنند، اموری غیر از مسمار را به عنوان علت شهادت آورده اند. 5- رابطه مولا علی(ع) با خلفا دستکم دارای دو مرحله بوده است: در یک برهه دستگاه خلافت شیوه رویارویی با اهل بیت(ع) را در پیش گرفت که اوج آن، ماجرای متواتر و غیرقابلِ تردیدِ هجوم به خانه فاطمه سلام الله علیهاست ولی پس از حدود ششماه، مرحله آتش بس و همزیستی شروع می شود که امام علي(ع) از احقاق حق در آن شرایط نومید شده بودند، زمزمه ارتداد قبایل و شورش های تجزیه طلبانه از گوشه و کنار کشور اسلامی به گوش می رسید و خلیفه نیز این دفعه از باب آشتی وارد شد و در این مرحله، امام علی(ع) برای دفع افسد و حفظ مصلحت مهمتر (امنیت، تمامیت ارضی و وحدت اسلامی) تقاضای خلیفه برای بیعت را پذیرفتند و از آن پس در نمازجمعه خلیفه حاضر می شدند و هرجا لازم بود به حاکمان مشورت می دادند یا انتقاد و نصیحت می کردند. کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis کانال واتساپ: https://chat.whatsapp.com/GfZf94HCmww2MjL26GUfF9
قرآن از همه جهت قطعی است و روایات در همه ابعاد ظنی اند | زمام امر دین را باید به امر قطعی سپرد نه امر ظنی ✍🏻آیت الله جوادی آملی(حفظه الله تعالی)- تفسیر تسنیم- ج1/ 77-78 💠 روايات از سه بعد ظنى (غير قطعى ) است: 🔻 سند و اصل صدور؛ زيرا خبر متواتر و يا خبر واحد محفوف به قراين قطع آور بسيار نادر است. 🔻 جهت صدور؛ از آن رو كه احتمال تقيه در روايات وجود دارد. 🔻 دلالت؛ زيرا پشتوانه دلالت آن بر محتوا اصول عقلائيه همانند اصالت اطلاق، اصالت عموم، اصالت عدم تقييد و اصالت عدم تخصيص و اصالت عدم قرينه و مانند آن است. 💠 اما قرآن كريم در بيشتر اين ابعاد قطعى است؛ زيرا: 🔻 از نظر سند، اسنادش به خداى سبحان قطعى است و در كلام الله بودن آن هيچ شكى نيست. 🔻 از نظر جهت صدور نيز آسيب پذير نيست؛ زيرا خداى سبحان در بيان حقايق تقيه نمى كند و تقيه در قرآن اصلا راه ندارد. در نتيجه، قرآن هم در اصل صدور و هم از لحاظ جهت صدور قطعى است. 🔻 اما از نظر دلالت گر چه آيات قرآن همانند روايات به نظر مى رسد، ليكن چون از احتمال دس و تحريف از يك سو و احتمال سهو و نسيان و خطا در فهم و عصيان در ابلاغ و املا از سوى ديگر مصون است و از طرفى عهده دار تبيين خطوط كلى دين است، نه فروع جزئى آن. از اين رو پس از ارجاع متشابهات به محكمات و حمل مطلقها بر مقيدها و عمومها بر خصوصها و بازگرداندن ظواهر به نصوص يا اظهرها و جمع بندى آيات و مطالب، امرى يقينى يا به مثابه يقينى است. 🎯 بنابراين، قرآن كريم پايگاه قطعى يا اطمينان بخش دين است و زمام دين بايد به امرى قطعى سپرده شود، نه ظنى. کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis کانال واتساپ: https://chat.whatsapp.com/GfZf94HCmww2MjL26GUfF9
نهج البلاغه منبعی فرهنگی نه فقهی🔸 ✍️نفیسه مرادی t.me/female_Interpretation 🔹نهج البلاغه مجموعه ای از خطبه‌ها، نامه‌ها و حکمت‌های منسوب به امام علی علیه السلام می‌باشد که توسط سید رضی جمع آوری شده است. با این که مجموعه ای از روایات است، اما هرگز در زمره منابع روایی شیعه جهت استخراج احکام فقهی قرار نگرفته است. هم به این دلیل که تمام محتوا مرسل است، یعنی بدون ذکر نام راویان نگاشته شده، هم به این علت که مقدار کمی از مسائل فقهی در آن بیان شده است. به قول آیت الله مکارم شیرازی «تنها بخش کوچکى از نهج البلاغه است که از احکام فرعیّه تعبّدیّه سخن مى گوید». 🔹هر چند نهج البلاغه در امور فقهی و احکام شرعی کاربرد ندارد، اما کتابی فرهنگ ساز است و محتوای آن می‌تواند بر فرهنگ جامعه اثرگذار باشد، به طوری‌ که نقش آفرینی فرهنگی نهج البلاغه بعد از انقلاب اسلامی پر رنگ‌تر نیز شده است. از این رو بزرگانی چون آیت الله مکارم‌شیرازی بر «قرار گرفتن نهج البلاغه در متن زندگی» تاکید دارند و چون پای مسائل فقهی در میان نیست، بررسی سندی را منتفی دانسته و بیان می‌کنند: «همان گونه که نوشته هاى فلاسفه بزرگ و علماى علوم مختلف و حتّى اشعار نغز شعراى نامى و مانند آن بدون نیاز به سلسله سند مقبول است، درباره محتواى نهج البلاغه نیز به همین دلیل و به طریق اولى مشکلى نداریم». 🔹با این حال ایشان بر این موضوع اذعان دارند که «اکثریت قریب به اتفاق مطالب نهج البلاغه مستدل و یا در خور استدلال هاى منطقى است و نیازى به سلسله اسناد به عنوان مباحث تعبدى وجود ندارد» و این یعنی اینکه برخی موارد وجود دارد که سلسله سندشان مخدوش است. 🔹شاید صرفا بررسی سندی روایاتی که در استنباط‌های فقهی کاربرد دارند، ضروری باشد، اما از آنجایی که جامعه برای اسلامی کردن خود، سعی می‌کند تا هر چه بیشتر عامل به روایات معصومین علیهم السلام باشد، یقینا روایاتی که با فرهنگ عمومی جامعه سر و کار دارند نیز باید از نظر صحت و سلامت مورد بررسی دقیق قرار گیرند، مانند روایات پیرامون زنان. 🔹از سوی دیگر اعتبار سنجی بخشی از محتوای نهج البلاغه به معنای طرد تمام محتوای آن نیست. چرا که وجود روایات ضعیف در منابع روایی متقدم و متاخر نیز باعث تضعیف جایگاه آن‌ها نشده است. 🔹از این رو اعتبارسنجی عباراتی با محتوای زنان در نهج البلاغه، علاوه بر اینکه جایگاه نهج البلاغه را تنزل نمی بخشد، بلکه در صورت اثبات عدم صحت برخی موارد، باعث برطرف شدن بسیاری از شبهات از دامن دین و امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیز می‌شود. 🔹خطبه ٨٠ نهج البلاغه یکی از آن مواردی است که با آنکه کاربرد فقهی ندارد، اما در برخی تفاسیر به کار رفته است. به عنوان نمونه آیت الله طیب در تفسیر اطیب البیان از عبارات این خطبه برای اثبات ناقص العقلی زنان و برتری مردان بر ایشان استفاده نموده است. و این در حالی است که تفاسیر نیز خود فرهنگ سازند. 🔹در ٨ جلسه درس‌گفتار «تصویر زن در نهج البلاغه» با بررسی خطبه ٨٠ نهج البلاغه به صورتی علمی و روشمند نشان داده شده که این عبارات از امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیست و یقینا اثبات عدم صحت خطبه ٨٠، هیچ خللی در جایگاه و اعتبار مضامین بلند نهج البلاغه ایجاد نخواهد کرد. منبع: کانال تلگرامی خانم نفیسه مرادی(پژوهشگر علوم اسلامی) https://t.me/female_Interpretation/844
سخنان امام علی ع درباره زن.mp3
5.3M
زن در احادیث سخنان منقول از امام علی علیه السلام درباره زن که در نهج البلاغه آمده چقدر سندیت دارد؟ آیا « غیرت زن درباره تعدد زوجات و تجدید فراش شوهر » کفر است ؟ صوت 13 دقیقه ای (علیه السلام) عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/JsgIpTf31whGSs80EWSDwh
پرسش: از برخی عرفا نقل شده که آیت الله خامنه ای(حفظه الله) پرچم انقلاب را به امام زمان (عج) خواهند داد و انقلاب ایران به حکومت امام زمان(عج) متصل خواهد شد. آیا این درست است؟ پاسخ خلاصه: این پیشگویی ها نه تنها اعتبار شرعی ندارد بلکه نقل و ترویج آن‌ها بر خلاف روایات منقول از اهل بیت (ع) است و در درازمدت، خطرات متنوعی برای جامعه شیعی دارد. توضیحات بسیار مهم: 1 - باید دانست که طبق حدیث ثقلین، باید درباره مسایل دینی فقط پیرو قرآن و اهل بیت (ع) باشیم نه پیرو عارفان یا صوفیانی که در اثر ریاضت یا تمرکز ذهنی یا خودهیپنوتیزم و ... به مکاشفاتِ رحمانی یا توهمات شیطانی مبتلا شده، مطالب درست و نادرستی به صورت آمیخته به هم به دلهایشان الهام و بر زبانشان جاری می شود. عرفا و صوفیه هرچند که دانا و زاهد و عابد و بزرگ باشند باز هم معصوم نیستند و حتی اگر برخی از پیشگویی هایشان درست باشد برخی دیگر، قطعا نادرست است و اعتماد بیش از حد به این افراد، نارواست اما اگر آن دسته از سخنانشان که به روشنی با عقل و قرآن و احادیث اهل بیت(ع) سازگاری دارد باید پیروی شود زیرا عاقلانه، حکیمانه و توصیه های اخلاقی مطابق با شریعت اسلامی است. 2 - در احادیث منقول از معصومین (ع) مکرراً از تعیین زمان برای قیام قائم آل محمد(عجل الله فرجه) نهی شده و این شامل «تعیین زمانِ تقریبی» نیز می شود. از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که وقتی از ایشان درباره قیام قائم (عج) پرسش شد فرمودند: مَثَلُهُ مَثَلُ السَّاعَةِ لا يُجَلِّيها لِوَقتِها إِلَّا هُوَ ثَقُلَت فِي السَّماواتِ وَ الأَرضِ لا تَأتِيكُم‏ إِلَّا بَغتَةً ترجمه: (ماجرای قیام قائم آل محمدص) همانندِ هنگامه‌ ی قیامت است که هیچکس جز او (خدا) آن را در زمان معینش آشكار نمى‌گرداند، در آسمانها و زمین، سنگین (و بسیار پر اهمیت) است؛ و جز به صورت ناگهانی، به سراغ شما نمی‌آید!»(صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج 2، ص 266) همچنین از امام صادق(ع) نقل شده که فرمودند: كَذَبَ الوَقَّاتُونَ إِنَّا أَهلُ بَيتٍ لَا نُوَقِّتُ ترجمه: کسانی که وقتِ(ظهور مهدی عج) را معین کنند دروغ می گویند. ما خاندانی هستیم که زمانِ (قیام قائم عج) را تعیین نمی کنیم(کلینی، الكافي - چاپ المکتبة الإسلامية، ج‏1، ص: 368 ) 3 - پیشگویی ها و مکاشفات درباره نزدیک بودنِ زمانِ ظهور، همگی نوعی توقیت(تعیین وقت برای ظهور) به شمار می‌آیند و ناشی از اشتیاقِ فراوان یا عجله برخی از علما و متدینان است. مقصود از توقیت این نیست که سال و ماه و روز دقیق ظهور را تعیین کنیم بلکه ظاهرا حتی اگر بگوییم امام زمان (عج) طی 30 سالِ آینده یا در زمانِ حیاتِ ما یا در زمانِ حکومتِ فلان شخصیت عالیقدر قيام خواهند کرد، همین نیز نوعی توقیت و بر خلاف توصیه روایات معصومان (ع) است و چه بسا همین شتابزدگی موجب بداء و تأخیر در ظهور گردد زیرا در حدیثی نقل شده که امام صادق(ع) فرمودند: أَبَى اللَّهُ إِلَّا أَن يُخَالِفَ وَقتَ المُوَقِّتِين‏ ترجمه: خداوند عمداً بر خلافِ پیشگوییِ پیشگویی کنندگان (درباره ظهور قائم آل محمد عج) عمل می‌کند. در حدیث دیگری نقل شده که فرمودند: إِنَّمَا هَلَكَ النَّاسُ مِنِ استِعجَالِهِم لِهَذَا الأَمرِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَعجَلُ لِعَجَلَةِ العِبَاد ترجمه: قطعا آنچه موجب هلاکت مردم (و بیانِ سخنان ناروا و اقدامات نادرست) می شود عجله ای است که برای این امر (قیام قائم عج) دارند. به راستی خداوند به خاطر شتابزدگیِ بندگانش دچار عجله (درباره ظهور) نمی شود. در حدیث دیگری نقل شده که فرمودند: كَذَبَ الوَقَّاتُونَ وَ هَلَكَ المُستَعجِلُونَ وَ نَجَا المُسَلِّمُون‏ ترجمه: کسانی که وقتِ (ظهور مهدي عج) را تعیین و پیش بینی می کنند دروغ می گویند و کسانی که دچار عجله و شتابزدگی شوند (به سخنان و اقداماتی روی می آورند که) هلاک (نابود یا گمراه) می شوند و کسانی که تسلیمِ (تقدیر الهی درباره زمان و شرایط ظهور) باشند (و به اقدامات و سخنان عجولانه روی نیاورند) نجات خواهند یافت. منابع دیگر برای احادیث بالا: 1 - کلینی، الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، صفحات: 368 و 369 - بَابُ كَرَاهِيَةِ التَّوقِيت‏. 2 - نعمانی، الغيبة، صفحه 288 تا 296 3 - صدوق، کمال الدین، ج 2، صفحات 372 و 373 عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال:👇 https://chat.whatsapp.com/Bey1d0OTb0SEA6CVUpVMs0
خطر جن یا همزاد ؟ پرسش: آیا درست است که هر انسان دارای یک همزاد از میان جنّ و پری است و باید خطرِ آن را دفع کرد تا مشکلات در زندگی انسان رخ ندهد؟ پاسخ خلاصه: جنّ واقعیت دارد ولی اغلب مطالبی که درباره «همزاد» گفته می شود قابل اعتماد نیست و صرفاً ادعاهای ثابت نشده است. پاسخ تفصیلی: جنّ ها در اصل، نامرئی و ناپیدا هستند و در حالت عادی، هیچ خطری برای ما ندارند زیرا در یک بُعدِ دیگر از این جهان زندگی می کنند و خداوند بین ما و جنّی‌ها مانع و حِفاظ قرار داده به نحوی که گویی در قفس هستند و تماس مستقیمی با ما ندارند. جنّی‌ها دستکم دو دسته اند: نیکوکار و بدکار. جنی‌های بدکار تنها کاری که در حالت عادی می توانند بکنند وسوسه کردن انسان به کارهای منفی است مثل وسوسه ابلیس و سایر جن‌هایی که به هر یک از آنها شیطان می گوییم. وسوسه جن: هرکس غیرمعصوم باشد ممکن است تا حدی تحت تأثیر وسوسه شیاطینِ جنّی قرار گیرد همانطور که تحت تاثیر وسوسه انسانهای شرور و شیطان‌صفت قرار می گیریم. طبعاً شیاطین، ما را تشویق به بدی، خشم بیجا، دروغ، بدبینی، نومیدی، اندوه بیهوده، تنبلی و بیکاری و افراط در خواب و خوراک و ... می کنند تا به تدریج دچار گناهان کبیره (مخصوصا کفر و زیر پا گذاشتنِ حق الناس) شویم. راه نجات از وسوسه های شیطانی اینست که به جای عمل به وسوسه ها، به توصیه های دینی عمل کنیم و با قرآن، نماز و یاد خدا اُنس پیدا کنیم و مواظب باشیم که چه چیزهایی به ذهن ما خطور میکند؛ فکرهای خوبی که به ذهنمان می‌رسد الهامات فرشتگان یا ندای فطرت پاک انسان است و باید آنها را تقویت کنیم و ایده‌های خوب را هر چه زودتر وب ا جدّیّت به مرحله اجرا در بیاوریم ولی هنگامی که فکر یا تصمیم بدی به ذهنمان می‌آید بگوییم: «پناه بر خدا از شیطان» یا صلوات بفرستیم یا بسم الله یا استغفرالله یا لا اله الا الله و سایر اذکار را بر زبان جاری کنیم. دخالت جن در زندگی مادی انسان: اما اینکه شیطان بتواند زندگی ما را از نظر مادی نیز به هم بریزد مثلا شیر آب خانه بی‌دلیل باز شود یا شیشه ها بی دلیل بشکنند یا صداهای ترسناک از خانه شنیده شود و ... مربوط به موارد خاص و بسیار نادر است و عمومیت ندارد. این مواردِ نادر و عجیب باید بررسی شود که اصلا چرا رخ داده است؟ یعنی چه کاری انجام شده که روزنه‌ای برای ورود جن از دنیای خودش به دنیای مادیِ ما ایجاد کرده است؟ آیا دنبال علوم غریبه و سحر و جادو و طلسم و ... رفته ایم که همین موجب باز شدنِ قفسِ جنی ها و وارد شدنِ آنها به زندگی مادی ما شده؟ آیا دچار شرک شده ایم؟ آیا بر گناهان کبیره اصرار کرده ایم که جنّ وارد زندگی ما شده؟ آیا مرتکب ریاضتهای غیرشرعی به شیوه مرتاضها و صوفیان شده ایم که جنّیهای شیطان‌صفت را به چشم می‌بینیم یا تحت تاثیر فریب‌ها و خباثت‌های آنها قرار گرفته‌ایم؟ کسی که جن در زندگی دنیایی او وارد شده باید سعی کند اولاً ریشه‌یابی کند و زمینه های ورود جن به زندگی اش را از بین ببرد. ثانیا برخی کارها و ذکرها و دعاها را انجام دهد مثل: 1 - قربانی کردن برای کسب رضایت الهی و توزیع گوشت میان فقرا 2 - هر روز 5 بار آیت الکرسی(فقط آیه 255 سوره بقره) را بخوانند 3 - خواندن سوره های فلق و ناس هر روز و هر شب 4 - نگهداری یک قرآن در خانه که هر روز مقداری(حداقل 7 آیه) از آن بخوانیم 5 - حمل قرآن کوچک به همراه خود مثلا در کیفمان بگذاریم و گاهی چند ایه از آن بخوانیم 6 - آیه «یا معشرالجن ...»(آیه 33 سوره رحمن) را چهل بار بر آب بخوانند و آن را در چهارگوشه منزل بریزند. هشدار: برای دفع خطر جن یا طلسم و جادو نباید به سراغ دعانویسها رفت مگر اینکه فرد مؤمن و معتمدی باشد که فقط دعاهای بامحتوا می‌نویسد که از قرآن و احادیث، الهام گرفته شده‌اند. اما از دعاهایی که به زبان عبری(یهودی) یا با خط نامفهوم نوشته شده‌اند دوری کنید زیرا ممکن است حاوی مطالب کفرآمیز و شیطانی باشد و انسان را از چاله به چاه بیندازد. عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال:👇 https://chat.whatsapp.com/Bey1d0OTb0SEA6CVUpVMs0
💠سوال : سلام وقت بخیر شبهه ای که در مورد امام موسی کاظم علیه السلام مطرح هستش این که: ایشون اکثر عمر شریفشان رو زندان بوده اند پس چگونه این تعداد فرزند داشته اند و در حال حاضر این تعداد امامزاده منتسب به امام موسی کاظم علیه السلام وجود دارد؟ ✅پاسخ :سلام علیکم تا ۴ نسل ( پسر و دختر ،، نوه،، نتیجه و نبیره ) امامزاده محسوب شده اند. منظور از امامزاده فقط نسل اول نیست. بعلاوه همه , اولاد یک امام نیستند. کانال مشکات در ایتا.............👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit کانال مشکات در تلگرام👇 https://t.me/mousavizanjany
پرسش: در کتاب «روزگار رهایی»، روایتی نقل شده که می‌گوید در زمان حکومت قائم آل محمد (عج) ، عقرب ها و مارها بی خطر خواهند شد تا جایی که کودکان هم بدون هراس و نگرانی، با آن‌ها بازی می‌کنند. آیا این روایت، معتبر است؟ پاسخ: این روایت را نباید با قاطعیت به عنوان «حدیث معتبر» به معصومان(علیهم السلام) نسبت داد زیرا: 1 - کتاب «روزگار رهایی» ترجمه یک کتاب عربی به نام «یوم الخلاص»(تألیف یک نویسنده معاصر لبنانی به نام کامل سلیمان) است که انبوهی از روایات معتبر و نامعتبر درباره مهدویت و آخرالزمان را جمع آوری و دسته بندی کرده اما تضمین و تعهدی نداده که تمام مطالبش بی استثنا درست و قابل اتکا باشد. 2 – این ادعا که در حکومت قائم(عج)، مارها و عقرب‌ها بی‌خطر می‌شوند و کودکان با آنها بازی می‌کنند در کتب معتبر و قدیمی حدیث شیعه یافت نمی‌شود و از روایاتی که در برخی از کتب درجه دوم در قرنهای اخیر همچون «الزام الناصب» ذکر شده و سند متصل و صحیحی ندارد الهام گرفته شده است(حائری یزدی، الزام الناصب، ج 1، صص: 423-424 و ج 2، ص 247) 3 – فلسفه قیام مهدی(عج)، همان فلسفه مجاهدت‌های چندهزارساله ی پیامبران(ع) و امامان(ع) یعنی گسترش یکتاپرستی و برپایی حکومت عدل در سراسر جهان است. همانگونه که مأموریت پیامبر اکرم(ص)، تغییر قوانین تکوینی و طبیعیِ نبود، امام مهدی(عج) نیز برای تربیت و هدایت انسان‌ها و ساماندهی جامعه آرمانی بشری تلاش خواهد کرد و قرار نیست ویژگی‌های طبیعی حیوانات را تغییر دهد. اینکه مأموریت انبیا تربیت و هدایت بشر است، یک اصل کلی است که از قرآن فهمیده می‌شود و اگر چند روایت با سند ضعیف بر خلاف این اصل قرآنی در کتابهای غیرمعصومان یافت شود، چنین روایاتی قابل اعتماد نیستند. 4 – بر فرض حتی اگر چنین روایتی از معصومان(ع) صادر شده باشد لزوماً معنای ظاهریِ آن مورد نظر نیست بلکه باید آن را به نحو معقولی تفسیر و تأویل کرد مثلا بگوییم: عقرب و مار در اینجا نمادِ انسان‌های موذی، و کودکان، نماد انسان‌های ضعیف و بی دفاع هستند و منظور اینست که حکمرانیِ فراگیر و عادلانه ی مهدی(علیه السلام) موجب خواهد شد افراد و طبقات قوی نتوانند آسیبی به اقشار ضعیف برسانند. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
🔴 روزه‌داری یا کمک به فقرا؟ میگن آقا مگه روزه نمیگیری که حال فقرا رو درک کنی؟ با نخوردن تو هیچ گرسنه‌ای سیر نمیشه. الکی به خودت زحمت نده. برو عملی به یاد فقرا باش 🔻نکته اولی که تو این سوالات وشبهات باید بهش توجه کرد اینه که پیش‌فرض اکثر این سوالات و شبهات اصلا غلطه. یعنی ما بخاطر درک حال فقرا روزه نمیگیریم. شاید یکی از نتایج روزه گرفتن درک حال فقرا باشه. اما دلیل اصلی روزه گرفتن این نیست. 🔻وقتی این پیش‌فرض غلط درباره روزه رو قبول بکنیم که روزه برای درک حال فقراس، اون موقع کلی شبهه دیگه هم بوجود میاد، مثلا میگن فقرا نون و غذا ندارن بخورن، آب که می‌تونن بخورن. پس میشه آب خورد. یا روزه برای قدیماس که اکثر مردم هیچی نداشتن بخورن، الان که وضعیت بهتر شده دیگه روزه باید برداشته بشه. و از این قبیل حرف‌ها 🔻حالا چرا باید روزه بگیریم؟ به‌همون دلیلی که باید نماز بخونیم، خمس بدیم، زکات بدیم، حج بریم و واجبات دیگه‌ رو انجام بدیم. چون مسلمونیم و دینمون اسلامه، دین اسلام یه سری قانون و مقررات داره که توسط خداوند تبارک و تعالی که خالقمون هست وضع شده و گفته باید این کارارو انجام بدی. ماهم باید انجام بدیم، تمام. خدا کجا گفته؟ تو قرآن، سوره بقره آیه183 (ای کسانی که ایمان آوردید، روزه بر شما واجب شده همونطور که بر پیشینیان شما واجب شده بود، شاید باتقوا شوید) 🔻تو این آیه نه بحث فقرا اومده، نه چیز دیگه. گفته خدا واجب کرده. اگرم بخوایم دلیلی برای روزه گرفتن بیاریم، و فلسفه روزه رو بیان کنیم همون چیزی که تو آیه گفته رو باید مطرح کنیم. یعنی باتقوا شدن. حریم الهی رو مراقبت کردن. کنترل نفس پیداکردن. که بحث مفصلی میطلبه از اساتید اخلاق | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
🛑دو سگ صورت صاحب خود را در خانه دریدند 🔺ژاکلین دوراند چهار ماه پیش، بعد از حمله‌ی دو سگش، چندین روز به کما رفت و حالا بعد چند عمل به این شکل در آمده! واقعا یک عده چطور جرات میکنند که با سگ هم بستر شده و با خیال راحت بخوابند؟! کانال افسران
نکاتی درباره اصطلاح قرآنی «حفظ فرج» پرسش: 1 – معنای «وَ الَّذِينَ هُم لِفُرُوجِهِم حَافِظُونَ»(سوره مؤمنون؛ آیه 5 و سوره معارج؛ آیه 29) چیست؟ 2 - گاهی درباره معنای کلمه «فَرج» گفته می‌شود اینکه در سوره نور در عبارت « وَ يَحفَظُوا فُرُوجَهُم» به جای کلمه «فَرْج»(مفرد) از کلمه «فروج» که جمع است، استفاده شده نشان می‌دهد مقصود از «فَرج» همه شکاف‌ها، چاک‌ها و گوشه‌های بدن است مثلا شامل زیربغل و چاک بین سینه‌ها نیز می‌شود. آیا این استدلال درست است؟ پاسخ: 1 - تعبیر «حفظ فرج» یک اصطلاح قرآنی به معنای «پرهیز از فحشاء(آمیزش نامشروع جنسی)» است ولی به نظر می‌رسد در سوره نور به معنای «پوشاندنِ عورت {از نگاه نامحرم}» باشد زیرا در وسطِ بحثِ «خودداری از نگاه حرام و رعایت پوشش» آمده است. بنابراین مقصود از «لِفُرُوجِهِم حَافِظُونَ» در سوره‌های مؤمنون و معارج، اینست که «مؤمنان، پاکدامن هستند و خود را از آلودگی فحشاء(زنا و همجنسبازی) محافظت می‌کنند» اما منظور از «یحفظوا فروجهم» در سوره نور اینست که «مؤمن باید عورت خود را – نه تنها از آمیزش نامشروع بلکه حتی – از نگاه دیگران حفاظت کند و بپوشاند». در این مورد، حدیث مشهوری از امام صادق(ع) نقل می‌شود با این مضمون که تعبیر «حفظ فرج» در همه جای قرآن به معنای «خودداری از زنا» آمده به جز آیات سوره نور که در آنجا به معنای «پوشاندنِ عورت {از نگاه دیگران}» است(1) همچنین نقل شده که امیرالمؤمنین علی(ع)، عبارت «يَحفَظُوا فُرُوجَهُم» در سوره نور را به معنای «حرام بودنِ نگاه به عورتِ دیگران» دانستند(2) 2 – کلمه «فَرْج» گرچه از نظر ریشه لغوی با «فُرجَة» به معنای هرگونه شکاف، حُفره، دره و ... هم‌خانواده است اما وقتی صحبت از «فرج انسان» باشد دقیقاً به معنای «عورت»(شرمگاه و عضو جنسی) است و بر آلت تناسلی مرد و زن به صورت یکسان اطلاق می‍شود. به سایر شکاف‌های بدن انسان مثل شکاف میانِ انگشتان و چاکِ میان سینه‌ها و ... «فُرجَة»(با ضم فاء) گفته می‌شود که نباید با «فَرج» اشتباه شود(3). ضمنا در عربی به زیر بغل، «اِبط» و به شکاف میان سینه‌ها «بَهْوُ الصَّدر» می‌گویند نه فَرج(4). 3 - علت اینکه در آیات قرآن به جای «فَرج»(مفرد) از «فروج»(جمع) استفاده می‌شود این نیست که هر انسان دارای «چندین فَرج» است و شامل زیربغل و ... نیز هست بلکه بخاطر اینست که مخاطبِ این آیات، جمع هستند نه یک فرد خاص. به عبارت دیگر، وقتی رویِ سخن با جمعی از مردم باشد انتظار می‌رود از تعبیر جمع استفاده شود زیرا اگر هر یک از آنان دارای یک «فرج» باشد، مجموعِ آنان دارای «فُروج»(چندین فرج) خواهند بود. برای روشن شدن مطلب مجددا به متن قرآن رجوع کنید که در آغازِ آیات، درباره «مؤمنین»(جمع) و مؤمنات(جمع) صحبت شده است: قُل لِلمُؤمِنِينَ يَغُضُّوا مِن أَبصَارِهِم و َيَحفَظُوا فُرُوجَهُم ذَٰلِكَ أَزكَىٰ لَهُم إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصنَعُونَ (سوره نور؛ آیه 30) ترجمه: به مردان باایمان بگو که نگاه‌های خود را کوتاه کنند و عورت‌های خود را (از نگاه دیگران) نگاه دارند؛ این برای آنان پاکیزه‌تر است. به‌راستی خدا به آنچه می‌کنند بسی آگاه است. وَ قُل لِلمُؤمِنَاتِ يَغضُضنَ مِن أَبصَارِهِنَّ وَ يَحفَظنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنهَا ... (سوره نور؛ آیه 31) ترجمه: به زنان باایمان بگو که نگاه‌های خود را کوتاه کنند و عورت‌های خود را (از نگاه دیگران) نگاه دارند، ... منابع: (1) کلینی، الكافي (چاپ الإسلامية)؛ ج ‏2، ص: 36 و صدوق، من لا يحضره الفقيه؛ ج ‏1، ص: 114 و تفسير القمي؛ ج ‏2، ص: 101 (2) صدوق، من لا يحضره الفقيه ؛ ج‏2، ص: 627 (3) ابن منظور، لسان العرب، ج 2، ص: 341 (4) ابن منظور، لسان العرب، ج 14، ص: 98 عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
شب قدر و علت پنهان بودن آن اگر شب قدر اهمیت کم نظیری دارد و قرآن در آن نازل شده پس چرا مسلمانها نمی دانند که دقیقا کدام شب است؟ پاسخ: مسلمانها خواه سنی یا شیعه طبق احادیث مشهوری که وجود دارد یقین دارند که شب قدر یکی از شبهای دهه آخر ماه مبارک رمضان است. از این رو شبهای دهه آخر را بزرگ می شمارند و بیش از گذشته به عبادت می پردازند. طبق برخی از روایات غسل کردن در همه شبهای دهه آخر ماه رمضان و دستکم در شبهای احیاء مستحب است و بهتر است هنگام غروب و قبل از نماز مغرب انجام شود. (کلینی، الکافی، - چاپ اسلامیه- ج4، ص153) در روایات اهل بیت (ع) بر بیداری و عبادت در شبهای 21 و 23 ماه رمضان تاکید بسیاری شده و بیان شده که شب قدر یکی از اینهاست. وقتی اصحاب با اصرار از پیامبر (ص) یا اهل بیت (ع) می پرسیدند که دقیقا کدام شب است معمولا آن بزرگواران با این استدلال که احیای این دو شب کار سختی نیست از جواب دقیق طفره می رفتند تا مردم، هر دو شب را عبادت بپردازند و بهره معنوی بیشتری ببرند. (کلینی، الکافی، - چاپ اسلامیه- ج4، ص156) نقل شده که در یکی از موارد خاص و استثنائی که فردی اصرار کرد که من نمی توانم هر دو شب را تا صبح بیدار بمانم و عبادت کنم ، معصوم (ع) بیان فرمودند که شب قدر همان شب بیست و سوم است.( شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج4 ، ص330 و شیخ صدوق، فضائل الأشهر الثلاثة، ص104) در روایت دیگری با سند معتبر از امام صادق(ع) نقل شده که «تعیین تقدیرات در شب نوزدهم ، و تایید (اولیه) در شب بیست و یکم و اجراء (تایید نهایی و آغاز اجرای آن) در شب بیست و سوم است. ( التَّقْدِیرُ فِی لَیلَةِ تِسْعَ عَشْرَةَ وَ الْإِبْرَامُ فِی لَیلَةِ إِحْدَى وَ عِشْرِینَ وَ الْإِمْضَاءُ فِی لَیلَةِ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ ) (کلینی، الکافی، - چاپ اسلامیه- ج4، ص159) بنابراین دعا و عبادت در هر یک از این شبها در تعیین تقدیرات انسان اثر دارد. چه بسا در شب نوزدهم تقدیراتی برای انسان مقرر شده باشد که با دعا و زاری به درگاه خدا در شب های بعد « تبدیل به احسن » گردد یا بخاطر گناه و غفلت در شب های بعد، دستخوش تغییر منفی گردد. نکته دیگر اینست که نباید تصور شود که این تقدیرات برای خدای متعال الزام آور و غیر قابل تغییرند. در روایتی آمده که خداوند اگر بخواهد تقدیراتی که در شب قدر برای افراد نوشته است تغییر می دهد. (کلینی، الکافی، - چاپ اسلامیه- ج4، ص156) عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/JsgIpTf31whGSs80EWSDwh
پاسخ آیت الله مکارم شیرازی به چند پرسش درباره فطریه 1 - زکات فطره به چه شرایطی واجب می گردد؟ پاسخ: زكات فطره بر تمام كسانى كه قبل از غروب شب عيد فطر بالغ و عاقل و غنى باشند واجب است، يعنى بايد براى خودش و كسانى كه نانخور او هستند، هر نفر به اندازه يك صاع (تقريباً سه كيلو) از آنچه غذاى نوع مردم آن محل است، اعم از گندم و جو يا خرما يا برنج يا ذرت و مانند اينها به مستحق بدهد و اگر پول يكى از اينها را بدهد كافى است. 2 - آیا فقیر می تواند زکات فطره را در غیر مورد غذا مصرف کند؟ پاسخ: اشکالی ندارد. 3 - آیا می توان با پول فطریه برای خانواده نیازمند، ماشین لباسشویی خرید؟ پاسخ : در صورتی که برای آنها ضرورت داشته باشد مانعی ندارد. 4 - آیا فردی که زکات فطریه می گیرد، باید شرایط خاصی داشته باشد؟ پاسخ: زكات فطره را بنابر احتياط واجب بايد فقط به فقرا و مساكين بدهند مشروط بر اين‏كه مسلمان و شيعه دوازده امامى ‏باشند و به اطفال شيعه كه نيازمند هستند نيز مى ‏توان فطره داد، خواه به مصرف آن ها برسانند يا از طريق ولىّ طفل به آن ها تمليك كنند؛ ولی فقيرى كه فطره مى ‏گيرد لازم نيست عادل باشد، هر چند احتياط واجب آن است كه به شرابخوار و كسى كه آشكارا معصيت كبيره مى ‏كند فطره ندهند و همچنين به كسانى كه فطره را در معصيت خداوند مصرف مى ‏كنند. 5 - اگر شخصی به واسطه ورشکستگی و بدهکاری فقیر شود آیا می توان زکات فطره را مستقیماً بابت بدهی او به شخص طلبکار داد یا باید حتماً به دست فقیر برسد؟ پاسخ: در فرض سؤال، پرداخت مستقیم به طلبکاران او مانعی ندارد. 6 - آیا می توان زکات فطره غیر سادات را به سادات داد؟ پاسخ : كسى كه سيد است نمى ‏تواند از غير سيد زكات فطره بگيرد. 7 - در صورتی که انسان برای پرداخت فطره، دسترسی به فقیر نداشته باشد وظیفه او چیست؟ پاسخ : اگر دسترسى به فقير ندارد مى ‏تواند مقدارى از مال خود را به نيّت فطره جدا كرده و براى مستحقّى كه در نظر دارد يا براى هر مستحق كنار بگذارد و بايد هر وقت كه آن را مى‏ دهد نيّت فطره نمايد. 8 - آیا هر فرد می تواند در هر جا یا مکانی خواست زکات فطریه را مصرف کند؟ پاسخ : احتياط واجب آن است كه زكات فطره را در همان محل مصرف كند، مثلًا نمى‏تواند براى بستگانش كه در شهر ديگرى هستند بفرستد، مگر اين‏كه در آن محل مستحقّى پيدا نشود و هرگاه با وجود مستحق فطره را به جاى ديگرى ببرد و تلف شود ضامن است، ولى حاكم شرع مى‏تواند با توجّه به مصالح نيازمندان اجازه دهد آن را به محلّ ديگرى ببرند. 9 - آیا زکات فطره مهمان بر عهده صاحبخانه است؟ پاسخ : فطره ميهمان بر عهده صاحبخانه نيست، مگر اينكه براى چند شب ميهمان او باشد، به طورى كه نان خور او محسوب شود. 10 - وقت پرداختن زکات فطریه چه زمانی است؟ پاسخ : وقت اداى زكات فطره، روز عيد فطر قبل از انجام نماز است؛ بنابراين، كسى كه نماز عيدفطر را مى‏خواند بايد فطره را پيش از نماز عيد بدهد، ولى اگر نماز عيد را نمى‏خواند مى‏تواند تا ظهر روز عيد تأخير بيندازد. 11 - آیا در پرداخت زکات فطره خوراک شخصی خود انسان ملاک می باشد؟ پاسخ : در زكات فطره خوراك شخصى خود انسان ملاك نيست بلكه خوراك معمولى اهل شهر و يا محل ملاك است؛ بنابراين، كسى كه هميشه برنج مى‏خورد مى‏تواند زكات فطره را از گندم بدهد. 12 - آیا می توان زکات فطریه را برای غیر فقیر که منافع آن به فقرا برسد مصرف کرد؟ پاسخ: زكات فطره را بنابر احتياط واجب در غير مورد فقرا و مساكين نمى‏توان مصرف كرد، همچنين نمى‏توان از آن كارخانه‏ هايى تأسيس كرد و منافع آن را در خدمت نيازمندان گذارد، ولى تهيّه سرمايه از آن براى افراد نيازمند به مقدارى كه زندگانى آنها را اداره كند جايزاست. 13 - مصرف زکات فطره برای آزادى افراد فقیرى که بر اثر اشتباهاتى در زندان به سر مى برند، چه حکمى دارد؟ پاسخ: اشکالى ندارد. 14 - آیا می توان مالی را که به عنوان فطریه کنار گذاشته شده، با مال دیگر تعویض کرد؟ پاسخ: مالى را كه به قصد فطره كنار گذارده، نمى‏تواند آن را با مال ديگرى عوض كند، بلكه بايد همان را براى فطره بدهد. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/JsgIpTf31whGSs80EWSDwh
📚 دکانی به نام سر کتاب ◀️اشخاصی فال می گیرند و سر کتاب باز می کنند و خبرهایی در مورد شخص می دهند و دعایی می نویسند و می گویند برای دفع طلسم همراهت باشد و در ازای این کارها مبلغی پول می گیرند؛ آیا مراجعه به این اشخاص صحیح است؟ پاسخ: مراجعه به این اشخاص و تصدیق و تأیید ادعاهایشان در روایات متعددی مذمت شده است که چند مورد را ذکر می کنیم: از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمودند: منجم (مدعی پیش گویی و طالع بینی از روی حساب ستاره ها) ملعون است و کاهن (خبر دهنده از گذشته و آینده و امر پوشیده) ملعون است و ساحر ملعون است.(1) ◀️همچنین از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل شده که از رفتن به نزد عَرَّافِ نهی کرد و فرمود: کسی که به نزد عراف برود و او را تصدیق کند، از آنچه خدا بر محمد (صلی الله علیه و آله) نازل نموده است بیزار است.»(2) «عَرَّافِ» به کسی گفته می شود که از گذشته و آینده و از امر پنهان و سری خبر بدهد و اشخاص را به چیز گم شده و غیره راهنمائی کند. ⭕️باید دانست اغلب دعا نویس ها؛ 1. دعاهایی که می نویسند سند و مدرک ندارد و بدعت است. 2. شکل ها و کلمات نامفهوم در آن می آورند، این کار در احادیث مذمت شده است. یعنی تعویذ را انسان باید بفهمد که چه چیزی در آن هست. از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمود: تعویذ (خواندن یا نوشتن دعای مخصوص) برای چشم زخم یا تب یا درد دندان یا صاحب نیش زهردار اشکالی ندارد در صورتی که شخص بداند چه می گوید و در تعویذ خود، چیزی که آن را نمی شناسد وارد نکند.»(3) بنابراین مراجعه به کاهن و منجم یعنی شخص خبر دهنده از گذشته یا آینده یا خبر دهنده از امر پنهان مانند مکان شیء دزدیده شده و غیره شدیداً مذمت شده است و اینکه گاهی اوقات حرف آنها درست از کار در می آید نشانه صحت امر آنها نیست، همانطور که در روایات وارد شده است و نیز دستورات و دعاهایی که توصیه می کنند مبنای دینی ندارد و اکثرا نامفهوم است. پی نوشت: [1]. خصال، ج١، ص٢٩۶. [2]. من لا یحضره الفقيه، ج۴، ص۶. [3]. طب الأئمه، ص۴٨. منبع: پایگاه تخصصی نقد عرفانهای کاذب https://eitaa.com/antihalghe عضویت کانال پاسخها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/JsgIpTf31whGSs80EWSDwh
پرسش : در کتاب تحف العقول از امام رضا(ع) نقل شده که «کسی نباید دست کسی را ببوسد زیرا این کار نمازگزاردن بر او (و نوعی پرستشِ غیرخدا و شرک) است». (تحف العقول، چاپ قم، ص450) آیا این حدیث از نظر سند دارای اعتبار است؟ آیا بوسیدن دست والدین ، معلمان و علما حرام است؟ پاسخ: بوسیدن دست والدین و معلمان و دانشمندان و علما ، یکی از امور رایج در میان مسلمانان و ایرانیان است اما بوسیدن دست صاحبان قدرت و افراد مال اندوز که به معنای تایید ظلم یا تمجید دنیاپرستی است بی تردید کاری ناشایست است. روایتی که از امام رضا(ع) نقل می شود از نظر سند ، ضعیف است یعنی سند محکمی نداریم که آن حضرت واقعا چنین فرموده باشند. ضمنا این روایت از نظر محتوایی نیز قابل استناد نیست زیرا: نخست: روایتی که از در کتاب تحف العقول از امام رضا(ع) نقل شده است «مُرسَل» یعنی «فاقد سند متصل» است بنابراین نمی توان با استناد به آن «حرام بودنِ دستبوسی» را استنباط کرد. دوم: محتوای این روایت با روایات متعدد دیگری که دستبوسی را در برخی از موارد روا دانسته اند تعارض دارد. مثلا روایاتی که درباره بوسیدن دست رسول الله(ص) و اهل بیت(ع) وجود دارد و کلینی(ره) برخی از این احادیث را در کتاب «الکافی» در باب «التقبیل» و ابواسماعیل بخاری در کتاب «الادب المفرد» باب «تقبیل الید» گردآوری کرده اند. به عنوان نمونه در حدیثی با سند صحیح از امام صادق(ع) نقل شده است که «لَا يُقَبَّلُ رَأْسُ أَحَدٍ وَ لَا يَدُهُ إِلَّا يَدُ رَسُولِ اللَّهِ ص أَوْ مَنْ أُرِيدَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ ص » یعنی « {سزاوار است} دست یا سر کسی را نبوسند مگر پیامبر خدا یا کسی که دست و سرش را به نیتِ {تکریمِ } پیامبر (ص) می بوسند»(الکافی، چاپ اسلامیه، ج2، ص185). سوم: در کتب تاریخ و ادبیات نقل شده است که برخی از مردم دست پیامبر(ص) را می بوسیدند و آن حضرت مانع نمی شدند.(المغازی، واقدی، ج2، صص:592-593 و العقد الفريد ، ابن عبد ربه ، ج2، ص281 ) همچنین نقل شده است که فاطمه(س) در هنگام استقبال از پیامبر(ص) ، از جای بر می خاستند و دست آن حضرت را می بوسیدند(بشارة المصطفى لشيعة المرتضى ، چاپ نجف، ج‏2، ص: 253) چهارم: اگر دستبوسیِ بندگان خدا همانند «پرستشِ بندگان خدا» و «نوعی شرک» باشد ، چگونه ممکن است چنین شرکی درباره پیامبر(ص) و ائمه(ع) جایز باشد؟! به بیان دیگر اگر بوسیدنِ دست مانند سجده کردن و پرستش باشد بوسیدن دست همه بندگان - حتی پیامبران و امامان- حرام خواهد بود زیرا «شرک» و «پرستش غیرخدا» استثنا بر نمی دارد. پنجم: اینکه در روایت داریم که «روا نیست دست یا سر کسی بوسیده شود مگر آنکه نیت انسان از این کار ، احترام به رسول الله(ص) باشد» ، لزوما به معنای «حرام دانستنِ بوسیدنِ دست دیگران» نیست بلکه می خواهد «سنت اسلامی» را مورد تاکید قرار دهد. در واقع سنت اسلامی اینست که مومنان فقط دست « کسانی که از نسل پیامبر (ص) یا دارای بخشی از علم و فضایل آن حضرت هستند» را ببوسند. یعنی قاعدتا بوسیدن دست دیگران باید مکروه باشد و می دانیم که «مکروه» با «حرام» فرق دارد. ششم: دست بوسی ، تنها در صورتی حرام است که به معنای «سجده» و «پرستش» باشد یا «تمجید از طاغوت ها و نمادهای زر و زور و ظلم» به شمار آید یا «مفسده دیگری» داشته باشد. در موارد دیگر ، دلیلی برای حرام نامیدن آن نداریم و حداکثر اینست که در برخی از موارد مکروه باشد. هفتم: با توجه به مقام والای علم و عمل صالح در اسلام و با توجه به تأکید اسلام بر حق شناسی و سپاسگزاری نسبت به کسانی که بر گردن ما حقوقی دارند، شاید بتوان گفت بوسیدن دست برخی از افراد همانند والدین ، معلمان ، علما و دانشمندان - اگر به نیت احترام و تکریمِ آنان باشد کاری پسندیده است. البته بوسیدن دست فرعون ها و قارون ها که نمادهای طاغوت و زر و زور هستند نارواست. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
عارفی را پرسیدند زندگی به جبر است یابه اختیار؟ پاسخ داد امروز را به اختیار است تا چه بکاریم اما فردا جبر است چرا که به اجبار باید درو کنیم هر آنچه را که دیروز به اختیارکاشته ایم @GgaroGhati https://eitaa.com/GgaroGhati
پاسخی از استاد صفایی حائری (ره) 🔷 روز عيد غدير امسال، در كردستان، در سقز بودم، در جمع دوستانى كه مهربان و متدين و منصف بودند. يكى از دوستان مى ‏پرسيد كه آيا شما در موضوع خلافت و امامت تحقيقى داشته ‏ايد و آيا دليل بر خلافت بلا فصل حضرت على فقط همين «مَنْ كُنْتُ مَولاه» و يا «تارِكٌ فِيكُمُ الثِّقَلَيْنِ» است؟ اگر دليل همين‏هاست، چرا حضرت رسول با صراحت از خلافت نگفت و چرا حضرت على را نصب نكرد و كار را يك سره ننمود تا اين همه مشكل و درگيرى پيش نيايد. 🔷 من گفتم در موضوع ولايت و خلافت «مثل موضوع رسالت» من از نقل و روايت شروع نمى ‏كنم. من از اين نقطه آغاز مى‏ كنم كه روابطى دارم، با خودم، با اشياء، با افراد و با ملت‏ها. من در اين روابط امكاناتى دارم: علمى و تجربى، عقلى و فلسفى، قلبى و اشراقى، و احساسى و غريزى. آيا اين امكانات، كفاف روابط من را مى‏ دهد؟ 🔷 اگر به اين نتيجه رسيديم كه آرى، پس ديگر نه رسول مى‏ خواهيم و نه خليفه. آدمى مى ‏ماند و خودش و رها مى‏ شود و به خود واگذار مى‏ گردد. اگر به اين نتيجه رسيديم كه خير، اين‏ها كفاف نيازهاى آدمى را نمى‏ دهد، آن وقت هم رسول مى‏ خواهيم و هم پس از رسول به كسى محتاج هستيم كه همان خصوصيات آگاهى و آزادى را داشته باشد و ارتباط با غيب و شهود اين عالم را داشته باشد و آدمى را در تمامى راهش امام و جلودار باشد. 🔷 با اين نگاه ملاك انتخاب رسول و خليفه و شكل انتخاب اين دو، مثل هم خواهد بود و همان طور كه رسول خدا را با اجماع مردم و يا اجماع اهل مدينه و يا اجماع اهل حل و عقد انتخاب نمى ‏كنند، همين طور خليفه را نمى ‏توان با اين روش‏ها شناسايى كرد و نمى‏ شود كه رسول خدا به فكر سرپرست امت و خليفه‏ ى پس از خود نباشد و براى پس از وفات كسى را مشخص نكرده باشد و مثل ابوبكر و عمر و يا تمامى خلفاى بعد دلسوزتر از او باشند. 🔷 اكنون كه ملاك خلافت و رسالت هم پاى هم گرديد، بايد تعيين سرپرست و وظيفه با نص و با همان ملاك مشخص گرديده باشد. 📚 ع.ص، از معرفت دینی تا حکومت دینی، ص 17 عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
🔷 چرا ولايت بزرگترين نعمت‏هاست و بالاترين نعمت‏هاست و به تعبير قرآن متمّم نعمت‏هاست؟؛ «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتی‏». 🔷 چون اين مقام ولايت است كه تمام نعمت‏ها را به كار مى ‏گيرد و به جريان مى ‏اندازد و اين مقام ولايت است كه تمام استعدادها را شكفته مى‏ كند و بارور مى‏ نمايد، درست مثل اينكه من يك كارخانه‏ ى‏ بزرگ وسيع را دارا باشم اما از طرز كار و طرز بهره ‏بردارى از آن بى‏ خبر باشم. 🔷 اين كارخانه كه مى ‏تواند در روز، بى نهايت به من سود برساند، بر اثر نبود آگاهى و جهالت من، يك بار سنگين مى‏ شود كه به مرور زمان مرا از پاى در مى ‏آورد و خودش هم مى ‏پوسد و هدر مى‏ شود. 🔷 يك مهندس آگاه و مهربان متمم اين كارخانه ‏ى وسيع و عظيم است. بدون او اين همه نعمت، اين همه استعداد، راكد مى‏ ماند و حتى به هدر مى‏ رود و ضايع مى‏ گردد. 🔷 ولايت او و سرپرستى اوست كه نعمت‏هاى نهفته و سودهاى پيچيده در كارخانه را آشكار مى ‏كند و به جريان مى‏ اندازد. و اين ولايت متمم آن همه سرمايه و آن همه نعمت است. 📚 مرحوم استاد علی صفائی حائری، غدیر، ص 20 عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امتناع زن خواننده یهودی از دست دادن با جو بایدن 🔺نگیا (عبری: נגיעה به معنی تماس) یک قانون شرعی یهودی است که بر اساس آن تماس بدن زن با مرد بیگانه (به جز همسر، فرزندان و والدین یا خویشاوندان نزدیک) ممنوع ‌است. 🔸البته اسرائیلی‌ها به این خواننده، لقب متحجر، اُمُّل و عقب افتاده نمی‌دهند و می‌دانند که اعتماد به نفسِ این زن و پایبندی او به احکام دینش، شایسته‌ی تمجید است. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
شریف زاهدی روحانی برجسته اهل سنت بلوچستان که پس از تحقیق و بررسی به مذهب اهل بیت علیهم السلام گروید . او در بیان خاطرات خود چنین می آورد ؛ « خیلی فکر کردم که با کدام روایت یا کتاب برای اهل تسنن ثابت کنم که «مولی» در حدیث غدیر، به معنای دوست نیست، بلکه به معنای پیشوا و رهبر است. ❕تا این که روزی مشغول مطالعه یکی از کتاب‌های «مولوی محمد عمر سربازی» بودم. مطالعه‌ام که تمام شد و کتاب را که بستم، دیدم روی جلد آن نوشته شده: «نویسنده مولانا محمد عمر سربازی» فوراً به ذهنم آمد که از مولوی ها، معنای کلمه ی مولانا را بپرسم و سؤال کنم که چرا به محمد عمر سربازی، مولانا می‌گویند؟ از چند مولوی سؤال کردم. پاسخی که به من دادند، این بود که: «مولانا» یعنی واجه ؛ یعنی رهبر ما، پیشوا ی ما. به آن‌ها گفتم: من تعجب می‌کنم «مولا» درباره ی بزرگانتان معنای واجه و رهبر می‌دهد ولی در سخن پیامبر (صلی الله علیه وآله) به معنای دوست آمده است! ❕ روزی یکی از دوستان اهل تسنن به دیدنم آمده بود. گفت وگوی مفصلی درباره حقانیت اهل بیت داشتیم از جمله به خطبه ی حضرت رسول اکرم ( صلی الله علیه وآله ) در غدیر خم استناد کردم. ایشان می‌گفت: «مولا» در این حدیث به معنای دوست آمده است. نهایتاً هر چه دلیل آوردم قبول نکرد. خداحافظی کرد و به سمت بلوچستان حرکت کرد. یک ساعت از رفتنش گذشته بود که به او زنگ زدم و گفتم: کار خیلی مهمی با شما دارم باید برگردی. گفت: من باید بروم، وقت ندارم برگردم. خانواده‌ام منتظرم هستند، چه کاری با من داری؟ تلفنی بگو. گفتم: کار مهمی دارم، نمی توانم تلفنی بگویم، باید خودت اینجا باشی. 👌خیلی اصرار کردم تا این که برگشت. وقتی به من رسید گفت: چه کار مهمی داری که من را از این همه راه برگرداندی؟ گفتم: می‌خواستم بهت بگم: دوستت دارم. گفت: همین! گفتم: بله. همین را خواستم به شما بگویم. دوستم ناراحت شد و گفت: خانواده‌ام منتظرم بودند و باید می‌رفتم، این همه راه من را برگرداندی که بگویی دوستت دارم، اذیت می‌کنی؟ گفتم: سؤال من همین جاست. چطور وقتی شما با عجله به سمت خانواده ای که منتظرت هستند می‌روی و شما را از راهتان بر می‌گردانم تا به شما بگویم «دوستت_دارم»؛ ناراحت می‌شوی و در عقل من شک می‌کنی، ولی وقتی پیامبر اسلام| ده‌ها هزار نفر را که با عجله به سمت خانواده ی خود می‌رفتند، سه روز در زیر آفتاب سوزان معطل کردند که فقط بگویند: «هر کس من را دوست دارد، علی را دوست بدارد» این کار پیامبر را عاقلانه می‌دانی؟ آیا این اقدام پیامبر ناراحتی مسلمانان را در پی نمی داشت؟ آیا آنان در عقل چنین پیامبری شک نمی کردند؟ با این کاری که کردم، دوستم با تمام وجود احساس کرد که چه حرف خنده داری زده است و اقرار کرد که پیامبر - در جریان غدیر خم - می‌خواست نکته ی مهم تری را بیان کند وگرنه برای بیان دوستی اش با علی (علیه السلام) نیازی نبود مسلمانان را از راهشان برگرداند.» 📚باید شیعه می شدم ، خاطرات شریف زاهدی ،ص 138 عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*احتجاج و استناد امام علی (ع) به حدیث غدیر برای اثبات ولایت و خلافت خویش* یکی از سوالات این است که "چگونه است که حدیث غدیر دال بر خلافت و جانشنی است حال آنکه امیرالمومنین(ع) جهت اثبات خلافت خود به این حدیث استناد و احتجاجی نکرده اند!؟ پاسخ اینست که به نقل معتبر کتب اهل سنت، حضرت امیرالمؤمنین(ع) برای اثبات حقانیت خود، در مواردی به این حدیث استناد کرده اند . یکی از این موارد ماجرای اجتماع مردم در منطقه رحبه در کوفه می باشد که ماجرایش در کتب تاریخ و حدیث اهل سنت معروف است. منبع: 📚احمد بن حنبل ، فضائل الصحابه ج۲ ص۱۵۲ عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال:👇 https://chat.whatsapp.com/Bey1d0OTb0SEA6CVUpVMs0
پرسش: آیا با استناد به آیه زیر می توان گفت «همه حوادث طبیعی بخاطر گناهانِ آسیب دیدگان است»؟ «وَ مَا أَصابَكُم مِّن مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكمُ‏ْ وَ يَعْفُواْ عَن كَثِيرٍ» (شوری:30) ترجمه: «آنچه ناگواری که به شما می رسد نتیجه عملکردِ خودتان است حال آنکه (خدا) بسیاری (از عملکردها) را نیز عفو می فرماید» پاسخ: این آیه اساسا درباره « خودِ حوادث » سخن نمی گوید بلکه درباره «آسیب دیدن انسان از حوادث» سخن می گوید. این آیه نمی گوید که گناهان ، علت زلزله و حوادث طبیعی هستند بلکه می گوید : «آسیب دیدنِ شما بخاطر عملکرد خودتان است». در واقع اگر انسان ها عملکرد خود را اصلاح کنند از آسیب بسیاری از حوادث در امان خواهند ماند. بی شک هر حادثه طبیعی دارای علل و عوامل طبیعی خاص خود است اما اینکه انسان از آن «آسیب ببیند» یا «مصون بماند» غالبا به عملکرد بشر بستگی دارد. گاهی آسیب دیدن گروهی از انسان ها در یک حادثه ناشی از عملکرد بد خودشان یا حتی ناشی از کوتاهی دیگران در زمینه رعایت جنبه های ایمنی است. گاهی کوتاهی یک مهندس یا معمار به آسیب دیدنِ دیگران می انجامد زیرا در این دنیا – بر خلاف آخرت – ناگواری ها تنها به گناهکاران آسیب نمی زند بلکه احیانا دامن بی گناهان را نیز می گیرد و « تر و خشک با هم می سوزند». گاهی نیز گناهان دیگری کرده ایم که قضای الهی بر آسیب دیدنِ ما قرار گرفته است. گاه نیز آسیب دیدن انسان ناشی از گناه نیست بلکه یک امتحان الهی است. وانگهی آیه 30 سوره شوری در مقام بیان «عموم موارد» یا «اکثر موارد» است و استثنائات را نفی نمی کند. همچنین خطاب این آیه به عموم بشر است نه صرفا به مومنان. برای فهم نظر اسلام درباره درباره مصیبت ها و بلاها نمی توان تنها به یک آیه استناد کرد بلکه باید همه آیات قرآن را در نظر گرفت. آیه دیگری که درباره حوادث باید به آن توجه کنیم اینست: « وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ » (بقره : 155) « قطعاً شما را با چيزى از ترس، گرسنگى، كاهش در مالها و جانها و محصولات ، امتحان مى‏كنيم و بشارت ده به صبوری ‏كنندگان! » عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال:👇 https://chat.whatsapp.com/Bey1d0OTb0SEA6CVUpVMs0