eitaa logo
بیت الحسن(پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل )
409 دنبال‌کننده
18 عکس
6 ویدیو
15 فایل
❌ انتشار مطالب همراه با نام شاعر و ذکر صلوات جهت تعجیل فرج و سلامتی آقا امام زمان (عج)❌ 🔷وقف زهراست همه گریه ما حَسنیه است حُسینیه ما 🔷
مشاهده در ایتا
دانلود
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 💢 سبک سرود ولادت حضرت زینب سلام الله علیها 💢 بهترین خواهر دنیا، امشب اومده به دنیا زینت آل محمد، زینب اومده به دنیا این دختر، دختر علیه شاگرد منبر علیه در ظاهر کوه صبر و وقار در باطن لشکر علیه خوش اومدی آیه ی بارون خوش اومدی سوره ی دریا خوش اومدی کوثر حیدر خوش اومدی دختر زهرا عقیله ی هاشمی زینب جلیله ی فاطمی زینب بهترین سنگ صبورِ، قلب بابا میشه دختر اولین دختر خونه، میشه دردونه ی مادر وقتی که زهرا زینبیه پس قطعا مولا زینبیه این حرفا جای خود، به خدا ارباب ماها زینبیه سرم فدات دختر خورشید سرم فدات بانوی مهتاب سرم فدات لیلیِ مجنون سرم فدات خواهر ارباب عقیله ی هاشمی زینب جلیله ی فاطمی زینب وارث حیدر کرار، مثل شمشیره کلامش توو یه چش به هم زدن شد، کوفه تسخیرِ کلامش این شوکت شوکت علیه این عزت عزت علیه این قدرت قدرت حسنه این هیبت هیبت علیه به دست توست پرچم عباس به دست توست نهضت امّید به دست توست فتح شامات و به دست توست بیرق توحید عقیله ی هاشمی زینب جلیله ی فاطمی زینب ✅وحید محمدی ۲۵ آبان ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 چون پنج تن آل عبا نور دو عینی 💢 از گوشه ی چشمی که بزرگی بنماید ذهنم به نظر گوهر مضمون بسراید اشک قلم از گوشهء چشمان ورق ریخت تا جوهر این شعر ز خون جگر آید نه مریم و نه آسیه،نه هاجر و حوا در آنچه که زینب محکش خورد نپاید مثل حسنین و علی و خویش و خدیجه است جز فاطمه کس دختر اینگونه نزاید جوشانده و می نیست که مستش شدم، این ظرف آشی است که با دست خودش هم زده شاید   کی کار کویر است که از آب بگوید زینب فقط آن است که ارباب بگوید   یک پارچه اشک است و مطّهرتر از این نیست دیپاچه ی نور است و منوّرتر از این نیست گفتند که دختر شده اما همه دیدند شش سال دگر بانویِ مادرتر از این نیست در کوفه همینکه به روی ناقه سخن گفت دیدند در این معرکه حیدرتر از این نیست دین را گره بر معجر خود زد همه جا برد جز احمد مختار پیمبرتر از این نیست در گوشه ی اقلیم قدمهای تو هستیم جنت به خداوند قسم سرتر از این نیست   ما را ببر از ما که فقط مست تو باشیم چون جام بلا منتظر دست تو باشیم   نامش سر هر میکده هر باده نشسته مهرش به دلِ هرکسی افتاده نشسته او آیت عظمایِ خدا روی زمین است از اوج کمال است چنین ساده نشسته ارباب شده ملتمس دست قنوتش هر وقت که زینب سر سجاده نشسته در گوشهء ویران نه که از پای فتاده جان را وسط دشت بلا داده نشسته در خمیه دعا کرده حسینش زده شمشیر پشت سرِ هر شیر نری ماده نشسته   عالم شده زیر و زبر از سوزِ صدایش لاحول ولا قوة الا به خدایش   با غصه کنار آمد و با درد مدارا پرورده به چشمان خودش اشک و بکا را چون عالمه ی غیر معلم شده باید بنشیند و تفسیر کند حرف خدا را بیدار شد از خواب خبر داد که دیشب با دست خودش پس زده طوفان بلا را خورشید عقب رفت و سحر ماند که زینب با روسری اش وفق دهد شمس و ضحی را ای حضرت مجذوب خدا جاذبهء رب با یک نظرت بنده کن این سر به هوا را   سرباز سپاه تو شدم از کرم تو هیهات کسی کج برود در حرم تو   لب باز کن از دل ولی از رنج خزان نه فریاد کن از ظلم ولی از آه و فغان نه ناله بزن ای شمر رها کن سر او را اَخنس بزن اما نوک نی را به دهان نه وقتی که نگهبان تو سرهای بریده است رفتن وسط جمعیت خیره سران نه با کعب نی افتاد به جان بدنت آه خم کن کمرت را ولی از بار گران نه گفتی بنویسند به پیشانی آفاق سر تشنه بریدن بغل آب روان نه   ای آنکه رسیدی همه گفتند حسینی چون پنج تن آل عبا نور دو عینی ✅حسین قربانچه ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶 💢 ماه بانوی علی ماه به دنیا آورد 💢 آمدی معجزه‌ی عالم بالا باشی همه ی روشنی خانه‌ی مولا باشی فاطمه غصه‌ی بی مادری اش را می‌خورد آمدی دلخوشی حضرت زهرا باشی پدر و مادر اگر حیدر و زهرا بشوند حق همین است که تو زینب کبری باشی اشک‌ها سجده‌کنان روی تو را بوسیدند قسمت این است که همسایه‌ی دریا باشی ای دل‌آرامِ حسین، شوق نگاهت کافیست که تو محبوب ترین خواهر دنیا باشی گلِ لبخند حسن، علت لبخند حسین خواهر خوب حسن، خواهر دلبند حسین ای طبیب همه‌ی اهل کساء، ای مرهم تو علیِ دگری، فاطمه‌ی دیگر هم تو خودِ فاطمه! نه ، پنج تنی، پس یعنی هم حسین و حسنی، حیدر و پیغمبر هم چشمه‌ی نور تو سیراب کند زمزم را تشنه‌ی چشمه‌ی نور تو شده کوثر هم نه فقط رحمت و خیرِ تو به دنیا برسد که قیامت شود از بخشش تو محشر هم تو از اول دل خود را به حسین‌َت دادی پا به پایش بروی تا نفس آخر هم ای عفیفی که ندیده ست کسی رویت را باد هم لمس نکرده پر گیسویت را ذکر یاصبر برابر شده با یا زینب مدد زینبیون وقت بلایا زینب مرتضی زینت حق بود ولی حیرانم تو که هستی شده ای زینت مولا؟ زینب در تواریخ به دنبال تو گشتم، دیدم شده نزدیکترین فرد به زهرا زینب دل ما ریزه خور پنج تن آل عباست دل ما ریزه خور پنج تن اما زینب ای که همتای حسن بودی و همپای حسین مطمئنم که تویی ام ابیها زینب همه دیدند که تو نائبة الزهرایی پس تو هم فاطمه‌ای، انسیه الحورایی پای تا سر تو پر از عشق برادر بودی چند جایی عوض فاطمه مادر بودی شرح تفسیر تو از سوره ی مریم یعنی سالها مثل علی صاحب منبر بودی بانوی صبر و حیا، بانوی عفت زینب چه بگویم که شما از همه بهتر بودی معنی نازکی از کرببلا میگویم بعد عباس تو فرمانده ی لشکر بودی خطبه خواندی که حسینیه شود سینه‌ی کفر لب گشودی و شنیدند تو حیدر بودی بی گمان آمده‌ای مادر فردا باشی بی گمان آمده‌ای حیدر فردا باشی . . . . ماه بانوی علی ماه به دنیا آورد همدم و همدل و همراه به دنیا آورد "زِیْنِ اَب"ْ بود ولی کرببلا فهمیدند فاطمه زینت "الله" به دنیا آورد ✅احمد ایرانی نسب ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 اینجا دعای حضرت زهرا برای ماست 💢 در روضه ایم و روضه ی رضوان گدای ماست اینجا دعای حضرت زهرا برای ماست حالا که فرصت است غنیمت شمار عمر فردا به زیر سردی این خاک جای ماست *دردم نهفته به ز طبیبان مدعی* گردِ عبای حضرت جانان دوای ماست *آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند* یک گوشه چشمشان به خدا کیمیای ماست این اشک، رحمتی است که از عرش می رسد این چاه زمزمی است که در چشم های ماست اینجا میان عرش خدا سیر می کنیم بالا نشسته ایم و جهان زیر پای ماست این اشک ها همیشه گره باز می کنند گریه برای فاطمه مشکل گشای ماست ما عهد بسته ایم بمیریم در غمش مردن برای روضه ی مادر بنای ماست دست شکسته، سینه ی زخمی، رخ کبود این واژه ها خلاصه ی شرح عزای ماست .... قنفذ رسید و بازوی مادر سیاه شد در ازدحام، پهلوی مادر سیاه شد ✅وحید محمدی ۲۵ آبان ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶 💢 جانِ همین چشمِ ترم...عجّل وفاتي 💢 یارب غریب و مضطرم...عجّل وفاتي آمد بلایا بر سرم...عجّل وفاتي خانه نشینیِ علی(ع) بیطاقتم کرد از بغض، پُر شد حنجرم...عجّل وفاتي دنیاپرستان یک به یک بیعت شکستند میسوزم و شعله ورم...عجّل وفاتي در پشتِ "در" خوردم زمین و چادرم سوخت در آتش ِ دور و برم...عجّل وفاتي محکم زد و ضربِ غلافِ قنفذ(لع)انداخت بر دست و بازویم ورم...عجّل وفاتي ماندم میانِ هجمهٔ دیوار و مسمار آزرده شد بال و پرم...عجّل وفاتي بی مادری سخت است، گرچه فوراً آمد فضه به جایِ مادرم...عجّل وفاتي خیلی برای داغِ محسن(ع) گریه کردم هر شب میانِ بسترم...عجّل وفاتي طاقت ندارم اشکِ حیدر را ببینم جانِ همین چشمِ ترم...عجّل وفاتي آغوش میخواهد حسین(ع) اما توان نیست در جای-جایِ پیکرم...عجّل وفاتي باید به زینب(س) بسپرم چندین کفن را در روزهای آخرم...عجّل وفاتي...! ✅مرضیه عاطفی آذر ماه۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 ببخش فاطمه من بودم و زدند تورا 💢 هزار درد به دل ماند و نیست درمانی خبر به شهر رسیده دگر نمی‌مانی؟! نفس بگیر دوباره مرا صدا بزنی.. بگو علی و نجاتم بده ز حیرانی.. من از تو دست‌شکسته که نان نخواسته ام قرار بود که دستاس را نچرخانی.. ببخش فاطمه من بودم و زدند تورا چه ضربه ها که نخورد آیه های قرآنی! ببخش لات محل بر سر تو داد کشید کشیده زد به تو نامرد نامسلمانی خدا نکرده مگر قهر کرده ای با من میسّر است به این سمت سر بگردانی؟! بلند شو ز لباسم غبار را بتکان.. سحر درست کن‌ از شام تار ظلمانی بخند همسر خوبم..شبیه قبل بخند.. بخند و حال مرا خوب کن به آسانی به فکر یک کفن و قبر باش بهر علی اگر به زندگی ات نیست میل چندانی ✅سید پوریا هاشمی ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 آنکه محشر مى دود دنبال کارش فاطمه است 💢 سائلم بر سفره اى که سفره دارش فاطمه است هرکه مى آید کنار آن کنارش فاطمه است معنى خیر کثیر این است, اگر لطف خدا بر زمین جارى است قطعاً آبشارش فاطمه است شرط پیغمبر شدن بوسه به دست فاطمه است تاج پیغمبر نگین افتخارش فاطمه است گر به کعبه رو نمودم زادگاه مرتضى است گر به کعبه تکیه کردم مستجارش فاطمه است مى شود فهمید از طرز مناجات شبش هرکه شد عبد خدا پروردگارش فاطمه است فاطمه قبرى نمى خواهد نجف وقتى که هست مرتضى نقش روى سنگ مزارش فاطمه است پنج بار از آن کسا خورشید اگر بیرون زده مطمئناً منشاء هر پنج بارش فاطمه است به تلافى دویدن هاى بین کوچه اش ناقه اى دارد قیامت که سوارش فاطمه است هرکه اینجا نوکرى کرده خیالش راحت است آنکه محشر مى دود دنبال کارش فاطمه است آنکه در وقت اسیرى با سلاح خطبه اش کوفه را ساکت نمود آموزگارش فاطمه است زور بازویش چهل تن را به زانو مى زند حیدرِ تنها سپاه استوارش فاطمه است مى چکد از دامنش خون, مى چکد اشک از رخش باغ سرسبز ولایت لاله زارش فاطمه است محسنى که ثلثى از سادات مى ماندند از او پشت آن دیوار حالا سوگوارش فاطمه است ✅حسین قربانچه ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 ویران شود آن کوچه که مادر زمین خورد 💢 ویران شود آن کوچه که مادر زمین خورد بین گذر با دیده‌های تر زمین خورد زهرا و حیدر آینه بودند هم را زهرا زمین که خورد، پس حیدر زمین خورد در سر وقار مرتضی را با خودش داشت بد شد میان جمعیت با سر زمین خورد اهل زنا که صحبت از دینِ خدا کرد هم حُرمت محراب، هم منبر زمین خورد می‌گفت اگر صدّیقه‌ای، شاهد بیاور چه طعنه‌ها از مردم این سرزمین خورد حوریّه‌ای که با تلنگر لطمه می‌دید با پا لگد که خورد محکم‌تر زمین خورد هر جا پیمبر بوسه‌اش می‌زد کبود است یعنی سفارش‌های پیغمبر زمین خورد طفلی حسن در کوچه خیلی دست و پا زد تا پا شود مادر، ولی آخر زمین خورد این رفتن و این آمدن، چه دردسر داشت یک گوش سنگین شد، دو تا گوهر زمین خورد خیلی دلش می‌خواست که زینب نفهمد امّا نرسیده به پشت در زمین خورد یک روز زیر دست و پا مادر زمین خورد یک روز زیر دست و پا دختر زمین خورد زهرا زمین که خورد، با معجر زمین خورد زینب ولی، صد بار بی‌معجر زمین خورد ✅حسین قربانچه ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 با چهل نفر زیر لگد پیکار کردم 💢 ناراحتم که گریه ی بسیار کردم با سرفه ام‌ همسایه را بیدار کردم هرچند این مردم دل من را شکستند.. من بهرشان هرروز استغفار کردم طاقت ندارم فضه را خسته ببینم.. جان دادم و مثل گذشته کار کردم از چوب دلگیرم...بدم می آید از در.. با چه عذابی صحبت از مسمار کردم در خانه ی من خون من مانده به دیوار.. خیلی گلایه از در و دیوار کردم یادم نرفته نانجیبی پشت در بود من تا پشیمانش کنم اصرار کردم جوری به در زد استخوانهایم صدا کرد با چهل نفر زیر لگد پیکار کردم حوریه ای بودم که آتش اذیتم کرد.. در سوخت و باشعله ها دیدار کردم جان علی بادا سلامت..جان من هیچ هرکار کردم من به عشق یار کردم ✅سید پوریا هاشمی ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 قلبم شکست، روی مگیر از منِ غریب 💢 خوردی زمین و خورد زمین لشگر علی خاکی شدی و ریخت چه خاکی سر علی نشناختند قدر تو را قدر مرتضی تکثیر خیرهای علی، کوثر علی غم نیست، غصه نیست سلامم کسی نکرد کافی است یک سلام کند همسر علی هجده بهار دیده ی من، با علی بگو... از ساقه از چه خم شده نیلوفر علی؟! کُشتی مرا به نافله های نشسته ات ای در عبادت دل شب یاور علی تا صبح ناله کردی و تا صبح سوختم حوریه ی بهشتیِ نوحه گر علی گرچه شبیه سایه ولی سایه ی سری زهرا تویی پناه دل مضطر علی قلبم شکست، روی مگیر از منِ غریب پوشیه می زنی ز چه رو محضر علی؟! تو پا به ماه بودی و ماه علی ببخش خوردی زمین مقابل چشم تر علی هر بار با نفس زدنت وقت پاشدن تکرار می شود غم زجر آور علی وقتی که بار بستی و از خانه می روی از سینه می رود نفس آخر علی شکر خدا سرت روی دامان زینب است وای از سر حسین و دل دختر علی این سه کفن برای تو و مجتبی و من سهمش حصیر شد پسر دیگر علی ✅محمد جواد شیرازی- ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 حق می دهم که شام و سحر گریه می کنی 💢 داری هنوز شام و سحر گریه می کنی با منتهای سوز جگر گریه می کنی اشکت بدل به خون شده و محتضر شدی زخمیست پلک تو، چقَدَر گریه می کنی آتش زده به قلب تو دردهای شیعیان داری برای چند نفر گریه می کنی؟؟ این روزها که دست تو را بسته غیبتت یاد طناب دست پدر گریه می کنی بی اختیار می زنی هی فضّه را صدا گویا میان شعله ی در گریه می کنی با ناله از کبودی پهلوی مادرت دستی گرفته ای به کمر گریه می کنی وقتی گریز روضه ی تو می شود غلاف بر بازویی که بوده سپر گریه میکنی هر نیمه شب برای شب غسل زخم ها یاد جفای بین گذر گریه میکنی از خون  ِمانده روی کفن یاد کردی و از خون،شده دوچشم تو، تر گریه میکنی وقتی که روبروی تو یک مشت هیزم است حق می دهم که شام و سحر گریه می کنی ✅علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 منُ و زهرای مرا چَشمْ زدند 💢 اشک از دیده ی دریا افتاد ثمر از شاخه طوبی افتاد  این سخن ورد زبان ها افتاد دیدی آخر علی از پا افتاد چقدر مَردم این شهر بَدَند منُ و زهرای مرا چَشمْ زدند کاش در سینه من درد نبود مرتضی این همه شبگرد نبود صورت همسرِ من زرد نبود بین این شهر یکی مَرد نبود تا که در را به لگد وا کردند همه ی شهر تماشا کردند آسمان تیره شد و تار شد و پشت در ، یار گرفتار شد و روبرو با نوک مسمارشد و پهلویش زخم شد و زار شد و سرِ حیدر کتک از دشمن خورد زنِ من ضربه مَرد اَفْکن خورد به دلم غم چه شکافی می زد آه ..، قنفذ چه غلافی می زد همسرم را به تلافی می زد چند تا ضربه ، اضافی می زد که خیال همه را تخت کند غسل زهرای مرا سخت کند غصه خوب است مرتب نرسد آفتابم نرود شب نرسد خاک بر چادر زینب نرسد وای اگر آب برآن لب نرسد چادرت را به سرِ ماه بکش لب گودال بیا آه بکش ✅حسین‌قربانچه ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 بیا و روضه بخوان، روضه خوان فاطمیه! 💢 مه غم آمده در آسمان فاطمیه رسیده باز صدای اذان فاطمیه سیاهی دل ما را به این سیاه عزا بیا ببخش امام زمان فاطمیه مرا ببخش برای همه گناهانم قسم به روی کبود جوان فاطمیه هنوز شهر مدینه غبارآلود است بیا و شرح بده داستان فاطمیه بگو همیشه علی با حقیقت است، بگو ولایت است همه آرمان فاطمیه بیا قدم بزن آقا به خاک مادری ات برای تولیت آستان فاطمیه تمام آرزوی ما زیارت زهراست نشان بده حرم بی نشان فاطمیه نگاه کن که نگاهم به اشک محتاج است بیا و روضه بخوان، روضه خوان فاطمیه! دعام کن که در  این فاطمیه جان بدهم برای بانوی قامت کمان فاطمیه شنیده ام نفس مادرت در آتش سوخت شنیده ام ز غم بی امان فاطمیه شنیده ام که در آتش نفس نفس می زد گل شکسته ی چون ارغوان فاطمیه ✅رضا تاجیک پاییز ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 غربتِ مولای او درد و مَلال فاطمه است 💢 جلوۀ زهرائیِ سبحان، جلال فاطمه است مِهر و ماهِ دیدۀ حیدر جمال فاطمه است قبله گاهش حیدر است و محوِ روی کبریاست روز و شب بی وقفه، با حق اتصال فاطمه است لیلة القدری که در قرآن توجه می‌دهد ارتباط وحی با روحِ کمال فاطمه است آن مقاماتی که ممتازش کند از انبیاء یاورِ حیدر شدن، ذاتِ خصال فاطمه است بهجت قلب نبی، آرامشِ جان علی صبح تا شب چند نوبت با وصال فاطمه است رتبۀ ختم رسل از بوسه بر دستان اوست کوثر قرآن و دین، زهرا و آل فاطمه است از ازل همتای زهرا شد امیرالمؤمنین تا ابد همتاش، روی بی مثالِ فاطمه است از امیرالمؤمنین، تا مهدیِ آل علی تا نبی را مَرتَبَت، در اِمتِثال فاطمه است علمِ ما کان، ما هُوَ کائِن و علمِ لَم یَکُن در حدیث آمد؛ علومِ لایزال فاطمه است از سر شب تا سحر غرقِ عباداتی عمیق مونسِ شب‌های او اشکِ زلال فاطمه است زخمِ پهلوی شکسته، بازوی کرده ورم سینۀ زخمی ز مسمارش مدال فاطمه است از نوکِ مسمار باید پاسخِ پرسش گرفت با چه جرمی کشت محسن را؟ سؤال فاطمه است هیچ از رخسارِ نیلی، دَم نزد با همسرش تا قیامت هم علی، آشفته حال فاطمه است حرفی از آن دندۀ بشکسته اَش، هرگز نگفت غربتِ مولای او درد و مَلال فاطمه است از مصیباتش ترا چیزی نگفتم، ای دریغ این فقط یک گوشه ای از شرح حال فاطمه است می‌رود تا کربلا فریاد عاشورای او تا محرم، این عزا هر ماه و سال فاطمه است ✅محمود ژولیده ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 این شبِ جمعه مرا با خود ببر پیشِ حسین 💢 آفتاب جلوه ات از کهکشان‌ها هم سر است وسعت تابندگیِ تو تعجب‌آور است طبقِ نَصِّ : ما عَرَفنا قَدرَکِ...،اثبات شد: درک شأنَت از شعورِ هر بشر بالاتر است شرطِ ختم‌المُرسلینی ، دست‌بوسیِ تو بود قدردانی از تو تنها کار یک پیغمبر است کِسوَتِ اُمِّ اَبیهایی فقط مخصوص توست کیست مانند تو که هم مادر و هم دختر است حول دستاس تو می چرخد زمین و آسمان گردش ایّامِ ما بر پایه ی این محور است روح اَسما را تنور خانه ی تو شکل داد نانِ گرمِ سفره ی سبزِ تو خادم‌پرور است مات و مبهوت وقار فاطمی ات مریم است هاج و واج اقتدار هاشمی‌ات هاجر است کمترین لطف تو بیش از ظرفیت‌های گداست بخششِ حدِّ‌اَقلیِّ تو حدِّ‌اکثر است بی‌نیازی از فدک‌های زمینی،فاطمه! در خورِ مهریه‌ی تو چشمه،چشمه کوثر است تک‌سواریِ تو در صبح قیامت دیدنی‌ست... بهترین تصویر در قاب عظیم محشر است سایه‌‌ی روی سرِ ما چادر خاکی توست میتوان پس گفت : ایران، زیر چتر مادر است! مادر هر کس که بابایش علی باشد..،تویی بچّه‌شیعه نسل پشت نسل بر این باور است عالمی پابند تو بود و تو پابندِ علی کُلِّ فکر و ذکر تو در هر زمانی، حیدر است این شبِ جمعه مرا با خود ببر پیشِ حسین کربلایِ شاه رفتن ، آرزوی نوکر است یک دقیقه گریه کردن بر مصیبت‌های تو فیض آن بالاتر از صدها هزاران منبر است ▪️ ای که روی صورتت گلبرگ هم رد می گذاشت زیر پلکت جای ضربِ سیلی آن کافر است تیزیِ مسمارِ کج‌رفتار با پهلو چه کرد؟!... قاتل هر ساله ی ما روضه ی میخ در است ✅بردیا محمدی T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 روز دهم هنگام قربانی ست زهرا 💢 دادِ علی تا خالق منان بلند است از خانه من بوی الرحمن بلند است صد طعنه از این و از آن مانده به گوشم باید برای همسرم مشکی بپوشم دیگر نمیخواهم که مرد صبر باشم باید برای تو به فکر قبر باشم حکم خدا بوده که جای رزم‌جامه در شهر میگردم عزیزم بی عمامه بر پات می‌افتم گلم دورت بگردم یک‌ روز دیگر هم بمانی سود کردم صبح علی از طعنه های خلق شام است همسایه میگوید که کار تو تمام است تو خوب شو تو خوب شو ریحانه سادات هجرت کنیم از این مدینه سمت شامات زینب به من میگفت پایان محن نیست دادی کفن هارا ولیکن یک کفن نیست بین وصیت تا که حرف خواب آمد.. گفتی حسین و حرف ظرف آب آمد.. پایان این قصه دراینجا نیست زهرا روز دهم هنگام قربانی ست زهرا آنروز که سر نیزه ی کوفه بلند است جسم حسینم هرطرف بر نیزه بند است از گوشه ی گودال بوی خون‌می آید هرکس که رفته دست پر بیرون‌می آید قاتل می آید که ببرّد آن گلو را یک دست خنجر دارد و یک دست مو را.. پس میخورد این روضه تکرارش به زینب کوچه به تو افتاد و بازارش به زینب ✅سید پوریا هاشمی ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 فاطمه کرده میان حرمش نوحه گری 💢 منم و حسرت یک عمر پر از پرده دری باورم نیست ولی آبرویم را ببری قبح تأخیر مرا از کرمت زود ببخش چون نمانده است ازین عمر، دگر آنقدری هر کجا رفتم و دیدم که پناهم ندهند بازگشتم به سرایت، به امید نظری ضرر عمر هدر رفته، شود سود کلان اگر از بنده ی خسران زده ات درگذری جز در فیض علی را نکنم دَق الباب همه ی خیر، فقط هست در اینگونه دری اشک هایم همه از دوری صحن نجف است کاش قسمت بشود دیدن صحن پدری تازه فهمیده ام از سیر مرام شهدا کارِ بی خصلتِ اخلاص، ندارد اثری آرزویم همه این است شوم نذر حسین سر دهم پای غمش مثل نوید صفری کاش مادر بدهد کرب و بلایم را تا تحت قبه بنشینم شب جمعه سحری جگرم سوخته از صوت بُنَیّ، حتما... فاطمه کرده میان حرمش نوحه گری همه با بغضِ علی ضربه زدند اما شمر رفت سوی بدنش با غضب بیشتری رفت زینب به حرم سر بزند تا برگشت پیش چشمان ترش رفت روی نیزه سری ✅محمد جواد شیرازی پاییز ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 خنده‌ی تلخ می‌کند  آنکه شکست پشت من 💢 روزِ مرا سیاه کرد  روز و شبِ پُر آهِ تو وای از این تبسمت  آه از این نگاهِ تو قاتلِ تدریجیِ من  از چپ و راست می‌شوند سرفه‌ی خونین تو و  ناله‌ی گاه گاهِ تو خنده‌ی تلخ می‌کند  آنکه شکست پشت من راهِ نفَس گرفته‌است  آنکه گرفت راهِ تو باورِ کس نمی‌شود  خاصه دلیرانِ عرب خانه‌ی مرتضی شده  گوشه‌ی قتلگاهِ تو ضربه به در نشست و در خورد به تو ...دوباره خورد خورد به دیوار  دوبار  شانه‌ی بی پناهِ تو آه شده جوابِ من  آه شده جوابِ تو خورد شده غرورِ من  خورد شده سپاهِ تو قسمت بچه‌ها نشد  بازی مادرانه‌ات قسمت گهواره نشد  بچه‌ی بی گناهِ تو ✅حسن لطفی پاییز ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 به درد حضرت زهراست مهدی اَش دارو 💢 گریز می زنم از مادری به فرزندش ز فاطمه، به گل نرگس ِ برومندش گریز می زنم از وصفِ غربت زهرا به وصفِ غربتِ موعود عترت زهرا گریز می زنم از اشک دیده ی مادر به گریه‌های ولیّ ِ زمانه ی داور گریز می زنم از ناله های دُخت رسول به ناله های امام زمان، اُمید بتول گریز می زنم از مادری که شد مظلوم به ظلمها که روا شد به آخرینْ معصوم برای حضرت مهدیست مادرش الگو به درد حضرت زهراست مهدی اَش دارو رسد به دست امام زمان، به اذنِ خدا همان درفش ِ جهادی که داشت خیرِ نِسا زمین که خورد صدا زد: کجایی مادرجان! برای یاری مادر، می‌آیی مادرجان؟! به کوچه ها، به پس ِ در، به بسترش زهرا به حال زار، یقیناً صدا زده او را اگر برای حسین است صبح و شب، گریان برای حضرت زهراست خونجگر، هر آن ظهور،نقطه ی پایان حـُزن و درد و عزاست ظهور، باعث خوشحالیِ دل زهراست کسی که شرق به غرب جهان،حکومت اوست سراجِ عزّت زهرا به طاقِ نصرت اوست دعا کنیم بیاید نه بهر شادی ما فقط به خاطر قلبِ شکسته‌ی زهرا ✅محمد علی نوری ۳ آذر ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 قنفذ که خسته می‌شد جایش مغیره می‌زد💢 این چند وقتِ زهرا مشغول دوختن بود دلواپسِ علی و  در فکرِ پیرهن بود   در خانه کار کردم  اما به دل نچسبید از بسکه دستم از صبح  بر شانه‌ی حسن بود با جبرئیل گفتم جانِ تو و علی‌جان من را زِ پا در آورد  زخمی که در بدن بود روزیِ خویش را صبح  از دست من گرفته‌است شهری که هیزمِ آن  پشت حیاط من بود شهری که آتش آورد جای عیادت و دید زهرا بجای آن در مشغول سوختن بود آنکه دلیلِ ایجادِ عالم است مردم بر دستْ ریسمان و بر گردنش رسن بود ماندم علی نیاُفتد بین مدینه‌ای که مردی نداشت غیر از یک زن که شیرزن بود گفتم گواه دارم گفتم که ارث دارم گفتم علی است شاهد اما جواب "لَن" بود می‌گفت بین مسجد با من : دروغگویی آنکه میانِ کوچه بدجور بد دهن بود اصلا جدا نمی‌شد دستم, ولی  شکستش از خانه تا به مسجد  یک جنگِ تن به تن بود قنفذ که خسته می‌شد جایش مغیره می‌زد این پشتِ هم زدن‌ها پیشِ ابالحسن  بود در گوشِ گاهواره دیشب به گریه گفتم ای کاش قدِ محسن در خانه‌ام کفن بود... ✅حسن لطفی ۱۴۰۲/۰۹/۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 چادر خاكي تو پرچم اين هيأتهاست 💢 كوثر جاري نوري و دو زمزم داري هرچه شايسته ی عشق است فراهم داري   احمدي روي و علي خوي ، عجب زهرايي! آنچه خوبان همه دارند  تو با هم داري   هاجري؟آسيه‌اي؟ نه ، تو فقط فاطمه‌اي كه به تعظيم دوصد هاجر و مريم داري   غم حيدر غم زهراست ، خدا می داند تو به اندازه غمهاي علي غم داري   چارده‌مرتبه در سوگ خدا روضه شدي چارده قرنِ تمام است محرّم داري   از غمت عالم و آدم پُر داغند و هنوز چقدر سينه‌زن و مرثيه‌خوان كم داري   چادر خاكي تو پرچم اين هيأتهاست به خودت فاطمه سوگند تو پرچم‌داري ✅محسن ناصحی ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 پسر ارشد تو عشق من است 💢 روحِ جاریِ رودها ! زهرا بانیِ خنده‌ی خدا ! زهرا آینه دار هَل اَتیٰ! زهرا نقطه ی عَطف ماجرا! زهرا قصّه‌ی عشق را مقدمه ای علت خلقتی تو؛ فاطمه‌ ای! ابر از جلوه ی قمر به تو گفت راز شب را دمِ سحر به تو گفت هر که رنجید، زودتر به تو گفت ضَعف خود را فقط پدر به تو گفت* حس آرامشِ تو مطلوب است حالِ بابا کنار تو خوب است اُف به بالی که جلد بام تو نیست تشنه ای که فقیر جام تو نیست وای از آن دل که وقف نام تو نیست احدی در حدِ مقام تو نیست در خورِ والیِ خدا..،ولی است لایق فاطمه فقط علی است قبل از آنکه سر و صدا برسد از سر کوچه ها گدا برسد می نشینیم تا غذا برسد نانِ گرمَت مگر به ما برسد دور هُرم تنورِ تو جمعیم همه پروانه های این شمعیم نورِ لبخندهات جای خودش... اثرِ پندهات جای خودش... حُبِّ دلبند‌هات جای خودش... تو وُ فرزندهات جای خودش... هر کنیز تو باب حاجات است فضّه ات صاحب کرامات است تو کجایی و ما کجا هستیم دردمندیم..،بی دوا هستیم از خواصیم..،با شما هستیم ما گدایانِ مجتبی هستیم سرور نوکران تو حسن است پسر ارشد تو عشق من است خادم کوی تو برادر ماست نوکری کردنِ تو باور ماست دامن تو دخیل آخر ماست چادرت سرپناه کشور ماست تو خودت سایه ی سر مایی به اَبَالفَضل مادر مایی! فرصت نَقلِ اصلِ مطلب شد وقت خون‌گریه‌ی مُرَکَّب شد گُذر از جمعیت لبالب شد ناگهان بین کوچه ها شب شد شیشه با ضربِ سنگِ خاره شکست آنچنان زد که گوشواره شکست دست با صورت تو بد تا کرد خون به قلب تمام دنیا کرد این زمین خوردنت چه با ما کرد حسن از بخت بد تماشا کرد... آینه روی خاک‌ها افتاد چادرت زیر دست و پا افتاد *اِنّی اَجِدُ فی بَدَنی ضُعْفا حدیث کسا ✅بردیا محمدی ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 گفت صدتا فاطمه قربان یک موی علی 💢 قطره باش و تا ابد ، در خویش دریا را ببین زیر پای مرتضی عرش معلی را ببین عمر ما با خاطرات رو به ایوانش گذشت در نگاه زائران ، شوق تماشا را ببین کمترین فیضی که بردیم عشق بازی با علی ست ما اگر امروزمان این است ، فردا را ببین قنبر و فضه هم اینجا خاک را زر می کنند  نوکران را کیمیاگر کرد  ،مولا را ببین بیشتر از انسیه ، حوریه جلوه کرده است کفو مولا غیر زهرا نیست،  همتا  را ببین مرتضی و فاطمه آیینه ی یکدیگرند دلخوش لبخند هم هستند، دنیا را ببین گفت صدتا فاطمه قربان یک موی علی واجب عینی دفاع از اوست ، فتوا را ببین می کند مردانگی را یک تنه معنا زنی جای شهر شانه خالی کرده  ، زهرا را ببین پشت در افتاد اما به علی زحمت نداد فضه را می زد صدا ، ای داد،  تنها را ببین می رود  فتاح خیبر  دست بسته با طناب آه چرخ روزگار ، افتاده از پا را ببین دلخوشی روزگارش را غلامان کسی .... با غلاف از او جدا کردند ، آنجا را نبین .... ✅ناصردودانگه T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 لااقل مرگ مرا هم از خدای خود بخواه 💢 چند روزی می شود با بغض صحبت می کنی روشنای خانه ام! کم استراحت می کنی با همان دستی که بالا هم نمی آید دگر روزیِ افلاک را هر صبح قسمت می کنی هم میان کوچه ها و هم میان شعله ها با علی جای تمام شهر بیعت می کنی بیشتر از خود به فکر روزیِ همسایه ای مثل بارانی و بی منت محبت می کنی این منم از رو گرفتن های تو دق می کنم این تویی در خانه ات احساس غربت می کنی لااقل مرگ مرا هم از خدای خود بخواه نیمه شب وقتی که با معبود خلوت می کنی اسم این دیگر گدایی نیست وقتی سال هاست بیشتر از حاجت سائل عنایت می کنی روز محشر شعله ها وقتی محیا می شوند مادرانه می رسی ما را شفاعت می کنی ✅احسان نرگسی ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
♦️ مقتل و زندگینامه حضرت زهرا سلام الله علیها ♦️ ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ https://t.me/paygahsher/18139
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 فضه بی یاری اسماء به تن دست نزن 💢 رگ پهلوم گرفته ، به بدن دست نزن فضه بی یاری اسماء به تن دست نزن   قصد دارم خودم از جای خودم برخیزم پیش چشم علی اصلا تو به من دست نزن   جابجا کردن من باعث این شد که فقط جانم از درد بیاید به دهن...دست نزن   زخم چسبیده به پیراهن و خشکش زده پس خیلی آرام به آن آب بزن ، دست نزن   حال من خوب شده پس تو دگر کار نکن اصلا امروز نظافت قدغن ، دست نزن   اشک طفلان مرا پاک کن اما هرگز به رگ غیرت چشمان حسن دست نزن به علی هم بگو ازگریه ی زینب بگریز قبل ازآنی که بخوابد به کفن دست نزن نیتت خیر ، دمت گرم ،ولی جان علی رگ پهلوم گرفته ، به بدن دست نزن ✅حسین قربانچه ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶