🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 پدرت دست به زانو شده با رفتنِ تو 💢
کمرِ من پسرم تا شده از تا شدنت
نیست امّید علی جان به سراپا شدنت
آنقدر در همه جا پیکر تو پخش شده
شدنی نیست تنِ گمشده پیدا شدنت
برسانید جوانان بنی هاشم را
مانده ام در پسِ این حلِّ معما شدنت
کربلا مثلِ مدینه شده از وقتیکه
صحبتِ کوچه شد و صحبتِ زهرا شدنت
پدرت دست به زانو شده با رفتنِ تو
محشری کرده به پا بی کس و تنها شدنت
باز برگرد و جلو چشمِ پدر راه برو
ولدی تشنه شدم ، تشنه ی دریا شدنت
میوه ی قلبِ حسین لشگر این قوم نداشت
طاقتِ دیدنِ پیغمبرِ عظمی شدنت
نه فقط جانِ پدر پشتِ سرت رفت پسر
دلِ اهلِ حرمی وقتِ مهیا شدنت
جرمت هم نامِ علی بودنِ تو بوده و بس
چشمشان کور شد از ثانیِ مولا شدنت
چه قدَر کینه به دل داشته اند از حیدر
شده معلوم از این قدر، مجزّا شدنت
مثلِ تسبیح شدی پاره ، علی ها شده ای
علی اکبر چه قدَر سخت شد املا شدنت
باید حالا پس از این خاک سرِ دنیا ریخت
ولدی بعدِ تو و راهیِ عقبا شدنت
آب رفته چه قدَر پیکرِ تو ، پیرم کرد
علی اکبر، علیِّ اصغرِ لیلا شدنت
✅مهدی شریف زاده - محرم ۱۴۰۳
#مرثیه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#شب_هشتم
#اشعار_محرم
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 این زمین بوی جدایی میدهد، اینجا کجاست؟ 💢
دیده را فکر جدایی از تو دریا میکند
هیچ میدانی غمت خون بر دل ما میکند
این زمین بوی جدایی میدهد، اینجا کجاست؟
درد و غم اینجا دلم را باز پیدا میکند
یک صدای گریه می آید به گوشم آشناست
از زمانی که رسیدم گریه زهرا میکند
تا که از کرب و بلا گفتی تو، دلواپس شدم
غصه دارد در دل من خیمه برپا میکند
دختر کوچکترت هم، مضطرب گشته حسین
در میان خیمه ها با اشک غوغا میکند
کاش برگردیم در آن خانهای که سوخته
ورنه با اهل و عیالت کوفه بد تا میکند
خوب میدانم گلویت تشنه میمانَد حسین
راه حلقت را نوک سر نیزهای وا میکند
از همین امروز می بینم که شمر بی ادب
چکمه را بر استخوان سینهات جا میکند
از سرِ فرصت سرت را میبُرند و میبَرند
یکنفر سر را یکی من را تماشا میکند
✅محمود اسدی -محرم ۱۴۰۳
#ورودیه
#شب_دوم
#اشعار_محرم
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 من را نران از خانه ات آقا دمت گرم 💢
آتشفشان کوه های محکمت گرم
با عشق تو بازار عفو و مرحمت گرم
من نه پیمبر قول داده که بماند
تا به ابد در سینه های ما غمت گرم
اصلا تمام شعله های بی غمت سرد
چای درون استکان ماتمت گرم
بگذار یک جمله خودمانی بگویم
من را نران از خانه ات آقا دمت گرم
این را خدا می خواست آقا حرف من نیست
بازار منبرهاست از لطف غمت گرم
تو کیستی حتی دل یک ساربان است
بر بخشش انگشتری خاتمت گرم
✅محمد نجاری - محرم ۱۴۰۳
#مناجات_امام_حسین_علیه_السلام
#شروع_محرم
#اشعار_محرم
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 دخترم فدای دخترت حسین 💢
اونقدر میشینم اینجا که بیاد
مادرت مشکی تنم کنه حسین
شب هشتم پیرنو پاره کنم
علی اکبر کفنم کنه حسین
جوونیم نذر جوون کربلا
دخترم فدای دخترت حسین
الهی نبینه هیچکس اینجوری
دلهره گرفته خواهرت حسین
قربون رنگ سیاه پرچمت
که داره پیر و خمیدم میکنه
روز محشر برسه خوب میدونم
این سیاهی رو سفیدم میکنه
داره از راه میرسه محرمت
سنج و طبل و دوقول آماده کنیم
دلمون لک زده اربعین بشه
دلامونو راهی جاده کنیم
شب سوم محرم که میشه
دخترت برات کربلا میده
ما جلو در میشینیم مث یتیم
مادرت میاد و مارو را میده
✅ رسول عسگری - محرم ۱۴۰۳
#مناجات_امام_حسین_علیه_السلام منا
#استقبال_محرم
#اشعار_محرم
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 اینگونه کشتن با چه حکم و اجتهادی بود؟ 💢
محشر همان ساعت که تن به نیزه دادی بود
آن لحظه که بر گونه ات از زین فتادی بود
یا که همان ساعات حمله به حرم، که تو
با یاری نیزه شکسته ایستادی بود
ای خاک عالم بر سر دنیای بعد از او
محشر زمانی که پسر از دست دادی بود
پیر و جوان در کشتنت همدست هم بودند
در قتل صبرت بین دشمن اتحادی بود
حجم سلاحی که ته گودال افتادهست
حتی برای قتل یک لشکر زیادی بود
آنقدر آهسته قدم روی تنت می زد
گویا برایش سیر در عرش امر عادی بود
اصراف در قتل تو کرده کوفی نامرد
اینگونه کشتن با چه حکم و اجتهادی بود؟
یک تن نگفت ای شمر بعد از کشتنش دیگر
پیش نگاه خواهرش چه جای شادی بود
غارتگران را دست پر به کوفه برگرداند
جسمت برای دشمنان باب مرادی بود
میریخت خون تازه از حلق تو بر نیزه
چل منزل از کیفیت ذبح تو یادی بودی
معنا ی آیات تو را بر نی نفهمیدند
در شام و کوفه حافظان بی سوادی بود
با دیدن حال ربابت شامیان گفتند
ذبح گلوی اصغرش دیگر زیادی بود
✅گروه شعر یا مظلوم - محرم ۱۴۰۳
#مرثیه_امام_حسین_علیه_السلام
#عاشورا
#گودال_قتلگاه
#اشعار_محرم
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 آن شب خدا به خلقت او افتخار کرد 💢
زینب رسید کرببلا اقتدار داشت ...
او نیز با خدای حسینش قرار داست
آیینه بود و دور خود آیینه دار داشت
زانوی اکبراست گواهم ، وقار داشت
آمد حسین فاطمه را ماندگار کرد
آن شب خدا به خلقت او افتخار کرد
راه وصال را به خداوند ساده کرد
از جلوه های فاطمی اش استفاده کرد
بر یاری امام غریبش اراده کرد ...
از ناقه ها سه ساله ی خود را پیاده کرد
نام خیام محترمش را حرم گذاشت
بر چشم خاک زینب کبری قدم گذاشت
بر روی عرش سایه ی اومستدام بود
او را قمر ترین دو عالم غلام بود
پرده نشین خیمه به دور از عوام بود
حتی ملک ندیده که زینب کدام بود
مانند مادرش که ز کوران حجاب داشت
در پرده بود محمل او هم نقاب داشت
در خیمه نه ، که در دل ارباب جا گرفت
از خاک پای دوست شدن شد بها گرفت
جای همه ز میکده جام بلا گرفت
تنها نبود ، دور و برش را خدا گرفت
از بس اصیل بود چو ایل و تبار خویش
چون او کسی نرفت به قربان یار خویش
از بین روضه های مجسم عبور کرد
تا خاطرات غربت خود را مرور کرد
دلشوره را گرفت و ازآن خیمه دور کرد
گویا دوباره حضرت زهرا ظهور کرد
مادر که هست قافله ای هست پایدار
تاریخ ، زن ندیده به خود با چنین وقار
آه از دمی که سوخت پناه پیمبران
آن خیمه ای که سوخت دل مادری در آن
فرمود: گوشواره درآرند گوهران
پای برهنه ، خار مغیلان و دختران
آتش به جان ما زد علیکن بالفرار
آه از دمی که پرده نشین شد شترسوار
بند دل امام زمانش گسسته بود
او دست بسته نیست ولی دست بسته بود
حتما دلیل داشت نمازش نشسته بود
با شمر همسفرشدن اورا شکسته بود
با یک لباس کهنه که شد پاره پاره رفت
با گوشواره آمد و بی گوشواره رفت
می رفت سوی شام به همراهی سران
گرما زده ،شکسته شکسته نفس زنان
دورش کسی نبود به جز خولی وسنان
از صبح تا غروب معطل شد عمه جان
قلبش شکست از غم زخم زبان شهر ...
زینب کجا و مجلس نامحرمان شهر
✅ناصر دودانگه- محرم ۱۴۰۳
#مدح_و_مناجات_با_حضرت_زینب_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#ورودیه
#شب_دوم
#اشعار_محرم
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 وقت مغرب شده ست و ذبح حسین 💢
آسمان زیر دست و پا گم شد
نور حق بود و در خفا گم شد
جامه ، عمامه و ردای تنش
یا به غارت رسید یا گم شد
چشم برهم زدند عریان شد
چشم بر هم زد و عبا گمشد
نیزه هایی که خورده بود حسین
همگی زیر چکمه ها گم شد
وای از ناله ی انا العطشان
که میان سر و صدا گم شد
بین گرد و غبار مرکب ها
همه هستیِ انبیا گم شد
از تن شاه بی ردا میگفت
خواهری وا محمدا میگفت
آه از پیکر رها مانده
از تن شاهِ بی ردا مانده
وقت مغرب شده ست و ذبح حسین
دیر شد ، خواهرش کجا مانده؟
پیر مردی عصا زنان میگفت
صبر کن چند نیزه جا مانده
پاک کن خواهرش نبیند که
بر تنش چند رد پا مانده
قاتل از روی سینه اش پا شد
خنجر کُند بر قفا مانده
همه رفتند خواهر است و حسین
حیف این شمر بی حیا مانده
زیر لب ها خدا خدا میگفت
خواهری وا محمدا میگفت
✅امیر فرخنده محرم ۱۴۰۳
#مرثیه_امام_حسین_علیه_السلام
#عاشورا
#گودال_قتلگاه
#اشعار_محرم
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 آنقدر نیزه خورد بر جسمش 💢
دور گودال ازدحامی شد
معرکه غرق در حرامی شد
تکیه داده به نیزه ای آقا
خاطرش محو خیمه ها می شد
لشگر کوفه دوره اش کردند
سنگ و تیرش زدند، تا می شد
آنقدر نیزه خورد بر جسمش
نیزه بر روی نیزه جا می شد
زخمی و ناتوان به خاک افتاد
داشت روح از تنش جدا می شد
تا می آمد دوباره برخیزد
استخوان شکسته تا می شد
لشگر آن دم که بر سرش می ریخت
همه آفاق نینوا می شد
پیکرش را که پشت و رو کردند
زخمها تازه خوب وا می شد
لگد شمر، با غرور و غضب
بر سر و صورتش رها می شد
شمر وقتی که روی سینه نشست
کربلا تازه کربلا می شد
سینه سنگین و حنجره پر خون
نفسش سخت و با صدا می شد
از گلو خنجرش نشد ببرد
ولی افسوس، از قفا می شد
کاش می شد که زینبش نرسد
یا که از روی سینه پا می شد
کاش زینب به خیمه بر می گشت
عرش مبهوت این عزا می شد
آه، ناموس حق در آن غوغا
صید صد چشم بی حیا می شد
ناله ی مادرش شنیده که شد
راز گودال برملا می شد
صبح فردا و نعل تازه و اسب
بدنش مثل بوریا می شد
✅ رضا فراهانی محرم ۱۴۰۳
#مرثیه_امام_حسین_علیه_السلام
#عاشورا
#گودال_قتلگاه
#اشعار_محرم
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 سینه ات سنگین شده این لحظه های آخری 💢
تا قنوتَت رو به سوی یار بالا م یرود
بر دو دستت آسمان انگار بالا م یرود
پرچمت را از زمانی که در خانه زدم
برکت و نور از در و دیوار بالا میروداوج، معنایش به دست و پای تو افتادن است
نوکرت از این جهت بسیار بالا م یرود
بردن نام تو مُهرِ استجابت بر دعاست
ذیل ذکر اسم تو اذکار بالا میرود
عشق تو گنج یست پنهان در دل ویرانه ام
با تو قدرِ خان هی آوار بالا میرود
حق بده پیش تو قلب من به تندی میزند
چون تپش در لحظ هی دیدار بالا م یرود
تربت تو در حقیقت آب روی آتش است
هر زمانی که تب بیمار بالا میرود
حاجتش لمس ضریح و صحن و پایین پای توست
دستهای سینه زن هربار بالا میرود
سائل از پله که پائین رفت باب القبله را
میشود شاهی که در دربار بالا میرود
با به خاک افتادن تو شمر سردمدار شد
شیر اگر افتَد، سرِ کفتار بالا میرود
سینه ات سنگین شده این لحظه های آخری
چکمه ای از معدن اسرار بالا میرود
با فشار زانویش روی گلو معلوم بود
یا غیاث حنجرت دشوار بالا میرود
کشت هی جمعه، تو را تیغ دوشنبه ذبح کرد
نیزه با دستور آن مسمار بالا میرود
حنجر عباس بر سرنیز ه ها ساکن نشد
این سر از پهلو و با اصرار بالا میرود
✅گروه شعر یا مظلوم محرم ۱۴۰۳
#مناجات_امام_حسین_علیه_السلام
#مرثیه_امام_حسین_علیه_السلام
#عاشورا
#گودال_قتلگاه
#اشعار_محرم
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 درمان هر دردی که دارم با رقیه است 💢
عالم نَمی از قطره و دریا رقیه است
بالاتر از بالاتر از بالا رقیه است
پوچ است دنیا که به آن دلخوش نکردم
آن علتی که آمدم دنیا رقیه است
من هرچه هستم به کسی ربطی ندارد
او که شفاعت می کند فردا رقیه است
من کودکی بودم که دستم را گرفتند
آنکه مرا آورده تا اینجا رقیه است
در کشتی ارباب، عالم را نشانده
پهلو گرفته آنکه با زهرا رقیه است
ذکری که دارم هر محرم یاحسین است
نذری که دارم اربعین ها یارقیه است
غصه نخور شش گوشه! می آیم کنارت
او که براتم را کند امضا رقیه است
درد نگفته من زیاد آوردم امشب
درمان هر دردی که دارم با رقیه است
او را زدند اما به فکر معجرش بود
الگوی دختر بچه های ما رقیه است
آنکه شبی با دامن آتش گرفته ...
خوابیده روی دامن صحرا رقیه است
خورشید روی نیزه ها بابای او بود
دنبال بابا، بین نیزه ها رقیه است
✅رضا دین پرور محرم ۱۴۰۳
#مدح_و_مناجات_با_حضرت_رقیه_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#شب_سوم
#اشعار_محرم
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 پُر شده ویرانه ام از عطر سیب کربلا 💢
مستجاب الدعوه، ای امن یجیب کربلا ...
پس چرا دیر آمدی عشقم طبیب کربلا
از سرِ شب با سرت بالا سر من بوده ای
بیشتر خاکی شدی، خدالتّریب کربلا
آنقدر شادم نشد سرمه بمالم روی چشم
شانه ی من گم شده، شیب الخضیب کربلا
چیزی اینجا نیست که مهمانی ام رنگین شود
پُر شده ویرانه ام از عطر سیب کربلا
شام خوردی یا نه؟ چون من هم گرسنه مانده ام
من غریب شهر شامم، تو غریب کربلا
اینکه می گیرد زبانش موقع صحبت منم
خواهشاً چیزی نپرس از عندلیب کربلا
من کماکان خواب می بینم که در دستان شمر
خنجر کُندی است در تُندی شیب کربلا
ای عزیزم من بغل کردن نمیخواهم ز تو
پیکرت با نعل تازه شد نصیب کربلا
بین خورجین ضربه خوردی، در تنوری سوختی
کوفه شد مبهوت از آن رسم عجیب کربلا
خواب دیدم نیزه داری بد ترا بالا گرفت
مثل قرآن روی نی رفتی خطیب کربلا
کربلا معجر کشید و شام هم موی مرا
رفتی و یک شهر شد اینجا رقیب کربلا
✅رضا دین پرور محرم ۱۴۰۳
#مرثیه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#شب_سوم
#زبانحال
#اشعار_محرم
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 با احترام به غزل ماندگار و بی نظیر حضرت لطیفیان با مطلع: کاروان سلاله های خدا 💢
کاروان ستارگان سحر
کاروانی ز روز روشن تر
به زلالی آب و آیینه
به لطیفی برگ نیلوفر
صاحبان جلالت توحید
وارثان لطافت کوثر
اهل تسلیم و اهل اعطینا
تا فصل لربک وانحر
یک به یک این تبار معروفند
به نبردی همیشه با منکر
حیدرانی که میرسند از راه
در پی فتح صد جهان خیبر
پسران قبیلهی کوهند
دختران عشیرهی گوهر
مردهاشان مقلدان علی
بانوان پای منبر مادر
در عبورند با طمأنینه
چون نسیم از کویر پهناور
آری آزادگان سبکبالند
نیست باری به دوششان جز سر
عاشقانند و میشوند مدام
همگیشان فدای یکدیگر
گوییا میروند سوی منا
گوییا آمدند از مشعر
روشنایی راه از ازلند
تا رسیدن به عرصهی محشر
حوریان حوالی زهرا
شیرهایی ز تیرهی حیدر
همهی پیرهایشان عاشق
همهی کودکان جگرآور
مرگ بازیچهاست در نظر
کودکانی چنان علی اصغر
مرحبا از اذان بلند شود
گر موذن شود علی اکبر
آخر کاروانشان ساقی
اول کاروانشان ساغر
مثل پروانهاند گرد حسین
همه جمعند حول این محور
دختر مرتضیست بر ناقه
در حجابی ز نور چون معجر
در زمان نزول اجلالش
پای عباس پلهی آخر
حق نگهدار این همه دلدار
حق نگهدار این همه دلبر
✅سید محمد حسینی (زخم حسینی) محرم ۱۴۰۳
#ورودیه
#شب_دوم
#اشعار_محرم
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷